مطالب مرتبط با کلیدواژه

فولکلور


۴۱.

گونه شناسی (تیپولوژی) ضرب المثل های قومی بختیاری

کلیدواژه‌ها: گونه شناسی تیپولوژی ضرب المثل بختیاری فولکلور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۱۴
مثل یا ضرب المثل همواره به عنوان یکی از گونه های ادبیات عامه مورد توجه محققان حوزه های جامعه شناسی، روان شناسی و ادبیات بوده است. مردم قوم بختیاری، متأثر از فرهنگ و طبیعت منطقه خود، ضرب المثل های فراوانی را در زندگی روزمره خود به کار می برند که از منظر ادبیات شفاهی حائز اهمیت است. این نوشتار با بررسی قریب به ده هزار متن گردآوری شده شامل ضرب المثل ها در فرهنگ شفاهی و ادبیات عامه مردم بختیاری، الگویی به عنوان «تیپولوژی مثل های قوم بختیاری » ارائه کرده است. نوشتار حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی این گردآوری و دسته بندی را صورت داده و پس از تحلیل و مطابقت، روشی در گونه شناسی ضرب المثل ها ارائه نموده که در مطالعات اجتماعی بختیاری ها می تواند مورد بهره وری قرار گیرد.
۴۲.

تأثیر تحلیل نقش مایه های فولکلور بر حفظ هویت قالی های نوبران با رویکرد آینده نگاری

کلیدواژه‌ها: آینده نگاری جهاد تبیین فولکلور نقش مایه نوبران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۸
قالی های ذهنی باف، تجلی گاه فرهنگ عامه و منابع ارزشمندی در مطالعات فرهنگی است. دغدغه پژوهش، کم رونقی تولید، کاربرد و فراموشی طرح قالی های روستای سامان ساوه است. باهدف اصلی احیاء، حفظ و انتقال میراث فرهنگی به نسل های آینده در مقابله با تهاجم فرهنگی از جهاد تبیین به عنوان ضرورت پژوهش و راهبرد برای رفع دغدغه پژوهش استفاده شده است. جامعه آماری، روستاهای نوبران ساوه و جامعه هدف، روستای سامان از دهستان کوهپایه نوبران است. پژوهش بنیادی، کیفی و توصیفی تحلیلی حاضر با رویکرد آینده نگاری با روش اسنادی، میدانی و مصاحبه به سؤالات ذیل پاسخ می دهد. 1. چگونه می توان از نقش مایه های قالی روستایی ساوه در راستای تحقق جهاد تبیین استفاده کرد؟ 2. دستاورد تحقق جهاد تبیین با دیدگاه آینده نگاری در هویت منطقه نوبران چیست؟ جهاد تبیین به سه صورت قابل انجام است. الف) تبیین فرهنگی، با پژوهش و تشریح محتوای طرح قالی ها در قالب مقاله، کتاب و تولید محتوا. ب) تبیین هنری، با طراحی طرح های ذهنی در معرض فراموشی منطقه به نقشه های قالی. ج) تبیین اقتصادی-سیاسی با افشای شیوه استعماری غرب برای تسلط اقتصادی و فرهنگی بر ایران ازطریق قالی. نوشتار حاضر به بعد فرهنگی، اقتصادی و سیاسی پرداخته، همچنین دستاورد آن ایجاد شناخت وخودباوری، احیای هویت ملی و معرفی جهاد تبیین به عنوان پدافند غیرعامل در جنگ نرم است که به رونق تولید می انجامد.
۴۳.

