مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
شهر اسلامی
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
68 - 89
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به حجم عظیم مطالعات انجام یافته در زمینه شهر اسلامی طی یکصد سال اخیر، تعداد، تنوع و گاهی تناقض و تشتت نتایج حاصل از این مطالعات از یک طرف و لزوم پاسخگویی صحیح به سوالات بی پاسخ موجود در این زمینه از طرف دیگر و همچنین ضرورت اقدام اصولی در راستای تدوین مبانی نظری شهر اسلامی، اهمیت این تحقیق می تواند اهتمامی در تبیین مفهوم شهر اسلامی تلقی گردد. پذیرش این مسأله که وجود مساجد، گنبدها و مناره ها در بافت یک شهر نمی تواند به معنای اسلامی بودن آن شهر باشد، این امر را بدیهی می سازد که باید در عناصر و مؤلفه های دیگری که نه تنها کالبد، بلکه روح و هویت شهرها را می سازند به دنبال نشانه هایی از زیست مسلمانان و الگوهای یک شهر اسلامی بود.هدف: این پژوهش به استخراج پیشران های شهر اسلامی از منابع معتبر فقهی(قرآن و نهج البلاغه) می پردازد.روش: تحقیق حاضر از نوع اکتشافی و به روش کیفی انجام شده است. این پژوهش با بررسی اسناد و متون مرتبط(قرآن و نهج البلاغه)، از طریق "تحلیل پدیدارشناسی تفسیری" به دنبال یافتن پیشران های شهر اسلامی می باشد. چنین رویکرد تفسیری، شامل 4 مرحله می باشد. در مرحله اول و دوم از تحلیل، مضامین مرتبط با شهر اسلامی مشخص گردید. سومین مرحله، ساختار دادن به تحلیل است. فهرست مضامینی که در مرحله دوم به دست آمده دوباره مورد بررسی قرار گرفته و خوشه های معنایی پژوهش از طریق انتزاع، زیر مجموعه بودن، قطب بندی و شمارش تشکیل شد. در مرحله آخر از پدیدارشناسی تفسیری، با بررسی دوباره مضامین کلی شهر اسلامی و خوشه های معنایی مرتبط با آن، پیشران های اصلی شهر اسلامی استخراج گردید.یافته ها: نتایج بدست آمده از پژوهش، پیشران های شهر اسلامی را در 3 دسته ی توحید، عدالت و امنیت قرار می دهد. بر اساس آموزه های قرآن و نهج البلاغه، توحید و وحدت در قالب سرمایه اجتماعی و حکمرانی معنوی و اسلامی، عدالت در قالب اقتصاد سالم، انفاق، حقوق شهروندی و تعادل در سبک زندگی و امنیت در قالب امنیت اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی در شهر اسلامی تحقق پیدا می کنند.نتیجه گیری: توحید به عنوان اولین پیشران، کلیدواژه ای اساسی در تحقق مکتب اسلامی و ویژگی بارز در چهره شهرهای اسلامی و ساکنان آن است. بسط مفهومی توحید که بتواند به تحقق شهر اسلامی به سهم خود منجر شود مطابق با آثار مرجع اسلامی از طریق سرمایه اجتماعی و تحقق حکمرانی خوب معنوی شکل می یابد. دومین پیشران شناسایی شده توسط پژوهش حاضر برای تبیین ویژگی های شهر اسلامی، عدالت می باشد. جدای از دین اسلام و تاکید همواره آن بر تحقق اصل عدالت بین مسلمانان و توصیه به تحقق آن؛ عدالت کلید واژه اساسی و هدف اصلی تمام رویکردها و نظریه ها برای تحقق یک شهر زیست پذیر و انسان مدار می باشد. امنیت به عنوان اساس وجود هر پهنه سکونتگاهی و ادامه یافتن روند و جریان زندگی و توسعه، سومین پیشران استخراج شده جهت تحقق شهر اسلامی می باشد. در واقع شهر امن اسلامی یکی از ساخت های عینی مفهوم شهر اسلامی است و تحقق ایده های اسلامی و هر ایده آرمان خواهانه و عدالت گرایانه در سایه امنیت است که نمود می یابد.
