مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
توانمندسازی روانشناختی
حوزه های تخصصی:
در میان پژوهش های انجام شده درباره رهبری، رهبری تحول آفرین بیشتر بررسی شده است. در این میان، رشد پژوهش های مختلف در حوزه رهبری تحول آفرین و نقش آن در توانمندسازی روان شناختی کارکنان، موجب پراکندگی اطلاعات در این حوزه گردیده است؛ ازاین رو انجام پژوهش های ترکیبی که عصاره پژوهش های انجام شده در این موضوع را به شیوه نظامند و علمی فراروی پژوهشگران قرار دهد اهمیت فراوانی دارد. پژوهش حاضر با هدف ترکیب کمی نتایج پژوهش های انجام شده در حوزه تأثیر رهبری تحول آفرین بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان، با استفاده از روش فراتحلیل و نرم افزار جامع فراتحلیل CMA۲ تعداد ۱۱ پژوهش انجام شده در این حوزه در ایران را مورد بررسی قرار داده است. نتیجه فراتحلیل نشان داد که تأثیر رهبری تحول آفرین بر توانمندسازی روان شناختی با اندازه اثر ۶/۰، بالاتر از حد متوسط بوده است. علاوه بر این، از میان ابعاد رهبری تحول آفرین، ملاحظات فردی و نفوذ آرمانی به ترتیب با اندازه اثرهای ۵۴۷/۰ و ۴۵۲/۰ بیشترین و کمترین تأثیر بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان در ایران دارند.
تدوین برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی زنان سرپرست خانوار بر مبنای نظریه روانشناسی فردیو ارزیابی اثربخشی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
135-167
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی زنان سرپرست خانوار بر مبنای نظریه روانشناسی فردی و ارزیابی اثربخشی آن بود که در دو مرحله و به صورت کیفی و کمی انجام شد. مرحله اول با روش تحلیل محتوای مضمونی انجام گرفت، جامعه پژوهش منابعی(کتب) بودند که در آنها نظریه روانشناسی فردی شرح داده شده بود. نمونه گیری آن بصورت هدفمند انجام شد. مرحله دوم به روش نیمه آزمایشی انجام شد که طرح آن از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان سرپرست خانوار بودند؛ که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 30 نفر، و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده گردید. یافته ها در بخش کیفی، منجر به ارائه برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی برای زنان سرپرست خانوار گردید و در بخش کمی یافته ها نشان داد که برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر افزایش سطح توانمندی روانی زنان سرپرست خانوار تأثیر دارد و می توان نتیجه گرفت، توانمندسازی روانشناختی فرایند قدرت بخشیدن به افراد است که باعت می شود تا احساس توانایی و شایستگی خویش را بهبود بخشند و بر احساس ناتوانی و درماندگی غلبه کنند
اثر بخشی برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر مبنای نظریه روانشناسی فردی آدلر بر درماندگی آموخته شده زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، تعیین اثربخشی برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر مبنای نظریه روانشناسی فردی آدلر بر درماندگی آموخته شده زنان سرپرست خانوار است. از این جهت، این پژوهش به روش نیمه آزمایشی انجام شد و طرح آن از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد استان همدان بودند؛ که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 30 نفر، و با توجه به ملاک های پژوهش، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه درماندگی آموخته شده (LHS) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده گردید، که در ابتدا شرایط استفاده از این آزمون مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت، سپس از آن استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می داد که برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر کاهش درماندگی آموخته شده زنان سرپرست خانوار(با احتمال 007/0>P) تأثیر دارد و آزمون پیگیری نیز همان را تأیید نمود. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت، توانمندسازی روانشناختی فرایند قدرت بخشیدن به افراد است که به آنها کمک می شود تا احساس توانایی و شایستگی خویش را بهبود بخشند و بر احساس ناتوانی و درماندگی غلبه کنند. از این جهت پیشنهاد می شود که برنامه های آموزشی توانمندسازی زنان نیز به عنوان یکی از برنامه های مؤثر در دستور کار کمیته امداد و سایر نهادهای حمایتی قرار گیرد.
