مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
شناخت اجتماعی
حوزه های تخصصی:
موضوع پژوهش های شناخت اجتماعی بررسی چگونگی راه های ضبط، استفاده، و تفسیر آن دسته از اطلاعات است که درخصوص جهانِ اجتماعی می باشد. یکی از رهیافت های غیرمستقیم برای ورود به علوم شناختی، زبان است. در هر زبان و فرهنگ، ضرب المثل ها هم رابط اجتماعیِ بینانسلی می باشند و هم رابط اجتماعی درون نسلی؛ بنابراین از شاخص های مناسب برای مطالعاتِ درزمانی و همزمانیِ شناخت اجتماعی به شمار می آیند. این پژوهش در پی آن است که با استفاده از روشی تحلیلی_توصیفی نشان دهد: متناظر با هر الگوی شناختیِ پردازش، ضرب المثل های فراوانی در زبان وجود دارند که صریحا از طریق برجسته کردن الگوی شناختیِ مذکور یا به تأیید آن الگو اصرار می ورزد، یا به تکذیبش. بنابراین اگرچه آوردگاه طرحواره ها و شناختارها مخفی گاهی به نام ناخودآگاهِ فردی است اما فرهنگ جمعی، بسیار پیش تر از نظریه پردازان علوم شناختی، آنها را به پهنه توجهِ شناخت شناسانه و خودآگاهانه اش آورده است. مسئله پژوهش چگونگی نقش آفرینی ضرب المثل ها است در انتقال الگوهای پردازش از سطح ناهوشیارِ فردی به سطح هوشیار جمعی. نگارندگان درخصوص امثال زبان فارسی و نیز امثال زبان های دیگر تا کنون پژوهشی مشابه را رؤیت نکرده اند. زمینه تحقیق زبان فارسی است اما ازآنجاکه اثبات شی نفیِ ماعدا نمی کند، عالَمِ س خنِ تحقیق می تواند هر زبان یا گویش دیگری نیز باشد. گردآوری داده ها به روش هدفمند صورت گرفته است. خلاء التفاتِ بسنده به کاربرد علوم شناختی در پژوهش های ادبی، و متقابلا کم توجهی علوم شناختی به ظرفیت های ادبیات عامه، بر ضرورت این پژوهش صحّه می گذارد. حُسن استفاده از فرهنگ عامه، به عنوان شاهدی برای نظریات ش ناختی، در این است که آزموده-شوندگانش طبیعی اند، نه آزمایشگاهی.
اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد بر اضطراب سخنرانی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
269 - 294
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین میزان اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد بر خودکارآمدی تحصیلی و اضطراب سخنرانی دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی است. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه تحقیق 30 دانشجوی دارای اضطراب اجتماعی بودند که از بین دانشجویان دانشگاه خلیج فارس به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه جای گرفتند. قبل و بعد از اجرای درمان، پرسشنامه های اضطراب سخنرانی، خودکارآمدی تحصیلی و اضطراب اجتماعی بر روی دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون تعدیل شده گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>P)، به نحوی که آموزش حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد باعث کاهش اضطراب سخنرانی، اضطراب اجتماعی و بهبود خودکارآمدی تحصیلی شده است؛ بنابراین نتیجه می گیریم درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد در بهبود خودکارآمدی تحصیلی و اضطراب سخنرانی و علائم اضطراب اجتماعی دانشجویان دارای اختلال اضطراب اجتماعی اثربخش است.
موثرترین برنامه رسانه ملی در تقویت بعد شناختی هویت قومی شهر زاهدان در دهه آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توسعه کمی و کیفی رسانه های نوین، هویت و همبستگی ملی را نه در نفی گونه گونی هویتها بلکه در ابراز هویت و ایفای نقش اقوام در میدان فرهنگی ایران باید جست. تحقیق کمی حاضر با مدنظر قراردادن این باور اساسی و با استفاده از روش موردی- زمینه ای در پی شناسایی موثرترین برنامه رسانه ملی در ارتقاء هویت قومی شهر زاهدان به عنوان مرکز یکی از استانهای پهناور و البته چند قومی کشور در دهه پیش رو است. از این رو از بین 6132 نفر از جوانان 18 تا 20 ساله این شهر به عنوان جامعه آماری، 651 نفر به عنوان حجم نمونه با روش تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه 13 سئوالی محقق ساخته که اعتبار و روایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ و نظرات صاحبنظران تایید شده بین آنان توزیع گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه با استفاده از آزمون خی دو و فریدمن نشان دهنده این موضوع است که در برنامه های متنوع رسانه ملی در شهر زاهدان از نگاه پاسخ دهندگان «پخش حوادث و رویدادهای اجتماعی اقوام» می تواند بیشترین تاثیر را بر تقویت هویت قومی در دهه آتی داشته باشد.
