مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
ژئواکونومی
حوزههای تخصصی:
منطقه خاورمیانه در مرکز ثقل سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جهان واقع شده است. خاورمیانه محل تلاقی و به هم رسیدن آسیا، اروپا و افریقا و به عبارت دیگر نقطه کانونی سیاسی- اقتصادی و فرهنگی جهان قدیم است. در سال های اخیر، خاورمیانه دچار یک بحران زدگی کم سابقه شده و کشورهای منطقه از جمله سوریه، عراق و یمن دچار بحران تروریسم و بحران های گسترده داخلی شده اند. هدف این مقاله بررسی نقش متغیرهای ژئواکونومیکی و ژئوکالچری در نضج بحران های ژئوپلیتیکی منطقه است. سؤال اصلی مقاله این است که متغیرهای ژئواکونومیکی و ژئوکالچری چه نقشی در ظهور و تداوم بحران های ژئوپلیتیکی منطقه خاورمیانه ایفا می کنند؟ فرضیه ای را که برای پاسخگویی به سؤال اصلی پژوهش در صدد تحلیل و بررسی آن هستیم این است که به نظر می رسد متغیرهای ژئواکونومیکی و ژئوکالچری پیدایش و ظهور بحران های ژئوپلیتیکی منطقه خاورمیانه را تسهیل و حل و فصل و خاتمه آن ها را پر چالش و سخت و غیرممکن می نمایند. روش این مقاله توصیفی تحلیلی است که در ان مقاله سعی خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه-ای و مقالات علمی و پژوهشی به تحلیل موضوع پرداخته شود. نتایج مقاله نشان می دهد که بحران های خاورمیانه دارای دو آبشخور اقتصادی و فرهنگی هستند که دخالت بازیگران فرا منطقه ای نقش کاتالیزور را در این معادله بازی می کند.
جایگاه ژئواکونومی روسیه در کشورهای خارج نزدیک، با تأکید بر نقش نفت و گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۱
23 - 42
حوزههای تخصصی:
در اواخر قرن بیست اولویت یافتن مسائل اقتصادی به ویژه استراتژی انرژی باعث شکل گیری تفکر ژئواکونومی گردید، به طوریکه مناطق جغرافیای خاص که از نظر منابع و ذخایر انرژی همچنین دسترسی به بازارهای مصرف از نقش برجسته تری برخوردار بودند، ارزش استراتژیک پیدا کردند و توانستند در تحلیل های سیاسی-اقتصادی قدرت های بزرگ جهان جایگاه ویژه ای پیدا کنند. منابع سرشار انرژی و ترانزیت از مسیر روسیه در کشورهای خارج نزدیک، توجه قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای را به سمت خود جلب و تنش های را به وجود آورده است، از این رو تلاش برای یکپارچگی فضای ژئواکونومی و تلفیق آن با بازی های ژئوپلیتیکی مورد توجه استراتژیست های روسیه است تا از طریق آن شرایط را به نفع سیاست های روسیه تغییر دهند. پژوهش حاضر با روش تحلیلی و توصیفی و استفاده منابع علمی و پژوهشی معتبر درصدد پاسخ به این پرسش است که جایگاه ژئواکونومی روسیه در استراتژی های سیاسی-اقتصادی کشورهای خارج نزدیک چگونه ارزیابی می شود که بر اساس یافته های پژوهش به این نتیجه می رسیم با توجه به حجم ذخایر انرژی کشورهای خارج نزدیک، خطوط گسترده ترانزیتی روسیه و نفوذ شرکتهای نفت و گاز روسیه، کشورهای خارج نزدیک و روسیه از طریق استراتژی ژئواکونومی انرژی ضمن تضمین امنیت سیاسی-اقتصادی متقابل، منافع مشترکی را با یکدیگر دارند، که البته این موضوع برای روسیه دارای اهمیت ژئواستراتژی و ژئوپلیتیک است چراکه روسیه از طریق ابزار انرژی نفت و گاز که زیر مجموعه تفکرات ژئواکونومی را شکل می دهد به اهداف خود که همانا بسط و گسترش هژمون اقتصادی و سیاسی است، خواهد رسید.
اهمیت تنگه باب المندب در تفکر ژئواکونومی بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
32 - 49
حوزههای تخصصی:
تنگه باب المندب مهمترین گذرگاه آبی جهان است و آنچه جایگاه آن را در استراتژی قدرتها و بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای برجسته می سازد عامل رقابت ژئوپلیتیکی- ژئواکونومیکی کشورهای دارنده و مصرف کننده منابع انرژی نفت و گاز جهت تسلط بر کانال های ترانزیتی آن می باشد. تنگه باب المندب کانون مهم تجاری است که دو منطقه ناپایدار و ناامن شبه جزیره عربستان و منطقه شاخ آفریقا را به هم پیوند می دهد و بستر ساز حضور بازیگران متعددی است که تحت تاثیر ژئوپلیتیک انرژی، تفکر ژئواکونومی را دنبال می کنند. بر این اساس، تحقیق حاضر با روش تحلیلی-توصیفی ضمن پاسخ به این پرسش که سیستم رقابت ژئوپلیتیکی حاکم در منطقه باب المندب که بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای آنرا پیگیری می کنند بر چه اهداف ژئواکونومی تمرکز پیدا می کند، به این نتیجه می رسیم که تامین امنیت راهها، آزادی تجارت، تسهیل حرکت آزاد سرمایه برای منافع کشورهای دارنده ذخایر انرژی نفت و گاز و کشورهای دارنده خطوط لوله ضروری است، از این رو بازیگران با کنترل و نظارت بر ترانزیت انرژی می خواهند اهداف ژئواکونومی خود را دنبال نمایند.
