مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
مهارت های زبانی
حوزه های تخصصی:
آزمون های زبانی، اهداف گوناگونی را دنبال می کنند. میزان موفقیت زبان آموزان و روش های آموزشی غالبا به کمک آزمون های گوناگون در طول دوره آموزش زبان و آزمون های بعد از پایان دوره صورت می پذیرد. مراکز آموزش زبان جامعه المصطفی دورۀ آموزشی زبان فارسی خود را در قالب شش کتاب و هر کتاب در متوسط زمانی یک ماه درسی برگزار می کنند و ارزیابی های آموزشی مختلفی را نسبت به مهارت های گوناگون انجام می دهند. یکی از آزمون هایی که بر اساس برخی روش ها برای سنجش موفقیت در مهارت های زبانی انجام می شود، نوشتۀ پایانی است که مرکز آموزش زبان و معارف المصطفی پس از اتمام دوره آموزشی خود، آن را برگزار می کند. در این نوشته به بررسی اشکالات و ایرادات این آزمون می پردازیم. بررسی ها نشان می دهد که اشکالات متعددی به این آزمون وارد است که مهمترین آنها عدم جامعیت آزمون در سنجش میزان مهارت های چهارگانه، عدم تطبیق شکل ساختاری نوشته با اهداف آن، روش ناصحیح برگزاری آزمون و سرفصل های غیر مرتبط با مهارت های چهارگانه می باشد.
بررسی مهارت های زبانی «سخن گفتن» و «خواندن» دانش آموزان دورۀ دوم ابتدایی شهرستان گلوگاه
حوزه های تخصصی:
از آن جایی که مهارت های زبانی در شکل گیری شخصیت دانش آموزان و آماده کردن آن ها برای ورود به زندگی اجتماعی، نقش برجسته ای دارند، در نظام آموزشی ما، به ویژه در دوره ابتدایی، برای این مهارت ها اهمیت خاصی قایل شده اند. به دلیل جایگاه مهارت های زبانی در امر تعلیم وتربیت، پژوهش حاضر در پی آن بوده است تا مهارت های «سخن گفتن» و «خواندن» دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهرستان گلوگاه را بررسی و تحلیل کند. روش پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری، دانش آموزان پایه های چهارم، پنجم و ششم به تعداد ۱۵۳۰ نفر بوده اند که براساس جدول مورگان، حجم نمونه ای ۳۰۶ نفری از راه نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای انتخاب و مورد مشاهده، مصاحبه و آزمون قرارگرفت. ابزارهای کار، دو چک لیست محقق ساخته 20 آیتمی/سؤالی بود که پس از تأیید روایی صوری و محتوایی، پایایی آن ها نیز از طریق روش همسانی درونی و با استفاده از آلفای کرانباخ برآورد و تأیید گردید. بررسی و تحلیل داده ها به کمک توصیف آماری و آزمون استنباطی کروسکال والیس صورت گرفته و عملیات آماری لازم با استفاده از نرم افزار 23SPSS انجام شده است. نتایج بررسی نشان داد: وضعیت سخن گفتن و خواندن در هر سه پایه ، بالاتر از حد متوسط است. تغییر کتب درسی، آموزش معلمان و تا حدودی اجرای طرح مدرسه خوانا را می توان از علل این وضع دانست. به علاوه، روشن شد درصد هر دو مهارت زبانی در پایه چهارم، نسبت به دو پایه دیگر، پایین تر و کمترین درصد مربوط به مهارت سخن گفتن است. ضعف هایی هم در مهارت سخن گفتن پسران در مقایسه با دختران مشاهده شد و مشخص گردید متناسب با افزایش پایه تحصیلی، وضعیت سخن گفتن و خواندن دانش آموزان بهبود می یابد.
