مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
شبکه های اجتماعی
منبع:
نوآوری های آموزشی سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
165 - 189
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، شناسایی عملکرد شبکه های اجتماعی مجازی در آموزش بی سوادان و کم سوادان استان لرستان بوده است. این پژوهش به روش کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شد. جمعیت مورد مطالعه متخصصان حوزه آموزش مجازی، متخصصان و صاحب نظران حوزه نهاد رسانه، آموزش وپرورش، و سوادآموزی بودند. روش نمونه گیری نیز به صورت «نمونه گیری هدفمند و نظری» بود. ابزار گردآوری داده ها «مصاحبه عمیق» بود که بر این اساس بعد از مصاحبه با 15 نفر از متخصصان این حوزه، اشباع نظری حاصل شد. به منظور تحلیل داده ها از رویکرد «اشتروس و کوربین» استفاده شد و بر اساس آن، از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که پدیده محوری این مطالعه «فقر دانش رسانه ای» است. شرایط علی حاکم بر این پدیده شامل سه مقوله «فرودستی مجازی، باورها و تفکرات سنتی، و جامعه ناپذیری مجازی» است. بسترهای حاکم نیز «موانع قانونی در آموزش توسعه مجازی، فقر دانش تخصصی، و فهم واپس گرا از آموزش مجازی» هستند. شرایط مداخله گر بر پدیده محوری نیز سه مقوله بدین شرح اند: «انطباق ناپذیری مجازی، نگاه هزینه-فایده محور، و ضعف انگیزه های یادگیری». راهبردهایِ رفع فقر دانش رسانه ای عبارت اند از: توجه به «آموزش نیازمحور، انسجام بخشی به آموزش مجازی و ارزیابی عملکرد دائمی» که بر اثر آن، شاهد پیامدهایی نظیر «حس اثربخشی سواد مجازی، خلق محتوای کاربردی، توانمندسازی آموزشی و نوین سازی سازمانی» خواهیم بود. نتایج نشان می دهند، فقر سیاست گذاری در حوزه آموزش مجازی، و خلأ قانونی در سوادآموزی، بسترها و سازوکارها، دشواری غلبه بر فقر دانش رسانه ای را مضاعف کرده است. این امر در کنار حس فرودستی مجازی، باورها و تفکرات سنتی، جامعه (نا)پذیری سوادآموزان مجازی، به انطباق ناپذیری و رغبت کم مخاطبان (بی سوادان و کم سوادان) نسبت به فضا و به تبع آن آموزش مجازی منجر شده است.
تاثیر به گارگیری شبکه های اجتماعی بر توانمندسازی دبیران با توجه به نقش میانجی انتقال دانش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
چکیده هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر میزان استفاده دبیران از شبکه های اجتماعی بر توانمندسازی آنان با نقش میانجی انتقال دانش می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری کلیه دبیران متوسطه دوم ناحیه یک شهر بندرعباس به تعداد 428 نفر بود، حجم نمونه با استفاده جدول کرجسی و مورگان به تعداد۲۰۵ نفر که به شیوه تصادفی - طبقه ای انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های توانمندسازی اسپریتزر (1995) با ۱۸ گویه ، انتقال آموزش هالتون و همکاران(۲۰۰۰) با ۴۵ گویه ، شبکه های اجتماعی اندام(۱۳۹۵ ) با ۱۴ گویه بود، روایی صوری و محتوایی آنها مورد تایید متخصصان قرار گرفت و پایایی آن ها با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب مقادیر ۸۶/۰، ۸۴/۰ و ۸۹/۰ به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS23 و LISREL8.80 مورد پردازش قرار گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از شبکه اجتماعی بر انتقال دانش توسط دبیران اثر مستقیم دارد. استفاده از شبکه اجتماعی بر توانمندسازی دبیران اثر مستقیم دارد. انتقال دانش با توانمندسازی دبیران اثرمستقیم دارد. و انتقال دانش در تاثیر بکارگیری شبکه اجتماعی بر توانمندسازی دبیران نقش میانجی دارد.
رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با ترس از تصویر بدنی و حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه های اجتماعی ابزارهایی هستند که افراد با استفاده از آن ها با یکدیگر به صورت مجازی ارتباط برقرار می کنند. متغیرهای حمایت اجتماعی ادراک شده و ترس از تصویر بدنی که با ارتباطات و تاثیر پذیری افراد از یکدیگر ارتباط دارند با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در ارتباط هستند. هدف پژوهش حاضر مقایسه رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با ترس از تصویر بدنی و حمایت اجتماعی ادراک شده بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آمار ی پژوهش را مردم ساکن جنوب شهر قیامدشت در سال 1398 تشکیل دادند که 89 نفر ازمیان آن ها (33 نفر زن و56 نفر مرد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه های ترس از تصویر بدنی لیتلتون (2005) ، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی رسول آبادی (1394) پاسخ دادند. نتایج بر اساس ضریب همبستگی پیرسون تحلیل و بررسی شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که متغیر ترس از تصویر بدنی با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی رابطه مثبت و معنادار د اشت (01/0> P ، 43/0= r ) که معناداری این روابط در زنان بیشتر از مردان بود. هم چنین متغیر حمایت اجتماعی ادراک شده با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی رابطه معنادار و منفی داشت ( 01/0> P ، 35/0-= r ) که این معناداری در مردان بیشتر از زنان بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که با افزایش میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، میزان حمایت اجتماعی ادراک شده کاهش و ترس از تصویر بدنی افزایش می یابد و بالعکس.
مهارت های ارتباطی و رضایت زناشویی: نقش تعدیل کننده اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل کننده اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی در رابطه بین مهارت های ارتباطی و رضایت زناشویی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کارمندان متأهل شهرداری تهران در سال 98-1397 بود که بر اساس ملاک های ورود تعداد کل واجدین شرایط شرکت در این پژوهش 720 نفر برآورد شد و از این تعداد بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 250 نفر (135 مرد و 115 زن) به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های مهارت های ارتباطی (جرابک، 2004)، فرم کوتاه رضایت زناشویی انریچ (1993) و اعتیاد به شبکه های اجتماعی (خواجه احمدی و همکاران، 1395) بود. روابط بین متغیرها با آزمون همبستگی اسپیرمن و مدل پژوهش با استفاده از تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری آزمون شدند. نتایج مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد که اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی، در رابطه بین مهارت های ارتباطی و رضایت زناشویی نقش تعدیل کننده ندارد. آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد بین مهارت های ارتباطی و رضایت زناشویی (44/0) رابطه مثبت و معنادار (05/0p <) و بین رضایت زناشویی و مهارت های ارتباطی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی (به ترتیب 40/0- و 38/0-) رابطه منفی و معناداری وجود داشت (05/0p <) به این معنا که با افزایش اعتیاد به شبکه های اجتماعی رضایت زناشویی و مهارت های ارتباطی کاهش می یابد. با توجه اینکه مهارت های ارتباطی و رضایت زناشویی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی رابطه دارند لازم است متخصصین سلامت روان آگاه سازی در مورد پدیده اعتیاد به شبکه های اجتماعی و آثار و پیامدهای آن بر روابط زوجین، انجام دهند.
بررسی انسان شناختی روزمرگی راهبردهای اقتصادی مهاجران افغانستانی
منبع:
مطالعات فرهنگ و هنر آسیا سال ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
297 - 334
ایران در چهار دهة گذشته میزبان بزرگترین جمعیت آوارگان خارجی، عمدتاً افغانستانی و عراقی، بوده و امروز پساز پاکستان دومین کشور پذیرندة مهاجران افغانستانی است. این حضور درازمدت ضرورت مطالعة جنبههای مختلف زندگی آنان را بهوجود آورده است. واکاوی راهبردهای اقتصادی روزمرة مهاجران افغانستانی میتواند در سامانبخشی به وضعیت آنها، بهخصوص درزمینة اقتصادی، به سیاستگذاران کشور کمک کند؛ مثلاً نیاز مبرم ایران به توسعة پایدار روستایی میتواند زمینة مناسبی برای حضور مهاجران در بخشهای کشاورزی و دامپروری کشور باشد. برای نیل به این امر باید سیاستگذاریها درزمینة توسعه روستاها و شهرهای کوچک، ایجاد اشتغال در مقیاس گسترده، فقرزدایی روستایی، برنامهریزی و خانهسازی روستایی انسانگرایانهتر، و توسعة آبیاری و کشاورزی انجام گیرند. همچنین، صنعتیسازی روستایی، فرایند ارتقای ارزش اقتصادی، تغییر پیوندها، و نسبتهای نابرابر روستایی/ شهری از مواردیاند که میتوانند در این مسیر راهگشا باشند. دادههای این پژوهش ازخلال مصاحبههای ژرفانگر انسانشناختی و مشاهدههای مشارکتی در میدان پژوهش «شهرک قائم قم» بهدست آمده است.
