مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مجتمع مسکونی
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۸ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
111 - 131
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه سرمایه روان شناختی و تعامل اجتماعی در مجتمع های مسکونی با و بدون ویژگی کالبدی بود.
روش: روش تحقیق حاضر علی- مقایسه ای و جامعه آماری آن شامل 439 خانوار ساکن در 4 مجتمع مسکونی واقع در شهر رشت بود که از این میان، تعداد 186 خانوار در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری و تحلیل داده ها از پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز و پرسشنامه ادراک تعامل اجتماعی گلاس استفاده شد. جهت تحلیل داده ها شیوه های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیری) مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین ساکنان مجتمع های با و بدون ویژگی کالبدی ازنظر ابعاد سرمایه روان شناختی و تعامل اجتماعی تفاوت معنی داری وجود دارد. 8/11 و 3/43 درصد از واریانس مربوط به تفاوت بین دو گروه به ترتیب ناشی از متغیرهای سرمایه روان شناختی و تعامل اجتماعی می باشد. میانگین نمرات مؤلفه های خودکارآمدی، امیدواری و تعامل اجتماعی منفی، در ساکنان مجتمع های با ویژگی کالبدی نسبت به مجتمع های بدون ویژگی کالبدی بالاتر بود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان بیان کرد که ابعاد سرمایه روان شناختی و تعامل اجتماعی متأثر از ویژگی های محیط کالبدی مناسب است و از محیط کالبدی می توان به عنوان شاخص برای تبیین الگوی رفتاری مثبت و توسعه حالت روان شناسانه مثبت در ساکنان مجتمع های مسکونی استفاده کرد.
ارزیابی میزان رضایت مندی ساکنان از مجتمع های مسکن مهر مطالعه موردی: سایت مسکن مهر فاطمیه شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
13 - 26
حوزه های تخصصی:
پروژه مسکن مهر بزرگترین طرح ملی مسکن می باشد که به علت گستردگی طرح و نو بودن آن نیاز به بررسی نتایج حاصل از این تجربه احساس می شود. از این رو هدف اصلی این مقاله ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان از مجتمع های مسکن مهر فاطمیه شهر یزد می باشد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع پرسشنامه و مصاحبه با ساکنان می باشد. جامعه آماری این پژوهش ساکنان مسکن مهر فاطمیه و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 363 نفر برآورده شد که برای دقت بیشتر به 400 نفر افزایش یافت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS20 انجام شد. براساس یافته های توصیفی حاصل از آزمون کای اسکوئر بین متغیرهای مستقل از قبیل: جنسیت، اشتغال و وضعیت تأهل افراد با رضایتمندی از واحدهای مسکونی رابطه معنی داری وجود دارد و همچنین نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان می دهد که رابطه متغیر سن با رضایت از مجتمع مسکونی معنی دار و مثبت و رابطه متغیرهای تحصیلات و متوسط درآمد ماهیانه معنی دار و منفی می باشد. نتایج تحلیلی تحقیق حاکی از آن است که میزان رضایت مندی ساکنان از مجتمع مسکن مهر فاطمیه در حد متوسط (3.22 با میانه نظری 3) می باشد و ساکنان از شرایط اقتصادی (هزینه خرید و تسهیلات وام مسکن) مجتمع اظهار نارضایتی کردند. ساکنان محدوده مورد مطالعه، از معیارهای امنیت، روشنایی و تهویه و ویژگی های کالبدی مجتمع اظهار رضایت داشته و از سایر معیارهای پژوهش در حد متوسط رضایت داشته اند و در نهایت راهکارهایی برای بهبود طرح مسکن مهر و ارتقای تسهیلات و خدمات در محدوده مورد مطالعه ارائه شده است.
بررسی تأثیر اجتماع پذیری فضاهای عمومی بر پایداری اجتماعی مجتمع های مسکونی مطالعه موردی: مجتمع های مسکن مهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
43 - 56
حوزه های تخصصی:
مجتمع های مسکن مهر نشانه ای از معضل افزایش تراکم ساختمانی در شهرسازی امروز محسوب می شوند که دارای تبعات اجتماعی بسیاری هستند. مسائل انسانی و اجتماعی که در ساخت این مجتمع ها مغفول مانده، به واسطه محیط کالبدی قابل اصلاح و بهبود است. از این رو، هدف از تحقیق حاضر که به منظور ارتقای هویت و سرزندگی اجتماعی در ساختارهای معاصر شهری انجام یافته است، بررسی تأثیر فضاهای اجتماع پذیر بر پایداری اجتماعی مجتمع های مسکونی در نمونه های موردی یعنی سه مجتمع مسکن مهر اردبیل، نیایش، وحدت، و اندیشه است. فرضیه تحقیق این است که وجود فضاهای عمومی اجتماع پذیر در مجتمع های مسکونی مهر اردبیل با پایداری اجتماعی این مجتمع ها رابطه معنی داری دارد. روش تحقیق مقاله حاضر، روش ترکیبی کمی و کیفی، با استفاده از راهبردهای استدلال منطقی، تطبیقی و همبستگی است. پیمایش از طریق تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل محتوای مصاحبه ها و انجام مشاهدات صورت گرفته است. نتایج حاصل از آزمون داده ها مبین این موضوع است که وجود فضاهای اجتماع پذیر بر افزایش سطح پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی تأثیرگذار است؛ موضوعی که به وسیله مصاحبه ها و مشاهدات نیز تأیید گردید. از طریق انطباق داده های حاصل از تحلیل پرسشنامه ها، مصاحبه ها و مشاهدات، متغیرها و ویژگی های محیطی مرتبط با اجتماع پذیری فضاهای عمومی مجتمع های مسکونی استخراج و دسته بندی شد. در پایان اشاره می شود که راهکارهای ایجاد فضاهای اجتماع پذیر چون فضاهای سبز، فضاهای بازی کودکان، مراکز تجاری و مراکز فرهنگی، اندازه مناسب کالبدی _اجتماعی فضا، بهبود آسایش زیستی و تنوع بصری، نقش بسزایی در تأمین اجتماع پذیری فضاهای عمومی و از این رو ارتقای پایداری اجتماعی مجتمع های مسکونی دارند.