تبیین اثرات ژئواکونومیکی مناطق آزاد بر توسعه مناطق پیرامون مطالعه موردی منطقه آزاد انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک صحیح تغییرات گسترده در صحنه های اقتصادی، تکنولوژی، فن آوری اطلاعات، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی و استقبال از آن و نیز مدیریت اینگونه تحولات در مقیاس پایلوت مناطق آزاد امری اجتناب ناپذیر است. مهمترین ابزارهای جهانی سازی در چهار مقوله تولید، تکنولوژی، سرمایه گذاری و تجارت خلاصه می گردد و سرمایه گذاری به عنوان مهمترین ابزار وموتور محرکه سایر موضوعات تلقی می گردد. با توجه به اینکه این مناطق می تواند یاری دهنده کشورهای در حال توسعه در رهایی از فقر و عقب ماندگی باشد، این کشورها به ایجاد مناطق آزاد روی آوردند. ایران نیز با توجه به اینکه با احداث مناطق آزاد در پی آن است تا کشور را در مسیر توسعه و همسو با اقتصاد جهانی قرار دهد، به همین منظور در شمال، جنوب، شرق و غرب دارای مناطق آزاد است. به این منظور پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و میدانی سعی نموده تا به تبیین اثرات ژئواکونومیکی مناطق آزاد بر توسعه مناطق پیرامون که به صورت مطالعه موردی به بررسی منطقه آزاد انزلی و توسعه مناطق چیرامونی پرداخته هست را بیان نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد، از آنجایی که منطقه آزاد انزلی در پی افزایش سرمایه گذاری و ثبت شرکت ها و تولید و صادرات است، موجب اشتغال و توسعه اقتصادی در مناطق پیرامونی خود شده است.
جنگ چالدران: خوانشی ژئوپلیتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
165 - 198
حوزههای تخصصی:
در سده شانزدهم میلادی، شاه اسماعیل اول، وحدت ملی ایران را دوباره احیا و هویت ایرانی را بر پایه شیعه دوازده امامی پی ریزی کرد. در این میان، رقابت ژئوپولیتیکی ایرانی-عثمانیِ در آسیای باختری با رقابت ژئوکالچرال شیعی-سنی، همنهشت شد. بنیان گذاری ایران صفوی تاثیری ژرف بر دیگر جوامع شیعه گذاشت. در بهار ۱۵۱۰م، ایران اما از شورشیان شیعه ترک زبان در آناتولی پشتیبانی نکرد. سلطان سلیم اول، چهار سال پس از سرکوب شورشی، به ایران تاخت و شاه اسماعیل را در نبرد چالدران شکست داد. نوشته های بسیاری درباره جنگ چالداران چاپ شده است اما کمتر به فاکتورهای ژئوپولیتیکی، ژئوکالچرال و ژئواکونومیک پرداخته شده است. "کدامین فاکتورهای بنیادین در شکل گیری نبرد چالداران نقش داشت؟ "نوشته حاضر نشان می دهد نبود "خواست" و یا "توانایی" شاه اسماعیل در پشتیبانی از جنبش ترکان شیعه آسیای صغیر به شکست ارتش ایران و از دست رفتن همیشگی کردستان سوریه و ترکیه مدرن انجامید.
جایگاه دیپلماسی انرژی به عنوان محور ژئواکونومیکی ایران، در رویکرد امنیت و توسعه در تعامل با نظام جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران با توجه به توانمندی ها و پتانسیل های اقتصادی خود در بخش انرژی، کشوری تاثیر گذار درمنطقه جنوب غرب آسیا به حساب می آید. قرار گیری ایران در کانون و بیضی انرژی در مرکز هارتلند جهان همراه با همسایگی با دو منبع انرژی جهان، یعنی خلیج فارس و دریای خزر موقعیتی ممتاز نصیب ایران کرده است اما غلبه نگاه بازرگانی در موضوع انرژی که از عدم لحاظ شدن نگاه بلند مدت و راهبردی به مسائل بخش انرژی در رویکرد خارجی بوده، باعث شده که در این عرصه تحرک کمتری را شاهد باشیم وجود داشتن راهبردهای بلند مدت بخشی، وجود برنامه درسطح تصمیم گیری های کلان و اتخاذ دیپلماسی متوازن هوشمند با مولفه انرژی، همراه با نگاه به رویکردهای گسترش محور برای تعامل بیشتر با نظام جهانی ضروری می باشد. با توجه به اهمیت موضوع ، پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی تهیه شده است به ارزیابی جایگاه دیپلماسی انرژی به عنوان محور ژئواکونومیکی ایران و نقش آن در ایجاد توسعه و تعامل با جهان می پردازد.
