مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
روش های تفسیری
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های مهم در تفسیر قرآن در میان ائمه ی معصومین(ع) تفسیر قرآن به قرآن است که با بهره گیری از برخی آیات برای روشن نمودن آیات دیگر و تبیین آیه ای با آیات دیگر، محقق می شود.حضرت علی(ع) در این خصوص می فرمایند: «بعضی آیات قرآن، برخی دیگر را تصدیق می کند، و اختلافی در قرآن نیست؛ چرا که خداوند متعال می فرماید: «اگر قرآن از جانب غیرخدا می بود، هر آینه اختلاف زیادی در آن می یافتید» (نساء/ 82).بر این اساس یکی از روش های تفسیری حضرت علی(ع) نیز تفسیر قرآن به قرآن است که در قالب های مختلفی صورت می پذیرد:الف - گاهی حضرت علی(ع)، صدر و ذیل یک آیه را با کمک یکدیگر تفسیر کرده اند؛ ب - گاهی در تفسیر علی (ع)، آیه ای با کمک آیه یا آیات دیگر تفسیر شده است؛ج - در برخی موارد، حضرت امیر(ع) با پیوند چند آیه، مطلبی را بیان داشته اند؛د- و در مواردی نیز با تعمیم حکم مستفاد از یک آیه به کمک آیه دیگر، به تفسیر پرداخته شده است؛
ارزیابی ادله موافقان و مخالفان روش تفسیر علمی قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
تلقی رایج از تفسیر علمی، تفسیری است که از اصطلاحات علمی در تفسیر قرآن کریم استفاده شده و مفسر در استخراج دانش های گوناگون و آرای مختلف علمی از آیات قرآن، سعی می کند. قرآن کریم از نظر طرفداران این روش، شامل همه دانش ها، اعم از دانش های گذشته و آینده است. بنابراین در قرآن مجید از دیدگاه آنان، علاوه بر علوم دینی اعم از اعتقادی و عملی، سایر دانش های مختلف و متعدد طبیعی و دنیوی نیز وجود دارد. آیاتی نظیر «... وَنَزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِ شَیْءٍ...» (نحل:89) و «... مَا فَرَطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیْءٍ» (انعام:38)، از جمله آیات مورد استناد طرفداران این روش است. در مقابل، با توجه به اهداف هدایتی و انسان ساز قرآن کریم و نیز بلاغت معجزه آسای آن، برخی از مفسران و اندیشمندان علوم قرآنی منکر روایی این روش تفسیری شده اند. نویسنده پس از طرح تفصیلی ادله طرفین، دلایل گروه دوم را ترجیح داده است. لکن، ممکن دانسته اشاره هایی خارج از طریق دلالت های لفظی در قرآن کریم وجود داشته باشد، که از اسراری پنهان در آن پرده برمی دارد.
روش تفسیری قاضی بیضاوی و جایگاه تفسیر وی
حوزه های تخصصی:
تفسیر بیضاوی یا انوار التنزیل و اسرار التاویل، یکی از تفاسیر مختصر، مفید و بسیار مشهور قرن هشتم ق. است. این تفسیر که به اتفاق آرای اهل نظر، در میان تفاسیر کم حجم قرآن کریم از همه محققانه تر است، سال های سال به عنوان یکی از کتاب های درسی مجامع دینی مطرح بوده است. گزیده گویی، اجتناب از بحث های استطرادی، دقت فراوان در تبیین مباحث، از ویژگی های این تفسیر است. در طبقه بندی تفاسیر اهل سنت، تفسیر بیضاوی از جمله تفاسیر به رای ممدوح به شمار می آید. این کتاب در حقیقت، در برابر کشاف زمخشری نوشته شد و گرایش به فکر اشعری از نکات بارز این تفسیر است. مطالب تفسیر بیشتر از کشاف زمخشری و تفسیر کبیر فخر رازی است. بررسی روش تفسیری قاضی بیضاوی و جایگاه تفسیر وی در میان تفاسیر قرآن کریم، از مهم ترین اهداف این مقاله است.
