مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مغولان
حوزه های تخصصی:
در مورد اینکه «تاتارها آمدند و کشتند و سوختند و بردند و رفتند» هیچ شکی نیست. اما قبول میزان قتل و غارتی هم که از سوی برخی از مورخان و محققان بیان شده است، کار آسانی نیست. در برخی از این روایت ها از کشتار چند میلیونی مردم ایران به دست مغولان و نابودی کامل شهرهای خراسان و ماوراء النهر خبر داده اند و چنین نتیجه گرفته اند که این شهرها تا هزار سال دیگر، آن جمعیت و رونق سابق خود را به دست نمی آورند. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از منابع تاریخی قبل و بعد از حمله مغول و قانون مطابقت ابن خلدون، درستی روایات مطرح شده درباره آثار و پیامدهای حمله مغول به ایران را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. در این چهارچوب، میزان درستی روایات با واقعیت های طبیعی، اجتماعی و منابع دیگر سنجیده می شود و آنچه با امور واقعی و عقل بشری مطابقت نداشته باشد، اخباری غیرواقعی، اغراق آمیز و غیر قابل قبول معرفی می شود.
نتیجه این تحقیق نشان می دهد مغولان تنها در برخی از شهرهای خراسان و ماوراء النهر که مقاومت کرده و قبول ایلی ننمودند، یا عضوی از خاندان چنگیز را به قتل رساندند، قتل و غارت شدیدتری انجام دادند، البته نه در حدی که برخی از مورخان ادعا کرده اند، اما در اغلب شهرها که مردم تسلیم شدند، قتل و غارت گسترده ای صورت نگرفت و شهرها همان وضعیت و سیستم قبلی خود را حفظ کردند. بنابراین، خراسان، ماوراء النهر و دیگر مناطق ایران به کلی ویران نشد و میزان قتل و غارت خیلی کمتر از آن بود که برخی از مورخان و محققان از آن سخن گفته اند.
کاربست های نظامی شکار در فتوحات دورة ایلخانان و تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکار از جمله سنن رایج در بین اکثر اقوام گذشته است که با انگیزه های متفاوت بدان می پرداختند. اقوام ترک و مغول شکار را با هدف تأمین غذا و مایحتاج زندگی و همچنین تمرین فنون رزمی انجام می دادند. چنگیز خان و تیمور در فواصل جنگ ها و یا فصولی از سال، با برگزاری شکار در مناطق مختلف، سپاهیان خود را به تیر اندازی و شیوة فریب، اغفال، محاصره و صید حیوانات شکاری عادت می دادند تا آنان همین فنون را در میادین جنگ علیه دشمن به کار گیرند. در واقع، شکار نه تنها به منظور تأمین بخشی از آذوقه اقوام ترک و مغول انجام می پذیرفت، بلکه صحنه شکار مانند مانور نظامی بود که در آن فنون جنگی از جمله اسب سواری، تیر اندازی، شیوة محاصره و به دام انداختن دشمن تمرین می شد. این شیوة تمرین نظامی برای شاهزادگان و جوانان میدانِ جنگ ندیده، اهمیت بسیاری داشت. در این مقاله، علل و انگیزه های فرمانروایان ترک و مغول از شکار و چگونگی انجام آن در دورة ایلخانان و تیموریان به شیوة تحلیلی و توصیفی بررسی شده و همچنین به منظور بیان چگونگی فنون رزمی اقوام ترک و مغول (الهام گرفته از سنن اجتماعی)، به روش هایی مانند برگزاری مراسم جشن و بخشش هدایا اشاره می شود که فرمانروایان برای تقویت روحیه سپاهیان انجام می دادند.