تأثیر مؤلفه های هویت ملی مربیان زن پیش دبستانی بر میزان یادگیری مهارت های زبان آموزی نوآموزان استان سمنان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مؤلفه های هویت ملی مربیان پیش دبستانی بر میزان یادگیری مهارت های زبان آموزی نوآموزان استان سمنان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است و جامعه آماری این پژوهش شامل مربیان (خانم)پیش دبستانی در سال تحصیلی 1400-1399به تعداد 91نفر می باشدکه به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند . ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته مهارت زبان آموزی با 9خرده مقیاس و هویت ملی با 4 خرده مقیاس است.جهت روایی صوری و محتوایی آن از نظر صاحب نظران و متخصصان حوزه کودک و تعلیم و تربیت و پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد. داده های گرده آوری شده به کمک آمار توصیفی(فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(همبستگی اسپیرمن و آزمون کای دو)مورد بررسی قرار گرفتند. ارتباط آماری قوی بین "تاثیر آشنایی و احترام گذاردن به آداب و رسوم و مناسبت های دینی و ملی مربیان" با ”شکل گیری کسب توانش نسبی زبانی و ارتباطی نوآموزان (مهارت های زبان آموزی نو آموزان )"مشاهده شد (p valeu<0.05) به عبارت دیگر با افزایش آشنایی و احترام گذاردن به آداب و رسوم و مناسبت های دینی و ملی مربیان مولفه شکل گیری کسب توانش نسبی زبانی و ارتباطی نوآموزان افزایش پیدا میکند؛همچنین بین تحصیلات مربیان و هویت ملی آنها و مهارت زبان آموزی نوآموزان ارتباط معناداری وجود ندارد .(p valeu>0.05)
اهمیت آموزش و ارزشیابی واژگان در یادگیری زبان دوم/خارجی
حوزه های تخصصی:
برای یادگیری زبان تسلط بر چهار مهارت اصلی زبانی مهم است. پایه و اساس این مهارت ها یاددهی و یادگیری واژه است. زیرا واژگان مهم ترین بخش زبان آموزی است. آنچه در دنیای امروز بسیار اهمیت دارد، انتقال معناست که نیازمند بهره مندی از دانش واژگانی است. یکی از دلایل آموزش واژه، گسترش مفهومی دایره واژگان و همچنین جهانی شدن و گسترش ارتباطات جهانی است. در دوره های آموزشی می کوشند بخش واژگان به نحو کارآمدی طراحی بشود و شامل ارزشیابی دانش واژگانی زبان آموزان نیز باشد. در آموزش واژگان، انتخاب لغاتی که باید آموزش داده شوند، شیوه تدریس آنها و ارزشیابی دانش واژگانی و روند رشد یادگیری واژه مهم اند. پیشرفت مهارت های زبانی بر اساس نتایج آزمون ها مورد سنجش قرار می گیرد. ارزشیابی صحیح واژگان نقاط قوت و ضعف موجود در آموزش مهارت های زبانی و میزان آمادگی زبان آموزان را برای کسب آموزش های بعدی روشن می سازد. در این مقاله با روش تحقیق کتابخانه ای و موردی با تکیه بر تجربه کار در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان، اهمیت آموزش واژه برای کسب مهارت های زبانی نشان داده شده و همچنین به اهمیت ارزشیابی و سنجشِ میزان یادگیری زبان آموزان، به عنوان نمایانگر موفقیت یا عدم موفقیت برنامه ی آموزشی، پرداخته می شود. در پایان به این نتیجه می رسیم که یکی از مهم ترین حوزه های آموزش، آموزش واژگان و بالا بردن دایره لغات زبان آموز است که باید با استفاده از هر چهار مهارت زبانی به آن دست یافت.