تبیین علّی بهزیستی تحصیلی بر اساس شناخت اجتماعی، اهداف پیشرفت اجتماعی و هیجان های مثبت تحصیلی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
119 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط شناخت اجتماعی و بهزیستی تحصیلی با نقش واسطه گری اهداف پیشرفت اجتماعی و هیجان های مثبت تحصیلی و اجتماعی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان کارشناسی دانشگاه شیراز بود که از میان آن ها تعداد 566 نفر (278 پسر و 288 دختر) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شناخت اجتماعی دانشجویان (نجاتی و همکاران، 1397)، مقیاس اهداف پیشرفت اجتماعی (ریان و شیم، 2008)، مقیاس امید به تحصیل (خرمائی و کمری، 1396)، مقیاس تحسین (شیندلر و همکاران، 2013)، سیاهه ی مشغولیت تحصیلی (سالملا- آرو و آپادایا، 2012) و سیاهه ی فرسودگی تحصیلی (سالملا- آرو و همکاران، 2009) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. مطابق یافته ها شناخت اجتماعی به واسطه ی هدف رشدیافتگی اجتماعی اثری غیرمستقیم و مثبت بر امید به تحصیل و تحسین داشت. هدف رشدیافتگی اجتماعی نیز به واسطه ی هیجان های مثبت امید به تحصیل و تحسین دارای اثری غیرمستقیم و مثبت بر مشغولیت تحصیلی و اثری غیرمستقیم و منفی بر فرسودگی تحصیلی بود. همچنین هدف اثباتی- گرایشی اجتماعی به واسطه هیجان اجتماعی تحسین به طور غیرمستقیم و منفی بر مشغولیت تحصیلی تأثیر داشت. طبق این نتایج، شناخت اجتماعی با افزایش هدف رشدیافتگی اجتماعی سبب افزایش هیجان های مثبت امید به تحصیل و تحسین شده و از این طریق بهزیستی تحصیلی (مشغولیت تحصیلی و فرسودگی تحصیلی) را تحت تأثیر قرار می دهد. می توان نتیجه گرفت که در حیطه ی بهزیستی تحصیلی متغیرهایی مانند شناخت اجتماعی، اهداف پیشرفت اجتماعی و هیجان های مثبت تحصیلی و اجتماعی می توانند نقش مهمی ایفا کنند.
ساخت و آزمون اثربخشی بسته آموزش شناخت اجتماعی مدرسه محور بر پرخاشگری فعالانه کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و آزمون اثربخشی بسته آموزش شناخت اجتماعی مدرسه محور بر کاهش پرخاشگری فعادلانه کودکان بر اساس آموزه های برآمده از نظریه بازنگری شده پردازش اطلاعات اجتماعی (مدل سیپ) انجام شد. در این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش پس آزمون با گروه گواه و همراه با پیگیری، 34 دانش آموز دختر 8 تا 12 ساله در دو گروه آزمایش (17 دانش آموز) و گواه (17 دانش آموز)، قبل و بعد از آموزش به سیاهه خشم کودکان (نلسون و فینچ، 2000) و سیاهه سازگاری دانش آموزان با مدرسه (سینها و سینگ، 1993) پاسخ دادند. بسته آموزش شناخت اجتماعی مدرسه طی 10 جلسه و هر جلسه دو ساعت، به صورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری در کوتاه مدت و بلندمدت نشان داد که برنامه آموزشی شناخت اجتماعی مدرسه محور در افزایش سازگاری هیجانی، تحصیلی و اجتماعی و کاهش نمره ابعاد چندگانه خشم کودکان شامل ناکامی، پرخاشگری بدنی، روابط با همسالان و روابط با مراجع قدرت دانش آموزان دختر مؤثر بود. به طورکلی، نتایج این پژوهش نشان می دهد که بسته آموزش شناخت اجتماعی مدرسه محور، از طریق کاهش تجارب تنیدگی زای بین فردی، تحمل پذیر کردن و تعدیل رخدادهای منفی در بافت تعامل با دیگران، حفظ خودانگاره مثبت، حفظ تعادل هیجانی و تداوم روابط رضایت بخش با دیگران، در تحقق اندیشه ایمن سازی و مصونیت روانی فراگیران به طور تجربی مؤثر واقع می شود.
