مطالب مرتبط با کلیدواژه

تربیت ملت


۱.

گفتمان تربیت جدید و تولد مدرسه در ایرانِ دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل هم آیندی تربیت دولت تربیت ملت آموزش مدرسه ای مدرسه های جدید قاجار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۹ تعداد دانلود : ۶۰۰
پژوهش ها درباره پیدایش مدارس جدید در ایران را می توان در سه دسته کلی تحلیل های نوسازی، تحلیل های دولت گرا و تحلیل های ضداستعماری تقسیم بندی کرد. به طور کلی سه نقد بر این تحلیل ها وارد است: پروژه ای دیدن ظهور مدارس جدید در ایران، تقلیل گرایی و ساده سازی. این تحلیل ها با نادیده گرفتن جزییات تاریخی و پیچیدگی هایی که در گذشته تاریخی ایرانیان رخ داده است روایتی ساده از ظهور مدارس در ایران ارایه می کنند. در مقابل باید به دنبال آشکارسازی پیچیدگی ها و ضرورت های تاریخی بود که از دل آن ها تولد مدرسه جدید ممکن شده است. به نظر ما به رغم اهمیت نقش نیروهای سه گانه پیش گفته در تکوین و گسترش مدرسه در ایران، این رخداد تاریخی را باید در متن گسترده تر تحول گفتمانی حول مفهوم تربیت جدید توضیح داد. ظهور مدرسه بیش از آن که حاصل نیروی یرونی و سوژه ای بنیان گذار باشد، حاصل ضرورت هایی بود که به طور تاریخی سربرآورده بودند، وقایعی که رخ داده بودند و نیروهای جدیدی که شکل گرفته بودند تا تربیت مدرسه ای را در ایران ممکن سازند. تربیت دولت، تربیت قشون و فنون و تربیت ملت سه برهه مهم پیدایش این گفتمان هستند که در این مقاله کوشیدیم با جزییات بیشتری ابعاد آن را با تکیه بر تحلیل هم آیندی روشن کنیم.
۲.

دیرینه شناسی تعیّنِ نظمِ گفتمانیِ باستان گرایانه در سیاست های فرهنگی پهلوی اول (با تأکید بر سازمان پرورش افکار و سازمان پیشاهنگی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تربیت اذهان و ابدان مرضِ روحی تربیت ملت دیرینه شناسی باستان گرایی پرورش افکار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۳۲
مقاله حاضر، با رویکردی دیرینه شناسانه و با تکیه بر مفهوم «کنش های کلامی جدی» فوکو و «پروبلماتیک» آلتوسر، چگونگی شکل گیری و تثبیت نظم گفتمانی باستان گرایانه در سیاست های فرهنگی دولت پهلوی اول را مطمح نظر قرار می دهد. پرسش محوری، تجلی و عینیت یابی این نظم گفتمانی در سیاست های فرهنگی آن دوره است.گفتارهای باستانگرایانه ناسیونالیست های ایرانیِ پیشا مشروطه و در امتدادِ و پیوست با آن، تاریخ نگاریِ ناسیونالیستیِ مورخان بعدی(پیرنیا، اقبال آشتیانی، نفیسی و...)، در پراکسیس و کردارهای حکمرانیِ نخستین دولتِ مدرن ایران تعیّن می یابد و الگوی عملِ دولت قرار می گیرد. به سخن دیگر، گفتارهای ناسیونالیستی، به ویژه در «سازمان پرورش افکار» و «سازمان پیشاهنگی ایران»، به مثابه بسترهای اصلی هدایت رفتار (حکومت مندی) و با هدف شکل دهی به زیست جهان سوژه های خود، با کشف و شناسایی بیماری «مادر وطن» به مثابه پیشاتاریخِ بیماریِ روحی سوژه ها، و تربیت اذهان و بدن ها در این دو سازمان، در راستای تقویت «روح جامعه» و « تقویت قوای ملّت »، بدنمندی جامعه پروبلماتیک می گردد. دست آخر، گویی معالجیه این «مرضِ روحی» قرار است با داروهای مُسَکنِ «میهن پرستی»، «وفاداری به شاه» و «خداپرستی»که با تعابیر تربیت اخلاقی مدام بازتولید و بازتکرار می شود، درمان شود.