آیین های مربوط به باران در مناطق کردنشین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مردم کرد فولکلور طلب باران کاهش باران اسطوره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۳۶
باران عامل اصلی تداوم حیات، نعمت بی بدیل خداوند و نماد رحمت اوست. مردم کردزبان مانند سایر ایرانیان، برای تکریم باران، آیین های بسیاری داشته اند. آنان برای رفع خشکسالی و کمبود باران، به اجرای سنت هایی چون:اند اندنننن هلط هلط هلوونه کط، گاؤووانه کی، گدایی کردن آب، جنگ و درگیری تصنعی، چیستان، آب فروختن، بووکه بارانه، بیل دانه، بازی په ثان و ... می پرداختند. بارش متمادی باران های ویرانگر و سیل آسا نیز آنان را به اجرای رسومی برای بند آوردن باران مقید می کرد؛ از جمله این آیین ها می توان به ئاساره چز، پنهان کردن شیر زائو، دفن نی و نعل، چهل کچل و ... اشاره کرد. باران در نامگذاری ماه های کُردی نقش داشته است؛ چنانکه نام دیگر ماه «که وکؤ» در برخی از روستاها «به خته واران» است. حتی محور انجام بسیاری از سنن کردی مانند: «پنجه شور»، «خه ره گه وه ئاو مه وه ر»، «چارچار»، «سط شه ش» و ... نیز باران است. سنن مربوط به باران، بر اساس شیوه اجرا، به دو دسته گروهی و فردی تقسیم می شوند. در شکل فردی این آیین ها، که به نوعی طلسم یا حرز محسوب می شوند، اعتراض برای برانگیختن خشم و به دنبال آن شفقت ایزد دیده می شود؛ اما در شکل گروهی آن، مبانی اسطوره ای و نیایش جمعی و معنوی غالب است. مقاله حاضر، که گردآوری اطلاعات آن به روش کتابخانه ای و مصاحبه بوده، با رویکرد توصیفی - تحلیلی  به تبیین آیین های مربوط به باران در مناطق کردنشین و جایگاه اسطوره ای آنها پرداخته است.
۴۴.

