مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
توانمندسازی روانشناختی
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
101 - 124
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اعتماد سازمانی نوعی سرمایه ارزشمند است که شناخت پیشایندها و چگونگی توسعه آن می تواند موجب تسهیل همکاری و تلاش جمعی برای ارتقای بهره وری سازمان شود. این پژوهش به بررسی نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی در تأثیر رهبری مثبت گرا بر اعتماد سازمانی پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی، توصیفی- همبستگی و کمی است. جامعه آماری آن را معلمان مدارس شهر کاشان تشکیل می دهند که از میان آنها 328 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه گردآوری و با کمک نرم افزارهای SPSS و آموس در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: رهبری مثبت گرا هم به طور مستقیم و هم از راه توانمندسازی روانشناختی بر اعتماد سازمانی، اثر مثبت و معنادار داشته است. همچنین وضعیت موجود هر سه این متغیرها در جامعه مورد مطالعه بالاتر از حد متوسط بوده است. نتیجه گیری: رهبران سازمانی می توانند با ترویج روابط انسانی، ارتباطات، معناگرایی و جو مثبت گرایانه در سازمان خود زمینه تقویت نگرش مثبت کارکنان به نقش خود در سازمان را فراهم سازند و بدین ترتیب اعتماد سازمانی را توسعه دهند.
بررسی تأثیر مؤلفه های مدیریت دانش بر ابعاد توانمندسازی روان شناختی در سازمان های دانش محور و ارائه الگوی مناسب و یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مؤلفه های مدیریت دانش بر ابعاد توانمندسازی روان شناختی در سازمان های دانش محور و ارائه الگوی مناسب و یکپارچه انجام شد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر مؤلفه های مدیریت دانش بر ابعاد توانمندسازی روان شناختی در سازمان های دانش محور و ارائه الگوی مفهومی مناسب و یکپارچه است. برای این منظور مدیریت دانش در پنج مؤلفه (اکتساب دانش، ایجاد دانش، ذخیره دانش، توزیع دانش، و نگهداری دانش) و توانمندسازی در پنج بعد (معنادار بودن، احساس شایستگی، احساس مؤثر بودن، حق انتخاب، و احساس اعتماد) تعریف و در این راستا یک هدف اصلی و شش هدف جزئی تنظیم شده است.روش پژوهش: روش مطالعه از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن پیمایشی با رویکرد کمی است. همچنین این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است که تحلیل کمی داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و مدیرانِ شرکت های مشاوره مدیریتی فعال در حوزه مدیریت دانش و انتخاب نمونه به صورت تصادفی در مقطع 1399 انجام شد که بین 325 نفر توزیع خواهد شد. ابزار جمع آوری داده ها در پژوهش حاضر پرسشنامه استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و میشرا (1995) و مدیریت دانش پاتریک و دیگران (2009) استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که ضرایب مسیر فرضیه های پژوهش بالاتر از 4/0 است. بنابراین، فرضیه ها تأیید شدند. همین طور تجزیه و تحلیل داده ها نمایانگر وجود تأثیر اقدامات مدیریت دانش بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان با شدت تأثیر 941/0 است. میان توانمندسازی روان شناختی و مدیریت دانش سازمانی رابطه با شدت 941/0وجود دارد. از سوی دیگر، بین احساس معنا دار بودن و مدیریت دانش رابطه با شدت 826/0 وجود دارد. قابل ذکر است که بین احساس شایستگی و مدیریت دانش رابطه با شدت 811/0 وجود دارد. بین احساس ﺗﺄﺛیﺮﮔﺬاری و مدیریت دانش رابطه 786/0 وجود دارد. بین خودمختار بودن و مدیریت دانش رابطه با شدت 822/0 وجود دارد. بین احساس اعتماد و مدیریت دانش رابطه با شدت729/0 وجود دارد.نتیجه گیری: نتایح پژوهش نشان داد با اجراء و بهبود اقدامات مدیریت دانش که بی شک منجر به تمایل کارکنان سازمان مبنی بر دانش محور شدن خواهد شد، می توان تمایل آنها نسبت به افزایش روحیه توانمندسازی را ارتقاء داد. البته متغیرهای بسیاری را می توان در توانمندسازی کارکنان از بعد روان شناختی دخیل دانست؛ اما شدت تأثیرگذاری مدیریت دانش در این پژوهش، نشان دهنده سهم بسیار بالای این متغیر در افزایش بیش از پیش توانمندسازی روان شناختی است. این مطالعه با تمرکز بر توانمندسازی روان شناختی که کارکنان در محیط کار دارند، نشان داد که مهمترین و حیاتی ترین دارایی هر سازمان، نیروی انسانی آن سازمان است. کیفیت و توانمندی نیروی انسانی، مهمترین عامل بقاء و حیات سازمان است. بنابراین، نیروی انسانی توانمند، سازمان توانمند را به وجود می آورد.