تفسیر به رای؛ چیستی و چرایی
حوزه های تخصصی:
در بحث روش های تفسیری، مسئله «تفسیر به رای» پیوسته یکی از لغزشگاه های خطیر در امر تفسیر قرآن بوده است. خاستگاه این موضوع که بعضاً با عناوین مشابه دیگری همچون «قول به رای» یا «تکلم به رای»، از آن یاد می شود، مجموعه روایاتی است که در جوامع روایی و متون تفسیری فریقین نقل شده و همواره اندیشه مفسران را به خود مشغول ساخته است. لحن بسیار تهدید آمیز این روایات که از یک سو، عامل تفسیر به رای را تا سر حد کفر و مستوجب آتش دوزخ شدن پیش می برد و از سوی دیگر، نتیجه این نوع تفسیر را ولو صحیح، بدون ارزش و اعتبار علمی می داند، هر پژوهشگر مسلمانی را وامی دارد درباره سند و حدود دلالت روایات وارد در این زمینه تامل کند؛ به ویژه آنکه قرآن کریم با تعابیر مختلف نظیر «اَفَلا یَتَدَبَرُونَ الْقُرْآنَ...» (نساء:82 و محمد:22) و «کِتَابٌ اَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَبَرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَرَ اُولُو الالْبَابِ» (ص:29) و نظایر آن لزوم تدبر و تعمق در قرآن را به همگان گوشزد می کند. این بدان معناست که ما همان طور که مامور به تدبر در قرآن هستیم، باید خود را از آفت هولناک «تفسیر به رای» در امان نگاه داریم. مطمئناً اگر معنای تفسیر به رای واکاوی شود، خودبه خود مفهوم صحیح تفسیر و تدبر در قرآن روشن خواهد شد. این جستار بر آن است که به دو سؤال اساسی زیر پاسخ گوید:الف. روایات ناهی از تفسیر به رای و نظائر آن تا چه حد دارای اعتبار است؟ب. حدود دلالت این روایات و وجه تمایز تفسیر به رای از تدبر مورد تاکید قرآن چیست
بررسی روش شناسی تفسیر المنار در نگاه مهم ترین مفسر شیعی معاصر، علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تفسیر المیزان که یکی از تفاسیر مهم شیعی عصر حاضر است، با تفسیر المنار که از تفاسیر معتبر قرن چهاردهم اهل سنت است، از نظر روش شناسی مورد مقایسه و تطبیق قرار گرفته است. از رهگذر این مقاله، جایگاه تفسیر المنار در تفسیر المیزان، و روش شناسی نقد آرای شیخ محمد عبده و رشیدرضا به وسیله محمدحسین طباطبایی روشن خواهد شد. گفتنی است مؤلف المیزان با تکیه بر دیدگاه شیعی و شاخص هایی که به وسیله اهل بیت ارائه شده است. آرای مورد اختلاف مؤلفان المنار را در این موضوع نقد و بررسی کرده است. بسیاری از اختلافات دو تفسیر، معلول باورهای مبنایی مؤلفان آن است؛ ولی بسیاری از اختلافات دیگر، به تفاوت روش آنان در تحقیق و عدم پژوهش کامل در یک موضوع بازمی گردد.
تحلیل و بررسی روش تفسیری شیخ بهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهاءالدین محمدبن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی (د1031ق)، دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری و از مشاهیر عصر صفوی، نویسنده ای پرکار بوده و با جامعیتی که در معقول و منقول داشته، نه تنها عصر خویش، بلکه آیندگان را تحت تأثیر قرار داده است. تحلیل و بررسی روش تفسیری شیخ بهایی، از مهمترین اهداف این نوشتار است. شیخ بهایی، به شیوه عقلی و اجتهادی، بر پایه¬ی منابع و مصادر متعدد، به تفسیر برخی از آیات قرآن کریم پرداخته است. بهره گیری از روش تفسیری قرآن به قرآن، استفاده از روایات و تقدیم قول معصومان (علیهم السلام)، بیان دقائق و ظرائف آیات قرآن، دقت فراوان در تبیین مباحث، ارائه¬ی تقسیم بندیهای مفید از ویژگیهای روش تفسیری شیخ بهایی است.