تجربه زیسته بزرگسالان از فرصت ها و تهدیدهای فضای مجازی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای مجازی، با تشکیل مرزهایی نوین در ارتباطات اجتماعی، زمینه شکل گیری فرصت ها و تهدیدهایی را برای انسان ایجاد کرده است. پژوهش پیش رو تلاش دارد تجربه زیسته بزرگسالان از فرصت ها و تهدیدهای ناشی از فعالیت در فضای مجازی را شناسایی کند. بدین منظور با استفاده از راهبرد نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی، تعداد 22 مصاحبه ایمیلی با سؤال های باز انجام شد. بزرگسالان در چهار خوشه مجزا به سؤال ها پاسخ دادند. برای دقت در تحلیل داده ها، از نرم افزار مکس کیو دی ای نسخه 12 استفاده شد. برای افزایش اتکاپذیری، تأییدپذیری، باورپذیری صحت داده ها، از شیوه های «بازرسی و بازبینی در زمان کُدگذاری»، «بهره گیری از نظرات همکاران پژوهشی و تأئید آن ها»، «تبیین جزئیات دقیق فرایند گردآوری و تحلیل داده ها»، «درگیری طولانی مدت» و سه سو سازی استفاده شد. در بخش فرصت های فضای مجازی و در خوشه های خانوادگی، فرزند یا دانش آموز و جامعه، به ترتیب «آگاهی از اخبار روز و تسهیل در انجام امور خانواده»، «استفاده از اخبار روز، افزایش سطح اجتماعی شدن و همگرایی با دوستان» و «کاهش هزینه ها» به مثابه مهم ترین درون مایه شناسایی شد. در مؤلفه تهدید های فضای مجازی، تقریباً همه درون مایه ها از لحاظ تکرار دارای وزن یکسانی بودند و تنها در دو خوشه فردی و خانوادگی، تکرار کُدهای مربوط به درون مایه اتلاف وقت، بیشتر بوده است. نتایج نشان داد که به رغم وجود فرصت های بی شمار فضای مجازی، به دلیل فقدان آموزش مناسب و کافی، تهدیدهای برآمده از فضای مجازی روز به روز بیشتر نمایان و اثرگذار می شود و ضرورت آموزش فراگیر سواد رسانه ای و مدیریت این فضا بیش از پیش احساس می شود.
شبکه های اجتماعی و تغییرات فرهنگی بین دانشجویان دانشگاه های تهران؛ بر پایه ارزش های مادی و فرامادی اینگلهارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی بر تغییرات و جهت گیری های فرهنگی با توجه به نظریه اینگلهارت است. بر این اساس، پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال بود که؛ شبکه های اجتماعی جهت تغییرات فرهنگی را به سمت ارزش های مادی موردنظر اینگلهارت می برند یا به سمت ارزش های فرا مادی؟ در این پژوهش از روش ترکیبی (تحلیل محتوا و پیمایش) استفاده شد. در بخش پیمایش نگرش های دانشجویان نسبت به ارزش های مادی و فرامادی مدنظر اینگلهارت در شبکه های اجتماعی (در سال 1398) سنجیده شد و در بخش تحلیل محتوا نیز محتوای شبکه های اجتماعی در سال 1398 با ارزش های مادی و فرامادی مدنظر اینگلهارت سنجش شد. نتایج پیمایش در مورد «ارزش های موردتوجه کاربران در شبکه های اجتماعی» نشان داد که 53 درصد دانشجویان به ارزش های فرامادی توجه دارند. یافته های تحلیل محتوا نیز نشان داد که حدود 54 درصد پیام های تولیدشده در سه شبکه اجتماعی توییتر، تلگرام و اینستاگرام دارای ارزش فرامادی هستند. ترکیب نتایج تحقیق نشان می دهد محتوای فضای مجازی منطبق با نگرش های دانشجویان بوده و بیشترین توجه به سمت ارزش های فرامادی است. این یافته ها منطبق با نظریات اینگلهارت است و نشان می دهد سیر فرهنگی کشور همسو با تغییرات فرهنگ جهانی است.
تاثیر سنخ های متفاوت شبکه های اجتماعی بر قصد باروری: مطالعه زنان حداقل یکبار ازدواج کرده مناطق شهری استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افراد در درون شبکه های اجتماعی قرار دارند و این شبکه ها می توانند بر تصمیمات مهم آنها مانند قصد فرزندآوری تاثیرگذار باشند. سنخ شناسی شبکه های اجتماعی در مقاله حاضر با توجه به ساختار، ماهیت و ترکیب شبکه و مکانیزم های تاثیرگذار در آن شامل فشار اجتماعی، واگیری اجتماعی، یادگیری اجتماعی و حمایت اجتماعی انجام گرفته است. با بهره گیری از نمونه گیری خوشه ایی چند مرحله ای 600 زن 18 تا 44 ساله واجد شرایط در نقاط شهری استان بوشهر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج تحلیل خوشه ای بیانگر چهار سنخ متفاوت شبکه های اجتماعی در میان زنان مورد مطالعه بود که مشخصات هر کدام از آنها به تفصیل در مقاله آمده است. نتایج تحلیل رگرسیون لوجستیک دو وجهی نشان دهنده آن است که شبکه های اجتماعی خانواده محور بیشترین احتمال را برای قصد رفتن به توالی بالاتر فرزندآوری دارا می باشند. این احتمال نسبت به شبکه های اجتماعی غیرحمایتی، خویشاوند محور و دوست محور به ترتیب 18/5، 80/2 و 24/2 برابر بیشتر است. با توجه به آنکه به نظر می رسد اندازه شبکه های اجتماعی خانواده محور در طول زندگی مدرن در حال کم شدن است، اتخاذ سیاست هایی برای حفظ آنها و همچنین یافتن راه حل هایی برای جبران نقش مهم شبکه های اجتماعی در رابطه با فرزندآوری لازم و ضروری باشد.