تبیین اصول و مبانی شهر و شهرسازی اسلامی بر مبنای احکام ثابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
127 - 144
حوزههای تخصصی:
احکام ثابت می تواند مبنایی برای تهیه اصول و قوانین در شهرسازی اسلامی باشد. این رویکرد با محوریت احکام ثابت الهی دارای ویژگی های فطری، تغییرناپذیری در طول زمان، جامعیت و قابلیت اعمال در تمامی ابعاد شهرسازی اسلامی است. عدم توجه به احکام ثابت در شهرسازی در عصر حاصر، موجب پدید آمدن طرح های ناکارامد متعددی گردیده که تبعات منفی بر ابعاد مختلف زندگی انسان ها وارد نموده است. از این رو، این پژوهش با هدف تبیین اصول و مبانی شهر و شهرسازی اسلامی بر مبنای احکام ثابت است که با روش پژوهش تحلیل محتوای متون و استدلال منطقی و شیوه های مطالعه کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که احکام ثابت در اندیشه اسلامی، دارای رویکردی تعالی گرا، کارآمد و مناسب در شناخت، تبیین و تحلیل موضوعات مختلف از جمله مطالعات شهری و شهر اسلامی است. بر اساس این نگرش هر معرفتی متشکل از دو گزاره فطری و اعتباری است که اعتبار گزاره های اعتباری در گرو سازگاری و تبعیت از گزاره های فطری است. احکام ثابت، همان قوانین شریعت هستند که بر اساس فطرت انسان برای انسان ها وضع شده است. احکام اعتباری، قوانین متغیری هستند که بر طبق نیاز و مصلحت جامعه در دوره های مختلف ایجاد می شوند. واقع گرایی اسلامی می تواند در راستای نگاه انتقادی به برنامه ریزی و طراحی شهری و رصد تحولات شهری مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین از دیدگاه ثابت مبنا، شهر اسلامی شهری است که در آن مسلمانان، با تکیه بر امور ثابت اسلامی، در جهت نیل به سعادت حقیقی تلاش می نمایند. شهر و شهرسازی اسلامی بر اساس واقع گرایی اسلامی، برنامه ریزی، طراحی و مدیریت شهرها با محوریت احکام ثابت الهی است. این احکام باید مبنای اعتبار قوانین و مقررات شهر و شهرسازی در زمینه های مختلف فضایی_کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی، مدیریتی و حقوقی باشد.
تغییر و تحول شهر بیشاپور در گذار از دوره ساسانی به دوره اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
103 - 121
حوزههای تخصصی:
با ظهور اسلام و فتح شهرهای ساسانی توسط مسلمانان سرنوشت، سیاسی، اقتصادی، مذهبی و ساختار کالبدی آنها تا حد زیادی دچار تغییر شد. در این مقاله تغییر و تحولات فضایی که با ظهور اسلام در شهرهای ساسانی صورت می گیرد بر اساس مطالعه موردی شهر بیشاپور بیان می گردد. نتایج نشانگر در هم شکستن نظام طبقاتی ساسانیان در ساختار اجتماعی این شهر است. به این معنی که در قرون اولیه اسلامی در نتیجه شعار برابری و برادری اسلامی، بافت و فضای شهر بیشاپور دچار دگرگونی می گردد و از لحاظ کمی رشد زیادی در خانه سازی طبقه تهیدست به وجود می آید و طبقات اجتماعی پایین دست به فضاهای ممتازی که پیشتر در اختیار طبقه مرفه شهر دوره ساسانی بود راه پیدا می کند و تا حد زیادی تبعیضات اجتماعی منبعث از جهان بینی زردشتی در بیشاپور دوره اسلامی از بین می رود با افزایش جمعیت مسلمانان و قدرت یافت حاکمان محلی و تثبیت اسلام در کشور و امنیت نسبی، تفکر و جهان بینی اسلامی به وضوح در اواخر قرن سوم و چهارم خود را در ساختار فضایی شهرها نشان می دهد و چیدمان ابنیه در فضاهای شهری و ساختار فضایی شهر در دوران اسلامی بر اساس جهان بینی اسلامی و رفع احتیاجات کلیه مردم تغییر می کند و در همین دوران بناهایی مانند مسجد جامع، مدرسه و کاروانسرا و بازار گسترده وارد بافتهای شهری می گردد. در یک جمع بندی باید گفت شهرسازی در دوره اسلامی، از دگرگونی ساخت و سازمان فضاهای شهری دوره ساسانی تحت تأثیر تفکر اسلامی به وجود می آید.
