مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
پهلوی
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۳ شماره ۷۷
71 - 106
هویت ملی اصلی ترین عامل در انسجام اجتماعی و وفاق ملی در هر جامعه تلقی می شود. هر اندازه یک ملت از هویت محکم تر و منسجم تری برخوردار باشد، به همان اندازه در تحکیم پایه های همبستگی و وفاق اجتماعی موفق تر خواهد بود. عناصر هویت ایرانی از زمان مشروطه تاکنون از سه عنصر تمدن ایران باستان، تمدن اسلامی و تمدن مدرن تشکیل شده است. چیزی که در نگاه موشکافانه به تاریخ معاصر ایران مشخص می شود افراط و تفریط در به کارگیری عوامل هویت ساز سه گانه فوق توسط دولت ها بوده است. به طوری که هیچ گاه شاهد همزیستی مسالمت آمیز عوامل سه گانه در عرصه هویت سازی نبوده ایم. معمولاً دولت ها با به کارگیری یکی از این عناصر به تضعیف دیگر عناصر هویت ساز پرداخته و با رویکردی خصمانه آنها را «دیگری هویت» خود قلمداد می کنند. سئوال مقاله حاضر این است که نوع سیاست هویت از سوی قدرت سیاسی حاکم چه تأثیری بر ساختار احتمالی قدرت سیاسی آینده خواهد داشت؟ این مقاله با اتخاذ رویکردی تحلیلی به تاریخ معاصر ایران در پی آن است که در وهله اول به تأیید وجود این افراط وتفریط در سیاستگذاری از سوی دولت ها در رابطه با این عوامل سه گانه پرداخته و نشان دهد که این عدم تعادل در اعمال عوامل هویت ساز، منجر به بی ثباتی در هویت ملی شده است و در درجه دوم به دنبال تأکید بر این نکته است که نوع سیاست هویت از سوی قدرت سیاسی حاکم تصویر احتمالی قدرت سیاسی آینده را شکل می دهد. راه دستیابی به یک وضعیت باثبات، در کنار نهادن نگاه های کاهش گرایانه و ذاتگرایانه به هویت و در به کارگیری توأمان همه عوامل هویتی و رسیدن به یک اجماع است. به طوری که بتواند همه سلائق مشروع و قابل قبول جامعه را پوشش دهد.
بررسی دیدگاه ها و عملکرد سید حسن تقی زاده در قبال سیاست های قومی در ایران (عصر پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سید حسن تقی زاده از فعالان و کنشگران سیاسی عصر مشروطیت و از رجال و کارگزاران سیاسی و شخصیت های علمی- ادبی دوران پهلوی بوده و به همین دلیل دیدگاه ها، نظرات و کنش های وی در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی، از جمله عرصه برخورد با قومیت ها حائز اهمیت فراوانی است. در پژوهش حاضر رویکرد تقی زاده در قبال سیاست های قومی مورد کاوش قرار گرفته است. در پاسخ به پرسش چگونگی مواجهه تقی زاده با سیاست های قومی در ایران عصر پهلوی، مدعای اصلی نگارندگان مقاله این است که وی با وجود آنکه کارگزار سیستمی به شمار می آمد که سیاست های قومی همانندساز اجباری را اجرا می کرد، اما خود معتقد به نوع مسالمت آمیز آن بوده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که تعلق خاطر تقی زاده به مفاهیمی چون وطن پرستی، وحدت ملی و فرهنگی و عدم تشتت و همچنین دموکراسی، آزادی، اعتدال و تساهل، هدایتگر وی به سمت پذیرش همانندسازی قومی مسالمت آمیز بوده است. این رویکرد به ویژه در دیدگاه ها و کنش های تقی زاده در قبال گرایش های قوم گرایانه، سیاست های زبانی و نحوه مواجهه با ایلات و عشایر کاملاً نمایان است. این مقاله براساس نظریه همانندسازی «گوردون» که همانندسازی را در دو بُعد ساختاری و فرهنگی در جوامع چندقومیتی تحلیل می کند و با رویکرد توصیفی-تحلیلی براساس داده های جمع آوری شده از منابع مکتوب چون کتاب ها، مقالات، اسناد تاریخی و سایر منابع انتشاریافته به رشته تحریر است.