دو نقطه عطف در تحولات روش های تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر قرآن کریم در دو دوره بر اثر ورود علوم بشری به دنیای اسلام برجستگی خاصی پیدا کرد که در این مقاله به بررسی ویژگی های تفسیری و مقایسه آنها پرداخته می شد: یکی قرن چهارم و پنجم با ترجمه کتب یونانی و ایرانی به زبان عربی در دوره خلافت عباسی و دیگر قرن چهاردهم و پانزدهم بر اثر رنسانس و نوزایی علمی و ورود علوم غربی به دنیای اسلام. سعی بر این است، موضوعاتی چون گرایش های تفسیری، روش های تفسیری، ابزار مورد استفاده مفسران و نیز نیازها و عوامل روی آوری آنان به این روش ها و گرایش ها در هر دوره تبیین شود و تفاوت های بررسی و تحلیل گردد.
رویکردهای نوین تفسیری در شبه قاره هند؛ نقد و بررسی تفسیر «ترجمان القرآن»
حوزه های تخصصی:
رویکردهای نوین تفسیری در شبه قارة هند، حاصل تماس مستقیم یا غیرمستقیم با قدرت های استعماری غرب، در اواسط قرن نوزده است. سِر سید احمدخان (1898-1817م.) جزء اولین مفسرینی است که تلاش کرد مفاهیم اساسی قرآن را با کمک یافته های علوم جدید در شبه قاره ارائه نماید. تفسیر ایشان در حلقة علمای سنتی نه تنها با استقبال جدی مواجه نشد، بلکه عکس العمل هایی را نیز به همراه داشت. در این میان، محی الدین احمد، معروف به مولانا ابوالکلام آزاد 1958-1888م.)، ادیب، عالم و فعال سیاسی مشهور، با وجود این که زندگی پرفراز و نشیبی در عرصه سیاست داشت، موفق به ارائة ترجمه و تفسیری از قرآن کریم با نام «ترجمان القرآن» به زبان اردو شد. تفسیر وی مورد استقبال در محافل تجددگرایان و همچنین علمای سنتی قرار گرفته است. البته ناگفته نماند که آزاد در رویکرد نوین به مسایل، از افکار احمدخان بسیار متأثر بوده است. تفسیر وی اگرچه رویکردی نوین نسبت به مسایل معاصر را به ذهن متبادر می سازد، در عین حال، خالی از نگاه سنتی به مسایل طرح شده در آیات نیست. وی در این تفسیر تلاش فراوانی کرده واژه ها و مفاهیم را به همان نحوی که در زمان پیامبر(ص) فهمیده می شد، تفسیر نماید. آزاد بر این مطلب تأکید فراوان دارد که قرآن یا اسلام نیامده تا دینی جدید ارائه کند؛ بلکه پیروان سایر ادیان را دعوت می کند به تعالیم اصیل خویش عمل کنند.
نوگرایی در دانش تفسیر و بررسی دلایل آن
حوزه های تخصصی:
تحلیل روند تطور دانش تفسیر قرآن حاکی از میزان تحول اندیشه بشری در دوران معاصر است. به گونه ای که پیشرفت علمی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مغرب زمین و تحول در دانش تجربی بشر در دوران مدرنیسم باعث گردید که دانش تفسیر با روندی رو به رشد و با تأثیرپذیری از دانش های نوین به سوی گسترش و شکوفایی گام بردارد. این مقاله با بازخوانی روش ها و گرایش های تفسیری دوران معاصر، گرایش های نوین تفسیری را در چهار نوع گرایش علمی، اجتماعی- اصلاحی، مادی و گرایش همه نگری تبیین و روش های نو پیدا در تفسیر معاصر را در سه نوع روش موضوعی و روش قرآن با قرآن و روش ساده نویسی تحلیل و ارزیابی نموده و در پایان یادآور گردیده است که تفاسیر معاصر برخلاف تفاسیر پیشینیان از اهتمام بیش از اندازه به نقل روایات و بیان اسباب نزول آیات و شرح و بسط آیات الاحکام اجتناب ورزیده و در حوزه تبیین قصص قرآن با پرهیز از تطویل و با ژرف نگری در صدد بازگویی اهداف تربیتی آن برآمده اند.
گونه های روایات تفسیری امام سجّاد(ع) در حوزه تعیین مصداق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاری از روایات تفسیری ائمه اطهار(ع) در پی تفسیر آیات قرآن نیست، بلکه در پی تطبیق آن بر برخی از مصادیق آیه است. این در حالی است که عدم تفکیک حدود این روایات با روایاتی که درصدد تفسیر مفهوم آیه هستند، موجب شکل گیری پندارهای ناروا بر شیعه گشته است.