تبیین فرصت های ژئواکونومیکی ج.ا. ایران در فضای پساجنگ سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشورهای مختلف به فراخور ویژ گی های متفاوت جغرافیایی که دارند، نقشی چندبعدی در راهبردهای سیاست خارجی بازیگران منطقه ای و جهانی ایفا می کنند. سوریه نیز از این قاعده مستثنا نیست و با توجّه به اختصاصات مختلف جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی که دارد، جایگاهی چندبعدی در سپهر سیاست خارجی ج.ا. ایران ایفا کرده است. باوجود اینکه موقعیت راهبردی سوریه در محور مقاومت دیگر ابعاد اهمیت این کشور را متأثر ساخته است، با این حال سوریه از ظرفیت های ژئوکالچری و ژئواکونومیکی بالایی برخوردار است که در صورت توجّه جدی می تواند به کنش گری فعال و چند سویه در راهبردهای سیاست خارجی ایران در آینده بدل شود. این مقاله به روش توصیفی _تحلیلی و با بهره گیری از منابع مختلف کتابخانه ای، در پی پاسخ به این پرسش است که مهم ترین فرصت های ژئواکونویکی ایران در فضای پساجنگ داخلی سوریه کدم اند؟ یافته بیانگر آن است که سوریه دارای ظرفیت های ژئواکونومیکی مختلفی همچون قرارگیری در کریدور انرژی ایران –عراق- سوریه- اروپا (پرسین پایپ)، کریدور زمینی خلیج فارس- مدیترانه و همچنین محیط مناسبی برای سرمایه گذاری ایران در بخش های نفت و معادن، با توجّه به نیاز سوریه به بازسازی های گسترده بعد از جنگ داخلی است. درواقع سوریه را می توان مکمل ژئواکونومیک ایران در حوزه صدور انرژی و همچنین دسترسی به بازارهای اروپایی دانست.
واکاوی نقش ژئوپلیتیکی ایران در کریدور های بین المللی و ارائه مدل "ایران، هارتلند کریدوری جهان"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
1161 - 1187
حوزههای تخصصی:
ایران در یک موقعیت مکانی استراتژیک قرارگرفته است که درگذشته با واقع شدن در قلب جاده ابریشم، قدیمی ترین کریدور خشکی پایه جهان، چهارراه تمدن ها شناخته می شد و امروزه نیز شرق و غرب و شمال و جنوب جهان را به هم متصل می نماید و ازاین رو نقطه تلاقی چهارسوی جهان محسوب می شود. این کشور که ازنظر موقعیت جغرافیایی در جنوب غربی آسیا و از نگاه غرب محور، در منطقه شکننده خاورمیانه واقع شده است، اتصال دهنده هند و روسیه از طریق کریدور شمال-جنوب، اتصال دهنده آسیا-اروپا از طریق کریدور شرق-غرب یا جاده ابریشم نوین، پیونددهنده آسیای مرکزی، قفقاز، ترکیه و اروپای غربی از طریق کریدور تراسیکا، پیونددهنده جنوب شرقی آسیا به شمال غربی اروپا در کریدور جنوبی آسیا، پیونددهنده اعضای سازمان همکاری های اقتصادی اکو و همچنین پیونددهنده کشورهای آسیای مرکزی به دریاهای آزاد و خلیج فارس در توافق نامه عشق آباد محسوب می شود. تحقیق حاضر از نوع پژوهش های بنیادی نظری بوده و اطلاعات و مواد اولیه تحلیل به روش کتابخانه ای و با استفاده از کتب و مقالات علمی و همچنین وبگاه های معتبر و یا مرجع به دست آمده است. مسئله اصلی پژوهش، واکاوی نقش ژئوپلیتیکی ایران در کریدورهای بین المللی و ارائه مدل "هارتلند کریدوری" است که برای نخستین بار توسط نگارندگان مطرح می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد موقعیت هارتلندی ایران در نظام ژئوپلی نومیک جهانی قرن بیست و یکم که بر منابع "جغرافیایی-سیاسی- اقتصادی" با محوریت کریدورها و بندرها متکی است، می تواند کارت های بازی زیادی را دربازی های قدرت منطقه ای و جهانی در اختیار ایران قرار دهد.
