مطالب مرتبط با کلیدواژه

مؤلفه ها


۴۱.

شناسایی مؤلفه ها و نشانگرهای اخلاق پژوهش در آموزش عالی و واکاوی آنها در منابع روش تحقیق فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق پژوهش مؤلفه ها نشانگرها منابع روش تحقیق آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۰
هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه ها و نشانگرهای اخلاق پژوهش در آموزش عالی و واکاوی آنها در کتاب های روش تحقیق فارسی بود که با روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل همه کتاب ها، مقاله ها، منشورها و موازین اخلاق پژوهش، مدارک و منابع مرتبط با اخلاق پژوهش در بین سال های 1350 تا 1396 بود. روش نمونه گیری از نوع سرشماری بود و با توجه به محدود بودن جامعه، از تمتمی منابع و مراجع استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، فرم فیش برداری بود و برای تحلیل و جمع بندی یافته ها از شیوه تحلیل کیفی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد به طور کلی، سه مؤلفه و برای هر مؤلفه نشانگرهایی برای اخلاق پژوهش قابل طرح است که عبارت اند از 1- اصول اخلاقی پژوهشگر و موارد مربوط به آن؛ 2- اصول اخلاقی مرتبط با شرکت کنندگان پژوهش و موارد مربوط به آن؛ 3- اصول اخلاقی مرتبط با انتشار نتایج پژوهش و موارد مربوط به آن. همچنین نتایج نشان داد در کتاب های روش تحقیق، در ارتباط با مؤلفه ها و نشانگرهای اخلاق پژوهش، به طور پراکنده و سطحی، مباحثی ارائه شده است. درمجموع با نظر به اهمیت و منزلت اخلاق پژوهش در نظام آموزش عالی، ضروری است تا در حوزه نظر و عمل، توجه ویژه ای به آن معطوف شود.
۴۲.

چرایی و چگونگی تحول در علوم انسانی با نگاهی به مؤلفه ها و آسیب های مطرح در آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحول علوم انسانی مؤلفه ها آسیب ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۵
هدف: هدف از این مقاله، تبیین ضرورت و چگونگی تحول در علوم انسانی از یک سو و بیان برخی از نکات قابل توجه در عرصه اجرا و همچنین برخی از آسیب های روشی و محتوایی مطرح در آن بوده است. روش: روشاین پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی انجام شده است. یافته ها: با توجه به این مسئله که علوم انسانی فعلی، محصولی وارداتی از غرب بوده و خود نیز حاصل چهار قرن اخیر تمدن غربی است، لازم است با شناخت و آگاهی عمیق و دقیق به بررسی مبانی علوم انسانی در غرب پرداخته، در کنار آن با شناخت کارامد از فرهنگ بومی خود، به طراحی و سازماندهی الگویی بومی برای حوزه علوم انسانی اقدام کرد. یکی از مهم ترین گامها در این فرایند، تعیین مهم ترین موضوعات بنیادی در علوم انسانی از یک سو و از سوی دیگر تبیین این مفاهیم با تکیه بر مبانی اندیشه اسلامی و معارف دینی است. همچنین در امر تحول بنیادین در علوم انسانی، باید به آسیبهای مطرح در این زمینه توجه کرد که می توان از جمله آنها به سه آسیبِ کارکردگرایی به جای صدق گرایی، محدود ساختن روش تحقیق به روش تجربی و سطحی نگری به جای اجتهادنگری اشاره کرد. نتیجه گیری: مبانی فلسفی علوم انسانی غربی با فرهنگ و مبانی اندیشه اسلامی در تعارض و تقابل بوده و همین مسئله، ضرورت امر تحول را بیان می کند. از تفاوتهای اساسی موجود بین این دو می توان به این موارد اشاره کرد: 1. تفاوت نگاه و نحوه نگریستن به انسان؛ 2. نسبیت گرایی 3. تجربه زدگی؛ 4. عقل زدگی؛ 5. عدم توجه به سایر منابع معرفتی.
۴۳.

شناسایی مؤلفه های مرجعیت علمی در آموزش عالی ایران با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مؤلفه ها مرجعیت علمی آموزش عالی نظریه برخاسته از داده ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۱
این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه هایمرجعیت علمی در آموزش عالی ایران انجام شده است. روش: روش تحقیق به لحاظ هدف، کابردی و از نظر گردآوری داده ها، کیفی است که به طور خاص از راهبرد نظریه برخاسته از داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی خبرگان و متخصصان حوزه منابع انسانی بود که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، تعداد 15 نفر انتخاب و مصاحبه های عمیق با آنها انجام و تا حد امکان موضوع اتکاپذیری پژوهش رعایت شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده مناسب بودن مراحل پژوهش کیفی است. مطابق رویکرد سیستماتیک اشتروس و کوربین و پس از طی شدن مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی، شش مؤلفه اصلی شامل عوامل انگیزاننده، عوامل اقتضایی، عوامل راهبردی، عوامل ساختاری، پیامدها و پدیده محوری، شناسایی و در مراحل نهایی، مؤلفه های شناسایی شده به همراه مشخصه های آنها در قالب مدل سیستماتیک اشتروس ارائه شد. نتیجه گیری: مرجعیت عملی به عنوان پدیده محوری شامل اخلاق گرایی، سلامت روحی و روانی، مهارت، نگرش، انگیزش درونی و خلاقیت فردی است و برای ایجاد آن بایستی عوامل علّی اثرگذار(عوامل انگیزاننده) بر مرجعیت علمی شامل نظام انگیزش و پاداش، شایسته سالاری و فضای آزاد اندیشی را مورد توجه قرار داد.