لزوم وضع نظام حمایتی خاص "sui generis" برای حمایت از جلوه های فرهنگ عامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جلوه های فرهنگ عامه حقوق مالکیت فکری نظام حمایتی خاص فولکلور دانش سنتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۵۲
ایران به عنوان کشوری با پیشینه تاریخی درخشان و تنوع قومیتی، فرهنگی و زیستی، برخوردار از گنجینه ای از جلوه های مختلف فرهنگ عامه است که بایستی مورد حمایت حقوقی قرار گیرد. چه در حقوق داخلی و چه در بُعد بین المللی مباحث زیادی در خصوص قابلیت شاخه های مختلف حقوق مالکیت فکری (حقوق مالکیت ادبی و هنری و حقوق مالکیت صنعتی) برای حمایت از جلوه های فرهنگ عامه مطرح شده است. تعمّق در مباحث مذکور و دقت در کاستی های حقوق مالکیت فکری در حمایت از جلوه های فرهنگ عامه، لزوم طراحی یک نطام حمایتی خاص را نشان می دهد. قابلیت تک تک مصادیق حقوق مالکیت فکری برای حمایت از جلوه های فرهنگ عامه مورد بررسی قرار گرفته است. (به خصوص سازمان جهانی مالکیت فکری برای تطبیق این جلوه ها با مصادیق مختلف مالکیت فکری از قبیل کپی رایت، حمایت از گونه های گیاهی، طرح های صنعتی، علائم تجاری و دیگر مصداق ها تلاش زیادی کرده است.) ولی هیچ یک در حمایت کامل و مؤثر از تمام مصادیق فرهنگ عامه موفق نبوده اند. عدم امکان حمایت کامل و کارا از جلوه های فرهنگ عامه در قالب حقوق مالکیت فکری، ناشی از ویژگی های خاصّ این نمودهاست. گستردگی، تنوع و ناهمگون بودن مصادیق، اولین ویژگی این نمودها است؛ فرهنگ عامه، طیف وسیعی از جلوه های علمی، بصری، سمعی، ادبی و مانند آن را در بر می گیرد. یکی دیگر از مهم ترین این ویژگی ها، گروهی بودن و تعلّق آن به مردمان یک کشور یا منطقه است؛ این نمودها به شخص خاصی تعلق ندارند، متعلق به گروهی از مردم هستند که دارای اشتراکات تاریخی، قومی، فرهنگی و مانند آن هستند. در حالی که حقوق مالکیت فکری جز در موارد استثنایی (نشانه های مبدأ جغرافیایی و علائم جمعی) در راستای حمایت از منافع شخصِ آفریننده عمل می کند. علاوه بر این، آنچه در حمایت از جلوه های فرهنگ عامه اهمیت دارد، جنبه منفی و سلبی این حمایت است. پیشگیری از مصادره و دست اندازی بیگانگان و غیربومی ها، استفاده نامتعارف، تحریف مصادیق و مانند آن از جمله مسائلی است که باید در نظام حمایتی پیش بینی شود. در حالی که حقوق مالکیت فکری به موازات جنبه سلبی (منع دیگران از تجاوز به حقوق انحصاری صاحب حق)، به تعیین حقوق مادیِ مثبت و ایجابی صاحب حق نیز می پردازد. چنین حقوقی اصولاً در مورد جلوه های فرهنگ عامه موضوعیت ندارد. دیگر آنکه، در خصوص جلوه های فرهنگ عامه، تعیین اشخاصی که نسبت به موضوع، دارای حق هستند، امری است به غایت دشوار که به نظر نمی رسد از طریق نظام حقوق مالکیت فکری موجود قابل حل باشد. نظام حمایتی باید حاوی شیوه ای برای تعیین صاحبان حق و تقسیم منصفانه ارزش ها و منافع بین آنها باشد. گذشته از موارد مطروحه، حمایت از طریق حقوق مالکیت فکری، اصولاً موقتی بوده، در بسیاری از موارد نیازمند ثبت است و مستلزم صرف هزینه و انجام تشریفات اداری است، مواردی که هیچ یک با روح و هدف حمایت از جلوه های فرهنگ عامه سازگاری ندارد. بنابر مطالب فوق، طراحی یک نظام حقوقی منسجم در خصوص جلوه های فرهنگ عامه که علاوه بر حمایت های موضوع حقوق مالکیت فکری، جلوه های مذکور را از فراموشی حفظ کرده و به استفاده، ترویج و معرفی آن به جهان امروز کمک کند ضروری می نماید، امری که می تواند در قالب یک قانون خاص و جامع عملی شود. به نظر می رسد این، دینی باشد که نظام حقوقی به فرهنگ عامه- به عنوان میراث مشترک جامعه- دارد.
۴۵.