مقایسه میزان شیوع و نوع اختلالات یادگیری دانش آموزان تک زبانه و دوزبانه استان چهارمحال و بختیاری
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه میزان شیوع و نوع اختلالات یادگیری در بین دانش آموزان تک زبانه و دوزبانه بوده است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علّی- مقایسه ای است. جامعه مورد مطالعه شامل دانش آموزان پسر دوره ابتدایی استان چهارمحال و بختیاری در سه شهرستان شهرکرد، اردل و لردگان در سال تحصیلی 99 - 98 بود. که حدود 120 نفر از آنها (62 نفر تک زبانه و 61 نفر دوزبانه بودند) را به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و پرسشنامه مشکلات یادگیری کلواردو ویلکات و همکاران (CLDQ) را در اختیار اولیا دانش آموزان قرار دادیم و از آنها خواستیم که به دقت به سوالات پرسشنامه پاسخ دهند. برای آزمون فرضیه ها از تکنیک های آماری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین دانش آموزان تک زبانه و دوزبانه در خصوص مشکل در خواندن، شناخت اجتماعی، اضطراب اجتماعی، مشکل فضایی و مشکل ریاضی تفاوت معنادار وجود دارد همچنین بین مشکل در خواندن با اضطراب اجتماعی و ریاضی، اضطراب اجتماعی با شناخت اجتماعی و مشکل فضایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل نشان داد که دانش آموزان دوزبانه در هر پنج نوع اختلالات یادگیری دارای میزان شیوع بیشتری نسبت به دانش آموزان تک زبانه می باشند. همچنین می توان گفت بیشترین میزان شیوع اختلالات یادگیری در بین دانش آموزان تک زبانه مربوط به مشکل فضایی با 66/1 درصد و در دانش آموزان دوزبانه مشکل در خواندن و ریاضی با 36/2 درصد می باشد.
بررسی تحول شناخت اجتماعی در کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم و نقص توجه/ بیش فعالی: یک مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
167-180
حوزه های تخصصی:
اختلالات طیف اوتیسم و نقص توجه/ بیش فعالی ( ADHD ) با نقایص شناختی اجتماعی گسترده ای همراه می باشند که بر روی ارتباطات اجتماعی آنها تأثیرگذار است. در همین راستا، پژوهش مروری حاضر با هدف بررسی تحول شناخت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم و ADHD انجام شد. در این مطالعه فراتحلیل نظام مند، مقالات منتشر شده پیرامون تحول شناخت اجتماعی در کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم و ADHD در طی سال های 2008 تا 2020 مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور دست یابی به مستندات علمی مرتبط کلید واژه های Social Cognition ، Autism Spectrum ، Exceptional Children و ADHD Disorder در عنوان و چکیده مقالات منتشر شده در پایگاه های علمی معتبر داخلی و بین المللی نظیر SID ، Magiran ، Google Scholar ، PubMed ، Scopus و ScienceDirect مورد جستجو قرار گرفت و کلیه مقالات فارسی و انگلیسی مرتبط فهرست شدند. از مجموع 872 مقاله مرتبط منتشر شده تا سال 2020، 25 مقاله فارسی و انگلیسی واجد شرایط مرور شدند. بر اساس نتایج حاصل از مطالعات بررسی شده، کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم و ADHD از نظر شناخت اجتماعی و تحول ابعاد شناخت اجتماعی مانند تئوری ذهن، همدلی، تصمیم گیری، تشخیص حالات چهره، رفتار و تعاملات اجتماعی در سطح پایینی قرار داشتند. باتوجه به یافته های پژوهش حاضر توصیه می شود مداخلاتی توسط روانشناسان و درمانگران در جهت توانبخشی و بهبود شناخت اجتماعی و پیشگیری از آسیب هایی روانشناختی آن در کودکان مبتلا به ASD و ADHD اتخاذ گردد.
بیماری «کووید-19» یا «ویروس چینی»؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
65 - 87
حوزه های تخصصی:
شیوع ویروس کرونا در جهان، زیستِ روزمره انسان در پهنه کره خاکی را با تغییرات عمده ای مواجه ساخته و تمامی ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی زندگی بشر را دستخوش دگرگونی کرده است. آن چه در این میان جالبِ توجه است چگونگی رویارویی ممالک جهان با این ویروس شوم و شیوه پرداختن به آن در جوامع گوناگون انسانی است که زمینه ساز تجارب متفاوتی برای گروه های انسانی در این کشورها شده است. پاره گفته «ویروس چینی» که به طور گسترده ای توسط برخی از زمامداران ایالات متحده آمریکا مورد استفاده قرار می گیرد و تأکید بر منشأ چینی این ویروس که به طور فزاینده ای وارد حوزه عمومی جامعه آمریکایی شده است، در تقویت گفتمان مرکز گرا و سلسله مراتبی غرب علیه جمعیت های انسانی حاشیه ای و به ویژه چینی نقش عمده ای داشته است. پژوهش حاضر، بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و تکیه برچارچوب نظری تحلیل انتقادی گفتمان ون دایک (Van Dijk, 2008; Van Dijk, , 2015) به بررسی چگونگی رویارویی ایالات متحده آمریکا با مهاجران چینی بپردازد. افزون بر این، این پژوهش می کوشد تا نشان دهد چگونه « زبان » موردِ استفاده برخی دولتمردان آمریکایی و اصرار به انتساب ویروس کرونا به کشور چین، سبب احیای گزینشی حافظه تاریخی ملت آمریکا در مواجهه با مهاجران در سطح « شناختی » می شود. همچنین، این زبانِ موردِ اشاره با بازتولید تفکرات قالبی در جامعه، که همواره بر خارجی بودن بیماری و عناصر بیماری زا پافشاری کرده است، زمینه تقویت گفتمان های نژادپرستانه و تحقیر گروه های اقلیت در سطح « جامعه » را فراهم می آورد. در این میان، استفاده از اصطلاح «کووید-19» هنگام پرداختن به این بیماری به مثابه ابزاری موثر در جهت مقابله با گفتمان مرکزگرای غرب علیه شرق است.
