مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دلبستگی به مکان
حوزه های تخصصی:
مکان تنها یک سرپناه برای فعالیت های انسان نیست بلکه پدیده ای است که انسان در تعامل خود با آن، بدان معنا بخشیده و به آن دلبسته می شود تا آن جا که گاه حتی خود را با آن باز می شناسد. اگر از زاویه نیازهای انسان نیز به این مسئله نظاره کنیم، نیاز انسان به تعامل عاطفی با مکانی که در آن زندگی می کند و یا به عبارتی «دلبستگی به مکان»، از جمله مهم ترین ابعاد رابطه انسان و مکان است که باید مورد توجه معماران، طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گیرد. در این راستا مقاله حاضر سعی دارد بر پایه مرور متون و اسناد مرتبط در این حوزه، ضمن ارائه تعاریف دلبستگی به مکان، بررسی ابعاد مختلف آن و نیز طبقه بندی علل و عوامل دخیل در آن، به تبیین مدلی نو از عناصر و فرایند شکل گیری این مقوله از رابطه انسان و مکان بپردازد. نتایج حاکی از آن است که دلبستگی به مکان دارای ابعاد مختلف عاطفی، شناختی، عملکردی و رفتاری می باشد. به علاوه این کیفیت بر پایه تعامل پنج عنصر کلیدی شکل می گیرد که شامل: انسان، مکان، مشارکت در فرایند طراحی مکان، نحوه تعامل انسان و مکان و عامل زمان می باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر دلبستگی به محله مسکونی «مطالعه موردی: شهر کرمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلبستگی به مکان مسکونی مبیّن احساس تعلقی است که افراد نسبت به محلة مسکونی خود دارند. این پیوندهای عاطفی، به ویژه با خاطرات، تجربیات و حوادث مهم زندگی اشخاص مرتبط است. دلبستگی به محیط های مسکونی از آن رو اهمیت دارد که عمل جمعی را تسهیل می کند، مشارکت سازمانی را افزایش می دهد، سرمایه گذاری را تشویق می کند و فرصت مناسبی جهت رشد و توسعة اجتماعی محلات مسکونی فراهم می سازد.
تحقیق حاضر با بهره گیری از الگوی نظام مند، مفهوم ارزش کاربری محلة مسکونی و نظریة بی سازمانی اجتماعی، به مطالعة دلبستگی به محلة مسکونی می پردازد و علل آن را مورد بررسی قرار می دهد. این تحقیق از نوع پیمایشی است که در آن با استفاده از شیوة نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای با 320 نفر از افراد بالای بیست سال، ساکن در مناطق مسکونی شهر کرمان مصاحبه شده است که از بین آن ها، اطلاعات 300 پرسش نامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
یافته ها نشان داد که متغیرهای پیوندهای اجتماعی محلی، دسترسی به امکانات و تسهیلات، احساس امنیت و نظم اجتماعی، اثرات معنی داری بر دلبستگی به محلة مسکونی دارند. همچنین، تأثیر غیر مستقیم متغیر مدت اقامت که از طریق پیوندهای اجتماعی محلی صورت می گیرد، بیش از تأثیر مستقیم آن بر متغیر وابسته است. در مجموع، نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که متغیرهای اصلی تحقیق 59 درصد از تغییرات دلبستگی به محلة مسکونی را تبیین کرده اند.
نقش دلبستگی به مکان در هویت بخشی به میدان های شهری (نمونه موردی : میدان آرامگاه شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلبستگی به مکان، نقطه تلاقی عناصر کالبدی، فعالیت ها و مفاهیم ذهنی نسبت به مکان است. این حس دلبستگی موجب تبدیل فضا به مکانی با ویژگی های حسی و رفتاری خاص برای افراد میشود. میدان با ابعاد مختلف معنایی، کارکردی و کالبدی می تواند نقش مهمی در ارتقای کیفی فضاهای شهرهای امروز ایفا کند. در این میان، توجه به عوامل مؤثر در دلبستگی افراد به میدان های شهری می تواند نقش مؤثری در هویت و مطلوبیت میدان ها داشته باشد. با توجه به اهمیت دلبستگی به مکان در ارتقای کیفیت محیط، این تحقیق ضمن بررسی مفهوم دلبستگی و ابعاد آن، با تبیین شاخص های دلبستگی به مکان، نقش دلبستگی به مکان را در ایجاد مطلوبیت و هویت میدانهای شهری بررسی میکند.
