مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
باستان گرایی
باستان گرایی از جمله جریان های فرهنگی است که طی سده اخیر نقش مهمی در تغییر هندسه ارزش های حاکم و بروز آشوبناکی در ساخت فرهنگی-سیاسی جامعه داشته است. از این رو، در مقاله حاضر ضمن شناسایی این پدیده و مؤلفه های آن، به بررسی گرایش جوانان شهر تهران به باستان گرایی پرداخته شده است. برای گردآوری داده ها در بخش تاریخی از روش اسنادی و کتابخانه ای و در بخش میدانی از شیوه پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز در بخش تاریخی با بهره مندی از روش تحلیل محتوای کیفی و در بخش میدانی با روش آماری صورت گرفته است. نتایج تحقیق گویای آن است که امروزه در میان نسل جوان، باستان گرایی در سطح زیاد وجود دارد. بر این پایه، از نظر میزان باستان گرایی 8/0 درصد از جوانان شهر تهران در سطح بسیار کم، 2/17 درصد در سطح کم، 31 درصد در سطح متوسط، 4/29 درصد در سطح زیاد و 6/21 درصد در سطح بسیار زیاد قرار دارند.
بررسی مصرف رسانه ای دانشجویان دانشگاه های تهران و رابطه آن با باستان گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۹)
67 - 87
جریان باستان گرایی، با تأکید بیش ازحد بر پیشینه فرهنگی و تمدنی ایران قبل از اسلام، موجب بروز پیامدهای منفی در ساختار فرهنگی جامعه شده است. از این رو، این پژوهش ضمن بررسی میزان باستان گرایی، به همبستگی آن با مصرف رسانه ای پرداخته است. بنیان نظری این پژوهش، بر نظریه های کاشت و استفاده و رضامندی استوار شده است. جامعه آماری در این تحقیق، شامل دانشجویان دانشگاه های شهر تهران است که با روش تصادفی طبقه ای، 386 تن از آنان، به عنوان جامعه نمونه، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از شیوه پیمایش و ابزار پرسشنامه، برای تجزیه و تحلیل آن از نرم افزار آماری spss استفاده شد. روایی پرسشنامه با روش اعتبار صوری و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد. نتایج نشان می دهد که از نظر میزان باستان گرایی 3/0درصد از دانشجویان، در سطح بسیار کم، 7درصد در سطح کم، 9/32درصد در سطح متوسط، 8/44درصد در سطح زیاد و 15درصد در سطح بسیار زیاد قرار دارند. نتایج آزمون فرضیه ها نیز، گویای آن است که بین مصرف رسانه ای و میزان باستان گرایی دانشجویان، رابطه همبستگی وجود دارد. این همبستگی تابعی از وابستگی این رسانه ها به نظام های سیاسی است؛ به نحوی که این وابستگی در رسانه های داخلی (غیر از سینما) معکوس و در رسانه های وابسته به خارج به صورت مستقیم است.
باستان گرایی، رهیافتی به هویّت فرهنگی در آثار سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
باستان گرایی، یکی از رهیافت های مهم به فرهنگ کهن و بازسازی و بازآفرینی آن است. در دوره معاصر که پدیده جهانی شدن، ملّت ها را در معرض بحران هایی قرار داده است، با رویکرد باستان گرایانه، می توان به خودآگاهی، هویّت فرهنگی و ملّی دست یافت. آثار سعدی یکی از منابع مهمّ پژوهش درباره مؤلّفه های فرهنگ ایران باستان است و یافته های تحقیق دلالت بر این دارد که ایجاد امنیت وجودشناختی، تبیین فضایل اخلاقی، التیام حسّ حقارت در برابر هجوم اقوام بیگانه، انتقاد از شیوه زمامداری زمانه، تصویر جامعه آرمانی، تهییج غرور ملّی و روح حماسی، احیای هویّت فرهنگی و ملّی، عمده ترین اهداف باستان گرایی سعدی است. هم چنین سعدی هرگز به گِرد باستان زدگی نمی گردد و درصدد جایگزین سازی فرهنگ باستانی به جای فرهنگ اسلامی نیست، بلکه باستان گرایی او درس نامه فرهنگ و ادب ایران است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و واحد آن، بیت ها و عبارت های مربوط به باستان گرایی در آثار سعدی و جمع آوری اطّلاعات، کتابخانه ای است.