راهبردهای مهارت گوش دادن در آموزش زبان فارسی به عنوان زبان دوم
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
285 - 306
حوزه های تخصصی:
مهارت گوش دادن یکی از مهارت های اساسی در آموزش زبان فارسی به عنوان زبان دوم است که نقش بنیادی در توانش ارتباطی زبان آموزان دارد؛ در صورتی که زبان آموز مهارت کافی در این مهارت داشته باشد، می تواند از زبان گفتاری خود به خوبی استفاده و مقصود مورد نظر را به خوبی بیان کند و در برقراری ارتباط موفق می شود. همچنین با تقویت مهارت گوش دادن، مهارت های دیگر هم تحت تأثیر قرار می گیرند. هدف مقاله حاضر بررسی ادبیات مربوط و استخراج مفاهیم و نظریه های موجود در این زمینه و بیان راهبردهای عملی ارتقای و سرانجام ارائه پیشنهاداتی جهت بهبودی مهارت گوش دادن در فارسی آموزان غیرفارسی زبان بوده است. به این منظور، با روش توصیفی، متغیرهای مورد نظر بررسی و تجزیه و تحلیل شد. مواد و داده های مورد بررسی، کتاب های معتبر و مقالات متعدد چاپ شده در مجلات معتبر در حیطه آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان را در بر می گرفت. به طور خاص، دسته بندی هایی که آکسفورد، روین، اوملو و شمو در راهبردها ارائه نموده اند، در بررسی های داده ها و مواد مورد بررسی در این مقاله استفاده شده است. به علاوه، با ذکر نمونه هایی به بررسی مهم ترین راهبردهای یادگیری (شناختی، فراشناختی و عاطفی اجتماعی) پرداختیم که استفاده از این راهبردها در یادگیری زبان دوم تأثیر بسزایی دارد و فرآیند یادگیری را در مهارت گوش دادن تسهیل می کند. با استفاده از روش بررسی اسناد و مدارک، نتایج بررسی نشان داد که به کارگیری راهبردهای یادگیری به عنوان مجموعه عملیاتی که زبان آموز از آن ها جهت یادگیری زبان بهره می برد، فرآیند یادگیری را آسان، سریع و لذت بخش تر می نماید. آگاهی از این راهبردها و تمرین برای استفاده از آن ها باعث افزیش توانمندی و گسترش ظرفیت یادگیری در زبان آموز می شود.
تأثیر دو یا چندزبانگی بر مهارت های زبانی دانش آموختگان نظام متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
279 - 308
حوزه های تخصصی:
تنوع قومی در ایران که تنوع زبانی را در پی دارد، از نخستین سال تحصیل در مدرسه، آموزش را تحت تأثیر قرار می دهد و لازم است در برنامه ریزی های آموزشی موردتوجه قرار گیرد. در چنین صورتی، ضعف تسلط بر زبان فارسی در پیشرفت تحصیلی کودکان دوزبانه اختلال ایجاد نمی کند. پژوهش حاضر باتوجه به این مسأله و با هدف بررسی وضعیت مهارت های زبانی دانش آموختگان دوزبانه و فارسی زبان ایرانی انجام شد. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان سال دوازدهم بودند و نمونه آماری از شهرهای اراک، تبریز، ساری، سنندج، شیراز، یاسوج و یزد با روش نمونه گیری خوشه ای و چندمرحله ای تصادفی دریافت شد. روش تحقیق پیمایشی بود. علاوه بر شاخص های آمار توصیفی، در بخش آمار استنباطی از آزمون های ناپارامتری من ویتنی یو و کروسکال والیس و آزمون پارامتری تی تست و تحلیل واریانس استفاده شد. تحلیل داده های کمی و کیفی تحقیق نشان داد که فاصله میان نتایج دانش آموختگان فارسی زبان و دوزبانه در مهارت های خواندن، نوشتن، شنیدن و سخن گفتن معنادار و در همه مهارت ها عملکرد فارسی زبان ها، بهتر از دوزبانه ها است. این نتایج حتی با افزودن متغیرهای جنسیت و رشته تحصیلی و مقایسه میانگین بهترین امتیاز دوزبانه ها با ضعیف ترین امتیاز فارسی زبانان نیز صادق بود. تفاوت معنادار میان تسلط دانش آموختگان فارسی زبان و دوزبانه ایرانی در تمامی مهارت ها نشان داد که تلاش های صورت گرفته در دوره دوازده ساله آموزش رسمی کافی نبوده و یا از کفایت لازم برخوردار نبوده است. باتوجه به تنوع زبانی کشور ایران، پیشنهادهایی در مقاله حاضر مبتنی بر ضرورت تجدیدنظر در برنامه های کنونی آموزش وپرورش با نگاه ویژه به دوره های پیش از دبستان و سه ساله اول ابتدایی ارائه شد.