اساس این مقاله متکی بر یافته های تحقیقی در مورد آزمون دلبستگی به مکان در ارتباط با یکی از میدان های مهم واقع در مرکز شهر همدان، به نام میدان آرامگاه بوعلی سیناست. پژوهش مذکور با روش مطالعه نمونه موردی و مطالعات میدانی و مصاحبه های حضوری با شهروندان همدانی و بازدیدکنندگان از میدان مذکور و تحلیل آن با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی انجام شده است. تحقیقات ثابت میکند ارزیابی بسیاری از شاخص های دلبستگی به این میدان بالاست و همین امر ذهنیت افراد را بر روی هویت آن مؤثر میسازد. از این رو مقاله استدلال میکند بین دلبستگی به مکان و هویت آن، رابطة مستقیم وجود دارد که این امر میتواند در طراحی میدان های شهری مورد توجه قرار گیرد. در بین عوامل مهم دلبستگی به میدان از جمله میتوان به وجود آرامگاه بوعلی با معماری فاخر آن در مرکز میدان، امکان دسترسی مناسب به میدان، وجود عوامل و عناصر محیطی نظیر درختان و فضای سبز مناسب در میدان، فضاهای تجاری و روزمره اطراف میدان، جانمایی مناسب میدان به لحاظ موقعیت مرکزی در شهر، مناظر ذهنی و عینی مناسب میدان نام برد. نتایج این تحقیق می تواند راهبرد مناسبی برای طراحی میدان های شهری مطلوب در شهرهای معاصر فراهم کند.
بررسی نقش ویژگی های فردی در میزان دلبستگی کاربران به فضاهای شهری (نمونه موردی: خیابان خیام در قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه انسان و مکان جنبه های گوناگونی دارد که دلبستگی به مکان، به عنوان بُعد عاطفی این رابطه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این رابطه، علل و عوامل مختلفی در مطالعات گوناگون مطرح گردیده اند که برخی به ویژگی های مکان و برخی به ویژگی های فردی اشاره دارند. در تحقیق حاضر با ع نایت به اهمیت این امر در توس عه رابطه انسان و مکان که آرامش او را در پی دارد جنبه های فردی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته و یکی از خیابان های موفق شهری با نام خیابان خیام واقع در شهر قزوین به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. در این راستا پس از یافتن شاخص های ارزیابی دلبستگی به مکان در تحقیقات صورت گرفته، متغیرهایی چون: جنسیت، سن، تحصیلات، وضعیت تأهل و شغل پاسخ دهندگان؛ به عنوان متغیرهای مستقل تحقیق، مورد ارزیابی قرار گرفته اند. با توجه به آن که دلبستگی به م کان، دارای ابعاد م ختلف عملکردی، عاطفی، رفتاری و شناختی می باشد، تأثیرگذاری متغیرهای مذکور بر میزان دلبستگی پاسخ دهندگان در این ابعاد، مورد سنجش قرار گرفته است. در این تحقیق، 598 نفر از شهروندان حضور داشته اند و نتایج از طریق آزمون های مختلف تی-تست، همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی و اف-تست، تحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است که در میان متغیرهای مذکور، تنها تحصیلات رابطه معناداری با میزان دلبستگی افراد به مکان و همچنین بُعد عاطفی آن داشته است. ضمن آن که رابطه معناداری بین گروه کارگران و افراد مجرد با بُعد رفتاری دلبستگی به مکان مشاهده گردیده است. قابل ذکر است بعد مذکور درعین حال تحت تأثیر مستقیم سن کاربران در فضای نمونه نیز قرار دارد.
بررسی تأثیر امنیت اجتماعی بر دلبستگی به مکان از منظر گروه نوجوان در شهر تهران*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی مقاله حاضر، بررسی تأثیر مولفه های امنیت اجتماعی بر شاخص دلبستگی به مکان و تبیین معناداری یا عدم معناداری آنها در محلات منتخب است. شاخص دلبستگی به مکان و امنیت اجتماعی به تفکیک در چهار محله شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از آزمون پارامتریک F (تحلیل واریانس یک طرفه) و نیز آزمون Tukey (تفاوت معناداری) استفاده شد تا محلات منتخب را خوشه بندی کرده و به این سؤال پاسخ داد که کدام محله ها از نظر شاخص مورد بررسی، شبیه به هم و کدام محله ها با هم متفاوت هستند. نتایج نشان می دهد: بین سه مؤلفه امنیت اجتماعی (نابهنجاری های اجتماعی، نظارت اجتماعی و آزادی حرکت) با متغیر دلبستگی به محله، همبستگی متوسطی برقرار است. در مجموع سه مؤلفه امنیت اجتماعی حدود 7 درصد از واریانس متغیر دلبستگی به محله را تبیین می کنند که با توجه به توزیع F، تمامی ضرایب همبستگی و ضرایب تبیین، معنادار بوده و قابل تعمیم به جامعه آماری کل است.