تجارت برده در لوانت و تأثیر آن بر روند جنگهای صلیبی (قرن سیزدهم میلادی/ هفتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه لوانت (شرق مدیترانه) در تاریخ فعالیت های بازرگانی دارای اهمیت ویژه ای بوده است. در قرن سیزدهم میلادی/هفتم هجری دو رویداد مهم در رشد و رونق فعالیت های بازرگانی این منطقه تأثیر نهاد که مهم ترین این فعالیت ها نیز در زمینه تجارت برده بود. نخست تحولات جنگ های صلیبی، به ویژه جنگ صلیبی چهارم(1204م) و نقش دولت های درگیر در آن. دوم تهاجم مغولان و تصرف سرزمین های وسیعی از چین تا اروپا. همزمان با تشکیل دولت های مغولی، به قدرت رسیدن ممالیک در مصر نیز بر رشد و گسترش این تجارت افزود و بر مناسبات دولت های اروپایی و صلیبی ها نیز تأثیر نهاد. همچنین سودآور بودن تجارت برده برای دولت- شهرهای تاجرپیشه ایتالیایی علیرغم حضور آنها در جنگ های صلیبی روند خرید بردگان را از حوزه دریای سیاه و انتقال آنها به حوزه مدیترانه افزایش داد و پیامدهای گسترده ای بر روند جنگ های صلیبی و مناسبات این دولت - شهرها با جهان اسلام به همراه داشت. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع اسلامی و غربی و پژوهش های جدید، موضوع تجارت برده در لوانت در قرن سیزدهم میلادی/ هفتم هجری به عنوان فعالیتی با پیامدهای گسترده بر دولت ها و جوامع این منطقه و اروپا مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد.
تأثیر باورها و نگرش های نجومی بر اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران در سده های چهارم تا نهم ق.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به تاثیر اجرام سماوی در سرنوشت بشر شاید سابقه ای به درازنای عمر او داشته باشد. چنین نگرشی نسبت به اختران در میان تمامی تمدن های باستانی از جمله ایران نیز وجود داشته است. با ظهور اسلام و با توجه به نقش و جایگاه انسان در این دین، باور به احکام نجومی برای مدتی به فراموشی سپرده شد. با پیروزی مکتب اشاعره جبرگرا که همراه با قدرت یابی ترکان بود و پس از آن آمدن مغولان که به تأثیر آسمان بر سرنوشت بشری بسیار باورمند بودند بار دیگر توجه به باورهای نجومی و اندیشه های جبری گرایانه در ایران در قالب تصمیم گیری ها و عملکردها در بخش های مختلف حکومتی و در سطح جامعه گسترش یافت. استفاده از نتایج احکام النجومی در لشکرکشی ها، عقد پیمان نامه ها، جنگ و صلح، جلوس به تخت شاهی، شکار، سفر، اجابت دعا و درمان بیماری ها تنها نمونه هایی از تاثیرات این باورها در زندگی مسلمانان سده های میانه است. مقاله حاضر می کوشد، چگونگی احیای نگرش های نجومی را در فاصله زمانی قرن چهارم تا نهم هجری در ایران توضیح دهد.
عوامل بازدارنده و مشکلات اجرای یاسا در ایران عهد ایلخانان
حوزه های تخصصی:
در سال 656 قمری، هلاکو حکومت ایلخانان را در ایران بنیان نهاد. از این رو، مغولان در صدد اجرای فرهنگ خود به خصوص قوانین یاسای چنگیز خان در ایران برآمدند. این پژوهش تاریخی به روش توصیفی تحلیلی این هدف را دارد تا عوامل بازدارنده و مشکلات اجرای قوانین یاسا را در ایران تبیین کند. در مورد احکام یاسا، مورخان در قالب کلیت تاریخ مغولان آثاری به نگارش درآورده اند. علاوه بر این، مقالاتی نیز در باب این قوانین از سوی محققان حقوق به رشته تحریر در آمده است. اما این آثار به اینکه قوانین یاسا چگونه در ایران اجرا می شد؟ و چه مشکلاتی داشت، نپرداخته اند. بررسی فرضیه اصلی مبنی بر اینکه مانع اصلی اجرای یاسا در ایران، احکام اسلام بود، نشان می دهد علاوه بر موضوع فوق، تاثیر گرایش برخی ایلخانان به اسلام خصوصا غازان خان، به کم توجهی به یاسا و احکام آن در ایران منتج شده است، زیرا غازان یرلیغ هایی را تدوین کرد که بیشتر براساس جامعه و فرهنگ ایران ریخته شده بودند. هرچند در مبارزه طولانی این دو فرهنگ، در نهایت، توفیق با فرهنگ ایرانی اسلامی بود، اما فرهنگ مغولان با فراز و فرود در خلال حکومت ایلخانان تا آغاز حکومت تیموریان دوام داشت.