قزوین از پیش از اسلام تا معاصر بر اساس منابع تاریخی و مطالعات باستان شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
45 - 69
حوزههای تخصصی:
شهر در دوران اسلامی، به لحاظ ساختاری، تداوم شهرسازی عصر ساسانی بود و عناصر کالبدی آن اکثراً برگرفته از فرهنگ غنی اسلام و نشانگر تمدن اسلامی است. قزوین یکی از شهرهای دوران اسلامی است که هسته اولیه آن در زمان شاپور ساسانی شکل گرفته و به تدریج، توسعه و گسترش یافته است. این شهر، از نظر موقعیت خاص جغرافیایی، از دوران پیش از اسلام مورد توجه حکومت های مختلف بوده و قرارگیری آن در شاهراه های ارتباطی شرق به غرب و شمال به جنوب، بقای حیات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی این شهر را تضمین کرده است. شناخت ویژگی های این گونه شهرها می تواند در به دست آوردن بینشی عمیق و گسترده از تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوران اسلامی مفید باشد. مورخان دوران اسلامی از جنبه های گوناگون شهر قزوین را مورد بررسی قرار داده اند. در این نوشتار سعی شده است تا خصوصیات بافت شهری قزوین از دیدگاه تاریخی و پژوهش های باستان شناسی و همچنین، راه های مواصلاتی این شهر با مناطق همجوار بر اساس منابع مکتوب مطالعه شود. پرسش اصلی این است که اطلاعات تاریخی تا چه اندازه با ویژگی های این شهر مطابقت دارند. نتایجِ حاصل از بررسی ها و نیز بازدید میدانی از شهر نشان می دهد که بافت شهری قزوین تا حد زیادی منطبق با منابع تاریخی است. بررسی های میدانی و مطالعات انجام شده و نیز تطبیق آن ها با پژوهش های باستان شناسی نشان داد که شهر در دوران متأخر اسلامی تغییرات زیادی داشته به گونه ای که در دوران قاجار و نیز پهلوی بافت شهری گسترش یافته و بناهای مدرنی در شهر ساخته شده است.