کیفیت محیطی موثر در حیات پذیری مجتمع های مسکونی مطالعه موردی: مجتمع مسکونی امام، چمران، آسمان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
55 - 68
حوزه های تخصصی:
مسکن از اساسی ترین نیازهای انسان است. کم توجهی به نیازهای چند بعدی انسان موجب کاهش کیفیت زندگی در آنها شده است. از این رو بررسی کیفیت محیطی برای افزایش حیات، با در نظر گرفتن جنبه های مختلف نیازهای انسان تأثیر عمیق بر حیات پذیری مجتمع مسکونی دارد. رویکرد حیات پذیری به دنبال مسئله پیوند مسکن با حیات انسان و نیازهای او از طریق توجه به کیفیت محیطی در مجتمع های مسکونی است. همچنین به دلیل تأثیر متقابل محیط مسکونی بر زندگی ساکنان، تعیین کیفیت محیطی مؤثر بر حیات پذیری ضروری است. با بررسی مراتب حیات انسان از دیدگاه اسلامی، مؤلفه های حیات پذیری در ارتباط با مؤلفه های مادی و ادراکی را می توان دسته بندی کرد. پژوهش حاضر با هدف افزایش حیات پذیری در مجتمع های مسکونی و با توجه به تأثیرات کیفیت محیطی، اجرا گردید. سه مجتمع مسکونی آسمان تبریز، شهید چمران و مجتمع امام(ره) به دلیل ساخت در دهه های متفاوت به عنوان نمونه های موردی انتخاب شدند. پژوهش از نوع میدانی با هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی_تحلیلی بوده است. برای گردآوری اطلاعات از روش های مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر تعیین گردید. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و تحلیل نمونه ها با روش SWOT انجام شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تحقیق کیفیت محیطی با توجه به نیازهای حیات انسان در حیات پذیری مجتمع های مسکونی مؤثر هستند. کیفیت محیطی در بر گیرنده مؤلفه های مادی(عوامل کالبدی ، زیست محیطی) و ادراکی( فرهنگی، روانی و اجتماعی) است و در نهایت مشخص شد که عوامل روانی تأثیر بیشتری در حیات پذیری مجتمع های مسکونی دارد.
تبیین جامعه شناختی سرمایه فرهنگی بر سازگاری اجتماعی (مورد شناسی: ساکنان مجتمع های مسکونی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
143 - 164
حوزه های تخصصی:
تغییر ساختار کاربری فضایی شهرها موجب تشدید مسائل اجتماعی ازجمله کاهش سازگاری اجتماعی در میان ساکنان مجتمع های مسکونی شهری شده است. به همین منظور در پژوهش حاضر، رابطه سرمایه فرهنگی با سازگاری اجتماعی در بین ساکنان مجتمع های مسکونی مناطق شهر اصفهان در سال 1398 با ترکیبی از نظریه های جامعه شناختی و روان شناختی مورد مطالعه قرار گرفت. پژوهش حاضر به روش پیمایشی و مصاحبه مشارکتی انجام شد و داده ها با ابزار پرسشنامه با پایایی و روایی مناسب، به شیوه نمونه گیری خوشه ای و تصادفی طبقه ای چندمرحله ای جمع آوری شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد و خانوارهای ساکن مجتمع های مسکونی شهر اصفهان می شود که حدود 1155800 نفر هستند و تعداد 385 نفر از ساکنان، مطابق با فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی، تحلیل مسیر و مدل معادله ساختاری و همچنین آزمون آنوا به کمک نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. براساس نتایج تحقیق، بین سرمایه فرهنگی و سازگاری اجتماعی ساکنان، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. بین میزان تحصیلات و سازگاری اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. کمترین میزان سازگاری اجتماعی در مقطع فوق لیسانس و بالاتر و بیشترین میزان سازگاری اجتماعی در مقطع سیکل و راهنمایی است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که بین طول مدت سکونت و وضعیت اشتغال با سازگاری اجتماعی تفاوت معناداری وجود ندارد.
