مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳۸٬۰۶۱ تا ۱۳۸٬۰۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف واکاوی مؤلفه های تشکیل دهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی شهرستان کرمانشاه و ارائه راهبردهای بهبود آن انجام پذیرفت. رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته با بهره گیری از طرح آشیانه ای (نهفته) بود که در بخش کیفی از رهیافت نظام مند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهره گرفته شد. جامعه موردمطالعه در بخش کیفی و کمی این پژوهش، شامل کارشناسان و خبرگان کارآفرینی و توسعه روستایی بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی گلوله برفی و متواتر نظری و در بخش کمی نمونه در دسترس بود. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. داده های حاصل از مصاحبه ها در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در بخش کمی با روش تحلیل اثرات متقابل تجزیه وتحلیل شد. در بخش اول نتایج حاصل از این پژوهش مهم ترین مؤلفه های تشکیل دهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی مشخص شد و در بخش دوم ارتباط (تأثیرگذاری و تأثیرپذیری) بین مؤلفه های شناسایی شده در بخش قبل موردبررسی قرار گرفت. در نهایت، با توجه به راهبردهای به دست آمده از مدل پارادایمی نظریه بنیانی و بررسی وضعیت و موقعیت مؤلفه ها در پلان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، مهم ترین اولویت های راهبردهای بهبود اکوسیستم کارآفرینی ارائه شد که شامل برنامه ریزی و سیاست گذاری برای توسعه کارآفرینی روستایی، بهبود نظام آموزش کارآفرینی، بهبود زیرساخت های توسعه کارآفرینی و توسعه هنجارهای فرهنگی- اجتماعی بود.
تحلیل انتقادی دیدگاه ریچارد تیلور در معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۹۵
31 - 60
حوزههای تخصصی:
نظریه های معنای زندگی به دو دسته غیرپوچ گرا و پوچ گرا تقسیم می شوند. دیدگاه غیرپوچ گرا به دو دسته معناداربودن و معنادارکردن زندگی تقسیم می شود. دیدگاه معناداربودن زندگی نیز به دو دسته طبیعت گرا و فراطبیعت گرا تقسیم می شود. این مقاله به طورمشخص به دیدگاه تیلور به عنوان نماینده طبیعت گرا- ذهن گرا پرداخته است. طبق نظر تیلور با علوم بشری می توان شرایط لازم برای به دست آوردن یک زندگی معنادار را فراهم کرد. امکانات موجود در این دنیای مادی به ما کمک می کند بتوانیم به زندگی خود معنا دهیم؛ بنابراین نیازی به عالمی فراتر از عالم ماده برای به دست آوردن معنای زندگی نیست. وی تحقق زندگی معنادار را در گرو وجود خلاقیت با سه ویژگی علم و آگاهی و آزادی و برنامه کلی برای زندگی می داند. از اشکالات این دیدگاه عدم تحقق این سه شرط به طورکامل به دلیل محدود بودن در دایره طبیعت، نسبیت در معنای زندگی و عدم توجیه مناسب برای زندگی بعد از مرگ و ناتوانی در حل احساس پوچی و تنهایی و از خود بیگانگی است.
