مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
زنان شاغل
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۱ و ۱۱۲
۲۸۲-۲۶۳
حوزههای تخصصی:
همزمان با مدرنیزاسیون و تغییر در ساختار خانواده، افزایش سطح تحصیلات، شهرنشینی، مشارکت زنان در بازارکار، فرزندآوری در سالهای اخیر در بین زنان به تدریج کاهش یافته است و می توان انطباق فرایند انتقال جمعیت دوم در ایران خصوصاً کلان شهری مانند شهر تهران را، با تغییر در بسیاری از ارزشها، نگرشها وگرایشها به فرزندآوری به وضوح مشاهده کرد. پژوهش حاضر به شیوه پیمایشی و با هدف شناسایی مولفه های تاثیرگذار بر فرزندآوری زنان شاغل شهر تهران انجام گردیده است. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و 1065 نمونه به روش نمونه گیری اتفاقی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می دهد، حدود 30 درصد از تغییرات متغیر تمایل به فرزندآوری توسط متغیرهایی چون تحصیلات، سن، تعداد فرزندان، تعداد فرزندان ایده ال، مولفه سازمانی و اجتماعی تبیین شده است. تحصیلات و تعداد فرزند رابطه معکوسی باتمایل به فرزندآوری دارند و همچنین به لحاظ سازمانی هرچه حمایت سازمانی بیشتر باشد، تمایل به فرزندآوری زنان شاغل افزایش خواهد داشت. بنابراین پیشنهاد می شود که سیاست های جمعیتی از برنامه های طولانی مدت پیروی کند و اجرای آن توسط مسوولان و مدیران سازمان با تمرکز ویژه به ارزش گذاری فرزندآوری و حمایت سازمانی از سازگاری نقش مادری و کارمندی زنان شاغل تضمین شود.
مقایسه سلامت روان، خودکارآمدی و امید به زندگی در زنان شاغل بازنشسته و زنان غیر شاغل شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه سلامت روان، خودکارآمدی و امید به زندگی در زنان شاغل بازنشسته و زنان غیر شاغل شهر کرمانشاه طراحی و اجرا گردید. روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی و علّی- مقایسه ای بوده که در سال 1398 با مشارکت 200 نفر از زنان شهر کرمانشاه (100 نفر از زنان شاغل بازنشسته و 100 نفر از زنان غیر شاغل)انجام شد. نمونه های مورد مطالعه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر برآورد شد. یافته ها: یافته های نشان داد که سلامت روان در کلیه شرکت کنندگان از وضعیت مطلوبی برخوردار نبود. هر دو گروه خودکارآمدی خوبی داشتند. این در حالیست که میزان امید به زندگی در زنان غیر شاغل کمتر از حد مطلوب و این مقدار در زنان شاغل بازنشسته مطلوب به نظر می رسید. سلامت روان، خودکارآمدی و امید به زندگی در زنان شاغل بازنشسته به شکل معناداری بیشتر از زنان غیر شاغل بود (p<0.001). نتیجه گیری با توجه به اهمیت دوره سالمندی و افزایش تعداد سالمندان، پیشنهاد می شود امکانات ویژه ای از جمله تشکل های سالمندی مرتبط با نیازهای سالمندان، برنامه ریزی جهت برگزاری دوره های آموزشی با محوریت سلامت روان در نظر گرفته شود تا جامعه با آمادگی بیشتری به استقبال این پدیده برود و از بسیاری از مشکلات دوره سالمندی پیشگیری شود. همچنین فراهم کردن همکاری های اجتماعی زنان و کارآفرینی متناسب با وضعیت و شان زنان و تسهیل تعامل بین کار و زندگیِ خانوادگی توصیه می شود.