بررسی دیوان سالاری ایلخانان با تکیه بر تشکیلات قضایی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی دیوان سالاری ایلخانان با تکیه بر تشکیلات قضایی در این دوران می باشد. لذا این تحقیق از طریق بررسی ساختار دیوان قضایی دوره ایلخانان، از جمله نحوه انتصاب، میزان اختیارات، حوزه نفوذ و غیره تلاش می کند تا به شناخت دقیق تحولات قضایی آنان دست یابد. با وجود این، یافته های پژوهش حاکی از آن است که تشکیلات دیوان سالاری ایران در عهد حاکمیت مغولان دستخوش دگرگونی های قابل توجهی گردید. در این میان تسلط مغولان و تأسیس سلسله ایلخانی منجر به ورود سنت ها و عناصر جدیدی در تشکیلات قضایی ایلخانان شد که از ختاییان و همچنین یاسای چنگیزخان، اقتباس شده بود. این عوامل جدید به واسطه حاکمیت سیاسی مغولان، بر تشکیلات قضایی ایران تأثیر بسزایی گذاشت.
بررسی روند اسلام پذیری خاندان جغتای در ماوراءالنهر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یورش های ویران گر چنگیز باعث نابودی زنجیره ای از شهرها و آبادی های ماوراءالنهر شد که پیش از آن از رونق و شکوفایی کم نظیری برخوردار بودند. در تقسیمات خاندان چنگیزی، این منطقه به خاندان جغتای اختصاص یافت که بین سال های 624ه .ق/ 1227م تا 763ه .ق/1362م بر آن حکم راندند. جغتاییان مظهر و نماینده مغولان صحراگرد و وفادار به سنن اجدادی خود به شمار می آمدند که زندگی شان در پناه یاسا معنا می یافت. جغتای (حک. 624 640ه .ق/ 1227 1242م) در دوران حکومت چنگیز، مأمور اجرای دقیق یاسا و دستورات چنگیزخانی بود. او به واسطه اتخاذ سیاست ضد اسلامی و تحمیل یاسای مغولی بر مردمان تحت قلمرو حکومتی خود، به دشمن سوگندخورده مسلمانان معروف شد. پس از او، شاه زادگان مغولی «اولوس جغتای» با کنار گذاشتن دین آبا و اجدادی خود، به اسلام روی آوردند. با اسلام آوردن جغتاییان، برخی آداب و رسوم شمنی نیز به چالش کشیده شد و نفوذ گروه های مسلمان، به ویژه صوفیان، گسترش یافت. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی، روند اسلام پذیری خان های اولوس جغتای در ماوراءالنهر را بررسی کرده، اثرات آن را بر جامعه آسیای مرکزی ارزیابی می کند.