بررسی تأثیر ظرفیت مکانی بر دلبستگی به مکان از منظر گروه نوجوان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیر ظرفیت مکانی بر دلبستگی به مکان در منتخبی از محلات شهر تهران اختصاص دارد. روش این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بوده است و داده های مورد نیاز با استفاده از توزیع 475 پرسش نامه و مطالعات میدانی و نیز مصاحبه های حضوری با نوجوانان در رده سنی 12 تا 16 سال از محلات الهیه، نارمک، هاشمی و یافت آباد که به روش طبقه ای سیستماتیک انتخاب شده بودند، به دست آمد. هدف کلی پژوهش حاضر، تعیین روابط علی میان مؤلفه های ظرفیت های مکانی بر شاخص دلبستگی به مکان و تبیین معناداری یا عدم معناداری آنها در محلات منتخب است. بدین منظور از آزمون پارامتریکF و نیز آزمون Tukey استفاده شد. در تمام متغیرهایِ شاخص ظرفیت مکانی بین محله های تحت بررسی تفاوت معنادار وجود داشت. نتایج آزمون Tukey نشان می دهد محله هاشمی کمترین میزان ظرفیت مکانی را در بین محله ها دارا است و بیشترین ظرفیت مکانی متعلق به محله الهیه است. برای سنجش رابطه دو متغیر، ضریب همبستگی پیرسون به کار گرفته شد و برای بررسی تأثیر مؤلفه های متغیر مستقل (ظرفیت مکانی) بر متغیر وابسته (دلبستگی به محله) از تحلیل رگرسیون چندگانه به روش Stepwise استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد بین سه مؤلفه ظرفیت مکانی (ادراک محیط، امکانات محله و ویژگی های زیست محیطی) که در معادله رگرسیون باقی مانده اند، با متغیر دلبستگی به محله همبستگی چندگانه قوی برقرار است. در مجموع سه مؤلفه ظرفیت مکانی حدود 37 درصد از واریانس متغیر دلبستگی به محله را تبیین می کنند که با توجه به توزیع F، همه ضرایب همبستگی و ضرایب تبیین معنادار بوده و قابل تعمیم به جامعه آماری کل است.
تحلیل میزان دلبستگی نوجوانان از محیط های عمومی شهری با تأکید بر ظرفیت اجتماعات محلی (اجتماعی- مکانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان علاوه بر بعد مادی، از بعد غیرمادی نیز برخوردار بوده و احساساتی در ساکنان خود ایجاد می کند. به واسطه این احساسات نوعی دلبستگی به مکان در افراد ایجاد شده که منجر به شکل گیری هویت مکانی می شود. هدف اصلی این پژوهش تبیین دلبستگی به مکان در نوجوانان ساکن در محله های منتخبی از شهر تهران است. این حس دلبستگی مکانی بر ظرفیت اجتماعی با تأکید بر سرمایه اجتماعی و ظرفیت مکانی با تأکید بر کیفیت محیط سکونت تأثیر می گذارد که در این فرآیند تحلیل می شود، همچنین کاربرد مدل های ساختاری (به دلیل چند بعدی بودن ابعاد بررسی و وجود متغیرهای مکنون) در حوزه مطالعات شهری معرفی می شود.
دراینتحقیقتحلیلیوهمبستگی،نمونه ای 475نفریاز نوجوانان محله های مناطق 17، 10، 8، 1 شهرتهران که به روش طبقه ای سیستماتیک انتخاب شده بودند، گردآوری شدهریکازمتغیرهایپنج گانه تحقیق شاملظرفیت اجتماعی، ظرفیت مکانی، امنیت اجتماعی، دسترسی به خدمات و خاستگاه اقتصادی- اجتماعی با استفادهازروش «مدل سازی معادلات ساختاری»و تکنیک «تحلیل مسیر» موردبررسیقرارگرفت.سپسسهمدلازچگونگی روابط متفاوتمیانمتغیرهاتهیهشدکهنتایجآن هانشانمی دهد مدل تأثیرگذاری حس دلبستگی به مکان در میان نوجوانان، از طریق متغیرهای ظرفیت مکانی و دسترسی به خدمات بهتر از دیگر روابط را آشکار می کند. بیشترین اثر علی را بر متغیر دلبستگی به مکان داشته و در مجموع 73 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند. بر مبنای یافته های پژوهش هر چهار متغیر اصلی تحقیق یعنی: «ظرفیت مکانی»، «ظرفیت اجتماعی»، «دسترسی به خدمات»، «امنیت اجتماعی» و متغیر جانبی «خاستگاه اقتصادی- اجتماعی» با متغیر وابسته «میزان دلبستگی به مکان» رابطه معنی داری داشته اند (p<.01) و این نتایج با ضریب اطمینان 99 درصد قابلیت تعمیم به نوجوانان ساکن در محله های منتخب است.