بررسی قابلیت حقوق مالکیت ادبی و هنری در حمایت از نمودهای فرهنگ عامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نمودهای فرهنگ عامه فولکلور حقوق ادبی و هنری شروط ماهوی حمایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۵۷
بخش عمده مصادیق نمودهای فرهنگ عامه یا فولکلور را ادبیات و ترانه ها، طرح ها و نقش ها، موسیقی و غیره دربرمی گیرد؛ از این رو، چندان شگفت آور نیست اگر در استفاده از قابلیت های نظام مالکیت فکری، حقوق ادبی- هنری را به عنوان نخستین قالب برگزینیم؛ چرا که موضوعات مورد حمایت آن، قرابتی بسیار با آثار فولکلوریک دارد. این آثار را می توان در دسته های گوناگون مورد حمایت حقوق ادبی و هنری از قبیل: آثار ادبی، موسیقیایی، هنرهای تجسمی و غیره قرار داد و ممکن است در بدو امر این گونه به نظر برسد که نظام مزبور به نحوی مطلوب می تواند این نمودها را مورد حمایت قرار دهد کما اینکه برخی از نظام های حقوقی نیز این رویکرد را برگزیده و شباهتی تام، میان این دو برقرار کرده اند. با این وجود، تدقیق در پیش شرط های حمایت در نظام حقوق ادبی - هنری، این واقعیت را آشکار می سازد که به رغم شباهت اولیه میان موضوعات حمایت؛ نمودهای فرهنگ عامه فاقد بسیاری از شروط اولیه و بنیادین اثر قابل حمایت در نظام ادبی و هنری هستند. پدیدآورندگی، دارندگی حقوق، اصالت و ابتکار، ثبوت در قالب مادی و محدودیت طول مدت حمایت از آثار، همگی از اصول بنیادین این نظام حقوقی هستند که حمایت بر پایه آن ها اعطا می شود. در مقابل، نمودهای فرهنگ عامه با هیچ یک از این شروط حمایت تطبیق نمی یابند. به رغم این مشکلات، بسیاری از صاحب نظران و حقوق دانان تلاش نموده اند مفاهیم پیش گفته را با توجیهاتی گوناگون بر نمودهای فرهنگ عامه نیز تطبیق دهند و از این طریق، با تغییراتی اندک، نمودهای مربوطه را تحت گستره حمایتی نظام حقوق ادبی و هنری قرار داده و از مزایای آن بهره بگیرند. با این حال به نظر می رسد به رغم شباهت موضوعات، شروط حمایت در نظام پیش گفته را به سختی می توان در مورد نمودهای فولکلوریک احراز کرد؛ علاوه بر این، هدف از حمایت برای این دو دسته از آثار با یکدیگر بسیار متفاوت است. این تفاوت ها در عمل، نه تنها موجب ورود استثنائات بسیار بر نظام ادبی - هنری برای جا دادن آثار فولکلور به عنوان موضوعات قابل حمایت در این نظام خواهد شد؛ بلکه در نهایت نتیجه ای مطلوب نیز به دست نخواهد داد؛ از این رو، به نظر می رسد تحمیل آثار فولکلوریک بر نظام حقوق ادبی - هنری برای هیچ یک از دو سوی رابطه سودی نخواهد داشت و مطلوب تر آن است که درصدد طراحی یک نظام حمایتی ویژه برای این موضوعات برآییم.
۴۶.

تسری رقابت غیرمنصفانه به نمودهای فرهنگ عامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فولکلور نمودهای فرهنگ عامه رقابت غیرمنصفانه سردرگم ساختن تصاحب غیرمنصفانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۴۵
رقابت غیرمنصفانه - یکی از اقسام حقوق آ فرینش های صنعتی از منظر بند 2 ماده 1 کنوانسیون پاریس- می تواند یکی از جنبه های رمزآلود حقوق آفرینش های فکری شمرده شود؛ زیرا برخلاف سایر حقوق فکری که موضوع مشخصی را محور توجه قرار می دهند، این شاخه حقوقی به رفتار بازاری توجه داشته و به جای بهره گیری از اصول و قواعد مشخص با نتایجی قابل پیش بینی از مفهومی اخلاقی به نام «رفتار شرافتمندانه» استفاده می کند که مثل بسیاری از مفاهیم دیگر اخلاقی مبهم بوده و امکان پیش بینی نتایج را دشوار می سازد. با این حال، همین موضوع دستمایه استفاده از رقابت غیرمنصفانه به عنوان ابزاری برای حمایت از مصادیق نوظهور شایان حمایت چون نمودهای فرهنگ عامه گردیده است. در این مقاله، نگارنده ضمن توضیح مختصر در خصوص مقررات ماده 10 مکرر پاریس، چگونگی و نقاط قوت و ضعف تسری حمایت نظام رقابت غیرمنصفانه به نمودهای فرهنگ عامه را بررسی و در پایان بر لزوم توسعه جزئی این مفهوم جهت حمایت مؤثر تر از نمودهای فرهنگ عامه تأکید می نماید.
۴۷.