واکاوی مفاهیم ظلم ستیزی و عدالت خواهی در نهضت شیعی سربداران خراسان
حوزه های تخصصی:
ظلم ستیزی و عدالت طلبی از اهداف بسیاری از جنبش ها در تاریخ ایران بوده است. این مفاهیم زمانی برجسته می شدند که مردم تحت سلطهٔ حاکمان مستنبد قرار داشتند و اوضاع سیاسی،اجتماعی و اقتصادی رو به وخامت می گذاشت. عصر مغولان و ایلخانان از جمله این دوره های تاریخ ایران است که ظلم و بی عدالتی در جامعه گسترش یافت و باعث پدید آمدن جنبش های مردمی ظلم ستیز و عدالت طلب شد. نهضت شیعی سربداران در قرن هشتم هجری قمری از جنبش های ظلم ستیز و عدالت طلب مخالف مغولان بودکه توانست با بازتولید مفاهیم ظلم ستیزانه و عدالت طلبانه شیعی حدود نیم قرن در خراسان حکومتی را تشکیل دهد . این پژوهش می کوشد تا پاسخی به این سوال دهد که چرا مفهوم ظلم ستیزی و عدالت طلبی بیشترین نقش را در تشکیل و موفقیّت حکومت سربداران خراسان داشته است ؟نتایج پژوهش بر این نکته تأکید دارد که عدالت طلبی و ظلم ستیزی نهضت سربداران تحت تأثیر نهضت عاشورا و فرهنگ اهل بیت قرار داشته است و این نهضت با توسل به این مفاهیم موفق به تشکیل حکومت شد. لذا شناسایی و معرفی اهداف ظلم ستیزانه و عدالت طلبانه نهضت شیعی سربداران از اهداف این پژوهش به شمار می آید. روش تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیل و متکی بر منابع کتابخانه ای است.
بلغار و «بلغارها» در منابع تاریخی و جغرافیایی اسلامی از آغاز تا سدة نهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلغارها گروهی از اقوام ترک بودند که در آسیای مرکزی می زیستند و در طول تاریخ و تمدن اسلامی در ثغور اسلامی و در سرزمین قپچاق گذران زندگی می کردند. این گروه از ترک ها ضمن تعاملات با مسلمانان هم جوار خود به دلیل نیازهای طبیعی و امور زندگی خود به کناره های شمالی دریای خزر و سپس به سواحل رود خانة ولگا مهاجرت و سرانجام در اروپای شرقی سکونت دائم پیدا کردند و امروزه به عنوان کشور بلغارستان شناخته می شود. این مقاله بر آن است، فرآیند این فراز و فرودهای آنان و علل مهاجرت به نواحی خوش آب و هوای آسیای مرکزی و در کنار روس ها و تعامل با آنان و یا با مسلمانان و خلفای اسلامی و مغول ها و حاکمان ترک اسلامی در منابع جغرافیایی مسلمانان و مورخان اسلامی را بیان کند.
نقش خاندان های اشرافی در تحولات گرجستان در دوری یورش مغول و حکومت ایلخانی (بررسی موردی خاندان جاکلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله مقاله ی حاضر تبیین و تحلیل رفتار خاندان جاکلی در پیوند با مغولان و حکومت ایلخانان و سیر قدرت و حکومت آنها در گرجستان در دوره ی مورد نظر است. یافته ها نشان می دهد که خاندان جاکلی تلاش کردند، با در پیش گرفتن سیاست های مختلفی در مقابل امرای مغول، دولت ایلخانان و پادشاهی باگراتیدی به تقویت موقعیت و افزایش قدرت خود در گرجستان مبادرت کنند. از سوی دیگر، امرای مغول و دولت ایلخانان نیز می کوشیدند تا از طریق خاندان هایی مانند خاندان برجسته جاکلی از قدرت یابی بیش از حد پادشاهی باگراتیدی جلوگیری کرده و از این حاکمان تابع برای پیشبرد اهداف سیاسی و نظامی و اعمال حاکمیت خود بهره برند.