تبیین تأثیر طرح ابتکار کمربند-جاده چین بر ژئواکونومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه منطقه ای پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
1 - 22
حوزههای تخصصی:
چین با احیای جاده ابریشم باستانی، در قالب طرح ابتکار کمربند- جاده، که یکی از بزرگ ترین پروژه های قرن است، در نظر دارد با حضور در عرصه اقتصاد جهانی، به مقابله با نظام اقتصادی تک قطبی آمریکا برود. رویکرد صرفاً اقتصادی چین، بسیاری از کشورهای مسیر طرح ابتکار کمربند- جاده را به حضور در این پروژه تشویق کرده است. این طرح تأثیرات زیادی بر کشورهای مسیر طرح از جمله ایران خواهد داشت. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که جایگاه ایران در طرح کمربند- جاده چیست و این طرح چه پیامدهایی بر ژئواکونومی ایران خواهد داشت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی است و از نظر گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و استفاده از منابع کتابخانه ای، اینترنت و مصاحبه با صاحبنظران می باشد که در مرحله اول با استفاده از نرم افزار SPSS و در مرحله دوم با استفاده از نرم افزار میک مک ارزیابی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد اجرای موفق طرح ابتکار کمربند –جاده، موجب افزایش همکاری های اقتصادی در منطقه، احیای موقعیت ژئواکونومیک ایران و حضور فعال تر ایران در همکاری های غیر غربی می گردد. دیدگاه های ضد و نقیض برخی رقیبان این طرح اقتصادی موجب شده است تا نتوانند برتری و ابتکار عمل چین در ایجاد آن را بپذیرند؛ بنابراین با نگاه جنگ اقتصادی به مقابله با این طرح پرداخته اند. نتایج به دست آمده از واکاوی و تبیین طرح ابتکار کمربند- جاده و شفاف سازی روابط اقتصادی- تجاری میان ایران و چین نشان می دهد علیرغم اینکه ایران در این طرح موقعیت مرکزی دارد و در مرکز جغرافیایی طرح قرار گرفته اما به خوبی از مزایای این پروژه بهره نبرده است.
تحلیل تأثیرات توسعه کریدورهای ترانزیتی بر ارتقاء جایگاه دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی: کریدور جنوب به شمال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ایران به لحاظ پتانسیل های اقتصادی و ژئواکونومیکی از وضعیت ممتازی در میان کشورهای حوزه های مختلف نظیر آسیای مرکزی، شبه قارّه هند و غرب آسیا برخوردار است. وجود منابع غنی انرژی و معدنی ازجمله اهم جذابیت های اقتصادی ایران به شمار می آیند و افزون بر آن ایران ازنظر جغرافیایی نیز در یکی از منحصربه فردترین موقعیت های ژئواکونومیکی جهان واقع شده است امّا در طی دهه های اخیر به دلیل ضعف سازمان دهی سیاسی فضا و مشکلات مدیریتی، توسعه کریدورها صورت نگرفته است. توسعه کریدورها افزون بر ارتقاء جایگاه کشور از منظر اقتصادی، تجاری، سیاسی و نظامی، می تواند دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران را نیز گسترش دهد. در این زمینه پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی نقش توسعه کریدورهای ترانزیتی ایران در راستای ارتقاء جایگاه دیپلماسی اقتصادی و ارتقاء روابط میان ایران و کشورهای منطقه را مورد مطالعه قرار داده است. جامعه آماری را کلیه کارشناسان حوزه علوم سیاسی تشکیل می دهند که حجم نمونه آن تعداد 35 نفر تعیین گردید. تحلیل یافته ها نیز براساس مدل های اقتصادی مشابهت و کسینوس و نرم افزار spss استفاده گردید. نتایج نشان داد توسعه کریدور جنوب شمال بیش از همه می تواند منافع کشورهای آسیای مرکزی، خزر و شبه قارّه هند را تأمین نماید و همچنین توسعه کریدور می تواند افزایش صادرات نفت و انرژی و همچنین افزایش همکاری ها و وابستگی های کشورهای آسیای مرکزی به خصوص چین را به همراه داشته باشد.
رهیافت ژئواکونومیک در تحلیل روابط خارجی؛ مطالعه روابط روسیه با کشورهای اروپای غربی (آلمان، فرانسه، ایتالیا، بریتانیا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
207 - 244
حوزههای تخصصی:
رهیافت ژئواکونومیک در تحلیل روابط خارجی کشورها، به مثابه یک الگوی نوین نشان می دهد که چه متغیرهایی در شکل گیری روابط خارجی دو کشور در قبال یکدیگر نقش داشته اند. در مقاله حاضر، مبتنی بر این رهیافت، عملکرد روسیه در قبال چهار کشور قدرتمند اروپایی شامل آلمان، فرانسه، ایتالیا و بریتانیا مورد بررسی قرار می گیرد. هدف از این مطالعه، در واقع ارائه الگوی نوینی از تحلیل برای مطالعه چگونگی شکل گیری و سطح روابط در سیاست خارجی کشورها است. سوال اصلی مقاله پیش رو عبارت است از اینکه، متغیرهای اثرگذار در شکل گیری روابط ژئواکونومیک روسیه با کشورهای اروپای غربی تا چه اندازه نقش آفرین بوده اند. در پاسخ، این فرضیه مطرح است که سطح و عمق روابط روسیه با کشورهای اروپای غربی، تابعی از برهم کنش و تأثیرگذاری متقابل متغیرهای ژئواکونومیک شامل مکان جغرافیایی، عوامل اقتصادی، ژئوپلیتیک و ژئوکالچر است. یافته های مقاله که مبتنی بر روش مطالعه موردی کیفی ابزاری انجام شده، نشان می دهد که این متغیرها در روابط خارجی روسیه با دولت های غربی، اثرگذاری متفاوتی داشته اند. روابط روسیه با آلمان دارای بیشتر سطح درهم تنیدگی بوده و در مقابل، بریتانیا از کمترین سطح تداخل متغیرهای ژئواکونومیک با روسیه برخوردار است. همچنین، متغیر اقتصاد در تعامل با ایتالیا و متغیر ژئوپلیتیک در روابط با فرانسه، نقش اصلی را در مدیریت روابط خارجی روسیه ایفا کرده اند.