اهمیت جداسازی انواع این روایات، ضرورت تحقیق حاضر را روشن می سازد. در این مقاله پس از استخراج روایات تفسیری آن حضرت از مهمترین تفاسیر روایی شیعه و کتب حدیثی، سعی شده است گونه های آن روایات در بیان مصادیق آیات مورد بررسی قرار گیرد.
در نتیجه این تحقیق روشن شد که روایات تفسیری امام سجّاد(ع) در حوزه تعیین مصداق، به صورت کلّی شامل روایات تعیین کننده مصداق ظاهر و تعیین کننده مصداق باطن است و نوع اول خود به انواع مصداق ظاهری کامل، مصداق ظاهری اتمّ و مصداق عام تقسیم می شود. عامل مهم در شکل گیری این گونه روایات تفسیری امام سجّاد(ع) آن است که حضرت به دلیل شرایط حاکم بر عصر خویش سیاست تقیه را برگزیدند؛ اما این سیاست موجب نشد که از اعلام حقانیّت و جایگاه اهل بیت پیامبر(ص) غافل شوند. یکی از راهکارهای ایشان برای نشان دادن این حقانیّت، تطبیق آیات قرآن بر شرایط عصر و زمان خود و اهل بیت پیامبر(ص) است.
چیستی تفسیر موضوعی و تفاوت آن با تفسیر قرآن به قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های تفسیر قرآن که در دهه های اخیر مورد توجه بیشتری نسبت به گذشته قرار گرفته است، تفسیر موضوعی است.
در این روش تفسیری موضوع می تواند بر اساس یکی از موضوعات: درون قرآنی، فراطبیعی و یا مرتبط با زندگی فردی و اجتماعی بشر انتخاب گردد.
تفاوت تفسیر موضوعی با تفسیر قرآن به قرآن در این است که مفسر در تفسیر قرآن به قرآن به دنبال تبیین و بازشناسی معنا و مفهوم واژه یا مدلول آیات است اما هدف تفسیر موضوعی دستیابی به پیام قرآن، بیان نکته ای از مفاد قرآن و یا استخراج نظریه و دیدگاه قرآن پیرامون موضوع موردنظر است.
تحلیل و بررسی روش تفسیری کیوان قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از گرایش های تفسیری معروف و پرسابقه، تفسیر عرفانی است که در کنار گرایش های دیگری از جمله کلامی، فلسفی، فقهی، ادبی و ... به حیات خود ادامه داده است. این گرایش تفسیری در قرن چهاردهم در دو مسیر متفاوت کلاسیک و غیرکلاسیک راه خود را در پیش گرفت. بررسی روش تفسیری عباسعلی کیوان قزوینی (د 1357ق) از مهمترین اهداف نگارش این مقاله است. گرایش تفسیری او عرفانی است و به دلیل تفاوت های بسیار با تفاسیر عرفانی متقدم، باید آن را از اولین تفاسیر عرفانی غیرکلاسیک به شمار آورد. توجه بیش از حد معمول او به ظواهر الفاظ نسبت به تفاسیر عرفانی گذشته، عدم پایبندی به اقوال تفسیری گذشتگان، عدم مراجعه به احادیث معصومان علیهم السلام و صحابه، رویکرد تقریبی بین مذاهب اسلامی از مهمترین ویژگی های روش تفسیری کیوان قزوینی است. همین نظریات و رویکردهای متفاوت به قرآن و تفسیر است که وی را از دیگر هم عصران خود متمایز ساخته است.
مبانی و روش تفسیری ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ضمن احصای آثار تفسیری ابن سینا و اقسام آنها از سبک، روش و گرایش تفسیری او سخن گفته ایم. سبک تفسیری او متفاوت و در نهایت ایجاز است. تفاسیر او فاقد مقدمه و طرح بحث و مباحث لغوی اند ، اما در همه آنها از موضوع وهدف سوره سخن رفته است. روش تفسیری وی عقلی و در راستای اثبات هماهنگی عقل و دین و یا قرآن و حکمت است. گرایش تفسیری او فلسفی و از بارزترین مصادیق آن است. تفسیر قرآن او تأویل فلسفی و از نوع تطبیق قرآن با فلسفه است. قرآن سراسر اسرار است و از طریق ممارست و تبحر در دانش های فلسفی و حکمی می توان به این اسرار دست یافت. این فیلسوف در پی اثبات هم سویی عقل و فلسفه با دین و قرآن است و گرایش تفسیری او تأویل فلسفی صرف است.