ساختار و الگویی جدید بر پایه نیازهای حرفه ای برای تدریس درس زبان تخصصی مهندسی برق، یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
83 - 100
: این مقاله پیشنهادی برای محتوا و تدریس درس زبان تخصصی دوره کارشناسی مهندسی برق را ارائه می کند. ایده اساسی در طراحی محتوای پیشنهادی، توجه به بخش عمده ای از نیازهای یک دانشجوی مهندسی برق در حین تحصیل و نیز پس از دانش آموختگی، در موقعیت های واقعی است. در این مقاله، جزئیاتی از محتوای درس، چگونگی تدریس، نحوه مشارکت دانشجویان در فرایند آموزش و نیز شیوه های ارزیابی دانشجویان مورد بررسی قرار می گیرد. محتوا و شیوه تدریس مطرح شده در این مقاله، در دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی اجرا شده است. علاوه بر نمونه هایی از متن های تدریس شده، بخشی از خوشه های واژگانی منتخب و نیز گزیده ای از سؤال های امتحانی، در این مقاله ارائه می شود. در پایان درس، یک نظرسنجی در سه بخش از دانشجویان به عمل آمده است و نظر ایشان در خصوص ترکیب محتوای درس و چگونگی ارائه درس را جویا شده است و علاوه بر آن بازخورد آزاد ایشان را دریافت کرده است. بر اساس جمع بندی نتایج این نظرسنجی، پیشنهاد ارائه شده در این مقاله برای محتوا و شیوه تدریس درس زبان تخصصی مهندسی برق، رضایت حدود 87% دانشجویان از برآورده شدن انتظارات و نیازهای اصلی ایشان از درس زبان تخصصی و نیز شیوه تدریس را در پی داشته است.
بررسی مثلثی سازی تجانس بین نیاز دانشجویان مقطع دکتری به مهارت های زبان انگلیسی و مهارت های زبانی اندازه گیری شده در بخش زبان عمومی آزمون دکتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، یافتن تجانس بین مهارت های زبان انگلیسی مورد نیاز دانشجویان مقطع دکتری و مهارت های زبانی اندازه گیری شده در بخش زبان عمومی آزمون دکتری است. داده ها از استادان رشته زبان انگلیسی، علوم انسانی، علوم پایه و فنی و مهندسی و دانشجویان مقطع دکتری، با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه، با روش توصیفی و مثلثی سازی داده، گردآوری شدند. استادان معتقد بودند که دانشجویان مقطع دکتری به همه مهارت های زبانی نیاز دارند؛ اما دو مهارت خواندن و نوشتن مهم تر هستند. آنها همچنین اظهار داشتند که تجانسی بین مهارت های زبانی مورد نیاز در مقطع دکتری و مهارت های اندازه گیری شده در آزمون وجود ندارد. نیازهای مقطع دکتری دانشجویان شامل مهارت خواندن و نوشتن مقاله ها، مهارت شنیداری برای فهمیدن مطالب ارائه شده در کنفرانس ها و مهارت گفتاری برای ارائه مقاله در کنفرانس بود. بخش خواندن آزمون دکتری مطابق نیاز حدود پنجاه درصد شرکت کنندگان تحقیق نبود. علاوه بر این، دانشجویان مقطع دکتری شرکت کننده، خواستار اضافه شدن بخش نوشتاری به آزمون دکتری بودند.