مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ایمان گرایی
حوزه های تخصصی:
موضوع مقاله حاضر ، بررسی ماهیت ایمان از دیدگاه ملاصدرا و کرکگور است .
برای تبیین این دو دیدگاه، ابتدا آرای برخی از متکلمان اسلامی و فلاسفه معاصر غربی در این زمینه مطرح شده و نهایتاً از نظرات آنها وجود حداقل سه بعد در ایمان مشخص شده که عبارتند از: بعد معرفتی، بعد عملی و بعد عاطفی و براساس این ابعاد، سه رویکرد اصلی شکل گرفته است: رویکرد عقلی یا ذهن گرایانه، رویکرد ایمان گرایانه و عاطفی و رویکرد عقلی ـ عاطفی.
در رویکرد نخست، بر بعد معرفتی ایمان تأکید می شود و اثبات باورهای ایمانی به کمک براهین عقلی ممکن دانسته می شود. در رویکرد دوم، بعد عملی ایمان مهم ترین بعد ایمان است و بعد معرفتی آن در این دیدگاه به کلی نفی می گردد و لذا هر گونه استدلال نظری به حال ایمان مضر انگاشته می شود. در رویکرد سوم، ابعاد مختلف ایمان در یک کل منسجم با یکدیگر دیده می شود و بر هماهنگی میان آنها تأکید می گردد. نظرات صدرا و کرکگور در باب ایمان و مسائل مرتبط با آن از جمله رابطه ایمان و معرفت، ایمان و استدلال عقلی، ایمان و اراده، ایمان و عمل، ایمان و یقین و ایمان و امر محال با توجه به این سه رویکرد، ابتدا تبیین و ایضاح شده و سپس نتایج و پیامدهای آن مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این مقاله نظر صدرا در رویکرد اول و نظر کرکگور جزو رویکرد دوم محسوب شده است.
جستاری در اندیشه های آلبرت کبیر
حوزه های تخصصی:
آلبرت اولین متفکری است که در قرون وسطا، آرای ارسطوییان را به غربیان عرضه کرد. وی پس از آنکه با فلسفة ارسطو از طریق شارحان مسلمان آشنا شد، درصدد برآمد با نوشتن شرح و تفسیر بر آنها، یک مجموعة معرفتی کامل، مشتمل بر همه علوم را با لاتینیان عرضه کند. تلفیق فلسفه با عقاید دینی، گرچه در آن زمان رسماً از سوی کلیسا تحریم شده بود، ولی توسط وی و شاگردش آکویناس در الاهیات کاتولیک به رسمیت شناخته شد. نقش و جایگاه آلبرت را بیشتر باید در پرورش شاگردی همچون آکویناس که بزرگ ترین فیلسوف و متکلّم در تمام اعصار مسیحیت است، جست وجو کرد؛ از این رو، این مقاله با رویکرد بررسی اسنادی، روش فکری آلبرت و تأثیرپذیری وی را از فلاسفة اسلامی ـ به ویژه ابن سینا و ابن رشد ـ به تصویر کشیده است.
نظریه کاربردی معنا و تأثیر آن در معرفت شناسی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فلسفه زبان از نظریات معناداری سخن به میان می آید. یکی از مهم ترین نظریات در این حیطه نظریه «کاربردی» است. براساس نظریه کاربردی، معنای یک لفظ چیزی جز کاربرد آن لفظ در زبان نیست. در این نظریه، زبان خصوصی وجود ندارد و معناداری به مثابة امری اجتماعی در یک جامعه زبانی تحقق پیدا می کند. در هریک از جامعه های زبانی با توجه به زمینه های مختلف، قواعدی نانوشته وجود دارد که افراد آن جامعه ناخودآگاه از آن ها پیروی می کنند و از این طریق کلمات به صورت های گوناگون معنا می یابند. یک لفظ در زمینه های مختلف معانی گوناگونی دارد که این معانی بدون این که وجه اشتراک ذاتی همگانی داشته باشند در یک طیف قرار می گیرند. نظریه کاربردی معنا در دو حیطه بسیار اثرگذار است. نخست، در حیطه استدلال آوری دربارة باورهای دینی و دوم، تکثرگرایی در باورهای دینی است. باتوجه به تمایز زمینة گفت وگوی علمی و زمینه گفت وگوی دینی سخن گفتن از اثبات خداوند اشتباه است؛ زیرا از نظر یک خداگرا خداوند یک اسم خاصِ دارای مصداق یگانه است و نه یک لفظ دال بر معنایی کلی که وجود مصداق برای آن نیازمند اثبات باشد. طرف داران نظریه «کثرت گرایی دینی» هم چون هیک و هیم با تمسک به نظریه کاربردی معنا، معانی متفاوت خداوند را، در ادیان و مذاهب مختلف، متعارض نمی دانند.