نقش غرب گرایان در تقابل سازی فرهنگی ایران باستان و اسلام در روزگار معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۰
۱۷۲-۱۴۷
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو با هدف تبیین نقش غرب گرایان در تقابل سازی فرهنگی ایران باستان و اسلام در ایران معاصر پرداخته است. آسیب های جدی باستان گرایی افراطی در حوزه های اجتماعی، سیاسی، مذهبی و مخصوصا فرهنگی از جمله ایجاد تقابل فرهنگی بین ایران باستان و اسلام، ضرورت این بحث را به اثبات می رساند. بنابر یافته های این تحقیق، اکثر افرادی که به این مسئله دامن می زدند به نوعی مرتبط با غرب بودند. این افراد با تحریک دولت های غربی ابتدا به تزریق باستان گرایی در جامعه نخبگانی و جذب آنان اقدام کرده و سپس به القاء این تفکر با ترفندهای گوناگون در سطوح مختلف اجتماعی مبادرت ورزیدند. این تحقیق روش تبیینی – تحلیلی را در پردازش محتوا مبنا قرار داده است و بر حسب دستاورد یا نتیجه تحقیق از نوع توسعه ای – کاربردی و به لحاظ نوع داده های مورد استفاده، یک تحقیق کیفی و روش گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای است.
دین و ملی گرایی در ایران؛ از تقابل تا تعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
7 - 30
حوزههای تخصصی:
«دین»، «ملیت» و ملی گرایی از مسائل همیشگی جوامع بشری با پیامدهای مثبت و منفی است. سابقه کهن دین و ملیت در ایران به عنوان یکی از قدیمی ترین کشورها، زمینه را برای ورود اندیشه های ناسیونالیستی در قرن 19 مساعد کرد و امروزه درهم تنیدگی دین، ملیت و ملی گرایی در ایران، آن را به پدیده ای چندوجهی و درهم پیچیده تبدیل کرده است. مسئله اصلی این مقاله، فهم ماهیت ملی گراییِ ایرانی و نسبت آن با دین در ایران معاصر با تأکید بر امروز است و مروری بر سیر تاریخی آن نیز خواهد داشت. هدف اصلی مقاله تبیین مؤلفه ها و نسبت دین و ملی گرایی در ایران معاصر است. ابتدا بحثی نظری درباره «دین» و «ملی گرایی» مطرح شده و شبکه مفاهیم، مقومات و مؤلفه های هر کدام ارائه شده است. سپس نسبت دین و ملی گرایی در ایران امروز روی یک طیف در قالب سه جریان و نُه خرده جریان از بیشترین تعامل تا بیشترین تقابل و تضاد بررسی می شود. سه جریان اصلی عبارتند از: تقابل اسلام با ملی گرایی، تعامل اسلام و ملی گرایی، و تقابل ملی گرایی با اسلام. در ادامه به تبیین سیر و دوره های مختلف نسبت دین و ملی گرایی در عرصه سیاست و جامعه ایرانی طی بیش از یک سده اخیر، پرداخته ایم که از ابتدای ورود ناسیونالیسم به ایران تا به امروز در قالب پنج دوره و شش شبه الگو تبیین شده است. یکی از نتایج مقاله که در پایان بدان پرداخته شده این است که ملی گرایی ایرانی اگر چه تحت تأثیر ناسیونالیسم جهانی پدید آمد اما با نمونه های غربی و عربی تفاوت اساسی داشت.
