مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ناباروری
حوزه های تخصصی:
از شایع ترین مسائل علم پزشکی مسأله باروری پزشکی یا تلقیح مصنوعی است. در کشورهای مسلمان به علت وابستگی جواز بسیاری از مسائل به شریعت مقدس اسلام، این مسأله از اهمیت بیشتری برخوردار است. پژوهشگران عرصه فقه و حقوق، مسأله جواز شرعی تلقیح مصنوعی را مورد کنکاش علمی خود قرار داده اند ولی هر آن چه بوده است صرفاً بررسی کلّی این مسأله است به گونه ای که از مسائل جزئی آن بحثی به میان نیامده است. سؤال اصلی این تحقیق آن است که آیا تلقیح اسپرم شوهر متوفی پس از مرگ به همسرش جایز است یا خیر؟ با واکاوی در ادله موجود به این نتیجه می رسیم که به دلیل بقای زوجیت، انجام هر یک از عملیات برداشت، ترکیب و تلقیح اسپرم و تخمک زوجین بعد از مرگ هر یک از آنان جایز است، مگر این که عمل مذکور، نزد جامعه نوعی بی احترامی تلقّی گردد؛ یا این که مستلزم محرّمی چون لمس یا کشف صورت گردد، که در چنین حالتی حرام و ممنوع خواهد بود.
شرط باروری یا عدم باروری در نکاح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از آثار نکاح، تشکیل خانواده و داشتن اولاد است. بی تردید، فرزنددار شدن از طبیعی ترین و کهن ترین دلایل عقد ازدواج است، اما امروزه تأخیر در فرزندآوری یا تعطیل زوددرس فرزنددار شدن به یکی از معضلات خانوادگی و اجتماعی تبدیل شده است. احتراز از اختلافات بین زوجین و در نظر گرفتن مصالح کشورهای اسلامی در موضوع اشاره شده نیازمند بررسی های دقیق تری است. این مقاله، اهمیت و جایگاه فرزندآوری یا عدم آن را در روابط خصوصی زوجین بررسی و موارد جواز و عدم جواز شرط فرزندآوری یا شرط عدم فرزندآوری و اطلاق عقد نکاح از حیث اندراج شرط مذکور و حقوق هر یک از طرفین در صورت عقیم بودن همسر یا عدم توافق بر فرزنددار شدن و پیشگیری از بارداری در صورت عدم موافقت همسر را تبیین کرده است. بررسی اهمیت فرزندآوری در سرنوشت جامعه ی مسلمین و ضرورت حمایت دولت و خانواده ها از این کارکرد خانواده نیاز به تحلیل ابعاد اقتصادی و جامعه شناختی و سیاسی موضوع خواهد داشت که از حوزه ی این مقاله خارج است.
چگونگی بازتعریف طب بومی در دوره مدرن مطالعه موردی: عقاید وباورهای مربوط به باروری و ناباروری در شهرستان اردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از روش های رایج در طب مکمل در کنار طب مدرن مسئله ای است که توجه محافل علمی بسیاری در حوزه سلامت را به خود جلب کرده است. رشد طب سنتی و استفاده از عقاید و روش های رایج در طب بومی در عصر مدرن زمینه ای را فراهم می کند تا به چیستی ریشه های فرهنگی این نوع روش های درمانی و چگونگی استفاده از آن ها بپردازیم. با توجه به این امر، پژوهش حاضر سعی در فهم چگونگی بازتعریف و استفاده از طب بومی در دوره مدرن دارد، جهت برآورده شدن این منظور و انجام مطالعه دقیق و علمی تر این موضوع را در محدوده عقاید و باورهای رایج در زمینه باروری و ناباروری در طب بومی در شهرستان اردستان دنبال می کنیم. از این رو تعداد 30 نفر از زنان شهرستان اردستان و توابع آن را با استفاده از روش نمونه گیری نظری انتخاب کرده و با روش کیفی از نوع تاریخ شفاهی و تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته، عقاید، باورها و روش های رایج در طب بومی در زمینه باروری و ناباروری را جمع آوری کرده و در نهایت تحلیل می نماییم
بررسی مقایسه ای تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی در زنان بارور و نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع بالای مشکلات روانی ناشی از ناباروری در زنان نابارور و لزوم شناخت وضعیت روانی آن ها به منظور انجام مداخلاتی در جهت کمک به آن ها، پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی در زنان بارور و نابارور انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش علی-مقایسه ای شامل تمام زنان نابارور مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان مشگین شهر در سال 1393 بود. تعداد 80 زن نابارور و 80 زن بارور به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی جمع آوری و با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره، تحلیل شدند.