الگوهای خدا باوری در دوران معاصر و ظرفیت های فلسفه اسلامی
حوزه های تخصصی:
در دوران معاصر، می توان سه کلان الگوی خداباوری را دنبال کرد. این سه کلان الگو عبارت اند از ایمان گرایی، قرینه گرایی، عمل گرایی. هر یک از این سه کلان الگو متضمن الگوهایی است. ایمان گروی سه نظریه عمده را شامل می شود که بر اساس آن ها، ایمان در تعارض با استدلال عقلانی، بی ارتباط با استدلال عقلانی یا بی نیاز از استدلال عقلانی است. قرینه گرایی دو نظریه عمده قرینه گرایی برهانی و قرینه گرایی استقرایی (احتمالاتی) را در بر می گیرد. عمل گرایی نیز مشتمل بر دو نظریه عمل گرایی آخرت محور و عمل گرایی دنیا محور است. مراجعه به آرای فیلسوفان مسلمان و باز سازی آن ها به زبان جدید هم سخنی با نظریات معاصر را برای ما ممکن می کند؛ مثلاً با تأمل در اندیشه های ابن سینا می توان به باز سازی دیدگاه او در قالب قرینه گرایی برهانی و با تأمل در اندیشه های ملا صدرا می توان به بازسازی دیدگاه او در قالب ایمان گرایی از نوع سوم اقدام کرد. همچنین توجه به آرای غزالی امکان بازسازی آن ها را در قالب عمل گرایی به ما می دهد. فهم دقیق الگوهای خداباوری در دوران معاصر و تلاش برای بازسازی نظریات فیلسوفان مسلمان این امکان را به ما می دهد که در مواجهه با الحاد و الگوهای مختلف آن نیز به خوبی عمل کنیم.
تحلیل ایمان گرایی جان بیشاپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جان بیشاپ نوعی از ایمان گرایی را تعریف میکند ـ و آن را ایمان گرایی معتدل مینامد ـ که بر اساس آن، گاهی به لحاظ اخلاقی اجازه داریم به باوری که شواهد و قرائنی برای آن وجود ندارد، ملتزم شویم. این دیدگاه، ادامة دیدگاه ویلیام جیمز است که او، آن را در مقالة «ارادة معطوف به باور» بیان کرده است. در این دیدگاه، بحث از مجاز بودن اخلاقی باور دینی به میان میآید. بیشاپ معتقد است که باور دینی میتواند متأثر از اراده باشد. البته از نظر او، اراده تنها به نحو غیر مستقیم میتواند بر باور تأثیر بگذارد. بنابراین ما میتوانیم به نحوی باور خود را کنترل کنیم و بحث مسئولیت و وظایف ما برای داشتن یک باور مطرح میشود. در این مقاله، به ایمان گرایی جان بیشاپ و کنترل باور و اخلاق باور از دیدگاه او و ویلیام جیمز پرداختهایم.
گونه صوفیانه معرفت و ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ تفکّر اسلامی، ایمان و معرفت به عنوان دو مفهوم بنیادی و مناقشه انگیز الهیاتی، همواره مورد نظر اندیشمندان دینی بوده است. مسائل کلامی مهمّی چون تکفیر و تفسیق، حسن و قبح عقلی و... آشکارا پی آمد تفاوت تعاریف از این دو مفهوم اند. در این میان، اهل تصوّف با جهان بینی ویژه خود، برداشت و تعریف خاصی از این مفاهیم داشته اند. نظرگاه قابل توجه متصوّفه، ما را به بررسی تعریف ایشان از این دو برمی انگیزد. در این مقاله، با پی گیری اقوال اهل تصوّف به بررسی معناشناختی(Semantics) این دو مفهوم نزد ایشان پرداخته شده است. همچنین ارتباط معرفت و ایمان، و سهم تعقل و استدلال در ایمان را از دید صوفیه جست وجو شده، و در پایان به اختصار، شباهت دیدگاه متصوّفه با ابن حزم، اشاعره و ماتریدیه در عالم اسلام و پیشگامان ایمان گرایی و معرفت شناسی اصلاح شده در مسیحیت، تطبیق و بررسی گردیده است.