بهبود فضاهای جمعی مسکونی در جهت ارتقا پایداری اجتماعی: راهکارها و تدابیر طراحی در مجتمع های مسکونی
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه توسعه پایدار در دهه های اخیر یکی از اساسی ترین دغدغه های معماران و شهرسازان می باشد و پایداری اجتماعی نیز از ارکان حصول به این مهم بوده و با نظر به اینکه مسکن نقشی تعیین کننده در شکل گیری فرهنگ و هویت جامعه را داراست و در عین حال افزایش سکونت در آپارتمان و اقامت در مجتمع های مسکونی، توجه به عوامل توسعه پایدار در مجتمع های مسکونی امری ضروری است. این پژوهش با مطالعه پژوهش های حاضر در زمینه پایداری اجتماعی در سطح شهری، محلی و در نهایت مجتمع مسکونی ابتدا سعی در بررسی تعاریف مختلف پایداری اجتماعی از دیدگاه صاحب نظران و استخراج عوامل موثر، این پژوهش ها را همگرا کرده و در نهایت به دنبال ارائه راهکارهای طراحی جهت افزایش پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی می باشد. سعی شده تا با روش تئوری مبنا و با توجه به کارکردهای مجتمع های مسکونی به ارایه راهکارهایی طراحی فضاهای جمعی در این محیط ها بپردازد. این راهکارها بر اساس شاخص های مکانی موثر بر ارتقاء پایداری اجتماعی در دو سطح راهبرد و تدبیر بررسی شده. مولفه های به دست آمده شامل امنیت، عدالت اجتماعی (مردمداری)، فعالیت پذیری (سرزندگی)، هویت مندی، انسجام فضایی کالبدی می باشد.
تأثیر امنیت بر اجتماع پذیری فضاهای باز مجتمع های مسکونی در منطقه 2 شهر ایلام
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۸
۱۰۱-۱۱۶
حوزه های تخصصی:
زندگی آپارتمان نشینی در قرن حاضر به یک مسئله اجتناب ناپذیر تبدیل شده است. ساکنان این فضاها به دلیل مساحت کم واحدهای مسکونی خود، نیاز به استفاده از فضای باز را بیشتر حس می کنند. در این فضاها توجه به مراجعه ی افراد و استفاده از آن ضرورت توجه به عوامل اجتماعی را پررنگ تر می نماید. ایجاد عوامل موثر بر اجتماع پذیری در طراحی این فضاها باعث افزایش مراجعه ی افراد می گردد. امنیت یکی از عواملی است که بر حضور یافتن و ماندن افراد در یک مکان موثر است. با توجه به اینکه در شهر ایلام سرانه فضای باز عمومی کم می باشد و افزایش این سرانه در داخل شهر امکان پذیر نیست زیرا در طرح تفصیلی این شهر فضای باز عمومی در نظر گرفته نشده، بنابراین افزایش سرانه ی فضای باز نیمه عمومی و خصوصی از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد. نگارندگان با استفاده از مطالعه ی اسناد و مدارک کتابخانه ای و روش تحقیق توصیفی-پیمایشی، به طرح و توزیع پرسشنامه 18 سوالی، بصورت تصادفی در بین 150 نفر از ساکنان مسکن مهر 900 واحدی مشاغل آزاد، در محله ی جانبازان شهر ایلام، با هدف بررسی تاثیر عوامل موثر بر اجتماع پذیری در فضای باز مجتمع های مسکونی پرداخته و نتایج حاصل از تحلیل پرسشنامه توسط نرم افزارهای"اس.پی.اس.اس" و آموس نشان می دهد که با افزایش امنیت در فضای باز مجتمع های مسکونی، امکان حضور ساکنین در آن بیشتر شده و در نتیجه اجتماع پذیری افزایش می یابد. عوامل کالبدی افزایش امنیت نظیر محصوریت، عدم حضور افراد غیرساکن، کف سازی و مبلمان مناسب، نورپردازی مناسب شبانه.
سنجش میزان رضایت مندی ساکنان از کیفیت سکونتی مسکن مهر در شهر همدان
حوزه های تخصصی:
پروژه مسکن مهر، مهم ترین سیاست دولت نهم و دهم درزمینه مسکن برای اقشار کم درآمد است که به علت هزینه های زیاد طرح و تازه بودن آن نیاز به بررسی نتایج حاصل از این تجربه احساس می شود. ازاین رو هدف اصلی این تحقیق سنجش میزان رضایت مندی ساکنان از کیفیت محیط سکونتی در دو بخش کلان (محیط شهری) و خرد (محیط مسکونی) مسکن مهر مشاغل آزادشهر همدان است. روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع 214 عدد پرسشنامه است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss21 انجام شد. نتایج تحلیلی تحقیق حاکی از آن است که رضایت از مجتمع های مسکونی بالاتر از میانگین و در سطح متوسط، رضایت از واحدهای مسکونی بالاتر از میانگین و در سطح تقریباً متوسط قرار دارد؛ اما مردم از کیفیت خدمات و تسهیلات فضای باز محیط سکونتی و دسترسی و نزدیکی به مراکز شهری و حمل ونقل محیط شهری تقریباً ناراضی هستند. درمجموع ساکنان محدوده موردمطالعه، از کیفیت محیط مسکونی (واحد مسکونی، مجتمع مسکونی، فضای باز) و کیفیت محیط شهری (دسترسی و حمل ونقل عمومی) رضایت کافی ندارند. از طرفی بین سن و جنس با رضایتمندی مسکن مهر رابطه معناداری وجود ندارد اما بین درآمد و رضایت مندی پاسخگویان از مسکن مهر رابطه متوسط و از نوع شدت مثبت وجود دارد امنیت محیط مسکونی و عوامل اقتصادی بالاترین و تعداد اتاق ها پایین ترین اهمیت را از دید ساکنان داشتند.
