در نظریه مجموعه ها نه تنها صفر و یک، بلکه میزان عضویت مجموعه اى از اعداد میان صفر و یک مطرح است؛ این اصل اساسى تفکر فازى است. دیگر جهان پیرامون تنها سیاه و سفید نیست، بلکه خاکسترى نیز هست و هر عضوى در این مجموعه خاکسترى، داراى ارزش عددى میان صفر تا یک است. از سوى دیگر نظام فلسفى صدرالمتألهین بر پایه اصالت وجود شکل گرفته و نوآورى و نقطه اوج آن طرح تشکیک در مراتب حقیقت وجود است. با توجه به مبناى اصالت وجود، وجود حقیقت واحدى است که تمام هویت و متن خارج را تشکیل مى دهد. این حقیقت واحد وجود که در موجودات کثیر و حقایق خارجى مشترک است، به نحو تشکیکى و ذومراتب در خارج موجود است. بهره مندى از تفکر تشکیکى در حکمت متعالیه، داراى آثارى سودمند در شناخت موجودات خارجى به عنوان حقایق متکثر است و به نوعى با تفکر فازى قرابت دارد. اکنون پرسش این است که آیا میان تفکر فازى و اصل تشکیک وجود قرابت و رابطه اى هست یا نه؟ این جستار درصدد پاسخ به این پرسش، به مؤلفه هاى متعددى رسیده است که این قرابت را اثبات مى کند.