کاربست هوش هیجانی بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان نظامی در مقابله با تهدیدات نرم، مطالعه موردی: یک سازمان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۷
134 - 159
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر هوش هیجانی بر توانمندسازی روانشناختی منابع انسانی از دیدگاه کارکنان یک سازمان نظامی در مقابله با جنگ نرم است. این پژوهش میدانی به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت. از میان کل کارکنان رسمی سازمان مذکور که 240 نفر بودند، 140 نفر نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای سنجش توانمندسازی، در چهار بعد اول (معنی داری، شایستگی، حق انتخاب و تأثیر) از پرسشنامه روانشناختی اسپریتزر (1995) حاوی 18 سؤال و در بعد اعتماد از پرسشنامه اعتماد میشرا (1994) استفاده شد. جهت سنجش هوش هیجانی از پرسشنامه منصوری (1380)، حاوی 33 سؤال، استفاده شد. در تأیید پایایی پرسشنامه های توانمندسازی و هوش هیجانی، آلفای کرونباخ به ترتیب 897/. و 772/. بدست آمد. یافته ها نشان می دهند بینهوش هیجانی و توانمندسازی روانشناختی رابطه ای معنی دار و قابل توجه (457/.= r) وجود دارد. و نیز نتیجه مطالعه نشان داد که خودآگاهی، خود تنظیمی و خودانگیزشی به طور مثبت بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان تأثیر می گذارند. نتیجه بررسی فرضیه ها نشان داد که بیشترین تأثیر مربوط به بعد خود تنظیمی (555/.= r) است. اما در خصوص رابطه بین همدلی و مهارت های اجتماعی با توانمندسازی روانشناختی هیچ گونه رابطه معنی دار به دست نیامد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که هوش هیجانی، خودآگاهی، خود تنظیمی، و خود انگیزشی به طور مثبت با توانمندسازی روانشناختی کارکنان در سازمان ارتباط معنی داری دارند.
نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی در رابطه حمایت سازمانی ادراک شده و حمایت اجتماعی ادراک شده با کیفیت زندگی کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۳
71 - 86
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه حمایت سازمانی ادراک شده و حمایت خانواده ادراک شده با کیفیت زندگی کاری با توجه به نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی می باشد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی است<strong><em>.</em></strong> جامعه آماری پژوهش حاضر شامل آموزگاران زن حق التدریس شهرستان کوار بوده که تعداد آنها 128 نفر می باشند. به دلیل تعداد کم حجم نمونه، روش نمونه گیری به شیوه ی سرشماری است که تمام واحدهای جامعه را در بر می گیرد. برای گردآوری داده ها از چهار پرسشنامه حمایت سازمانی ادراک شده(آیزنبرگر و همکاران)، حمایت اجتماعی ادراک شده(زیمت و همکاران)، کیفیت زندگی کاری(والتون) و توانمندسازی روانشناختی(اسپریتزر) استفاده شده است. روایی و پایایی پرسشنامه ها مورد تایید قرار گرفت. نتایج استخراج شده از پرسشنامه ها به روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Spss18 و Amos18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد حمایت سازمانی ادراک شده و بعد خانواده ی حمایت اجتماعی ادراک شده با کیفیت زندگی کاری و توانمندسازی روانشناختی رابطه دارد. نتیجه گیری کلی نیز نشان می دهد که توانمندسازی روانشناختی نقشی میانجی در رابطه حمایت سازمانی ادراک شده و حمایت اجتماعی ادراک شده(بعد خانواده) با کیفیت زندگی کاری ایفا می کند. بدین معنی که با ارتقای توانمندسازی روانشناختی، حمایت سازمانی و حمایت خانواده می توان زمینه های بهبود کیفیت زندگی کاری آموزگاران زن حق التدریس را فراهم کرد.