تفسیر اجتماعی قرآن؛ چالش تعریف و ویژگی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر اجتماعی از رویکردهای بسیار مهم تفسیری است که در دوره معاصر پدیدار گشته و بسیاری از اثار تفسیری مطرح، با این رویکرد نگاشته شده است. با این همه، بحث از تفسیر اجتماعی با چالشهای جدی ای در عنوان، تعریف و ویژگی ها روبروست. از این جریان تفسیری در هر یک از تفسیرپژوهی ها با عنوانی متفاوت یاد شده است. تمدنی، اجتماعی، عقلانی، تربیتی و حرکتی عناوین مختلفی هستند که برای آن به کاررفته اند، درعین حال این عناوین در برخی از نگاشته های جریان شناسانه، به عنوان جریان های موازی قلمداد شده اند. در مقام تعریف نیز معمولا تفسیر پژوهان توضیحاتی اجمالی در مورد آن ارائه داده اند که عامترین آنها مناسب-ترین تعریف انتخاب شده است. در بحث از ویژگی های تفسیر اجتماعی، محققان بیش از همه متاثر از دیدگاه ذهبی در این موضوع بوده اند. در تحقیق حاضر، با توجه به تعریف برگزیده از تفسیر اجتماعی کوشیده ایم ویژگی های تفسیر اجتماعی را در دو محور پیراستن چهره اسلام از نقائص و اثبات توانمندی آن ساماندهی کنیم؛ همچنان که به مشکلاتی که در بررسی این ویژگی ها مطرح است پرداخته ایم و استفاده از ویژگی های مکمل را پیشنهاد کرده ایم.
تفسیر اجتماعی از رویکردهای بسیار مهم تفسیری است که در دوره معاصر پدیدار گشته و بسیاری از اثار تفسیری مطرح، با این رویکرد نگاشته شده است. با این همه، بحث از تفسیر اجتماعی با چالشهای جدی ای در عنوان، تعریف و ویژگی ها روبروست. از این جریان تفسیری در هر یک از تفسیرپژوهی ها با عنوانی متفاوت یاد شده است. تمدنی، اجتماعی، عقلانی، تربیتی و حرکتی عناوین مختلفی هستند که برای آن به کاررفته اند، درعین حال این عناوین در برخی از نگاشته های جریان شناسانه، به عنوان جریان های موازی قلمداد شده اند. در مقام تعریف نیز معمولا تفسیر پژوهان توضیحاتی اجمالی در مورد آن ارائه داده اند که عامترین آنها مناسب ترین تعریف انتخاب شده است. در بحث از ویژگی های تفسیر اجتماعی، محققان بیش از همه متاثر از دیدگاه ذهبی در این موضوع بوده اند. در تحقیق حاضر، با توجه به تعریف برگزیده از تفسیر اجتماعی کوشیده ایم ویژگی های تفسیر اجتماعی را در دو محور پیراستن چهره اسلام از نقائص و اثبات توانمندی آن ساماندهی کنیم؛ همچنان که به مشکلاتی که در بررسی این ویژگی ها مطرح است پرداخته ایم و استفاده از ویژگی های مکمل را پیشنهاد کرده ایم.
تفسیر مقارن/ تطبیقی؛ فرازبانی لغزان و لرزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تفسیر مقارن/ تطبیقی» به مثابه ایده و پدیده ای نو، نیازمند پرسش و سنجش منطقی، روش شناختی و معرفت شناختی است. سنجش تحلیلیِ تلقی های موجود، نشان می دهد جز درکی خام از عنصر «مقارنه» که آن ها را به یکدیگر پیوند داده است، درک و درد مشترکی درباره این تفسیر وجود ندارد. درک بسیط از مقارنه و تکیه صِرف بدان و بی بهره گی و بیگانگی از چند و چون تجارب مطالعات مقایسه ای در سایر قلمروهای معرفتی، تلقی های موجود را به کوشش های نافرجام و ناتمامی بدل ساخته است، به طوری که پرسش های تفسیرپژوهانه بسیاری را چنان که باید پاسخ درخوری نداده یا اساساً بی پاسخ نهاده اند و حتی در نشان دادن مرز میان این تفسیر با سایر گونه های تفسیری و حتی مطالعات مقارن غیرتفسیری ناتوانند. بخشی از این ناتوانی ها نیز به اتکاء به یک ابزار تفسیری (مقارنه)، به مثابه یک مؤلفه تفسیر بازمی گردد. تفسیر مقارن/ تطبیقی به مثابه یک فرازبانِ نوپدید در ساحت تفسیرپژوهی قرآن، فرازبانی لرزان و لغزان و همچنان با دشواره های بسیاری روبه روست.