تأثیر فضای محیطی منظر در مجتمع های مسکونی بر افسردگی زنان (مطالعه موردی مجتمع مسکونی خاتون و چوگان شیراز)
حوزه های تخصصی:
با توجه به وضعیت زیست محیطی کنونی شهرها و نیز عنایت به آینده شهر و شتاب روند شهرنشینی در ایران تجدید نظر در شیوه های طراحی مجتمع های مسکونی بسیار ضروری به نظر می رسد. در شهرهای مملو از جمعیت آینده زندگی آپارتمان نشینی رواج بیشتری خواهد یافت و تعداد کسانی که ساعات آزاد خود رادر حیاط، کنار حوض و باغچه مورد علاقه خود می گذارنند، به سرعت رو به کاهش خواهد نهاد. از طرفی رشد فزاینده بیماری های روانی در جوامع شهری و مدرن، لذا با استفاده از فضاهای سبز در طراحی مناطق و مجتمع های مسکونی، می توان افسردگی را کنترل نمود. تحقیق حاضر با هدف تأثیر فضای باز محیطی بر افسردگی ساکنان بر روی 669 نفر از ساکنان دو مجتمع مسکونی خاتون و چوگان شیراز صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که وضعیت افسردگی در میان ساکنان دو مجتمع تفاوت معنی داری را نشان می دهد. یافته های نشان می دهد مجموع فضای باز محیطی بر نمره افسردگی ساکنان محلات مسکونی خاتون و چوگان اثرگذار بوده است. متغیرهای فضای باز محیطی شامل کیفیت فضای سبز، تنوع فضایی، وجود فضاهای اجتماعی، چشم انداز به محوطه، تنوع کفسازی، کیفیت رنگ و نور و تناسبات فضایی اثر مثبت معناداری بر کاهش نمره افسردگی در میان ساکنان محلات مسکونی خاتون و چوگان دارد.
بررسی شاخصه های موثر بر هویت مکان در مسکن اجتماعی نمونه موردی: (مسکن مهر گلها، همدان)
حوزه های تخصصی:
از پیشنهادات اخیر دولت در راستای دستیابی به هدف تأمین مسکن در توان مالی خانوارها، پروژه مسکن اجتماعی برای اقشار کم درآمد است و از نکات مهم در این مساکن توجه به کیفیت مساکن تولیدی در برابر سرعت بالای این ساخت و سازها است و ممکن است کشور را در آینده با مشکلاتی پیچیده و بعضاً غیرقابل حل همچون بافت فرسوده شهری و حاشیه نشینی روبرو کند. هویت مندی و اقدام برای تقویت آن یکی از موضوعات مهم است که توجه به آن، بهبودبخش بسیاری از مشکلات پیشروی این مساکن باشد. بنابراین این مقاله با هدف ارتقای هویت مندی مساکن برای اقشار کم درآمد و انتخاب مسکن مهر گلها در همدان به عنوان نمونه موردی و با رویکردی کاربردی و دیدگاهی فرآیندگرا انجام شد. فنون مورد استفاده در گردآوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش، مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، مشاهده و پرسشنامه بود که در میان 100نفر جامعه نمونه توزیع شد. یافته های کلی پژوهش نشان می دهد؛ تاثیر متغیرهای "کالبدی-فضایی"، "عملکردی-ساختاری"، "دسترسی به خدمات شهری"، "مردم و روابط اجتماعی" و "حس تعلق" در نمونه ی مورد مطالعه با 95 درصد اطمینان تایید می شود و این متغیرها تاثیر معناداری بر ارتقا هویت مکان دارند.
ارزیابی تأثیر فضای عمومی بر ارتقا تعاملات اجتماعی در مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: شهر لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد فزاینده جمعیت و کمبود زمین های بدون معارض، الگوی تولید مسکن در شهرها تغییر کرده است و در قالب مجتمع های مسکونی گسترش یافته که موجب کاهش تعاملات اجتماعی ساکنین شده است. فضای عمومی یک مجتمع مسکونی اگر از طراحی مناسب برخوردار باشد، می تواند به عرصه هایی برای تعامل ساکنین مبدل گردد. روش تحقیق به صورت ترکیبی بوده. در انجام این پژوهش ابتدا به جمع آوری پیشینه تحقیق درباره فضاهای عمومی مجتمع های مسکونی و تعاملات اجتماعی در آن پرداخته شد. با توجه به متغیرهای استخراجی از پیشینه تحقیق فرضیه ها نوشته شدند. برای متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق، معیارها و زیرمعیارها مشخص گردید. سپس هر زیرمعیار بر روی معیار جهت سنجش فرضیه ها و تعاملات اجتماعی پرسیده شد و به این ترتیب سوال های پرسشنامه جهت آزمون spss و plsمشخص گردیدند. حجم نمونه 398 نفر محاسبه گردید. پرسشنامه ها در شهر لاهیجان(محل قرارگیری سایت) توزیع شدند و تحلیل فضای مجتمع مسکونی و سایت از طریق نرم افزار SPACE SYNTAXو DEPTH MAP صورت گرفت. نتایج نشان دادند پارامترها(تنوع، خوانایی، چارچوب فیزیکی، قابلیت زیست محیطی، ایمنی، تسهیلات) در ناحیه قبول فرضیه تحقیق و تاثیر مثبت بر ارتقاء تعاملات اجتماعی ساکنین داشتند که معیار ایمنی بیشترین تاثیر را داشت. و برخی دیگر(عناصر کالبدی و سلسله مراتب) در ناحیه رد فرضیه تحقیق برآورد شد. و طبق داده ها راهکارهای طراحی بیان شد. براساس تحلیل های صورت گرفته با روش چیدمان فضایی(space syntax) و نرم افزار UCL DEPTH MAP دریافتیم این فضای شهری از دسترسی، امنیت و خوانایی مناسبی برخوردار بود و از آنجایی که خوانا بودن، لزوم وجود امنیت و داشتن دسترسی های مناسب از معیارهای لازم برای برقراری تعاملات اجتماعی بیشتر بود، نتیجه گرفتیم که سایت برای طراحی مجتمع مسکونی با رویکرد افزایش تعاملات به درستی مکان یابی شده بود. و همچنین با تحلیل های صورت گرفته برای پلان های مجتمع مسکونی دریافتیم که مجتمع به کمک فضاهای عمومی خود، مکانی مناسب برای برقراری تعاملات اجتماعی مهیا ساخت.