زمان انفسی به عنوان افق فراتاریخی تاریخمندی دازاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاه و سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
201 - 223
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا می توان برای انگاره «زمان انفسی» یا «زمان لطیف» تفسیری فلسفی و خردپسند به دست داد؟ البته این پرسش سرآغاز طرحی بود که هانری کربن شیعه شناس و پدیدارشناس معاصر دیرزمانی آن را دنبال می کرد و سخت در پی پیدا کردن رهیافتی در فلسفه مارتین هایدگر بود که از رهگذر آن، از افق تاریخمندی دازاین که حاصل واشکافیهای پدیدارشناسانه هایدگر از هستی دازاین بود، نقبی به افقهای فراتاریخی این «بود و باش» بزند. حکیمانی چون شهاب الدین سهرودی، شیخ جعفر کشفی، سید احمد علوی و قاضی سعید قمی خیلی پیشتر از این بزرگواران به افقهایی از این دست پی برده بودند و کوششهای فلسفی خود را برای بازنمود و بازگو کردن آنها به خرج داده بودند. به منظور پیکربندی کردن چنین مبحثی، مقاله پس از صورتبندی مسئله، به سراغ انگاره زمان انفسی در آثار حکیمان مسلمان رفته ودر پی آیند آن، پدیده تاریخمندی را در کتاب هستی و زمان هایدگر دنبال می کند، آنگاه نوشته های هانری کربن را می کاود تا نشان دهد که او چگونه از فلسفه هایدگر کلیدی برای فهم و تفسیر ایده زمان لطیف بهره برده است. این موارد از بروندادهای این مقاله است:گفت و گوی فلسفی حکیمان خاور و باختر زمین چیزی که برخی آن را فلسفه تطبیقی می خوانند؛ پیگیری کوششهای پدیدارشناسانه مارتین هایدگر و دست پیدا کردن به افقهایی ورای تاریخمندی دازاین؛ به دست دادن رهیافتی معقول و فلسفی برای فهمیدن برخی داده های دشوار فهم و پیچیده متنهای مقدس خاصه قرآن کریم.
بررسی تأثیر توسعه مالی بر کارایی سیاست پولی و هدف گذاری تورمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه بر آن است تا تأثیر توسعه مالی را بر کارایی هدف گذاری تورمی و سیاست پولی برای کشورهای OECDو OPECدر دوره 2017-2001 بر اساس داده های سالانه مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور روند بلندمدت تورم که توسط فیلتر هودریک پرسکات (HP) استخراج گردیده به عنوان پراکسی نرخ تورم هدف در نظر گرفته شده است و تفاوت آن از نرخ تورم واقعی به عنوان متغیر وابسته وارد مدل شده است و همچنین از شاخص جامع معرفی شده توسط صندوق بین المللی پول در سال 2016 که با استفاده از منطق فازی بهینه گردیده است، به عنوان پراکسی توسعه مالی بهره گرفته شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد در کشورهای OPECتوسعه مالی نسبت به کارایی سیاست پولی از طریق رشد تولید خنثی می باشد که با نظریه خنثایی پول سازگار می باشد و همچنین توسعه مالی باعث تشدید کارایی هدف گذاری تورمی در این کشورها شده است. از طرف دیگر نتایج مطالعه نشان می دهد در کشورهای OECDتوسعه مالی نسبت به کارایی سیاست پولی از طریق رشد تولید خنثی می باشد، اما برخلاف کشورهای OPEC، توسعه مالی نسبت به کارایی هدف گذاری تورمی در دوره مورد بررسی خنثی می باشد، که مؤید این موضوع می باشد که سطح بالای توسعه مالی، کارایی هدف گذاری تورمی را تضعیف می نماید.
بررسی اثرات آستانه ای نوسان های نرخ ارز بر سرمایه گذاری بخش خصوصی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های کاربردی اقتصاد سال هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
91-116
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر آستانه ای نوسان های نرخ ارز بر سرمایه گذاری بخش خصوصی در ایران است. برای این منظور از داده های سال های 1353-1396 و روش خودرگرسیون آستانه ای و الگوی واریانس ناهمسانی شرطی استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، وجود حد آستانه ای در تاثیر نوسان های نرخ ارز بر سرمایه گذاری بخش خصوصی در ایران تایید شد. بر این اساس با وجودی که اثر افزایش نوسان های نرخ ارز بر سرمایه گذاری این بخش در مقادیر کم تر از حد آستانه، منفی است، اما به لحاظ آماری اثر معنادار مشاهده نشد. همچنین، در رژیم ارزی با نوسان های بالای حد آستانه ای 2122 ریال، تاثیر منفی نرخ ارز بر سرمایه گذاری بخش خصوصی، افزایش یافته است. بنابراین، اگرچه اثر نوسان نرخ ارز بر سرمایه گذاری بخش خصوصی همواره منفی بوده است، اما با افزایش نوسان نرخ ارز به رقم بیش تر از حد آستانه، تاثیر نوسان نرخ ارز بر مخارج سرمایه-گذاری بخش خصوصی، معنی دار و اثر کاهنده آن، تقویت شد. علاوه بر این، بر اساس یافته های پژوهش، تولید ناخالص داخلی و سرمایه گذاری بخش خصوصی با یک وقفه، اثر مثبت و معنادار و سرمایه گذاری دولتی، اثر منفی و معنی دار بر سرمایه گذاری بخش خصوصی دارند.
