مطالب مرتبط با کلیدواژه

تحولات فکری


۱.

تأثیر گفتمان ملی گرایی بر تحولات اجتماعی و فرهنگی دوره پهلوی اول

کلیدواژه‌ها: ایران رضاشاه پهلوی تحولات فکری ملی گرایی دولت ملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۰ تعداد دانلود : ۹۵۵
دوره سلطنت رضاشاه به دلیل تلاش حکومت برای تأسیس دولت مدرن و گسترش غرب گرایی و تلاش شخص رضاشاه و روشنفکران همراه و همرأی وی برای کسب مشروعیت سیاسی از طریق پیوند دادن سلطنت پهلوی با پادشاهی های باستانی ایران، یک مقطع دوران ساز و مؤثر در شکل دهی بنیان های فکری ایران نوین به شمار می رود. در این میان ناسیونالیسم که به عنوان یکی از ایدئولوژی های اصلی و ماهوی جریان تجدد خواهی، با پیروزی انقلاب مشروطیت در فضای سیاسی و فرهنگی ایران تثبیت شده بود، از یک نقش محوری در تحولات فکری عصر پهلوی اول برخوردار شد. از سوی دیگر، ناامنی و ناکارآمدی گسترده بعد از دوران مشروطه، موجب گرایش هر چه بیش تر روشنفکران و رجال سیاسی آن عهد به سوی ملی گرایی و مظاهر اصلی آن همچون دولت ملی برای ایجاد ثبات و امنیت و توسعه در ایران شد. در چنین فضایی رضاخان پا به عرصه قدرت سیاسی گذاشت و توانست با در دست گرفتن اقتدار نظامی و ایجاد ثبات و امنیت نسبی در کشور، وجهه خوبی برای خود به دست آورد و سپس، با اتخاذ ایدئولوژی ناسیونالیسم تلاش کرد تا ضمن رسیدن به مقام سلطنت ایران، برای حکومت خود مشروعیت سیاسی استواری فراهم کند.
۲.

واکاوی جامعه شناختی تشکیل طبقه کارگر ایران در عصر قاجاریه و نقش آنان در نوسازی جامعه و جنبش مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طبقه کارگر مشروطه تحولات فکری مهاجرت جامعه شناسی تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۸ تعداد دانلود : ۵۲۸
طبقات اجتماعی مختلفی در جنبش مشروطه شرکت داشتند که هر کدام با انگیزه های متفاوتی به این حرکت پیوستند. کارگران یکی از این طبقات بودند که به تازگی در جامعه ایران رشد می یافتند. آنان به لحاظ نوع مشارکت در شیوه تولید و مالکیت ابزار کار با پیشه وران و اصناف قدیمی متفاوت بودند و به سبب زیستن در بافت عشیره ای و جامعه مبتنی بر اقتصاد کشاورزی و دامداری، به طبقه کارگر اروپایی شباهتی نداشتند. بسیاری از این کارگران به دلیل فشار طبقه حاکم و وجود فقر، ناگزیر کار و کاشانه خود را ترک و به مناطق آبادتر یا کشورهای همجوار مهاجرت می کردند. آنان با مشاهده وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این نواحی تحت تأثیر قرار می گرفتند و چون بیشترشان کارگران فصلی بودند، پس از بازگشت به ایران، دیده ها و شنیده های خود را برای هم وطنانشان بازگو می کردند. هدف این مقاله شناسایی سهم کارگران در زمینه سازی و شکل بخشیدن به جنبش مشروطه ایران است که نویسنده می کوشد با روش «توصیف تاریخی» و «اسنادی»، به این سؤال پاسخ دهد که طبقه کارگر چگونه در جامعه ایران شکل گرفت و کارگران چه نقشی در بروز اندیشه های نوسازی اجتماعی داشتند؟ چنین فرض می شود که طبقه کارگر بسیار دیرتر از جوامع اروپایی در ایران شکل گرفت و قشری اندک از نیروهای تولیدی را تشکیل می داد. آگاهی کارگران ایرانی از حقوق سیاسی و اجتماعی شان نیز بیشتر از آنکه درون زا و برخاسته از توسعه صنعتی باشد، از افکار چپ گرایانه مناطق قفقاز تأثیر پذیرفت و به همین دلیل با وجود مشارکت آنان در موج نوگرایی و نهضت مشروطه، این طیف از جامعه نتوانست آن گونه که در انقلاب های بزرگ اروپایی نظیر انگلستان، فرانسه و روسیه اثرگذار بود، نقش تاریخی خود را ایفا کند. این بررسی نشان می دهد که پیش از شکل گیری جنبش مشروطه برخی از کارگران در انقلاب های حوزه قفقاز شرکت داشتند و با افکار انقلابی آن سامان آشنایی یافتند. این کارگران هم صدا با سایر هم وطنانشان به نهضت آزادی خواهی ایران پیوستند و با پخش اعلامیه ها، شرکت در اجتماعات و نیز حضور در صحنه های نبرد مسلحانه، به مبارزه با استبداد برخاستند و پایه گذار حرکت های انقلابی آتی شدند.