بنت الشاطی و ساماندهی تفسیر ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عایشه عبدالرحمن، معروف به بنت الشاطی، از اندیشمندان جهان عرب و قرآن پژوهان معاصر است که آرای قرآن شناختی او در چند دهه اخیر همواره مورد توجه دانشمندان و محققان در حوزه قرآن شناسی بوده است. مطابق آنچه خود او گفته، در روش تفسیر از مکتب ادبی، که استادش امین خولی آن را ترویج می کرد، تأثیرپذیر بوده است. بنابراین می توان گفت که تفسیر بیانی، که یکی از مهم ترین آثار اوست، حاصل باروری اندیشه او با آموزه های امین خولی است. مهم ترین مبانی و اصول قرآن شناختی بنت الشاطی در این تفسیر عبارتند از: 1. وحدت موضوعی سوره های دفعی النزول و هر یک از واحدهای نزول در دیگر سوره ها؛ 2. عدم وجود ترادف در قرآن؛ 3. عدم تحمیل قواعد دستوری بر قرآن؛ 4. تأکید بر روش مراجعه متقابل (داور قرار دادن سیاق آیات در فهم نصوص قرآن).
در این مقاله ضمن معرفی عایشه بنت الشاطی و اندیشه های امین خولی در مکتب ادبی تفسیر قرآن، این مبانی چهارگانه، که در روش تفسیری بنت الشاطی نقشی کلیدی دارند مورد بررسی قرار می گیرد.
تحلیل انتقادی طبقه بندی تفاسیر و ارائة مدل مطلوب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مأخذشناسی تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات انواع تفسیر وتأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مباحث کلی تفسیر وتأویل
تفسیرپژوهی حوزه جدیدی از مطالعات قرآنی است که مطالعات تفسیرپژوهان را مورد مطالعه قرار می دهد. از جمله مباحث مهم این حوزه، طبقه بندی تفاسیر در نظامی روشمند و تدوین الگویی مطلوب و علمی است که دستیابی به آن به دلیل وجود آسیب ها و چالش هایی دشوار می نماید. این مقاله در گام نخست، این چالش ها را شناسانیده و در گام دوم، بعد از ارائه شاخصه های لازم، الگوی نسبتاً جامع و روشمندی را ارائه کرده است. این الگو بر پایه محدودسازی اصطلاحات فراوان روش تفسیر به سه اصطلاح «روش»، «گرایش» و «سبک» تدوین شده و سپس ساختار آن توسعه یافته و به صورت مدلی به نسبت خالی از آسیب های مطرح شده و برخوردار از جامعیت نسبی ارائه شده است.
ضوابط علمی و کاربردی در روش تفسیر تطبیقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در چند سال اخیر تفسیر تطبیقی به مثابة یک گونة تفسیری خود را نمایان کرده است. این گونه تفسیری گرچه آثاری در طول تاریخ تفسیر قرآن دارد، اما هم از نظر فراورده های تفسیری و هم از نظر معرفت شناسی تفسیر، بر بن مایه ها و شاخه های نحیفی تکیه زده است. آنچه به نظر می رسد که در درجة نخست باید تقویت شود، ابعاد معرفت شناختی و مبانی علمی متصور و مقبول این گونة تفسیری است. این مقاله در راستای تحقق چنین هدفی، سعی دارد برای این گونة تفسیری، بایدهای ضروری را در دو حوزة نقل اقوال و نقد محتوا، توصیه و تجویز نماید. در مقام نقل، شاخصه هایی همچون لزوم تعیین محدودة تطبیق، نقل مستند، گزارش حداکثری وجوه تشابه و تمایز و تبیین مواضع خلاف و وفاق می تواند بستری استوار برای مقایسة آراء فراهم کند. در مقام نقد، نکتة مهم آن است که مشخص باشد داوری بر اساس مبانی مشترک طرفین صورت گرفته است یا بر اساس مبانی مختص یک طرف از طرفین تطبیق. همچنین باید از ابزارهای شناخته شده ای چون علوم لغت، نحو و بلاغت برای نقد استفاده شود و نیز به روش و ابزار در فرآیند نقد تصریح شود تا سبب شفافیت تطبیق گردد.