محور، مدرن/ فمنیسیتی و اسلامی مفهوم مادری با توجه به سه رویکرد سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۸
151 - 172
حوزه های تخصصی:
این مقاله، به بررسی مفهوم مادری مبتنی بر سه رویکرد سنت محور، مدرن/ فمنیستی و اسلامی می پردازد. هرچند که مفهوم مادری در نگاه اوّلیه، ذهن را به سوی جنس مؤنث که حامل و زاینده فرزند است، رهنمون می کند، اما واکاوی متون علوم اجتماعی، گستردگی و پیچیدگی های این مفهوم را نشان می دهد. در رویکرد سنت محور، مادری، شاخصه هویتی زن است، اما در رویکرد مدرن/ فمنیستی زن و مادری از هم تفکیک شده و با فناوری های جدید، واژگانی چون مادر ژنتیک، مادر زیستی و مادر اجتماعی مطرح شده است. بنابراین، مطالب موجود در این حوزه، بر اساس دو رویکرد سنت محور و مدرن/ فمنیستی جمع آوری شد که رویکرد مدرن/ فمنیستی مرهون تلاش فمنیست ها برای مقابله با رویکرد سنت محور بوده است. اما از آنجا که این رویکرد نیز در موج سوم فمنیسم بازگشت به مادری را در برنامه خود قرار داده و همچنان با ابهاماتی مواجه است، رویکرد اسلامی مورد بررسی قرار گرفت تا در کنار ادبیات مفهومی موجود، به معرفی مادری با محوریت قرآن بپردازد.
تاثیر تلویزیون در شکل دهی به مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری در ایران با توجه به ظهور شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
129 - 160
حوزه های تخصصی:
با گسترش شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل، عملاً این دست از رسانه ها جایگزین بسیاری از رسانه های سنتی از جمله تلویزیون شده است. با این وصف، این سؤال مطرح می شود که برای تلویزیون از بُعد سیاسی و تأثیری که پیش تر در انتخابات داشته، چه سرنوشتی در انتظار خواهد بود. از سوی دیگر این مهم نیز مطمح نظر قرار می گیرد که آیا تلویزیون با تضعیف بُعد سیاسی اش همچنان می تواند به حیات خود ادامه دهد یا خیر؟ بر اساس نگاه صاحبنظران این پژوهش که به روش تکنیک دلفی جمع بندی شده ، تلویزیون با حضور شبکه های اجتماعی مرجعیت سیاسی سابق را نخواهد داشت. نگاه ایشان به این سمت معطوف بود که شبکه های اجتماعی با فاصله گرفتن از دکترین پشتیبانی به تدریج نقش تولیدی قوی تری ایفا خواهند کرد که جایگزین تلویزیون خواهد شد. در مجموع کارشناسان اعتقاد داشته اند که تلویزیون با وجود شبکه های اجتماعی در وضعیت فعلی شانسی برای ادامه نقش سیاسی خود نخواهد داشت.
مدرنیته و بازنمایی خانواده در فیلم های سینمایی پس از انقلاب اسلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
59 - 83
حوزه های تخصصی:
سینمای ایرانی بنا به دلایل مختلف، در همه دوران حیات خود توجه ویژه ای به خانواده و تحولات آن داشته است. بر این اساس، هم گامی بازنمایی مدرنیته و مدرنیسم از یک سو و خانواده از سوی دیگر، موضوعی قابل تأمل است. فرایند مدرنیته در ایران از آغاز با اساسی ترین و حساس ترین بخش هویت فرهنگی ایران یعنی خانواده و ایستادگی آن در مقابل تغییر، به صورت یک موضوع ویژه برای بازنمایی مسائل جامعه و ایده های تحول مواجه بوده است. پژوهش حاضر، این هدف اساسی را مدّ نظر دارد که نشان دهد پس از انقلاب، مهم ترین عناصر و ابعاد مدرنیته؛ یعنی فردیت و عقلانیت، چگونه در خانواده بازنمایی شده اند. برای تحلیل نظری تحولات روی داده در خانواده، نظریه تجدد گیدنز و برای بازنمایی از دیدگاه بازنمایی استیوارت هال استفاده شده است. در تحقیقی که مبنای این نوشتار بوده است، 95 فیلم سینمایی مهم پس از انقلاب به تفکیک چهار دوره آن، با روش تحلیل محتوای کمی و کیفی، مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق، نشان داده است که تقریباً در تمامی فیلم های مورد بررسی، به عقلانیت و فردیت (البته با تمام ویژگی های ایرانی شده آن که بیشتر به فردگرایی خودخواهانه و گریزان از تعهدات اجتماعی و خانوادگی است و عقلانیت نفع طلبانه)، توجه شده و به نوعی به نقد کشیده شده است.