یافته ها: بین زنان بارور و نابارور در متغیرهای تاب آوری (001/0P<، 47/10=F)، باورهای فراهیجانی (031/0P<، 75/4=F) و بهزیستی روان شناختی (001/0P<، 31/12=F) تفاوت معنی داری وجود دارد و در تمام این متغیرها نمرات زنان نابارور، کمتر از نمرات زنان بارور است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر که از سطوح پایین تر تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی در زنان نابارور نسبت به زنان بارور حکایت دارد، ضرورت توجه به سلامت روان زنان نابارور و انجام مداخلاتی در جهت کمک به آن ها بیش از پیش آشکار می شود.
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی و استحکام من با سازگاری با ناباروری در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناباروری تجربه ای سخت برای زنان است که نیاز به سازگاری هیجانی بالایی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی و استحکام من با سازگاری با ناباروری در زنان بود. تعداد 275 زن با ناباروری اولیه مراجعه کننده به درمانگاه ناباروری مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر (بیمارستان امام خمینی تهران) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد که پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI)، مقیاس استحکام من (ESS)، مقیاس سازگاری با بیماری (AIS) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن، استحکام من و راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان با سازگاری با ناباروری همبستگی مثبت معنادار دارند. سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا و راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان با سازگاری با ناباروری همبستگی منفی معنادار داشتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین استحکام من و سازگاری با ناباروری نقش واسطه ای دارند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که متغیرهای روانشناختی می توانند سطوح سازگاری با ناباروری را پیش بینی کنند. نتایج این پژوهش می تواند در شناسایی افراد در معرض خطر و طراحی مداخلات روانشناختی مفید باشد.
ناباروری به مثابه مسئله ای اجتماعی-فرهنگی: تجربه زیسته زنان نابارور در جست و جوی درمان در قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ناباروری در ایران، با توجه به برساخت اجتماعی- فرهنگی خاص آن، بعد عمیق تری به خود گرفته است. ناباروری در زمره مسائلی است که به نحوی آثار و پیامدهای چندجانبه ای برای همسران درگیر به همراه دارد. دانش پزشکی برای درمان ناباروری روش های متنوعی را پیشنهاد می کند که ازجمله این روش ها می توان به واگذاری جنین، رحم جایگزین و لقاح آزمایشگاهی اشاره کرد. استفاده از این روش ها علاوه بر اینکه می تواند در کمک به باروری همسران مؤثر باشد، آثار و دلالت های مثبت و منفی متنوعی بر زندگی افراد نابارور دارد. به لحاظ روش شناختی، در این مطالعه از روش تحلیل پدیدارشناسی تفسیری (IPA) استفاده شده است. داده ها با مشارکت 25 زن درگیر با ناباروری و ازطریق مصاحبه عمیق و پدیدارشناختی زنان مراجعه کننده به یک مرکز درمان ناباروری در قزوین با رعایت حداکثر واریانس اجتماعی- فرهنگی و دموگرافیک مشارکت کنندگان به دست آمده است. این مطالعه با هدف تجربه زیسته زنان نابارور در راه درمان انجام شده است. در این مطالعه دوازده درون مایه اصلی و چندین درون مایه فرعی استخراج شد که براساس آنها، مفاهیم اصلی این مطالعه به دستآمد. نتایج نشان می دهد که یکی از مهم ترین عوامل ایجادکننده پریشانی های روانی و پیامدهای اجتماعی، ناشی از فشار اجتماعی اطرافیان مهم است که آثار مخربی بر آسایش روانی زوج های نابارور دارد. این زنان، در طول فرآیند درمان، پیوستاری از امید و ناامیدی را تجربه می کنند و در این مسیر از استراتژی مواجهه و راهکارهای متنوعی بهره می گیرند.