حمایت سازمانی و تمایل به فرزندآوری زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳ و ۱۱۴
۱۳۴-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
پدیده اشتغال و کار زنان از ابتدای زندگی اجتماعی بشر وجود داشته، ولی در فراز و نشیبهایی ق رار گرفت ه است. در جوامع امروزی زنان همپای م ردان در جامع ه کار می کنند و از جایگاه اجتماعی برخوردارند. تغییر و تحولات در ساختار خانواده، افزایش سطح تحصیلات، شهرنشینی، مشارکت زنان در بازار کار را می توان در انطباق فرایند انتقال جمعیت دوم در ایران خصوصاً کلان شهری مانند شهر تهران با تاثیرپذیری در بسیاری از مولفه های جمعیتی از جمله فرزندآوری به وضوح مشاهده کرد. پژوهش حاضر به شیوه پیمایشی و با هدف شناسایی تاثیر حمایت سازمانی بر فرزندآوری زنان شاغل شهر تهران انجام گردیده است. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و 1065 نمونه به روش نمونه گیری تصادفی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل ازتحلیل رگرسیون نشان می دهد حدود 7/15درصد از تغییرات متغیر تمایل به فرزندآوری توسط متغیرهایی چون تحصیلات، سن، تعداد فرزندان ایده ال، حمایت سازمانی، درآمد تبیین شده است. همچنین نتایج نشان داد تحصیلات رابطه معکوسی باتمایل به فرزندآوری دارند و به لحاظ سازمانی هرچه حمایت سازمانی بیشتر باشد، تمایل به فرزندآوری زنان شاغل بیشتر خواهدشد، بنابراین پیشنهاد می شود مسوولان و مدیران سازمان از انعطاف پذیری لازم با تمرکز ویژه به ارزش گذاری فرزندآوری و حمایت سازمانی از سازگاری نقش مادری و کارمندی زنان شاغل برخوردارباشند.
نقش آشفتگی روانی و تحمل ابهام در احساس تنهایی زنان شاغل قرنطینه شده در شرایط کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
116 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش آشفتگی روانی و تحمل ابهام در احساس تنهایی زنان شاغله قرنطینه شده در شرایط کرونا انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر تویفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه زنان شاغل شهر کرج که تجربه قرنطینه را حداقل در 38 روز داشتند. از میان آن ها، بر طبق فرمول کوکران تعداد 248 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان با مقیاس آشفتگی روانی کسلر و همکاران (2002)، پرسشنامه تحمل ابهام مک لین (1993) و پرسشنامه احساس تنهایی دیتماسو و همکاران (2004) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه به روش همزمان بوسیله نرم افزار SPSS نسخه 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج بیانگر آن است که با افزایش یک انحراف استاندارد بر نمرات آشفتگی روانی 465/0 انحراف استاندارد بر نمرات احساس تنهایی افزوده می شود؛ همچنین با افزایش یک انحراف استاندارد بر نمرات تحمل ابهام 237/0 انحراف استاندارد از نمره احساس تنهایی کاسته می شود. آشفتگی روانی سهم یگانه بیشتری در پیش بینی احساس تنهایی دارد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد که تحمل ابهام و آشفتگی روانی در احساس تنهایی زنان شاغل قرنطینه شده در شرایط کرونا نقش داشته است. براساس نتایج حاصله، لزوم توجه به آشفتگی روانی و تحمل ابهام در میزان شدت احساس تنهایی در زنان شاغل قرنطینه شده در شرایط کرونا نقش بسزایی دارد.
نقش حضورذهن و اضطراب کرونا در پیش بینی کیفیت زندگی حرفه ای زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۲۱۸-۲۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش حضورذهن و اضطراب کرونا در پیش بینی کیفیت زندگی حرفه ای زنان شاغل بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه پژوهش را تمامی زنان شاغل مراجعه کننده به مراکز بهداشت و سلامت شهرستان ابهر در سه ماهه پایانی سال 1399 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 156 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی حرفه ای (ProQOL)(استام، 2010)، مقیاس ذهن آگاهی (FFMQ) (بائر و همکاران، 2006)، و پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس (CDAS) (علی پور و همکاران، 1398) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان بوسیله نرم افزار 25-SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین حضور ذهن با کیفیت زندگی حرفه ای رابطه مثبت معنادار و بین اضطراب کرونا با کیفیت زندگی حرفه ای رابطه منفی معناداری وجود دارد (01/0P<). همچنین یافته های به دست آمده نشان داد 40 درصد واریانس کیفیت زندگی حرفه ای براساس حضورذهن و اضطراب کرونا قابل پیش بینی است؛ و هر دو متغیر حضورذهن و اضطراب کرونا، کیفیت زندگی حرفه ای زنان شاغل را پیش بینی می کند. با توجه به یافته های پژوهش می توان دریافت یکی از اولویت های اصلی مدیران سازمان ها بویژه سازمان بهزیستی مداخلات در بحران و اتخاذ راهکارهای مناسب چون آموزش مهارتهای حضور ذهن، به منظور کاهش اضطراب در محیط کار و ارتقا کیفیت زندگی حرفه ای کارکنان باشد تا شرایط لازم جهت بهبود کیفیت ارائه خدمات فراهم گردد
مطالعه کیفی نقش فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی بر نحوه تعامل زنان خانه دار و شاغل با همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با هدف مطالعه نقش فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی بر نحوه تعامل زنان خانه دار و شاغل با همسرانشان بود. جامعه مورد مطالعه شامل زنان متأهل خانه دار و شاغل ساکن در شهر تهران در سال1399 که فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی را تماشا می کردند. از میان این جامعه نمونه گیری به روش هدفمند به صورت گلوله برفی و تا حد اشباع انجام گرفت. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته اطلاعات مرتبط با افراد نمونه جمع آوری شد و یافته های پژوهش به شیوه تحلیل مضمون، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری آنها، در ارتباط با نقش فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی بر نحوه تعامل زنان خانه دار با همسر، 9 مضمون و زنان شاغل 8 مضمون اصلی استخراج گردید. یافته های پژوهش نشان داد، نقش فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی بر نحوه تعامل زنان خانه دار و شاغل با همسرانشان، به ترتیب شامل دو مضمون هسته ای "اگرچه بی ثباتی خانواده ها در فیلم های فرامرزی مورد نکوهش زنان خانه دار است اما سبک زندگی و نحوه تعاملات آنان متأثر از این فیلم ها قرار گرفته است" و "اگرچه بی ثباتی خانواده ها در فیلم های فرامرزی مورد نکوهش زنان شاغل است اما سبک زندگی مجلل، تعاملات رمانتیک و ارتباطات راحت در این فیلم ها، مورد انتظار آنان است"، می باشد. بر اساس نتیجه بدست آمده فیلم های شبکه فرامرزی بر تعاملات زنان در زندگی زناشویی آنان تاثیر می گذارد.
مقایسه خودارزشمندی، تعارض کار-خانواده، گرایش به روابط فرازناشویی در زنان شاغل با رده شغلی بالا و پایین
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم آذر ۱۴۰۰ شماره ۴۲
169 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش ، مقایسه خودارزشمندی، تعارض کار- خانواده و گرایش به روابط فرازناشویی در زنان شاغل با رده شغلی بالا و پایین است. این پژوهش توصیفی و از توع پس رویدادی است. کلیه زنان متاهل شاغل در بیمارستان ها ی شهر مشهد در سال 1400، جامعه ی آماری را تشکیل دادند. نمونه ای به حجم 100 نفر به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شد. در جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های نگرش به خیانت زناشویی واتلی(2008)، پرسش نامه خود ارزشمندی کروکر و همکاران (2003)، پرسش نامه تعارض کار-خانواده کارلسون و همکاران (2000) و برای تجزیه و تحلیل از روش های آمار توصیفی، آزمون تحلیل واریانس تک متغیره و چند متغیره و ابزار SPSS-24 استفاده شد. تحلیل های آماری گویای آن بود که زنان شاغل در گروه رده پایین با تحصیلات کارشناسی نسبت به سایر گروه ها، از کمترین میزان خودارزشمندی و بیشترین میزان گرایش به روابط فرازناشویی برخوردارند. در مقیاس خود ارزشمندی، تفاوت معناداری فقط در زیرمقیاس عشق خدایی بین دو گروه وجود داشت. افراد شاغل در گروه رده بالا با تحصیلات بالاتر کمترین تعارض نقش- خانواده و افراد شاغل در گروه رده پایین با تحصیلات پایین، بیشترین تعارض را داشتند. اشتغال به مشاغل سطح پایین خصوصا هنگامی که ناهمخوانی بین تحصیلات و شغل وجود دارد سبب بروز مشکلات روان شناختی می شود لذا توجه به همخوانی بین تحصیلات و شغل اهمیت ویژه دارد.
