مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
استرس
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: لوپوس اریتماتوز سیستمیک (SLE)، اختلال مزمن خود ایمنی میباشد که اغلب با سطوح بالایی از درد و نقص در سیستم های مختلف، میزان بالایی از استرس را در بیماران مبتلا ایجاد میکند. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی- رفتاری بر میزان استرس بیماران زن مبتلا به لوپوس بود.
مواد و روش ها: این پژوهش به روش آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد انجام شده است. نمونه شامل 24 بیمار زن با حداقل سن 18 سال، با تشخیص SLE بود که به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. همه افراد پرسش نامه استرس ادراک شده Cohen را قبل و بعد از مداخله و همچنین در مرحله پیگیری تکمیل کردند.
درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس طی هشت جلسه بر روی گروه آزمایش انجام شد و در این فاصله، هر دو گروه، درمان های معمول پزشکی را نیز دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات استرس در گروه آزمایش به طور معنیداری نسبت به گروه شاهد کاهش پیدا کرد (001/0 > P).
نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثربخشی درمان گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی- رفتاری بر کاهش میزان استرس بیماران زن مبتلا به SLE بود.
ارتباط عوامل فردی ایجاد فشار روانی با بهره وری نیروی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله و هدف : برخی معتقدند که بخشی از رکود بهره وری و کاهش کیفیت خدمات در سازما ن ها از کاستیهایی در ویژگیها و قابلیت های فردی کارکنان سازمان ناشی میشود. چون منابع انسانی یکی از عوامل اصلی در سازمان ها به حساب میآید و تأثیر استرس بر این عوامل می تواند کارایی آنها را کاهش دهد و در مقابل توجه به این عوامل و کاهش استرس می تواند باعث افزایش بهره وری شود و کیفیت زندگی کاری را بهبود بخشد. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط عوامل فردی استرس زا با بهره وری نیروی انسانی در کارکنان کلانتری های فرماندهی انتظامی شهرستان کرمانشاه انجام گرفته است. روش : تحقیق حاضر کاربردی و روش تحقیق٬ توصیفی است. جامعه آماری این تحقیق را کلیة کارکنان پایور کلانتریهای فرماندهی انتظامی شهرستان کرمانشاه تشکیل میدهند. حجم نمونه 216 نفر تعیین شده که به روش تصادفی طبقه ای در سه طبقه افسران ارشد، افسران جزء و درجه داران توزیع شد. ابزار جمع آوری داده ها ، پرسشنامه محقق ساخته است. یافته ها :یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که آزمودنیها، ویژگیهای فردی را به عنوان عامل ایجاد استرس تأئید کرده اند و نیز بیان گر این مدعاست که عوامل فردی استرس زا درکاهش بهره وری نیروی انسانی کارکنان کلانتریهای فرماندهی انتظامی شهرستان کرمانشاه تأثیر بسزایی دارند . نتایج: نتایج حاصل از این تحقیق می تواند به ارائه راه حل های کاربردی منجر شود و مشکلات و مسائل مهمی را که به حیات سالم جامعه لطمه می زند، کاهش دهد. با توجه به حساسیت مأموریت کلانتری ها در حفظ امنیت و آسایش در جامعه، نیاز است که مسئولان ناجا از وضع سلامت روانی و میزان و نوع استرس های وارده بر کارکنان تحت امر آگاهی یابند تا حمایت های سازمانی و به ویژه فردی درجهت کاهش این استرس ها از کارکنان ناجا به عمل آورند در نهایت، توجه به این عوامل و کاهش استرس می تواند بهره وری را افزایش دهد و کیفیت زندگی کاری را بهبود بخشد.