بررسی تطبیقی حس دلبستگی مکان در نمادهای شهری دوره اصفهانی و مدرن؛ نمونه م وردی میدان آزادی و میدان نقش جهان
حوزه های تخصصی:
با گسترش و توسعه شهرها، احداث نمادهای شهری به عنوان شاخصه ای برای معرفی محیط و فرهنگ روندی رو به رشد داشته است. نمادهای شهری علاوه بر ابعاد محیطی و کالبدی ،در ایجاد خاطرات جمعی و فردی اشخاص نیز نقش مهمی دارند به نحوی که اغلب، شهرهای مختلف را با نماد آن می شناسند .در این پژوهش شهر تهران، به عنوان پایتخت سیاسی و شهر اصفهان به عنوان پایتخت فرهنگی ایران مناسب ترین گزینه بمنظور مقایسه حس دلبستگی مکان مورد مطالعه قرار گرفته اند. از این رو با هدف، شناسایی و تعیین اولویت بندی عوامل ایجاد کننده حس دلبستگی مکان به مقایسه تطبیقی این حس در میدان نقش جهان و میدان ازادی پرداخته و در صدد پاسخ به این پرسش است که مهمترین عامل در ایجاد حس دلبستگی در نمادهای شهری چیست و در ادامه تأثیر مؤلفه های موثر بر حس دلبستگی مکان که باعث اصالت بخشیدن به نماد های شهری می شوند را در فرضیه خود طرح کرده است. روش تحقیق این مقاله از نوع توصیفی تحلیلی بوده و در گردآوری اطلاعات از شیوه مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه بهره برده است و سپس با استفاده از نرم افزار spss و آزمونanova و Kendall’s tau_ b وSpearman’s rho به تحلیل می پردازد. در نهایت نتایج پژوهش بیانگر تفاوت عوامل موثر در دلبستگی در دو دوره تاریخی در این میادین شهری است، بطوریکه در میدان نقش جهان مهمترین عامل در ایجاد این حس معیار عزت نفس بوده و در میدان آزادی تداوم بیشترین تاثیر را در ایجاد دلبستگی به مکان داشته است.
بررسی تطبیقی حس دلبستگی مکان در نمادهای شهری دوره اصفهانی و مدرن؛ نمونه موردی میدان آزادی و میدان نقش جهان
با گسترش و توسعه شهرها، احداث نمادهای شهری به عنوان شاخصه ای برای معرفی محیط و فرهنگ روندی رو به رشد داشته است. نمادهای شهری علاوه بر ابعاد محیطی و کالبدی ،در ایجاد خاطرات جمعی و فردی اشخاص نیز نقش مهمی دارند به نحوی که اغلب، شهرهای مختلف را با نماد آن می شناسند .در این پژوهش شهر تهران، به عنوان پایتخت سیاسی و شهر اصفهان به عنوان پایتخت فرهنگی ایران مناسب ترین گزینه بمنظور مقایسه حس دلبستگی مکان مورد مطالعه قرار گرفته اند. از این رو با هدف، شناسایی و تعیین اولویت بندی عوامل ایجاد کننده حس دلبستگی مکان به مقایسه تطبیقی این حس در میدان نقش جهان و میدان ازادی پرداخته و در صدد پاسخ به این پرسش است که مهمترین عامل در ایجاد حس دلبستگی در نمادهای شهری چیست و در ادامه تأثیر مؤلفه های موثر بر حس دلبستگی مکان که باعث اصالت بخشیدن به نماد های شهری می شوند را در فرضیه خود طرح کرده است. روش تحقیق این مقاله از نوع توصیفی تحلیلی بوده و در گردآوری اطلاعات از شیوه مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه بهره برده است و سپس با استفاده از نرم افزار spss و آزمونanova و Kendall’s tau_ b وSpearman’s rho به تحلیل می پردازد. در نهایت نتایج پژوهش بیانگر تفاوت عوامل موثر در دلبستگی در دو دوره تاریخی در این میادین شهری است، بطوریکه در میدان نقش جهان مهمترین عامل در ایجاد این حس معیار عزت نفس بوده و در میدان آزادی تداوم بیشترین تاثیر را در ایجاد دلبستگی به مکان داشته است.
استفاده از قابلیت های نور و رنگ در خانه های سالمندان در راستای ایجاد دلبستگی به مکان
حوزه های تخصصی:
انسان در محیط به دنبال یافتن پاسخ برای نیازهای خود میباشد، در صورت تأمین این نیازها از مکان، احساس عاطفی مثبتی بین فرد و مکان به وجود از مهمترین ابعاد نیاز انسان برای ارضای نیازهای روحی- روانی و مادی او محسوب » دلبستگی به مکان « خواهد آمد. پیوند و تعامل بین انسان و مکان و یا میشود.کیفیت فضا و توجه به نیازهای انسان در طراحی در ایجاد حس دلبستگی به مکان موثر است. هرچه سطوح تأمین این نیازها به سطح فوقانی نیازهای مازلو نزدیکتر باشد، مقدار حس رضایتمندی در انسان بیشتر و به همان نسبت ارتباط عمیقی میان فرد با مکان شکل میگیرد. این پژوهش به بررسی قابلیتهای رنگ و نور و حس دلبستگی به مکان در خانههای سالمندان میپردازد. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی نظریههای موجود در زمینه دلبستگی به مکان و بازشناسی نقش رنگ و نور مؤثر در جسم و روان انسان و تأثیر آن بر ایجاد حس دلبستگی ساکنان خانههای سالمندان مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان میدهد که اگر رنگ و نور مکان با توجه به تأثیرات زیست شناختی و روانشناختی که دارند، متناسب با نیازهای ساکنین هر مکان انتخاب شوند به شکل مستقیم در رضایتمندی افراد و غیرمستقیم بر دلبستگی به مکان تأثیر می گذارند.