دشواری ایجاد تعادل میان زندگی خانوادگی و تحقق خود در میان زنان متأهل خانواده های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
85 - 111
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های مهم خانواده در جهان معاصر، تعارض میان پیشبرد ضرورت های زندگی مشترک و دغدغه «تحقق بخشیدن به خود» در میان زوجین است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که زنان طبقه متوسط ایرانی در زندگی مشترک خود چه نسبتی بین واقعیت های زندگی و رؤیاهایشان می بینند و چه راهبردهایی را برای رفع این فاصله احتمالی اتخاذ می کنند. با مرور برخی نظریات و پژوهش های غربی که الزامات زندگی مشترک و چالش تحقق خود را در نظر گرفته اند و وام گیری از مفاهیمی مانند تقسیم کار جنسیتی، انجام کار خانگی، نگهداری از کودکان و هنجارهای والد بودن، تلاش شده تا این چالش در متن جامعه معاصر ایرانی نیز واکاوی شود. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد اتنوگرافیک و به مثابه یک پژوهش کیفی به اجرا «درآمده» است. روش اصلی گردآوری داده ها مصاحبه عمیق با دوازده زن متأهل ساکن تهران است. یافته های پژوهش نشان می دهند که ایجاد تعادل میان زندگی خانوادگی و «تحقق خود» در بسیاری از خانواده ها، چالشی جدی و اساسی است. بسیاری از زنان واقعیت های زندگی را در تناقض به خواسته های اصلی خود می بینند و به نظر می رسد رواج تقسیم کار مشارکتی، می تواند به کاهش این چالش کمک کند.
ارائه الگوی مدیریت اطلاعات فرهنگی در سازمانها و مراکز فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
175 - 200
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضرارائه الگوی مطلوب مدیریت اطلاعات فرهنگی جهت یکپارچه سازی اطلاعات فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است. این پژوهش از نظر هدف، پژوهش کاربردی و از نظر نوع داده ها، تلفیقی (کمی و کیفی) و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه صاحب نظران حوزه مدیریت فرهنگی و مدیریت اطلاعات بویژه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند که تعداد 30 نفر از آن ها بصورت هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. ابعاد و مولفه های اولیه مدیریت اطلاعات فرهنگیبراساس مطالعات کتابخانه ای و مبانی نظری (نظریه ها، روشها و مدل ها) و مطالعه پیشینه تحقیق در ایران و جهان در 4 بعد و 23 مؤلفه (6 مولفه شناسایی، 5 مولفه مستندسازی، 6 مولفه سازماندهی و ذخیره، و 6 مولفه اشاعه و کاربرد) استخراج شد و برای تایید در اختیار پاسخگویان قرار گرفت. بخش پایانی پرسشنامه با 17 گویه به بررسی مهمترین موانع مدیریت اطلاعات فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می پردازد. روایی پرسشنامه تحقیق با استفاده از روش روایی محتوا و با نظر اساتید راهنما و مشاور و چند صاحبنظر صاحب تألیف در حوزه مدیریت اطلاعات و مدیریت فرهنگی پس از اعمال اصلاحات محدود مورد تأیید قرار گرفت. برای سنجش پایایی ابزار نیز پرسشنامه تحقیق پس از توزیع آزمایشی، از طریق آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که ضریب 91/0 به دست آمد. به منظور تحلیل استنباطی نیز از روش های متعددی همچون تحلیل عاملی، t تک نمونه ای و آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی در تمام موارد، مولفه های استخراج شده بر پایه مبانی نظری و ادبیات پژوهش را تایید کرده اند و باتوجه به بالا بودن میزان بارعاملی 23 مولفه مدیریت اطلاعات فرهنگی از 4/0، تمام این مولفه ها در مدل نهائی مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج آزمون فریدمن نیز نشان داد که بین رتبه های موانع مدیریت اطلاعات فرهنگی تفاوت معنی داری وجود دارد. از طرف دیگر "ضعف در مدیریت محتوا" با میانگین 46/8، مهمترین مانع مدیریت اطلاعات فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از دیدگاه پاسخگویان بوده است. محقق براساس تحلیل ابعاد و مولفه های به دست آمده از مدیریت اطلاعات فرهنگی و شناسایی مهمترین موانع آن از طریق پرسشنامه محقق ساخته، الگوی مطلوب مدیریت اطلاعات فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه کرده است.