بررسی ارتباط مصرف سیگار بر اساس سطح استرس برنامه قلب سالم اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افراد در طول زندگی با وقایع استرس زای متعددی روبه رو می شوند که می تواند تأثیرات منفی اساسی بر روی سلامت روان فرد داشته باشد و بسیاری از افراد از سیگار به عنوان وسیله ای جهت مقابله با استرس استفاده می کنند. با توجه به شیوع به نسبت بالای مصرف سیگار در مناطق مرکزی ایران، مطالعه حاضر با هدف مقایسه سطح استرس در افراد سیگاری، غیر سیگاری و افرادی که سیگار را ترک کرده اند، انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به عنوان بخشی از برنامه قلب سالم اصفهان، بر روی 9752 نفر از جمعیت شهرستان های اصفهان، اراک و نجف آباد در سال 1387 انجام شده است. نمونه گیری به صورت خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی شده انجام شده است. اطلاعات مربوط به سن، جنس، مشخصات جمعیت شناختی، وضعیت مصرف سیگار جمع آوری شد. همچنین، سطح استرس بر اساس پرسش نامه GHQ12 مورد پرسش گری قرار گرفت. آزمون های مورد استفاده لوجستیک رگرسیون و 2χ بود.
یافته ها: در مطالعه حاضر، 30 درصد از افراد غیر سیگاری، 1/32 درصد از کسانی که سیگار را ترک کرده بودند و 9/36 درصد از افراد سیگاری GHQ 4 و بالاتر داشتند (010/0 = P). در آنالیز رگرسیون، مدل نهایی که اثر سن، جنس و عوامل اقتصای اجتماعی شامل، محل سکونت، وضعیت تأهل و سطح تحصیلات همسان سازی شد، شانس نسبی استرس در افراد سیگاری و کسانی که سیگار را ترک کرده بودند، در مقایسه با افراد غیر سیگاری به طور معنی داری بالاتر بود (به ترتیب 66/1 = OR و 12/1 = OR).
نتیجه گیری: از آن جایی که در این مطالعه مسایل و مشکلات روان شناختی و استرس ها ارتباط معنی داری با سیگار کشیدن افراد داشته است، مناسب به نظر می رسد که مداخلاتی جهت روش های صحیح مقابله با استرس در راستای کاهش شیوع افراد سیگاری در جامعه ارایه شود.
آیا سطح استرس با اختلال چربی های خون ارتباطی دارد؟ برنامه قلب سالم اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش چربی های خون از جمله عوامل خطرزای قابل تغییر در بیماری های قلبی عروقی می باشد که به نوبه خود تحت تأثیر نوع تغذیه، وزن، فعالیت فیزیکی، مصرف داروها و ژنتیک قرار دارد. همچنین بر اساس مدارک موجود، حالات روان شناختی فرد نیز می تواند بر سطح چربی های خون اثر گذارد. با توجه به شیوع بالای اختلالات چربی در مناطق مرکزی ایران، مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط اختلال انواع چربی های خون با سطح استرس افراد ساکن در مناطق شهری و روستایی انجام شد.
مواد و روش ها: داده های این مطالعه بر گرفته از نتایج ارزشیابی نهایی برنامه قلب سالم اصفهان در سال 1387 بود. نمونه گیری به صورت خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی شده و حجم نمونه شامل 9752 نفر از جمعیت شهرستان های اصفهان، اراک و نجف آباد بود. اطلاعات مربوط به سن، جنس، مشخصات جمعیت شناختی جمع آوری شد. نمونه خون افراد جهت بررسی چربی های خون گرفته شد. همچنین، سطح استرس افراد به وسیله پرسش نامه GHQ12 مورد پرسش گری قرار گرفت. آزمون های مورد استفاده لوجستیک رگرسیون و 2χ بود.
یافته ها: خطر نسبی سطح استرس بالا در افراد دارای کلسترول توتال بالا، LDL-C بالا و HDL-C پایین در مقایسه با افراد نرمال به ترتیب (27/1، 08/1) 11/1، (24/1، 04/1) 13/1، (28/1، 08/1) 12/1 برابر است.
نتیجه گیری: با توجه به وجود ارتباط اختلالات چربی و سطح استرس، توجه ویژه به مسایل روان شناختی و محیطی در درمان اختلالات چربی خون می تواند کمک کننده باشد.
اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری مدیریت استرس بر سلامت عمومی بیماران قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: استرس یکی از عوامل خطر بیماری های قلبی است و همچنین باعث کاهش سلامت عمومی در بیماران قلبی می شود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری مدیریت استرس بر سلامت عمومی بیماران قلبی بود.
مواد و روش ها: تعداد 26 بیمار قلبی به شیوه نمونه گیری در دسترس از واحد بازتوانی مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان انتخاب شده، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (13 نفر) و شاهد (13 نفر) قرار گرفتند. مداخله شناختی- رفتاری مدیریت استرس طی 8 جلسه هفتگی بر گروه آزمایش انجام شد. پرسش نامه 12 سؤالی سلامت عمومی (GHQ-12) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون توسط اعضای دو گروه تکمیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمره پس آزمون سلامت عمومی گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری داشته است (05/0 > P).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که مداخله شناختی- رفتاری مدیریت استرس میتواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، برای بیماران قلبی به کار رود.
بررسی رابطة کمال گرایی، استرس و تحلیل رفتگی در بین مربیان شنای زن و مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق، بررسی رابطة کمال گرایی، استرس و تحلیل رفتگی در بین مربیان شنای زن و مرد بود. به همین منظور 154 نفر (85 مربی مرد با میانگین سنی 26 /5 ± 52 /30 سال و سابقة مربیگری 96 /4 ± 69 /7 و 69 مربی زن با میانگین سنی 16 /5 ± 82 /28 سال و سابقة مربیگری 40 /4 ± 46 /6) انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از چهار پرسشنامة مشخصات فردی، کمال گرایی هیل و دیگران (2004)، پرسشنامة استرس کودرون و پرسشنامة تحلیل رفتگی مسلش و جکسون (1996) استفاده شد. از آمار توصیفی برای رسم جداول و نمودارها و شاخص های پراکندگی مانند میانگین، میانه و نما، از آمار استنباطی و برای آزمودن فرضیه ها و از آزمون های تحلیل واریانس، همبستگی پیرسون و آزمون t در سطح معنی داری 05 /0P< برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. برای طبقه بندی، تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS، EXCEL استفاده شد. نتایج نشان داد، بین کمال گرایی و استرس در مربیان زن و مرد ارتباط جهت داری وجود دارد (05 /0P<). بین کمال گرایی و تحلیل رفتگی در میان مربیان زن و مرد ارتباط معنی داری وجود دارد (05 /0P<). همچنین بین استرس و تحلیل رفتگی در میان مربیان زن و مرد ارتباط جهت داری مشاهده شد (05 /0P<). اما در مورد فرضیة آخر بین کمال گرایی و تحلیل رفتگی در میان مربیان زن و مرد تفاوتی وجود نداشت، اما در استرس میان مربیان زن و مرد اختلاف معنی داری مشاهده شد.
تأثیر بیوفیدبک EEG بر کاهش افسردگی، اضطراب، استرس و عقاید وسوسه انگیز افراد با اختلال سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی تأثیر بیوفیدبک EEG (نوروفیدبک) در کاهش افسردگی، اضطراب، استرس و عقاید وسوسه انگیز افراد با اختلال سوءمصرف مورفین است. روش: روش مطالعه آزمایشی بوده که در سال 1390 در شهر اردبیل انجام گرفته است و از طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه این مطالعه 34 نفر بیمار مرد وابسته به مورفین بودند که به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل دستگاه نوروفیدبک، پرسشنامه عقاید وسوسه انگیز رایت و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویبوند و لاویبوند بوده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش مانکوا تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل، بهبودی معناداری را برای مقیاس های اضطراب، افسردگی و عقاید وسوسه انگیز بعد از 20 جلسه درمانی نوروفیدبک نشان داد؛ اما در مورد متغیر استرس بهبود معناداری به دست نیامد. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که افراد معتاد می توانند تحت تأثیر بیوفیدبک EEG افسردگی، اضطراب و عقاید وسوسه انگیز خود را بهبود بخشند.