مبانی، اصول و برنامه هاي پلیس ترمیمی (میانجیگري پلیسی)
حوزههای تخصصی:
اهداف عدالت ترمیمی مستلزم وجود کنشگرانی است که ضمن آشنایی با مبانی و اهداف عدالت ترمیمی، به اصول آن نیز اعتقاد داشته باشند. بدون شک نقش پلیس در رویکرد بزه دی ده مح ور و اج راي برنام ه ه اي عدالت ترمیمی بی بدیل است. زیرا پلیس نهادي است که در اکثر کشورها عموم مردم به آن اعتم اد دارند و به دلیل این اعتماد در مراحل نخستین بزه دیدگی به آن مراجعه می کنند. لزوم پاس خگ ویی سریع و مؤثر پلیس به پدیده مجرمانه و استفاده از برنام ه ه اي ترمیم ی در زم ان مناس ب، ض من جلوگیري از گسترش انتقام هاي شخصی، بزه دیدگی ثانویه، اطاله دادرسی و مراجعه بی مورد افراد به نظام کیفري، باعث التیام آلام و جبران خسارات مادي و معنوي بزه دیده خواهد شد. موفقیت پل یس در ای ن راه مس تلزم تغییراتی در ساختار و نیز تغییر نگرش پلیس است. تغییر راهبرد از سیاست هاي خشن ب ه سیاس ت ه اي جن ایی مشارکت محور و نیز حرکت در مسیر حاکمیت الگو ي پلیس اجتماع محور از جمله ای ن الزام ات اس ت. بنابراین باتوجه به اهمیت نقش پلیس در اجراي عدالت ترمیمی و نتایجی که از اجراي این برنام ه ه ا در نظام قضایی آشکار می گردد، لزوم اعطاي اختیارات قانونی به پلیس، ت أمین من ابع انس انی آم وزش دیده، اهتمام به مباحث جامعه محوري پلیس و التفات به اجراي حق وق ش هروندي ض رورري م ی نمایاند. روش تحقیق حاضر از نظر اهداف کاربردي و از نظر ماهیت مطالعۀ توصیفی تحلیلی با استفاده از روش کتابخانه اي و اسنادي می باشد.
نقش واسطه خودکارآمدی تحصیلی، اجتماعی و هیجانی در رابطه بین انعطاف پذیری شناختی با بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین نقش واسطه خودکارآمدی تحصیلی، اجتماعی و هیجانی در رابطه بین انعطاف پذیری شناختی با بهزیستی روان شناختی بود. جامعه آماری تحقیق، کلیه دانش آموزان دختر و پسر کلاس دوازدهم متوسطه دوم آموزش و پرورش ناحیه یک اهواز بودند که از بین آنان280 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. طرح تحقیق، توصیفی همبستگی بود و داده ها با کمک مقیاس انعطاف پذیری شناختی (2010)، پرسش نامه بهزیستی روان شناختی (2007) و پرسش نامه خودکارآمدی (1985) جمع آوری شدند. در تحقیق حاضر، برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها و بررسی روابط بین متغیرها، از همبستگی پیرسون و روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها، نشان داد که بعد از حذف روابط غیرمعنادار برخی مسیرها از مدل پیشنهادی، برازندگی مدل نهایی تحقیق اصلاح و تایید گردید. یافته های روابط مستقیم مسیرهای بین متغیرها، نشان داد که انعطاف پذیری شناختی با بهزیستی روان شناختی، خودکارآمدی تحصیلی، خودکارآمدی اجتماعی و خودکارآمدی هیجانی و متغیر خودکارآمدی اجتماعی و خودکارآمدی هیجانی با بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت دارد اما رابطه خودکارآمدی تحصیلی با بهزیستی روان شناختی معنادار نشد. ضمناً از بین سه مولفه های خودکارآمدی، فقط خودکارآمدی اجتماعی، توانست نقش واسطه بین انعطاف پذیری شناختی با بهزیستی روان شناختی را ایفا نماید. با توجه به اینکه خودکارآمدی نقش واسطه رابطه بین انعطاف پذیری شناختی با بهزیستی روان شناختی را بازی می کند لذا برای تبیین رابطه یاد شده، بایستی خودکارآمدی را مد نظر قرار داد.