طراحی و تدوین الگوی کارکردی رسانه های جمعی کشور ایران با تاکید برتوسعه بر توسعه سرمایه اجتماعی (مورد مطالعه؛ معاونت صدای جمهوری اسلای ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۳
97 - 121
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور طراحی و تدوین الگوی کارکردی رسانه های جمعی و با تأکید بر توسعه سرمایه اجتماعی و مورد مطالعه معاونت صدای جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. راهبرد پژوهش حاضراز نوع آمیخته کیفی- کمی بوده، که در مرحله کیفی از روش نظریه داده بنیاد، و در مرحله کمی از روش دلفی به منظور اعتبار سنجی یافته های بخش کیفی و به اجماع رساندن آرای نخبگان، بهره گرفته شده است. داده های میدانی در سه مرحله، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته، و دو مرحله پرسشنامه نیمه باز- پاسخ و بسته-پاسخ، گردآوری شده، و با راهبردهای ، و آمارهای توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در پایان مرحله سوم، با کسب اجماع نخبگان در مورد مولفه های پژوهش، الگوی نهایی پژوهش ارائه گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن هستند که، صدای جمهوری اسلامی ایران، دارای چهار کارکرد اصلی، شامل؛ فراهم آوردن شرایط علی، بهره گیری از عوامل میانجی، ایجاد شرایط زمینه ای، و نیز تدوین راهبردهای فعال و فوق فعال در راستای توسعه سرمایه اجتماعی است.
بررسی وضعیت دیتا ژورنالیسم در رسانه های جهان؛ مطالعه موردی دیتا ژورنالیسم در گاردین انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۴
291 - 333
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی وضعیت دیتا ژورنالیسم در رسانه های جهان بامطالعه موردی دیتا ژورنالیسم در «گاردین» انگلستان است. در این تحقیق، از نظریه های «حوزه عمومی»، «استفاده و رضایت مندی» و «جامعه شبکه ای» و از روش های تحقیق، مصاحبه عمقی (با 103 نفر از متخصصان دیتا ژورنالیسم)، مطالعه موردی و کتابخانه ای استفاده شده است. این تحقیق، دارای 15 سؤال عمومی و تخصصی است. بررسی پاسخ ها به 5 سؤال عمومی (درروش مصاحبه عمقی) نشان می دهد که عمده مصاحبه شوندگان ،گاردین و نیویورک تایمز را در بین رسانه های دارای تیم دیتاژورنالیسم و انگلستان و آمریکا را به عنوان کشورهای پیشرو در این حوزه نام برده اند. مصاحبه شوندگان با تأکید بر نقش جهانی تیم دیتاژورنالیسم گاردین و تأثیر فعالیتهای این تیم بر فعالیتشان، از آشنایی خود با آثار تیم مذکور، و آشنایی حدودی با تیم و ترکیب و نرم افزارهای مورد استفاده آن یاد کرده اند. اکثر مصاحبه شوندگان، آثار دیتاژورنالیسم گاردین را الهام بخش، موثق، قابل اعتماد و افشاگرایانه و... و دارای سطح کیفی بالا عنوان کرده اند.در روش مطالعه موردی، بررسی 121 اثر دیتاژورنالیسم گاردین، نشان می دهد که نگاه حاکم بر آثار، افشاگرایانه و انتقادی است. بررسی زمان تشکیل تیم دیتاژورنالیسم در 33 رسانه از جوان بودن این حوزه (در اشکال مدرن آن) حکایت دارد. بررسی وضعیت دیتاژورنالیسم در جهان نشان می دهد که با برخی چالشها، این حوزه با وجود تفاوت در سرعت رشد در کشورهای مختلف، رو به توسعه است که ورود رسانه های ایران به این حوزه نیز ضروری به نظر می رسد.