کاربرد تکنیک نحو فضا در تحلیل بعد فضا (نمونه موردی: میدان رسالت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
۷۰-۴۹
حوزههای تخصصی:
اهداف: پیچیدگی مسائل شهری امروزه به حدی است که پژوهشگران و طراحان شهری کمتر می توانند بر روی همه موضوعات به طور همزمان تمرکز کرده و عواقب تصمیم ساز ی های متبلور در طراحی های خود را بر فضاهای شهری تبیین کنند. منطق نحو فضا که یکی از سازوکارهایی است که می تواند در فائق آمدن به این نوع مسائل یاری رساند، از نرم افزارهایی استفاده می کند که دقت بالایی در محاسبات ریاضی و ارائه نقشه های گرافیکی دارد. هدف از این پژوهش بررسی کیفیت های بعد فضا و تجربه عابرین پیاده در میدان رسالت تهران می باشد. روش ها: در پژوهش حاضر، ضمن استفاده از نرم افزار DepthMap از طریق برداشت های میدانی و مصاحبه های صورت گرفته با ساکنین، کسبه و عابرین و مشاهده مشکلات موجود در دسترسی شهروندان به بخش های مختلف میدان، ضعف های تکنیکی نرم افزار مرتبط با منطق نحو فضا شناسایی شده و با شیوه منطقیSWOT نقاط قوت و ضعف آن به دست آمد. یافته ها: پس از بررسی نتایج اولیه و مشاهده مغایرت های شیوه شناختی، برداشت میدانی تجدید شد تا الزامات تکمیلی معلوم شود. نتایج به دست آمده از دو زاویه قابل تامل است. اول؛ برآمدن آگاهی های تکمیلی برای اصلاح منطق نحو فضا، شیوه ریاضی شناخت و نرم افزار DepthMap و دوم؛ دستیابی به شناختی نسبتا جامع از میدان رسالت در مدار نمایانگر فضا. نتیجه گیری: تجربه انسان از شهر می تواند با نتایج کمی به دست آمده متفاوت باشد. نتایج نهایی حاکی از آن است که محدوده جنوب و جنوب غربی میدان رسالت، دارای بهترین وضعیت همپیوندی و اتصال با سایر فضاهای شهری و به تبع آن بیشترین پتانسیل توسعه است.
بررسی مفهوم مدیریت شهری در شهر اسلامی از دیدگاه متون و روایات دینی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۲
۳۵۴-۳۲۷
حوزههای تخصصی:
بحث در خصوص این که شهر اسلامی چیست و دارای چه ویژگی ها و مؤلفه ای است از مهمترین موضوعاتی است که لازم است در حوزه مدیریت شهری در شهرهای اسلامی مورد بررسی قرار گیرد. بر این اساس، به نظر می رسد پاسخگویی و طرح چنین پرسشهایی لازم تا آرمان شهر اسلامی بازشناسائی شده و با شناسائی و احصاء مولفه های مدیریتی آن، امکان تحقق و بازآفرینی شهر اسلامی شیعی فراهم گردد. این آرمان شهر اسلامی دارای مؤلفه ها و ویژگی های خاصی است که آن را از سایر شهر و جوامع دیگر تمایز می کند. این ویژگی ها در واقع ناظر به نوع نگاه انسان مؤمن و مسلمان به پدیده های نظیر دنیا، آخرت، انسان، جهان و خدا است. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به ویژگیهای مدیریتی در شهرهای اسلامی با تاکید بر شهرهای شیعی پرداخته شده و ابعاد نظری و مفهومی آن واکاوی می شود. در پایان ویژگیهای نظری و اصول پدیداری عملی آن به تفصیل مورد اشاره قرار می گیرد.
اندازه مطلوب شهر و حومه از منظر فقه شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۲۰-۷
حوزههای تخصصی:
از مهمترین مسائل نظام شهرسازی، اندازه مطلوب شهر و حدود مطلوب برای توسعه کالبدیِ آن می باشد. اهمیت این مسئله به حدی است که بسیاری از سایر مسائل شهری نظیر نظام سلسله مراتب دسترسیِ شهر، نحوه توزیع خدمات شهری و غیره متأثر از این مسئله است. تاکنون، پژوهش هایی در این خصوص از زوایای اقتصادی و اجتماعی و غیره انجام شده است اما بداعت و نوآوری این پژوهش در این است که پاسخگویی به مسئله «چیستیِ اندازه مطلوب شهر» را از منظری فقهی انجام داده است. به این ترتیب که با استناد به آموزه های فقهیِ شیعی، ابتدا نظام هندسیِ مطلوب برای شهر اسلامی و کانون این نظام، استنباط شده است و سپس با استناد به احکام فقهیِ مسجد جامع (به عنوان کانون هندسیِ شهر)، حداقل و حداکثر اندازه قابل قبول برای شهر استنتاج شده است. بر این اساس، مدّعای نگارنده در این پژوهش، تبیین اندازه مطلوب شهر و حومه صرفاً از منظر فقهی (و نه از منظر اجتماعی و اقتصادی و غیره) است. روشی که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است، روشی ترکیبی (مرکّب از تحلیل محتوای کیفی و استدلال منطقی) است. بر اساس یافته های این پژوهش، شهر ایده آل از منظر فقه شیعی، شهری است با حداقل قطر یک فرسخ (حدود 5.5 کیلومتر) و حداکثر قطر چهار فرسخ (حدود 22 کیلومتر). به علاوه، اندازه حومه شهر نیز می تواند حداکثر تا چهار فرسخ باشد.