ارمنستان در طول دوره های سلجوقیان و مغولان
حوزه های تخصصی:
از اواسط قرن یازدهم تا قرن چهاردهم میلادی، سرزمین ارمنستان دستخوش حملات متعدد ترک مغول شد. سلجوقیان و اتباع آنان، چادرنشینان ترکمان، در نتیجه سیاست های تجزیه طلبانه امپراتوری بیزانس در ارمنستان و نیز اختلاف میان گروه های مختلف ارمنی توانستند ارمنستان را مورد تاراج و تاخت و تاز خود قرار دهند. در طول حملات و حاکمیت سلجوقیان، بسیاری از خانواده های ارمنی پراکنده شدند و از جمله به گرجستان پناه بردند و در آنجا برای استقلال سرزمینشان اقدام کردند. در دوره های بعد مغولان نیز در پی تعقیب خوارزمشاه پا به نواحی ارمنستان گذاشتند. به رغم تلفات جانی و مالی که بر مردم ارمنستان وارد شد، مغولان توانستند به دلایل تساهل مذهبی و آزادی تجاری حمایت روحانیون، تجار، و برخی اشراف ارمنی را به خود جلب کنند، اما در ادامه با گرایش ایلخانان به اسلام، سخت گیری های مالی و مذهبی بیشتری بر مردم ارمنستان وارد شد. در طول این قرون متمادی از سلجوقیان تا مغولان، تغییرات عمده ای در ترکیب قومی و جمعیتی، اقتصاد، و اوضاع سیاسی و اجتماعی ارمنستان پدید آمده بود.
نگارگری ایران در دوران تیموری (عصر طلایی نگارگری ایران)
حوزه های تخصصی:
در طول حکومت مغولان (ایلخانان و جلایریان)، آل اینجو و آل مظفر، نگارگری به مراحل تکامل خود نزدیک شد. درکارگاههای سلطنتی آنان بود که نقّاشان عمدتاً به کار مصوّر کردن کتب گماشته شدند و نگارگری تا رسیدن به دوران طلایی خود فاصله ای نداشت. در دورة تیموری نگارگری به بالاترین اوج و ترقّی خود رسید. این هنر در عهد تیموری نه تنها تقلیدهای هنری و سبکهای نقاشی چین را که از عصر مغول وارد ایران شده بود، مورد جذب و اقتباس قرار داد، بلکه در مسیر تکاملی خود سرانجام استقلالی را نمایان ساخت که منعکس کنندة روح هنری ایرانیان بود و به همین سبب است که عصر تیموری را «دورة طلایی هنر نقاشی ایران» دانسته اند. باید توجّه داشت که ابعاد تکامل طبیعی هنر نقاشی و مینیاتور قرن نهم به کیفیتی منسجم شد که امروزه می توانیم آن را تحت عنوان مستقل«سبک دورة تیموری» بپذیریم. در این مقاله سعی شده است به اجمال مکاتب و تحولات هنر مزبور در دوره تیموری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
تنزل رژیم غذایی و سقوط دودمانی در امپراطوری مغول
حوزه های تخصصی:
عادات و رژیم غذایی مغولان در دورهٔ پیش از امپراطوری و دورهٔ امپراطوری، دارای تفاوت های عمده ای بود، رژیم غذایی پیش از امپراطوری، ساده، محدود و دارای کالری کافی بود و مهم تر اینکه دسترسی محدودی به نوشیدنی های الکلی داشتند، اما در دورهٔ امپراطوری؛ فراوانی و تنوع ویژه ای در رژیم غذایی مغولان پدید آمد، به طوری که تنوع در نوشیدنی های الکلی بخش عمده ای از رژیم غذایی مغولان را تشکیل می داد. تنزل رژیم غذایی و تأثیر آن بر سقوط دودمانی فرمانروایی مغولان هدف این مقاله است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در دورهٔ پس از تشکیل امپراطوری، اخلاف چنگیز خان اعتیاد شدیدی به میگساری پیدا کردند، به طوری که تأثیر عمده ای در جنین و کاهش باروری در مردان به دنبال داشت و میانگین طول عمر فرمانروایان مغولی را به طور بی سابقه ای کاهش داد و در نتیجه حکومت آنان را سریع تر به ورطهٔ سقوط کشاند.