تربیت دینی بر اساس باورهای متناقض نمای کرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی دیدگاه ایمان گرایانه کرکگور و آثار و دلالت های این دیدگاه در تربیت دینی است. برای این منظور، نخست منطق ترجیح موضع ایمان گرایی بر سایر رویکردهای تربیت دینی تشریح شد. آنگاه با تکیه بر مواضع کرکگور در باب هستی مندی، ایمان و سپهرهای زندگی یا مراحل هستی مندی انسان مورد بررسی قرار گرفت. در نتیجه، براساس این مواضع تصریح شده است که از دید کرکگور برای رسیدن به تربیت دینی مناسب، متعلم لاجرم باید ویژگی هایی نظیر فردیت و آزادی انتخاب را کسب نماید، تا یاری رسان او در انتخاب ساحت ایمانی باشد. از این رو، پیش از پرداختن به تربیت دینی، به تربیت عمومی بر اساس سه اصل شناخت، آزادی و فردیت پرداخته شده است. در بخش تربیت دینی نیز بر اساس ویژگی های ساحت دینی به سه اصل سیر انفسی، شورمندی و جهش توجه شده است. متعلم در این نوع تربیت به دنبال یافتن اشتیاق لازم است و سعی دارد برای رسیدن به مراحل بالای ایمان به جهش ایمانی بپردازد. بنابراین، چنین استدلال شده است که تربیت دینی بر طبق دیدگاه کرکگور باید بر خود «باور» تاکید کند و از ابتنای ایمان بر روشهای آفاقی پرهیز نماید.
نگاهی نو به دیدگاه ترتولیان درباره ایمان و عقلانیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه ترتولیان درباره نسبت ایمان و عقل را از دو منظر می توان بررسی کرد. غالباً با استناد به جملاتی که او در مخالفت با فلسفه اظهار داشته است، وی را ایمان گرای افراطی و نیز پیشگام متفکرانی می دانند که مخالفت با فلسفه شاه بیت حرف های آنها را تشکیل می دهد، چه آنکه او فلسفه را منشا و خاستگاه بدعت می داند و تعالیم فیلسوفان را با تعالیم شیاطین و فرشتگان هبوط کرده یکسان می شمرد. ترتولیان بر بسندگی ایمان ساده و بسیط مؤمنان و استغنای ایمان از فلسفه و عقل تاکید بسیار کرده است و مؤمنانی را که در پی فلسفه هستند افراد متظاهر به ایمان یا غیر مؤمن می داند. از سوی دیگر، در ضمنِ آثار نسبتاً پرشمار او می توان موارد بسیاری را ذکر کرد که او بسان دیگر دفاعیه پردازان مسیحی با استناد به تعالیم فیلسوفان در صدد تحکیم آموزه ها و باورهای مسیحی برآمده است. او در این راستا حتی از اپیکوری ها، که به استناد بسیاری از مفسران عهد جدید مخالفت های پولس با فلسفه این نوع خاص از فلسفه را نشانه رفته بود، استفاده شایان توجهی کرده است. به نظرنگارنده، از میان عبارات فراوان ترتولیان، دوعبارت دست مایه مخالفان فلسفه قرا گرفته است که چنانچه در سیاق متن فهمیده شوند، نه تنها مخالفت با فلسفه از آنها به ذهن متبادر نخواهد شد، که به نوعی عقل گرایی دعوت می کنند و یا دست کم از شدت و حدت ایمان گرایی افراطی منسوب به او خواهند کاست.
