مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
تجرد
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
161 - 186
حوزه های تخصصی:
مسئله تجرد نفس به دلیل نقش مبنایی که در مباحث فلسفی مانند انسان شناسی، معرفت شناسی، فرجام شناسی و... دارد، همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان و فیلسوفان بوده است. مسئله پژوهش حاضر این است که آیا بحث تجرد نفس با دیدگاه قرآن هماهنگ می باشد؟ این نوشتار با بررسی تفاسیر آیاتی که به آن ها برای تجرد نفس استناد شده و همچنین روایاتی که ذیل این آیات وارد شده است، به تبیین دیدگاه قرآن در تجرد نفس با تأکید بر تفاسیر روایی پرداخته است. به چهار دسته از آیات بر تجرد نفس استناد شده است: نخست، آیاتی که خلقت نفوس را بیان می کنند. دسته دوم، آیاتی که به نسبت نفوس با پروردگار اشاره دارند. دسته سوم، آیات ناظر به افعال جوانحی به ویژه آیاتی که بر ادراک و مراتب آن دلالت دارند. دسته چهارم، آیات مربوط به برزخ و قیامت که تصریح دارند پس از مرگ و نابودی جسم، حقیقت انسان توسط فرشتگان الهی استیفا شده، باقی است و مشاهداتی دارد. بسیاری از روایات هم مؤید تجرد نفس می باشند. مواردی هم که ظاهر روایات با تجرد نفس منافات دارد، به جهت دلایل قطعی و مستند قابل توجیه و تأویل است. این مقاله با روش اسنادی کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی تحلیلی به این مهم پرداخته است.
بررسی تطبیقی براهین درون نگرانه ملاصدرا و جان فاستر بر تجرد نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
119 - 103
حوزه های تخصصی:
برخی از فلاسفه، انسان را موجودی صرفاً مادی و جسمانی می دانند و نفس و ذهن نیز از دیدگاه ایشان ماهیتی مادی دارد. در مقابل، دسته ای دیگر، به جوهری غیرمادی که در تعامل با بدن است باور دارند. ملاصدرا فیلسوف حکمت متعالیه و جان فاستر فیلسوف ذهن معاصر بریتانیایی در دسته اخیر قرار دارند و با تکیه بر دلایلی، به اثبات تجرد نفس پرداخته اند. در این مقاله به آن دسته از استدلال های تجرد نفس می پردازیم که جنبه درون نگرانه دارند؛ یعنی برهان هایی که در آنها بر توجه مستقیم انسان به نفس خود یا بر خودآگاهی درونی و غیرمادی او تاکید می شود. روش این دو فیلسوف در ارائه براهین، متفاوت است؛ بدین معنا که فاستر مستقیماً به آگاهی درونی انسان از حالات ذهنی اش تمرکز کرده و ملاصدرا، استدلال ها را بر مقایسه ویژگی های نفس با بدن استوار نموده است. براهین درون نگرانه از این جهت کارآمد هستند که می توانند در عین سادگی، بدون نیاز به مقدمات پیچیده، هر انسانی را به درون خویش ارجاع دهند؛ البته ملاصدرا و فاستر، به اشکالات وارد بر درون نگری توجهی نکرده اند. پیش از اقامه این سنخ براهین باید خطاناپذیری دسترسی به حالات ذهنی و صحت شهودهای اولیه اثبات شود. همچنین باید به دستآوردهای تجربی نافی صحت درون نگری، پاسخ داد.