جایگاه تاریخ شفاهی و اسطوره ها در تاریخ نگاری رشیدالدین فضل الله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی در زمانه ای می زیست که ایران عرصه ورود و استقرار قبایل مغول و ترک و ایجاد دگرگونی ها و گسست های گسترده در ساختار و نظم سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی بود. وی به عنوان مهم ترین عضو قشر دیوانسالار در تشکیلات حکومتی ایلخانان، از جمله کسانی بود که در قالب اثر تاریخ نگاری جامع التواریخ کوشید ضمن تعریف مبانی تاریخی مشترک برای قبایل و طوایف مغول و ترک، آنها را با فرهنگ و ارزش های جامعه ایرانی پیوند زند. برای این منظور، وی با توجه به ساختار گروه-های مؤثر در حکومت و جامعه، بر اساس دو محور عمده روایات دینی و روایات اساطیری شروع به تاریخ نگاری کرده و با استناد به معرفت شفاهی این اقوام در هر دو محور در صدد تحکیم مبانی حکومتی و تمرکز قدرت از طریق اتحاد قبایل مغول و ترک برآمد. همچنان که تعریف مبانی مشروعیتی ربط دهنده برای نظام سیاسی ایلخانی در جامعه اسلامی تحت حکمرانی آنها از دیگر اهداف تاریخ نگاری رشیدالدین بود. تا بدین گونه از خلال تاریخ نگری خاص خود، ضمن نمودار ساختن زمینه های تاریخی وحدت قبایل مغول و ترک، پیوستگی-های آنها با جوامع اسلامی را در راه دسترسی به وحدت سیاسی و مذهبی در عصر غازان خان که از اهداف حکومت بود، نشان دهد. وی متناسب با چنین اهدافی و جایگاه مخاطبان تاریخ-نگاری خود که ایلخانان و سران قبایل ترک و مغول و اعضای تأثیرگذار آنها بود، اثر خود را بر خلاف مورخانی چون جوینی و وصاف، بر اساسروایات شفاهی و با زبانی ساده و بی تکلف بیان کرد
تحلیلی بر روابط سیاسی اسماعیلیان نزاری با خلافت عباسی (487-654ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی بر آن است با استناد به منابع به کاوش چگونگی روابط میان نزاریان و خلافت عباسی در دوران مورد بحث پرداخته شود. روابط سیاسی اسماعیلیان الموت با خلافت عباسی در فاصله سالهای 487 تا 654ق تغییر فاحشی پیدا کرد. اسماعیلیان نزاری در این دوران به چند دلیل در چهارچوب سیاست مدارا و گفتگو با عباسیان رفتار می کردند: یکی اینکه عباسیان نمی توانستند برای متصرفاتشان خطری جدی ایجاد کنند و دست خلافت عباسی از خراسان و عراق عجم کوتاه بود. دیگر اینکه ضعف و فترت سلجوقیان پس از مرگ ملکشاه و افزایش توان اسماعیلیان الموت از یک سو و تلاش خلافت عباسی برای بازگشتن به جایگاه محوری خود در سطح مراوده با مسلمانان از سوی دیگر، باعث شد شرایط سیاسی تازه ای فراروی دو حکومت قرار گیرد. همچنین تحرکات سیاسی خوارزمشاهیان علیه خلافت عباسی و آغاز هجوم مغولان به سرزمینهای اسلامی، تغییر روابط نزاریان را با خلافت عباسی ایجاب می نمود. بنابراین هم برای خلافت عباسی و هم برای اسماعیلیان، سیاست مدارا و تغییر در روش ضروری به نظر می رسید.