رابطه استرس ادراک شده و نگرش های ناکارآمد با سلامت روانی زنان شاغل علوم پزشکی کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر رابطه استرس ادراک شده و نگرش های ناکارآمد با سلامت روانی زنان شاغل علوم پزشکی کرمانشاه بود. روش مطالعه: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه زنان شاغل علوم پزشکی شهر کرمانشاه در سال 1400 بود. نمونه آماری نیز با استفاده روش نمونه گیری تصادفی تعداد 200 نفر از زنان شاغل انتخاب شدند. به دلایل مختلف از بین 200 نفر ازمودنی تعداد 5 نفر ریزش داشت و سپس تعداد نمونه های این پژوهش به 195 نفر رسید. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه استرس ادراک شده و نگرش های ناکارآمد و سلامت روان بودند. نتایج: یافته ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره نشان داد که بین نگرش های ناکارآمد در زمینه های قطع ارتباط وطرد، خودگردانی مختل، محدودیت مختل، دیگرجهت مندی و گوش بزنگی با سلامت روان زنان شاغل رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، هر چه نگرش های ناکارآمد در زمینه های قطع ارتباط وطرد، خودگردانی مختل، محدودیت مختل، دیگرجهت مندی و گوش بزنگی زنان شاغل کمتر باشد از سلامت روانی بالاتری برخوردار خواهند بود. بین استرس ادراک شده با سلامت روان زنان شاغل رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، هر چه استرس ادراک شده زنان شاغل بیشتر باشد میزان با سلامت روان آنان نیز بیشتر خواهد بود. متغیرهای نگرش های ناکارآمد در زمینه گوش به زنگی، استرس ادراک شده، نگرش های ناکارآمد در زمینه خودگردانی مختل و نگرش های ناکارآمد در زمینه دیگر جهت مندی به ترتیب پیش بینی کننده سلامت روان در زنان شاغل می باشند. نتیجه گیری: یکی از جنبه های اثر گذار اجتماعی مؤثر بر سلامت زنان شاغل، حرفه و شغل م ی باش د ک ه پرداختن به آن حائز اهمیت بوده و جای بحث دارد. همان طور که میدانیم عوام ل ش غلی تأثیر گذار بر سلامت میتواند باعث بروز خستگی های شغلیِ فرد شاغل گ شته و ای ن ب ه نوبه خود باعث تأثیرات منفی به سزایی در سایر زمینه های زندگی اعم از اجتماعی، ف ردی و خانوادگی گردد.
نقش واسطه ای تعارض کار-خانواده در رابطه سرمایه روان شناختی و آرزومندی شغلی در زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
133 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف آزمون مدل مفروض واسطه مندی تعارض کار- خانواده در رابطه سرمایه روان شناختی و آرزومندی شغلی در زنان شاغل در شرکت های هواپیمایی در تهران در سال ۱۴۰۰ و در دوران شیوع ویروس کرونا می باشد. روش: روش نمونه گیری به شیوه در دسترس بوده و جهت گردآوری اطلاعات از ۳ پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (2007)، پرسشنامه بازنگری شده آرزومندی شغلی گرگور و ابراین (2016) و پرسشنامه تعارض کار- خانواده کارلسون و همکاران (1999) استفاده شده است. از نرم افزار SPSS و AMOS و با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل روش آماری معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین سرمایه روان شناختی و آرزومندی شغلی در زنان شاغل از طریق تعارض کار- خانواده به طور جزئی میانجی گری می گردد. در مدل مفروض نشان داده شد که سرمایه روان شناختی به طور مستقیم روی تعارض کار- خانواده به میزان 53/0 از واریانس آرزومندی شغلی در زنان شاغل را تبیین می کند. همچنین سرمایه روان شناختی به میزان 48/0 درصد از واریانس تعارض کار- خانواده را در زنان شاغل تبیین کرده و متغیرهای پیش بین روی هم رفته 3/30 درصد از واریانس آرزومندی شغلی در زنان شاغل را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: در مجموع نتایج نشان می دهد که احتمال میانجی بودن تعارض کار خانواده وجود دارد و می توان عنوان کرد سرمایه روان شناختی از طریق تعارض کار خانواده با آرزومندی شغلی در زنان شاغل رابطه دارد.
بررسی مقایسه ای عزت نفس و خودپنداره در زنان شاغل و غیر شاغل شهر خرم آباد
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هفتم ۱۴۰۱ شماره ۵۵
۱۶۱-۱۵۳
با شروع انقلاب صنعتی، نقش های سنتی زنان تا حدودی دگرگون شد، به گونه ای که به جای کار صرفاً خانگی، بخش عمده ای از زندگی آن ها صرف فعالیت های بیرون از خانه گشت. مهم ترین مسئله ای که برای زنان شاغل امروز وجود دارد، چگونگی ایفای نقش های سنتی و هماهنگی این نقش ها با نقشی است که مسئولیت های اجتماعی و اقتصادی زنان در دنیای امروز ایجاب می کند. حل مشکلات زنان شاغل ادارات نیازمند تصحیح نگرش سنتی نسبت به زنان بر اساس دیدگاه الهی و انسانی بر مبنای عدالت اجتماعی است. به نظر می رسد عزت نفس و خودپنداره، از عوامل مهم و مؤثر در ارتباط با رویارویی زنان با مشکلات شغلی و توانایی در برقراری هماهنگی وظایف مربوط به کار و خانواده است. پژوهش حاضر باهدف کلی مقایسه میانگین های عزت نفس و خودپنداره در زنان شاغل و غیر شاغل انجام شده است. نمونه موردمطالعه برابر با 60 نفر در نظر گرفته شد. تعداد زنان شاغل 30 نفر و تعداد زنان غیر شاغل نیز 30 نفر در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش شامل: پرسشنامه عزت نفس آیزنگ و پرسشنامه خودپنداره بک است. برای تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه ها از آزمون t مربوط به 2 گروه مستقل استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که: بین زنان شاغل و غیر شاغل در عزت نفس تفاوت وجود داشت، لذا فرضیه اول تائید شد؛ یعنی زنان شاغل به دلیل حضور در اجتماع و کسب درآمد، می توانند از عزت نفس بالاتری نسبت به زنان خانه دار برخوردار باشند؛ اما در ارتباط با فرضیه دوم بین دو گروه زنان شاغل و غیر شاغل در خودپنداره تفاوت معناداری وجود نداشت. لذا فرضیه دوم تائید نشد؛ یعنی خودپنداره در همه ی افراد اعم از افراد با موقعیت اقتصادی، اجتماعی و... بالا یا موقعیت های پایین می تواند وجود داشته باشد.