مقایسه و رابطه رشد معنوی و استرس ادراک شده با شادکامی در زنان نابارور و بارور شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مقایسه رابطه رشد معنوی و واسترس ادراک شده با شادکامی در زنان بارور ونابارور شهر تهران می باشد.پژوهش حاضر، پژوهشی کاربردی واز نوع همبستگی و علی مقایسه ای است .جامعه شامل کلیه زنان نابارور و باروری است که به 25 مرکز درمان ناباروری شهر تهران مراجعه کرده بودند. از میان این مراکز دو مرکز ناباروری بصورت تصادفی انتخاب شد روش: نمونه مطالعه شامل 105.زن نابارور و نمونه مقایسه شامل106.زن بارور ،به صورت در دسترس از این مراکزانتخاب شدند.افراد انتخاب شده به سه پرسشنامه سنجش معنویت (SAI)، استرس ادراک شده (PSS)و شادکامی آکسفورد (OHI) پاسخ دادند. ضرائب اعتبار آزمونها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب77/0و73/0 و78/0 محاسبه شد. یافته ها: نتایج تجزیه تحلیل داده ها با فرض همگنی واریانس ها با آزمونهای رگرسیون ، پیرسون و فیشر نشان داد، در زنان نابارور شادکامی با رشد معنوی رابطه مثبت و بااسترس ادراک شده رابطه منفی و معنادار دارد(001/0>P). اما در زنان بارور شادکامی تنها با استرس ادراک شده رابطه منفی و معنادار دارد (001/0>P). آزمون فیشر نشان داد رابطه رشد معنوی و شادکامی در زنان نابارور و بارور از تفاوت معناداری برخوردار است (05/0>P). نتیجه گیری : تحلیل رگرسیون بیانگر آن بود که در زنان باروراسترس ادراک شده تنها متغیری است که می تواند به طور معناداری 17 درصد شادکامی را پیش بینی کند اما در زنان نابارور دو متغیر استرس ادراک شده و معنویت با هم قادرند 52 درصد از واریانس شادکامی را پیش بینی کنند. به نظرمی رسد که تقویت معنویت و یافتن معنایی خاص برای زندگی در خلال رنج ناباروری میتواند باعث کاهش استرس ادراک شده و افزایش شادکامی شود.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی برافزایش تاب آوری ، امیدبه زندگی وبهبودکیفیت زندگی زنان نابارور مرکز ناباروری صارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی آموزش واقعیت درمانی بر افزایش تاب آوری و امید به زندگی و بهبود کیفیت زندگی زنان نابارور مرکز ناباروری شهر صارم بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری شهر صارم بوده است، با توجه به اینکه پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و گمارش بصورت غیرتصادفی و داوطلبانه می باشد، حجم نمونه به منظور آموزش واقعیت درمانی در زنان نابارور مراجعه کننده به مرکزناباروری شهر صارم 30 نفر در نظر گرفته شد. روش جمع آوری اطلاعات جهت اندازه گیری متغییرهای مورد پژوهش، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون(2003)، پرسشنامه های امید به زندگی اشنایدر و همکاران (1991)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1989) و نیز آموزش واقعیت درمانی براساس پروتکل درمانی در طی 8 جلسه برگزار و پرسشنامه ها بر روی نمونه مورد نظر اجرا گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، واریانس ونمودار و... ) و در آمار استنباطی به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون آماری (تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی) درمحیط نرم افزار spss صورت گرفت. نتایج نشان داد: آموزش به شیوه واقعیت درمانی موجب افزایش تاب آوری و بهبود کیفیت زندگی بیماران نابارورشده است، ولی بر روی افزایش امید به زندگی در آنان اثر نداشته است. همچنین یافته ها حاکی از تاثیر واقعیت درمانی بر خرده مقیاس های تاب آوری نیز بود اما آموزش واقعیت درمانی بر تاثیرات معنوی تفاوت معناداری نداشته است .