تأملی بر مواجهه سیاسی و مذهبی اسماعیلیان نزاری با خوارزمشاهیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نحوه مواجهه سیاسی و مذهبی علاءالدین محمد سوم، پیشوای اسماعیلی الموت و جلال الدین خوارزمشاه در فاصله سالهای 618ق تا 628ق بررسی شده است. قبل از این دوران یورشهای مغولان باعث از هم پاشیده شدن حکومت خوارزمشاهیان گردید و در دوران مورد بحث، جلال الدین می کوشید که در مقابل مغولان ایستادگی نماید. از سویی اسماعیلیان الموت نیز قبل از این، رسولی را نزد مغولان فرستاده و اظهار ایلی نموده بودند. نزاریان در این دوره شرایط مناسب تری را نسبت به خوارزمشاهیان داشتند و با تغییر مذهب خود و نزدیکی به خلفای عباسی و در مواجهه با مغولان، سیاست گفتگو و مدارا را انتخاب کردند و در صدد بودند که با آنان برخورد نظامی نداشته باشند. از سویی تزلزل دولت خوارزمشاهی باعث شد که اسماعیلیان از این موقعیت استفاده نموده، گاهی با ارسال سفیر و ایجاد روابط دیپلماتیک و گاهی با ارسال فداییان خود و ایجاد فضای رعب و وحشت، راهبردهای اساسی خود را در مناسبات سیاسی خود با خوارزمشاهیان دنبال نمایند.
تحلیل تاریخی روابط حکومت خوارزمشاهیان با مغولان
حوزه های تخصصی:
تهاجم مغولان از ناگوارترین و زیان بارترین حوادث تاریخ ایران است. این رویداد ناشی از برقرار شدن رابطه میان حکومت خوارزمشاه و مغولان بود. برخورد خصمانه ی سلطان محمد با مغولان باعث این فاجعه شد. مهم ترین پرسشی که این پژوهش درصدد پاسخ به آن می باشد این است که اگر روابط مغولان و خوارزمشاهیان به گونه ای دوستانه رقم می خورد باز هم ایران و ماوراءالنهر با تهاجم ویرانگر مغولان روبرو می شوند؟ ظهور چنگیزخان نمی توانست از نظر فرمانروای توسعه طلبی چون سلطان محمد خوارزمشاه دور بماند. به همین ترتیب چنگیز خان هم نمی توانست به نامدارترین فرمانروای غرب ترکستان و ماوراءالنهر بی توجه و بی اعتنا باشد. این مقدمات در کنار همجوار شدن این دو قدرت زمینه ساز برقرار شدن ارتباط بین مغولان و خوارزمشاهیان شد. چنگیز خان از داشتن رابطه ی دوستانه با خوارزمشاه خشنود بود اما سلطان محمد که قدرت مغولان را رقیبی برای خود می دانست نگاه بدبینامه ای نسبت به آن ها داشت و برای برقرار شدن رابطه ای دوستانه کوشش نکرد. نگاه سلطان محمد نسبت به مغولان و سیاست او در ارتباط با ایشان از مسائل مهم و سرنوشت ساز تاریخ ایران است. حادثه ی اترار و رویدادهای متعاقب آن که نتیجه ی نگاه و سیاست سلطان محمد نسبت به مغولان بود، خوارزم شاه نیز با مغولان یکسره به جنگ و دشمنی گذشت. در نوشتار حاضر که پژوهشی کتابخانه ای است با شیوه ی تحلیل محتوا، متون اصلی مرتبط با موضوع تحقیق جهت پاسخ گویی به پرسش های اصلی پژوهش تحلیل و بررسی شده اند.
نقش ازدواج های سیاسی چنگیزخان در یکپارچگی مغولان
حوزه های تخصصی:
مغولان اقوامی صحراگرد بودند که به صورت قبیله ای زندگی می کردند. آن ها مجبور بودند برای دوام آوردن در زندگی سخت کوچ نشینی، رابطه خود را با قبایل دیگر مستحکم کنند. یکی از راه های حصول به این هدف، ازدواج های سیاسی بود که زنان نقش مهمی در آن داشتند. چنگیز خان که از میان همین قبایل مغولی برخاسته بود، توانست تمام قبایل مغولی و غیر مغولی ساکن در مغولستان و اطراف آن را با پیوندهای سیاسی به خود نزدیک کند و به وسیله آن ها به سرزمین های متمدن آن روز (چین- ایران) حمله کند. در این پژوهش تأثیر ازدواج های سیاسی بر ساختار قدرت در دوره چنگیزخان (623 ه .ق) مورد بررسی قرار می گیرد، شیوه این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده است که با گردآوری منابع و داده ها از کتابخانه ها و تحلیل مطالب گردآوری شده به نگارش و تدوین شده است.