مطالعه باستان گرایی در نگاره های نسخه چاپ سنگی شاهنامه امیر بهادری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
63 - 77
حوزههای تخصصی:
باستان گرایی از جریانات فکری بود که در اواخر دوره قاجار توسط برخی متفکرین آزادی خواه، نویسندگان، ادبا و رجال درباری مطرح گردید. این پدیده به ستایش و احیای جهان بینی دوران پیش از اسلام و تکریم قدرت سلسله های پادشاهی ایرانی پرداخت و عرصه های مختلف فرهنگی، سیاسی، ادبی و هنری جامعه را تحت تاثیر خود قرار داد. شاهنامه چاپ سنگی امیر بهادری یکی از صدها آثاری بود که سعی در تجلی این اندیشه از طریق هنر داشت، این اثر مهم در دوره مظفرالدین شاه قاجار به دستور امیر بهادر، وزیر و رییس گارد سلطنتی، تهیه و در دوره محمدعلی شاه به چاپ رسید. هدف از این پژوهش تحلیل بصری باستان گرایی در نگاره های نسخه مذکور است. سوالات پژوهش نیز عبارتند از؛ 1- باستان گرایی در نگاره های شاهنامه امیر بهادری با چه نشانه ها و علایمی متجلی شده است؟ و 2- منابع الهام بخش نگارگران این شاهنامه چه بوده است؟ به منظور یافتن پاسخ، به روشی توصیفی- تحلیلی به تفسیر و تطبیق داده ها که حاصل واکاوی 50 نگاره از شاهنامه امیر بهادری بود، پرداخته شد. جمع آوری اطلاعات نیز به صورت فیش برداری از منابع کتابخانه ای، مشاهده و گزینش تصاویر بوده است. نتایج حاکی از آن بود که؛ باستان گرایی در نگاره های شاهنامه مذکور که حاصل میل امیربهادر به خشنود نمودن شاهِ ناامید از بقای سلطنت بود؛ هم به صورت روح حاکم بر فضاسازی نگاره ها و هم به صورت بازآفرینی مؤلفه ها و عناصر هنرهای ایران باستان تجلی یافته است. برخی از این مؤلفه ها عبارتند از؛ نقشمایه های ملی و میهنی، آرایش صحنه و حالات پیکره ها بر اساس نقش برجسته های هخامنشی و ساسانی، تاکید بر تاج های پادشاهان هخامنشی و ... منابع الهام بخش و یا به عبارتی الگوی نگارگران این نسخه نیز آثار معماری و اشیاء برجای مانده از ادوار تاریخی ایران باستان و برخی کتب مصور تهیه شده در دوران قاجار از جمله آثار العجم و نامه خسروان بوده است.
تعیّن نظم گفتمانیِ خوانش نژادیِ ناسیونالیست های رمانتیک ایرانی در تاریخ نگاری معاصر ایران (از قاجاریه تا پایان دورۀ پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی مقاله حاضر این است که آغازین لحظات تولد و پیدایشِ خوانشِ نژادی از تاریخ ایران کدام است. (درجه صفر) و بر مبنایِ کدام صورت بندیِ گفتمانی، این خوانش نژادی از تاریخ به مثابه یک نظمِ گفتمانیِ فراگیر در تاریخ نگاریِ معاصر ایران (از دوره قاجاریه تا پایان حکومت پهلوی دوم)، تعیّنِ گفتمانی پیدا کرد و هژمونیک شد و چه نتایجی به بار آورد. آخوندزاده و کرمانی به مثابه سوژه های گفتمانِ خوانش نژادی در ایران، نخستین کسانی بودند که با ترویجِ ایدئولوژی عرب ستیزانه و با ارائه تحلیلی سیستماتیک و نظام مند از خوانش نژادی، آن را در تاریخ نگاریِ ایرانی صورت بندیِ گفتمانی کردند. به زبانِ دیرینه شناسانه و از منظر تحلیل نظام های اندیشه ای، اندیشه های نژادیِ آخوندزاده و کرمانی در تاریخ نگاری ایرانی به مثابه نیروهایی عمل کردند که همچون نظام های گفتمانی، سوژه های خودشان را ساختند. آخوندزاده، کرمانی و جلال الدین