کنکاشی جامعه شناختی در مفاهیم و شیوه های درمان سنتی ناباروری زنان: تحلیل کمی و کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال هجدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
131-157
حوزه های تخصصی:
الگوهای درمان جویی افراد پدیده ساده درمانی نیست که بتوان تنها از منظر پزشکی آن را تبیین کرد، بلکه انتخاب شیوه های درمانی می تواند بیش از سایر عوامل، تابعی از متغیرهای اجتماعی و فرهنگی باشد. به علت اهمیت زیاد مسئله باروری و فرزندآوری در بسیاری از فرهنگ ها از جمله فرهنگ سنتی جامعه ما، فردی که دچار مشکل ناباروری است اقدام به انجام روش های مختلف درمانی می کند؛ از درمان های سنتی گرفته تا درمان غیر سنتی و مدرن. مقاله حاضر درصدد ارائه کنکاش جامعه شناختی در حوزه مفاهیم و شیوه های سنتی درمان ناباروری زنان در استان مازندران است. این مطالعه به روش ترکیبی و با به کارگیری هر دو رهیافت کیفی و کمی اجرا شده است به نحوی که در ابتدا با به کارگیری نمونه گیری نظری و استفاده از مصاحبه عمیق با 28 زن نابارور، شیوه های سنتی درمان ناباروری مورد کنکاش قرار گرفت که در نهایت این شیوه ها در قالب مفاهیمی همچون مراجعه به ضامن، پیر پزشک، دعانویس، افراد سریع الاجابه، چله بری، دعا درمانی، زیارت و نذری دسته بندی شدند. در ادامه، مطالعه به روش پیمایش بر روی 95 زن نابارور مراجعه کننده به مراکز درمان ناباروری استان مازندران, که به صورت تصادفی انتخاب شدند، اجرا گردید. یافته های حاصل از پیمایش حاکی از آن است که شیوه های دعا درمانی (21%) و زیارت اماکن مقدس و نذر کردن هر کدام (16%) دارای بالاترین فراوانی و مراجعه به پیرپزشک و جادودرمانی نیز هر کدام (2%) کمترین فراوانی را دارا هستند. در پایان با به کارگیری رگرسیون لجستیک احتمال انتخاب هریک از شیوها با توجه به عواملی همچون تحصیلات، سن، مدت ناباروری، محل سکونت و درآمد خانواده مورد بررسی قرار گرفت.
بررسی سلامت روانی زوج های نابارور متقاضی درمان های کمک باروری لقاح در محیط آزمایشگاه، تلقیح داخل رحمی و تلقیح درون سیتوپلاسمی اسپرم
حوزه های تخصصی:
ناباروری به عنوان یک بحران فردی، استرس زیادی را بر زوج های نابارور وارد می کند و می تواند به طرق گوناگون سلامت روانی آن ها را تهدید کند. این پژوهش برای مقایسه سلامت روانی زوج های نابارور متقاضی درمان های کمک باروری و زوج های بارور انجام شد. طی یک پژوهش مقطعی توصیفی، 37 زوج نابارور متقاضی درمان های کمک باروری لقاح در محیط آزمایشگاه، تلقیح داخل رحمی و تلقیح درون سیتوپلاسمی اسپرم به وسیله نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس از موارد پذیرفته شده در درمانگاه ناباروری رویان انتخاب شدند. آن ها پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و فرم 28 سؤالی پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که زوج های نابارور متقاضی درمان های کمک باروری در مقایسه با زوج های بارور به طور معنی داری اختلال کارکرد اجتماعی بیشتری داشتند. زنان نابارور در مقایسه با مردان نابارور متقاضی درمان های کمک باروری به طور معنی داری نشانگان جسمانی بیشتری داشتند. مردان نابارور متقاضی درمان های کمک باروری در مقایسه با مردان بارور به طور معنی داری اختلال کارکرد اجتماعی و نشانگان افسردگی بیشتری داشتند. توجه به وجود نشانگان های روان شناختی در زوج های نابارور به ویژه زنان نابارور متقاضی درمان های کمک باروری، برنامه ریزی درازمدت جهت تأمین خدمات بهداشت روانی برای این گروه آسیب پذیر و همچنین شناسایی زوج های در معرض خطر و ارجاع آن ها برای ارزیابی روان شناختی و ارائه خدمات مشاوره ای، روان درمانی و دارودرمانی پیشنهاد می گردد.