واکاوی طبیعت در گفتمان مشترک ضرب المثل های لبنانی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران ضرب المثل طبیعت فرهنگ فولکلور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۳۹
از آنجا که ضرب المثل ها یکی از مقوله های زبانی بسیار مهم هر ملت را تشکیل می دهند و علاوه بر این نمای کاملی از فرهنگ و آداب و رسوم و عقاید یک ملت هستند، از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند و مقوله مهمی در مطالعات زبان شناسی و ادبیات به شمار می روند.ضرب المثل ها در ادبیات ملل مختلف از جایگاه ویژه ای برخوردارند تا جایی که بخش مهمی از ادبیات هر جامعه را دربرگرفته اند و بررسی آن ها منجربه کشف اشتراکات و اختلافات فرهنگی آنها می شود و نشانه دغدغه فکری گذشتگان و دارای پند و اندرز است. زبان های فارسی و عربی در طول تاریخ همواره تاثیرات بسیاری بر هم داشته اند و این تاثیرات و مبادلات فرهنگی گاها باعث ایجاد اشتراکات زیادی بین این دو زبان شده است. این مقاله سعی دارد به روش توصیفی تحلیلی ضرب المثل های با مفهوم مشترک بین این دو زبان را از نظر جایگاه عناصر طبیعی در آن ها مورد بررسی قرار دهد. نتایج این مقاله حاکی از آن است مثل های فارسی و لبنانی در به کارگیری عناصر طبیعی زمینی دارای مشترکات بسیاری هستند علت این امر به موقعیت جغرافیایی، بافت فرهنگی و تاریخی و بینش مشترک دو ملت باز می گردد. اما در عین حال ضرب المثل های لبنانی در مقایسه با ضرب المثل های فارسی گرایش بیشتری به عناصر طبیعت به ویژه حیوان و سنگ داشته است. از دیگر نقاط مشترک آن ها، این که هر دو زبان در بیان مثل های خود در به کارگیری حیوانات به استقامت آن ها، غریزه و جثه شان توجه داشته اند اما در دیگر عناصر همچون کوه، سنگ و آب صرفا خود واژگان مدنظر بوده اند.
۴۸.

قصه های پریان آذربایجان: کندوکاوی انسان شناختی در ساختاربندی قصه های فولکلوریک با آزمون های سه گانه قهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فولکلور آذربایجان قصه های پریان ساختاربندی فرهنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۳۱
قصه های پریان بخشی مهم از مجموعیه آثار فولکلوریک در فرهنگ های گوناگون در چهار گوشه دنیا است که از دیرباز مورد توجه حوزه مطالعات میان رشته ای بویژه علوم اجتماعی قرار گرفته است. آذربایجان با توجه به جایگاه خاص تاریخی، ژئوپولتیک و اجتماعی-فرهنگی در بافتار ایران زمین، دارای یکی از غنی ترین ادبیات های عامیانه و شفاهی بوده و متناسب با گستره این بدنه ادبی در خور مطالعات نظام مند و التفات پژوهشی بیشتری است. در این مقاله سعی بر این است با ورود به جهان قصه های این سپهر فرهنگی-جغرافیایی، پنجره ای به روی مطالعات ساختاری بر آن ها بگشاییم و نوری بر تاریکی مفاهیم مشوّش و متون انباشته بتابانیم. در این مطالعه از رهگذر کاربست روش ولادیمیر پراپ و تیپ شناسی روایت های داستانی فولکلوریک ویلیام باسکام در پی ارائه اسلوبی قاعده مند در مطالعه ساختاری این قصه ها بودیم. برای این منظور با مراجعه به قصه های عامیانه مکتوب و معتبر، از روش تحلیل متن، استخراج و کدگذاری مضامین قصه ها بهره جستیم که ماحصل آن تیپ بندی قصه های عامیانه آذربایجان، ارائه الگوی آزمون سه گانه به عنوان ساخت روایی قصه های پریان آذربایجان، تیپ-شناسی شخصیت ها بر اساس خویشکاری های نقش های درون قصه ها، و نیز رده بندی رویدادهایی که به مثابه وجه تمایز قصه های پریان از سایر قصه های عامیانه بازشناخته می شوند، بوده است. در نتیجه، الگویی مشخص برای طبقه بندی نمونه های مورد مطالعه آشکار گردید که در ویژگی های ساختاری قصه ها شامل روند داستانی سه بخشی، رویدادهای ماوراء الطبیعی و کنش شخصیت ها قابل تشخیص است.