مسائل جمعیتی تجرد زنان و دختران در ایران، علل وآثار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام فروردین ۱۴۰۰ شماره ۲۸۰
35-48
حوزه های تخصصی:
ازجمله مسائل اجتماعی حوزه زنان و خانواده در جامعه امروز ایران، روند رو به تزاید «تجرد زنان و دختران» است. تجرد، اعم از تجرد ابتدایی و تجرد ثانوی و متأخر، از علل و عوامل شخصی و ساختاری متعددی ناشی شده و آثار و نتایج زیانباری در سطوح فردی و اجتماعی به همراه دارد. نظربه جایگاه قدسی ازدواج و تشکیل خانواده در متون دینی و گفتمان مذهبی غالب جامعه ایران، تأخیر در ازدواج، به ویژه تأخیر طولانی مدت یا محرومیت قطعی از آنچه از ناحیه مرد و یا زن و تجردگزینی، با فلسفه وجودی خانواده در نظام ارزشی اسلام تعارض دارد. پذیرش این وضعیت از ناحیه مردان، غالباً اختیاری و از ناحیه زنان، غالباً غیراختیاری است. جمعیت شناسان با استناد به دلایل مختلف، تجرد زنان در مقیاس وسیع را امری آسیبی تلقی کرده و سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی اجتماعی برای کاهش و تعدیل آن را اجتناب ناپذیر می دانند. این نوشتار درصدد است تا با ارجاع به آمارها و مطالعات و پژوهش های انجام شده، این موضوع را از منظر تئوریک، و با محوریت جامعه ایران بعد از انقلاب؛ توصیف، تفسیر و تبیین کند. روش این مطالعه، در مقام گردآوری اطلاعات، اسنادی و در مقام تفسیر و تبیین، تحلیلی و استنتاجی است. در بخش پایانی، به راه کارهای مواجه با این موضوع اشاره شده است.
زن معاصر ایرانی و تبیین برخی عوامل زمینه ساز چالش های هویتی و پیامدها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هویت در کلی ترین نگاه، برداشت هر فرد از خود در جامعه است. هویت، چه زنانه و چه مردانه، در برهه هایی در معرض برخی چالش ها قرار می گیرد. دیدگاه های مختلفی درباره علت بروز این چالش بیان شده است. آنچه در این مقاله به عنوان چارچوب نظری اختیار شده، اختلاط و رقابت مرجعیت های معنایی است. هر نظام معنایی دارای یک تمامیت و یکپارچگی است که همه اجزای خود را در پیوندی تعادلی (نه لزوماً مطلوب) حفظ می کند و عدم تعادل آن گاه پدیدار می شود که پای یک مرجعیت معنایی دیگر به میان آید. هویت ازآنجاکه لایه های متفاوتی دارد، معمولاً ابتدا در لایه های بیرونی تر که بیشتر ناظر به کنش ها و رفتارها هستند دچار تغییر می شود و این وضعیت در صورت حیات و پویایی لایه های درونی تر، با یک نوع مقاومت فرهنگی همراه خواهد بود و تا مادامی که تمام لایه های هویتی با هم همخوان نشوند، همواره عدم تعادل و چالش هویتی باقی است. اشتغال، تجرد، حجاب و... ازجمله عواملی اند که در موقعیت جدید زن ایرانی را به نوعی با چالش هویتی روبه رو ساخته که در این مقاله با چارچوب نظری یاد شده و روش تحلیلی اسنادی به آنها پرداخته شده است.
تجرد و جاودانگی نفس در اندیشه صدرالمتألهین و ارتباط آن با معناداری زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از تجرد و خلود نفس انسانی و معنای زندگی، ازجمله دغدغه های اصلی است که از دیرباز ذهن اندیشمندان را به خود مشغول ساخته است. باور به حیات پس از مرگ، اصالت روح، تجرد و جاودانگی نفس انسانی در نوع تفسیر انسان از زندگی و در معناداری یا بی معنایی آن نقش مهم و اساسی دارد. صدرالمتألهین با نگاه توحیدی و براساس عناصری از نظام فلسفی خویش همچون نحوه تعلق نفس انسانی به بدن و ترکیب میان آن دو، حرکت جوهری، حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس و با ارائه تبیینی متفاوت از پدیده مرگ، ایده ای مطرح می کند که بر پیوند میان اعتقاد به تجرد و خلود نفس و معناداری زندگی صحه می گذارد. رویکردی که صدرا برای اثبات تجرد و جاودانگی نفس انسان پیش می گیرد، فلسفی بوده، ظهوراتش در مسئله معناداری زندگی قابل توجه است. با توجه به ابعاد تجرد و جاودانگی انسان و معناداری زندگی در نظر صدرالمتألهین، انسان ایمانی، انسان عقلانی و انسان اخلاقی ملازم یکدیگرند. در این مقاله با روشی توصیفی تحلیلی در ابتدا برخی از مهم ترین مؤلفه های تجرد، خلود و معناداری زندگی را بررسی می کنیم و سپس با توجه به مبانی حکمت صدرایی، به نقش و جایگاه باور به جاودانگی نفس در معنای زندگی می پردازیم.