هشت هفته تمرین هوازی اثرات مضر دیابت قندی بر پارامترهای باروری را تقلیل می دهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیابت قندی عملکرد تولید مثلی مردان را در سطوح مختلف از جمله کنترل پارامترهای اسپرماتوژنز تحت تأثیر قرار می دهد. دراین راستا ﻫﺪف از پژوهش ﺣﺎﺿﺮ، ارزیابی اثر تمرین هوازی بر پارامترهای باروری در موش های نر دیابتی بود. بدین منظور، 30 ﺳﺮ موش نر نژاد ویستار (با میانگین سنی دو تا سه ماه؛ وزن 250 200گرم) ﺑﻪ ﻃﻮر ﺗﺼﺎدﻓﯽ در سه ﮔﺮوه ﮐﻨﺘﺮل سالم، کنترل دیابتی و دیابتی ﺗﻤﺮﯾﻦ تقسیم شدند (هر گروه 10 سر). جهت دیابتی کردن موش ها از یک مرحله تزریق درون صفاقی 55 میلی گرم/کیلوگرم استرپتوزوتوسین اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدﯾﺪ و یک ﻫﻔﺘﻪ پس از ﺗﺰرﯾﻖ استرپتوزوتوسین، برنامهﺗﻤﺮﯾﻦاﺳﺘﻘﺎﻣﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺪت هشت ﻫﻔﺘﻪ اجرا ﮔشت(پنج نوبت در هفته دویدن روی تردمیل؛ هر جلسه 20 تا شش دقیقه با سرعت 27 متر در دقیقه). 48 ﺳﺎﻋﺖ ﭘﺲ از آﺧﺮﯾﻦ ﺟﻠﺴﮥ ﺗﻤﺮﯾﻨﯽ، ﺣﯿﻮاﻧﺎت ﺗﺸﺮﯾﺢ شدند و اپیدیم چپ جهت بررسی پارامترهای اسپرم و سرم خون موش ها جهت بررسی هورمون های جنسی جمع آوری گردید. داده ﻫﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آزﻣﻮنﺗﺤﻠﯿﻞ وارﯾﺎﻧﺲ ﯾﮏ ﻃﺮﻓﻪ و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری (05/0) بررسی شد. نتایج بیانگر آن است که تمام پارامترهای اسپرمی (تعداد، تحرک پذیری، مورفولوژی و قابلیت حیات) به شکل معنا داری در موش های دیابتی در مقایسه با گروه کنترل سالم، کمتر می باشد ( P<0.05 ). البته، یافته ها حاکی از آن است که تمام پارامترهای اسپرمی در گروه تمرین دیابتی درمقایسه با گروه کنترل دیابتی به شکل معنا داری بالاتر می باشد( P<0.05 ). همچنین، نتایج نشان می دهد که هورمون های جنسی (تستوسترون ، هورمون لوتئینه کننده و هورمون محرک فولیکولی) در گروه تمرین دیابتی در مقایسه با گروه کنترل دیابتی به طور معنا داری بیشتر است( P<0.05 ). به طورکلی در یک مدل تجربی، تمرین ورزشی می تواند اثرات مخرب دیابت قندی بر پارامترهای اسپرمی و هورمون های جنسی را تقلیل دهد.