برازش مدل علی مبتنی بر پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس سبک دلبستگی و ویژگی شخصیتی با میانجیگری ارتباط موثر همسران در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۷
117-130
حوزههای تخصصی:
نقش واسطه ای بلوغ اخلاقی در رابطه سبک دلبستگی با رفتارهای اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۷
131-155
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش مدیریت زمان بر پیامدهای تحصیلی و رفتاری دانش آموزان پایه ی ششم ابتدایی شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مدیریت زمان بر پیامدهای تحصیلی (عملکرد تحصیلی، رضایتمندی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی) و رفتاری (رفتار اجتماعی) دانش آموزان پایه ی ششم ابتدایی شهرستان تبریز اجرا گردید. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی دانش آموزان پایه ی ششم ابتدایی نواحی پنجگانه ی شهرستان تبریز در سال تحصیلی 94-1393، تشکیل می دادند. دو کلاس 30 نفره ی پایه ی ششم ابتدایی از بین کلاسهای پایه ی ششم ابتدایی ناحیه ی 3 تبریز به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و یکی از کلاسها به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش آزمون محقق ساخته ی پیشرفت تحصیلی، فرم اصلاح شده ی پرسشنامه ی رضایتمندی تحصیلی دنیسون و الماسری (2012)، پرسشنامه ی خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینگز (1999) و بخشی از پرسشنامه ی خودسنجی نوجوان (جهت سنجش رفتارهای اجتماعی دانش آموزان) بودند. برنامه ی آموزش مدیریت زمان در جلسات 50 دقیقه ای و به صورت دو جلسه در هر هفته برای دانش آموزان گروه آزمایش به اجرا درآمد و گروه کنترل هیچ برنامه ای را دریافت نکردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج نشان داد آموزش مدیریت زمان تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد تحصیلی، رضایتمندی تحصیلی و رفتار اجتماعی دانش آموزان داشته ولی این آموزش بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان تاثیر معناداری نداشته است.
نقش واسطه ای نیازهای اساسی روان شناختی در رابطه بین فرهنگ مدرسه و مشارکت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشارکت تحصیلی دانش آموزان می تواند تحت تأثیر عوامل متعددی مانند نیازهای اساسی روان شناختی و فرهنگ مدرسه قرار گیرد؛ بنابراین هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای نیازهای اساسی روان شناختی در رابطه بین فرهنگ مدرسه و مشارکت تحصیلی دانش آموزان بود. روش: پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهر قائن در سال تحصیلی 1398- 1397 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، تعداد 380 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این مطالعه از پرسشنامه فرهنگ مدرسه الساندرو و ساد (1997)، سیاهه مشارکت تحصیلی سالملا-آرو و اوپادایایا (۲۰۱۲) و مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی لاگواردیا همکاران (۲۰۰۰) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزار Spss نسخه 24 و Amos نسخه 24 در سطح معنی داری 05/0=α استفاده شد. یافته ها: طبق نتایج، فرهنگ مدرسه اثر مستقیم و معنی داری بر نیازهای اساسی روان شناختی (0/803=β، 0/01>P) و مشارکت تحصیلی (40/477=β، 0/01>P) دارد. همچنین نیازهای اساسی روان شناختی نیز اثر مستقیم و معنی داری بر مشارکت تحصیلی (0/292=β، 0/01>P) دارد. بر این اساس نتیجه گرفته می شود که فرهنگ مدرسه از طریق متغیر میانجی نیازهای اساسی روان شناختی، اثر غیرمستقیم بر مشارکت تحصیلی دانش آموزان دارد (0/234=β، 0/01>P) . نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه می توان گفت نیازهای اساسی روان شناختی و فرهنگ مدرسه موجب افزایش مشارکت تحصیلی می شوند. همچنین نیازهای اساسی روان شناختی بر رابطه بین فرهنگ مدرسه و مشارکت تحصیلی، می افزاید.