وضعیت توانمندسازی روانشناختی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی تهران و رابطه آن با منابع خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این پژوهش وضعیت توانمندسازی روانشناختی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر تهران و ارتباط آن با منابع خودکارآمدی به عنوان یک عامل موثر بر توانمندسازی روان شناختی بررسی شده است. روش/ رویکرد: این پژوهش که به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ روش اجرا یک تحقیق پیمایشی است، به روش سرشماری و با استفاده از پرسشنامه های استاندارد توانمندسازی روان شناختی 109 کتابدار کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران مورد بررسی قرار گرفتند و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که وضعیت توانمندسازی روان شناختی کتابداران به عنوان یک کل با میانگین 065/5 در سطح مطلوب و در سایر ابعاد آن به ترتیب در بعد شایستگی با میانگین 09/6 در سطح بسیار مطلوب، در بعد احساس معنی داری با میانگین 01/6 در سطح بسیار مطلوب، در بعد احساس موثر بودن با میانگین 48/5 در وضعیت مطلوب و در بعد احساس اعتماد با میانگین 04/5 در سطح مطلوب قرار داشتند. همچنین میان عامل منابع خودکارآمدی و توانمندسازی روان شناختی با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون مشخص گردید که رابطه معناداری وجود داشت. اصالت/ ارزش: این مقاله یکی از اولین مطالعات مروری است که بر عوامل روانشناختی انتصاب مدیران کتابخانه های دانشگاهی تمرکز می کند. همچنین، مدل مفهومی ارائه شده در این مقاله نیز یکی از ارزش های این مقاله به شمار می آید. کاربرد اجرایی: مدل مفهومی می تواند برای سیاست گذاری های انتصاب مدیران کتابخانه های ایران مورد استفاده قرار گیرد.
ساخت و رواسازی مقیاس توانمندسازی روانشناختی کارکنان جمعیت هلال احمر (R-PES)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
125 - 149
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف ساخت و رواسازی ابزاری جهت سنجش توانمندسازی روانشناختی در کارکنان انجام گرفت.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: روش مطالعه حاضر از نوع ترکیبی بوده و از طرح تحقیق اکتشافی متوالی استفاده شد؛ که به دو بخش کمی و کیفی تقسیم شده است. در بخش کیفی از روش پدیدارشناختی استفاده شد و داده های مستخرج از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 26 تن از متخصص ها و اساتید دانشگاه و جمعیت هلال احمر شامل معاونین و داوطلبان جمعیت هلال احمر تحلیل شدند. در بخش دوم از روش همبستگی از نوع معادلات ساختاری استفاده شد؛ در این بخش داده های مستخرج از 350 شرکت کننده تحلیل شدند؛ جامعه آماری در این بخش شامل کارکنان جمعیت هلال احمر استان تهران بود. در این مطالعه از پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپیتزر (1999) و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد.
یافته های پژوهش: نتایج نشان داد، پرسشنامه 29 سؤالی طراحی شده دارای ساختار عاملی مناسبی است؛ به طوری که حداقل 68 درصد از میزان واریانس توانمندسازی روان شناختی کارکنان را می توان به درستی تشخیص داد؛ این تشخیص در هفت زیر مقیاس مورد سنجش قرار می گیرد که عبارت اند از: اعتماد، خود تعیینی، احساس معنادار بودن، احساس شایستگی، احساس مؤثر بودن، اعتمادبه نفس و نوآوری.