مدل یابی روابط بین معنویت در محیط کار و اشتیاق شغلی با نقش میانجی گری توانمندسازی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم مهر ۱۳۹۷ شماره ۷ (پیاپی ۲۸)
299-320
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی روابط بین معنویت در محیط کار و اشتیاق شغلی با نقش میانجی گری توانمندسازی روانشناختی انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی و همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه بهورزان شهرستان ارومیه است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 190 نفر بعنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد معنویت در محیط کار میلیمن (2003)، پرسشنامه اشتیاق شغلی کبیرزاده (1392) و پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریترز (1995) استفاده شد. جهت بررسی ارتباط متغیرهای اصلی پژوهش با همدیگر از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد و روابط بین متغیرها باهم دیگر معنی دار بود. در ادامه جهت بررسی قابلیت تعمیم مدل ساختاری پژوهش، مدل معنی داری پژوهش (مدل t ) نیز ارائه شده است. بر اساس نتایج بدست آمده، معنویت در محیط کار بر اشتیاق شغلی تاثیر مستقیم دارد، همچنین معنویت در کار بر توانمندسازی روانشناختی تاثیرمستقیم دارد و در نهایت توانمندسازی روانشناختی بر اشتیاق شغلی تاثیر مستقیم دارد. مدیران سازمان ها باید در توانمندسازی بهورزان خود تلاش کرده و به این طریق بر اثربخشی و کارآمدی کارکنان مراکز بهداشتی بیفزایند. بنابراین توانمندسازی کارکنان یکی از تکنیکهای مؤثر برای ارتقای بهره وری کارکنان و استفاده بهینه از ظرفیت ها و توانایی های آنان در زمینه اهداف سازمانی است. از این رو توانمندسازی نیروی انسانی مفهومی روانشناختی است که به حالات، احساسات و باور افراد نسبت به شغل مربوط می شود.
نقش اعتماد درون سازمانی در افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان (مورد مطالعه: اداره کل امور مالیاتی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چالش های محیطی در عصر حاضر سازمان ها را وادار نموده که همواره در جستجوی راه هایی به منظور حفظ و بقای خود باشند. سازمان ها به منظور پاسخ به تغییرات محیطی به کارکنان توانمندتر از گذشته نیاز دارند،. یکی از عوامل زمینه ای که می تواند نقش به سزایی در توانمندسازی کارکنان داشته باشد، متغیر اعتماد می باشد. به زعم توماس و ولتهاوس (1990) توانمندسازی نه تنها از ارزیابی فرد از وظایف کاری خود منتج می شود بلکه به عوامل زمینه ای مثل تعامل کارکنان با سرپرستان، همکاران و مرئوسان نیز بستگی دارد. پژوهش حاضر پیرامون بررسی نقش اعتماد درون سازمانی در افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل 730 نفر از کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان گیلان و نمونه آماری شامل 155 نفر می باشد. در تحقیق حاضر از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای استفاده گردیده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. جهت تحلیل داده ها از تکنیک های آماری رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل اطلاعات حاکی از این است، از سه مؤلفه اعتماد درون سازمانی، ابتدا اعتماد جانبی و سپس اعتماد نهادی بیشترین نقش را در توانمندسازی روانشناختی داشته به طوری که در مجموع 35 درصد در تبیین توانمندسازی روانشناختی کارکنان نقش داشته اند. در تحلیل رگرسیون چندگانه، اعتماد عمودی نقشی در توانمندسازی روانشناختی نداشته است.