الزامات اقتصادی توسعه روابط ایران و عمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
207 - 232
روابط جمهوری اسلامی ایران به لحاظ اقتصادی با کشورهای حوزه خلیج فارس به خصوص سلطنت عمان علی رغم توانمندی های بالقوه در سطح بالایی قرار نداشته است. عدم وجود هم تکمیلی های اقتصادی میان ایران و همسایگان باعث شده است فضای تعامل، تبدیل به رقابت و یا حتی تخاصم گردد. هدر رفت این توان بالقوه برای همکاری میان جمهوری اسلامی ایران و سلطنت عمان می تواند پرزیان باشد. وجود همبستگی و همکاری اقتصادی میان دو دولت ایران و عمان، علاوه بر منافعی که می تواند برای دو طرف داشته باشد، در درازمدت می تواند الگوی خوبی برای دیگر همسایگان به جهت گسترش همکاری های اقتصادی و به تبع آن سیاسی و امنیتی باشد. این افزایش سطح همکاری ها که بر پایه همکاری های اقتصادی بنا می گردد، در درازمدت می تواند نویدبخش منطقه ای امن تر و کم تنش تر باشد. ایران و عمان با توجه به نیازهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود می بایست روابط خود را به خصوص در بخش اقتصادی ارتقاء دهند و از فرصت های توسعه ای پیش روی خود در جهت همکاری با یکدیگر بهره برند. این مقاله در نظر دارد تا مهم ترین پتانسیل های افزایش سطح همکاری های اقتصادی میان ایران و عمان را بازشناسد و کارکرد نظری و عملی افزایش سطح همکاری های اقتصادی میان دو کشور را توضیح دهد.
بررسی گسترش نفوذ ژئواکونومیکی چین در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله به بررسی گسترش نفوذ اقتصادی چین در منطقه آسیای میانه پرداخته است، و در این راستا نقش چین را در حوزه آسیای میانه مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. در واقع پس از فروپاشی شوروی، و استقلال پنج دولت قزاقستان، تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان و ترکمنستان و متعاقب آن پدیدار شدن سیستم منطقه ای آسیای میانه، روسیه به عنوان وارث مزیت های به جای مانده از شوروی نفوذی بی رقیب در این حوزه داشته است. به تدریج چین به عنوان بازیگری نوظهور وارد معادلات منطقه آسیای میانه شده است، و نقش مسلط روسیه را در زمینه های مختلف اقتصادی به طور جدی به چالش گرفته است، به طوریکه چین در زمینه تجاری در مجموع به بزرگترین شریک تجارت خارجی برون منطقه ای آسیای میانه نبدیل شده است، در زمینه سرمایه گذاری و توسعه زیرساخت های انتقال نفت و گاز و حمل و نقل جاده ای و راه آهن نیز چین به طور فزاینده ای نقش چشمگیری ایفاء نموده است و باتوجه به تلاش چین برای تبدیل کردن سین کیانگ به دروازه بزرگ اقتصادی ورود به اوراسیا که ذیل پوشش جاده جدید ابریشم دنبال می شود و نیز با توجه به ضرورت ها و الزامات توسعه اقتصادی داخلی، انتظار می رود که گسترش فزاینده اقتصادی چین در حوزه آسیای میانه تداوم خود را حفظ کند. یافته های این مقاله نشان می دهد که چین سیاستی عمل گرایانه مبتنی بر الزامات توسعه در جهت افزایش منابع اقتصادی بخش های داخلی خود در این حوزه در پیش گرفته است، و پیوندی وثیق بین سیاست خارجی و عوامل و اهداف اقتصادی چین در این منطقه شکل گرفته است و هم چنان که نفوذ سیاسی پکن در جهت نیل به ضرورت های توسعه اقتصاد داخلی بکار گرفته شده است افزایش منابع اقتصادی نیز به تقویت سیاسی چین انجامیده است و چین گسترش بیرونی را به شیوه ای پیش نبرده است که هزینه های سنگینی بر جامعه داخلی تحمیل کند بلکه بلعکس گسترش بیرونی به در خدمت منافع اقتصادی جامعه داخلی است