بررسی نقش دولت مدرن بر قوم گرایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۴
۱۰۷-۱۲۰
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با پذیرش تنوع و کثرت قومی جامعه ی ایرانی به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه ایجاد دولت مدرن پهلوی اول و سیاست های مبتنی بر مدرنیزاسیون موجب تشدید قوم گرایی در ایران شد. منش تحقیرآمیز و گرایش های خشن همگن سازی قومی نه تنها منجر به ساخت جامعه ی مدنی و انسجام ملی در ایران نگردید بلکه موجبات نارضایتی اقوام ایرانی را فراهم آورد. دولت پهلوی اول، نخستین دولتی بود که بر اساس اندیشه های ناسیونالیستی به دنبال ایجاد هویت ملی واحد برآمد و نه تنها نتوانست هویت ملی منسجمی ایجاد کند، بلکه با تلقی ناصحیح از ناسیونالیسم و مدرنیزاسیون روندی معکوس را پیمود و بذر تنش های قومی را در ادوار و بغرنج های سیاسی فراهم ساخت.
بازنمایی شخصیت شیخ فضل الله نوری در تاریخ نگاری گفتمان اسلام گرای دوره جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
91-108
حوزه های تخصصی:
شیخ فضل الله نوری در تاریخ نگاری گفتمان مشروطه خواه به عنوان شخصیتی منفی بازنمایی شد که در آغاز به طرفداری از مشروطه پرداخت اما در نهایت اختلافاتش با دو رهبر روحانی دیگر مشروطه خواه، سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی، موجب شد به صف مخالفان مشروطه و طرفداران استبداد بپیوندد و به همکاری با محمدعلی شاه بپردازد، امری که از یک سو باعث دلگرمی شاه در کشتار و سرکوب مشروطه خواهان و از دیگر سو باعث محاکمه و اعدام شیخ شد. اما در دوره جمهوری اسلامی در تقابل با این بازنمایی، بازنمایی های دیگری ارائه گردید. مساله این پژوهش این است که در دوره جمهوری اسلامی چرا و چه بازنمایی های از شخصیت شیخ فضل الله نوری جایگزین بازنمایی یاد شده در تاریخ نگاری گفتمان مشروطه خواه گردید؟ در این راستا از روش تحلیل گفتمان انتقادی، به ویژه رویکرد گفتمانی-تاریخی وداک، استفاده خواهد شد. یافته های این پژوهش نشان خواهد داد در دوره جمهوری اسلامی متاثر از بافت سیاسی-اجتماعی که ویژگی ضد شاهنشاهی، ضد غرب و غربزدگی، ضد امپریالیسم و ضد روشنفکری داشت، شیخ فضل الله نوری به عنوان شخصیتی بزرگ و مثبت بازنمایی گردید که مستقل و طرفدار ولایت فقیه و حکومت اسلامی و طبیعتا مخالفت سلطنت و غربزدگی بود، همانند همه روحانیون به مبارزه بی امان با استعمار و استبداد پرداخت و به اشاره استعمار در این راه به شهادت رسید.
تأثیر گفتمان ملی گرایی بر تحولات اجتماعی و فرهنگی دوره پهلوی اول
حوزه های تخصصی:
دوره سلطنت رضاشاه به دلیل تلاش حکومت برای تأسیس دولت مدرن و گسترش غرب گرایی و تلاش شخص رضاشاه و روشنفکران همراه و همرأی وی برای کسب مشروعیت سیاسی از طریق پیوند دادن سلطنت پهلوی با پادشاهی های باستانی ایران، یک مقطع دوران ساز و مؤثر در شکل دهی بنیان های فکری ایران نوین به شمار می رود. در این میان ناسیونالیسم که به عنوان یکی از ایدئولوژی های اصلی و ماهوی جریان تجدد خواهی، با پیروزی انقلاب مشروطیت در فضای سیاسی و فرهنگی ایران تثبیت شده بود، از یک نقش محوری در تحولات فکری عصر پهلوی اول برخوردار شد. از سوی دیگر، ناامنی و ناکارآمدی گسترده بعد از دوران مشروطه، موجب گرایش هر چه بیش تر روشنفکران و رجال سیاسی آن عهد به سوی ملی گرایی و مظاهر اصلی آن همچون دولت ملی برای ایجاد ثبات و امنیت و توسعه در ایران شد. در چنین فضایی رضاخان پا به عرصه قدرت سیاسی گذاشت و توانست با در دست گرفتن اقتدار نظامی و ایجاد ثبات و امنیت نسبی در کشور، وجهه خوبی برای خود به دست آورد و سپس، با اتخاذ ایدئولوژی ناسیونالیسم تلاش کرد تا ضمن رسیدن به مقام سلطنت ایران، برای حکومت خود مشروعیت سیاسی استواری فراهم کند.