رابطة عقل و دین از دیدگاه غزالی و اشارات آن در تربیت دینی تربیت دینی بر اساس باورهای ایمان گرایانة غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله دیدگاه ایمان گرایانة غزالی و آثار و دلالت های این دیدگاه در تربیت دینی بررسی شده است. بدین منظور، نخست منطق ترجیح موضع ایمان گرایی بر سایر رویکردهای تربیت دینی تشریح شد. سپس، با تکیه بر پیشینة فکری غزالی در باب اشاعره، تصوف، و مخالفت او با فلسفه، تصریح شد که غزالی انسان ها را از یک دیگر متفاوت می داند و این تفاوتْ سبب می شود که هر فردی برای پذیرش باورْ توجیه های گوناگونی داشته باشد. بر اساس همین تفاوت ها، برخی بر آن اند که برای ایمان آوردن هیچ گونه استدلالی ضروری نیست. برخی عقلانیت و استدلال را برای باورمندی به کار می گیرند و بعضی نیز، از دیدگاه غزالی، ساحت برتر ایمان، یعنی عرفان، را برای دین داری برمی گزینند. هر یک از این ساحت ها اگر مبتنی بر شریعت باشد، می تواند در انسانْ ایمان ایجاد کند و هر یک از این دیدگاه ها، به تبع مبانی خود، می تواند اشارات مختلفی در تربیت دینی داشته باشد. در این مقاله، تربیت دینی بر اساس سه گروه بررسی و مشخص شد: عوام، خواص اهل برهان، خواص اهل عرفان. هر یک از گروه های مذکور ویژگی ها، اهداف و اصولی دارند.
پلانتینگا و مسئله عقلانیت خداباوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله عقلانیت خداباوری را در سه اثر مهم پلانتینگا دنبال کرده ایم؛ سه اثری که نویسنده در آنها توانسته است ضمن پاسخ دادن به ایراد های منتقدان، دیدگاه خود را بیان کند. ما در این نوشتار سیر بحث پلانتینگا در این کتاب ها را دنبال کرده و پس از تبیین دیدگاه وی، به نقد و بررسی آن پرداخته ایم. بر این اساس ابتدا به نقد و بررسی برهان تمثیلی وی پرداخته می شود و در ادامه بیان خواهد شد که در نقد های وی به قرینه گرایی و مبناگرایی نوعی تهافت دیده می شود. در پایان نیز گفته خواهد شد که این دیدگاه وی که باور به خدا نیازی به قرینه ندارد، به نوعی ایمان گرایی نزدیک است.
ایمان و عقلانیت؛ بررسی تطبیقی دیدگاه توماس آکوئیناس و مارتین لوتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
دیربازی است که مسیحیت شاهد بحث رابطة ایمان و عقلانیت و تبیین مرزهای میان این دو است؛ بحث مهمی که با باور دینی و مذهبی افراد سروکار دارد و اختلافات فراوانی در میان اندیشمندان بزرگ مسیحی به وجود آورده است. ازآنجاکه توماس آکوئیناس، یکی از بزرگ ترین الهی دانان کلیسای کاتولیک و مارتین لوتر، یکی از تأثیرگذارترین شخصیت های کلیسای پروتستان بوده و این دو فرقه تحت تأثیر فراوان اندیشه های آنان است، مقایسة اندیشة آنان در این مسئله می تواند بسیار حائز اهمیت باشد. این مقاله با رویکرد تحلیلی و بررسی اسنادی، درصدد واکاوی تطبیقی بحث ایمان و عقلانیت از دیدگاه این دو چهرة شناخته شدة مسیحی است. بی تردید فهم رویکرد آنان، برای شناخت دقیق تر این کلیساهای بزرگ و مهم مسیحی راه گشا خواهد بود. یافته های این مقاله، حاکی از این است که آکوئیناس یک عقل گرای غیرافراطی و لوتر یک ایمان گرای غیرافراطی است و به رغم پذیرش اجمالی دو عنصر ایمان و عقلانیت از جانب هر دو، اختلافاتی جدی در مبانی فکری آنان وجود دارد.