تأثیر آموزش ذهن خوانی بر کاهش علایم بیش فعالی- نارسایی توجه و افزایش ذهن خوانی کودکان پسر 10 ساله شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش ذهن خوانی بر کاهش علایم نارسایی توجه- بیش فعالی کودکان 10 ساله شهر اصفهان با طرح پژوهشی نیمه تجربی، همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. روش: جامعه آماری شامل تمام کودکان پسر مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی در حال تحصیل در مدارس پسرانه ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-99 بود که پس از مصاحبه با معلمان مدارس (تعداد 5 مدرسه) کودکانی که از نظر معلم مشکلات بیش فعالی و نارسایی توجه داشتند، شناسایی شدند که 100 دانش آموز بودند، سپس با اجرای برگه ارزیابی علایم مرضی کودکان (CSI-4) به وسیله معلمان، تعداد 46 دانش آموز (از بین 100 نفر) انتخاب شدند، پس از آن با استفاده از آزمون تکالیف باور غلط، 20 نفر از دانش آموزان که نمره ذهن خوانی کمتر از متوسط کسب کردند، به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس بر گروه آزمایش 10 جلسه40 دقیقه ای آموزش ذهن خوانی اجرا شد. در نهایت با احتساب ریزش آماری، 14 دانش آموز (در هر گروه 7 نفر) در پژوهش باقی ماندند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss-24 به روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش ذهن خوانی باعث کاهش علایم بیش فعالی و نارسایی توجه و بهبود ذهن خوانی در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی شده است (05/0p<). نتیجه گیری: در نتیجه آموزش ذهن خوانی به عنوان یکی از زیر مجموعه های نظریه شناخت اجتماعی در بهبود علایم نارسایی توجه، بیش فعالی و توانایی ذهن خوانی در کودکان کاربرد دارد.
نقش انعطاف پذیری شناختی و سبک های دلبستگی در شناخت اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
135 - 148
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف اساسی پژوهش حاضر نقش انعطاف پذیری شناختی و سبک دلبستگی در شناخت اجتماعی دانشجویان بود. روش: جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز رشت که در سال سال تحصیلی 99-1398مشغول تحصیل بودند، می باشد . با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 309 دانشجو انتخاب شدند . داده ها به وسیله شاخص های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند . شرکت کنندگان پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال ، 2010)، سبک دلبستگی (هازن و شیور، 1987) و شناخت اجتماعی دانشجویان (نجاتی، کمری و جعفری، 1397) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد بین شناخت اجتماعی دانشجویان با انعطاف پذیری شناختی و سبک دلبستگی ایمن همبستگی مثبت معنادار و با سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا همبستگی منفی معنادار وجود دارد ( 05/0 .(p< همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد که انعطاف پذیری شناختی 49/0 و سبک دلبستگی اجتماعی02/0 واریانس شناخت اجتماعی دانشجویان را به طور معناداری پیش بینی نمودند (05/0 .(p< نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که انعطاف پذیری شناختی و سبک دلبستگی در شناخت اجتماعی دانشجویان نقش تعیین کننده ای دارند.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و بازی درمانی شناختی-رفتاری بر شناخت اجتماعی (سازگاری اجتماعی و پذیرش اجتماعی) کودکان بیش فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و بازی درمانی شناختی-رفتاری بر شناخت اجتماعی (سازگاری اجتماعی و پذیرش اجتماعی) کودکان بیش فعال انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمامی کودکان بیش فعال پیش دبستانی شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1400-1399 در مراکز پیش دبستانی این شهرستان مشغول تحصیل بودند. بدین منظور، 75 کودک بیش فعال به روش نمونه گیری هدفمند از بین کودکان بیش فعال پیش دبستانی منطقه بهارستان تهران انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 25 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش اول آموزش مهارت های اجتماعی و گروه آزمایش دوم بازی درمانی شناختی-رفتاری مورد مداخله قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﮐﺎﻧﺮز واﻟﺪﯾﻦ، مقیاس سازگاری کودکان و پرسشنامه پذیرش اجتماعی بود. داده های به دست آمده، با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که هر دو روش آموزش مهارت های اجتماعی و بازی درمانی شناختی-رفتاری بر سازگاری اجتماعی و پذیرش اجتماعی کودکان بیش فعال اثرگذار بوده است و تأثیر درمان بازی درمانی شناختی- رفتاری در افزایش سازگاری و پذیرش کودکان، بیشتر از درمان آموزش مهارت های اجتماعی بوده است. به نظر می رسد آموزش مهارت های اجتماعی و بازی درمانی شناختی-رفتاری، هر دو در تحول شناخت اجتماعی کودکان بیش فعال مؤثر هستند و می توان از آن ها در مداخلات بالینی استفاده نمود.