مرور نظام مند پژوهش های صورت گرفته در مورد مکان های شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر پژوهش های متعددی بر روی مکان های شهری و مفاهیم مربوط به آن همچون حس مکان، دلبستگی به مکان، تعلق خاطر به مکان و هویت مکان صورت گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مرور نظام مند پژوهش های صورت گرفته در حوزه مکان های شهری و ارزیابی روش شناسی و یافته های این پژوهش و مشخص نمودن نقاط قوت و ضعف آنها صورت گرفته است. بدین جهت بر اساس روش مرور نظام مند تعداد 52 مقاله علمی پژوهشی پس از جستجو در مرکز پایگاه اطلاعات علمی، بانک اطلاعات نشریات و مجلات ایرانی، پرتال جامع علوم انسانی و پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، مورد غربال گری، انتخاب و بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که پژوهش های صورت گرفته کمتر به موضوع هویت مکان توجه داشته اند و بیشتر به بحث حس مکان پرداخته اند. متمرکز بودن جامعه آماری پژوهش ها بر استان تهران، غلبه روش های کمّی و استفاده کم از روش های کیفی و ترکیبی، عدم توجه به پایایی ابزار پژوهش، عدم ارائه پیشنهادات و راهکارهای پژوهشی و مبهم و غیرقابل اجرایی بودن آنها، از مهمترین نقاط ضعف پژوهش های صورت گرفته در حوزه مکان های شهری هستند.
بررسی تأثیر نوستالژی درک شده بر دلبستگی به مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۴
171 - 190
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف پژوهش: امروزه برانگیختگی عاطفی مصرف کننده در میان بازاریابان بسیار پرطرفدار شده است. بر کسی پوشیده نیست که دست گذاشتن روی خاطرات گذشته افراد می تواند ابزاری عالی برای فروش محصولات به آن ها باشد. متخصصین تبلیغات همواره سعی کرده اند که محصولاتشان را به خاطرات روزهای ساده و پر آرامش افراد گره بزنند. مکان ها و تبلیغات آن ها برای جلب بازدیدکنندگان نیز از این قاعده مستثنا نیستند. اهمیت ایجاد و حفظ یک فضای متمایز توجه روبه رشدی در میان محققان و مدیران گردشگری کسب کرده و به عنوان یک عامل کلیدی در جذب و رضایت مشتریان و همچنین افزایش عملکرد مالی از طریق به حداکثر رساندن درآمد و سهم بازار در صنعت گردشگری به حساب می آید. لذا هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر نوستالژی درک شده بر دل بستگی به مکان است. روش تحقیق: این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام توصیفی-پیمایشی است. بدین ترتیب برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده که ضمن آن 302 نفر از مشتریان رستوران سنتی "سینی پر" موردمطالعه و بررسی قرارگرفته و طی آن با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS داده های جمع آوری شده از نمونه مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که رابطه بین دل بستگی به مکان و نوستالژی درک شده معنادار است.
مقایسه دلبستگی به مکان، استرس زندگی دانشجویی و انگیزش تحصیلی در دانشجویان بومی و غیربومی دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
185 - 210
حوزه های تخصصی:
امروزه دانشجویان زیادی برای ادامه تحصیل از زادگاه خود فاصله گرفته و در شهر جدید با مشکلاتی مواجه می شوند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه دلبستگی به مکان، استرس زندگی دانشجویی و انگیزش تحصیلی در دانشجویان بومی و غیربومی دانشگاه های دولتی شهر تهران انجام شد. پژوهش از نوع توصیفی و علی- مقایسه ای است و جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های دولتی شهر تهران مشغول به تحصیل در نیم سال دوم سال تحصیلی 95-1394 بودند که از آن میان نمونه ای به حجم 195 نفر از دانشجویان بومی و غیربومی دختر و پسر به روش نمونه گیری دردسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار سنجش شامل مقیاس دلبستگی به مکان ویلیامز و رگنباک (1989)، مقیاس انگیزش تحصیلی هارتر (1980) و مقیاس استرس زندگی دانشجویی گادزلا و بال اغلو (2001) است. نتایج حاصل از اجرای تجزیه و تحلیل چندمتغیره نشان داد که دانشجویان در دو گروه بومی و غیربومی در دلبستگی به مکان (001/0p<،87/11=F)، استرس زندگی دانشجویی (001/0p<،3/4=F) و انگیزش تحصیلی درونی (001/0p<،36/3=F) با یکدیگر تفاوت معناداری داشته، اما از حیث انگیزش تحصیلی بیرونی با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند (1/0p>،71/1=F). زمینه سازی امکان ادامه تحصیل دانشجویان در زادگاه خود و آماده سازی آن ها در حین ورود به دانشگاه می تواند نقش مؤثری در کاهش استرس ناشی از زندگی در خوابگاه و افزایش بازدهی تحصیلی در دانشجویان گردد.