محدودیت ها و پیامدها: در مطالعه حاضر فقط توانمندسازی روانشناختی در کارکنان مورد توجه قرار گرفته است؛ در حالی که این متغیر به صورت گسترده ای در سایر ابعاد زندگی فردی و گروهی تاثیر می گذارد.
پیامدهای عملی: نتایج تحقیق نشان داد که روایی صوری، محتوایی، همگرا و سازه ای پرسشنامه 29 سؤالی توانمندسازی روان شناختی کارکنان (R-PES) مناسب و قابل قبول است بنابراین می توان از آن به عنوان یک ابزار مفید برای سنجش توانمندسازی روانشناختی کارکنان استفاده کرد. توصیه می شود پژوهشگران، روانشناسان صنعتی و مشاوران شغلی از این پرسشنامه برای سنجش توانمندی روانشناختی کارکنان استفاده کنند. ساختار عاملی مناسب پرسشنامه و توانایی آن در ثبت دقیق حداقل 68 درصد از واریانس در توانمندسازی روانشناختی، آن را به ابزاری ارزشمند برای سنجش این سازه در زمینه محیط کار تبدیل کرده است.
ابتکار یا ارزش مقاله: این ابزار اولین پرسشنامه بومی ایرانی در زمینه سنجش توانمندسازی روان شناختی است.
نوع مقاله: علمی پژوهشی
ارتباط یابی نقش شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی در مدیریت ترومای سازمانی نو معلمان با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی (ANN)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
149 - 168
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارتباط یابی نقش شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی در مدیریت ترومای سازمانی نو معلمان با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی انجام گرفت. جامعه آماری این مطالعه شامل نو معلمان استان گیلان، البرز و تهران با جمعیت 15000 نفر بود. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چند مرحله ای بود. حجم نمونه با توجه به مدل کرجسی- مورگان 375 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شادابی سازمانی کرولف ، پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپرتیز و پرسشنامه مدیریت ترومای سازمانی محقق ساخته استفاده شد. روایی ابزارها با نظر استادان علوم تربیتی و روانشناسی تأیید شد. داده ها با شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP) در نرم افزار Spss.25 تحلیل شد. نتایج نشان داد ارتباط یابی شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی بر مدیریت ترومای سازمانی دارای یک لایه ورودی با 13 گره و یک لایه پنهان با 4 گره است و شبکه عصبی مصنوعی به خوبی قادر است پرش ها و روند مدیریت ترومای سازمانی را از روی شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی پیش بینی کند. یافته ها نشان می دهد که احساس مشارکت با دیگران بیشترین تأثیر و معنادار بودن کار کمترین تأثیر ضریب اهمیت را در بر آورد مدیریت ترومای سازمانی در بر می گیرد. با توجه به بررسی ها، بحران های روانشناختی در سازمان ها به یک تجربه رایج برای مدیران در سراسر جهان تبدیل شده است. اگر به درستی مدیریت نشود به نظر می رسد که تجربه آسیب جمعی در قالب بسیاری از عوامل سازمانی بروز می دهد که منجر به رفتار ناکار آمد در سازمان می شود.
نقش تعدیل گر سلامت سازمانی در تاثیر وضوح نقش بر توانمند سازی روانشناختی (مورد مطالعه: شرکت توزیع نیروی برق جنوب استان کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
51 - 65
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تمرکز بر وضوح نقش، عاملی است که سبب فراهم کردن بسترها و به وجود آوردن فرصت ها برای شکوفایی استعدادها، توانایی ها و شایستگی های کارکنان در حیطه توانمندسازی روانشناختی می شود. هدف این پژوهش، بررسی نقش تعدیل گر سلامت سازمانی در تاثیر وضوح نقش بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان شرکت توزیع نیروی برق جنوب استان کرمان می باشد. روش بررسی: روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان شرکت توزیع نیروی برق جنوب استان کرمان به تعداد 304 نفر می باشند که 137 نفر طبق جدول مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از 3 پرسشنامه استفاده شد که روایی و پایایی پرسشنامه ها تایید شد. برای تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و برای تحلیل فرضیه های پژوهش از مدل معادلات ساختاری EQS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که وضوح نقش بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان تاثیر دارد. سلامت سازمانی نقش تعدیل گر در تاثیر وضوح نقش برتوانمندسازی روانشناختی کارکنان ندارد. نتیجه گیری: وضوح نقش در سازمان ها سبب می شود کارکنان انگیزش درونی نسبت به ایفای وظایف شغلی خود داشته باشند و به این باور برسند که می توانند شغل خود را با مهارت انجام دهند و احساس شایسته بودن کنند. این امر، توانمندسازی روانشناختی آنها را ارتقاء می دهد.