بدن مثالی از نظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام آذر۱۴۰۰ شماره ۲۸۸
43-54
حوزه های تخصصی:
براساس نظر صدرالمتألهین نفس انسان موجود مجرد مثالی است که جسمانیهالحدوث و دارای مراحل و مراتب تشکیکی و وحدت در عین کثرت است. یکی از مراتب این موجود، بدن مثالی است. مقاله به روش توصیفی تحلیلی با هدف معرفی ویژگی های بدن مثالی و نحوه ارتباط آن با بدن عنصری و نفس از نظر صدرالمتألهین نوشته شده است. در این تحقیق سعی شده هر آنچه صدرالمتألهین درباره بدن مثالی در آثار خود منعکس کرده به صورت منسجم و مرتب ارائه شود. بدن مثالی از نظر صدرالمتألهین، موجودی غیرمحسوس به حواس ظاهر، فناناپذیر، ملازم نفس و مانند تمثالی، حاکی از ملکات و ذاتیات نفس است. این بدن متحد با نفس و بدن اصلی اوست؛ به این معنا که نفس اولاً و بالذات مدبر آن و متصرف در آن است و در زندگی دنیوی، برزخی و اخروی با انسان خواهد بود.
بررسی نظریه کامپیوتری ذهن و برخی لوازم آن از منظر حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام آذر۱۴۰۰ شماره ۲۸۸
75-84
حوزه های تخصصی:
در میان مسائل فلسفه ذهن، نظریه کارکردگرایی، ذهن را یک کارکرد می داند که ورودی را به خروجی تبدیل می کند. براساس این نظریه، با پذیرش تحقق چندگانه حالات ذهنی، می توان حالات ذهنی را در غیر انسان نیز یافت. ازآنجاکه کارکردگرایی بر نفی تجرد روح استوار است، دارای اهمیت خواهد بود. از سوی دیگر، علم النفس سینوی، هم نفس و هم تجرد آن را اثبات کرده است. ازجمله براهین برای اثبات نفس، برهان انسان معلق در فضاست و نیز برای اثبات تجرد نفس براهینی آورده که بر سلب ویژگی های بدنی و نفس جسمانیت نفس دلالت دارد.دیدگاه کارکردگرایی نیز لوازمی دارد که براساس حکمت سینوی مورد نقد و ارزیابی قرار گرفت. ازجمله اینکه تمایز اشخاص براساس نظریه کارکردی ذهن، مادی انگارانه است؛ درحالی که حکمت سینوی ملاک صحیح را نفس مجرد می داند. بنابراین براساس حکمت سینوی، نظریه کارکردی ذهن دچار اشکالات متعدد و اساسی ای است که نمی توان با وجود آنها از نظریه کارکردی ذهن دفاع کرد. این تحقیق در پی آن است که نظریه کامپیوتری ذهن و برخی لوازم آن را از منظر حکمت سینوی با روش تحلیلی توصیفی مورد بررسی قرار دهد.