اثربخشی مداخله روان شناختی جامع نگر بر سلامت روان شناختی زنان نابارور تحت درمان لقاح خارج رحمی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه:مداخله روان شناختی جامع نگر رویکرد درمانی نوینی است که برای اولین بار در ایران و بر اساس مشکلات و نیازهای روانی افراد نابارور طراحی شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله روان شناختی جامع نگر بر سلامت روان شناختی زنان نابارور تحت درمان لقاح خارج رحمی است. روش:مطالعه حاضر پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. 30 زن نابارور تحت درمان لقاح خارج رحمی به صورت نمونه گیری در دسترس از میان مراجعین به مرکز ناباروری معتضدی کرمانشاه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 11 جلسه مداخله روان شناختی جامع نگر قرار گرفت. افسردگی، اضطراب و استرس آزمودنی ها در پیش آزمون و پس آزمون اندازه گیری شد. داده ها پس از گردآوری با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:نتایج نشان داد که مداخله روان شناختی جامع نگر به طور قابل ملاحظه ای بر سلامت روان شناختی زنان نابارور تأثیر گذار بوده است. تفاوت معنادار نمرات میانگین پس آزمون گروه آزمایش با گروه کنترل نشانگر اثرگذاری مداخله روان شناختی جامع نگر در زنان نابارور بود. نتیجه گیری:مداخله روان شناختی جامع نگر در کاهش اضطراب، افسردگی و استرس زنان نابارور تحت درمان لقاح خارج رحمی موثر است.
اثربخشی آموزش آرام سازی عضلانی بر افسردگی ،اضطراب، و استرس زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: به دلیل تغییر سبک زندگی افراد امروزه میزان نازایی افزایش یافته است. استرس و اضطراب رابطه ی متقابلی با نازایی دارند، استرس زیاد موجب کمتر شدن شانس باروری شده و با توجه به این که ناباروری نیز بسیار استرس زا و ناراحت کننده است، از شانس موفقیت درمان می کاهد. به دلیل فشار روانی بسیاری که نازایی بر فرد به جا می گذارد، شایسته است در صدد کاهش تاثیرات آن مانند استرس، اضطراب، و افسردگی باشیم و شانس موفقیت درمان را بالا ببریم. مواد و روش ها: از میان زنان مراجعه کننده به کلینیک های زنان، زایمان و نازایی افرادی که با توجه به پاسخگویی به پرسشنامه DASS21 دارای افسردگی ، اضطراب، و استرس در حد متوسط تا شدید بودند در نمونه قرار گرفتند و از میان آن ها 30 نفر به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. به گروه آزمایش آموزش های لازم داده شد و فایل صوتی آرام سازی عضلانی در اختیار آن ها قرار گرفت و بصورت دو ماه روزی یک مرتبه 30-20 دقیقه ای این تکنیک را انجام دادند. در این مدت گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از دریافت روش درمانی آزمودنی ها مجددا مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها از طریق شاخص های استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که مداخله آزمایشی بر هر سه متغیر تاثیر معناداری داشته است (001/0>P)، اما تاثیر مداخله بر اضطراب بیشتر از سایر متغیرها می باشد. نتیجه گیری: می توان روش آرام سازی عضلانی را به عنوان یک روش مؤثر برای کاهش افسردگی، اضطراب، و استرس زنان نابارور به کار گرفت.
پدیدارشناسی تجربیات مادران درخواست کننده رحم جایگزین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴۰
401-421
حوزه های تخصصی:
علاقه به داشتن فرزند یکی از نیازهای بنیادین بشر است. از ابتدای تاریخ باروری اهمیت فوق العاده ای داشته و فرزندآوری و تعداد فرزندان یک نوع ارزش اجتماعی محسوب می شده است. البته ناباروری نیز همیشه همراه بشر بوده است و به روش های مختلف افراد در پی درمان آن بوده اند. یکی از جدیدترین تکنیک های کمک باروری، رحم جایگزین است. در این روش پس از لقاح اسپرم و تخمک، جنین به رحم مادر جایگزین منتقل می شود و وی در طول 9 ماه وظیفه نگهداری از جنین را برعهده گرفته و پس از تولد، نوزاد را به والدین اصلی تحویل می دهد. بر این اساس در این پژوهش، محققین به دنبال درک معنا و تجربه این پدیده به کمک مادران در خواست کننده رحم جایگزین بودند. این مطالعه به صورت کیفی با رویکرد پدیدارشناسی و مبتنی بر نمونه گیری هدفمند انجام شده است. به این منظور، مصاحبه های عمیق و بدون ساختار با 10 مادر درخواست کننده رحم جایگزین که به مرکز باروری ناباروری اصفهان مراجعه کرده بودند، صورت گرفت که طی آن مادران درخواست کننده، تجارب خود را در این زمینه بیان نمودند. داده های به دست آمده از این مصاحبه ها با روش 7 مرحله ای کولیزی تجزیه و تحلیل شد، که حاصل آن استخراج پنج تم اصلی از یافته ها بود که عبارت بودند از: «دلایل اقدام»، «رابطه مادر درخواست کننده با مادر جایگزین»، «اطرافیان»، «فرآیند تصمیم گیری» و «نگرانی ها و دغدغه ها». داده های این مطالعه توانست تصویر روشنی از تجارب مادران درخواست کننده رحم جایگزین ارایه دهد.