شناسایی و اولویت بندی نیازهای والدین کودکان با فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
۱۸۱-۱۹۲
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در میان افراد با نیازهای ویژه، کودکان مبتلا به فلج مغزی به علت ویژگی های خاص جسمانی و نیاز شدید به مراقبت در بلندمدت و همچنین وجود اختلالات دیگری از جمله کم توانی ذهنی، اختلالات یادگیری، اختلال در زبان و گفتار، نارسایی بینایی و شنوایی، و مشکلات در مهارت های خودیاری، همواره سلامت روانی و جسمانی والدین خود را به مخاطره می اندازند. بنابراین یکی از معضلات پیش روی متخصصان، ارائه خدمات آموزشی و توانبخشی مناسب به والدین کودکان مبتلا به فلج مغزی است که این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی نیاز های والدین این کودکان در حیطه های مختلف انجام شد. روش: پژوهش حاضر، توصیفی از نوع زمینه یابی (پیمایشی) است. نمونه مورد مطالعه شامل 200 نفر از والدین دارای فرزند مبتلا به فلج مغزی استان گیلان در سال 1397-1396 بوده است که از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و پرسشنامه سنجش نیازهای والدین دارای کودکان مبتلا به اختلال فلج مغزی را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و آزمون تحلیل رتبه ای فریدمن استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد پرسشنامه نیازهای والدین دارای کودکان مبتلا به اختلال فلج مغزی دارای ابعاد آگاهی نسبت به نیازهای اجتماعی کودک، آگاهی نسبت به نیازها و امکانات درمانی کودک، و نیاز به دانش و آگاهی است. همچنین از میان نیازهای والدین دارای فرزند مبتلا به اختلال فلج مغزی، نگرانی نسبت به آینده شغلی و ازدواج فرزند با میانگین رتبه (32/46) مهم ترین نیاز، و پس از آن نگرانی نسبت به برخورد افراد جامعه با فرزند با میانگین رتبه (09/31)، و حمایت و تلاش اعضای خانواده در جهت بهبود وضعیت فرزند با میانگین رتبه (29/46)، در اولویت های دوم و سوم قرار دارند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گیری کرد که برای ارائه آموزش ها و توانبخشی های مؤثر به کودکان مبتلا به فلج مغزی و والدین آنها، شناسایی نیازهای آنها در حیطه های گوناگون از اهمیت زیادی برخوردار است. همچنین توجه به نیازهای خانواده های این کودکان می تواند باعث مشارکت و فعال بودن هر چه بیشتر والدین در فرایند ارائه خدمات توسط مسئولان و دست اندرکاران شود.