ادلّه تجرّد نفس انسان از دیدگاه ابن سینا
موضوع نفس آدمی که گاه از آن به روح و زمانی از آن به روان تعبیر می شود، یکی از مهم ترین دل مشغولی های آدمیان از دیرباز بوده است و از زمانی که اولین انسان که اتفاقاً پیامبر الهی هم بود، آفریده شد این موضوع ذهن انسان ها و فرزندان آدم و حوا را مشغول کرده و پرسش های فراوانی را در فراروی فرزندان آدم قرار داده است. این کیست که از آن به عنوان نفس، روح یا روان یاد می شود و همه موجودیت انسان را در بر دارد، آیا مادی است یا غیر مادی؟ آسمانی است یا زمینی؟ این جهانی است یا آن جهانی؟ از بین رفتنی است یا ابدی که هرگز و هیچ گاه از بین نخواهد رفت؟ بین جسم و روح ما ارتباط و تعاملی برقرار است یا نه؟ اگر ارتباطی هست، به چه صورت است و صدها پرسش دیگر. در این مقاله فقط به یکی از مباحث نفس که همان تجرد نفس است و آن هم فقط از دیدگاه یک فیلسوف که همانا ابوعلی سینای بزرگ و نابغکه دوران که فلاسفکه بعدی در فلسفه و بیشتر علوم وام دار اویند، می پردازیم.
ازدواج کشیش ها و قوانین و مناصب زنان روحانی در کلیسای انگلیکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
498 - 475
حوزه های تخصصی:
مذهب انگلیکن از جمله فرق برجسته مسیحیت، با پایه گذاری و مرجعیت در کلیسای اسقفی انگلیس تأسیس شده است. شاخه ای مستقل و جدا از کلیسای کاتولیک، پروتستان و ارتدوکس است؛ اگرچه از درون پروتستان شکل گیری شد، اما به لحاظ اعتقادی و آیینی با آن تفاوت دارد. ازدواج و مناصب کشیشی از جمله موارد قابل توجه در این مذهب است و قوانین ازدواج در این کلیسا در طول قرون متمادی دستخوش تغییرات و نوآوری های زیاد و قابل ملاحظه ای شده است. در سده های اولیه مسیحیت، اروپای قرون وسطی قوانین را براساس احکام شرعی حاکم به اجرا درمی آورده است. شورای چهارم لاتران (1215) ازدواج مخفیانه را ممنوع کرد وازدواج ها می بایست به طور علنی توسط کشیشان در کلیسا اعلام می گردید. کلیسای انگلیکن با توجه به سوابق اعتقادی و شرعی موجود در کلیسا های قرون پیش تحولاتی را به وجود آورد. مناصب کلیسایی به شکلی تبعیض آمیز اعمال می شد، به طوری که زنان به ندرت در جایگاه واقعی خود قرار می گرفتند و توانمندی های آن ها کاملاً نادیده گرفته می شد. در این مقاله قوانین وضع شده کلیسای انگلیکن در طی قرون در رابطه با ازدواج کشیشان و چالش های پیش رو، همچنین مناصب کشیشی زنان و حقوق طبیعی آنان مورد بررسی قرار می گیرد.
تحلیل وجود شناختی کیفیت تأثیر دعا در هستی با رویکرد تطبیقی بر نظریات امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۲
67 - 89
حوزه های تخصصی:
«دعا» به عنوان یک موجود مجرد و مصداقی از تسبیح قولی کائنات، از یک سو از سنخ معنا و علم شمرده می شود که قیام صدوری به نفس دارد و از سوی دیگر بر اساس مبانی دینی و آیات قرآن می تواند در ساختار وجودی و حدوث یا عدم حدوث پدیده ها نقش ایفا کند لکن فرآیند این تأثیر و تأثر وجودی دعا در ماورای آن، مسئله پژوهش حاضر است که برای دفع شبهات و واقع نمایی اثر دعا در هستی لازم است موردبررسی قرار گیرد. بر اساس مبانی حکمت متعالیه، اولاً وجود با علم مساوقت دارد و ثانیاً علم از شئون نفس است؛ بر این مبنا، تمام کائنات صاحب نفس مدرِکه و تسبیح قولی خواهند بود. در این میان، نفس انسان با ارتقای وجود خود و اتصال به نفوس مفارق سماوی قادر است دیگر نفوس کائنات را از اثر وجود خود متأثر سازد و به واسطه تأثیر گذاری آن نفوس در مواد و ابدان مقارن خود، در ساختار وجودی اشیاء و حدوث یا عدم حدوث وقایع نقش انتولوژیک ایفا کند به گونه ای که در راستای منافع و خیر دعاکننده باشد. این همان فرآیند تأثیر دعا در ماورای خود است که شواهد درون و برون دینی به انضمام روایات متعدد، تحقق بالفعل این ویژگی آن را تأیید می کنند. امام خمینی نیز به تبع حکمت متعالیه در مواضع مرتبط، کیفیت این تأثیر وجود شناختی دعا را شرح و تأیید کرده اند.