چالش های کیفیت اجرای قوانین حمایتی اشتغال زنان (موردمطالعه: پرونده های شکایات زنان شاغل در ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
طرح قوانین حمایتی در حوزه ی اشتغال عمومی و به ویژه اشتغالِ زنان در ایران، بخش لاینفکی از وضعیت اشتغال زنان را تحت شعاع خود قرار داده است. در این تحقیق با بررسی پرونده های شکایات زنان شاغل در تهران به بررسی چالش هایی پرداخته شده که کیفیت اجرای قوانین حمایتی مندرج در قانون اساسی ایران را در برمی گیرد. این تحقیق توصیفی بر اساس روش تحلیل محتوا صورت گرفته و با توجه به تکنیک تحلیل محتوای مقوله ای به کیفیت قوانین با توجه به شکوائیه های زنان شاغل در تهران پرداخته است. جامعه ی آماری شامل تعداد 63502 پرونده ی مربوط به شکایات زنان است که از این میان380 دادخواست مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که کیفیت مربوط به اجرای قوانین در سطح پایینی قرار دارد و همین موجب کتمان یا بی توجهی نسبت به بعضی از مطالبات زنان شده است.
آموزش و تدوین بسته شفقت درمانی بومی بر سلامت روان، سرمایه روانشناختی و سبک زندگی زنان شاغل شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
117 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آموزش و تدوین بسته شفقت درمانی بومی بر سلامت روان، سرمایه روانشناختی و سبک زندگی زنان شاغل شهر اصفهان بود. روش پژوهش به دو روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوا و روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان شاغل مراجعه کننده به مراکز مشاوره با گروه سنی 25 تا 45 سال شهر اصفهان و حجم نمونه شامل 30 نفر که 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگیری و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شفقت درمانی بومی برای زنان گروه آزمایش (در 8 جلسه) هر هفته دو جلسه به مدت 90 دقیقه اجراء شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1972)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتاتز (2007) و پرسشنامه سبک زندگی میلر اسمیت (1988) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره و تک متغیره و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در سطح ⍺=0/05 بین میانگین نمرات پس آزمون سبک زندگی، سلامت روان و سرمایه روانشناختی زنان گروه آزمایش و کنترل وجود داشت. اندازه اثر نشان دهنده این است که در نمرات پس آزمون متغیر سبک زندگی 33 درصد، متغیر سلامت روان 66 درصد، و در متغیر سرمایه روانشناختی 40 درصد، تحت تاثیر آموزش بسته بومی شفقت درمانی قرار دارد . بنابراین می توان نتیجه گرفت، آموزش شفقت درمانی بومی بر سبک زندگی، سلامت روان و سرمایه روانشناختی زنان شاغل پژوهش حاضر تاثیر داشته است.