میرزا با بهره گیری از متون دساتیریِ آذرکیوانیان (دوره صفویه) به مثابه متونی «ایدئولوژیک»، در نقشِ حاملانِ اولیه و سوژه هایِ گفتمانِ هم زمان، باستان گرایانه و نژادگرایانه درآمدند. نظمِ گفتمانیِ حاصل از خوانشِ نژادیِ ناسیونالیست های رمانتیک ایرانی در آثار و مکتوباتِ مورخانِ بعد از آنان از قبیل حسن پیرنیا، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی، ابراهیم پورداود، ذبیح الله صفا، غلامرضا رشید یاسمی و دیگر مورخان و روشنفکرانِ پسا آخوندزاده و پسا کرمانی می نشیند. این مورخان و روشنفکران نیز به مثابه سوژه هایِ این گفتمان و در همین چارچوب و فضایِ گفتمانیِ خوانشِ نژادی از تاریخ ایران، در نگارش آثار تاریخی شان به طور حتم، فصل یا بخشِ مهمی از کتاب های خود را به بحث های نژادی با عناوینِ «نژاد ایرانی»، «نژاد آریایی»، خونِ ایرانی و... اختصاص داده اند که گویایِ بارز تعیّن نظم گفتمانیِ خوانشِ نژادی در تاریخ نگاری ایرانی است. این تاریخ نگاری و خوانشِ نژادی با مقدس انگاری و تأکید همدلانه بر سلسله «ساسانیان» به مثابه آرمان شهر با گفتمانِ نژادگرایانه و باستان گرایانه پیوند برقرار و در تاریخ نگاریِ ایران معاصر تعیّن گفتمانی پیدا کرد و هژمونیک شد. در نتیجه نظامات گفتاریِ حاصل از خوانشِ نژادی از تاریخ ایران زمینه هایِ تئوریکِ «مقصر انگاریِ» انیران (مشخصاً اعراب) و «آنان را عاملِ تمامِ بدبختی هایِ ایرانیان انگاشتن» فراهم شد.
تحلیلی بر مراجع سبکیِ معماریِ مذهبیِ زرتشتیانِ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۲)
394 - 408
حوزههای تخصصی:
معماری مذهبی زرتشتیان از دوره ساسانی تا دوره متأخر مراجع سبکی متمایزی داشته و تحت تأثیر عوامل متعدد درونی و بیرونی، اعم از سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده است. پژوهشگران متعددی به معماری مذهبی دوره ساسانیان پرداخته اند اما ادوار پس از آن به دلایلی کمتر مورد توجه قرارگرفته است. معماری زرتشتیان پیش از اسلام سبک مشخص و متمایزی داشته است. این سبک که مبتنی بر پلان چهارتاقی و سقف گنبدی بود با مصالح سنگی اجرا می شد. اما زرتشتیان تا پیش از دوره ناصری به دلیل وجود محدودیت های که قانون اهل ذمه در شهرهای اسلامی فراهم می کرد با محدودیت هایی در ساخت اماکن مذهبی مواجه بودند و حتی تمایلی برای رؤیت پذیرکردن این اماکن در بافت شهرهای اسلامی نداشتند. بناهای مذهبی این دوره تا حد زیادی متأثر از معماری و بافت مسکونی در شهرهایی مانند یزد است. انقلاب مشروطه و شرایطی اجتماعی و سیاسی پس از آن همراه با حمایت های مادی و معنوی پارسیان هند چه در دوره مشروطه و چه در دوره رضا شاه، زرتشتیان را برای ساخت بناهای مذهبی با شکوه و رویت پذیر در شهرهای تهران و یزد ترغیب کرد. گفتنی ست، شرایط اجتماعی و سیاسی این دوره تأثیر مستقیمی بر ساخت آتشکده ها داشت و نوع جدیدی از این اماکن را با تأثیر ویژه از شرایط زمانه و وجود نشانه هایی از باستان گرایی ایجاد کرد. پژوهش حاضر که به روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری و به روش توصیفی- تحلیلی پرداخته شده، به دنبال شناخت ویژگی معماری مذهبی زرتشتیان در دوران بعداز ساسانی و عوامل تأثیرگذار بر آن است.