هستی شناسی حقیقت علم و ثمرات مترتب بر آن از منظر حکمت متعالیه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
23 - 40
حوزه های تخصصی:
مسئله علم یکی از بنیادی ترین مباحث فلسفه است که بسیاری را به تأمل درباره حقیقت و کیفیت آن واداشته است. علم به معنای مطلق دانش و آگاهی، مفهومی بدیهی است؛ اما رویکرد حکمای اسلامی به حقیقت آن متفاوت است. بعضی آن را امری سلبی و بعضی آن را صورت منطبعه در عقل و برخی نیز آن را از مقوله اضافه دانسته اند. ملاصدرا نیز با توجه به مبانی خاص خود از جمله اصالت وجود، حقیقت علم را امری وجودی و حضوری می داند و با این رویکرد، علم را از سنخ وجود و خارج از مفاهیم ماهوی می داند. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی می کوشد تبیینی روشن از حقیقت علم ارائه دهد. بدین منظور نخست حقیقت علم را از دیدگاه حکمای پیش از ملاصدرا بررسی و سپس دیدگاه ملاصدرا مبنی بر حضوری بودن حقیقت علم را تبیین کرده ایم. در بخش دوم مقاله نیز آثار وجودی مترتب بر حضوری بودن علم را بررسی کرده ایم که عمومیت و تشکیکی بودن علم، انحصاری بودن علم حضوری، عینیت عالم و معلوم، و علم جمادات از نتایج آن است.
اولویت سنجی مبارزه با دو آسیب اجتماعی «طلاق» و «تجرد» بر اساس آموزه های قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
157 - 186
حوزه های تخصصی:
یکی از لوازم سیاستگذاری ، اولویت بندی صحیح است. طلاق و تجرد از مهمترین آسیب های نهاد خانواده است که نیاز مبرم به اولویت بندی و شناسایی بد و بدتر در آن، وجود دارد. هدف از این پژوهش اتخاذ سیاستگذاری های درست در حوزه خانواده است. سوال اصلی این پژوهش این است که در اولویت بندی مبارزه با آسیب های اجتماعی مربوط به خانواده، مبارزه ی با طلاق اولویت دارد یا مبارزه با تجرد؟ و چرا؟ در پاسخ به این سوال تلاش شده است تا با استفاده از روش اجتهادی از معارف قرآن و حدیث برای اولویت بندی آسیب های اجتماعی در نهاد خانواده استفاده شود. با مقایسه طلاق و تجرد در پنج محور میزان مذمّت، سیره معصومین(ع)، توصیه معصومین(ع) به دیگران، حکم فقهی و دلیل عقلی، این پژوهش گویای این یافته هاست است که از گستره و عمق آسیب اجتماعی تجرد در تشدید یا کاهش دیگر آسیب های اجتماعی در نهاد خانواده غفلت شده است. با مقایسه دو آسیب اجتماعی طلاق و تجرد می توان فهمید آسیب اجتماعی تجرد تا حد زیادی باعث کاهش صدمات طلاق بر فرد و جامعه می شود و بخشی از آمار افزایشی طلاق و آمار کاهشی ازدواج، ثمره سیاست های نادرست در زمینه ازدواج و طلاق است. با شناسایی تجرد به عنوان مهمترین آسیب اجتماعی در نهاد خانواده، باید شاهد تغییرات اساسی در سیاستگذاری ها و خط مشی های این حوزه باشیم. در نتیجه در سیاست گذاری و اولویت بندی در مبارزه با آسیب های خانواده، تلاش اصلی باید در جهت مقابله با تجرد و رفع موانع ازدواج صورت گیرد و مقابله با طلاق و رفع عوامل آن در درجه ی بعدی قرار داده شود.