معماری و شهرسازی اسلامی از منظر حکمت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۴۸۰-۴۵۳
حوزههای تخصصی:
مراتب وحدت وجود و حکمت خالده از مهمترین موضوعات در حوزه قلمرویابی معماری و شهرسازی اسلامی است که بازتابی گسترده و فراگیر در طول تاریخ داشته است و به انواع و اطوار مختلف در معماری ایران اسلامی به ظهور رسیده است. از سویی دیگر، معماری را شاید بتوان یکی از مهم ترین هنرها در حکمت خالده و بررسی های کیهان شناختی دانست که سنت گرایان در باب آن بسیار سخن گفته اند و آرای آنان عمدتاً نگاهی انتقادی به جانب نگرش مدرنیست ها به هنر معماری دارد. در این مقاله تلاش می شود در مقایسه ای میان آرای سنت گرایان و آرای مدرنیست ها در باب هنر معماری به روح حکمت وجود و حکمت خالده و تلقی آن از معماری و طراحی شهرها نزدیک شد. روش تحقیق این مقاله، توصیفی- تحلیلی است که از روش اسنادی و استدلال منطقی نیز بهره برده است. در پایان نیز مراتبی از تجلی مفهوم حکمت وجود و بالاخص حکمت خالده در پدیداری اش در هنر معماری و شهرسازی بیان شده و مصادیق و مظاهر ان به اختصار بیان گردیده است.
سنجش میزان تحقق پذیری پیشران های شهر اسلامی در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
163 - 143
حوزههای تخصصی:
شهر اسلامی انگاره ای است که سؤالات بسیاری در باب چیستی، ماهیت و ویژگی های آن مطرح بوده است و نظام های علمی گوناگون، از زوایای مختلف بدان پرداخته و تلاش در تبیین و تشریح آن داشته اند. با این حال، مروری انتقادی بر ادبیات مربوطه، نشانگر حجم بالایی از سوءتعبیرها و آشفتگی ها درباره این انگاره و مفاهیم، موضوعات و اهداف مرتبط با آن است. پذیرش این مسأله که وجود مساجد، گنبدها و مناره ها در بافت یک شهر نمی تواند به معنای اسلامی بودن آن شهر باشد، این امر را بدیهی می سازد که باید در عناصر و مؤلفه های دیگری که نه تنها کالبد، بلکه روح و هویت شهرها را می سازند به دنبال نشانه هایی از زیست مسلمانان و الگوهای یک شهر اسلامی بود. پژوهش کیفی، عرصه ای است که به دلیل ماهیتّ انضمامی آن توانایی خدمت به عنوان زمینه ای تسهیل گر را در این مورد دارد. در پژوهش حاضر سعی شد که با استفاده از تحلیل پدیدارشناسی تفسیری، پیشران های شهر اسلامی از منابع معتبر فقهی(قرآن و نهج البلاغه)، استخراج شود و در ادامه کیفیت تحقق آن ها در تبریز سنجیده شود. نتایج بدست آمده از بخش کیفی پژوهش، پیشران های شهر اسلامی را در 3 دسته ی توحید و وحدت، عدالت و امنیت قرار می دهد. تحلیل های آماری نشان می دهد که مظاهر اسلامی و تحقق اصول آن در شهر تبریز موفقیت آمیز نبوده و نیازمند برنامه ریزی برای ارتقای کیفیت تحقق این شاخص ها می باشد.