سنجش تأثیرات اشتغال زنان بر خانواده و روابط اجتماعی (مطالعه موردی شهر آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
427 - 451
حوزههای تخصصی:
امروزه، یکی از مباحث مهم در حوزه مسائل زنان، نقش و حضور زنان در بازار کار است. به همین دلیل پژوهش حاضر درصدد سنجش تأثیرات اشتغال زنان بر خانواده و روابط اجتماعی در شهر آران و بیدگل است. این پژوهش با روش پیمایشی و مصاحبه با 250 نفر از زنان شاغل متأهل در شهر آران و بیدگل انجام شد. نتایج نشان می دهد که بین نقش های کاری و نقش های سنتی خانه داری، همسرداری، و فرزندداری و همچنین روابط اجتماعی تعارض وجود دارد و رابطه میان آن ها معنادار و مستقیم است. علاوه بر این، به موازات بالا رفتن سن و تعداد فرزندان، فشار کاری نیز افزایش می یابد. بین تحصیلات و فشار کاری نیز رابطه معنادار و معکوس وجود دارد. نتایج تحلیل چندمتغیره و تحلیل مسیر نشان می دهد از میان چهار متغیر مستقل اول، تنها دو متغیر، یعنی تعارض در روابط اجتماعی و تعارض در خانه داری، وارد معادله رگرسیونی و متغیرهای دیگر از معادله خارج می شوند. درنتیجه، می توان گفت فشار کاری زنان شاغل بیشتر روابط اجتماعی آن ها و خانه داری شان را تحت الشعاع قرار می دهد و در این زمینه ها برای آن ها تعارض ایجاد می کند. مسلماً تعارض های نقشی، به ویژه فشارهای کاری، می توانند سلامت جسمانی و روانی زنان شاغل را در معرض خطر قرار دهند.
چالش های فرزندآوری زنان شاغل در یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
111 - 134
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، نرخ باروری در ایران، به دلیل عوامل مختلف، تغییرات چشمگیری داشته و در این میان افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و اشتغال مدرن نیز تغییراتی را در رفتار باروری ایجاد کرده است. از سوی دیگر، زنان شاغل نیز با چالش های مختلف در زمینه فرزندآوری دست به گریبان اند. بر این اساس، پژوهش حاضر در یک مطالعه کیفی و بر پایه روش نظریه مبنایی و استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند، چالش های پیش روی زنان شاغل در فرزند آوری را بررسی کرده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش را 24 زن متأهل شاغل در بخش دولتی و خصوصی و در سنین 24 تا 36 سال تشکیل می دهند. داده های پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساخت یافته گردآوری شده است. از جمله سؤالات محوری این پژوهش عبارت اند از: عوامل تعیین کننده چالش های فرزندآوری زنان مطالعه شده چه بوده است؟ راهبردهای زنان شاغل در مواجهه با چالش های فرزندآوری چه بوده است؟ پیامدهای این وضعیت چیست؟
یافته های پژوهش نشان می دهد که زنان شاغل با چالش های برون شغلی و چالش های درون شغلی در زمینه فرزندآوری مواجه اند که کنش های آن ها را به سمت کم فرزندی به مثابه سبک زندگی سوق می دهد. سوژه های پژوهش، کم فرزندی را جزء تفکیک ناپذیری از رفتار اجتماعی و سبک زندگی کنونی محسوب می کند.
مطالعه درک و تصور زنان شاغل از تحقیر و راهبردهای آنها در جهت مقابله با آن مورد مطالعه زنان شاغل شهر ماکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیر زنان شاغل در محیط های کاری از جمله آسیب های اجتماعی شایعی است که پیامدهای متعددی می تواند داشته باشد. پژوهش حاضر تلاشی است برای مطالعه درک و تصوران زنان شاغل از تحقیر اجتماعی و راهبردهایی که آنها در مقابل تحقیر اجتماعی اتخاذ می کنند. برای تحلیل این مسئله از روش کیفی (نظریه زمینه ای) استفاده شده است و با بهره گیری از روش نمونه گیری هدف مند با 40 نفر از زنان شاغل شهرستان ماکو مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شده است. برای اعتبار و اعتمادبخشی به داده ها، از قابلیت اعتبار یا اعتبارپذیری، انتقال پذیری، قابلیت اعتماد و قابلیت تأیید استفاده شده است. پس از تحلیل اطلاعات بر اساس مراحل سه گانه کدگذاری (باز، محوری، گزینشی) در خصوص درک و تصور زنان شاغل از تحقیر در مرحله کدگذاری باز، 25 مفهوم یا کد باز استخراج شد و در مرحله کدگذاری محوری پس از بررسی دقیق میان مفاهیم و برقرای پیوند بین مفاهیم، 5 مقوله بدست آمد که نشان دهنده درک و تصور زنان شاغل از تحقیر اجتماعی می باشد. این مقولات عبارتند از: کلیشه های جنسیتی، تبعیض جنسیتی؛ خشونت ؛ بی اعتمادی، و تجاوز به حقوق زنان. با انتزاع و ترکیب 5 مقوله محوری تحقیق در مرحله کدگذاری گزینشی، مقوله هسته نهایی تحت عنوان تحقیر اجتماعی ظهور کرد که تمامی مقولات محوری را تحت پوشش قرار می دهد. همچنین زنان در موقعیت تحقیر با سه واکنش یا راهبرد رو به رو می شوند: پذیرش وضع موجود، مقاومت و بازاندیشی.
