مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳۷٬۷۲۱ تا ۱۳۷٬۷۴۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تئاتر درمانی یکی از روش های درمانی موثر در آموزش مهارت های ارتباطی می باشد. به دلیل نقص در مهارت های کلامی و غیر کلامی، در نتیجه متأثر سازی کیفیت از زندگی افراد مبتلابه اسکیزوفرنیا این مطالعه باهدف تأثیر تئاتر درمانی بر تنظیم شناختی و کیفیت زندگی این افراد انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه به صورت کار آزمایی بالینی و پیش آزمون - پس آزمون در دو گروه کنترل و آزمایش انجام شد. نمونه به صورت تصادفی ساده از بین بیماران مراجعه کننده به مرکز کاردرمانی اعصاب و روان آتیه سمنان انتخاب شدند و در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. تئاتر درمانی در یک برنامه ی 8 جلسه ای طی دو هفته به مدت 60 دقیقه به صورت گروهی اجرا شد. پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه انجام شد و نتایج پس از بررسی نرمالیتی طبق آزمون کولموگروف- اسمیرنوف با استفاده از آزمون تی زوجی بررسی شدند. یافته ها: در این مطالعه 20 فرد مبتلابه اسکیزوفرنی که شامل 6 نفر خانم و 14 نفر مرد شرکت کردند. هر یک از افراد به صورت تصادفی ساده در دو گروه درمان و کنترل به تعداد 10 نفر (گروه درمان شامل 5 خانم و 5 آقا، گروه کنترل 1 خانم و 9 آقا) قرار گرفتند. میانگین سنی شرکت کنندگان در گروه درمان 36/8±80/41 و گروه کنترل 78/7±20/45 به دست آمد. بررسی داده ها نشان داد تفاوت در هیچ یک از این خرده مقیاس های پرسشنامه های کیفیت زندگی و تنظیم شناختی معنادار نبود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه می توان عنوان کرد تئاتر درمانی در این گروه از بیماران تأثیر چندانی بر کیفیت زندگی و تنظیم شناختی ندارد اما می توان ازاین روش به صورت مکمل در جهت تغییر رفتار، کاهش علائم افسردگی با استفاده از روش های مختلف مانند خود ارائه، انحراف از نقش و پیش بینی آینده که به آن ها برای صحبت و بازی با دیگران انگیزه می دهد، منجر شود، استفاده کرد.
درک دانشجویان رشته های بهداشت از محیط آموزشی و نقش آن در پیش بینی سرزندگی تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درک دانشجویان از محیط آموزشی محل تحصیل، نقش بسیار مهمی در فرایند یادگیری، سرزندگی تحصیلی و عملکرد دارد. این مطالعه، باهدف بررسی درک دانشجویان رشته های بهداشت از محیط آموزشی و ارزیابی قابلیت پیش بینی سرزندگی تحصیلی از طریق درک آن ها از محیط آموزشی انجام شده است. روش ها: این تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان رشته های بهداشت شاغل به تحصیل در دانشگاه های علوم پزشکی ایلام، اراک، بیرجند، سمنان و همدان در سال تحصیلی 98-97 بوده است. تعداد 475 دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، انتخاب و داده های 400 شرکت کننده مورد آنالیز قرار گرفت (نرخ پاسخ=2/84 درصد). ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه سنجش محیط آموزشی (DREEM) و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی بود. در این مطالعه ضمن استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22، از آزمون های t مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، رگرسیون های ساده و چندگانه جهت آنالیز داده ها استفاده گردید. نتایج: میانگین نمره کلی درک دانشجویان از محیط آموزشی 92/22±1/114 (حداکثر 200) به دست آمد. نتایج مطالعه نشان داد که درک دانشجویان از محیط آموزشی 9 درصد از واریانس سرزندگی تحصیلی آن ها را پیش بینی می کند (304/0=R، 092/0=2R، 09/0=2 R تعدیل شده،507/40=F،001/0>p). همچنین، ضرایب رگرسیونی نشان داد که تمام مؤلفه های درک دانشجویان از محیط آموزشی به جزء مؤلفه درک دانشجویان از مدرسین، نقش معنی داری در پیش بینی سرزندگی تحصیلی داشته اند. نتیجه گیری: درک دانشجویان رشته های بهداشت در مورد محیط آموزشی، در سطح متوسط بوده، به مفهوم وجود جنبه های مثبت در محیط آموزشی بیش از جنبه های منفی است. گرچه، انجام ارزیابی های دقیق، تشخیص نقاط قوت و ضعف و انجام مداخلات آموزشی، جهت بهبود درک دانشجویان از محیط آموزشی و به تبع آن، افزایش سرزندگی تحصیلی ضروری است.