جایگاه مسجد در تحقق همبستگی اجتماعی و توسعه شهر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
221 - 236
حوزههای تخصصی:
مسجد در دین اسلام دارای بیشترین قدمت در تاریخ اسلام است و می تواند در شکل گیری مفهوم شهر اسلامی نقش اساسی ایفا کند. همچنین مهمترین نماد شهر اسلامی از بُعد معماری منظر و کالبد شهری مساجد هستند، اما باید در تحقق شهر اسلامی به ابعاد دیگر مسجد نیز توجه نمود. در عصر حاضر علی الخصوص در کشورهای در حال توسعه که بی اعتمادی و عدم توجه به جامعه در زندگی بیشتر ساکنین شهر قابل مشاهده است. با رشد شهرهای اسلامی و تبدیل آنها به کانون های اجتماعی، به تناسب رشد جمعیت، همواره در معرض کاهش همبستگی اجتماعی و شهروندی بوده اند تا جایی که سبب اختلال در نظام روابط جمعی و کارکردهای آن شده است. بنابراین باید اقدام به برنامه ریزی هایی جهت افزایش سطح همبستگی اجتماعی برای بالا بردن سرمایه اجتماعی درون شهرها نمود و این امور را در اولویت قرار داد. از جمله مکان هایی که می تواند در این زمینه موثر باشد مساجد هستند، زیرا با تکیه بر آموزه های اسلامی می توانند به هویت بخشی در میان شهروندان کمک نموده و در تحقق همبستگی اجتماعی و توسعه شهرهای اسلامی تأثیر به سزایی داشته باشند، تا زمینه ساز ایجاد تمدن نوین اسلامی باشند. نوشتار حاضر جزء پژوهش های کیفی و از نوع کاربردی بوده و با شیوه کتابخانه ای و اسنادی با هدف تبیین جایگاه و نقش مسجد در تحقق همبستگی اجتماعی و توسعه شهرهای اسلامی به آن پرداخته می شود. پرسش اصلی مطرح شده این است که جایگاه مسجد در تحقق همبستگی اجتماعی و توسعه شهر اسلامی چگونه است؟ نتایج یافته های پژوهش، نشان می دهند که مساجد در پیدایش شهرهای اسلامی، نقشی فراتر از کالبد دارند زیرا مساجد به غیر از کاربرد عبادی، دارای کاردکردهای متنوعی نیز هستند، و در فقدان روش های جایگزین اجتماعی و فرهنگی و نیز راهکارهای فضای مناسب در شهرهای اسلامی می توان از پتانسیل مسجد به عنوان یک مرکز مذهبی و اجتماعی در ایجاد اتحاد میان شهروندان و همبستگی اجتماعی استفاده نمود. و این مسئله را به مرور در سایر شهرهای اسلامی نیز گسترش داد، زیرا یک هویت مشترک اسلامی بین این شهرها وجود دارد و با استفاده مناسب از مساجد قطعاً شاهد حل بسیاری از مشکلات اجتماعی شهروندان در شهرهای اسلامی و حرکت به سوی توسعه این شهرها خواهیم بود.