تبیین نقش خودکارآمدی در رابطه بین فرسودگی شغلی و توانمندسازی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر خودکارآمدی و توانمندسازی روان شناختی معلمان زن در مقطع ابتدایی بر روی فرسودگی شغلی آنان بوده است. خودکارآمدی معلمان، نقش اساسی در تربیت و آموزش دانش آموزان دارد. هدف اصلی از توانمندسازی این است که مدیران مغزهای کارکنان را همانند بازوانشان به کار بیندازند. یک شغل رضایت بخش می تواند به منبع نارضایتی تبدیل شود و فرسودگی شغلی را به دنبال داشته باشد. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر معادلات ساختاری بوده است؛ بدین منظور نمونه ای به حجم 325 آزمودنی از بین معلمان زن مدارس ابتدایی منطقه تبادکان شهر مشهد در سال تحصیلی 96-1395 که تعداد 2100 نفر گزارش شده است، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده گردید که به روش انفرادی توسط آزمودنی ها تکمیل و پایایی و روایی پرسش نامه ها بررسی شد. به منظور برازش مدل مفهومی و نیز آزمون فرضیات از نرم افزار لیزرل استفاده گردید. نتایج نشان داد بین توانمندسازی روان شناختی و خودکارآمدی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ همچنین بین توانمندسازی روان شناختی و فرسودگی شغلی رابطه منفی و معنادار و بین خودکارآمدی و فرسودگی شغلی نیز رابطه منفی و معناداری وجود دارد. ازاین رو پیشنهاد می شود سازمان های آموزش وپرورش با روش های مختلف ایجاد و تقویت توانمندسازی روان شناختی و بالابردن سطح خودکارآمدی نیروی انسانی خود بکوشند تا بتوانند فرسودگی را در بین نیروی انسانی کاهش دهند.
الگوی اثرگذاری حمایت سازمانی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول بهار ۱۳۹۸ شماره ۹۱
87 - 118
حوزه های تخصصی:
در طول 30 سال گذشته، سازمان ها بطور فزاینده بر کیفیت به عنوان بخشی بنیادی از استراتژی مشتری محور خود تأکید کرده اند. صنعت بانکداری از مهم ترین صنایع ارائه دهنده خدمات در ایران است. با توجه به نقش تعیین کننده نیروی انسانی و رفتار کارکنان در بهبود کیفیت خدمات، هدف این تحقیق، بررسی اثرگذاری حمایت سازمانی ادراک شده، توانمندسازی روانشناختی و مبادله رهبر - عضو بر تعهد سازمانی و پیامدهای آن بر کیفیت خدمات در صنعت بانکداری است. این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی و کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان و مشتریان شعب بانک پاسارگاد تهران است. از طریق نمونه گیری خوشه ای، 35 شعبه انتخاب و پرسشنامه های جداگانه ای میان 322 نفر از کارکنان و 322نفر از مشتریان حضوری توزیع شد. پرسشنامه کارکنان شامل سوالات استاندارد حمایت سازمانی آیزنبرگر (1986)، توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر (1995)، مبادله رهبر-عضو لیدن و ماسلین (1998)، تعهد سازمانی می یر و آلن (1993) و پرسشنامه توزیع شده میان مشتریان سروکوآل پاراسورامان (1988) بود. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شد. یافته ها نشان داد هریک از عوامل حمایت سازمانی ادراک شده، توانمندسازی روانشناختی و مبادله رهبر-عضو بر تعهد سازمانی به صورت مستقیم و بر کیفیت خدمات به صورت مستقیم یا از طریق تعهد سازمانی تاثیرگذار هستند. برای بسیاری از مشتریان ملاحظات دیگری فراتر از قیمت (مانند کیفیت خدمات دریافتی) از اهمیت زیادی برخوردار است. در واقع کیفیت، دغدغه استراتژی مشتری محور در صنعت خدمات بانکی است. از این رو، بسیاری از اهداف استراتژیک بر پایه ارائه خدمات با کیفیت به منظور توسعه سازمان شکل می گیرد. از یافته های ارزشمند تحقیق، اثر قدرتمند تعهد سازمانی بر بهبود کیفیت خدمات بانکی است. پیشنهاد می شود در استراتژی های پرورش و نگهداری منابع انسانی به منظور رقابت پذیری در بخش خدمات بانکی، توجه بیشتری به عوامل موثر بر تعهد سازمانی شود چرا که این امر صرفاً با برقراری سیستم پاداش میسر نمی شود. موفقیت یک بانک در جذب مشتری و نگهداری از مشتریان، در گروه خدماتی است که کارکنان به مشتریان ارائه می کنند و از این رو، نقش کارکنان و رفتار سازمانی آنها پررنگتر می شود و ارائه خدمات با کیفیت در گروه چالش های رفتار سازمانی و منابع انسانی مانند تعهد سازمانی، سبک رهبری و ادراک حمایت سازمانی و توانمندی روانشناختی کارکنان خواهد بود.