کاربست انرژی برق در توسعه اقتصادی– صنعتی کشورهای محور مقاومت با رویکرد ژئواستراتژی و ژئواکونومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد دفاع و توسعه پایدار سال هشتم بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۷
39 - 54
حوزههای تخصصی:
تعامل کشورهای محور مقاومت نظم جدیدی در هندسه منطقه ایجاد کرده است که شاید مقابله با تهدید داعش از نتایج بارز آن بوده و از تغییر ژئوپلوتیک منطقه به نفع دشمنان ایران و کشورهای همسو، جلوگیری کرده است. لکن برای تداوم تعامل بین کشورهای موسوم به کشورهای محور مقاومت و حتی همسوسازی سایر کشورهای بالقوه، باید برنامه ریزی جدی تری داشت تا به واسطه تعمیق انگیزه همکاری، مانع فروپاشی اتحاد بین آنها شد. در این مقاله سعی بر این است تا از منظر ژئواکونومی و فرصت های استفاده از انرژی برق در منطقه اقدام به ایجاد اتحاد راهبردی بین این کشورها نموده و به واسطه طرح هایی که به نفع کشورهای همسایه می باشد، هم مقدمات رشد و پیشرفت صنعتی آنها را فراهم کرده و هم گامی در راستای تامین اهداف ژئواستراتژی محور مقاوت برداشت.روش تحقیق این مقاله استفاده از پنل خبرگان بوده که با حضور خبرگان مرتبط برگزار شده است. از دستاوردهای مقاله می توان به معرفی فرصت انرژی برق برای اتحاد کشورهای همسو اشاره کرد به این شرح که با اتصال شبکه برق این کشورها، جمهوری اسلامی ایران بخشی از انرژی برق مورد نیاز کشورهای هدف را تامین کرده و کشورهای مقابل هزینه آن را در قالب تولید محصولات راهبردی کشاورزی و صادرات آن به ایران یا تعاملات در حوزه معادن راهبردی پرداخت نماید.
ماموریت دیپلماسی اقتصادی؛ چرخش از ژئوپلیتیک وحشت غرب آسیا به ژئواکونومی شکوفایی آسیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد دفاع و توسعه پایدار سال ۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
85 - 101
حوزههای تخصصی:
برخلاف دوران جنگ سرد که تمرکز قدرت در قالب نظم دوقطبی از ویژگی های بارز آن محسوب می شد، در فضای کنونی بین المللی با پراکندگی قدرت مواجه هستیم؛ تا جایی که از نظم چندقطبی یا حتی نظم غیرقطبی سخن به میان آمده است. تاثیر این پراکندگی قدرت، سیال شدن نظم بین الملل و ایجاد فضای جدید کنش در محیط های منطقه ای است، چرا که توان و اراده قدرت های بزرگ برای درگیری مستقیم در مناطق کاهش یافته؛ به نحوی که بیشتر مایلند از طریق حضور غیرمستقیم و جهت دهی به موازنه قوای سیال منطقه ای ایفای نقش کنند. به همین نسبت، قدرت های نوظهور و منطقه ای فعال تر شده اند و می کوشند در فضای جدید کنش، نفوذ خود را ارتقاء بخشند. در چنین شرایطی، حاکم شدن منطق ژئواکونومیک و فرصت های همکاری و شکوفایی نهفته در آن، نظم و ثبات نسبی را برای برخی مناطق (شرق آسیا) به ارمغان آورده است. در مقابل، سیطره منطق ژئوپلیتیکِ وحشت، بی ثباتی، جنگ و درگیری را در برخی از دیگر مناطق (غرب آسیا) موجب شده است. در این میان، ایران با توجه به جایگاه بین المللی و موقعیت جغرافیایی خود در میانه دو منطقه با دو منطق متفاوت واقع شده است؛ یکی آسیا در مفهوم کلی خود که به نظر می رسد بیشتر به سوی ژئواکونومی شکوفایی میل می کند و دیگری غرب آسیا که در دام ژئوپلیتیک وحشت گرفتار آمده است.
به همین جهت بررسی اسناد و مدارک به روش کتابخانه ای انجام و داده ها و اطلاعات گردآوری و نهایتاً به روش توصیفی-تحلیلی تجزیه و تحلیل داده ها صورت گرفت. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که در چنین شرایطی، چرخش از ژئوپلیتیک وحشت غرب آسیا به ژئواکونومی شکوفایی آسیایی باید به ماموریت اصلی دیپلماسی اقتصادی کشور تبدیل شده و در چارچوب سیاست همسایگی دنبال شود.