تحلیل عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت حضورپذیری عابرین پیاده در محلات شهر اسلامی (مورد مطالعه: محلات شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
پیدایش مشکلات شهرنشینی و در نتیجه ی آن کاهش کیفیت زندگی شهروندان در بافت شهری، متخصصان امر را به سوی یافتن راهی مناسب، جهت تعدیل شرایط محیط زندگی انسان و ارتقای سطح کیفیت آن سوق داده است. در این میان، توجه به حضور فعال عابرین پیاده در فضاهای شهری یکی از راهکارهای مؤثر بر بهبود کیفیت فضاهای شهری به شمار می آید، بویژه آن که در محلات شهر اسلامی نیز که بیانگر هویت و فرهنگ غنی اسلامی است. هدف عمده در پژوهش حاضر، دستیابی به معیارهای کیفی و کالبدی مؤثر بر ارتقای سطح حضورپذیری عابرین پیاده در محلات شهر اسلامی و هم چنین تحلیل و بررسی این معیارها و میزان توجه به آنها در بافت محلات شهر مشهد است. پژوهش حاضر از نوع موردی است که یه روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. بدین منظور با استناد به منابع کتابخانه ای و اسنادی به بیان مباحث نظری پیرامون عوامل مؤثر بر حضورپذیری عابرین پیاده در بافت محلات شهری اسلامی پرداخته شده است و مؤلفه ها و شاخص های تأثیرگذار استخراج گشته اند. مؤلفه های استخراج شده در دو بُعد کالبدی و عملکردی تقسیم گردید و در شش محله از بافت درونی، میانی و معاصر شهر مشهد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که توجه به معیارهای کالبدی در بافت معاصر شهر مشهد بیشتر است، این در حالی است که معیارهای کیفی در بافت درونی شهر مشهد از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. این امر نشان دهنده حفظ هویت مندی و کیفیات محیطی بافت درونی شهر مشهد است در حالی که ساخت وسازهای نوین و گسترش تعداد اتومبیل ها در بافت معاصر وجهه متفاوتی با هویت محدوده بافت درونی (تاریخی) ایجاد نموده است.
بازاندیشی در مفهوم باهمستان در راستای تکوّن مفهوم امت واحده در بستر معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
وحدت و همدلی و ترک جدال و تفرقه، از اصولی ترین آموزه های مترقی و بلند انسانی است. محیط به عنوان بستر زندگی انسان، یکی از عواملی است که می تواند بر شکلگیری این مهم اثر گذارده و در صورت عدم ایفای نقش مطلوب خویش، می تواند انسان را از این هدف دور سازد. این پژوهش با هدف دستیابی به مولفه های کالبدی محیط در راستای تسهیل همدلی و وحدت میان مردم جامعه؛ ابتدا به بررسی مفهوم باهمستان در معماری و شهرسازی پرداخته و سپس ضمن پیوند آن با مفهوم امت واحده، و تکیه بر ماهیت امکان دهندگی محیط، برای شکلگیری وفاق و همدلی میان اقشار جامعه در بستری از فرهنگ اسلامی، مولفه های کالبدی ارائه نمود. سوال اصلی این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد کیفی به انجام رسیده است، چگونگی یاری رسانی مولفه های کالبدی محیط، به ایجاد وحدت، همدلی و وفاق میان مردم از منظر اندیشه اسلامی است. با تحقق یافته های این تحقیق که معرف چند ویژگی کالبدی برای محیط مصنوع است، می توان امید داشت که محیط، بستری برای شکلگیری وحدت در میان امت گردد.