باور های هوشی و اشتیاق تحصیلی: نقش واسطه گر شناخت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
249 - 270
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گر شناخت اجتماعی در ارتباط میان باور های هوشی و اشتیاق تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه های شهر شیراز در سال تحصیلی 95-96 تشکیل می دادند که از این میان تعداد 300 نفر (174 دختر و 126 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شناخت اجتماعی، اشتیاق تحصیلی و باور های هوشی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج جدول ماتریس همبستگی نشان داد که بین تمام متغیرهای پژوهش حاضر که شامل ابعاد شناخت اجتماعی، اشتیاق تحصیلی و باور های هوشی بود همبستگی معناداری در سطح 01/0 P<وجود دارد. باور افزایشی هوش دارای اثرات مستقیم بر ابعاد انرژی و شیفتگی تحصیلی می باشد. باور ذاتی هوش بر هیچ کدام از متغیرهای پژوهش تاثیر معناداری نداشت. در ادامه نتایج تحلیل مسیر حاکی از معناداری نقش واسطه ای شناخت اجتماعی در رابطه میان باور های هوشی و اشتیاق تحصیلی بود. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که شناخت اجتماعی و باور های هوشی دو مورد از عوامل اصلی برای بررسی اشتیاق تحصیلی می باشد.
بررسی رابطه باورهای هوشی و اهمال کاری تحصیلی با واسطه گری شناخت اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اهمال کاری تحصیلی یکی از بحث های مهمی است که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته و از آن به عنوان یک عادت بد و یک مشکل رفتاری و نوع خاصی از اهمال کاری رفتاری یاد شده است که بسیاری از بزرگسالان در کار های منظم روزانه تجربه می کنند، از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باور های هوشی و اهمال کاری تحصیلی با واسطه گری شناخت اجتماعی بود. روش ها: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه های شهر شیراز در سال تحصیلی 95-96 تشکیل می دادند که از این میان تعداد 300 نفر (174 دختر و 126 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شناخت اجتماعی نجاتی (2016)، باور های هوشی دوئک (2006) و اهمال کاری تحصیلی سولومون و روت بلوم (1984) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که باور افزایشی هوش تاثیر مثبت بر ابعاد شناخت اجتماعی (01.p=) دارد ولی باور ذاتی هوش تاثیر معناداری بر این ابعاد نداشت. همچنین، ابعاد شناخت اجتماعی تاثیر منفی بر اهمال کاری تحصیلی (01.p=) داشتند. در نهایت، ابعاد شناخت اجتماعی واسط باور افزایشی هوش و اهمال کاری تحصیلی (01.p=) بودند اما در بین باور افزایشی هوش و اهمال کاری تحصیلی نقش واسطه ای نداشتند.