هیدروپلیتیک رودخانه مرزی اترک و تأثیر آن بر روابط ایران و ترکمنستان
آب شیرین از نزولات آسمانی است و بارش نزولات آسمانی در جهان یکسان نبوده و تابع اقلیم مناطق جغرافیایی است. بخش مهمی از آب های سطحی در امتداد مرزهای جغرافیایی دو یا چند کشور جاری است. غلبه مفهوم ژئواکونومی در استفاده از رودخانه های مرزی، آب های مشترک را به یکی از موضوعات چالش انگیز در روابط دولت ها و ملت ها تبدیل نموده که رودخانه های مرزی ایران در شمال و جنوب کشور نیز از این قاعده مستثنی نیست. این تحقیق در نظر دارد روشن نماید که ژئواکونومی رودخانه مرزی اترک پس از فروپاشی شوروی سابق و تشکیل کشور ترکمنستان چه تأثیری بر امنیت سیاسی و اقتصادی مناطق ترکمن صحرای ایران و روابط دو کشور دارد؟ برای پاسخ به سوأل مذکور از روش منابع کتابخانه ای و اینترنتی، جمع آوری اسناد و آرشیو موجود و روش میدانی استفاده شده است. تحقیق حاضر براساس این فرضیه شکل گرفته که بین تغییر استراتژی جهانی پس از فروپاشی شوروی سابق و غلبه مفهوم ژئواکونومی، استفاده از آب رودخانه مرزی اترک بیشتر و اهمیت آن را در روابط بین ایران و ترکمنستان، دو چندان نموده است. نتایج بدست آمده حاکیست که ایران در منطقه نیمه خشک خاورمیانه و جنوب غربی آسیا قرار دارد و متوسط بارش سالانه آن 200 میلی متر است و توسعه کمی و کیفی آن، کنترل آبهای مرزی را ضروری نموده است.
ترکمنستان نیز کشوری کم آب و دارای اقلیم بیابانی که صد درصد منابع آبی آن از کشورهای همسایه تأمین شده و رودخانه مرزی اترک دومین منبع تأمین آب شیرین آن است. برداشت بی رویه آب توسط ترکمنستان و نداشتن رژیم حقوقی مناسب، زمینه چالش و منازعه بر سر آن در روابط بین دو کشور سایه انداخته است.
بررسی مولفه های ژئوپلیتیکی مؤثر بر مناسبات اقتصادی کشورهای اسلامی (مطالعه موردی ایران و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۵
112 - 136
حوزههای تخصصی:
مناسبات ژئوپلیتیکی بین کشورها در طی دهه های اخیر با حرکت به سوی مسائل اقتصادی تبدیل به مناسبات مبتنی بر مولفه های اقتصادی گردیده است. در این میان مناسبات ژئوپلیتیک میان کشورهای اسلامی و همسایه مبتنی بر چارچوب های خاص اسلامی و پیوستگی فضایی، اثرگذاری و اثرپذیری بالا و غیره تحت تأثیر بیشتر مولفه های ژئوپلیتیک اقتصادی است. باتوجه به این اهمیت، هدف مقاله حاضر درک مولفه های ژئوپلیتیک اقتصادی مؤثر بر مناسبات دو کشور برجسته در جهان اسلام به عنوان ایران و عراق است. تحقیق حاضر، با رویکرد توصیفی - تحلیلی و نیز بهره گرفتن از یافته های کتابخانه ای و پیمایشی به بررسی مهم ترین مولفه های مؤثر بر مناسبات ژئوپلیتیک اقتصادی دو کشور اسلامی عراق و ایران جهت کاهش تنش ها و چالش ها و افزایش همکاری و هماهنگی در جهان اسلام است. روش تجزیه وتحلیل باتوجه به ماهیت نخبه محوری جامعه آماری تحقیق از روش معادلات ساختاری با تأکید بر رویکرد حداقل مربعات جزئی است. نتایج یافته های میدانی تحقیق نشان داد که مولفه های ژئوپلیتیک اقتصاد اولیه در بخش برازش مدل ساختاری تحقیق در هر 4 شاخص مورد بررسی: آماره T: 29.2، ضریب مسیر، 0.510، ضریب تعیین، 0.891 و تناسب پیش بین با 0.335 از تأثیرگذاری بیشتری بر روی مناسبات ژئوپلیتیک اقتصاد این دو کشور اسلامی داشته است.