تأثیر آموزش هوش هیجانی بر پرخاشگری، استرس و بهزیستی روانشناختی ورزشکاران نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده اهداف: پرخاشگری و استرس به عنوان هیجان های ناخوشایند و بهزیستی روانشناختی به عنوان هیجان خوشایند از عوامل مؤثر بر عملکرد ورزشکاران می باشند. از طرف دیگر نتایج تحقیقات نشان داده به کمک هوش هیجانی می توان هیجان ها را مدیریت کرد. بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش هوش هیجانی بر پرخاشگری، استرس و بهزیستی روانشناختی ورزشکاران نخبه بود. روش ها: نوع تحقیق نیمه تجربی بوده و طرح آن پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. آزمودنی های تحقیق عبارت بودند از 60 ورزشکار نخبه استان البرز که از طریق نمونه گیری در دسترس از بین 5 رشته ورزشی مختلف انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند و پرسش نامه های پرخاشگری باس و پری (1992)، استرس کوزن (2006) و بهزیستی روانشناختی ریف (1994) را تکمیل کردند. سپس افراد گروه آزمایش طی 16 جلسه تحت آموزش تکنیک های هوش هیجانی قرار گرفتند و در پایان آزمودنی های هر دو گروه، دوباره پرسش نامه های تحقیق را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) و آزمون تحلیل کواریانس یک متغیری (آنکوا) در سطح معنی داری 05/0 α< استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش هوش هیجانی بر هر سه متغیر روانشناختی مورد بررسی تأثیر معنی دار دارد. یعنی این دوره سبب کاهش پرخاشگری و استرس و افزایش بهزیستی روانشناختی آزمودنی های گروه آزمایشی شده است. نتیجه گیری: با توجه به این که ماهیت رقابتی ورزش دامنه متغیری از هیجانات مختلف را در بر می گیرد بنابراین چگونگی کنترل و تنظیم هیجانات از طریق آموزش هوش هیجانی در ورزشکاران بسیار مهم بوده و می تواند بر متغیرهای روانشناختی درگیر با هیجانات تأثیر مثبت داشته، عملکرد ورزشکاران را بهبود دهد.
رابطه نارسایی هیجانی و سبکهای مقابله با استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نارسایی هیجانی به دشواری در خودتنظیم گری هیجانی یا ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجان ها گفته می شود. این سازه، هم چنین به عنوان یک سبک مقابله با درماندگی های عاطفی مرتبط با موقعیت های استرس زای خاص تعریف شده است. در این پژوهش، رابطه بین نارسایی هیجانی و سبک های مقابله با استرس بررسی شد. جامعه آماری آن، کلیه دانشجویان دانشگاه تهران به حجم156 نفر پسر و 190 نفر دختر بودند. برای گرد آوری داده ها از ""مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو"" (FTAS-20) و ""مقیاس سبک های مقابله تهران""(TCSS) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین نارسایی هیجانی و سبک مقابله مسأله محور و هیجان محور مثبت، همبستگی منفی و بین نارسایی هیجانی و سبک مقابله هیجان محور منفی، همبستگی مثبت وجود دارد. و بین نارسایی هیجانی و سبک مقابله با استرس همبستگی وجود دارد. نارسایی هیجانی بر حسب میزان توانمندی یا ناتوانی فرد در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی، تنظیم و مدیریت هیجان ها و تنظیم سطوح آرامش یا تنش هیجانی با سبک های مقابله با استرس ارتباط دارد.