نقش امرای اویراتی در مناسبات سیاسی ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقوام اویرات از جمله قبایلی بودند که با حضور در ساختار نظامی حکومت چنگیز با وی پیمان دوستی بسته و به پشتوانة اعتبار نسب و رابطة خویشاوندی توانستند در مناسبات سیاسی ایلخانان نقش مهمی ایفا کنند. این مقاله بر آن است تا نشان دهد نقش امرای اویراتی در مناسبات سیاسی با ایلخانان چه بود؟ دستاوردها نشان می دهد دوره نخست اویرات ها از طریق ائتلاف با اولوس چنگیز و ازدواج با اوروغ او، به ویژه دختران وی، توانستند در ساختار حکومت جای پای خود را محکم کنند. از چهره های سرشناس این دوره می توان به امیرارغون آقا وزیر حکومت ایلخانی اشاره کرد. با قدرت گیری امیرنوروز دورة چالش قبایل اویرات به رهبری امیرنوروز با حاکمیت ایلخانی آغاز شد که نتیجه آن مهاجرت خیل عظیمی از اویراتی ها به قلمرو ممالیک مصر بود. شورش سولامیش از مهم ترین مناسبات سیاسی اویرات ها و ایلخانان در دوره دوم به شمار می آید. در دوره سوم مقارن انحطاط حکومت ایلخانی می بایست به نقش علی پادشاه دائی ابوسعید ایلخانی و نماینده اویراتی ها در قلمرو روم و امیرارغونشاه حاکم اویراتی خراسان توجه ویژه ای داشت. در پژوهش حاضر با روشی توصیفی تحلیلی نقش امیران اویراتی چون امیرارغون آقا، امیرنوروز، سولامیش و علی پادشاه دائی ابوسعید ایلخانی در جریان های سیاسی ایلخانان مورد ارزیابی قرار گرفته است.
اصول اندیشة سیاسی و نظریه «امامت قهریة» ابن جماعه، با تکیه بر کتاب تحریرالأحکام فی تدبیر أهل الإسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدرالدین ابن جماعه (639-733 ه.ق) قاضی القضات دمشق و قاهره، در روزگاری می زیست که مغولان به سرزمین های اسلامی حمله کردند و خلافت عباسیان را در بغداد منقرض نمودند. این رویداد، نگرانی شدیدی در میان فقیهان و اندیشمندان مسلمان ایجاد نمود. نخستین بار بود که غیرمسلمانان بر بخش وسیعی از سرزمین های اسلامی سلطه می یافتند. در این شرایط، طبیعی بود که طرفداران نهاد خلافت، دربارة نظریة نظام سیاسی در اسلام به تمهیدات جدیدی البته در چهارچوب اندیشة دینی بپردازند تا به این ترتیب بتوانند برای اوضاع سیاسی تازه، توجیه شرعی پیدا کنند. اندیشمندان سنّیِ طرفدار نهاد خلافت، درصدد برآمدند تا به توجیه نظری و شرعی از وضعیت موجود نظام سیاسی بپردازند. پژوهش حاضر سعی دارد اصول اندیشه ها و نظریّات سیاسی ابن جماعه را به شیوه توصیفی تحلیلی تا حدّ امکان وضوح ببخشد. این مقاله نشان می دهد که تحولات سیاسی و اجتماعی عصری که ابن جماعه در آن زندگی می کرد، محرّک و انگیزه ای بود تا وی را به سوی طرح دیدگاه های سیاسی اش سوق دهد و با وجود این که نهاد خلافت اسلامی عملاً از میان رفته بود، باز به مسئلة خلافت اسلامی توجه کند و در این باره به ارائة نظرات و اندیشه های خود بپردازد.