تحلیل انتقادی ماده انگاری نفس از دیدگاه ابن قیم جوزیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک مبانی معرفت شناختی یک نظام فکری در تعریف آن از هویت انسانی نقش بسزایی دارد. جریان سلفی گری در پرتو مبانی حس گرایی افراطی، تعریفی کاملاً مادی از جهان هستی و انسان ارائه می کند. ابن قیم جوزیه، یکی از پیشگامان سلفی گری، نفس انسانی را «جسمی لطیف» تعریف می کند که در تمام اعضای بدن سریان دارد. به لحاظ روش شناختی، ابن قیم بر روش نقلی و نیز بر فهم سلف صالح تکیه می کند. وی ادله مطرح شده از سوی فلاسفه بر تجرد نفس را نقد کرده و برای ماده انگاری نفس ادله ای اقامه نموده است. در این پژوهش نخست مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی ابن قیم بیان و سپس تعریف او از «نفس و روح» انسانی تحلیل و نقد شده و همچنین دلایل او بر نفی تجرد نفس و نیز اثبات مادیت نفس در بوته سنجش قرار گرفته است.
آگاهی به اشیای مادی؛ حضوری یا حصولی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۳)
23 - 40
حوزه های تخصصی:
علم حضوری عالم (خواه واجب تعالی، خواه مجردات عالی و خواه انسان)، به شیء مادی از جمله مسائل عویصه در حکمت است که متفکران درباره آن اختلاف د ارند و برخی به عدم تعلق علم به مادیات قائل شده اند و برخی به تعلق علم به آن. دلایل مختلفی نیز برای عدم حضور بیان شده که بازگشت برخی به خود شیء مادی است و برخی دیگر به ویژگی علم و برخی نیز به عالم باز می گردد. در این مقاله بر آنیم تا با روش تبیین و توصیف، از هر سه جنبه به مسئله بپردازیم و مانع بودن هر یک را بررسی کنیم. حاصل پژوهش نیز این است که ویژگی امتداد و پراکندگی اشیای مادی و همچنین ویژگی تجرد علم و ربط وجودی بین عالم و معلوم مانع تعلق علم به اشیای مادی نیست؛ زیرا اولاً اشیای مادی اگر از حیثی ممتدند، از حیثی دیگر غیر ممتدند؛ ثانیاً تجرد شرط معلوم بودن نیست؛ ثالثاً گونه ای دیگر از ربط مثل شأن بودن می تواند موجب حضور باشد.
تضاد انگاری در نظریه حدوث جسمانی نفس و بقای روحانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۵
79 - 96
حدوث جسمانی نفس و نیل آن به مرتبه تجرد عقلانی پس از طی مراحل استکمالی، از دست آوردهای مکتب حکمت متعالیه به شمار می رود که مسبوق به سابقه در میان حکمای قبل از صدرالمتالهین نیست. مطابق مبانی ایشان، نفس انسانی به واسطه حرکت ذاتی و جوهری خویش از مرتبه مادیت به مرتبه تجرد محض نایل می شود. این مفاد قاعده جسمانیه الحدوث و روحانیه البقای نفس است. شبهه ای که به عنوان مسئله تحقیق از این منظر پدیدار می گردد این است که چگونه یک امر واحد حقیقی مانند نفس، متصف به دو وصف متضاد یا متناقض؛ یعنی مادیت و تجرد می شود؟ آیا این همان انقلاب مستحیل است؟ یافته های تحقیق در این مساله نشان می دهد که بر اساس اصالت وجود و مراتب تشکیکی آن، شبهه مورد نظر توان ورود به این عرصه را نخواهد داشت؛ زیرا استحاله انقلاب ذاتی مربوط به نگرش اصالت ماهیت و نیز اصالت وجود مبتنی بر تباین وجودات است. مراتب تشکیکی وجود نفس ناطقه انسانی مصحح این است که نفس در یک مرتبه مادی است و در مرتبه دیگر، مادیت را پشت سر گذاشته و به مرتبه تجرد می رسد. بنابر این وحدت در مرتبه در اینجا صادق نیست تا اجتماع دو امر متضاد یا متناقض لازم آید. در مراتب تشکیکی به جهت عینیت مابه الامتیاز با مابه الاتفاق، خدشه ای در بساطت و وحدانیت نفس نیز وارد نمی کند. این دیدگاه ضمن سازگاری با آموزه های وحیانی، مویداتی نیز در این حوزه دارد. این نوشتار با روش تحقیق توصیفی و تحلیل مبانی، به بررسی و تحلیل این مساله پرداخته است.