علل و زمینه های اعتیاد اینترنتی در بین دانش آموزان: ارائه یک نظریه مبنایی
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۴
133 - 168
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر جهان شاهد فرصت های بی شمار اینترنت در تمامی ابعاد زندگی بوده است اما، تهدیدات مدرن و متنوعی نیز مانند اعتیاد اینترنتی همگام آن رواج یافته است. هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت تجربه دانش آموزان از اعتیاد اینترنتی است. روش پژوهش نیز کیفی و برای تحلیل داده ها از نظریه مبنایی استفاده شده است. از جامعه آماری با 25 دانش آموز دوره متوسطه مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام گرفت. نمونه گیری هدفمند و حجم نمونه بر اساس معیار اشباع نظری بود و برای اعتبار یافته ها در کنار تحلیل و بازبینی مجدد کدها از صاحب نظران بیرون از تحقیق نیز استفاده شد. حاصل یافته ها 55 مفهوم اولیه، 9 درون مایه اصلی و هسته اصلی پژوهش یعنی "اعتیاد اینترنتی به مثابه همدردِ دردساز" بود. مضامین اصلی شناسایی شده شامل «گریز از در خود بودن»، «اختلالات سه گانه (جسمی- جنسی و روانی)»، «مدیریت اتصال»، «اهمال کاری نظاممند»، «واپس زنی نظام مدرسه»، «صمیمیت زدایی» و «تسهیل گر چند بعدی» بودند. در نهایت، مضامین اصلی در قالب مدل پنج گانه اشتراوس و کوربین یعنی علل اصلی، علل زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها صورت بندی شدند.
نقش واسطه ای خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی در رابطه عزت نفس با شادکامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
95 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی در رابطه عزت نفس با شادکامی در قالب یک مدل علّی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان مقطع کارشناسی پردیس های دانشگاه فرهنگیان فارس بود (4803 نفر) که در نیمسال اول سال تحصیلی 98-97 مشغول به تحصیل بودند و از بین آن ها تعداد 358 دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند و چهار مقیاس معتبر شامل: مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت، مقیاس خودکارآمدی شرر، مقیاس خودتنظیمی تحصیلی ماگنو و مقیاس شادکامی آکسفورد، جهت سنجش متغیرهای مدل مورد استفاده قرار گرفت. روایی و پایایی همه ابزارهای مورد استفاده در پژوهش توسط پژوهشگر، بررسی و تایید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش با روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل با داده های این پژوهش، برازش مناسبی دارد و عزت نفس (03/0p < )، خودکارآمدی (01/0p < ) و خودتنظیمی تحصیلی (001/0p < ) به صورت مستقیم شادکامی را پیش بینی نمودند؛ همچنین عزت نفس با واسطه ی خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی، شادکامی را به صورت غیرمستقیم و قوی تر از مسیر مستقیم، پیش بینی نمود (03/0P=). در این میان مسیر مستقیم عزت نفس به خودکارآمدی (001/0p < ) و عزت نفس به خودتنظیمی تحصیلی (001/0p < ) نیز معنادار بود. این نتایج نشان دهنده آن است که نه تنها عزت نفس پیش بینی کننده شادکامی است، بلکه می تواند از طریق خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی به میزان بیشتری شادکامی را پیش بینی نماید؛ بنابراین رابطه عزت نفس به واسطه گری خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی با شادکامی معنادار است.