فرا تحلیل اثربخشی مداخلات مبتنی بر نظریه ذهن بر ابعاد رشدی (شناختی، اجتماعی، هیجانی و شناخت اجتماعی) فراگیران دارای اختلالات عصبی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلالات عصبی رشدی، اختلالاتی هستند که در آن ها رشد و تحول مغز یا دستگاه عصبی مرکزی در دوران رشد مختل می شود و هم زمان با رشد فرد بر حافظه، توانایی یادگیری، هیجانات و روابط اجتماعی تأثیر منفی می گذارد. برای بهبود ابعاد رشد ازجمله رشد شناختی، هیجانی، عاطفی و شناخت اجتماعی این افراد، برنامه های مختلفی وجود دارد که در این میان آموزش نظریه ذهن، یکی از بحث برانگیزترین موضوعات مطرح شده در روانشناسی تحولی است. پژوهش حاضر با روش فراتحلیل و باهدف ترکیب پژوهش های انجام شده درزمینه آموزش نظریه ذهن و ابعاد رشدی فراگیران دارای اختلالات عصبی رشدی انجام شده است. جامعه آماری فراتحلیل حاضر پژوهش های در دسترس مرتبط با آموزش نظریه ذهن و ابعاد رشد است که در بین سال های 1388 تا 1400 منتشرشده اند. بر اساس ملاک های تعریف شده ورود و خروج پژوهش های اولیه و نیز تحلیل حساسیت 64 اندازه اثر از 22 مطالعه اولیه توسط نرم افزار CMA موردبررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اندازه اثر خلاصه مدل تصادفی برابر با 687/0 بود که ازنظر آماری معنی دار بوده و بیانگر تاثیر مثبت آموزش نظریه ذهن و به کاربستن آن بر ابعاد رشدی فراگیران است.
مدل یابی روابط ساختاری شناخت اجتماعی و سبک های هویت با رفتارهای خودآسیب رسان با میانجی گری شفقت به خود در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
115 - 138
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خودآسیب رسانی مکانیسمی که نوجوانان برای محافظت از خود شکننده شان در مقابل فشارهای این دوره از آن استفاده می کنند و اغلب موجب آسیب جدی جسمی و روانی به خود می شوند. برای جلوگیری یا کاهش این رفتارها در نوجوانان، لازم است ابتدا اطلاعات مناسب در مورد این ساختار بدست آورده و عوامل مؤثر بر آنها را شناسایی نمود . روش: براین اساس پژوهش حاضر با هدف مدل یابی روابط ساختاری شناخت اجتماعی و سبک های هویت با رفتارهای خودآسیب رسان با میانجی گری شفقت به خود در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان 16-14 سال که در سال تحصیلی 1400-99 در مدارس دولتی شهر کرج مشغول به تحصیل بودند، که 247 نفر به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی به صورت در دسترس با استفاده از پرسشنامه های سبک های هویت (برزونسکی، 1989) شناخت اجتماعی (نجاتی، و همکاران، 1397) رفتار خودآسیب رسان (کلونسکی و گلن، 2009) شفقت به خود (نف، 2003)، مورد ارزیابی قرار گرفتند . یافته ها و نتیجه گیری: یافته های بدست آمده از ارزیابی مدل پیشنهادی به روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS23 و Smart PLS3 نشان داد اثر مستقیم و منفی سبک های هویت (01/0>P)، و شفقت به خود (05/0>P) بر رفتارهای خود آسیب رسان معنادار است. اثرمستقیم و منفی شناخت اجتماعی بر رفتارهای خود آسیب رسان معنادار است (05/0> P )، اما اثرغیرمستقیم شناخت اجتماعی بر رفتارهای خودآسیب رسان معنادار نیست
اثربخشی برنامۀ آموزش مهارت های حل همیارانۀ تعارضات بین فردی بر هدفگزینی اجتماعی، سبک حل تعارض و سازگاری دختران دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
139 - 161
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزش مهارت های حلّ همیارانه تعارضات بین فردی بر هدف گزینی اجتماعی، سبک های حلّ تعارض و سازگاری دختران دبیرستانی انجام شد. روش: در این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمونِ با گروه کنترل غیرمعادل و همراه با پیگیری، 50 دانش آموز دختر 17 ساله در دو گروه آزمایش (25 دانش آموز) و کنترل (25 دانش آموز)، قبل و بعد از آموزش به مقیاس اهداف پیشرفت اجتماعی نسخه نوجوان (رایان و شیم)، سیاهه تعارض توماس کیلمن (توماس و کیلمن) و سیاهه سازگاری دانش آموزان با مدرسه (سینها و سینگ) پاسخ دادند. به کمک 7 جلسه و هر جلسه یک ساعت، بسته آموزش مهارت های حلّ همیارانه تعارضات بین فردی، به شیوه گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که در کوتاه مدّت و بلندمدّت برنامه ی آموزش مهارت های حلّ همیارانه ی تعارضات بین فردی در افزایش نمره ی جهت گیری هدف پیشرفت مبتنی بر تحوّل یافتگی اجتماعی، راهبردهای انطباقی حلّ تعارض و ابعاد مختلف سازگاری روان شناختی [42/0=2h ,05/0P< ,57/10=F] و در کاهش نمره ی اهداف مبتنی بر آشکارسازی تحوّل یافتگی اجتماعی و اجتناب از آشکارشدگی تحوّل نایافتگی اجتماعی و همچنین راهبردهای حلّ تعارض ناسازگارانه مبتنی بر رقابتی بودن، اجتنابی بودن و سازش کردن، اثرگذار بود ([51/0=2h ,05/0P< , 73/13 =F]). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدیریت همیارانه تعارض نیازمند شمول گام هایی مانند درنظرگرفتن زمان و مکان مقتضی برای بحث پیرامون تعارضات، فهم دیدگاه دیگری با نگرشی غیرقضاوتی و حساسیت نسبت به نیازها و ادراکات دیگران، پیشنهاد هدف های سازگار و تلاش برای دستیابی به نتایج برد برد است.