بررسی علل و انگیزه ی قیام های ابوالقاسم خان بختیاری بعد از سال 1320ش
حوزه های تخصصی:
با وجود جنگ جهانی دوم و آغاز هجوم نیروهای انگلیس و شوروی در سال 1320ش/ 1941م و پیوستن امریکا به آنها ایران اشغال شد و پایه های استبداد رضاشاه در شهریور 1320ش ازهم پاشید و فرزند جوان وکم تجربه او به نام محمدرضاه شاه بر اریکه قدرت تکیه زد، شرایط جهت فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، برای احزاب و اقوام فراهم شد بعد از سقوط رضاشاه پهلوی در گوشه و کنار ایران شورش هایی شکل گرفت، تعدادی از خوانین بختیاری،قشقایی و بویراحمدی که از وضعیت پیش آمده استفاده کردند و به مناطق خود بازگشتند. از جمله این خوانین ابوالقاسم خان بختیار( ابول خان بختیاری) بود. با گسترش هرج و مرج در کشور در سال ۱۳۲۰ه ش به میان بختیاری ها آمد و در سال ۱۳۲۲ ه ش دست به قیام و شورش زد. دومین قیام او در نیمه دوم سال ۱۳۳۱ ه ش خورشیدی آغاز و در نیمه اول سال ۱۳۲۲ ه خاتمه پیدا کرد که به غائله ابوالقاسم خانی معروف شد0
پیامدهای منفی گسترش روابط صنعتی ایران و آلمان در آستانه جنگ دوم جهانی
حوزه های تخصصی:
روابط ایران و آلمان که از دوره ی صفویه آغاز شده بود، در طی سلطنت رضا شاه به اوج خود رسید. در این دوره ایران توانست با کمک آلمان ها کارخانه های مختلفی را تأسیس نماید، ولی این کارخانه ها با دو مشکل اساسی روبرو بودند، اول توان تامین قطعات یدکی لازم برای دستگاه های خود را نداشتند، دوم متخصصان لازم برای ادامه ی کار خود در داخل کشور را نداشتند. به همین لحاظ به شرکت های بزرگ آلمانی وابسته بودند. با شروع و اوج گیری جنگ جهانی و بسته شدن راه های ارتباطی دو کشور، صنایع تازه تأسیس ایران دچار مشکلات زیادی شد. اوج این مشکلات در زمانی بود که متفقین به بهانه ی حضور متخصصان آلمانی از دو سو به ایران حمله آوردند.
عملکرد خاندان انتظام وزیری در تحولات دوره پهلوی اول و دوم
منبع:
تاریخنامه خوارزمی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
34-57
حوزه های تخصصی:
سیدعبداللّه و سیدنصراللّه انتظام وزیری از صاحب منصبان دوره پهلوی هستند. این دو برادر از خاندان معروف وزیری بوده و اجدادشان در زمان قاجار، خدماتی را انجام داده اند. وزیری ها از سادات تفرش هستند و با چندین واسطه به امام زین العابدین (ع) می رسند. این دو برادر از تأثیرگذاران در دوره پهلوی بوده و در داخل و خارج از ایران، مناصبی داشته اند؛ همچون ریاست بر برخی از وزارت خانه ها، مدیریت عامل شرکت ملی نفت ایران، سفیر در برخی از کشورها، نماینده ایران در سازمان های بین المللی، و ریاست مجمع عمومی سازمان ملل متحد. علاوه بر فعالیت های سیاسی و اجرایی، در حوزه فرهنگ نیز فعالیت داشته اند. از موارد آن می توان به تألیف و ترجمه کتاب، عضویت در شورای مرکز مطالعات عالی بین المللی دانشکده حقوق و علوم سیاسی، خادم افتخاری آستان قدس رضوی، و تولیت موقوفات خاندان وزیری اشاره کرد. موقوفات مزبور در راستای خدمت رسانی به مردم و دستگیری از فقرا و ضعفای جامعه بوده و هم اکنون نیز در جریان است. تبیین و تحلیل زندگی نامه و شرح فعالیت های این دو شخصیت (سیدعبداللّه و سیدنصراللّه انتظام وزیری) رسالت نوشتار حاضر است. در گردآوری اطلاعات و اسناد از هر دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است و روش پردازش اطلاعات نیز تبیینی تحلیلی است.