ادراک از تبعیض جنسیتی و موفقیت شغلی ذهنی زنان با تعدیل گری لنگرگاه های شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، تلاش در جهت ایجاد محیط های کاری دربرگیرنده از برجسته ترین دغدغه های سراسر جهان بوده است. در این راستا، کاهش سوگیری و تبعیض جنسیتی در محیط کار یکی از مهم ترین اقداماتی است که به سازمان ها اجازه می دهد از ظرفیت، توانایی و استعداد همه کارکنان خود استفاده کنند. پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی همه جانبه و جامع به این قضیه پرداخته و بدین منظور، چندین نگرش و ذهنیت را در زنان شاغل مورد مطالعه قرار داده است: موفقیت شغلی- ذهنی ، ادراک از میزان تبعیض جنسیتی در محیط کار و همچنین، انتظارات و ارزش های شغلی . با توجه به پیشینه پژوهش، این پژوهش نقش تعدیل کنندگی انتظارات و ارزش های شغلی را در قالب سازه «لنگرگاه های شغلی» شاین بر رابطه بین موفقیت شغلی- ذهنی و تبعیض جنسیتی ادراک شده می سنجد. نمونه مطالعه، با حجم 181 نفر به روش غیرتصادفی و در دسترس انتخاب شده اند و به سؤالات پرسش نامه های پژوهش به صورت برخط پاسخ داده اند. نتایج نشان داد هرچه زنان تبعیض جنسیتی بیشتری در محیط کار احساس کنند، موفقیت شغلی- ذهنی شان کمتر می شود. همچنین، لنگرگاه های شغلی شدت رابطه این دو متغیر را تحت تأثیر قرار می دهند؛ در میان لنگرگاه ها، لنگرگاه شایستگی فنی بیشترین تأثیر و لنگرگاه امنیت و ثبات کمترین تأثیر را در رابطه مذکور دارد.
واکاوی راهبردهای حفظ رابطه زوجی در زنان شاغل: تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
217 - 234
حوزههای تخصصی:
زنان شاغل به دلیل مسئولیت های گسترده در محیط کار و خانواده، نیازمند راهبردهایی برای حفظ رابطه زوجی خود هستند. پژوهش حاضر، مطالعه ای کیفی بر پایه تحلیل محتواست که اطلاعات آن از طریق نمونه گیری هدفمند و مصاحبه و عمیق نیمه ساختاریافته فردی با ۸ زن شاغل در ادارات دولتی و مراکز غیردولتی شهر ایلام در سال ۱۴۰۰ گردآوری شد. مدت زمان جلسات مصاحبه در دامنه ۴۵ الی ۶۰ دقیقه متغیر بود و داده ها بعد از ۸ مصاحبه به نقطه اشباع نظری رسید. تحلی ل داده ه ا از طری ق روش تحلی ل محت وای عرفی ق راردادی ص ورت گرف ت ک ه پ س از پی اده ک ردن مصاحبه ه ای ضبط ش ده روی کاغ ذ و غوط ه وری در تحلی ل داده ه ا کده ای اولی ه اس تخراج ش د. جه ت تعیی ن طبق ات اصل ی، کده ای اولی ه در چن د مرحل ه بازبین ی، بررس ی و طبقه بن دی ش د. نتایج حاصل از متن مصاحبه ها، منجر به شناسایی سه مضمون اصلی شامل: «راهبردهای درون فردی و شناختی»، «راهبردهای بین فردی و رفتاری» و «راهبردهای عاطفی» شد. نتایج این تحقیق می تواند راهگشای مشاوران و درمانگران خانواده در حوزه آموزش های زناشویی و مشاوره پیش از ازدواج باشد؛ همچنین زنان شاغلی که دچار تعارض کار - خانواده هستند یا خواستار حفظ و ارتقای رابطه زوجی خود هستند می توانند از این یافته ها بهره مند شوند.