تأثیر استرس بر توجه انتخابی و متمرکز بینایی با در نظر گرفتن اثر آن در آموزش و یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با در نظر گرفتن تأثیر مهم توجه متمرکز و انتخابی در آموزش و یادگیری هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر استرس بر توجه انتخابی و متمرکز بینایی در محیط های آموزشی بود. تعداد 40 نفر از دانشجویان پسر با میانگین سنی 26 سال و 7 ماه پس از اعمال متغیرهای کنترل به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش پس از اعمال کاربست آزمایشی (انجام تکالیف استر س زای شناختی) در آزمون سنجش توجه انتخابی و متمرکز بینایی شرکت کردند. از آزمودنی های گروه کنترل بدون اجرای تکالیف استرس زای شناختی آزمون سنجش توجه انتخابی و متمرکز بینایی به عمل آمد. در پژوهش حاضر تعداد خطاهای آزمودنی ها در تعداد محرک ها و تعداد خطاهای آنها در طبقه بندی محرک ها به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t دو گروه مستقل نشان داد که در سطح 0001/0 میانگین نمرات خطاهای شمارش و طبقه بندی آزمودنی های گروه آزمایش از گروه کنترل به طور معناداری بیشتر است. براساس یافته های این پژوهش استرس کاهش توجه بینایی انتخابی و متمرکز بر محرک های خنثی در محیط های آموزشی را موجب می شود.
ارتباط تاب آوری، استرس و خود کارآمدی با رضایت از زندگی در دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین ارتباط تاب آوری، استرس و خود کارآمدی با رضایت از زندگی در دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا و پایین انجام شد و یک مطالعه همبستگی بود. آزمودنی های پژوهش 120 نفر بودند که از میان دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا و پایین دبیرستان های دخترانه به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های تاب آوری، استرس، خودکارآمدی و رضایت از زندگی استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که تاب آوری، خودکارآمدی و رضایت از زندگی در دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا در مقایسه با دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی پایین به طور معناداری بیشتر و استرس آنها کمتر است. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که متغیرهای تاب آوری و استرس مثبت در دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی پایین و تاب آوری در دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا به عنوان قوی ترین پیش بینی کننده رضایت از زندگی بودند. این یافته ها تلویحات ضمنی مهمی درباره آموزش و خدمات مشاوره ای برای دانش آموزان دارد.
مقایسه و رابطه بین استرس با ولع مصرف در وابستگان به مواد افیونی و صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: نظر به اهمیت نقش عوامل استرس زا و محرک در جریان و شدت ولع مصرف، این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین این عوامل با تجربه ولع مصرف در وابستگان به مواد در شش گروه (کشیدن تریاک، استنشاق هروئین، کشیدن هروئین، تزریق هروئین، کشیدن مت آمفتامین، کشیدن کراک) انجام شده است. روش: در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی 195 نفر آزمودنی مرد معتاد در شش گروه که طی10 ماه در سال های 1389 تا1390 به مراکز ترک اعتیاد شهرستان رشت مراجعه نموده بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه سنجش فشار روانی مارکهام و پرسشنامه ولع مصرف لحظه ای فرانکن و آزمون کامپیوتری شاخص های تصویری برای سنجش شدت ولع مصرف بود. یافته ها: نتایج نشان داد که بین استرس با ولع مصرف القائی و بین استرس با ولع مصرف لحظه ای رابطه آماری مثبت و معنیداری وجود دارد. همچنین، معلوم شد که بین مصرفکنندگان مختلف در میزان استرس و ولع مصرف القائی و ولع مصرف لحظه ای تفاوت معناداری وجود دارد. از طرفی دیگر، میانگین نمرات استرس، ولع مصرف القائی و ولع مصرف لحظه ای در گروه آزمودنیهای مصرفکننده مت آمفتامین به میزان معناداری بالاتر از بقیه گروه های مصرف کننده بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، استرس میتواند عامل پیش بینیکننده مهمی برای میزان ولع مصرف در وابستگان به مواد باشد. بنابراین، توجه به این جنبه ها میتواند به انتخاب درمان مناسب روان شناختی جهت کنترل ولع مصرف منجر شود.