بازخوانی وحدت یا کثرت نوعی انسان از دیدگاه ابن سینا بر اساس رساله «الأدله فی بقاء النفس الناطقه»(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مهمترین مسائل مربوط به نفس شناسی مسئله وحدت یا کثرت نفوس انسانی است. سه دیدگاه وحدت نوعی، کثرت نوعی و وحدت تشکیکی نفوس حاصل تحقیقات حکمای مسلمان در این مسئله است. بنابر آنچه به عنوان قرائت رسمی از فلسفه ابن سینا وجود دارد، او در آثاری چون شفا مسأله وحدت نوعی انسان را مطرح کرده و معتقد است نفس که همان ذات و حقیقت همه انسان ها را تشکیل می دهد، نوع واحد و یگانه است و تفاوت انسان ها صرفاً در عوارض و کمالات ثانیه است. با وجود این در برخی از عبارات او شواهدی وجود دارد که می توان گفت ابن سینا مراتب مختلف نفوس انسانی را به دو صورت تباین نوعی و وحدت تشکیکی بیان کرده است. مقاله حاضر دیدگاه تشکیکی به نفوس در رساله «الأدله فی بقاء النفس الناطقه» را بررسی کرده است. مطابق با برخی عبارات این رساله ابن سینا اولا رابطه نفس و بدن را رابطه مراتب شیء واحد دانسته و ثانیاً نفوس بشری را دارای مراتب مختلف می داند. شماره ی مقاله: ۱۳
مساوقت وجود و تجرد براساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
324 - 305
در آثار حکما، تقسیم موجود به مجرد و مادی براساس ملاک های مختلفی صورت گرفته است. حکمای مشاء موجود مادی را به معنای هیولانی و منسوب به هیولا می دانند. منکرین هیولا مانند شیخ اشراق نیز به دوگانه مجرد و مادی در هستی معتقدند؛ اما ملاک این تقسیم بندی را نه هیولا بلکه امور دیگری مانند قوه و قابلیت، قبول اشاره حسی، غیبت و حضور می دانند. ملاصدرا به اقتضای سبک و شیوه نگارشی که دارد از ملاک های مذکور در تقسیم موجود به مجرد و مادی استفاده کرده است. در این پژوهش سعی شده است با روش توصیفی - تحلیلی ناکارآمدی ملاک های یاد شده در ایجاد دو قطبی مجرد و مادی در نظام هستی نشان داده شود و با تکیه بر آراء و مبانی ملاصدرا مساوقت وجود و تجرد در حکمت متعالیه اثبات شود.
مقایسه اضطراب اجتماعی و سرمایه روان شناختی معلمان زن متأهل و مجرد شهرستان بوکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
567 - 579
حوزه های تخصصی:
امروزه، ازدواج جوانان یکی از چالش های اصلی جامعه ایرانی به شمار می آید. جوانان به دلایل مختلفی از ازدواج دوری می کنند و پدیده تأخیر در سن ازدواج نه به منزله مسئله و مشکلی شخصی، بلکه به مثابه مسئله ای اجتماعی نمود پیدا کرده است.هدف پژوهش حاضر مقایسه اضطراب اجتماعی و سرمایه روان شناختی معلمان زن متأهل و مجرد شهرستان بوکان بود. پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای (پس رویدادی) است. جامعه آماری شامل دو گروه از معلمان زن مجرد و متأهل در محدوده سنی 25 45 و سال تحصیلی 1393 1394 بودند. از بین دو گروه از معلمان متأهل 80 نفر و مجرد 80 نفر و در مجموع 160 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه سرمایه روان شناختی مک گی (2011) و سیاهه فوبیای اجتماعی کانور و همکاران (2000) استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره بیانگر وجود تفاوت معنادار بین نمره های دو گروه از معلمان زن گروه سنی 25 تا 45 متأهل و مجرد در اضطراب اجتماعی و سرمایه روان شناختی بود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که افراد متأهل نسبت به افراد مجرد سطح سرمایه روان شناختی بالاتر و اضطراب اجتماعی کمتری دارند.