بررسی نقش شرم نهادینه در آسیب شناسی های روانی و روان درمانی های مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد بالینی و تجربی در تایید رابطه بین شرم نهادینه و انواع گسترده آسیب شناسی های روانی حاکی از آن است که شرم نهادینه زمینه ساز بسیاری از اختلالات روانی است. در همین راستا بررسی خاستگاه این هیجان در جهت پیشگیری و همچنین بررسی عوامل زمینه ساز در راستای درمان این آسیب شناسی حائز اهمیت است. در این مقاله با مروری نظری بر دلایل و خاستگاه ایجاد این هیجان و همچنین بررسی پژوهش های مرتبط با ارتباط آسیب شناسی روانی و شرم نهادینه سعی شد به عوامل زمینه ساز این اختلال و نتایج تربیتی آن پرداخته شود. سپس راهکارهای مناسب در جهت پیشگیری و درمان ارئه گردید. با توجه به ارتباط شرم نهادینه با بسیاری از آسیب شناسی های روانی، مطالعه و بررسی این هیجان تاثیرگذار توسط متخصصان حوزه سلامت روان در راستای استفاده از تکنیک های درمانی اثربخش در جهت کاهش آن در فرایند روان درمانی حائز اهمیت است
مرور سیستماتیک و فراتحلیل اصول و روش های سازگاری با بیماری روماتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۷ (پیاپی ۵۲)
197-206
حوزههای تخصصی:
بیماری روماتیسم جزء شایع ترین بیماری های مزمن سیستم اسکلتی- عضلانی و بافت همبند محسوب می شوند که طیف گسترده ای از گروه های سنی مختلف را تحت تاثیر قرار می دهد. این بیماری خودایمنی مزمن بر استخوان ها، مفاصل و سایر اجزای سیستم اسکلتی تاثیرگذار بوده و باعث ناتوانی و صرف هزینه های بهداشتی زیادی می شود. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف مرور سیستماتیک و فراتحلیل کیفی اصول و روش های سازگاری با بیماری روماتیسم انجام شد. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی مقالات و پایان نامه های مرتبط با کلید واژه ها و در راستای اهدف پژوهش بود، که در نهایت 16 پژوهش مورد واکاوی و ارزیابی قرار گرفتند. بررسی شواهد موجود نشان داد که سازگاری با بیماری روماتیسم مفهومی پیچیده و چندوجهی است که نیازمند سازگاری در حوزه های مختلف زندگی است. همچنین سازگاری با بیماری روماتیسم پدیده ای پویا است که عوامل مثبت و منفی در کنار یکدیگر در آن دخیل هستند و نمی توان بی توجه به بافت زندگی فرد به طور مناسب آن را توصیف کرد. افزون براین، مهم ترین عوامل تاثیرگذار در سازگاری با بیماری روماتیسم عوامل روان شناختی، پاسخ های فردی به استرس، اختلال رفتاری و ویژگی های شخصیتی بیماران بود. یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر می تواند در آموزش و طراحی پروتکل های درمانی مناسب جهت کاهش پیامدهای منفی بیماری روماتیسم، این فرصت را در اختیار روان شناسان، مشاوران و متخصصین سلامت روان قرار دهد تا انتخاب های بیشتری جهت درمان انواع مختلف اختلال های شناختی و روان شناختی این بیماران در اختیار داشته باشند .
مقایسه فرهنگ سازمانی، تعهد سازمانی و سبک های مدیریتی در دستگاه های اجرایی استان آذربایجان غربی در سال 1399
حوزههای تخصصی:
هدف کلی تحقیق حاضر مقایسه بین فرهنگ سازمانی، تعهد سازمانی و سبک های مدیریتی در کارکنان زن و مرد در دستگاه های اجرایی استان آذربایجان غربی می باشد پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع و اهداف، از نوع علّی – مقایسه ای می-باشد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارکنان دستگاه های اجرایی استان آذربایجان غربی در سال 1399 تشکیل می دهند. نمونه آماری این تحقیق 384 نفر برآورد گردید. پرسش نامه های مورد استفاده عبارتند از: پرسشنامه استاندارد سبک مدیریت توسط اشمیت (1988) ، پرسش نامه فرهنگ سازمانی و پرسشنامه تعهد سازمانی و مادوی، استیرز و پورتر(1974). نتایج نشان داد که عامل جنسیت در نمونه مورد بررسی بر فرهنگ سازمانی و سبک مدیریت کارکنان اثرگذار است اما این عامل تأثیر چندانی در تعهد سازمانی کارکنان ندارد.
بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای کمک خواهی بر سازگاری تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم شهر گناوه
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای کمک خواهی بر سازگاری تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم شهر گناوه بوده است. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 1359 نفر از دانش آموزان متوسطه دوم شهر گناوه بود. حجم نمونه پژوهش 30 نفر بود که به روش خوشه ای جایگزینی تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش به مدت 10 جلسه (هر هفته یک جلسه) در معرض آموزش راهبردهای کمک خواهی قرار گرفتند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (١٩٨٩) بود. به منظور تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کوواریانس استفاده گردید. پایایی پرسشنامه سازگاری تحصیلی بر اساس آلفای کرونباخ 87/0 گزارش شد. همچنین روایی این پرسشنامه در پژوهش حاضر با استفاده از ضرایب همبستگی هر سوال با نمره کل محاسبه گردید و نشان داد که همه سوالات با نمره کل همبستگی معنی داری دارند. یافته ها نشان داد که میانگین نمره تعدیل شده سازگاری تحصیلی آزمودنی های گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بطور معناداری بیشتر از آزمودنی های گروه کنترل است که نشان از تاثیر آموزش راهبردهای کمک خواهی بر سازگاری تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم شهر گناوه دارد.
واکاوی نگرش اولیا نسبت به ازدواج فرزندان دارای اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸ (پیاپی ۵۳)
123-130
حوزههای تخصصی:
مشکلات مربوط به بزرگسالان دارای اتیسم، به ویژه ازدواج آنان، یکی از مشکلات چالش برانگیز خانواده ها است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، واکاوی دیدگاه و نگرش والدین نسبت به ازدواج فرزندان دختر و پسر دارای اختلال اتیسم بود. در این مطالعه اکتشافی و توصیفی، نگرش 100 نفر از اولیای دارای فرزند اتیسم بالای 15 سال شهر تهران با روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان دادند ، فقط 10در صد والدین نسبت به ازدواج دختران و پسران دارای اتیسم، نگرش مثبت ابراز کردند. افراد مورد مطالعه با آموزش دادن خانواده ها برای ازدواج و زندگی مشترک فرزند دارای اتیسم شان با حمایت سازمان ها و انجمن های مربوط موافق بودند. درحالی که تنها 10 درصد اولیا معتقد بودند که افراد دارای اتیسم، اصولاً فاقد تمایلات جنسی هستند، 55 درصد آنان با مصرف دارو برای مهار تمایلات جنسی افراد دارای اتیسم مخالف بودند. از سوی دیگر 96 در صد اولیا بر این باور بودند که برای مهار تمایلات جنسی افراد دارای اتیسم باید از فعالیت های ورزشی استفاده کرد. 90 درصد اولیا معتقد بودند که افراد دارای اتیسم، باید با هم ازدواج کنند. با توجه به نتایج این پژوهش، با وجود مشکلات متعدد در حوزه اختلال طیف اتیسم که اصلی ترین آن فقدان مهارت های ارتباطی است، نیمی از خانواده ها مخالف ازدواج افراد طیف اتیسم بودند، اما دیدگاهشان این بود که با فراهم شدن شرایط ازدواج و حمایت سازمان های دولتی و مردم نهاد، آنها می توانند با افراد دیگر ازدواج کنند. اصلاح نگرش والدین و خود افراد دارای اتیسم و اقشار گوناگون جامعه، مهم ترین گامی است که کارشناسان و مشاوران و برنامه ریزان باید بردارند .