نگرش زوجین نابارور به اهدای اسپرم: نقش باورهای مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۶
215-236
حوزه های تخصصی:
نیمی از زوجین نابارور مراجعه کننده به مراکز درمانی را مردان نابارور تشکیل می دهند. هدف از مقاله حاضر، نگرش زوج های نابارور نسبت به روش اهدای اسپرم است. تحقیق حاضر یک پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوایی است که به بررسی نظرات افراد در مورد اهدای اسپرم در یک شبکه اجتماعی پرداخته است. در این حوزه به آرای فقها و مسائل علمی مبتنی بر گزینه های موجود برای درمان ناباروری و اولویت هر یک نسبت به دیگری پرداخته شده است. به منظور تحلیل این نگرش، با توجه به وجود محور مذهب و تأثیرات آن در نگاه و تصمیم گیری افراد در زندگی خصوصاً در درمان ناباروری به عنوان تکمیل زندگی زناشویی، سایه مذهب در تصمیم گیری مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت 3 تم اصلی و 4 تم فرعی استخراج گردید. تم های اصلی: رایج ترین روش های اهدای اسپرم، اهدای جنین و فرزندخواندگی بودند. به علت وجود نگاه منفی تر به روش اهدای اسپرم نسبت به اهدای جنین به نظر می رسد وجود این روش تنها تعداد گزینه های درمانی را افزایش می دهد اما در کل محدودیت های بسیاری را در جامعه اسلامی می افزاید.
بررسی ساختاری قصه «فایز و پری» و اسطوره هندی «ازدواج گنگا و شاه شانتن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میان دو سرزمین ایران و هند، شباهت های فرهنگی، اعتقادی و ادبی بسیاری دیده می شود. یکی از موارد مشابهت در ادبیات این دو سرزمین، همانندی میان قصه مشهور ایرانی «فایز و پری» و اسطوره هندی «ازدواج گنگا و شاه شانتن» است که تاکنون کسی بدان نپرداخته است. در این مقاله، به کمک نظریه «اسطوره شناسی ساختارگرا»ی لوی استروس به بررسی ساختاری این قصه و اسطوره می پردازیم. بررسی ساختاری این روایات، توجه به نمادها و نشانه های موجود در آن ها و کارکردهای شخصیت ها، شباهت ساختاری بسیاری از این روایات به یکدیگر را آشکار می کند. چنین می نماید که اسطوره هندی یادشده، صورت کهن تر قصه «فایز و پری» است. همچنین نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد این روایت ها در ژرف ساخت خود بیانگر تقابل های دوگانه «باروری/ بارخواهی(ناباروری)» و «آسمان/ زمین» هستند.
مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و درمان مصون سازی در برابر استرس بر سرمایه روان شناختی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
81 - 99
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ناباروری به عنوان یک بحران روانی، استرس زیادی را بر زوج های نابارور وارد کرده و بر جنبه های گوناگون زندگی آنها تأثیر می گذارد.هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد با درمان مصون سازی در برابر استرس بر سرمایه روان شناختی زنان نابارور است. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان نابارور جزیره کیش بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر از آنان در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایش تحت آموزش درمان پذیرش و تعهد (9 جلسه 90 دقیقه ای) و مصون سازی در برابر استرس (10 جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت نکردند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS-v22 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله به کار رفته در این پژوهش می توانند سرمایه روان شناختی و مؤلفه های آن (امید، خوش بینی، خودکارآمدی و تاب آوری) را در زنان نابارور بهبود بخشند (p
پیش بینی سازگاری با ناباروری براساس سبک های دلبستگی در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناباروری به عنوان تهدیدکننده تولیدمثل و بقا، تجربه استرس زایی را برای زوجین نابارور ایجاد می کند. ازآنجایی که استرس توانایی فعال سازی دلبستگی را دارد، ممکن است بر واکنش ناشی از استرس ناباروری و نحوه سازگاری زوجین نابارور تأثیرگذار باشد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سازگاری با ناباروری بود. در پژوهش حاضر، از طرح اکتشافی از نوع همبستگی استفاده شد. تعداد 192 زن (192 n= ) نابارور مراجعه کننده به بخش درمانگاه پژوهشکده رویان شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند. اطلاعات اولیه شامل سن، مدت ناباروری، مدت ازدواج، تعداد فرزندان، سابقه سقط جنین، شغل و میزان تحصیلات ثبت شد. گردآوری داده ها با استفاده از مقیاس دلبستگی بزرگسال ( AAI ) و مقیاس سازگاری با بیماری ( AIS ) انجام شد. داده ها به روش همبستگی تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن ( P<0.01 ، r=0.23 ) و سبک دلبستگی ناایمن ( P<0.01 ، r=-0.32 ) با سازگاری با ناباروری رابطه مثبت و منفی معنادار دارند. زنان نابارور ایمن، با ناباروری سازگاری بالاتری دارند. همچنین زنان نابارور ناایمن، سازگاری باناباروری پایین تری دارند. بر اساس نتایج این پژوهش، می توان نتیجه گرفت سبک دلبستگی ایمن و ناایمن، بر سازگاری با ناباروری مؤثر است و درمان های دلبستگی محور، بر سازگاری افراد با تجربه استرس زای ناباروری اثربخش خواهد بود.
اثربخشی روان درمانی گروهی مبتنی بر کیفیت زندگی بر تعهد زناشویی در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روان درمانی گروهی مبتنی بر کیفیت زندگی بر تعهد زناشویی در زنان نابارور است. این پژوهش از نوع مطالعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز رویان اراک در سال 1394 95 بود. نمونه شامل 32 نفر از زنان نابارور مرکز رویان اراک بود که 16 نفر در گروه آزمایش و 16 نفر در گروه کنترل گمارش شدند. اعضای گروه آزمایش به مدت پنج جلسه هفتگی 90 دقیقه ای تحت روان درمانی گروهی مبتنی بر کیفیت زندگی قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در برنامه SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد که روان درمانی گروهی مبتنی بر کیفیت زندگی بر تعهد زناشویی زنان نابارور به تفاوت معنی دار بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیر تعهد زناشویی و مؤلّفه های آن شامل تعهد شخصی، اخلاقی و ساختاری منجر شده است.
رابطه بین عوامل بالینی- جمعیت شناختی با جنبه های سازشی مؤثر در ناباروری زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره چهاردهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۵۳
22-39
حوزه های تخصصی:
ناباروری پدیده ای است که با تجربه تنیدگی طولانی و شدید همراه است. علی رغم شیوع بالای ناباروری و بار هیجانی آن برای زوج و به خصوص زنان، دانش ما درباره عوامل تأثیرگذار بر سازگاری با آن محدود است. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ویژگی های جمعیت شناختی و بالینی با جنبه های سازشی مؤثر در ناباروری زنان در ایران بود. تعداد ۲۷۵ زن نابارور مراجعه کننده به درمانگاه ناباروری مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر (بیمارستان امام خمینی تهران) در این پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس سازگاری با بیماری ( AIS ) و مقیاس افسردگی، اضطراب، تنیدگی ( DASS ) به دست آمد. نتایج نشان داد بین مدت زمان ناباروری و علایم افسردگی (0/05> p )و تعداد درمان های دریافت شده و افسردگی (0/05> p )و سازگاری (0/01> p )رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین میزان افسردگی، اضطراب، تنیدگی و سازگاری در بین زنان دارای سطوح تحصیلی مختلف ، زنان ساکن تهران و شهرستان و زنان شاغل و خانه دار تفاوت معنادار داشت. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش می تواند در شناسایی افراد در معرض خطر و طراحی مداخلات روانشناختی مفید باشد.