بررسی عوامل استرس زای داوران ملی و بین المللی ورزش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناسایی عوامل استرس¬زا در داوران بین المللی و ملی ایران است؛ بنابراین از میان کلیه داوران ملی و بین¬المللی شش رشته تیمی و پنج رشته انفرادی (723N=)، 605 داور (83 درصد) در این تحقیق شرکت کردند. برای جمع¬آوری اطلاعات از پرسشنامه زمینه¬یابی استرس داوران (SOSS) استفاده شد. این پرسشنامه 29 سؤال را در بر می گیرد که برای روایی آن از اظهار نظر تخصصی 15 عضو هیئت علمی دانشگاه استفاده و ثبات درونی آن روی 30 داور تأیید شد (93/0α= ). داده ها با آزمون فریدمن، یومن ویتنی و کروسکال والیس در سطح معنی¬داری 05/0P≤ تجزیه تحلیل آماری شد. یافته ها نشان داد از شش عامل استرس زا در داوران به ترتیب عوامل ترس از اشتباه داوری، عملکرد فردی و فنی و ارزیابی عملکرد در بالاترین اولویت قرار دارند. با اینکه تفاوت معنی داری در اولویت عوامل استرس زای داوران ملی و بین المللی مشاهده نشد، داوران ورزش های تیمی استرس بیشتری را در عامل تعارضات میان فردی و شرایط زمانی و داوران ورزش های انفرادی استرس بیشتری را در عامل ارزیابی عملکرد، مشکلات شخصی و عملکرد فنی گزارش کردند (05/0P≤). ضمناً داوران جوان (کمتر از 40 سال) استرس بیشتری در عامل مشکلات شخصی و تعارضات میان فردی داشتند.
عوامل موثر بر استرس شهروندان تهرانی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان استرس زا بودن عوامل مختلف در حوزه های ساختار شهری، اقتصادی، خانوادگی، محیطی، اجتماعی و فرهنگی، شخصی و فردی است. روش انجام بررسی، پیمایشی بوده و نتایج مبتنی بر تحلیل داده های گردآوری شده از نمونه ای با حجم 550 نفر از شهروندان تهرانی است. یافته ها نشانگر آنست که در حوزه ساختار شهری مشکلات مربوط به ترافیک و شلوغی، آلودگی های صوتی سطح شهر، آلودگی هوا و معطلی در صف، بیشترین شدت استرس زایی را دارند. در حوزه اقتصادی بیشترین شدت استرس زایی مربوط به تورم و گرانی کالاها و پس از آن به ترتیب کمبود و گرانی مسکن، بالا بودن اجاره خانه ها و مقروض بودن و بدهی داشتن بوده است. در حوزه اجتماعی و فرهنگی بیشترین شدت استرس زایی از نظر پاسخگویان به ترتیب مربوط به برخورد با افراد غیرقابل تحمل، رشد انحرافات اخلاقی، مورد سوء استفاده مالی قرار گرفتن، سرقت یا اخاذی، ابتلا به بیماری و تبعیضات قومی و زبانی بوده است.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های فرزندخواندگی بر کاهش تنیدگی و تغییر سبک های مقابله ای زوجین متقاضی فرزند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه به واسطهی افزایش میزان ناباروری زوجها و بیسرپرستی کودکان، فرزندخواندگی بیشتر در کانون توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های فرزندخواندگی برکاهش تنیدگی و تغییر سبک های مقابله ای زوجین متقاضی فرزندخواندگی انجام گرفته است.
روشکار: پژوهش حاضر از نوع طرحهای نیمهآزمایشی است. جامعهی پژوهش شامل تمام زوجین متقاضی فرزندخواندگی بوده که از خرداد 88 لغایت خرداد 89 به سازمان بهزیستی خراسان رضوی مراجعه نمودهاند. زوجین واجد معیارهای پژوهش به شیوهی نمونهی در دسترس انتخاب و پرسشنامهی اضطراب کتل و سبک های مقابله ای لازاروس و فولکمن را تکمیل نمودند. از بین ایشان تعداد 14 زوج دارای نمره ی خام بیشتر از 35 در تست اضطراب و سبک مقابلهی هیجانمدار در پرسشنامهی سبکهای مقابله بودند، انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد جایگزین شدند. سپس 8 جلسهی آموزش مهارتهای فرزندخواندگی برای گروه آزمون اجرا گردید. گروه شاهد روند عادی مراحل اداری را سپری نمودند. بعد از اجرای مداخله، میزان تنیدگی و سبکهای مقابلهی دو گروه مجددا اندازهگیری و 6 هفته بعد آزمون پیگیری روی گروه آزمون اجرا شد. دادهها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس یک سویه و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل گردید.
