مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اعتبار، روایی و ساختار عاملی نسخه فارسی مقیاس هراس اجتماعی (SPS) بود. روش شناسی: مطالعه توصیفی حاضر شامل 276 نفر از دانشجویان دانشگاه شاهد (141 مرد و 135 زن) می شود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها پس از ترجمه و ترجمه وارونه مقیاس SPS، این ابزار به همراه پرسشنامه هراس اجتماعی (SPIN) برای بررسی روایی همگرا و پرسشنامه افکار خودکشی بک (BSSI) برای بررسی روایی واگرا مورد استفاده قرار گرفت. داده ها به روش همبستگی پیرسون تحلیل شدند. همچنین به منظور روایی تفکیکی میانگین دو گروه بیمار و بهنجار با استفاده از t مستقل مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: یافته های تحلیل عاملی نشان داد که این مقیاس در نمونه ایرانی نیز دارای یک عامل می باشد. پایایی این آزمون به روش بازآزمایی 88/0 و همسانی درونی این مقیاس با استفاده از آلفای کرونباخ 91/0 و همبستگی بین دو نیمه آزمون 80/0 به دست آمد. همبستگی با پرسشنامه هراس اجتماعی برابر با 68/0 و همبستگی آن با پرسشنامه افکار خودکشی بک، برابر با 22/0 بوده است. همچنین در مقایسه بین گروه بیمار و سالم آزمون t مستقل نشان داد که این دو گروه در مقیاس هراس اجتماعی تفاوت معنی داری دارند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده، نسخه فارسی SPS در دانشجویان ایرانی از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار است و این ابزار می تواند در جامعه ایرانی به عنوان ابزاری مفید و معتبر برای پژوهش و در حوزه بالینی مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی اندیشه پردازی خودکشی براساس صفات پنج عاملی شخصیت با واسطه گری سازوکارهای دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اندیشه پردازی خودکشی براساس صفات پنج عاملی شخصیت با واسطه گری سازوکارهای دفاعی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمام شهروندان ساکن در شهر کرج در زمستان سال 1397 بود که از میان آن ها به روش نمونه برداری تصادفی دو مرحله ای و داوطلبانه 550 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پنج عاملی نئو؛ پرسشنامه سازوکارهای دفاعی-40 آندروز، سینگ و بوند؛ پرسشنامه اندیشه پردازی خودکشی بک بود. جهت تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: در پژوهش حاضر ضریب مسیر غیرمستقیم بین صفت روان رنجورخویی با اندیشه پردازی خودکشی مثبت ومعنادار بود (0/001=P) همچنین ضریب مسیر غیرمستقیم بین صفت وظیفه شناسی و اندیشه پردازی خودکشی منفی ومعنادار بود (0/001=P) نتیجه گیری: عواطفی نظیر احساس گناه که از تعارض های ناهشیار و خودسرزنش گری در شخصیت های روان رنجور ناشی می شوند و ناتوانی در به تأخیر انداختن ارضای خواسته ها و تکانه ها در شخصیت هایی که از وظیفه شناسی بالایی برخوردار نیستند موجب متوسل شدن شخص به سازوکارهای دفاعی مختلف و اجتناب ازعواطف ناخوشایند درونی و درگیر شدن در اندیشه پردازی خودکشی می شود. به مسئولین، بالینگران و درمانگران پیشنهاد می شود، آموزش های همگانی را ترتیب دهند که آن دسته از سازوکارهای دفاعی را در افراد هدف قرار می دهند که به هنگام تخطی گری موجب اندیشه پردازی خودکشی می-شوند.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و مواجه سازی - بازداری پاسخ بر اجتناب تجربه ای و تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به وسواس فکری -عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی بر اجتناب تجربه ای، تنظیم شناختی هیجان، و در بیماران با اختلال وسواسی-جبری (OCD) مقایسه آن با درمان مواجه سازی و پیشگیری از پاسخ (ERP) انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون است. جامعه مورد مطالعه در پژوهش حاضر کلیه افراد مبتلا به OCD مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی قزوین در سال 1396 بودند. 40 بیمار با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به 2 گروه 20 نفری (گروه اول تحت درمان فراتشخیصی و گروه دوم تحت درمان ERP) گمارش شدند. در این پژوهش متغیرهایی مانند سن و جنس کنترل شد. ابزارهای به کار رفته در پژوهش حاضر عبارت بودند از: پرسش نامه وسواس ییل براون (YBOCS)، مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID-I)، ، ، پرسشنامه چندبعدی اجتناب تجربه ای (MEAQ))،، مقیاس تنظیم شناختی هیجانی داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و آزمون t زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که درمان فراتشخیصی به طور معناداری باعث کاهش اجتناب تجربه ای و همچنین، بهبود در تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به OCD شده است (001/0>p). نتیجه گیری: نتایج به دست آمده با توجه به مطالعات انجام شده در این زمینه و محتوای پروتکل درمان فراتشخیصی و درمان ERP مورد بحث قرار گرفت.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر معنای زندگی، تحمل پریشانی هیجانی و خودکارآمدی درد در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری التهابی است که عوارض جسمانی و روانشناختی متعددی را به همراه دارد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی برپذیرش و تعهد بر معنای زندگی، تحمل پریشانی هیجانی و خودکارآمدی درد در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر با استفاده از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. از بین اعضای انجمن مولتیپل اسکلروزیس شهرستان قوچان در سال 1397، 20 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل روند عادی جلسه های انجمن MS را می گذراندند. پرسشنامه های معنای زندگی، تحمل پریشانی و خود کارآمدی درد در پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در متغیرهای معنای زندگی و مولفه های آن (وجود معنای زندگی و جست و جوی معنای زندگی )، تحمل پریشانی هیجانی و خرده مقیاس هایش (تحمل ،جذب ،ارزیابی وتنظیم) و خودکارآمدی درد (0/05>p) بهبود معنادار داشتند. بحث و نتیجه گیری: درمان مبتنی برپذیرش و تعهد منجر به بهبود معنی دار معنای زندگی، تحمل پریشانی هیجانی و خودکارآمدی درد در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می شود.