بررسی ساختار مطلقه حکومت پهلوی اول: آسیب شناسی تجددگرایی (1320-1304ش)
منبع:
پژوهش های سیاسی سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۷
65 - 81
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تبیین عوامل شکل گیری ساختار مطلقه حکومت پهلوی اول، تجددگرایی تقلیدی و آسیب های آن در فاصله سال های 1304تا 1320 ش است. انتقال قدرت از قاجاریه به پهلوی اول در سال های پس از مشروطه با برقراری ثبات سیاسی - اجتماعی از سوی رضاخان و تفاهم بیشتر نخبگان سیاسی - مذهبی به آرامی انجام شد. حکومت پهلوی اول اگر چه آرمان تجدد را دنبال می کرد، اما کسب قدرت بدون منازع به اعتبار ضرورت تاریخی برای سامان سیاسی کشور به ساختار مطلق آن منجر شد. بنابراین مقاله حاضر، بر اساس روش پژوهش توصیفی تحلیلی، تحولات ساختاری عصر رضاشاه و میزان آسیب های آن را به جامعه مدنی، اصول مشروطه پارلمانی، فرهنگ بومی و سنن مذهبی بررسی می کند. رضاشاه در دوره 16 ساله حکومت خود، در تقابل سنت تجدد با تطبیق ندادن عقلانی فرهنگ بومی و الگوهای وارداتی و با وجود نظام مطلق حاکم، سبب شکاف های طبقاتی و تضعیف کانون های متعدد قدرت از جمله قوه مقنّنه و مجریه برآمده از پارلمان و احزاب و نهادهای مدنی شد. با کناره گیری او، ساخت نهاد مطلق از هم پاشید و همبستگی جامعه دچار تزلزل و بی ثباتی شد.
«هزارش ماتم و یک دم عروسی»: بازتاب مسئله ی کودک همسری در روزنامه نگاری تجددگرای زنان دوره ی پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش های فرهنگی سنتی به زیست اجتماعی کودکان در دوره ی مدرن و متأثر از ظهور گفتمان های نوگرا تغییر کرد. در ایران معاصر نیز تحت تأثیر تحولی که انگاره های فرهنگی تجددگرا ایجاد کرد، ضرورت بازاندیشی در نگرشهای فرهنگی حاکم بر زیست اجتماعی کودکان، توجه طیفی از جامعه ی متجدد روبه ظهور را جلب کرد. مراد آنان ارائه ی تعریفی نو از کودکانگی، با رشته ای از مشخصه ها و بایسته های برخاسته از تجدد حق مدار بود. در پژوهش پیش رو کوشش می شود تا سهم روزنامه نگاری زنان در دوره ی رضاشاه، در ایجاد گفتار نوسازی فرهنگی واکاوی شود و عاملیت نقش آنان برای بهبود و ارتقای زیست دختران در قالب بایسته هایی چون شناخت دوره ی بلوغ و مسائل روانی و بهداشتی آنان، سن ازدواج و بسط آگاهی خانواده و جامعه در این زمینه روشن شود. حاصل واکاوی محتوای روزنامه های فوق بیان گر آن است که این نویسندگان کوشیده اند کودکانگی را که در سایه نگرش های فرهنگی سنتی یا متأثر از مصائب اقتصادی و معیشتی به محاق رفته بود، به دختران خردسال بازگردانند. روزنامه نگاری زنان با طرح بایستگی بسط نظام آموزشی و بهداشت کودکان، ایجاد پشتوانه ی قانونی ازدواج آنان بر حفظ کودکانگی پافشاری کرده و کوشید دهلیزی برای جایگزینی تلقی مدرن از کودکی با نگرش سنتی مسلط بر سپهر فرهنگی جامعه ایجاد کند.
گونه شناسی و تحلیل جرایم در تهران، با تکیه بر مجموعه کتاب «تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب تهران، به عنوان پایتخت سلسله قاجاریه در کنار حوادثی چون حضور کشورهای استعمارگر، آشفتگی اوضاع داخلی کشور، حرکت به سوی نوگرایی و جنگ جهانی، این شهر را با چالش های اجتماعی بسیاری از جمله افزایش ارتکاب جرایم رو به رو کرد. مجموعه کتاب شش جلدی «تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم» تألیف جعفر شهری، از جمله منابع دست اول نسبتاً معتبر برای بررسی تاریخ اجتماعی تهران در اواخر دوره قاجاریه و اوایل پهلوی است که به بیان موضوعاتی چون رفتار هنجارمند و بزهکارانه مردم عادی و روابط میان آنها پرداخته است. مسئله اصلی این مقاله، بررسی جرایم مورد اشاره از منظر جرم شناسی است. در این راستا، محتوای کتاب از دیدگاه نظریه های جرم شناسی و با رویکرد تحلیل محتوا و شیوه توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. موضوع اصلی مقاله، بررسی گونه شناسی جرایم تهران در آن ایام و تحلیل زمینه ها و عوامل ارتکاب جرایم از دیدگاه جرم شناختی است. نتایج حاصل از این پژوهش، حاکی از وجود جرایمی مانند استعمال تریاک، شرب خمر، سرقت، کلاهبرداری، ارتشا و اخاذی، قتل، روسپی گری و کودک آزاری در تهران آن روزگار است؛ در پیدایی و تداوم این قبیل جرایم، عواملی چون فقر، بیکاری، مهاجرت و فساد نظام حکومتی و اداری مؤثر بوده است.