شناسایی کشمکش های نقش جنسیتی و مالی زنان شاغل درگیر تعارضات زناشویی: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی کشمکش نقش جنسیتی و کشمکش مالی زنان شاغل درگیر تعارض زناشویی انجام شد. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. طی این مطالعه پژوهشگران، 10 زن شاغل درگیر تعارض زناشویی را در تابستان 1401 در شهر تهران با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند انتخاب کرده و با سؤالاتی که از جمع بندی مرور ادبیات پژوهش و نظر اساتید روانشناسی و مشاوره خانواده و یک نفر متخصص در حوزه موضوع (زوج درمانگر) تدوین شده بود مورد مصاحبه نیم ساختاریافته قراردادند. بدین ترتیب داده ها جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با روش هفت مرحله ای کلایزی انجام گردید و نتایج منجر به شناسایی 2 مضمون اصلی تحت عناوین کشمکش مالی با مضامین فرعی (مرزبندی مالی، سوءاستفاده مالی، تفکرات غیرمنطقی مالی، عدم تمکین مالی و فردگرایی در تصمیم گیری های مالی) و کشمکش نقش ها با مضامین فرعی (نادیده گرفتن استقلال زن، زن ستیزی در تصمیم گیری های مالی و معاشرتی ، مرد ستیزی در تقسیم بندی وظایف ، منع مالکیت زن) شد. نتایج نشان داد که رفتارهای ناکارآمد مالی زنان در رابطه زناشویی منجر به تعارضات زناشویی می شود و همچنین بنا بر تجارب زیسته شرکت کنندگان، نگرش جنسیتی سنتی مردان در برخورد با مسائل گوناگون زندگی مشترک و دیدگاه نابرابر آنها نسبت به همسران خود، عامل مهمی در این اقدامات مالی ناکارآمد زنان است که عاملی برای ایجاد تعارضات زناشویی است.
اثربخشی بسته بومی غنی سازی روابط زناشویی بر پریشانی جنسی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
291 - 298
حوزههای تخصصی:
پریشانی جنسی یکی از عوامل مخرب روابط زناشویی است بنابراین، اگر مداخلات مناسب به کار برده شود، این مشکل جنسی قابل پیشگیری است. هدف از پژوهش تعیین اثربخشی بسته بومی غنی سازی روابط زناشویی بر پریشانی جنسی زنان شاغل شهر شیراز بود. روش پژوهش کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری 8 و 12 هفته ای همراه با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان متاهل و شاغل در چند ارگان دولتی شهر شیراز در سال 1400 تشکیل داد که 120 نفر از زنان دارای پریشانی جنسی به صورت روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل قرارگرفتند که در نهایت 79 نفر نمونه نهایی را تشکیل داد و 40 نفر در گروه آزمایش و 39 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. تمامی این زنان متقاضی شرکت در جلسات آموزشی غنی سازی روابط زوجین (4 جلسه دو ساعته) بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. در این پژوهش از مقیاس پریشانی جنسی (دراگاتیس و همکاران، 2008) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات آماری به وسیله نرم افزار SPSS-22 در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گردید. یافته ها نشان داد تفاوت معنادار بین نمرات پریشانی جنسی در مراحل پژوهش وجود دارد و بسته بومی غنی سازی روابط زناشویی موجب بهبود کیفیت ارتباطات جنسی زوجین و کاهش پریشانی جنسی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. بنابراین بسته بومی غنی سازی روابط زناشویی نقش بسزایی در ارتقای روابط جنسی زنان داشته است.
رابطه ابعاد احساس نابرابری جنسیتی با سلامت روان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۳ بهار ۱۳۹۲ شماره ۴۸
۱۳۰-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهداف توسعه انسانی هزاره سوم اساساً شامل محورهای سلامت و عدم تبعیض و نیز برابری، به ویژه برابری جنسیتی است. هدف این تحقیق، بررسی رابطه ابعاد احساس نابرابری های جنسیتی با سلامت روان زنان شاغل است. روش: در این مطالعه، از روش هم بستگی برای سنجش رابطه بین متغیر ها استفاده شده که در آن ۲۰۲ نفر از زنان شاغل در سازمان تأمین اجتماعی شهر همدان، در سال ۱۳۹۱، به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، شامل پرسش نامه سنجش احساس نابرابری جنسیتی و پرسش نامه سنجش سلامت روان GHQ و چک لیست برای جمع آوری متغیرهای جمعیت شناختی بود. به منظور تجزیه وتحلیل نتایج، از ضریب هم بستگی پیرسون برای سنجش مقدار هم بستگی بین احساس نابرابری جنسیتی و سلامت روان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ازنظر وضعیت سلامت روان، 6/44 درصد کم ترین مقدار اختلال روانی را دارند و 1/45 درصد از جامعه تحت بررسی به میزان زیاد و خیلی زیاد، احساس نابرابری جنسیتی را ابراز داشتند. بحث: رابطه مثبت و معنی داری بین احساس نابرابری جنسیتی و سلامت روان وجود داشت؛ به طوری که هرچه احساس نابرابری کم تر باشد، سلامت روان افراد بهتر است. .