نقش طرح معماری در ارتقای کیفیت زندگی مجتمع های مسکونی شهرهای جدید ایران(مطالعه موردی سه شهر اندیشه، پردیس، پرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۳
۱۵۷-۱۷۱
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با باور براین که داعیه هر اثر معماری ارتقا کیفیت زندگی ساکنین است، به بررسی مولفه های طراحی در ارتقاء کیفیت زندگی می پردازد. در این تحقیق مفهوم کیفیت از طریق سنجش میزان رضایت ساکنین در مجتمع های مسکونی سه شهر جدید اطراف تهران (اندیشه، پردیس و پرند) بررسی شده است. در این راستا شاخص های عینی و ذهنی تحقیق تعیین شدند و مدل پژوهش طراحی شد. جهت سنجش مدل پیشنهادی 38۵ پرسش نامه در اختیار ساکنین قرار گرفت. پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی (CFA) و نرم افزار AMOS انجام گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد ساکنین از شاخص های عینی طراحی مسکن که مربوط به کالبد و عملکرد فضاهای سکونتی است، رضایت نسبی دارند. بیشترین رضایت مربوط به جانمایی و نورگیری فضاهای نشیمن و اتاق های خواب بوده و بیشترین نارضایتی مربوط به مساحت آشپزخانه است. در مورد شاخص های عینی طراحی محله (بلوک ها) بیشترین رضایت در مورد ابعاد و جانمایی فضاهای ارتباطی و مشترک بوده و بیشترین نارضایتی ساکنین در مورد طراحی محوطه نظیر فضای سبز و نحوه دسترسی به پارکینگ ها ابراز شده است. در مورد شاخص های ذهنی، امنیت مهمترین عامل رضایت تعیین شد. روابط اجتماعی ساکنین با یکدیگر ضعیف بوده واکثر ساکنین حس تعلق به مکان را ندارند.
تبین عوامل موثر محیطی در ایجاد حس امنیت اجتماعی در مجتمع های مسکونی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به گسترش شهرها و مجتمع های مسکونی نیاز به امنیت به یک ساختمان دارای اهمیت بسیاری است در تحقیقات علوم انسانی و به خصوص معماری تبدیل شده است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل موثر امنیت محیطی در مجتمع های مسکونی صورت گرفت جامعه پژوهش حاضر بیش از 3000 نفر است که با توجه به فرمول کوکران بیش از تعدا 341 نفر از آن ها به عنوان نمونه پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته اند که از طریق پرسشنامه محقق ساخت و توزیع آن پرسشنامه، داده ها با استفاده از نرم افزار Spss در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند در این پژوهش از آزمون خی دو، کولموگراف- اسمیرنف و همچنین آزمون هبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و نتایج تحلیل نشان می دهد که 5 عامل اصلی بر امنیت محیطی و کاهش جرم در مجتمع های مسکونی تاثیر به سزایی دارند. این 5 عامل عبارتند از امنیت فیزیکی، نظارت، ترس از جرم، قلمروپایی، مدیریت و نگهداری که بعد از مقایسه میانگین به ترتیب نظارت با 3.61، امنیت فیزیکی با 3.23، قلمروپایی با 2.84، ترس از جرم 2.83و مدیریت و نگهداری با 2.50 دارای بیشترین تاثیر و امتیاز از دید پاسخ دهندگان دارد.