یافتهها: بین دو گروه آزمون و شاهد، از نظر تفاوت نمرات در دو ﺁزمون اضطراب کتل (05/0P≤) و سبکهای مقابله (05/0P≤) تفاوت مثبت و معنیداری وجود داشت.
نتیجهگیری: آموزش مهارت های فرزتدخواندگی میتواند موجب کاهش میزان تنیدگی زوجین متقاضی فرزند گردیده و باعث شود که این افراد در مقابله با تنیدگی، بیشتر از سبک های مقابلهی مسئلهمدار استفاده کنند.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر اختلالات خواب بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات خواب، یکی از علایم شایع بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر است. هدف از انجام این پژوهش، تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر اختلالات خواب بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود.
مواد و روش ها: طرح پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون بوده است. به منظور انتخاب نمونه، 52 نفر از بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر (با تشخیص پزشک متخصص و بر اساس ملاک های Rome II) انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (26 نفر) و شاهد (26 نفر) قرار گرفتند. رفتار درمانی دیالکتیک، طی هشت جلسه هفتگی و بر اساس راهنمای درمانی Mushain در کلینیک خصوصی ویژه بیماران گوارشی انجام شد و پرسش نامه های اختلال خواب و استرس در دو مرحله پیش آزمون- پس آزمون تکمیل شد.
یافته ها: بین میانگین نمرات مشکل در شروع خواب و استرس گروه آزمایش و گروه شاهد تفاوت معنی داری وجود داشت (005/0 > P)، ولی در نمرات تداوم خواب و بیداری از خواب تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: رفتار درمانی دیالکتیک می تواند به عنوان یک روان درمانی انتخابی و مؤثر، در کاهش اختلالات شروع خواب و استرس بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر استفاده شود.
پیش بینی کیفیّت زندگی دانشجویان از طریق میزان به کارگیری انواع شیوه های مقابله با استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی کیفیّت زندگی دانشجویان با توجه به میزان استفاده از انواع شیوه های مقابله با استرس بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. نمونه مورد مطالعه در پژوهش حاضر 317دانشجو بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از میان کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی ابهر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه شیوه های مقابله ای (CSQ)راجرو همکاران و پرسشنامه کیفیّت زندگی(SF-36)استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین شیوه شناختی و انفصالی مقابله با استرس و کیفیّت زندگی رابطه مثبت و معنادار و بین شیوه هیجانی مقابله با استرس و کیفیّت زندگی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین نتیجه پژوهش نشان داد که شیوه هیجانی و شناختی مقابله با استرس حدود 45درصد از تغییرات کیفیّت زندگی در دانشجویان را تبیین می کند. با توجه به نتیجه پژوهش حاضر، مجریان آموزش عالی می توانند در جهت آموزش و تجهیز دانشجویان به شیوه مؤثر مقابله اقدام کنند.
اثربخشی مدیریت استرس بر افسردگی، اضطراب و استرس مبتلایان به سرگیجه روان تنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه وهدف: مداخلات روان شناختی می تواند به واسطه بهبود وضعیت روانی، اجتماعی و خانوادگی سهم به سزایی در کاهش علایم بیماران مبتلا به سرگیجه ی روان تنی داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مدیریت شناختی- رفتاری استرس بر کاهش اضطراب استرس و افسردگی در بیماران زن مبتلا به سرگیجه روان تنی بوده است.