اثربخشی مداخله های جسمی روانشناختی چهارگانه بر ارتقای حالت های روانشناختی مثبت و سلامت عملکردی زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه اعمال مداخلاتی در جهت ایجاد بهزیستی روانشناختی بالا در سالمندان به دلایلی چون کاهش توانمندی جسمی و از دست دادن پایگاه های اجتماعی و شغلی در اولویت قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله های جسمی-روانشناختی چهارگانه بر ارتقای مولفه های مثبت بهزیستی روانشناختی و سلامت عملکردی سالمندان انجام شده است. روش: نمونه شامل75 نفر از زنان 60-75سال شهر اصفهان بود که در 5 گروه 15 تایی گمارده شدند و تحت مداخله های مربوط قرار گرفتند. مولفه های مثبت بهزیستی روان شناختی شامل تعامل اجتماعی، رضایت از زندگی، شادی، امید به زندگی(انگیزش و گذرگاه) و سلامت عملکردی در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط آزمون های استاندارد و یا محقق ساخته سنجیده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه های مکرر نشان داد که اثر اصلی برای همه گروه ها در همه متغیرها معنی دار است(0/001=P). همچنین برای متغیر تعامل اجتماعی تأثیر روش درمانی الکساندر، و برای سایر متغیرها تأثیر هر سه روش درمانی (الکساندر، دوساهو و خاطره گویی)، بیشتر از سایر روش هاست. نتیجه گیری: جهت افزایش بهزیستی روانشناختی در سالمندی و بهبود تعاملات اجتماعی، امید به زندگی، شادی، رضایت از زندگی و هم چنین ارتقاء سطح سلامت عملکردی سالمندان، به کارگیری مداخله های جسمی-روانشناختی مورد بررسی در این پژوهش یعنی تکنیک الکساندر، دوساهو و خاطره گویی توصیه می گردد.
مداخله ای در عاطفه مثبت و منفی و استرس زناشویی زوجین در معرض طلاق شهر بوشهر: اثربخشی مدل امنیت هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به حضور نوسانات عاطفی و استرس زناشویی در زندگی زوجین در معرض طلاق، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدل امنیت هیجانی بر عاطفه مثبت و منفی و استرس زناشویی زوجین در معرض طلاق شهر بوشهر انجام گردید. روش: در پژوهشی نیمه آزمایشی جامعه ی تحقیق شامل تمام زوجین مراجعه کننده به دادگاه های شهر بوشهر برای طلاق در سال 1395 بود که 50 آزمودنی به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. داده ها با مقیاس تجدید نظر شده استرس زناشویی(SMSS) و مقیاس عواطف منفی و مثبت(SPANE) جمع آوری و توسط کواریانس چندمتغیری (مانکوا) تحلیل شدند. یافته ها: راهبرد آموزشی مبتنی بر مدل امنیت هیجانی باعث کاهش معنادار عاطفه منفی و نیز استرس زناشویی زوجین گروه آزمایش شد (0/01≥p). اما برای عاطفه مثبت اثرات معنادار نبود. نتیجه گیری: به طور کلی آموزش امنیت هیجانی می تواند به کاهش استرس های زناشویی و عاطفه منفی در زوجین دارای اختلاف زناشویی بیانجامد. بر این اساس مشاوران و روانشناسان می توانند از این مدل جهت کاهش مشکلات زوجین درگیر مشکلات عاطفی و استرس بهره گیری کنند. واژه های کلیدی: آموزش امنیت هیجانی، عاطفه منفی، عاطفه مثبت، استرس زناشویی، طلاق.