تغییر رویکرد از ژئوپلیتیک به ژئواکونومی در منطقه غرب آسیا و راهبردهای جمهوری اسلامی ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۰
153 - 176
حوزههای تخصصی:
قلمروهای ژئواستراتژیک قبل از دو جنگ جهانی براساس اهداف نظامی ترسیم می گردید در نتیجه مناطق ژئوپلیتیک نیز می بایست توجیه کننده و در بردارنده اهداف و برنامه های نظامی می بودند و به همین علت به محض احساس کوچک ترین تغییر و تحول در ساختار نظام ژئوپلیتیکی هر کشور ایجاد درگیری نظامی و توسل به زور گریزناپذیر بود. به مرور زمان و پس از فروپاشی بلوک شرق و بوجود آمدن تغییرات و تحولات جدید در مقوله امنیت و مباحث استراتژیک و غلبه اهداف اقتصادی سیاسی بر موضوعات صرفاً سیاسی ساختارهای نظام های ژئوپلیتیکی به سمت تبدیل شدن به ژئواکونومی در حال حرکت می باشند از این رو قلمروهای ژئواستراتژیک حتی فرسنگ ها دورتر از مرزهای سرزمینی باید توجیهی اقتصادی- نظامی داشته باشد. این چرخش قابل ملاحظه ای است که ما امروزه شاهد تغییر در استراتژی های گوناگون قدرت ها به ویژه ایالات متحده آمریکا هستیم و روی همین اصل برای اولین بار دراواخر قرن دهه 90 میلادی واژه ژئواکونومی مطرح شد که برخی به اشتباه آن را جایگزین ژئوپلیتیک می دانند و گروهی هم به اشتباه فکر می کنند که دوران ژئوپلیتیک به سر آمده و دوران ژئواکونومیک مطرح است. در حالی که این یک اشتباه در تعبیر مفاهیم است زیرا واژه ژئواکونومی در واقع تغییر نام و هدف ژئواستراتژی است. به تعبیر صحیح تر در مفهوم ژئواکونومی، اهداف با دخل تصرف در استراتژی های اقتصادی، با بهره گیری از بستر ژئوپلیتیک به اهداف استراتژیک تغییر شکل داده اند.
جهانی شدن و تحول کارکرد مرزها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۴ بهار ۱۳۸۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
157 - 182
حوزههای تخصصی:
برای فهم معمای سیاست در عرصه روابط بین الملل طی قرن بیست ویکم بینشی صحیح درخصوص مسائل جغرافیای سیاسی و به خصوص مرزها در عصر جهانی شدن نیاز است. در حالی که می رفت مطالعات مرزی به بوته فراموشی سپرده شود؛ در سال های اخیر، بحث های جهان بدون مرز، سرزمین زدایی، جهانی شدن و پایان جغرافیا رنسانس و یا انقلابی در تحقیقات مرزی به وجود آورده است. در این زمینه، محققین مسائل مرزی دارای دیدگاه های مختلف هستند؛ در حالی که پاره ای به بحث در مورد عدم تغییر، ماندگاری و ثابت بودن الگوها، بازیگران و قوانین جهان مدرن ژئوپلتیک اعتقاد دارند و مرزها را همیشگی و بدون تحول فرض می کنند، برای برخی نیز جهان بدون مرز و از بین رفتن دولت- ملت ها ترسیم می شود. این مقاله با رویکرد بینابین هم به تحول معتقد بوده و هم به ماندگاری مرزها در عرصه روابط بین الملل اعتقاد دارد. یعنی از یک طرف مرزها طی برخی از جریانات و فرایندهای فرامرزی نفوذپذیر شده اند و یا به اصطلاح مرززدایی روی داده و از طرفی نیز رویکردهای جدیدی همانند بیومتریک، حس گرهای مرزی، مرزهای هوشمند و... ابداع شده که به تقویت بیشترمرزها در زمینه های کنترل و مدیریت انجامیده و یا به تعبیری مرزسازی مجدد اتفاق افتاده است.
ژئواکونومی نوین انرژی و پیامدهای آن برای امنیت انرژی جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۶)
71 - 102
حوزههای تخصصی:
انرژی یکی از مهمترین پیشران های توسعه اقتصادی است. در عرصه مناسبات و رقابت های جهانی، برخورداری از منابع انرژی هم ابزار قدرت محسوب می شود و هم در مواردی به هدف تبدیل می شود. منابع انرژی را می توان یکی از عوامل مهم ایجاد امنیت و پایدار شدن اقتصادهای جهان دانست. در عین حال انرژی خود نیز تابع و مشمول روندهایی است که می تواند امنیت آن را تقویت و یا تضعیف کند. امروزه مفهوم امنیت انرژی همگام با روندهای نوین ژئواکونومی انرژی، ابعاد جدیدی یافته است. روندهای تعیین کننده ای مانند شتاب بهره برداری از انرژی های تجدیدپذیر در کنار افزایش کارآمدی و کاهش شدت مصرف، نیل به کاهش تغییرات نامطلوب آب و هوایی، افزایش تولید نفت و گاز شِیل (منابع غیرمتعارف) و حرکت تدریجی بین المللی شدن بازار گاز طبیعی، فرصت هایی را برای تامین امنیت انرژی در سمت تقاضا ایجاد کرده است. البته این تحولات در حالی رخ داده که انرژی های فسیلی و اشکال متعارف تولید آن، همچنان اصلی ترین منابع انرژی جهان است و تغییر جهت بازار مصرف آن به سمت کشورهای در حال توسعه آسیایی، محل عرضه از شرق و مرکز آسیا را به مقصد تقاضای آن یعنی شرق و جنوب آسیا پیوند داده است. پیوندی که امنیت انرژی کشورهای عمده تولیدکننده را تقویت کرده است.