جایگاه اصل «هویت» در تبیین مفهوم «محله اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
729 - 754
حوزههای تخصصی:
تبیین ویژگی های محل سکونت مطلوب برای مسلمانان از مهم ترین موضوعات حوزه مطالعات «شهر اسلامی» است. کمبود منابع مکتوب و نیاز به توسعه مبانی نظری در این حوزه، همچنان انجام چنین پژوهش هایی را ضروری می سازد. این پژوهش ازنظر هدف، جزو پژوهش های بنیادی است. ابزار مطالعه اسنادی برای بررسی متون و تدقیق محتوای مطالب، و روش تجزیه وتحلیل کیفی با استفاده از استنتاج عقلی، جهت دستیابی به نتایج تحقیق مورداستفاده قرارگرفته است. در بخش چارچوب نظری، پس از بررسی مباحث «هویت»، ارتباط «جهان بینی» و «فرهنگ» با هویت و «هویت دینی»، «محله اسلامی» به مثابه «مکان» ایجادکننده «هویت اسلامی» و اثرپذیر از آن تعریف می گردد. در بخش یافته های تحقیق، اصول «محله اسلامی» با استفاده از چارچوب مفهوم «مکان» که شامل بخش های «فرم، فعالیت و معنی» و ابعاد «کالبدی، عملکردی و ادراکی-شناختی» است، تبیین می شود. مبنا قرار دادن مفهوم «هویت»، اصول «عبودیت، معنویت گرایی، کمال گرایی» (سطح معنا)، اصول «حرمت گرایی، اصالت گرایی، اجتماع گرایی، محبت محوری، خدمت گرایی، همسایه گرایی» (سطح عملکرد)، و اصول «زمینه گرایی، آبادانی، پاکیزگی و طهارت» (سطح فرم)، و صفات و تجلیات ناشی از آن ها را برای «محله اسلامی» تعریف می نماید. در بخش نتیجه گیری، روابط میان مفاهیم زمینه ساز شکل گیری «محله اسلامی»، جایگاه اصل «هویت» و نحوه تأثیرگذاری آن در استنتاج «اصول و صفات محله اسلامی» تعریف شده است.اهداف پژوهش:تعریف مفهوم «محله اسلامی» به مثابه«مکان» ایجادکننده «هویت اسلامی» و اثرپذیر از آن.تبیین جایگاه اصل «هویت» و نحوه اثرگذاری آن بر تبیین اصول و صفات «محله اسلامی».سؤالات پژوهش:بر مبنای «جهان بینی توحیدی»، اصل «هویت» چگونه قابل تعریف خواهد بود؟هویت اسلامی چه جایگاهی در تعریف مفهوم «محله اسلامی» دارد؟
تحلیلی بر عوامل و مؤلفه های منظر شهرهای اسلامی با تأکید بر بازار قدیم
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ناحیه تاریخی شهرها میراث ارزشمندی است که در طول زمان در هویت بخشی به حیات شهری نقش ویژه ای ایفا می کند. لذا در این میان شناخت تاریخی عناصر تشکیل دهنده شهرها و نقش پایداری آن ها در پویایی و ماندگاری شهرها بسیار تعیین کننده است. در این میان بازار از دیرباز تاکنون یکی از محل های اجتماعی و پراهمیت هم از نظر اقتصادی و هم از نظر فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و شهری بوده است.روش شناسی: در این مقاله با شناخت مقوله بازار و نقش آن در توسعه شهر و بالاخص شهرهای اسلامی به شناسایی عوامل موثر بر بازار قدیم در جهت تحلیل چهره و عملکرد بازار با استفاده از روش تحلیل کیفی و براساس مطالعه اسنادی و با استفاده از نرم افزار MAXQDA پرداخته شده است.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که در مطالعات گذشته 9 مولفه اصلی دربرگیرنده 91 مولفه های فرعی مختلف وجود دارد. که عبارتند از: خصوصیات بازار، معماری و شکل بازار، منظر شهری، اثرات اسلامی بودن بازار، ویژگی های بازار اسلامی، تغییرات و تطور بازار، مکان بازار، عناصر بازار، کارکردهای بازار. همچنین نتایج نشان داد که کارکردهای بازار شامل کارکردهای اقتصادی، سیاسی، مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، تفریحی و ارتباطی بوده که برای انجام این کارکردها عناصر بازار شامل اجزای مختلف اقتصادی بازار (دکان، راسته اصلی و فرعی، سرا (خان)، خانبار، قیصریه، چهارسو، میدان، جلوخان و خجره)، مسجد، زیارتگاه، مدرسه، آب انبار، سقاخانه، کاروانسرا و حمام وجود داشته است.