مقایسه عملکرد شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و وسواسی - جبری بر اساس آزمون هوشی وکسلر بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی عملکرد شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و وسواسی-جبری سازمان بهزیستی و مقایسه آنان در خرده مقیاس های عملی و کلامی آزمون هوشی وکسلر بزرگسالان بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ی و نمونه آماری شامل 24 آزمودنی در سال 1397 از مراکز بهزیستی شهر اراک و خمین بود که به روش نمونه گیری در دسترس و در دو گروه اسکیزوفرنیا(12نفر) و افراد وسواسی جبری(12) انتخاب شدند. آزمودنی ها با استفاده از آزمون هوشی وکسلر بزرگسالان ارزیابی شدند. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که عملکرد بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و وسواسی-جبری درهوشبهر و خرده مقیاس های کلامی و عملی به ترتیب از 100 به عنوان میانگین هوش کلامی و عملی و 10 به عنوان میانگین خرده مقیاس ها پایین تر بود. میانگین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا نیز بطور معنادار پایین تر از مبتلایان به اختلال وسواسی-جبری بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بیماران اسکیزوفرن در مقایسه با بیماران وسواسی-جبری در همه خرده مقیاس های کلامی و عملی، عملکرد شناختی پایین تری داشتند. اختلاف میانگین در خرده آزمون های عملی بارزتر از خرده مقیاس های کلامی بود. این نتیجه به بیماران تحت پوشش سازمان بهزیستی قابل تعمیم است.
اثربخشی اپلیکیشن تمرین کنترل بازداری نسبت به خوراکی های شیرین (SF-ICT) بر میزان انتخاب و مصرف خوراکی های شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، معرفی مبانی نظری و مراحل ساخت و اثربخشی برنامه آموزش کنترل بازداری نسبت به خوراکی های شیرین بود که برای اولین بار در قالب یک اپلیکیشن موبایل و با هدف کاهش انتخاب و مصرف خوراکی های شیرین برای کودکان طراحی شد. روش: در این پژوهش از روش پژوهشی مطالعه موردی با طرح A-B-A استفاده شده است. ابتدا از بین کودکان دبستانی مبتلا به چاقی افراطی در شهر سمنان، 3 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ارزیابی ها با استفاده از پرسشنامه هوس غذایی، آزمون انتخاب خوراکی و آزمون طعم جعلی انجام شد. سپس، جلسات مداخله به صورت7 جلسه آموزش انفرادی انجام گرفت و دو ماه بعد از پایان مداخله، پیگیری انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل دیداری نمودارها و شاخص روند، ثبات، درصد داده های غیرهمپوش و همپوش و اندازه اثر استفاده شد. یافته ها: آموزش کنترل بازداری از طریق این اپلیکیشن موبایل، نه تنها بر کاهش میزان هوس کودکان نسبت به خوراکی های شیرین تأثیر داشته است (1/16=d)، بلکه منجر به کاهش انتخاب (1/48=d) و مصرف این گونه خوراکی ها (1/48=d) نیز شده است. اثرات آموزش بر میزان هوس (1/71=d) و انتخاب خوراکی (1/99=d) در طول زمان تداوم داشتند، هر چند تداوم اثرات بر مصرف این خوارکی ها (0/37=d) ضعیف بوده است. نتیجه گیری: نتایج تأیید کننده اثربخشی این برنامه، به عنوان یک ابزار پیشگیری و درمانی کم هزینه و کوتاه برای کاهش اشتیاق و انتخاب و مصرف غذاهای شیرین بود.
مقایسه اثر بخشی درمان شناختی رفتاری کلاسیک و درمان شناختی رفتاری مبتنی بر غنی سازی بر افسردگی و کیفیت زندگی در زنان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زنان افسرده نسبت به زنان غیرافسرده فشار روانی و عواطف منفی بیشتری را تحمل می کنند و زندگیشان دستخوش تغییرات زیادتری است هدف این پ ژوهش مقایسه اثر بخشی درمان غنی سازی ارتباطی و شناختی-رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی در زنان افسرده بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی ، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان بودند که در سال 1396 برای درمان افسردگی به مراکز مشاوره شهر سنندج مراجعه کرده بودند که با روش در دسترس انتخاب شدند. نمونه شامل 40 نفر از زنان افسرده بود که به صورت تصادفی در سه گروه غنی سازی، درمان شناختی- رفتاری و گروه کنترل، جایگزین شدند. در هر سه گروه پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه کیفیت زندگی اجرا شد و داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کورایانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با وجود اینکه نتایج نشان دادند که هر دو روش تاثیر مطلوبی بر ارتقاءکیفیت زندگی زنان داشته اند، اما روش درمان غنی سازی نسبت به درمان شناختی- رفتاری تاثیر بیشتری داشت نتیجه گیری: میتوان از رویکرد غنی سازی و درمان شناختی-رفتاری برای کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی در زنان افسرده استفاده کرد.