سعید نفیسی(1274- 1345ش) و تاریخنگاری ناسیونالیستی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای تاریخی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
171 - 194
حوزههای تخصصی:
پس از شکست ایران از روسیه، اندیشه های جدید نظیر ناسیونالیسم وارد عرصه سیاست و فرهنگ ایران شد. حاکمیت قاجاریه به علت مشکلات زیاد داخلی و خارجی نتوانست خود را با تمدن جدید وفق دهد؛ اما حکومت پهلوی که به دنبال ساخت دولت_ملت بود، با استفاده از تاریخ نگاری و مورخان، اندیشه های ناسیونالیستی خود را ترویج کرد. ازجمله این مورخین سعید نفیسی بود که ناسیونالیسم در آثار وی بر چهار محور باستان گرایی، عرب ستیزی، آریایی ستایی و شخصیت محوری استوار است. پژوهش پیش رو سعی خواهد داشت با روش توصیفی تحلیلی به نقد و بررسی آثار نفیسی در این حوزه بپردازد تا بتواند بر اساس تحلیل آنها به فهم درستی از آثار او در جهت نشان دادن تلاش های پهلوی برای مشروعیت سازی و ترویج ایدئولوژی برسد.
واکاوی رویکرد انتقادی کسروی به ناسیونالیسم باستان گرا در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
107 - 128
حوزههای تخصصی:
شکست های متعدد از روس و انگلیس، ارتباط نابه سامان اقتصادی و سیاسی با آنها و ضعف ساختاری سلسله قاجار در مقابله با چنین مشکلاتی بسترهای فکری لازم را برای روشنفکران مهیا نمود تا به بررسی علل ضعف و عقب ماندگی ایرانیان و راه های برون رفت از آن بپردازند. از جمله عوامل مورد توجه برخی از روشنفکران پیش از مشروطه در این زمینه توجه به ناسیونالیسم باستان گرا بود. در دوران مشروطیت ناسیونالیسم بیشتر وجهه ای ضد استبدادی و ضد استعماری داشت و رویکرد باستان گرایی آن نسبت به سابق کمرنگ بود، اما با پایان گرفتن جنگ جهانی اول دوباره به آن توجه شد. با قدرت گیری پهلوی اول، ناسیونالیسم باستان گرا، به عنوان یکی از مهم ترین ایدئولوژی های ملت ساز، مورد توجه عوامل حکومتی قرار گرفت. براساس چنین گفتمانی، بر تاریخ ایران دوران باستان و برخی مؤلفه های آن از جمله نقش شاه و عرب ستیزی تأکید شد. تکوین اندیشه های کسروی در چنین زمانه ای صورت گرفت. پژوهش حاضر با روش تاریخی و با رویکرد توصیفی تحلیلی درصدد پاسخگویی به این پرسش است که کسروی به عنوان یک اندیشمند چه نگرشی به گفتمان ناسیونالیسم باستان گرا داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد کسروی ضمن علاقه به تاریخ ایران باستان و تلاش برای احیای برخی سنت ها و آداب آن، با برخی از مؤلفه های افراطی باستان گرایان چون تازی ستیزی، ضدیت با اسلام، حمله اعراب را عامل عقب ماندگی ایرانیان دانستن و توجه به نژاد آریایی درافتاد و ترویج آنها را از عوامل تضعیف انسجام ملی دانست.