نگرش اجتماعی نسبت به تجرد دختران 30 سال و بالاتر (مورد مطالعه: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
« «میل به پذیرفته شدن» کنشگر بازیگر را وا می دارد تا نقش محوله را به هنرمندانه ترین و ظریف ترین نحو به بازی درآورد و منتهای پذیرش مخاطبانش را از آن خود کند و تشویق و تحسین آنان را بی وقفه صاحب شود، اما آنگاه که در این فرایند مانعی پیش آید وی از قله ی پذیرش کامل به دامنه ها رانده می شود و گاه مشمول فرایندی می شود به نام «داغ ننگ»! صفتی بدنام کننده با خصیصه ی نسبی که بسته به بستر جامعه با صفات خاصی تافته می شود. «تجرد دختران در سنین بالا» از جمله ی این ویژگی ها در جامعه ی ماست. پدیده ای که عدم تعادل در عرضه و تقاضا در ازدواج در شرایط امروز این پدیده را پررنگ تر ساخته است. این پژوهش با هدف سنجش پدیده ی داغ ننگ تجرد در میدان کنش متقابل با افراد عادی به شیوه ی پیمایش به دنبال کنکاش در نگرش افراد در باب تجرد دختران ۳۰ سال و بالا تر می باشد. در این راستا با بهره گیری از نظرات گافمن و بوردیو و همچنین نظریه یادگیری اجتماعی و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب به تفکیک سن و جنس و منطقه سکونت ۳۸۴ نفر از افراد ۷۰-۲۰ ساله ی شهر یزد با ابزار پرسشنامه به آزمون درآمدند. یافته های این پژوهش حاکی از حضور پدیده ی داغ ننگ اجتماعی تجرد در قریب به ۵۰ درصد از افراد مورد مطالعه می باشد.
روح انسانی از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
123 - 149
حوزه های تخصصی:
چیستی حقیقت انسان مورد توجه مکاتب مختلف به ویژه اسلام بوده است. عده ای حقیقت انسان را جسم و بدن مادی و برخی روح را حقیقت او، و عده ای دیگر آن را مجرد از ماده انگاشته اند. مسأله مادیت و تجرد روح است که پیوند مستقیمی با مسأله بقاء روح پس از مرگ دارد. اما بیش تر قائلین به مادیت نفس اعتقادی به بقاء روح پس از مرگ ندارند و بر آن اند که وقتی بدن از بین رود روح نیز از بین می رود؛ اما قائلین به تجرد روح به فناء روح پس از بدن اعتقادی ندارند و حیات روح را پس از مرگ مستمر می دانند. در این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی سامان یافته، تلاش شده با مراجعه به قرآن، به ساحت مجرد روح توجه شود. مسأله اصالت روح، تجرد و بقای آن بخشی از معارف الهی از جمله رسالت انبیاء، وحی، حیات برزخی و ... نیز اصل معاد را تشکیل می دهد و انکار یا اثبات آن تأثیر مستقیم بر حیات فردی و اجتماعی دارد. مکاتب مادی روح را انسجام اجزای مادی بدن می دانند؛ اما در مکاتب الهی، روح با ماده در ارتباط است و با متلاشی شدن جسم از بین نمی رود. در این پژوهش با بررسی و جمع بندی شش آیه قرآن می توان به وجود روح و تجرد آن، به عنوان حقیقتی غیر مادی و جاودان پس از مرگ دست یافت.