مقایسه رفتارهای خودتنظیمی، شناخت اجتماعی و سیستم های مغزی رفتاری در افراد با و بدون اختلال ملال جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
91 - 100
مقدمه: ملال جنسیتی، اختلالی است که ویژگی های روان شناختی و شخصیتی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه رفتارهای خودتنظیمی، شناخت اجتماعی و سیستم های مغزی رفتاری در افراد با و بدون اختلال ملال جنسیتی بود. روش: طرح این پژوهش، علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مبتلایان به ملال جنسیتی دارای پرونده در سازمان بهزیستی استان اردبیل در سال 1400 بودند. نمونه پژوهش شامل 40 فرد مبتلا به ملال جنسیتی طبق تشخیص روانپزشک و 40 فرد غیر مبتلا برمبنای مصاحبه بالینی بود که به صورت دردسترس انتخاب شدند. برای جمع اوری داده ها از پرسشنامه خودتنظیمی میلربراون، آزمون ذهن خوانی از طریق چشم بارون کوهن و پرسشنامه شخصیتی گری ویلسون استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: طبق نتایج، میانگین نمرات رفتارهای خودتنظیمی، شناخت اجتماعی و سیستم فعالسازی رفتاری مبتلایان به ملال جنسیتی به طور معناداری کمتر از افراد غیر مبتلا بود اما در ابعاد سیستم های بازداری رفتاری، جنگ و گریز تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری: رفتارهای خودتنظیمی، شناخت اجتماعی و نیز سیستم فعالسازی رفتاری در آسیب شناسی مبتلایان به ملال جنسیتی نقش داشته و مداخلات روانشناختی می تواند در درمان و ارتقاء سلامت روانی آنان، موثر باشد.
آزمون مدل اعتیاد به اینترنت بر اساس جنبه های آسیب شناسی روانی، شخصیتی و شناخت اجتماعی با میانجی گری راهبردهای مقابله ای و انتظارات استفاده از اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ زمستان (دی) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۸
۲۰۲۰-۲۰۰۳
زمینه: مطالعات بیانگر آن است که استفاده افراطی از اینترنت که امروزه در بین نوجوانان رواج دارد بر افسردگی، اضطراب اجتماعی، عملکرد تحصیلی و ارتباط با والدین، حرمت خود، کارآمدی آنان تأثیر می گذارد. همچنین انتظارات استفاده از اینترنت و راهبردهای مقابله ای بر رابطه بین عوامل زمینه ساز و اعتیاد به اینترنت تأثیر می گذارد. هدف: هدف پژوهش حاضر آزمون مدل اعتیاد به اینترنت بر اساس جنبه های آسیب شناسی روانی، شخصیتی و شناخت اجتماعی با میانجی گری راهبردهای مقابله ای و انتظارات استفاده از اینترنت بود. روش: روش پژوهش توصیفی – همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه دوم شهرستان گرگان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 353 نفر انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل مقیاس کوتاه اعتیاد به اینترنت یانگ (1996)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965)، مقیاس خودکارآمدی شوارتز (1995)، فهرست استرس مزمن شولتز (2004)، مقیاس تنهایی دیونگ (2006)، مقیاس مقابله مختصر کارور (1997) و انتظارات استفاده از اینترنت برند (2015) بود. داده ها با روش مدل معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اثر مستقیم جنبه های آسیب شناسی روانی بر اعتیاد به اینترنت معنادار نبود (0/01 p<)؛ اما اثر مستقیم جنبه های شخصیتی و شناخت های اجتماعی بر اعتیاد به اینترنت منفی و معنی دار بود (0/01 <p). اثر میانجیگری انتظارات استفاده از اینترنت بر روابط بین جنبه های آسیب شناسی و اعتیاد به اینترنت (0/913 <p)؛ و بر رابطه جنبه های شخصیتی و اعتیاد به اینترنت (0/917 <p) و همچنین بر روابط بین جنبه های اجتماعی و اعتیاد به اینترنت (0/951 <p) معنادار نبود. اثر میانجیگری راهبردهای مقابله ای بر روابط بین جنبه های آسیب شناسی و اعتیاد به اینترنت مثبت (0/000<p) و بر روابط بین جنبه های شخصیتی و اعتیاد به اینترنت منفی و معنادار بود (0/000 <p) و همچنین بر روابط بین جنبه های اجتماعی و اعتیاد به اینترنت معنادار نبود (0/274 <p). نتیجه گیری: به نظر می رسد کنترل نشانه های خلقی و اضطراب، آموزش راهبردهای افزایش خودکارآمدی، عزت نفس، حمایت اجتماعی ادراک شده و مهارت های مقابله ای و تغییر انتظارات استفاده از اینترنت، در پیشگیری از ایجاد و ابقای اعتیاد به اینترنت مفید است.