تغییرات نگرش، باور و ارزش در سطوح فردی و فرهنگی و همه گیری کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع ویروس کوید ۱۹ در اواخر سال ۲۰۱۹ و تداوم آن در سال میلادی۲۰۲۰تمامی ۸ میلیارد جامعه انسانی و تمامی سیستم های حکومتی و تمامی نظام های سلامت را تحت تاثیر قرار داد. بیشترین تاثیر و خسارت را این انسان ها اعم از کودک و جوان و بزرگسال و پیر و کهنسال و زن و مرد و هر نژاد و قومیت و فرهنگی را تحت الشعاع خود قرار داده است. با توجه به ماهیت و اثرات گسترده کرونا بر وضعیت روان شناختی ، ایجاد ترس مرضی از کرونا (کرونافوبیا) مطرح شده و در برخی کشورها این ترس، حتی به شکلی تعمیم یافته و اغراق آمیز، به صورت ترسی فراگیر مطرح شده است . نگرش ها و باور ها و ارزش های انسان ها می تواند در شکل گیری این ترس فردی و همگانی تعیین کننده باشد. نگرش ها، ارزشیابی است که افراد از موضوعات مختلفی که با آن روبرو می شوند شکل می گیرند و می تواند از طریق شناخت، هیجان و رفتار تولید شوند. نگرش ها در طول زمان و یک فرایند تحولی شکل می گیرند و تبدیل به باور ها و ارزش ها می شوند و وقتی شکل گرفتند تغییر آنها به سادگی امکان پذیر نمی باشد. از طرفی نگرش ها و باور های شخصی افراد پیوستگی دایمی با نگرش ها و باور های فرهنگی داشته و شاید در یک حالت حداکثری می توان فرض کرد که باور های شخصی بدون باور های فرهنگی نمی توانند مدت زیادی دوام و قوام پیدا کنند. بنابراین می توان انتظار داشت که ویروس جدید با توحه به همه گیری و قوام آن اگر تداوم یابد، می تواند باور ها و نگرش های جدیدی را ایجاد کنند که شکل دهنده ی راهنمای رفتار های ما در سال های پیش روی باشند. این مقاله در صدد است تا مواجه نگرش ها و باور ها در استرس کرونا را در یک مدل نظری (مدل موس، ۲۰۰۶) که ضمن لحاظ کردن باور ها و نگرش ها ی شخصی و همچنین نگرش ها و باور های فرهنگی را در شکل گیری رفتار های متفاوت را در شرایط استرس بررسی کرده و در نهایت نتیجه گیری می نماید که ما بایستی انتظار شکل گیری نگرش ها و باور های جدیدی باشیم که می تواند در شرایط بعد از کرونا در سایر زمینه ها تسری یابد.
Predictors of Iranian EFL Teachers’ Beliefs about Language Learning / Teaching: Critical Thinking, Reflectivity and Emotional Intelligence in Focus(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study examined the relationship between EFL teachers’ emotional intelligence, critical thinking, and reflectivity and their language learning as well as teaching beliefs. It investigated how well each of the variables can predict EFL teachers’ language learning beliefs and its respective levels. Accordingly, four questionnaires were given to 130 EFL teachers, and the elicited data were analyzed via correlational and multiple/multivariate regression analyses. Results revealed that 18% of teachers’ beliefs was significantly explained by the triplex unity. Critical thinking and emotional intelligence had significant contributions of 25% and 19%, respectively. The collective contributions of the three variables were only significant to three of the five dependent levels, i.e. 8% to language nature, 17% to motivation and expectation, and 22% to learning and communication. Accordingly, some pedagogical implications were elucidated.
بررسی تأثیر عوامل روانشناختی بر توسعه رفتارهای قانون شکنی خیرخواهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (مهر) ۱۳۹۹ شماره ۹۱
821-831
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی عوامل روانشناختی و توسعه رفتارهای قانون شکنی خیرخواهانه پرداخته اند، اما پیرامون بررسی تأثیر عوامل روانشناختی بر توسعه رفتارهای قانون شکنی خیرخواهانه شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: بررسی تأثیر عوامل روانشناختی بر توسعه رفتارهای قانون شکنی خیرخواهانه بود. روش: پژوهش از منظر هدف کاربردی و از بعد ماهیت روش، توصیفی - تحلیلی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی شرکت برق منطقه ای شیراز در سال 1398 بود. 150 کارمند به روش نمونه گیری تصادفی منظم به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از، پرسشنامه قانون شکنی خیرخواهانه داهلینگ و همکاران (2012)، پرسشنامه خودکارآمدی و خوش بینی واردمان و همکاران (2014) و پرسشنامه مخاطره پذیری و کانون کنترل درونی واردمان و همکاران (2014). داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: متغیرهای روانشناختی خودکارآمدی، خوش بینی، مخاطره پذیری و کانون کنترل درونی تأثیر مثبت و معناداری بر قانون شکنی خیرخواهانه دارند (0/01 P< ). نتیجه گیری: قانون شکنی خیرخواهانه بر اساس خودکارآمدی، خوش بینی، مخاطره پذیری و کانون کنترل درونی پیش بینی شد.