بررسی نقش میانجی دلبستگی به مکان در ارتباط بین رضایت از مکان و مقاصد رفتاری (مطالعه موردی: تماشاگران ورزشی لیگ ملت های والیبال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی نقش میانجی دلبستگی به مکان در ارتباط بین رضایت از مکان و مقاصد رفتاری (مطالعه موردی: تماشاگران ورزشی لیگ ملت های والیبال) انجام شده است. نمونه در این مطالعه 367 نفر از تماشاگران ورزشی لیگ ملت های والیبال در سال 1397 می باشد. ابزار پرسش نامه های استاندارد دلبستگی به مکان، رضایت مندی از مکان و مقاصد رفتاری می باشند. فرضیه های تحقیق با استفاده از نرم افزارSPSS و Smart PLS تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد که (1) رضایت از مکان اثر مستقیم و مثبتی بر روی مقاصد رفتاری تماشاگران دارد؛ (2) رضایت از مکان اثر مستقیم و مثبتی بر روی دلبستگی به مکان دارد؛ (3) دلبستگی به مکان اثر مستقیم و مثبتی بر روی مقاصد رفتاری تماشاگران دارد و در نهایت (4) اثر غیر مستقیم رضایت از مکان بر مقاصد رفتاری از طریق دلبستگی به مکان مثبت و معنادار است. لذا به مسئولان و مدیران ورزشی در برگزاری مسابقات و رویدادهای ورزشی پیشنهاد می گردد با در نظر گرفتن دلبستگی به مکان جهت هدایت و تشویق جوانان به تفریحات سالم و از طرفی درآمدزایی برای مکان ورزشی با فراهم کردن محیطی مطبوع همراه امکانات و نیز جوی آرام ضمن جلب رضایت تماشاگران، زمینه ساز حضور هرچه بیشتر جوانان در مکان های ورزشی و برقراری ارتباط با این مکان ها شوند.
بررسی تأثیر ادراک خطر سیلاب بر انجام رفتارهای پیشگیرانه از طریق مؤلفه دلبستگی به مکان نمونه (مورد مطالعه: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۷
49 - 68
حوزه های تخصصی:
سیل یکی از پدیده های ویرانگر طبیعی است که همه ساله سبب خسارت های جانی و مالی بسیاری در مناطق شهری می شود. با توجه به مسئله فوق، مقاله حاضر در تلاش است که به هدف تحقیق یعنی یافتن میزان ارتباط میان هر یک از متغیرهای دلبستگی به مکان، ادراک خطر و رفتارهای پیشگیرانه بر یکدیگر، در جهت کاهش خسارات ناشی از سیلاب بپردازد. جامعه آماری پژوهش، شهروندان شهر بابل و حجم نمونه آماری 148 نفر می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر پیمایشی از نوع علی و مبتنی بر مطالعه اسنادی و پرسشنامه و انجام آزمون های رگرسیون سلسله مراتبی و چند متغیره و آزمون پیرسون در Spss می باشد. همچنین از مستندات مربوط به پژوهش های بارز و جدید در زمینه مورد مطالعه و مطالعات میدانی به منظور شناخت بیشتر موقعیت محل و بررسی مسائل کالبدی و اجتماعی و زیست محیطی استفاده شده است. نتایج آزمون رگرسیون سلسله مراتبی نشان می دهد که دلبستگی به مکان با ضریب استاندارد 472/0 تأثیر معناداری بیشتری بر ادراک خطر دارد. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نیز نشان می دهد که دلبستگی به مکان بر ادراک خطر با توان 1، ارتباط بیشتری نسبت به دلبستگی به مکان بر رفتار پیشگیرانه با توان 97/0، دارد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون، نشان داد که متغیرهای دلبستگی به مکان و ادراک خطر با ضریب472/0 بیشترین همبستگی را دارند. بنابراین جهت کاهش خسارات ناشی از سیلاب، می توان از طریق تأثیر مثبت مولفه دلبستگی به مکان که عامل مهمی در جهت افزایش ادراک خطر می باشد، شهروندانی را که بیشتر در معرض خطر سیلاب قرار دارند، به آمادگی و انجام رفتارهای پیشگیرانه ترغیب نمود.