بنیانگذاران ایمان گرایی جدید: کیرکگور و ویتگنشتاین
حوزه های تخصصی:
در این نوشته به بررسی و نقد نظریه ایمان گرایی کیرکگور و ویتگنشتاین می پردازیم. گفته خواهد شد که ایمان گرایی کیرکگور مبتنی بر حفظ ایمان علی رغم تضاد آن با عقل است. یعنی انسان می تواند بر ضد یک مدعا دلیل آفاقی و عینی داشته باشد و در عین حال به آن، ایمان هم داشته باشد. به نظر او ایمان آوردن یک امر اختیاری است و دینداری باید مبتنی بر خطر و جهش ایمانی باشد. کیرکگور ایمان را وقتی شایسته می داند که به نوعی خطر کردن باشد. اما ویتگنشتاین قائل است که ایمان، با فقدان دلیل سازگار است، یعنی انسان می تواند دلیل نداشته باشد اما ایمان داشته باشد. زیرا مجموعه باورها در نهایت به باورهایی می رسند که بدون دلیل پذیرفته می شوند. او با طرح بازی های زبانی می گوید که ایمان آوردن یک بازی زبانی خاص، و عملی است که در متن حیات دینی می روید. همچنین به نظر او، مؤمنان تصاویر دینی در پیش زمینه خود دارند که حیات دینی آنها را میسر می سازد. البته این تصاویر، حاصل فعالیت در زندگی روزمره است نه استدلال و دلیل.
نسبت ایمان و عقل از منظر نجم الدین رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
397 - 418
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف یافتن نسبت معرفتی میان ایمان و عقل و در نهایت سنجش میزان عقلانیت از منظر نجم الدین رازی تألیف شده است، ایمان و عقل در نگاه وی به ابزار معرفت شناسی می مانند و گوهر عقل یا روح رحمت للعالمین با اوصاف متعددش، جوهری است نورانی با اعتبارات ملک، نور و قلم. آن گاه معرفت عقلی مرتبه ای از مراتب وصول به علم توحید بوده و جایگاهی برای رسیدن به معرفت شهودی است که در عالم معقول کاربرد دارد و معرفت نجات بخش هنگامی است که بنای عقل انسان، مطلع نور ایمان باشد تا نبوت انبیا مقرر شود. گوهر ایمان معدنی است که جایگاه آن طور دوم قلب بوده و تکیه بر عقلانیت رهگذری برای ایمان گرایی است که اثر تابش نور ایمان بر دل، تصدیق نام دارد. تصویری که رازی از نسبت ایمان و عقل ترسیم کرده، عقلانیتی متعادلانه و تلفیقی، میان عقل گرایی حداکثری و انتقادی توأمان با ایمان گرایی است که در تعیین اعتبار یا عدم اعتبار نظام های اعتقاد دینی در فلسفه دین نقش مؤثر دارند و تعامل آن دو، عامل ارائه درست دین و مانع آسیب های درونی و بیرونی است. این همه، نظر به تطبیق آرای وی با رویکردهای فراگیر ایمان و عقل استخراج شده است.
ایمان گرایی رازوارِ هیوم؛ با ابتنا به تفسیری متفاوت از دیدگاه او در باب مسئله شر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تدقیق در آثار دیوید هیوم، مشخص می شود هدف او از تبیین مسئله شر همان هدفی است که در سراسر فلسفه دینش دنبال می کند، یعنی حمله به الهیات طبیعی و معرفی کردن آن به عنوان امری فاقد وجاهت معرفتی و غیرنظام مند. بنابراین، خلاف آنچه در بیشتر تقریرها بیان شده، دایر بر این که هیوم با بیان مسئله شر قصد دارد استدلالی علیه وجود خدا بیاورد، هدف هیوم حمله به این ادعای الهیات طبیعی است که گزاره های دینی عقلاً غیرقابل اثبات اند، نه آن که این گزاره ها کلاً مردود باشند؛ یعنی به لحاظ معرفت شناختی آنها را بیرون از محدوده شناسایی انسان می داند، نه آن که به لحاظ وجودشناختی فاقد هستی باشند. بر همین اساس، در این جستار با پژوهشی کتابخانه ای، به دنبال آن هستیم که با نشان دادن دو گونه شاهد، که یکی اذعان صریح به امکان وجود علتی برای نظم موجود در جهان در متن آثار هیوم (پایان هر دو کتاب تاریخ طبیعی و گفتگوها) است، و دیگری راه حل هایی است که هیوم برای مسئله شر ارائه می دهد، مشخص گردد تقریر مشهور از مسئله شر او، که استدلالی علیه وجود خدا قلمداد می گردد، با در نظر گرفتن متن آثار وی چندان صحیح نیست. بنابراین لباس الحاد را از تن هیوم درمی آوریم و او را به نوع خاصی از ایمان گراییِ قریب به رازوارگی ملبس می کنیم.