اثربخشی بازی فیفا بر علائم بیش فعالی / نقص توجه در دانش آموزان مبتلابه بیش فعالی / نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (آذر) ۱۳۹۹ شماره ۹۳
1049-1058
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش های زیادی در زمینه ی تأثیر عوامل مختلف ازجمله انواع بازی بر کارکردهای اجرایی، عوامل شناختی و درنتیجه سلامت روان دانش آموزان بیش فعال انجام شده است اما مسئله اساسی این است که آیا بازی ویدئویی مثل فیفا می تواند بر علائم بیش فعالی / نقص توجه مؤثر باشند؟ هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی بازی فیفا بر علائم بیش فعالی / نقص توجه در دانش آموزان مبتلابه اختلال بیش فعالی / نقص توجه انجام شد . روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر 76 نفر دانش آموز مبتلابه اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه بود. که تعداد 32 دانش آموز به شکل تصادفی انتخاب شده و بر اساس سن و جنس و نتایج پیش آزمون که به وسیله ابزار مقیاس درجه بندی کانرز فرم والدین (1999) و سوانسون (1980) انجام شد، به دو گروه 16 نفری کنترل و آزمایش تقسیم شدند و گروه آزمایش در گروه های 4 نفری به مدت 11 هفته متوالی و هفته ای یک جلسه 60 تا 90 دقیقه ای به انجام بازی فیفا پرداختند. پس از 11 هفته بازی فیفا در گروه آزمایش، هر گروه به طور مجدد مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی همانند پیش آزمون انجام شد. پس از دو هفته یک آزمون پیگیری انجام شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مرکب و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که انجام بازی فیفا تأثیر معناداری بر کاهش علائم بیش فعالی / نقص توجه در دانش آموزان میتلا به بیش فعالی/ نقص توجه داشت (0/05> p ). نتیجه گیری: با توجه به تأثیر مثبت بازی فیفا 2018 بر علائم بیش فعالی / نقص توجه در دانش آموزان مبتلابه بیش فعالی / نقص توجه پیشنهاد می شود از بازی فیفا برای کاهش علائم بیش فعالی / نقص توجه استفاده شود.
نقش اقتصاد فرهنگی و خلاقیت در بازآفرینی شهری
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
99-112
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، مروری بر مفهوم طبقه خلاق به عنوان یک مکانیسم علی و نقش آن در بازآفرینی شهری می باشد. که با بررسی و تمرکز بر محتوای مفهومی و نظری صنایع فرهنگی و خلاق آغاز خواهد شد و به نقد رابطه بین صنایع خلاق و رشد و توسعه و بازآفرینی شهری می پردازد. مقاله به دنبال روشن شدن رابطه بین مفاهیم خلاقیت، فرهنگ و صنایع خلاق با بازآفرینی شهری بوده و در نهایت، با روش مبتنی بر مرور و توصیف و تحلیل نشان می دهد که سیاستگذاران برای رسیدن به نتایج موفق تر بازآفرینی شهری ضروری است به حضور صنایع فرهنگی و خلاق به عنوان موضوع پیوند بین تولید و مصرف خدمات فرهنگی آگاه باشند. و در نتیجه مشخص می شود؛ این مفهوم نقش قابل توجهی در تفسیر و درک تولید فرهنگی در شهرهای معاصر و ارتباط آن با رشد و توسعه شهر در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فیزیکی خواهد داشت. همچنین برای حفظ سرمایه های فرهنگی محسوس و نامحسوس، که به صورت ذاتی در فرهنگ سنتی هر شهر موجود است، به عنوان محرک و ظرفیت بالقوه توسعه آن شهر، و مولد اقتصاد فرهنگی سرمایه گذاری کرد.
رابطه عشق با معرفت شهودی نزد افلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
7 - 23
حوزههای تخصصی:
عشق یکی از راههای مهم شناخت حقیقت، خصوصا امور متعالی است که از دیر باز مورد توجه فلاسفه از جمله افلاطون و افلوطین بوده است. افلوطین هم جایگاه مهم جهان شناختی وهم انسانشناختی وهم معرفت شناختی برای آن قائل است. به نظر افلوطین، عشق ارتباط بخش میانِ احد به عنوان موجودی غیر قابل شناخت و انسان به عنوان موجودی عاقل و عاشق است. چگونگی این ارتباط بر اساس معرفت است که مسئله اصلی تحقیق می باشد. نتیجه تحقیق آن است که عشق در نگرش معرفت شناسانه به دلیل مواجهه مستقیم با خود حقیقت یکی از مهمترین راههای اتحاد و یکی شدن با احد است و معرفت به این موضوع، خاستگاه حرکت سالک برای نیل به این اتحاد می باشد. راه عشق همان راه شهودی است که امروزه مورد تاکید عرفا و بسیاری از فلاسفه خصوصا پدیدار شناسانی است که بر مواجهه فارق از مفاهیم با خود وجود وحقیقت اشیاء و امور متعالی تاکید دارند. این تحقیق تلاش دارد تا با اتکاء به روش تحلیلی توصیفی به واکاوی اندیشه افلوطین در اهمیت عشق و شهود در شناخت پرداخته و بر اهمیت آن در معرفت شناسی تاکید ورزد. واژگان کلیدی: افلوطین، عشق، معرفت شهودی، معرفت شناسی
لایه بندی دستگاهِ شناختیِ «آگاهی اسطوره ای» از منظر ارنست کاسیرر بر مبنای شاخصه های «ثابت بودن»، «بنیادین بودن» و «گستره نفوذ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
145 - 164
حوزههای تخصصی:
کاسیر به مانند کانت، تنها مسیر شناختِ انسانی را از راه فرم هایی از مفاهیم ذهنی و انتزاعی که در واقع ابزارهای شناختی انسان هستند، می دانست؛ اما از سویی دیگر وی عمیقاً معتقد بود که این فرم ها تنها به الگوهای عقلانی محدود نیستند، بلکه فرم ها و الگوهای غیرعقلانی نیز در فرآیندِ معرفتِ انسانی نقش دارند، چرا که منطقِ آگاهی بخشِ انسانی، پیوسته عقلانی نبوده است و حواس و عواطف نیز در شکل بخشی صورت های شناختی او دخیل بوده اند. در این میان وی «اسطوره» را به عنوان یکی از ابتدایی ترین فرم های شناختی انسان به ما عرضه می-دارد و به معرفی ویژگی ها و محتواهای این فرم از معرفتِ انسانی می پردازد. هدف اصلی این مقاله، تفکیک و لایه بندی محتواهای معرفی شده توسط کاسیر از این شکل معرفتی بر پایه سه شاخصه «ثابت بودن»، «بنیادین بودن» و «گستره نفوذ» آنها بر دیگر محتواها می باشد. در نتایج این پژوهش که بر پایه بازخوانی دقیق اندیشه های کاسیرر در این خصوص انجام گرفت، محتواهای دستگاهِ شناختی آگاهی اسطوره ای در قالب پنج لایه «تقابل بنیادین»، «قوانین»، «واسطه ها»، «مقولات ویژه» و «ادراکات» از یکدیگر تفکیک گردید؛ بر این اساس تمامی این محتواها بر پایه تقابل بنیادین «مقدس/ نامقدس» که هسته مرکزی این آگاهی را اشغال کرده است، شکل می یابند؛ همچنین این محتواها بر پایه میزان نزدیکی با هسته مرکزیِ این دستگاه شناختی، دارای ثبات بیشتر و نیز تاثیرگذاریِ گسترده تری بر لایه های بیرونی و پس از خود هستند.
بررسی دیدگاه ویتگنشتاین متأخر درباره گزاره های پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
181 - 198
حوزههای تخصصی:
ویتگنشتاین متأخر گزاره های پایه را مبتنی بر نظریه خویش در بازی های زبانی و چارچوب ذهنی، تفسیر می کند. وی با شکاکیت مقابله کرده وآن را خودمتناقض می داند و گزاره های بدیهی را از ساختار بشر حذف ناشدنی شمرده است. با اینحال از نظر او میان گزاره های پایه تجربی و ریاضی، مرز روشنی نیست. گزاره های پایه ریاضی نیز متأثر از بازی زبانی و مبتنی بر حافظه هستند و به همین دلیل، ممکن است مورد فراموشی، غفلت یا اشتباه واقع شوند. از نظر وی گزاره های پایه تنها تصدیق ضروری دارند ولی خطاناپذیر نیستند. در نظریه ویتگنشتاین، میان مفهوم و زبان خلط شده است. بازی زبانی، فرهنگ و تاریخ بر ساحت زبان اثر می گذارند، در حالیکه صدق گزاره های بدیهی منطق و ریاضی در ساحت مفهوم سنجیده می شود. همچنین تفاوت میان یقین روانشناختی و یقین منطقی را می توان با روش تحلیل آنها و نیز امکان یا عدم امکان ناسازگاری مفهومی بررسی کرد. صدق گزاره های بدیهی نیز با ارجاع آنها به علم حضوری اثبات پذیر است.