مطالعه تأثیر اینترنت بر سرمایه فرهنگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۶
225 - 250
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر اینترنت بر سرمایه ی فرهنگی و شکل گیری سرمایه ی فرهنگی آنلاین در فضای مجازی می پردازد. در این مطالعه از نظریه های مانوئل کاستلز و هوارد رینگلد در حوزه ی مطالعات اینترنت و فضای مجازی و نیز نظریه ی سرمایه ی فرهنگی پی یر بوردیو، به عنوان چهارچوب های نظری پژوهش، بهره گرفته شده است. روش این پژوهش از نوع پیمایش اجتماعی و جامعه ی آماری مورد بررسی آن دانشجویان دانشگاه های دولتی و علوم پزشکی کاشان در سال تحصیلی 93-1392 بوده است که از میان آن ها تعداد 380 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. نتایج نشان می دهند که بین ابعاد گوناگون بهره گیری از اینترنت، یعنی «مدت و میزان استفاده از اینترنت»، «مهارت در بهره گیری از اینترنت»، «استفاده از سایت های علمی اینترنت»، «استفاده از سایت های هنری اینترنت»، «خرید اینترنتی کالاهای فرهنگی» و «استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی» با «سرمایه ی فرهنگی» رابطه ی معنادار و مستقیم وجود دارد. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی و تحلیل مسیر، تأثیر مستقیم متغیرهای «مهارت در بهره گیری از اینترنت»، «استفاده از سایت های علمی اینترنت»، «خرید اینترنتی کالاهای فرهنگی» و «استفاده از سایت های هنری اینترنت» بر «سرمایه ی فرهنگی» را نشان می دهد.
نقش روزنامه نگاری فارسی هندوستان در شکل گیری روزنامه نگاری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۶
279 - 300
حوزه های تخصصی:
نقش و نفوذ انتشار روزنامه ها در شرق توانسته است در نوع محتوا و اندیشه های حاکم بر روزنامه نویسی در ایران تاثیرات قابل ملاحظه ای بگذارد. این پژوهش میزان نقش و تاثیر گذاری روزنامه نگاری فارسی در شرق با تاکید بر روزنامه نگاری هند را بر روزنامه های ایران مورد بررسی قرار می دهد. در این پژوهش با استفاده از بررسی در محتوای متن به روش عرفی در روزنامه حبل المتین کلکته و مقایسه آن با نشریات وقایع اتفاقیه و صور اسرافیل به بررسی تشابهات محتوایی این نشریات پرداخته است. نتیجه این بررسی در دو قالب از نظرمحتوا ،نوع نگرش و سبک مطالب آنها ودیگری از نظر شکل ظاهر و چینش مطالب تحلیل می شود.از نظرمحتوا؛ اهمیت دادن به واقعه نگاری و خبری بودن مطالب روزنامه ها شبیه به یکدیگر است به گونه ای که در متون آنها تنها سرمقاله ها پویا و جذاب بودند. افق دید روزنامه های تحت مطالعه محدود، فاقد حس تحقیق و از روندها غافل بودند.گرایش به نوشتار انتقادی در نشریه صوراسرافیل از لحن سرمقاله های انتقادی و تند حبل المتین نشات گرفته بود. از نظرشکل ظاهر مشابهت هایی نظیر استفاده از خط نستعلیق، سرلوحه ها و صفحه آرایی مشابه در روزنامه ها با چینش ستون ها و تقسیم بندی مطالب دیده شد. هر چند اغلب پژوهشگران ایرانی معتقد به تقلیدی بودن روزنامه نگاری ایران از غرب هستند، اما این پژوهش نشان دادکه لحن نوشتاری وحتی شکل ظاهر روزنامه های ایران نه تنها نشانی از غرب ندارد بلکه برگرفته از روزنامه نگاری شرق است.
بررسی هوش اجتماعی در نوع ارتباطات مجازی و ارائه مدل ارتباطی کاربران شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
192 - 219
حوزه های تخصصی:
پیدایش فناوری های جدید ارتباطی، ساختار تعاملات و ارتباطات انسانی را دچار تغییرات بنیادین کرده و با شکل دادن نوع جدیدی از تعاملات، ارتباطات انسانی را به فراتر از زمان و مکان گسترش داده است. از جمله این فناوری های نوین، شبکه های اجتماعی مجازی هستند که امروزه حضور در این فضا و برقراری ارتباطات میان فردی از نوع مجازی، به جزیی جدایی ناپذیر از زندگی بیشتر انسان ها به ویژه جوانان بدل شده است. مطالعه حاضر قصد دارد رابطه بین هوش اجتماعی و نوع ارتباطات مجازی کاربران شبکه های اجتماعی را بررسی کند. جامعه آماری تحقیق، 13442 دانشجوی در حال تحصیل دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 96-95 می باشد که تعداد 375 نفر حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران و بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های هوش اجتماعی با استفاده از پرسشنامه استاندارد ترومسو (2001) و داده های نوع ارتباطات مجازی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته با احتساب روایی و پایایی جمع آوری گردید. برای تحلیل یافته ها و تحلیل عاملی اکتشافی از نرم افزار 21SPSS و بررسی روابط بین متغیر ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و برای تایید روابط بین متغیر ها در قالب مدل اندازه گیری از نرم افزار 21AMOS و معادلات ساختاری استفاده شده است. بر اساس نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون، با اطمینان 95 درصد بین متغیر های هوش اجتماعی؛ پردازش اطلاعات اجتماعی، آگاهی اجتماعی و مهارت اجتماعی با متغیر نوع ارتباطات مجازی رابطه معنی دار از نوع مستقیم و مثبت وجود دارد. بر اساس مدل معادلات ساختاری، متغیر هوش اجتماعی با ضریب تاثیر 64/0 با متغیر نوع ارتباطات مجازی رابطه دارد.