تحلیل اسامی مدارس لرستان در عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهاد آموزش رسمی دارای ظرفیت بالایی جهت گسترش و تثبیت ایدئولوژی حاکم بر جامعه است. در این راستا حکومت پهلوی از اهمّیت، جایگاه و ظرفیت های آموزش و پرورش در راستای دیدگاه های کلی خود و در جهت پیشبرد اهداف حکومت بهره گرفته است. انتخاب نام مدارس با عناوین همسو با ارزش های حکومت مثالی از ظرفیت های استفاده شده در آموزش و پرورش دوره پهلوی، به منظور القاء و تثبیت ارزش ها است؛ بنابراین انتخاب نام مدارس ارتباط مستقیمی با دیدگاه های حاکم داشته است. هدف این پژوهش بررسی اسامی انتخاب شده برای مدارس شهرها و بخش های استان لرستان در دوره پهلوی است. در این مقاله تلاش شده است تا به روش توصیفی تحلیلی و بر اساس اسناد و مدارک آرشیوی و همچنین با استفاده از نمودار و جداول به این سؤالات پاسخ داده شود: برای مدارس لرستان در دوره پهلوی اول و دوم بیشتر از چه عناوینی استفاده شده است؟ عوامل مؤثر در انتخاب نام مدارس لرستان چه بوده است؟ چه ارتباطی میان دیدگاه های حکومت پهلوی و نام مدارس استان وجود دارد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که دیدگاه های کلی حکومت پهلوی با مؤلفه های ایدئولوژیکی همچون ملی گرایی، تأکید بر زبان فارسی، باستان گرایی و تمرکز گرایی، از طریق مسؤلین دولتی و نمایندگی ها و ادارات آموزش و پرورش در بخش ها و شهرستان های لرستان در انتخاب نام مدارس استان تأثیر مستقیم داشته است و نوع اسامی انتخابی مدارس در دوره پهلوی اول نسبت به دوره دوم، متأثر از حوادث تاریخی و جابه جایی قدرت، تفاوت های اساسی دارد.
مراحل انتقال دارایی و قوانین آن بر اساس مادیان هزار دادستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مادیان هزار دادستان متنی متعلق به اواخر دوره ساسانی یعنی قرن هفت میلادی است و دربردارنده مسائل حقوقی در دوره پیش از اسلام است. بررسی و تحلیل دو فصل از این متن، مراحل انتقال دارایی و قوانین آن را آشکار می کند. یکی از این دو فصل مربوط به واگذاری دارایی است و در آن چگونگی انتقال دارایی از فردی به شخص دیگر بیان می شود. فصل دیگر، چگونگی پذیرش آن دارایی را از سوی دریافت کننده بیان می کند. هدف از این پژوهش بیان مراحل انتقال دارایی و قوانین آن است. و تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که برای انتقال دارایی چه کارهایی باید انجام می شد و چه قوانینی برای آن وجود داشت؟ بر اساس این متن هر کسی اختیار داشت از دارایی خویش، چیزی را به کسی واگذار کند. در اولین مرحله از واگذاری، فرد تمایل خود را برای واگذاری، بیان می کرد و به اصطلاح اظهار مالکیت می کرد. پس از اظهار مالکیت، دارایی از اختیار فرد واگذارکننده خارج می شد و در اختیار دریافت کننده قرار می گرفت؛ اما شرط مالکیت نهایی این بود که دریافت کننده اعلام پذیرش می کرد و اظهار می داشت، دارایی را پذیرفته است. اظهار مالکیت و پذیرش دارایی باید به دقت بیان و ثبت می شد و واگذاری و پذیرش آن در این صورت کاملاً قانونی بود.