شواهد جعل باوری معنای زندگی در دیدگاه سورن کرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۲
1 - 15
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی جعل باوری معنای زندگی در دیدگاه سورن کرکگور می پردازد. کرکگور، مفهوم «معنا» را به معنی «هدف» می داند و به «زیست دینی» به عنوان عالی ترین زیست باور دارد. بر اساس شواهدی که از آثار وی برداشت می شود، معتقد است هدف در زیست دینی قابل کشف نیست بلکه قابل جعل است. سه شاهد بر این نظر وجود دارد: اول اینکه هدف در نظر کرکگور، پارادوکسیکال است و پارادوکس، امر واقعی نیست بلکه امر ذهنی است. دوم اینکه مسیحیت به نظر وی انفسی است نه آفاقی و دین را در امر نامعقول می جوید و در امر مرتبط با ذهن نه مرتبط با خارج و سوم اینکه خداوند را یک موجود آفاقی در نظر نمی گیرد بلکه موجود انفسی در نظر می گیرد که متمرکز در ذهن و ضمیر آدمی است. پیش فرض های کرکگور در این شواهد عبارت است از ناواقع گرایی هستی شناختی، فردگرایی و ایمان گرایی. تحلیل این سه پیش فرض نشان می دهد کرکگور، به جعل باوری معنای زندگی باور داشته است.
بررسی تطبیقی- انتقادی دیدگاه های علامه طباطبایی و آلوین پلنتینگا درباره اثبات وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۱
121-138
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر با روش تطبیقی انتقادی به بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و الوین پلنتینجا در خصوص مبانی فلسفی اثبات وجود خدا پرداخته ایم. هدف در این پژوهش تبیین، تطبیق، و نقد و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و الوین پلنتینجا، می باشد. علامه طباطبایی معتقد است وجود خدا امری بدیهی است و ادله اثبات وجود خدا نیز صرفا بر بداهت وجود خدا استدلال می کنند . پلنتینجا معتقد است، یک سری گزاره های جزیی وجود دارد که بدون اعتقاد به وجود خدا نمی توان آنها را پذیرفت. خدا وجود دارد که این گزاره های جزئی را برای یک دین دار یک گزاره واقعا پایه معرفی می کند . با اینکه پلنتینجا اعتقاد به وجود خدا را پایه می داند ولی پایه دانستن وجود خدا به معنای بداهت وجود خدا نیست. به همین جهت تفاوت جدی بین این دو دیدگاه وجود دارد. اثبات بداهت وجود خدا و تصدیق دیدگاه علامه به غایت دشوار است، چنانکه دیدگاه پلنتینجا حداکثر دیدگاهی گمانی و استقرایی خواهد بود
صرفه ایمان: مقایسه استدلال شرط بندی پاسکال با تقریر های اسلامی شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آن چه را ابوالفتوح رازی «طریقت احتیاط» می نامد صورتِ استدلالی است که مشهورترین روایت آن دستِ کم در منابع غربی «شرط بندی پاسکال» نامیده می شود. برخی از قدیمی ترین تقریر های این استدلال را می توان در میراث حدیثی ائمه شیعی سراغ گرفت. گروهی نیز معتقدند ریشه استدلال پاسکال را باید در کتب متفکران مسلمان پیدا کرد. در جُستار پیشِ رو قصد بر این است روایت های اسلامی این استدلال با تقریر پاسکال بازخوانی و مقایسه شود. مدعای پژوهش انطباقِ نسبی صورت آن ها در عین نا همخوانی محتوا و غایت است. این امر از پیش فرض های متفاوتی نشئت می گیرد که هر یک از تقریرها متکی بر آن ها هستند. در مرتبه سنجش، ابتدا صورت روایت ها با یکدیگر مقایسه می شود، سپس در چهار موضعِ قدرت عقل نظری در شناخت خداوند، نظریه ایمان، جمع سو د دنیوی و اخروی و جدلی یا برهانی بودن استدلال ها نقاط هم خوانی و افتراق احصا می شود.