طراحی مجموعه مسکونی با رویکرد ارتقاء امنیت (نمونه موردی: شهرک مسکونی نفت اهواز)
حوزه های تخصصی:
امروزه با بحران شهرنشینی در بسیاری از نقاط جهان روبرو هستیم. تامین امنیت و ایجاد شهرهای امن در اولویت برنامه های توسعه قرار گرفته است. از نیازهای مهم در جامعه، می توان امنیت را نام برد که به دلیل افزایش جمعیت و نیاز به مجموعه های مسکونی در شهرها، ایجاد امنیت نقش مهمی را در رضایتمندی و آسایش افراد در زندگی شان ایفا خواهد نمود. با توجه به روند توسعه کشور و نیاز روزافزون به مسکن، طراحی و ساخت مسکن پایدار از ضروریات اجتناب ناپذیر می باشد. یکی از عامل های داشتن مسکن پایدار، وجود سطح امنیت مطلوب در فضای مسکونی است. در طراحی، رویکرد CPTED یکی از کارآمدترین رویکردها در مبحث افزایش امنیت است. از این رو، هدف این پژوهش، طراحی مجموعه مسکونی با رویکرد ارتقاء امنیت فضای مسکونی به وسیله بندهایی که منتج به ارتقاء امنیت فضای مسکونی می شود، می پردازد که در نظرگرفتن آن ها در طراحی می تواند به افزایش امنیت مجتمع های مسکونی منتهی شود.پژوهش حاضر دارای ماهیت کاربردی به روش توصیفی-تحلیلی،از نظر رویکرد کمی-کیفی،روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای و میدانی است و از ابزار پژوهش به وسیله پرسشنامه انجام گرفته و برای تحلیل دستاوردهای پرسشنامه از نرم افزار spss بهره نموده و در فرجام با استفاده از آزمون t-test در spss فرضیه های پژوهش را مورد کاوش قرار داده و درستی و نادرستی آن ها را تفحص می نمایم.از پژوهش انجام شده این برآیند حاصل گشته است که با رعایت راهکارهایی همچون تقویت احساس تعلق به محله،همبستگی میان ساکنان،از بین بردن بستر رفتارهای مجرمانه،نورپردازی و تامین روشنایی محله در شب، فراهم بودن شرایط ایمنی و... می توان باعث فزونی امنیت شهروندان و میزان رضایتمندی سکونتی آنان شد.
ارزیابی نقش فضای باز مجتمع های مسکونی بر ایجاد حس امنیت ساکنین با تاکید بر رویکرد CPTED (نمونه موردی: مسکن مهر رشت)
حوزه های تخصصی:
امنیت به عنوان یکی از شاخص های مهم کیفیت زندگی شهری و به عنوان عاملی روانی موثر بر کشش و جذابیت فضای عمومی مورد توجه می باشد. مسکن به عنوان یک عنصر تعیین کننده در سازمان اجتماعی، در شکل گیری هویت فردی، امنیت، روابط اجتماعی و اهداف جمعی افراد نقش مؤثّری دارد. با توجه به تحولات اقتصادی و فرهنگی - اجتماعی معاصر و هم چنین افزایش سرعت شهرنشینی، ایجاد مسکن در قالب مجتمع های مسکونی در راستای پاسخ گویی به نیاز طبقات مختلف مردم از مهم ترین چالش های کشورهای کمتر توسعه یافته از جمله ایران است. در همین راستا و به دلیل کمبود مسکن و گرانی آن جهت تامین مسکن اقشار آسیب پذیر مجتمع هایی در قالب مسکن مهر شکل گرفتند. نادیده گرفتن ابعاد اجتماعی و توجه به جنبه های اقتصادی در مسکن مهر موجب شکل گیری توده های از ساختمان های بی روح و عاری از سرزندگی شده است. یکی از اهداف این تحقیق بررسی مولفه های ادراکی و کالبدی موثر بر امنیت ساکنین در فضاهای باز مجتمع های مسکونی با تاکید بر رویکرد CPTED می باشد. این پژوهش از نوع تحقیق کمی و به روش توصیفی - تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و پرسشنامه صورت گرفته و تحلیل ها به کمک نرم افزار SPSS انجام شده است. مولفه های موثر بر ایجاد امنیت به 2 عامل کالبدی و روانشناختی- ادراکی دسته بندی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که به طور میانگین ساکنان از امنیت مجموعه مسکن مهر رشت با توجه به مولفه های ادراکی- روانشناختی رضایت متوسط و از مولفه های کالبدی (روشنایی شبانه-رویت پذیری-کنترل ورودی ها-تفکیک مسیرها-کیفیت بصری-خدمات رسانی و...) رضایت کمی داشته اند. در نتیجه میان شاخص های فضای باز و امنیت رابطه مستقیمی وجود دارد. بنابراین، نیاز به بازنگری و توجه ویژه به امنیت فضای باز مجتمع های مسکونی امروزی به عنوان حیاط مشترک و جمعی، در راستای افزایش کیفیت زندگی و ایجاد حس سرزندگی ضروری می باشد. در همین راستا پیشنهاداتی جهت ارتقا امنیت مجموعه نیز طی جدولی ارائه شده است.