واکاوی بحران مطالعه در ایران با تکیه بر چهارچوب تحلیل انتقادی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش قصد دارد نشان دهد متون مختلف چگونه در قالب گفتمانِ «بحران مطالعه» در دهه های چهل و پنجاه شمسی، زمینه ای برای گفت وگو درباره خواندن ایجاد کرده و توزیع نیروها پیرامون آن را سامان داده اند. روش : روش این پژوهش تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف است. متون مرتبط با خواندن از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی گردآوری شد (425 متن). در مرحله نخست، هر متن پس از تمام خوانی، در یک یا چند گفتمان کدگذاری شد. از میان آن ها متن هایی ذیلِ کد «گفتمان بحران مطالعه»، جدا شده و طی دو مرحله بعد کدگذاری شدند. در مرحله دوم، بر اساس چهارچوب تحلیل گفتمان فرکلاف، هر پاره متن در یک یا چند عنصر گفتمانی (محور) قرار گرفت (433 پاره متن). در مرحله سوم، مفاهیم مشابهی که در یک محور گنجانده شده بودند، دسته بندی و نام گذاری شدند. کدگذاری تا جایی پیش رفت که برای توصیف تمام مؤلفه های گفتمانی منتخب، داده کافی گردآوری شد و پژوهشگر توانست به رابطه ای منطقی میان داده ها دست پیدا کند. یافته ها: گفتمان بحران مطالعه از مشروطه آغاز می شود و در دهه های چهل و پنجاه شمسی به اوج می رسد. سخن گویان اصلی آن ناشران هستند و با تکیه بر آمار میزان نشر و میزان مطالعه، وضعیت خواندن را بحرانی نشان می دهند و تلاش می کنند بازار کتاب را رونق بخشند. در این گفتمان، خواننده بیش از هرچیز با صفت خریدار بازنمایی می شود و عمل خواندن و خریدن هم سان تلقی می شود. کتاب در معنای خواندنی های علمی معطوف به عمل، خواندنی های تاریخی و ادبیات کلاسیک به کار می رود. این گفتمان دو نوع نهاد را توجیه می کند: نهادهای سلبی، برای کنترل ورود کتاب بد به بازار و نهادهای ایجابی، مسئول پشتیبانی از تولید کتاب های خوب در بازار. سامان گفتمان به گونه ای است که هم سود ناشران تضمین شود و هم از الگوی توسعه پهلوی حمایت شود. این گفتمان محل تفاهم دولت و ناشران است و هرچیز که برهم زننده این تفاهم باشد نوعی اخلال در نظم تلقی می شود که با عناوین مختلف و با تکیه بر مکانیسم های مختلف طرد می شود. اصالت/ارزش: این پژوهش با بررسی نحوه سخن گفتن درباره خواندن، نحوه سامان دادن نیروهای مختلف پیرامون آن را نشان می دهد و از این منظر می تواند در سیاست گذاری خواندن و فعالیت های ترویجی مفید باشد.
بررسی عملکرد مدارس ایرانیان حاشیه خلیج فارس در دوره پهلوی اول (بحرین و کویت)
روند تاسیس مدارس به شیوه نوین در اواخر دوره قاجار شتاب فزاینده به خود گرفت. این مدارس توسط تجار، شخصیتهای سیاسی و فرهنگی تاسیس و اداره میشد. در دوره پهلوی اول تلاش گسترده-یی برای دگرگون ساختن نهادهای فرهنگی کشور انجام شد. دگرگونی فرهنگی از طریق رشد سریع نهادهای جدید و با هدف از هم پاشیدن نهادهای سنتی بوسیله دولت انجام شد. از میان نهادهای فرهنگی بسیاری که در این دوره تاسیس گردید ، مدارس ایرانیان خارج از کشور بود. از مهمترین این مدارس ایرانی میتوان به مدارس ایرانی حاشیه خلیج فارس اشاره نمود. نوشتار حاضر بر آن است تا عملکرد و شیوه مدیریت مدارس ایرانی بحرین و کویت را از اواخر دوره قاجار تا اواسط دوره پهلوی اول مورد بررسی قرار دهد.