نقش ویژگی های معماری محیط و دل بستگی به مکان تحصیل در پیش بینی سازگاری اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
83 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش ویژگی های معماری محیط و دل بستگی به مکان تحصیل در سازگاری اجتماعی دانش آموزانِ مدارس دولتی شهر اردبیل در سال تحصیلی 1395-1396 می باشد. روش پژوهش، توصیفی_همبستگی بوده و نمونه ی پژوهش، مشتمل بر 285 دانش آموز دوره دوم متوسطه شهر اردبیل (147 پسر، 138 دختر) می باشد که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای نسبی، انتخاب و به پرسش نامه ی سازگاری اجتماعی بل (1961)، دل بستگی به مکان صفاری نیا (1390) و پرسش نامه ی محقق ساخته ی ویژگی های معماری محیط پاسخ دادند. داده های تحقیق، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که بین مؤلفه های دل بستگی به مکان و ویژگی های معماری محیط با سازگاری دانش آموزان رابطه معنا دار وجود دارد (01/0p<). نتایج حاصل از رگرسیون نشان داد که جذابیت محیطی، دل بستگی عاطفی رفتاری و امنیت روانی، به ترتیب بیشترین نقش را در پیش بینی سازگاری اجتماعی دانش آموزان دارند، به نحوی که 16 درصداز واریانس سازگاری اجتماعی دانش آموزان را تبیین می کنند؛ به عبارت دیگر با افزایش سطح توجه به ویژگی معماری محیط و دل بستگی به مکان در مدارس، سازگاری اجتماعی در دانش آموزان نیز افزایش می یابد
بررسی دلبستگی به مکان در میان کودکان (نمونه موردی: محله بازارچه قصردشت شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
165 - 179
حوزه های تخصصی:
محله های شهری افراد را در خود در بر می گیرند و زندگی افراد در فضای محله ها تعریف و تنظیم می گردد. همچنین به عنوان بخشی از فضاهای عمومی در شهرها، نقش مهمی در رفع نیازهای کودکان ایفا می کنند. بنابراین به منظور پویایی بیشتر این فضاها و برای برآورده ساختن نیازهای مردم، باید به رفتارهای شکل دهنده این فضاها توجه کرد. از آنجایی که کارایی اغلب محله های شهری در نتیجه عدم انطباق نیازهای کاربران با کیفیت محیطی متناسب با قلمروهای رفتاری، در سطح پایینی می باشد، لزوم توجه به برنامه اصولی و مبتنی بر رفتار استفاده کنندگان در اینگونه فضاها، ضروری می باشد. محله قصردشت شیراز و کودکان 7-12سال به عنوان نمونه مطالعاتی این پژوهش انتخاب شده است. هدف از این پژوهش مطالعه، بررسی و تحلیل عوامل تأثیر گذار بر ایجاد دلبستگی به محله در میان کودکان است. پژوهش حاضر، یک تحقیق میدانی با رویکرد توصیفی - تحلیلی است و به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که، عوامل مؤثر و نقش آنها در ایجاد دلبستگی در بافت محله به چه میزان تأثیرگذار است؟ شاخص ها با استفاده از طراحی پرسش نامه و نقشه های رفتاری بر اساس حجم نمونه و تبدیل یافته های کیفی به مؤلفه های کمی از طریق نرم افزارspss پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، که کودکان حاضر در این پژوهش از قابلیت های محله خود لذت می برند و تحت تاثیر شاخص های مختلفی می باشند، که از میان دلبستگی عاطفی، موجب تعامل حسی انسان و مکان و نقش آن در هویت فردی می شود . همچنین دلبستگی به مکان در میان کودکان محله بازارچه قصردشت با جنسیت و نوع سکونت آنها ارتباطی ندارد و دلبستگی عاطفی، تصویر ذهنی، حس مکان و هویت به مکان از عوامل تأثیر گذار بر ایجاد دلبستگی محسوب می شوند و فضاهای فاقد امنیت و تاریک مهمترین عامل ها برای عدم دلبستگی به مکان در میان کودکان خواهند شد.
تبیین نقش نماهای شهری در ایجاد دلبستگی به مکان در بین شهروندان (نمونه موردی: نماهای مسکونی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
217 - 232
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی نماهای مسکونی منتخب مسابقات معماری و تبیین نقش نما در ایجاد دلبستگی به مکان در بین شهروندان تهران می پردازد. هدف اصلی تحقیق، بررسی و شناسایی عناصر نما با تأکید بر معانی و ادراکات ذهنی شهروندان و نقش نما در ایجاد دلبستگی به مکان می باشد. تحقیق از نوع کاربردی است و جهت ارزیابی مؤلفه های تدوین شده در مدل مفهومی از ترکیب روش های پژوهش پیمایشی و روش توصیفی تحلیلی (تحلیل محتوا) استفاده شده است. نتایج تحلیل های کمی و کیفی نمایانگر آن است که نماهای ساختمانی را می توان در قالب ابعاد کالبدی (بتا:322/0)، ادراکی-احساسی (بتا: 284/0) و عملکردی- فعالیتی (بتا: 217/0) بررسی نمود. همچنین، عامل کالبدی با ضریب بتا 322/0 مهم ترین اثرگذاری را بر احساس دلبستگی به مکان ایفا می کند. مبتنی بر یافته های آزمون فریدمن مؤلفه های نوع مصالح با میانگین رتبه 98/16، رنگ نما با میانگین رتبه 88/16، هماهنگی با ابعاد بومی و زمینه ای 64/16، وجود سطوح پر و خالی 28/16 مهم ترین معیارهای کالبدی، تعامل با بنا با میانگین رتبه 63/16 و تناسب فرم و عملکرد 76/15 و مشارکت مردم 55/15 در مکان مهم ترین عوامل عملکردی- فعالیتی و خاطره انگیزی بنا با میانگین رتبه 60/16 و دلبستگی به بنا 28/16 و تجارب و انباشت ذهنی 13/15 دارای بالاترین میانگین رتبه در عامل ادراکی- احساسی در بین شهروندان مورد مطالعه می باشند.