مواد و روش ها: این پژوهش به روش مورد- شاهدی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه درسال 1390 در آزمایشگاه روانشناسی دانشگاه اصفهان انجام شده است. نمونه شامل 28 بیمار زن مبتلا به سرگیجه روان تنی با تشخیص متخصص مغز و اعصاب بود که به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی (14 نفر) و گواه (14نفر) گمارده شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه DASS (مقیاس اضطراب استرس افسردگی) استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط افراد تکمیل گردید. مداخله ی شناختی- رفتاری مدیریت استرس طی 10 جلسه ی2ساعته و به مدت5/2 ماه در گروه آزمایش انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات اضطراب، استرس و افسردگی در گروه آزمایش به طور معنی داری نسبت به گروه گواه در دو مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش پیدا کرد.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثر بخشی مدیریت شناختی- رفتاری استرس بر کاهش اضطراب، استرس و افسردگی در بیماران زن مبتلا به سرگیجه روان تنی بود.
بررسی ارتباط بین استرس های یکساله اخیر و اقدام به خودکشی در شهرستان فلاورجان سالهای 91-1390(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: انسان در طول زندگی دچار بحرانها و مشکلات زیادی میشود و گاه به دلیل فشارهای مختلف از خودکشی برای رهایی و نجات خود استفاده می کند. خودکشی در بین همه طبقات مختلف جمعیتی رخ میدهد. برخی متغیرهای جمعیتی و اجتماعی موثر در اقدام به خودکشی عبارتند از : سن، جنس ، وضعیت تاهل، اشتغال ، مشکلات اقتصادی ، مشکلات ارتباطی و احساسی، اختلالات روانی و بیماری جمسی.
مواد و روش ها: پژوهش توصیفی – تحلیلی، جامعه آماری پژوهش را همه افراد اقدام کننده به خودکشی که در طی یکسال نمونه گیری به اورژانس بیمارستان امام خمینی (ره) فلاورجان مراجعه کرده بودند، تشکیل می دادند. روش نمونه گیری سرشماری و حجم نمونه 466 نفر بود. روش جمع آوری اطلاعات پرسشنامه که از طریق مصاحبه با نمونه ها تکمیل گردید. داده های خام از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها : در این پژوهش بین سن (026/0 = P)، سطح تحصیلات ( 0 = P) ، جنس (05/0 > P) ، تاهل (037/0 = P) ، استرس های اقتصادی ( 001/0 = P) ، استرس های شغلی (0 = P) ، استرس های جنسی و ازدواج (0 = P) با اقدام به خودکشی ارتباط معنی دار گزارش شد.
بحث و نتیجه گیری: مشکلات ارتباطی و احساسی بخصوص در زنان و استرس های اقتصادی و شغلی در گروه مردان در اقدام به خودکشی در این شهرستان بیشترین نقش را داشته اند و با توجه به ناگهانی بودن اقدام به خودکشی و گروه سنی در معرض خطر(24-15 سال) مشخص می گردد که عدم بلوغ روانی و نداشتن مهارت های حل مشکل و ارتباطی بویژه در این سنین می تواند در اقدام به خودکشی نقش داشته باشد.
رواسازی وتعیین پایایی و ساختار عاملی پرسشنامه ترجیح اعمال مقابله ای کارور، شییر و وینتراب برای دانشجویان (هنجاریابی پرسشنامه ترجیح اعمال مقابله ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی، رواسازی و تعیین ساختار عاملی پرسشنامه ترجیح اعمال مقابله ای است. به این منظور نمونه ای به حجم 240 نفر (168دختر و 72 پسر) از دانشجویان دانشگاه اصفهان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ترجیح اعمال مقابله ای بود. برای محاسبه پایایی از روش آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی سازه از روش تحلیل عاملی اکتشافی و ضریب همبستگی پیرسون هر عامل با نمره کل استفاده شد. براساس نتایج تحلیل عاملی، با استفاده از چرخش متعامد (واریماکس) پنج عامل به دست آمد که به ترتیب: 1) شناختی ـ گرایشی، 2) رفتاری ـ گرایشی، 3) هیجانی ـ گرایشی، 4) شناختی ـ اجتنابی و 5) رفتاری ـ اجتنابی نامگذاری شدند. در مجموع، نتایج نشان دهنده پایایی و روایی بالای این پرسشنامه در جامعه دانشجویان دانشگاه اصفهان بود.