بررسی مولفه های تاثیر گذار بر اجتماع پذیری مجتمع های مسکونی با رویکرد حفظ خلوت ( نمونه مورد مطالعه: مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
91 - 106
حوزه های تخصصی:
در مجموعه های مسکونی ، تأمین خلوت در دو بعد اصلی خود (یعنی حفظ حریم خانوادگی و حریم خصوصی) به عنوان مؤلفه های مؤثر در تأمین امنیت و آرامش ساکنان، در اولویت قرار دارد. در حقیقت نگرش افراد به خلوت، بخشی از فرایند اجتماعی شدن آنهاست و به منظور تثبیت روابط اجتماعی باید به خلوت افراد و گروه ها در عرصه عمومی توجه شود. ایجاد تعادل میان خلوت و تعامل اجتماعی امری ضروری است و باید با توجه به ارزش های فرهنگی هر جامعه ای بررسی شود. هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی شاخص های تأثیر گذار خلوت بر تعاملات اجتماعی در مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد است. روش انجام پژوهش "توصیفی_تحلیلی" است و برای شناسایی مؤلفه های خلوت مؤثر بر تعاملات اجتماعی از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر ساکنان مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد است. حجم نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 322 نفر است. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده گردید. برای بررسی مدل پژوهش و ارزیابی اعتبار پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی، برای مقایسه میانگین ها از آزمون تی تک نمونه ای و برای رتبه بندی مؤلفه ها از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه های قلمروخواهی مانند فواصل میان فردی، مشخصات فیزیکی، قلمروهای فضایی و حریم سمعی و بصری به عنوان متغیرهای تأثیر گذار بر تعاملات اجتماعی در مجتمع مسکونی ششصد دستگاه با رویکردی به حفظ خلوت هستند. یافته های آزمون تی تک نمونه جامعه آماری نشان داد میانگین تمامی مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها بالاتر از مقدار متوسط به دست آمده و تمامی مؤلفه ها و شاخص های تعیین شده دارای تأثیر نسبتاً زیادی بر تعاملات اجتماعی هستند(05/0>p). میانگین مؤلفه فواصل میان فردی برابر با 4.48، مرز و قلمرو برابر با 4.38، مشخصات کالبدی برابر با 4.12 و حریم سمعی بصری برابر با 4.06 هستند. نتایج آزمون رتبه بندی فریدمن همچنین نشان داد که مؤلفه های مرز و قلمرو و فواصل میان فردی دارای بیشترین میانگین رتبه و در نتیجه بیشترین تأثیر را بر تعاملات اجتماعی دارند . همچنین در میان زیرمؤلفه ها، انعطاف پذیری کالبدی، همگنی اجتماعی و انعطاف پذیری میان فردی دارای بالاترین میانگین رتبه و بیشترین تأثیر بر تعاملات اجتماعی هستند.
نقش کالبد مجتمع های مسکونی در حیات پذیری اجتماعی (مطالعه موردی: مجتمع مسکونی امام (ره)، چمران و آسمان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که رفتار انسان تحت تأثیر محیط زندگی اش شکل می گیرد، افراد در صورت شناخت ناکافی و راه کارهای نامناسب در راستای تأمین مسکن با مشکلات پیچیده ای روبرو می شوند که یکی از این مشکلات کاهش تعاملات اجتماعی در مجموعه های مسکونی است. عوامل اجتماعی یکی از مؤلفه های تأثیرگذار بر حیات پذیری مجتمع های مسکونی می باشد. سؤال این پژوهش عبارت است از اینکه کالبد معماری چگونه در تحقق حیات پذیری اجتماعی مجتمع های مسکونی مؤثر است. برای پاسخ به این سؤال سه مجتمع مسکونی آسمان تبریز، شهید چمران و مجتمع امام (ره) به عنوان نمونه های موردی انتخاب شده اند. نوع تحقیق حاضر کمی-کیفی می باشد و با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. شیوه گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای- میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) وحجم جامعه آماری پرسشنامه 300 نفر برآورد شده که برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران و اطلاعات با نرم افزار Spss نسخه 20 تحلیل شده است. در این پژوهش به بررسی و تحلیل مؤلفه ها و چگونگی رابطه آن ها با یکدیگر و تأثیر آن بر حیات پذیری مجتمع های مسکونی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از این است که مؤلفه های سرمایه اجتماعی و امنیت در حیات پذیری مجتمع های مسکونی تأثیر دارند؛ و درنهایت کالبد معماری مجتمع های مسکونی در حیات پذیری اجتماعی مؤثر است.
بررسی میزان رضایتمندی شهروندان از عناصر شکل دهنده ی تعلق خاطر (مطالعه موردی: شهر رشت شهرک مسکونی گلها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در راستای ساخت و ساز شهرک ها نکته ی قابل توجه، عدم وجود تعلق خاطر می باشد که با معیارهایی از جمله عدم جذابیت های محیطی و کیفیات بصری، عدم خوانایی، امنیت و غیره خود را نشان می دهد. این عوامل بر ارتباط افراد با محیط پیرامونشان و به طبع رضایتمندی آن ها تأثیرگذار خواهند بود. شهرک گلها، با مشکلات متعددی از جمله عدم وجود فضایی برای تجمع، نبود نگهبانی و سردرگمی فضایی، نامتناسب بودن ساختار ظاهری بناهای جدید احداث شده نسبت به بناهای قبلی و مهم تر از همه وجود زمین های خالی و بلااستفاده روبه رو است. روش تحقیق به کارگرفته شده در این پژوهش، ترکیبی شامل مجموعه ای از روش های توصیفی- تحلیلی می باشد. گردآوری اطلاعات به شیوه ی میدانی و اسنادی صورت گرفته است. نمونه ی آماری تحقیق، بر اساس جمعیت شهر رشت، 384 نفر محاسبه گردید. با توزیع420 پرسشنامه به دلیل عدم بازگشت، در نهایت 386 پرسشنامه صحیح پاسخ داده شد. تحلیل پرسشنامه ها توسط نرم افزار SPSS انجام گرفت. سنجش میزان انتخاب، نفوذپذیری و خوانایی نیز با روش space syntax و تحلیل هم پیوندی و اتصالات، در مسیر مجاور شهرک گلها صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که تأثیرگذاری معیارهایی چون خوانایی، امنیت و نفوذپذیری در حد متوسط است. تناسبات بصری، عملکرد عناصر و دسترسی، تأثیر زیادی بر افزایش رضایتمندی ساکنین دارند. در نتیجه به کارگیری الگوهای معمارانه، در نظرگرفتن فضاهای مکث و حرکت، ایجاد کاربری های مدیریتی، جلوگیری از انبوه سازی و احداث پارک درون محوطه از جمله راهکارهایی به منظور ایجاد تعلق خاطر در راستای افزایش رضایتمندی می باشند.