جستاری در باب حشر حیوانات و جمادات در قرآن با تأکید بر آرای علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
149 - 174
حوزههای تخصصی:
مسئله حشر حیوانات و جمادات یکی از مسائل مهم و مطرح در بحث معاد است. گروهی از مفسّران، حشر موجودات مادون انسان را نابودی آنها می دانند و گروهی دیگر معتقدند حشر آنها صرفاً برای کیفر است. در این بین علامه طباطبایی از جمله اندیشمندانی است که در این عرصه قلم زده و بر اساس مشرب تفسیری خویش به تبیین و تحلیل حشر موجودات پرداخته است، نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که علامه طباطبایی از حشر موجودات در قیامت، با تکیه بر آیات قرآن دفاع و جانب داری کرده و معتقد است: همه موجودات مادون انسان اعم از حیوانات و نباتات و جمادات حشر دارند، و آیات قرآن بر حشر تمام موجودات و مخلوقات در روز قیامت و بازگشت آنها به سوى خدا تصریح می کند. و این بر انگیختگی افزون بر شعورمندی، گونه و مرتبه شعور آنها را نیز روشن می سازد؛ زیرا اشارات آیات قرآن و دلایل قرآنی حاکی از شعورمندی و نیز مکلّف بودن موجودات به اندازه گستره و توان وجودی آنها است، که به اندازه درک و شعوری که از آن بهره مندند حساب پس می دهند. وگردآمدن آنها در روز قیامت نه برای نابودی بلکه برای رسیدگی به پرونده عملشان می باشد؛ زیرا در هستی شناسی قرآن، به سبب تکلیفی که بر موجودات هستی به هر گونه و اندازه، بار میشود، آنها باید در قیامت و رستاخیز، حضور یافته و پاسخگو باشند.
جایگاه قرآن در بازتولید مفهوم سعادت ازدیدگاه غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوحامد محمد غزالی، عارف مسلمان، شخصیتی است که آراء او در حوزه اخلاق و انسان شناسی، شناخته شده است. بررسی چیستی، مصادیق و کارکردهای سعادت انسان، همواره مورد اهتمام غزالی بوده است. غزالی در بحث سعادت، دارای نظریه است و شناخت نظریه او درگرو توجه به چند مؤلفه است. نخست آنکه دانش حقیقی باید از حیث نظری و از جنبه عملی به نجات و سعادت حقیقی و اخروی او بیانجامد. رابطه ی شناخت نفس و معرفت حق و شناخت دنیا و آخرت با سعادت حقیقی مؤلفه دیگر است. ارکان مسلمانی، که به نحوی به شریعت اسلام مربوط است و پای عمل به احکام شرعی به میان می آید، مؤلفه دیگری است که بستر ساز سعادت اخروی است، آراستگی به فضائل انسانی، مؤلفه واپسین در نظریه سعادت غزالی است. این همه را غزالی از آموزه های قرآنی، الهام گرفته است. جستار پیش رو، این اخذ و اقتباس قرآنی توسط غزالی را به روش توصیفی تحلیلی بررسی کرده است.
فرآیند آگاهی متعالی در مکتب یوگا و آئین ذن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
316 - 295
حوزههای تخصصی:
آدمی با معطوف کردن انرژی خویش به پدیده ای و مشاهده آن در درون به حضوری دست می یابد که جوهر آگاهی است؛ اما هنگامی که یگانگی خویش را با ذهن بگسلد و تماشاگر آن باشد، به مرتبه ای فراتر به نام آگاهی متعالی دست می یابد. رسیدن به این آگاهی در عرفان های شرقی به منظورِ آرامش ذهنی بسیار اهمیت دارد. در این پژوهش، فرآیند رسیدن به این آگاهیِ برتر در مکتب یوگا و ذن به روش تحلیلی توصیفی بررسی می شود. رهرو در مکتب یوگا با به کاربستن فنون ارائه شده به توقف جریانات ذهنی و در نهایت، به حقیقت برتر درونی و رسیدن به رهایی در پرتو آگاهی متعالی نائل خواهد شد. در مکتب ذن نیز روشن شدگی همراه با ادراک حقیقت وجود از طریق تمرکز و حضور دائمی حاصل می آید که با شهود درونی معنا پیدا می کند. آنچه در این دو مکتب علی رغم اختلاف در روش و مبانی مشترک است، همان هدف نهایی است که رسیدن به این آگاهی متعالی را دربر می گیرد.