تبیین مفهوم رهبری خیرخواه و نقش آن در توانمندسازی روانشناختی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، تبیین مفهوم رهبری خیرخواه و نقش آن در توانمندسازی روان شناختی کارکنان می باشد. تحقیق حاضر، باتوجه به هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری داده از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه لرستان است که در زمان انجام تحقیق 750 نفر می باشند. در این تحقیق برای اندازه گیری حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و حجم نمونه 254 نفر تعیین شد. ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه است که شامل پرسشنامه کاراکاس و سارگلو(2012) برای سنجش رهبری خیرخواه و پرسشنامه وتن و کمرون (1998) برای سنجش توانمندسازی روان شناختی می باشد. تحلیل مدل ساختاری و آزمون فرضیه ها ازطریق مدل سازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی، با استفاده از نرم افزار smart pls3 انجام شد. نتایج آزمون فرضیه های تحقیق، حاکی از آن است که رهبری خیرخواه در توانمندسازی روان شناختی کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه، تأثیر مثبت و معنی داری دارد.
پیش بینی تعالی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان از طریق توانمندسازی ساختاری و روانشناختی کارکنان
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
32 - 44
حوزه های تخصصی:
سابقه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، پیش بینی تعالی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان از طریق توانمندسازی ساختاری و روانشناختی کارکنان این وزارتخانه بود. مواد و روش ها: تعداد 265 نفر از کارکنان وزارت ورزش به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تعالی سازمانی EFQM؛ پرسشنامه توانمندسازی ساختاری بای و لاولر و پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر استفاده شد. تحلیل داده ها به کمک آزمون های t تک نمونه ای، رگرسیون خطی چندگانه و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و لیزرل، انجام شد. یافته ها: مطابق نتایج، وضعیت «توانمندسازی ساختاری»، «توانمندسازی روانشناختی» و «تعالی سازمانی» در وزارت ورزش بترتیب «نامطلوب»، «متوسط» و «متوسط» ارزیابی شد. همچنین نتایج نشان داد که توانمندسازی ساختاری، بطور معنی داری تغییرات توانمندسازی روانشناختی(51 درصد)، و تعالی سازمانی(67 درصد) و نیز توانمندسازی روانشناختی، بطور معنی داری تغییرات تعالی سازمانی(68 درصد) را تبیین می کنند(000/0=P). استنتاج: نتایج پژوهش حاضر حاکی از اثربخشی توانمندسازی ساختاری و روانشناختی کارکنان بر تعالی سازمانی وزارت ورزش و جوانان بود؛ لذا بکارگیری شیوه های مدیریتی ویژه توانمندسازی کارکنان، برای تعالی و رشد این وزارتخانه پیشنهاد می گردد.