مطالعه حمایت سازمانی ادراک شده با کیفیت زندگی کاری از طریق توانمندسازی روانشناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴)
88 - 97
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مطالعه حمایت سازمانی ادراک شده با کیفیت زندگی کاری از طریق توانمندسازی روانشناختی معلمان تربیت بدنی شهرستان های ممسنی و رستم بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه معلمان تربیت بدنی شهرستان های ممسنی و رستم به تعداد 94 نفر بود. از این تعداد 83 نفر با روش نمونه گیری کل شمار با محقق همکاری کردند. جهت گردآوری داده ها از یک پرسشنامه مشخصات فردی و سه پرسشنامه استاندارد حمایت سازمانی ادراک شده(ایسنبرگر و همکاران، 1990) ، کیفیت زندگی کاری (کاری والتون، 1975) و توانمندسازی روانشناختی (اسپریتزر ، 1995) استفاده گردید. به منظور توصیف داده ها از روشهای آمار توصیفی و برای تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها از روش های آماری آزمون کلموگروف -اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون در نرم افزارهای SPSS استفاده شد. یافته های این تحقیق نشان داد که بین حمایت سازمانی ادراک شده با کیفیت زندگی کاری از طریق توانمندسازی روانشناختی آزمودنی ها ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد(01/0P ≤).
بررسی رابطه رهبری دیجیتال با عملکرد خلاقانه به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی معلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
35 - 54
حوزه های تخصصی:
هدف: سازمان های آموزشی به ویژه مدارس کشورمان در شرایط متغیّر و متحوّل امروزی، جهت مقابله با مسائل و مشکلات عدیده ای که با آن روبرو هستند، نیاز مبرمی به مدیران و معلّمانی دارند که خلاق و به روز باشند و این خلاقیّت را در عملکرد شغلی شان نشان دهند. با توجه به اهمیت و ضرورت عملکرد خلاقانه معلّمان و مدیران، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رهبری دیجیتال با عملکرد خلاقانه به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی معلّمان انجام شده است.
روش: روش پژوهش کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش معلّمان مقطع ابتدایی منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 1610 نفر بودند، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 310 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های رهبری دیجیتال (ULUTAŞ & ARSLAN, 2017)، توانمندسازی روان شناختی (Spreitzer, 1995) و عملکرد خلاقانه (Oldham & Cummings, 1996) استفاده شد
یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و به کمک دو نرم افزار Spss و Lisrel انجام شد. نتایج تحلیل نشان داد که: رهبری دیجیتال دارای اثر مستقیم، مثبت و معنادار در سطح 05/0 بر عملکرد خلاقانه و توانمندسازی روان شناختی معلّمان است؛ توانمندسازی روان شناختی دارای اثر مستقیم، مثبت و معنادار در سطح 05/0 بر عملکرد خلاقانه معلّمان است؛ همچنین رهبری دیجیتال به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی دارای اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر عملکرد خلاقانه معلّمان است.
نتیجه گیری: درنهایت برای این که سازمان های آموزشی و مدارس بتوانند همگام با تغییرات نوآورانه و پیشرفت های محیط دیجیتال محور واکنش مناسبی داشته باشند، باید با استفاده از سبک رهبری دیجیتال، استرس معلّمان در ارتباط با اشتباهات احتمالی برای بیان ایده ها و نظرات متنوّع و جدید را از بین برده و از این طریق باعث افزایش عملکرد خلاقانه معلّمان شوند.