چندصدایی در متن و ایجاد گفتمان های جدید: بررسی رمان طبل حلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
297 - 310
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از مفهوم چندصدایی باختین و ابهام روایی در رمان طبل حلبی اثر گونترگراس استفاده و امکان ایجاد گفتمان فراداستانی را ارزیابی نموده است. اگرچه نمی توانیم منکر حضور مؤلّف در اثر خویش باشیم، اما آنچه که در اینجا بیشتر مورد توجه است تعامل میان اظهارات چندصدایی است که در سخنان راوی غیر قابل باور داستان نمود یافته و به کمک مفاهیم باختینی کارنواله و چندآوایی قابل شناسایی هستند. در این مطالعه، به چگونگی و میزان جذب/نفوذ گفتمان «غیرخودی» در گفتمان «خودی» پرداخته شده و بدین ترتیب دنیایی را پیشنهاد نموده ایم که در آن اظهارات حاشیه ای قادر به تعامل با نیروهای مردسالارانه مرتبط با فرهنگ سلطه باشند. ما در اینجا ضمن بررسی رمان فوق نتیجه گرفتیم که پتانسیل نظم گریز و هنجارشکن هر متن روایی نه تنها از درهم تنیدگی کارنواله ی آن با فرهنگ مسلّط بلکه از توانایی آن در عبور از قیود فرهنگ سلطه و بازیابی پیوندهای هم زمانی و درزمانی خود با سایر فرهنگ ها، خاصّه مبانی فرهنگی خویش، حاصل شده است. در این الگو، هویت های غیرخودی با قدرت پدرسالارانه گفتمان دارند و در عین حال، اقلیم مستقلّ خویش را بر مبنای الزامات درونی و بیرونی خود خلق و تثبیت می نمایند. هر روایت گرچه به نویسنده آن تعلق دارد و حاوی جهان بینی اوست، امّا خواه ناخواه نشانه ها و تعابیری از گفتمان غیرخودی را نیز در خود دارد که در لایه های مختلف داستان قابل بحث و بررسی هستند. این ویژگی ها که از متن اقتباس می شوند، زمینه ساز ایجاد گفتمان های فراداستانی (فراتر از ظاهر آن روایت) هستند.
نظریه شبکه های نوآوری؛ رویکرد تحلیلی به روابط اجتماعی - اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مهمترین مفاهیمی که از دهه 1970 بر اساس فهم ساختارهای اقتصادی - اجتماعی ساخته شده نظریه شبکه های اجتماعی است. اگرچه علم شبکه به صورت یک پارادایم مفهومیِ قدرتمند در علم و مهندسی ظهور پیدا کرده، به نظر می رسد امروزه سازه ها و پدیده هایی نظیر شبکه های به هم پیوسته و تصادفی در گستره ای از ادبیات تحقیق شبکه های اجتماعی چندعاملی قرار دارند. این توجه بی سابقه به علم شبکه دو علت اصلی دارد: از یک طرف تعدد علوم بین رشته ای برای رسیدن به درکی عمیق از نقش تعاملاتِ بین عناصر در بازی قابلیت جمعی از سیستم های چندلایه، و ازطرف دیگر، پیشرفت فناوری و توانایی تجزیه شبکه در سیستم های پیچیده عامل بنیان. فرض اساسی در علم شبکه این است که در سطح سیستم، ساختار و صفات شبکه به صورت ویژگی های دینامیکی به نمایش گذاشته می شوند و نفوذ می یابند. در این تحقیق، با مروری بر ادبیات نظریه شبکه سازی و شبکه های اجتماعی، تلاش شده تا خاستگاه، ویژگی ها، الزامات و کارکردهای شبکه های نوآوری برای فهم نظام های اقتصادی - اجتماعی با رویکردی تحلیلی از برساخت اجتماعی رفتار فردی و سازمانی و روابط بازیگران تبیین شود. این فرایند در قالب نظریه شبکه های نوآوری مطرح شده است.