نقش تکالیف یادگیری خارج از مدرسه بر افزایش خوکارآمدی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تکالیف یادگیری خارج از مدرسه بر افزایش خوکارآمدی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان انجام شد . روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر بندرلنگه در نیم سال تحصیلی دوم 98-1397 بودند. به منظور انتخاب نمونه و اجرای پژوهش، از بین دانش آموزان مدارس متوسطه پسرانه، به شیوه نمونه گیری در دسترس، 120 دانش آموز کلاس سوم پس از ارزیابی اولیه از نظر بهره هوشی، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های نکالیف یادگیری خارج از مدرسه (محقق ساخته)، خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (1999) و درگیری تحصیلی بلومنفیلد و پاریس (2004) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بین میزان استفاده از تکالیف یادگیری خارج از مدرسه با خودکارآمدی تحصیلی رابطه مثبت و منفی(35/0r=) وجود داشت، همچنین، بین میزان استفاده از تکالیف یادگیری خارج از مدرسه با درگیری تحصیلی رابطه مثبت و معنادار(43/0r=) وجود داشت. از این رو، می توان گفت که تکالیف یادگیری هدفمند خارج از مدرسه نقش بسزایی در افزایش خودکارآمدی تحصیلی و درگیری دانش آموزان دارد که می تواند موجب ارتقاء عملکرد تحصیلی دانش آموزان و کسب نتایج بهتر در آزمون های تحصیلی داشته باشد.
اثربخشی مشاوره های فردی و گروهی بین دانش آموزان از منظر مشاوران در مقطع متوسطه اول شهر کرج
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
27 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر سنجش اثربخشی مشاوره های فردی و گروهی بین دانش آموزان از منظر مشاوران مقطع متوسطه اول شهر کرج صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر کرج تشکیل می دهند . جهت تعیین حداقل حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد. بر این اساس تعداد نمونه از دو جامعه مذکور 146 نفر میباشد. به منظور انتخاب اعضای نمونه از روش تصادفی خوشه بندی استفاده شد. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته اثربخشی مشاوره فردی و گروهی در قالب 12 سوال بسته پاسخ استفاده شد. روایی پرسشنامه توسط متخصصان و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های کولموگروف اسمیرنوف، آزمون – t تک نمونه ای و تی مستقل استفاده شده است. یافته نشان داد که مشاوره بصورت فردی و گروهی موثر می باشد و همچنین بین مشاوره گروهی و فردی تفاوتی دیده نشد.
ارتباط سلامت معنوی با بار مراقبت در مراقبین غیررسمی سالمندان مبتلا به دمانس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: دمانس بیماری شایعی در سالمندان است که بار مراقبت زیادی به اعضای خانواده تحمیل می کند. عوامل زیادی می توانند با این بار در ارتباط باشند و یکی از این عوامل سلامت معنوی مراقبین است. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین سلامت معنوی با بار مراقبت در بین مراقبین غیررسمی سالمندان مبتلا به دمانس طراحی و اجرا شد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر که از نوع همبستگی است، بر روی 60 نفر از مراقبین سالمند مبتلا به بیماری دمانس مراجعه کننده به بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) و کلینیک مغز و شناخت در شهر تهران و در سال 1397 انجام شد. نمونه ها به روش نمونه گیری دردسترس و هدفمند انتخاب شدند. دو پرسش نامه روا و پایاشده بار مراقبت در بین بیماران دمانس و سلامت معنوی و یک چک لیست مشخصات جمعیت شناختی جهت بررسی اهداف پژوهش استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی در نرم افزار SPSS با سطح خطای نوع اول 0/05 انجام گرفت. یافته ها: 75 درصد نمونه موردبررسی (مراقبین) زن و مابقی مرد بودند. میانگین سن در کل نمونه 47 سال بود. حدود 16/7 درصد مراقبین دارای بار مراقبت پایین، 35 درصد دارای بار مراقبت متوسط رو به بالا، 25 درصد دارای بار مراقبت متوسط و 23/3 درصد دارای بار مراقبت بالا بودند. 