تحلیل کیفیت سکونت براساس گونه بندی مجتمع های مسکونی (نمونه پژوهش: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
167 - 192
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: افزایش روزافزون جمعیت شهری و نیاز به مسکن موجب جایگزینی مساکن چندخانواری نظیر مجتمع های مسکونی با مساکن تک خانواری شده است. در این میان مسائلی چون بورس بازی زمین و رانت خواری، اولویت دادن به سهم کاربری های انتفاعی نسبت به سهم کاربری های غیرانتفاعی، نارسایی نظام برنامه ریزی، دوگانگی اقتصادی و قطب های رشد، کمبود زمین و افزایش قیمت زمین باعث کاهش کیفیت سکونت گردیده است. هدف: سنجش کیفیت سکونت براساس گونه بندی مجتمع های مسکونی شهر تبریز می باشد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی به شیوه آمیخته می باشد، همچنین برای گردآوری داده های پژوهش از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) استفاده شده است؛ به طوری که داده های کمی با پرسش نامه پژوهشگرساخته گردآوری شد و برای تحلیل های پژوهش نیز از آزمون های آماری میانگین یک طرفه و رگرسیون استفاده شده است. جمعیت ساکن در مجتمع های مسکونی فاتح (گونه محیطی؛ منطقه دو)، پردیس (گونه خطی؛ منطقه یک)، فجر (گونه پراکنده؛ منطقه سه)، چمران (گونه محیطی؛ منطقه چهار)، گلپارک (گونه خطی؛ منطقه یک)، ستارخان (گونه پراکنده؛ منطقه چهار)، زمرد (گونه متمرکز؛ منطقه سه)، ایرداک (گونه ابربلوک؛ منطقه یک)، طاووس (گونه ابربلوک؛ منطقه چهار) و سپیدار (گونه متمرکز؛ منطقه سه)، 13873 ( نفر) و با استناد به رابطه کوکران باسطح اطمینان 95 درصد و میزان دقت 7 درصد، حجم نمونه حدود 150 نفر برآورد شد. نتایج: تحلیل مدل مسیر نشان داد که میزان تاثیر گونه متمرکز بر کیفیت سکونت بیشتر از سایر گونه ها می باشد. با توجه به ضرایب بتا کیفیت زمینه ای در گونه محیطی، کیفیت اجتماعی در گونه خطی و گونه پراکنده، کیفیت عملکردی در گونه ابربلوک و کیفیت کالبدی در گونه متمرکز بیشترین میزان تاثیر را بر کیفیت مجتمع های مسکونی دارند و نیز میزان رضایتمندی از کیفیت واحدهای مسکونی در گونه ابربلوک بیشتر از سایر گونه ها می باشد که لزوم توجه به آن ها از سوی مسئولین بسیار مهم جلوه می نماید.
ارزیابی معماری تاثیرگذار بر ارتقای تعاملات انسانی مبتنی بر جغرافیای زیستی (نمونه موردی: مجتمع های مسکونی منتخب شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش فرصت های تعامل اجتماعی یکی از موارد ضروری نیازهای روانشناختی می باشد که عدم توجه به این مهم زندگی فردی و اجتماعی انسان را با مشکلاتی مواجه می سازد. افزایش مجتمع های مسکونی در قرن حاضر که در پی افزایش جمعیت در ایران رخ داده، به یک مسئله اجتناب ناپذیر تبدیل شده است. مورد غفلت قرار گرفتن نیازهای روانی در طراحی مجتمع های مسکونی امروزی و صرفا تامین نیازهای فیزیکی منجر به ناهنجاری های اجتماعی می شود. در این پژوهش تلاش خواهد شد تا افزایش تعاملات ساکنین در فضای باز مجتمع ها بررسی شود. به عبارتی دیگر، پژوهش حاضر بر آن است با جستجوی رابطه میان ویژگی های کالبدی، معنایی و عملکردی فضای باز مجموعه مسکونی و تعاملات اجتماعی میان ساکنین، با استخراج احکام تاثیرگذار بر این فاکتور در جهت ارتقاء تعاملات سرشار از رضایت و سرزندگی سبب بهبود روابط همسایگی گردد. بنابراین به منظور دستیابی به ویژگی های معماری تاثیرگذار بر تعاملات اجتماعی، با پرداختن به چگونگی تعامل انسان و فضا، مفاهیم و مبانی نظری استخراج و ساختار پژوهش از حوزه های روانشناسی-اجتماعی و معماری حاصل گردید. سپس داده ها جمع آوری شدند تا بر اساس آن رابطه بین متغیرها برای آزمون فرضیه های تحقیق بررسی شود. در نهایت نتایج بیانگر این است که هر سه عامل بر میزان تعاملات اجتماعی تاثیر معنی داری دارد و عوامل کالبدی و عملکردی به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را داشتند.