تأثیر نوستالژی درک شده بر دلبستگی به مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
203 - 224
حوزه های تخصصی:
امروزه برانگیختگی عاطفی مصرف کننده در میان بازاریابان بسیار پرطرفدار شده است. بر کسی پوشیده نیست که دست گذاشتن روی خاطرات گذشته افراد میتواند ابزاری عالی برای فروش محصولات به آنها باشد. متخصصین تبلیغات همواره سعی کردهاند که محصولاتشان را به خاطرات روزهای ساده و پر آرامش افراد گره بزنند. مکانها و تبلیغات آنها برای جلب بازدیدکنندگان نیز از این قاعده مستثنا نیستند. لذا هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر نوستالژی درک شده بر دلبستگی به مکان است. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام توصیفی پیمایشی است. بدین ترتیب برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شده است. 302 نفر از مشتریان رستوران سنتی "سینی پر" مورد بررسی قرار گرفته و طی آن با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری و نرمافزار Smart PLS دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن بود که رابطه بین دلبستگی به مکان و نوستالژی درک شده معنادار میباشد.
ارزیابی تاثیر مقیاس مکان بر شدت دلبستگی به سه مقیاس خانه، محله و شهر بر پایه دو متغیر سن و جنسیت مطالعه موردی: شهرهای تهران و ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
3 - 16
حوزه های تخصصی:
دلبستگی به مکان، رابطه عاطفی مثبت میان فرد و مکان است که در شرایط مختلف نسبت به مکان های مختلف شکل می گیرد. افراد ممکن است نسبت به خانه ، محله و یا شهری که در آن ساکن هستند، سطوح مختلفی از دلبستگی را داشته باشند. عواملی چون ویژگی های ساختاری محیط، جو اجتماعی حاکم بر آن و احساسات و خاطرات یک فرد در آن محیط، از جمله عواملی هستند که بر شدت و یا ضعف این احساس تأثیرگذار می باشند. در همین ارتباط، پژوهش حاضر میزان دلبستگی افراد نسبت به سه مقیاس خانه، محله و شهر به عنوان سه مقیاس مکانی تعریف کننده محل زندگی فرد، دلایل افزایش و یا کاهش دلبستگی به هر کدام از مقیاس های یاد شده و تأثیر دو متغیر سن و جنسیت افراد در این خصوص را مورد بررسی قرار می دهد. به منظور تدقیق در یافته ها، ساکنان دو شهر تهران و ساری با مقیاس های کالبدی و اجتماعی متفاوت به عنوان نمونه موردی انتخاب گردید که حجم نمونه در شهر تهران شامل 427 نفر و در شهر ساری شامل 306 نفر ارزیابی شد. در چارچوب نظری تدوین شده، عوامل تأثیرگذار بر دلبستگی به سه دسته عوامل کالبدی ، اجتماعی و احساسی تقسیم شدند. بر همین اساس سه پرسشنامه مجزا به منظور سنجش میزان دلبستگی افراد نسبت به سه مقیاس یاد شده تنظیم و در هر پرسشنامه، عوامل کالبدی، اجتماعی و احساسی که در شکل گیری دلبستگی به مقیاس های مورد نظر تأثیرگذارند، مورد سئوال قرار گرفت. داده های حاصل از پیمایش با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس بین آزمودنی، آزمون اندازه های تکراری و تحلیل واریانس مختلط با کمک نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که شدت دلبستگی افراد نسبت به هر کدام از سه مقیاس مورد نظر برای ساکنان هر دو شهر تهران و ساری، متفاوت از یکدیگر است. در این ارتباط دلبستگی افراد به خانه شان در بالاترین سطح و دلبستگی آنها به محله در پایین ترین سطح قرار دارد. همچنین عامل جنسیت در میزان دلبستگی به مقیاس های یاد شده تأثیرگذار نیست؛ این در حالی است که سن افراد عاملی تأثیرگذار در دلبستگی آنها به مکان های مورد نظر به شمار می رود.