1/7 درصد مراقبین دارای سلامت معنوی پایین، 66/7 درصد دارای سلامت معنوی متوسط و 31/7 درصد نیز دارای سلامت معنوی بالا بودند. بر اساس تحلیل دومتغیره، بین بار مراقبت از بیمار با بُعد مذهبی رابطه منفی و غیر معنادار (0/089=P=0/505 ، r) و با بُعد وجودی رابطه آماری منفی و معناداری (0/298=P=0/023، r) وجود داشت. با توجه به نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه (با ورود برخی مشخصه های جمعیت ناختی به عنوان متغیرهای کووریت و دو بعد مذهبی و وجودی سلامت معنی) فقط بُعد وجودی در مدل باقی ماند (0/298=P=0/023، β) که حدود 9 درصد از تغییرات بار مراقبت را تبیین کرد. نتیجه گیری: سلامت معنوی به عنوان محور و مرکز اصلی سایر ابعاد سلامت نقش مؤثر بر بهبود سلامت کلی مراقبین ایفا می کند. بنابراین، سلامت معنوی علاوه بر اینکه یکی از تعیین کننده های مؤثر بر بار مراقبت است، به عنوان عاملی در تقویت سایر ابعاد سلامت نیز عمل می کند. درمجموع مراقبت تجربه ای سخت و پرتنش است و اطلاع از مضامین مثبت مثل معنویت به درمانگران کمک می کند که راهکارهایی به مراقبین جهت کاهش استرس و بار مراقبت ارائه دهند.
بررسی ماهیت حقوقی ماده 679 قانون مدنی و مقایسه آن با ماده 959 قانون مدنی
منبع:
قانون یار دوره چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
413-430
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر ضمن بررسی ماهیت حقوقی ماده 679 ق. م در خصوص شروط ضمن عقد را بیان می دارد و با توجه به این که عنوان می کند که موکل می تواند هر وقت بخواهد وکیل را عزل کند،.... و این حق عزل را ضمن عقد لازمی از خود سلب می کند. از آن جایی که طبق ماده ۹۵۹ ق. م. هیچ کس نمی تواند حقوق مدنی را از خود سلب کند مگر این که حقوق جزئی یا کوتاه مدت باشد در تعارض است. محقق در این پژوهش ضمن بررسی کتب و مقالات و نظرات محققین، فقها و علمای حقوق، اکثریت قریب به اتفاق معتقدند که شرط ضم ن عقد، ماهیت عق د جایز را برهم نمی زند ولی وفای به شرط را ال زام آور و صحیح می دانند.
پیش بینی آمادگی اعتیاد به مواد بر اساس حالات روان شناختی مثبت دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
133-152
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف پیش بینی آمادگی اعتیاد به مواد بر اساس حالات روان شناختی مثبت دانشجویان در سال 98-1397 انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه پیام نور آمل در سال تحصیلی 98-1397 بودند. از میان آن ها، تعداد 118 نفر دانشجوی دختر و پسر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه آمادگی اعتیاد به مواد مخدر و پرسشنامه حالات روان شناختی مثبت برای جمع آوری داده ها استفاده شدند. یافته ها: تحلیل آماری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین آمادگی اعتیاد به مواد با مؤلفه های حالات روان شناختی مثبت از جمله توکل به خدا، وظیفه شناسی، احساس کنترل، خلق مثبت و شادمانی، احساس آرامش و بخشش رابطه منفی معنی دار وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که در میان مولفه های حالات روان شناختی مثبت توکل به خدا قوی ترین پیش بینی کننده آمادگی به اعتیاد بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش می توان پیشنهاد داد که با تقویت حالات روان شناختی مثبت با تاکید بر توکل به خدا می توان احتمال اعتیاد را در دانشجویان کاهش داد.