بررسی رابطه میان رهبری موثق و بی تفاوتی سازمانی با نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی در میان معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۳۹
147-168
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر جلوگیری از بی تفاوتی سازمانی و شیوع آن در میان کارکنان موضوعی مهم برای مدیران سازمانهاست. به همین سبب پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان رهبری موثق و بی تفاوتی سازمانی با نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی در میان معلمان دوره ابتدایی شهر کرمانشاه انجام شده است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری آن همه معلمان دوره ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی97-1396 (5076 نفر) بودند. نمونه آماری 361 نفر بود که با فرمول کوکران و به روش طبقه ای با حجم متناسب انتخاب شده است. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. برای بررسی رهبری موثق از پرسشنامه والمبوا، آوولیو،گاردنر، ورنزینگ و پیترسون(2008)، برای بررسی بی تفاوتی سازمانی از پرسشنامه دانایی فرد، حسن زاده و سالاریه (1389) و برای بررسی توانمندسازی روانشناختی نیز از پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر و میشرا(1995) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، روش مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی smartpls2 به کار رفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میان رهبری موثق و بی تفاوتی سازمانی(0/208- =β) رابطه وجود دارد. میان رهبری موثق و توانمندسازی روانشناختی(0/598=β) رابطه وجود دارد. میان توانمندسازی روانشناختی و بی تفاوتی سازمانی (0/726- =β) رابطه وجود دارد. همچنین میان رهبری موثق و بی تفاوتی سازمانی با نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی (0/641- =β)رابطه وجود دارد. در این رابطه، وقتی که توانمندسازی روانشناختی به مثابه متغیر میانجی وارد معادله می شود، دارای قدرت بیشتری است. به عبارت دیگر، می توان گفت که رهبری موثق با نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی سبب کاهش بی تفاوتی سازمانی در میان معلمان می شود.
اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه مایکن بام بر توانمندسازی روان شناختی، مهارت های اجتماعی و کاهش ولع مصرف در معتادان کلینیک های ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
265-278
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه مایکن بام بر توانمندسازی روان شناختی، مهارت های اجتماعی و کاهش ولع مصرف معتادان کلینیک های ترک اعتیاد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری را بیماران تحت درمان با متادون کلینیک های ترک اعتیاد شهرمشهد در سال 1397 تشیل می دادند. تعداد30 نفر از جامعه به شیوه نمونه گیری هدفمند بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب و به شیوه تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. هر دو گروه پرسش نامه های توانمندسازی روان شناختی استروم و همکاران (1997)، پرسش نامه مهارت های اجتماعی ثورپ و همکاران (1939) و پرسش نامه ولع مصرف فرانکن و همکاران (2000) را تکمیل نمودند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 1 ساعتی به صورت 2 جلسه در هفته تحت آموزش مدیریت استرس به شیوه مایکن بام قرار گرفتند. گروه گواه هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات توانمندسازی روان شناختی و مهارت های اجتماعی گروه آزمایش به طور معنی داری بیش از گروه گواه و میانگین نمرات ولع مصرف کمتر بود. نتیجه گیری: آموزش مدیریت استرس به شیوه مایکن بام توانسته زمینه ساز کاهش ولع مصرف و افزایش توانمندسازی روان شناختی و مهارت های اجتماعی شود. بنابراین می تواند به عنوان یک روش اثر بخش در بهبود وضعیت بیماران تحت درمان اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد.
تعیین کننده های توانمندسازی روانشناختی زنان روستایی شهرستان مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۷
97 - 116
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اصلی شناسایی تعیین کننده های توانمندسازی روانشناختی زنان نواحی روستایی شهرستان مرودشت انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام جمعیت فعال (15 تا 65 سال) زنان روستایی شهرستان مرودشت بودند که با استفاده از جدول بارتلت و همکاران (2001)، 227 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط جمعی از متخصصان و روایی سازه و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 25 و SmartPLS نسخه سه انجام شد. یافته های مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی و عوامل نهادی تأثیر مثبت و معناداری بر توانمندسازی روانشناختی زنان نواحی روستایی شهرستان مرودشت داشتند. در نهایت، راهکارهایی نظیر «دادن وام و اعتبارات به زنان روستایی»، «راه اندازی صندوق ها و مؤسساتی با هدف حمایت مادی و معنوی از زنان روستایی» و «بالا بردن سطح آگاهی، دانش و مهارت زندگی» برای بهبود توانمندسازی روانشناختی زنان نواحی روستایی شهرستان مرودشت پیشنهاد شد.