سیستان: مواجهه متنفذان محلی و حکومت پهلوی (1332-1320ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال سی ام زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۰)
56 - 83
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی تقابل متنفذان محلی منطقه سیستان با حکومت پهلوی از سال 1320 تا 1332ش. روش/ رویکرد پژوهش: اسناد آرشیوی و منابع کتابخانه ای منبع گردآوری دادهها بوده است. یافته ها و نتیجه گیری: مواجهه با نیروهای مرکزگریز محلی که اقتدار حکومت را به چالش می گرفتند پهلوی اول را مصمم به ازمیان برداشتن آنها کرد تا وی بتواند دولت مدرن در ایران تأسیس کند. پس از رضا شاه، سرداران تبعیدیِ با بهره گیری از ضعف دولت مرکزی به سیستان بازگشتند و درصدد برآمدند قدرتشان را ترمیم کنند. آن ها توانستند تااندازه ای موقعیت پیشین خود را احیاء کنند. دولت نیز به دنبال تعامل با ایشان بود و به فراخور هم سویی و اطاعت پذیری ایشان با آن ها با مسالمت رفتار می کرد. در دهه 1320 هرگاه حکومت مرکزی دچار ضعف می شد، متنفذان محلی قدرت می گرفتند و به اِعمال قدرت خارج از چارچوب تعیین شده می پرداختند.
بیداری اسلامی و تاثیر آن بر ژئوپولتیک مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات انقلابی اخیر در منطقه خاورمیانه که با تعابیر گوناگونی همچون بیداری اسلامی از آن یاد می شود، ساختار ژئوپولتیکی منطقه را دستخوش دگردیسی عظیمی نموده است. سرعت و نوع تحولات اخیر خاورمیانه به گونه ای رقم خورد که حتی نظریه های سنتی ژئوپولتیک که بر عنصر مکان و مرز تاکید داشتند، قدرت تبیین آن را نداشتند. بادرنظرگرفتن این موضوع ما در این پزوهش در صدد هستیم تا به این سوال پاسخ دهیم که ، بیداری اسلامی چه تاثیری بر ژئوپولوتیک مقاومت داشته است؟فرضیه ای که برای پاسخ به این سوال در نظر گرفته ایم این است که بیداری اسلامی «مقاومت »را که بر گرفته از ژئوپولوتیک شیعی است بسط گفتمانی داده است. روش تحقیق در این پژوهش ، از نوع اسنادی بوده و داده ها و اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای و منابع اینترنتی( فارسی و انگلیسی) و وبلاگ ها و وبسایت های مربوط به موضوع جمع آوری شده است
تحلیل جامعه شناختی نظام سیاسی استبدادی در دوران پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش کیفی، که با روش پارادایمی- هنرمنوتیکی تهیه شده، سعی شده است تا به این سوال پاسخ داده شود که، کدام پارادایم ها باعث بازتولید نظام سیاسی استبدادی در دوران پهلوی شدند؟ که برآیند آن بدین قرار شد؛ پهلوی اول، با پارادایم کودتای 1299 ش، شروع شد. با پارادایم اسکان اجباری، تثبیت شد، و با پارادایم پوشش اجباری، به اوج خود رسید.اما سرانجام با پارادایم نخبه کشی رو به انحطاط رفت. زیرا؛ با پارادایم کودتا، زمینه ی تحت الحمایگی ایران، رقم خورد.با پارادایم اسکان اجباری، نیمی از جمعیت ایلیاتی ایران از بین رفت.با پارادایم پوشش اجباری،زنان ایرانی خانه نشین شدند.سرانجام با پارادایم نخبه کشی، مانع چرخش قدرت در جامعه شد. پهلوی دوم نیز با پارادایم کودتای 1332 ش، قدرتش را تثبیت نمود. با پارادایم اصلاحات ارضی، ترکیب جمعیتی ایران را به هم ریخت. با پارادایم نظام تک حزبی، اقدامات آمرانه را رقم زد. سرانجام با پارادایم نخبه کشی، زمینه ی فروپاشی خود را فراهم آورد. زیرا؛ با پارادایم کودتا،استعمارگرایان و سلطنت طلبان ، به منافع خود رسیدند.با پارادایم اصلاحات ارضی، تحول جامعه،نتیجه ای جزء آورگی مردم در شهرها را نداشت. با چهار برابر شدن قیمت نفت، رسما نظام تک حزبی اعلام نمود. اما سرانجام با پارادایم اقدامات آمرانه و نخبه کشی زمینه ی سقوط خود را فراهم آورد.در مجموع پدر و پسر ، با پارادایم هایی همانند،پارادایم کودتا، پارادایم اسکان اجباری، پارادایم پوشش اجباری، پاردایم اصلاحات ارضی، پارادایم نظام تک حزبی و پارادایم نخبه کشی، زمینه ی بازتولید نظام سیاسی استبدادی، را در سطح جامعه فراهم آوردند.