روش های اختصاصی اهل بیت علیهم السلام در تفسیر مفردات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهل بیت (ع) بی شک و به شهادت قرائن عقلی و نقلی، قرآنِ ناطق و وارثان حقیقی علوم و معارف رسول خدا | به شمار می روند. در فرازهایی از روایات شیعی، اهل بیت (ع) با وصف «امیران کلام» ستوده شده اند. از آنجا که فهم معانی کلام به فهم کلمه یا کلمات وابسته است، بی تردید دقت نظر و کاوش در دیدگاههای تفسیری اهل بیت (ع) در تبیین معنا یا معانی مفردات قرآنی از اهمیت به سزایی در تفسیر قرآن برخوردار است. روش های تفسیر مفردات قرآن، متفاوت است که از آن میان، چهار روش تأویلی، توسعه یا تضییق معنا، بیان غایی و تصویری از اختصاص های روش اهل بیت (ع) در تفسیر واژگان قرآن به شمار می رود. در پژوهش حاضر ضمن تشریح هر روش، نمونه هایی از آن در میراث تفسیری اهل بیت (ع) برشمرده شده و خاستگاه قرآنی برخی از این روش ها اثبات گردیده است.
جریان شناسی و آسیب شناسی تفسیر تطبیقی در سده های چهارم تا ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات تطبیقی از اتفاقات خجسته ای است که در دوره معاصر، علوم انسانی را در نقطه عزیمت برای پیشرفت چشمگیر قرار داده است. دانش های دینی و از جمله، تفسیر قرآن نیز می تواند یکی از جلوه های این گونه مطالعات باشد. اندیشه خاص مذهبی مفسران سبب تولید فرآورده های تفسیری متفاوت شده، به طوری که تأثیر دو مکتب تشیع و تسنّن بر تفسیر برخی آیات، به ویژه آیات کلامی و فقهی، انکارناپذیر است. کاربست رویکرد تطبیقی در تفسیر این دسته از آیات، ضمن آنکه به شفافیت آرای تفسیری فریقین می انجامد، باعث رشد و بالندگی دانش تفسیر و گزینش آرای قوی تر از سوی مفسران نیز خواهد شد. پژوهش حاضر درصدد است تا پیدایش رویکرد تطبیقی در تفسیر و نیز سیر تحول آن را با مطالعه اهمّ تفاسیر اجتهادی فریقین در سده های چهارم، پنجم و ششم به انجام رساند. در این مقاله، برخی از آیاتی که بیش از دیگر آیات، معرکه آرای فقهی یا کلامی شیعه و اهل سنت بوده اند، انتخاب کرده ایم و دیدگاه مفسران یک مذهب در برخورد با آرای تفسیری مذهب دیگر ارزیابی نموده ایم. نگارندگان این مقاله درصدد هستند بدین پرسش پاسخ دهند که رویکرد تطبیقی در تفاسیر مورد بررسی چه ویژگی هایی دارد و هر یک از مفسران به آرای مخالف مذهب خود چگونه نگریسته است و با چه معیارهایی به طرح و نقد این آرا پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که همزمان با رشد و توسعه دو دانش کلام و فقه در سده های میانی، رویکرد تطبیقیِ شیعی سنّی به تفاسیر اجتهادی راه یافته است و در هر دو مکتب، سیری تکاملی داشته است و مفسران بعدی نقاط ضعف مفسران قبلی را جبران کرده اند. نمونه هایی که در این تحقیق بررسی شده اند، حاوی نکاتی است که نقاط قوّت و ضعف در تفسیر تطبیقی را نشان می دهد که این امر می تواند چراغ راهی برای مفسران و نیز نقطه عزیمت خوبی برای دانش تفسیر به شمار آید.