مطالب مرتبط با کلیدواژه

ولع مصرف مواد غذایی


۱.

مقایسه تأثیر آموزش نوروفیدبک و دارودرمانی بر کاهش ولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی در زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلامت عمومی دارودرمانی آموزش نوروفیدبک زنان دارای اضافه وزن ولع مصرف مواد غذایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۷ تعداد دانلود : ۶۸۲
مقدمه: چاقی و اضافه وزن یکی از عمده ترین معضلات قرن حاضر در حوزه سلامت عمومی به حساب می آید که طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی نرخ میزان چاقی از سال ۱۹۸۰ میلادی در سرتاسر جهان دو برابر شده است. پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش نوروفیدبک و دارودرمانی بر ولع خوردن مواد غذایی و سلامت عمومی زنان دارای اضافه وزن بود. روش: بدین منظور 45 نفر از زنان دارای اضافه وزن به شیوه تصادفی در یکی از گروه های نوروفیدبک، دارودرمانی و کنترل تقسیم شدند. هر سه گروه پرسشنامه ولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی را قبل و بعد از مداخله تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک متغیری و چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج تفاوت معناداری بین گروه های نوروفیدبک و دارودرمانی در ولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی افراد شرکت کننده نشان نداد؛ یعنی دارودرمانی و نوروفیدبک به یک اندازه بر ولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی مؤثر است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش نوروفیدبک به اندازه دارودرمانی می تواند به عنوان یکی از مداخلات درمانی اثربخش جدید در حوزه اضافه وزن و چاقی مطرح شود. با توجه به اینکه نوروفیدبک روشی است که حداقل عوارض و برگشت پذیری را دارد، به عنوان درمان مکمل چاقی و اضافه وزن مناسب است .
۲.

اثربخشی آموزش نوروفیدبک برولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلامت عمومی آموزش نوروفیدبک زنان دارای اضافه وزن ولع مصرف مواد غذایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۸ تعداد دانلود : ۶۴۴
مقدمه: چاقی و اضافه وزن یک ریسک فاکتور اصلی برای دیابت، اختلالات قلبی-عروقی، سرطان( پروستات، روده، سینه و ...) می باشد. هدف از  پژوهش حاضر اثربخشی آموزش نوروفیدبک برولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی زنان دارای اضافه وزن بود. روش :  جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل زنان دارای اضافه وزن مراجعه کننده به دو کلینیک تغذیه شهر ساری بود. بدین منظور 30نفر از افراد دارای اضافه وزن به شیوه تصادفی در دو گروه نوروفیدبک و کنترل تقسیم شدند. در این پژوهش طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، افراد گروه آزمایشی 10 جلسه نوروفیدبک دریافت کردند. هردو گروه آزمایشی و کنترل پرسشنامه ولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی را قبل و بعد از مداخله تکمیل کردند. بعد از جمع آوری داده ها، برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج تفاوت معناداری بین گروه های نوروفیدبک و کنترل نشان داد. یعنی نوروفیدبک باعث کاهش ولع مصرف مواد غذایی و بهبود سلامت عمومی زنان دارای اضافه وزن شده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش نوروفیدبک  می تواند به عنوان یکی از مداخلات درمانی تکمیلی در حوزه اضافه وزن مطرح شود.
۳.

مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان الکتریکی بر ولع مصرف مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره درمانی تحریک فراجمجمه ای مغز ولع مصرف مواد غذایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۲۰۷
مقدمه: ولع مصرف مواد غذایی به معنای تمایل قوی مصرف بی رویه مواد غذایی است که می تواند زمینه اختلال های خوردن باشد. هدف در این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان طرحواره درمانی و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای (tDCS) در این زمینه است. روش ها: طرح آزمایشی دوگروهی (پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری دوماهه) اجرا شد. روش درمان در دو سطح درمان tDCS (شش جلسه 20 دقیقه ای) و طرحواره درمانی (12 جلسه 45 دقیقه ای در هفته) ارائه گردید. جامعه آماری شامل افرادی با ولع مصرف غذا بودند که نمونه شامل 40 نفر (12 مرد و 28 زن) به شیوه ی در دسترس پس از غربال گری انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی قرار گرفتند. همچنین میزان ولع مصرف با پرسشنامه ی ولع مصرف مول و همکاران (2014) سنجش شد. داده های حاصل با آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: بین دو روش درمانی در کاهش نشانه های ولع مصرف تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>، 64/0=F). اما بین نمره های ولع مصرف طی مراحل پژوهش تفاوت معنادار مشاهده شد (05/0p <، 69/39=F). بحث و نتیجه گیری: اثربخشی هر دو درمان در کاهش نشانگان ولع مصرف یکسان است. درنتیجه هیچ روش به تنهایی در کاهش ولع مصرف غذا مؤثر نیست؛ بنابراین پیشنهاد می شود tDCS به عنوان درمان مکمل طرحواره درمانی استفاده شود. همچنین از طرحواره درمانی می توان به عنوان مداخله ای پیشگیرانه بهره برد تا طرح واره های ناسازگار تعدیل گردد.