مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
مشبهه
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۵ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
اهمیت روششناسی علم کلام از آن روست که اختلاف روشها در گذر تاریخ، سبب پیدایی عقاید گوناگون و بعضاً انحرافی شده است.
در این نوشتار با اشارهای اجمالی به تاریخچة بحث، از جدلی بودن روشهای علم کلام در دوران نخستین و چگونگی کاربرد آن در کلام و برهانی بودن کلام شیعی سخن به میان آمده است.
همچنین علل پیدایش ر وشهای کلامی و سه رویکرد بروندینی، دروندینی و جمع آن دو در روش علم کلام بیان گردیده است. نیز به اختصار مکاتب کلامی اهلحدیث، معتزله و اشاعره نقد و بررسی و ویژگیهای مکتب کلامی شیعه برشمرده شده است و در پایان، عقاید هر مکتب در باب صفات خداوند ذیل عنوان دیدگاه معطّله، مشبّهه و دیدگاه بین تشبیه و تعطیل مطرح گردیده است.
صفات خبری در اندیشه مفسران کرامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرامیه فرقه ای از اهل سنت بودند که محمد بن کرام سجستانی (د 255 ق) پایه گذار آن بود دهها هزار نفر از مردم شمال خراسان و فلسطین به آنان گرویدند دانشمندانی از میان آنان برخاستند حاکمانی به طرفدارای از آنان رو آوردند و سرانجام پس از چند قرن تلاش و فعالیت مانند بسیاری از فرقه های دیگر از بین رفتند و تنها نامی از آنان در کتابها بر جای ماند در الملل و النحل مطالب گوناگون شگفت آور و باورنکردنی به آنان نسبت داده شده است این نسبتها هم در زمینه مسائل اعتقادی مثل توحید و نبوت و معاد .... است و هم در امور فقهی این پژوهش در پی ارزیابی و سنجش درستی یا نادرستی یکی از نستبهای داده شده به کرامیه درباره صفات خبری خداوند یعنی تشبیه و تجسیم خداوند بر اساس متون تفسیری بر جای مانده از آنان است
جستاری در مسئله تشبیه و تنزیه در کلمات ابن عربی و شارحان وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم صفاتی به خداوند نسبت داده شده است که عینا در مورد مخلوقات نیز کاربرد دارد. بحث در مورد معانی این صفات و حقیقت آنها زمانی که در مورد خداوند به کار میرود، از دیرباز در بین دانشمندان اسلامی رواج داشته است. أخذ معنای ظاهری آیات، ذهن را به سوی تصویری انسان گونه و جسمانی از خداوند و تشبیه مطلق سوق میدهد و عطف نظر به جنبه های نقص و امکانی این صفات، زمانی که در مورد موجودات انسانی به کار میرود، انسان را به تنزیه مطلق ذات واجب تعالی از این صفات متمایل میسازد. در کنار این شیوه تنزیهی و تشبیهی صرف، طریق دیگری نیز در عرفان نظری مطرح است که با ابتناء بر نظریه وحدت شخصیه وجود و تمایز احاطی حقّ از مخلوقات، هم تمایز و غیریت حقّ تعالی و مخلوقات در این صفات را میپذیرد و هم عینیت آن دو در برخی مراتب تجلیات ذات حقّ را اثبات میکند.
این نوشتار با نگاهی به برخی مبانی معرفت شناختی و هستیشناختی این دیدگاه، به بررسی طریق جمع بین تشبیه و تنزیه که از سوی ابن عربی و شارحان وی عرضه شده، میپردازد.
وجود مطلق ملاصدرا و حل تعارض میان دو فرقه مشبهه و منزهه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حل تعارض کلامی میان دو فرقه مشبهه و منزهه، از دستاوردهای وجود مطلق دانستن خداوند از سوی ملاصدرا و در بحث از صفات خداوند است. مشبهه معتقد است خداوند همانند انسان ها دارای اعضا و جوارح است درحالی که منزهه واجب تعالی را بری و منزه از چنین صفاتی می داند. ملاصدرا تعارض این دو دیدگاه را با توسل به «نفس» و «وجود مطلق» دانستن خداوند حل کرده است. بر اساس دیدگاه وی، خداوند وجود مطلقی است که در عین بساطت، چنان در تمامی مراتب و درجات وجود جاری و ساری است که خللی به بساطت و وجود صرف بودنش وارد نمی سازد. او نفس را مثال خداوند می داند که در عین هم نشینی با ماده، از خواص آن منزه است. در این مقاله، پس از بیان دیدگاه های دو فرقه مشبهه و منزهه، به دیدگاه ملاصدرا به عنوان راه برون رفت از تعارض میان دیدگاه این دو فرقه پرداخته شده است.
«تجسیم» مُقاتِل بن سلیمان در ترازوی نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶
71 - 92
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم کلامی در سده های آغازین اسلام، شناخت خداوند و توصیف ذات بارى تعالی بوده است. توصیفات ذکر شده در قرآن صورت های متعددی از تشبیه و تنزیه را بر مسلمین آشکار می ساخت که فهم و توضیح آن، نگرش های کلامی متعددی را پدید آورد. این نگرش های کلامی، علاوه بر تبیین دیدگاه های خود و نقد سایر رویکردها، گاه در جهت تثبیت رأی خود به تخریب گروه مخالف و افترا بستن به آنان می پرداختند؛ امری که بعضاً در کتب فِرَق و گزارشات پسینی فرق نویسان نیز راه یافته است. این مقاله با توجه به گزارش کتب فرق درباره مقاتل بن سلیمان و آرای او درباره تجسیم خداوند، به بررسی تفسیر مقاتل بن سلیمان و همچنین جایگاه وی در حوزه حدیث و روایاتی که به وی اتهام تجسیم زده اند، پرداخته و در پایان به این نتیجه رسیده است که اتهام تجسیم به مقاتل بی اساس بوده و مشی او در تفسیر و روایت تابع روش اهل حدیث متقدم است که هرگز به تجسیم متهم نشده اند.