بررسی رابطه عزت نفس با توانمند سازی روانشناختی فرمانده هان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال نهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۶
5 - 21
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش بررسی رابطه عزت نفس با توانمندسازی روانشناختی فرمانده هان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش در دسته پژوهش های همبستگی قرار می گیرد. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه بود، با طیف پاسخگویی لیکرت صورت گرفت که سوالات آن با توجه به متغیرهای موجود در فرضیه ها از پرسشنامه های استاندارد (اسمیت و اسپرتیزر) استخراج شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل فرمانده هانی بود که در یگان های نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران مشغول انجام وظیفه می باشند. تعداد 384 پرسشنامه توزیع و مورد استفاده قرار گرفت. از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و نرم افزار SPSS19 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین دو متغیر عزت نفس و توانمندسازی روانشناختی فرمانده هان نزاجا رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد.
بررسی نقش میانجی توانمند سازی روان شناختی در ارتباط بین فضیلت سازمانی با تعهد سازمانی در دبیران تربیت بدنی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۸
157-178
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی نقش میانجی توانمند سازی روان شناختی در ارتباط بین فضیلت سازمانی با تعهد سازمانی در دبیران تربیت بدنی استان کرمانشاه بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان تربیت بدنی استان کرمانشاه (1230 نفر) می باشد ،حجم نمونه 230 نفر می باشد که به روش نمونه گیری خوشه ای- تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری سه پرسشنامه فضیلت سازمانی کامرون ، بریت و کازا (2004)، توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر (1995) و تعهد سازمانی آلن و مایر (1991) می باشد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. تمامی تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای اس پی ای اس19 و لیزرل 54/8 انجام گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که فضیلت سازمانی به طور مستقیم و همچنین به واسطه توانمند سازی روانشناختی بر تعهد سازمانی اثرگذار است. به منظور افزایش توانمند سازی روانشناختی و تعهد سازمانی باید اقداماتی را جهت ایجاد و بهبود فضیلت سازمانی هم چون حمایت، رشد و توسعه، دوستی و اعتماد را به کاربست که یکی از این اقدامات می تواند برگزاری دوره های آموزشی برای معلمان ورزش از سوی مدیران مدارس و یا آموزش و پرورش استان ها جهت آشنایی آنان با فضیلت سازمانی و آثار آن باشد.
رابطه سبک رهبری، عدالت سازمانی و توانمندسازی روانشناختی با انگیزش شغلی و تعهد سازمانی در کارکنان زن
منبع:
زن و فرهنگ سال ششم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
81-94
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک رهبری، عدالت سازمانی و توانمندسازی روانشناختی با انگیزش شغلی و تعهد سازمانی در کارکنان زن دانشگاه آزاد اسلامی واحد اندیمشک بود. حجم نمونه تعداد 30 نفر بود که بصورت سرشماری انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه سبک رهبری باس و آوالیو (2004)، پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف و مورمن (1993)، پرسشنامه توانمندسازی روانشناختیاسپیرتیزر (1995)، پرسشنامه انگیزش رابینسون (2004)پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر(1997) بود. داده ها، با استفاده از روش ضریب همبستگی ساده و همبستگی متعارف مورد تحلیل و تجزیه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دو مجموعه از متغیرهای مورد پژوهش با یکدیگر رابطه معنی داری وجود دارد. فردی که سبک رهبری، عدالت سازمانی و توانمندسازی روانشناختی بالاتری داشته باشد، انگیزش شغلی و تعهد شغلی بیشتری نیز خواهد داشت.