مدل یابی روابط ساختاری شناخت اجتماعی با رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان: نقش میانجی گر تحمل پریشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ زمستان (اسفند) ۱۴۰۱ شماره ۱۲۰
۲۴۱۶-۲۴۰۱
زمینه: خودآسیب رسانی مکانیسمی است که نوجوانان برای محافظت از خود شکننده شان در کنار آمدن با فشارهای دوره نوجوانی از آن استفاده می کنند و اغلب موجب آسیب جدی جسمی و روانی به خود می شوند. مطالعات متعدد نشان داده است که شناخت اجتماعی در انواع مشکلات رفتاری و اختلالات روانی دخیل است؛ از سویی تحقیقات نقش میانجی گر تحمل پریشانی را در گرایش نوجوانان به رفتارهای خودآسیب رسان مشهود دانسته اند. اما وجود پژوهشی که بصورت همزمان نقش میانجی گر تحمل پریشانی را در رابطه بین شناخت اجتماعی با رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان بررسی نماید مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی روابط ساختاری شناخت اجتماعی با رفتارهای خودآسیب رسان با میانجی گری تحمل پریشانی نوجوانان انجام شد. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان 16-14 سال که در سال تحصیلی 1400-99 در مدارس دولتی شهر کرج مشغول به تحصیل بودند، که 247 نفر به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی به صورت در دسترس با استفاده از پرسشنامه های شناخت اجتماعی (نجاتی و همکاران، 1397)، رفتار خودآسیب رسان (کلونسکی و گلن، 2009)، و مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS23 و Smart PLS3 استفاده شد. یافته ها: اثرمستقیم و منفی شناخت اجتماعی بر رفتارهای خودآسیب رسان معنادار بود (0/05>P)، اما اثرغیرمستقیم شناخت اجتماعی بر رفتارهای خودآسیب رسان معنادار نبود. اثر مستقیم و منفی تحمل پریشانی بر رفتارهای خود آسیب رسان معنادار بود (0/01 >P). نتیجه گیری: براساس یافته ها، می توان نتیجه گرفت تحمل پریشانی و شناخت اجتماعی از عوامل مهم اثرگذار بر رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان است، بنابراین، در برنامه های پیشگیری و درمانی باید به این عوامل توجه شود. شماره ی مقاله: ۵
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر شناخت اجتماعی نوجوانان دارای اختلال انفجاری متناوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال انفجاری متناوب، در بافت اجتماعی و در پاسخ به محرک های اجتماعی ظاهر می شود. احتمالا، پردازش محرک های اجتماعی و پاسخ به آنها در بافت های اجتماعی مختلف، در این اختلال نقشی مهمی داشته و بر بروز نشانه های آن تاثیرگذار باشد. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر شناخت اجتماعی در نوجوانان دارای اختلال انفجاری متناوب است. روش: پژوهش حاضر، ازنوع آزمایش میدانی با طرح پیش آزمون – پس آزمون است. تعداد 38 نفر دانش آموز دارای اختلال انفجاری متناوب با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. دو گروه در ابتدا و انتهای پژوهش، به پرسشنامه غربالگری اختلال انفجاری متناوب و داستان های اجتماعی پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 10 جلسه، هر هفته یک جلسه، تحت مداخله درمان رفتارشناختی قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل آنکووا نشان داد درمان رفتارشناختی بر بهبود شناخت اجتماعی و کاهش نشانه های اختلال انفجاری متناوب اثربخش بوده است. درمان رفتارشناختی بر بهبود مراحل رمزگردانی سرنخ ها، بازنمایی و تفسیر اطلاعات، و گزینش پاسخ اثربخش بوده است. اما بر مراحل روشن کردن اهداف و جستجوی پاسخ های ممکن، تاثیری دیده نشد. نتیجه گیری: به نظر می رسد با استفاده از تدابیر درمان شناختی-رفتاری و تعمیم آن به بافت های اجتماعی مختلف، بتوان شناخت اجتماعی افراد دارای اختلال انفجاری متناوب را بهبود بخشید که به عنوان ظرفیتی مهاری، برای جلوگیری از بروز نشانه های این اختلال در بافت های اجتماعی عمل کند.