طراحی الگوی ابزارهای ارزیابی عملکرد مالی مبتنی بر رویکرد سنجش توانمندی روانشناختی مدیران مالی در بخش عمومی و اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
337 - 358
حوزه های تخصصی:
چشم انداز رقابتی امروز، محیط کسب و کار را برای مدیران بخش عمومی در اقتصاد بسیار چالشی ساخته است و ارزیابی عملکرد مالی را در چرخه سیستم های اطلاعاتی مدیریت، به امر حیاتی مبدل نموده است. بنابراین با ارزیابی عملکرد مالی، بهتر می توان به توانمندی پایدار در شرایط رقابتی دست یافت. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی ابزارهای ارزیابی عملکرد مالی مبتنی بر رویکرد سنجش توانمندی روانشناختی مدیران مالی در بخش عمومی می باشد، که در پژوهش حاضر پس از واکاوی پیشینه های نظری و تجربی، از روش کیفی و با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بر روی 10 نفر از مدیران مالی بخش عمومی اقتصاد انجام شد، سپس اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و یک مدل پاردایمی استخراج گردید. یافته ها نشان می دهد که مدل ارزیابی عملکرد مالی مبتنی بر رویکرد سنجش توانمندی روانشناختی مدیران مالی در بخش عمومی اقتصاد شامل مضامین (شرایط علّی: توانمندسازی،ویژگی های رفتاری،سبک مدیریتی؛ شرایط زمینه ای: ارزیابی عملکرد، ارزشیابی،کیفیت ارزیابی؛ شرایط میانجی:فعالیت عملکردی، فعالیت سازمانی، محیط سازمانی و در نهایت پیامد: سنجش توانمندی، کارآمدی مدیران) می باشد که می تواند بر عملکرد سازمان تاثیرگذار باشد.
ارتباط بین توانمندسازی روانشناختی با رضایت شغلی و کیفیت خدمات داخلی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان های خراسان شمالی و خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۷
209 - 225
ازآنجا که نقش وزارت ورزش و جوانان به عنوان مهم ترین متولی ورزش کشور بر همگان مشهود است، بی تردید، موفقیت عملکرد این سازمان ریشه در عملکرد مجموع ادارات کل تربیت بدنی استان ها دارد. با توجه به اینکه تاکنون تحقیقاتی در مورد توانمندسازی روانشناختی با رضایت شغلی و کیفیت خدمات داخلی در سازمان های ورزشی انجام نشده است، هدف از این مطالعه بررسی ارتباط توانمندسازی روانشناختی با رضایت شغلی و کیفیت خدمات داخلی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان های خراسان شمالی و رضوی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان های خراسان شمالی و رضوی (463N=) بود که 150 نفر از آنها با روش تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. پس از تعیین روایی و پایایی، از پرسشنامه های ویژگی جمعیت شناختی، توانمندسازی روانشناختی (اسپریتزر، 1995)، رضایت شغلی ارزیابی سازمانی میشیگان (کامان، فیچمن، جنکینس و کلش، 1979) و کیفیت خدمات داخلی (دی ژی، 2005) استفاده گردید. برای آزمون فرضیه ها از همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که توانمندسازی روانشناختی بر رضایت شغلی تأثیر مستقیم، مثبت و معنی داری دارد. توانمندسازی روانشناختی هم تأثیر مستقیم و هم تأثیر غیر مستقیم بر کیفیت خدمات داخلی دارد. همچنینٍ رضایت شغلی تأثیر مستقیم و معنی داری بر کیفیت خدمات داخلی دارد. در قسمت اثر کل مشخص شد بیشترین تأثیر بر کیفیت خدمات داخلی مربوط به توانمندسازی روانشناختی می باشد. ضریب تعیین متغیرهای درون زا نشان داد که 35 درصد از واریانس کیفیت خدمات داخلی توسط متغیرهای توانمندسازی روانشناختی و رضایت شغلی و 13درصد از کل تغییرات رضایت شغلی توسط توانمندسازی روانشناختی در بین کارکنان تبیین شده است. در نهایت، کلیه شاخص های برازش مدل، نشان دهنده برازش نسبتاً مطلوب مدل بودند.