برازش مدل اثر اشاعه فرهنگ مدیریت اشتباه بر کیفیت زندگی کاری و توانمندسازی روانشناختی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازآنجاییکه مشاغل کنونی بهقدری پیچیدهاند که بروز اشتباه در آنها اجتنابناپذیر است، اهمیت فهم یادگیری از اشتباههای سازمانی نیازی است دوچندان شده است. پژوهش حاضر با تأکید بر کیفیت زندگی کاری و توانمندسازی روانشناختی کارکنان به بررسی اثر اشاعه فرهنگ مدیریت اشتباه بر آنها پرداخته است. جهت بررسی این اثرات در این پژوهش از روش تحلیلی – پیمایشی استفاده شده است. از جامعه آماری کلیه کارکنان برنامهساز معاونت صدای سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران تعداد 200 نفر بهعنوان نمونه بر اساس دسترسی حضورشان انتخاب شد. سپس پرسشنامهای جهت جمعآوری دادههای پژوهش تنظیم شد و دادههای حاصل با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار داده است. نتایج حاکی از آن است که فرهنگ مدیریت اشتباه بر توانمندسازی روانشناختی برنامهساز حوزه معاونت صدا تأثیر مثبت مستقیم داشته، ضمن اینکه کیفیت زندگی کاری آنها بر این رابطه اثر میانجی نیز دارد.
ارائه مدل کفایت آموزشی کارکنان براساس رویکرد تحلیلی سیستمهای پویا مورد مطالعه سازمان تامین اجتماعی استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با روش سناریونویسی به بررسی وارائه مدل کفایت آموزشی کارکنان سازمان تامین اجتماعی پرداخته است. روش شناسی: روش تحقیق ، ترکیبی از تحلیل تم و سیستم های پویا است. جامعه تحقیق ، سازمان تامین اجتماعی استان آذربایجان غربی است و خبرگان سازمان براساس شرایط خاص خبرگی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ایاقدام شده و همچنین جهت تبیین و شناخت بهتر موضوع، از مصاحبه باز استفاده شده است. مطالعه از نظر ماهیت حالت اکتشافی دارد و روش گردآوری اطلاعات نیز میدانی است. تحلیل داده ها با رویکرد سیستم های پویا، در محیط نرم افزار (Vensim) صورت گرفته و رفتار سیستم و تاثیر سیاست های مختلف بر آن مورد آزمون قرار گرفته است. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل مرجع کفایت آموزشی نمی تواند اهداف آموزش را در آینده پوشش دهد.ولازم است با بررسی سناریوها ی مختلف بهترین سیاست گذاری برای دستیابی به کفایت آموزشی فراهم گردد. از تعداد 10 سناریو طرح شده بترتیب سناریوهای احساس موثر بودن ، جانشین پروری ، و نیازسنجی برای افزایش کفایت آموزشی بهترین سیاست گذاری هستند. نتیجه گیری: توانمند سازی روانشناختی وایجاد احساس موثر بودن در کارکنان فرایندی زمان بر است اما در صورت ایجاد این حس پتانسیل ها و توانایی های سرمایه انسانی شکوفا شده و در مرحله رشد ذهنی توانمندی افرد در حل، تعبیر، تغییر، تجزیه، تحلیل، نقد و ارزشیابی امور به منظور دستیابی به کفایت آموزشی در اختیار سازمان قرار خواهد گرفت.
مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش هوش معنوی و تاب آوری بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش هوش معنوی و تاب آوری بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان مجتمع فولاد گیلان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین 600 نفر از کارکنان علاقه مند به همکاری، تعداد 250 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس تعداد 60 نفر از آنان که پایین ترین نمره را در پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی کسب کرده بودند، انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل هر کدام 20 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی (اسپریتزر) بود که آزمودنی های 3 گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به آن پاسخ دادند. گروه های آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله آموزش هوش معنوی و تاب آوری را دریافت کردند؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار ناپارامتریک کروسکال والیس، خی دو و یومان ویتنی استفاده شد. یافته ها حاکی از افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان در گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل (در مراحل آزمایش و پیگیری) بود. به علاوه نتایج نشان دادند تأثیر برنامه آموزش تاب آوری در افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان به طور معنی داری بیشتر از تأثیر آموزش هوش معنوی بود؛ بنابراین، مدیران و صاحبان صنایع می توانند به منظور رقابت در بازار تولید و نیز افزایش بهره وری سازمانی از برنامه های آموزشی هوش معنوی و تاب آوری به عنوان یک بسته مکمل استفاده کنند.