وضعیت محرومیت و فاصله طبقاتی در دوره پهلوی دوم؛ واکاوی عوامل و زمینه ها
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
93 - 115
حوزه های تخصصی:
وضعیت اقتصادی و میزان رشد و توسعه ایران در دوران پرفراز و نشیب حکومت پهلوی، سؤالی است که همواره ذهن پژوهشگران حوزه انقلاب اسلامی را به خود مشغول کرده و با وجود مسائل گوناگونی که پیرامون آن مطرح شده است، تحقیقات مستند قابل توجهی در این زمینه اجرا نشده است. این تحقیق تلاش می کند با استفاده از روش تحلیل مضمون در مستندات منتشرشده توسط نزدیکان و کارگزاران حکومت پهلوی و با استناد به آمار و خاطرات رسمی و شفاهی ازجمله تاریخ شفاهی هاروارد شامل مصاحبه با کارگزاران پهلوی، خاطرات اسدالله علم، تاریخ کمبریج، اسناد لانه جاسوسی امریکا در ایران و... ضمن بررسی وضعیت اقتصادی و معیشتی به تحلیل سیاسی و اجتماعی برخی موارد مهم چون عوامل گسترش فقر و محرومیت و افزایش فاصله طبقاتی بپردازد و مضمونهای اصلی ذیل را در ایجاد زمینه های افول اقتصاد ایران و کیفیت معیشت جامعه به دست آورد: 1. مشکل ساختاری اصلاحات ارضی که با هدف کاستن نقش فئودالها صورت گرفت به طبقه رعیت کمکی نکرد و عملاً محرومیت با شکلهای جدید ادامه پیدا کرد. 2. عدم توزیع منابع مختلف مادی به دلیل نبود نهادهای میانجی میان دولت و حکومت. 3. عمل نکردن مناسب به قانون اساسی و زیرپاگذاشتن مفاد مدنی مربوط به اجرای عدالت اجتماعی به دلیل ساختار اقتدارگرای حکومت.
تأثیر شرایط اقلیمی بر ساختار و اجزای معماری خانه های سنتی منطقه گرم و خشک شهرستان خوسف، خراسان جنوبی
حوزه های تخصصی:
شهرستان خوسف از توابع استان خراسان جنوبی در شرق ایران در حاشیه شرقی کویر لوت با آب وهوای گرم وخشک واقع شده است. با وجود بافت ها و بناهای تاریخی در این منطقه از ایران، شناخت چندانی از آنان در دسترس پژوهشگران باستان شناسی، شهرسازی، معماری و تاریخ هنر نیست. در بررسی باستان شناختی که توسط نگارندگان در سال 1393 ه .ش. در منطقه خوسف صورت پذیرفت توجه ویژه ای به بافت های تاریخی و خانه های مسکونی گردید که عمدتاً مربوط به اواخر دوران قاجار و پهلوی است. در طی این پژوهش، سه بافت تاریخی نسبتاً سالم و برپا در شهر خوسف و روستا های خور و نوغاب مطالعه شد و 45 خانه تاریخی در این بافت ها و سایر روستا های تاریخی خوسف بررسی شدند. بافت های تاریخی/سنتی مطالعه شده اکثراً دایر و امروزه با تغییراتی در کالبد بنا همچنان مورد استفاده مردمان محلی منطقه هستند. روش انجام این پژوهش توصیفی-تحلیلی و شیوه گرد آوری اطلاعات در آن نیز بر پایه بررسی های باستان شناسی در منطقه به منظور مستند نگاری و جمع آوری اطلاعات درمورد خانه های سنتی خوسف و سپس مطالعات کتابخانه ای استوار است. پژوهش پیش رو درصدد پاسخ گویی به سه پرسش اصلی است؛ شرایط آب و هوایی چه مقدار بر نوع ساختار ها و اجزای معماری خانه های سنتی خوسف تأثیر گذاشته است؟ آیا این شرایط مانع تأثیر پذیری از تغییر و تحولات معماری رایج دوره قاجار و پهلوی شده یا خیر؟ و این که شیوه های تزئینی رایج در معماری خانه های خوسف چگونه بوده است؟ برمبنای پرسش های پژوهش، اهداف اصلی پژوهش حاضر نیز شامل بررسی میزان تأثیرپذیری خانه های سنتی خوسف از شرایط اقلیمی منطقه و تحولات معماری ایران و نیز مطالعه ساختار ها و اجزای مختلف معماری این ابنیه و تزئینات وابسته به آن ها است. نتایج پژوهش نشان می دهند که معماری سنتی خوسف به شدت از اقلیم منطقه تأثیر پذیرفته و ازلحاظ ساختار معماری و تزئینات وابسته به آن به میزان اندکی از تحولات معماری دوره قاجار تا پهلوی تأثیر گرفته اند.