نقد و بررسی رویکردهای بی نیازی وجود خدا از استدلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت خدا، دغدغه اصلی انسان هاست و بشر از دوره های اولیه تاکنون، برای رسیدن به این هدف، راه های گوناگونی را رفته است؛ از شناخت شهودی و تزکیه دل تا معرفت عقلی و استدلالی. اما استدلال عقلی که یکی از راه های اساسی معرفت بشری است، همواره مورد نقد و نظر قرار گرفته است. برخی، باور به اثبات وجود خدا را نیازمند استدلال عقلی دانسته اند؛ در حالی که دیگران، وجود خدا را به خاطر فطری بودن و یا به دلایل دیگر، بی نیاز از استدلال عقلی دانسته اند؛ به طوری که مؤمنان در ایمان خود، بدون برهان نیز موجه و معقول خوانده شده اند. فرضیه بی نیازی خدا از استدلال را می توان در رویکرد های ایمان گرایی، معرفت شناسی اصلاح شده، شهودگرایی و فطرت گرایی جستجو کرد؛ اما با نگاهی توصیفی- تحلیلی، به این نتیجه می رسیم که: ایما ن گرایی با اشکالات متعددی مواجه است و نمی تواند بی نیازی وجود خدا از استدلال را موجه سازد. شهودگرایی تنها برای جمع خاصی مقبولیت دارد. معرفت شناسی اصلاح شده، مؤمنان را در اعتقادشان موجه می نماید. تنها بر مبنای فطرت گرایی از نوع معرفت پیشینی، می توان وجود خدا را بی نیاز از استدلال دانست.
ابتنای ایمان دینی بر معرفت عقلی از منظر غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحوه رابطه ایمان با دلیل عقلی از مسائل مهم فلسفه دین است. غزالی به منزله منتقد جدی فلسفه و کلام، از سویی علم کلام را حرام و عموم مردم را از ورود به این علم نهی می کند و از سوی دیگر انتقادات جدی بر کسانی دارد که سعی دارند ایمان دینی را بر پایه های دلایل کلامی و عقلی استوار کنند. وی ایمان مبتنی بر دلیل عقلی را در معرض شبهات و به همین دلیل زوال پذیر و ایمان عوام را راسخ تر از ایمان مبتنی بر دلایل عقلی می داند. غزالی معتقد است ایمان عموم مسلمین صدر اسلام نیز ایمان تقلیدی بوده است که با عبادت و قرائت قرآن تقویت شده است. مخالفت غزالی با کاربست روش عقلی در ایمان، تا حدی است که بسیاری وی را ایمان گرای مسلمان دانسته اند. در این مقاله ابتدا دیدگاه غزالی شرح و سپس به مهمترین کاستی های نظریه وی در باب ایمان اشاره شده است. تفسیر غزالی از ایمان، زمینه ساز نسبیت گرایی و کثرت گرایی در دین است. وی به رابطه ایمان و تصدیق نظری بی توجه بوده و گزارشی ناقص از سیره پیامبر(ص) را ملاک قرار داده است.
تطبیق و نقد رویکرد فخر رازی و استیس به زبان دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
257 - 278
حوزه های تخصصی:
مطالعه تطبیقی رویکرد فخر رازی و استیس به زبان دینی، حاکی از این بوده که در حیطه روش شناسی، تأکید آنها بر روش عرفانی و شهود دینی است. در حوزه توجیه باورهای دینی، رویکرد مبناگرایانه به گزاره های دینی داشته اند. استیس کل دین را برابر با عرفان و ورای عقل و نطق و متناقض نما دانسته است. در حالی که فخر رازی تنها بخشی از دین را بیان ناپذیر و زبان ناظر به آن را حقیقی پنداشته است. به همین نحو ایمان دینی و تلقی از وحی، از منظر آنها نیز تفاوت دارد. در حوزه نقد و ارزیابی این گونه است که در دیدگاه استیس، علاوه بر تناقض درونی، دو عالم مادی و غیرمادی جدا و در عرض هم تصور شده اند. رویکرد استیس دارای لوازمی چون ایمان گرایی، غیرشناختاری بودن زبان دینی، بی نیازی انسان از وحی و ... است. اما فخر رازی روش ایمان گرایانه- عقل گرایانه به زبان دینی داشته و با تحلیل اسما و اوصاف الهی با دو رویکرد سلبی و ایجابی، انسان را نیازمند وحی دانسته است. از این رو دیدگاه فخر رازی نسبت به استیس در حوزه زبان دینی، کامل تر محسوب می شود.