حکمت حجاب در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجاب از جمله مفاهیم پر کاربرد در جامعه است که در زندگی بشر تأثیر ویژه دارد. اهمیت حجاب اسلامی تا جایی است که در قرآن از آن به عنوان یک ضرورت یاد شده و به گوشه هایی از حکمت و کارکرد آن اشاره شده است. نوشتار حاضر به بررسی حجاب و انواع و حکمت آن می پردازد. حجاب به عنوان یک فرهنگ، ابعاد مختلفی دارد مانند حجاب پوششی، حجاب رفتاری، حجاب دیداری، گفتاری، و شنیداری.. سرشت انسان، اقتضای حیا و پوشش دارد. حکمت حفظ و پوشش اشیاء، ارزش آنهاست و حکمت حجاب، حفظ ارزش والای زن است برخی از موارد مورد اشاره به عنوان حکمت حجاب، عبارتند از: میل فطری، آرامش روانی، سلامت اجتماعی، ارزش زن، منع هویت جویی کاذب، تحکیم خانواده، کنترل خودآرایی، تعدیل شهوترانی، کنترل مدگرایی، اصلاح تحسین خواهی.
مطالعه دگرگونی های فرهنگی و تغییرات مکان گزینی استقرارهای ادوار مس وسنگ تا عصر قاجار دشت کبودرآهنگ، استان همدان (مبتنی بر دو فصل بررسی باستان شناختی)
حوزههای تخصصی:
استقرارهای جوامع انسانی، همواره در طول زمان دچار دگرگونی های فرهنگی و تغییرات مختلف در مکان گزینی خود بوده اند. ازجمله دلایل این دگرش، تحول در راهبردهای معیشتی در نتیجه تغییرات اقلیمی، دگرگشت در سازمان اجتماعی در پی تغییرات تولید، فناوری و... بوده است. در این بین، مهم ترین عامل را باید معیشت و به نوعی جبر وابسته به جغرافیای زیستی (زیست بوم) در تأمین نیازهای اولیه، در ساختار الگوی استقرارهای انسانی قلمداد کرد؛ بنابراین چارچوب های اقتصادی، اجتماعی و محیطی، مکمل یکدیگر برای تحلیل چراییِ ایجاد تغییرات یا عدم آن در الگوهای زیستی انسان ها در طول حیات تاریخی آن ها به شمار می آیند. دشت کبودرآهنگ، از دشت های شمالی استان همدان و از مهم ترین کریدور ها و راه های ارتباطی بین فرهنگ های فلات مرکزی، شمال غرب و زاگرس مرکزی در طی ادوار مختلف بوده است. این دشت در تابستان 1386، تحت عنوان: «بررسی و شناسایی باستان شناختی بخش گل تپه و مرکزی شهرستان کبودرآهنگ»، به صورت فشرده (پیمایشی) با گردآوری مواد فرهنگی از سطح محوطه ها، طی دو فصل بررسی و مطالعه گردیده است. برآیند مطالعات میدانی، دربردارنده 140 محوطه از ادوار مختلف مس وسنگ تا اسلامی متأخر است که نشان از دگرگونی و تغییرات زیست محیطی و فرهنگی در الگوهای استقراری از دوره مس وسنگ تا عصر قاجار دارد. از موضوعات اصلی که در علم باستان شناسی بدان پرداخته می شود، مسأله بررسی تغییرات مکان گزینی محوطه های باستانی و درنهایت، تلاش برای تحلیل تغییر و تحولات الگوهای استقراری و دلایل آن در طول زمان است. در این راستا و برای بررسی فرآیند دگرگشت های الگوهای استقراری، انگاره هایی مبنی بر تأثیر عواملی مانند: «فضا»، «زمان» و «مکان» در روند این تغییرات ارائه شده است. با این وصف، پرسش اصلی این پژوهش چنین طرح می شود که، عوامل تأثیرگذار در دگرگونی و تغییرات فرهنگی استقرارهای دشت کبودرآهنگ از دوره مس وسنگ تا عصر قاجار چه بوده است؟ روش اتخاذشده در پژوهش حاضر، بهره برداری از راهبردهای نظریه «کنت وات»، مبتنی بر تحلیل های GIS با رویکرد تاریخی-تحلیلی خواهد بود. نتایج مطالعه استقرارهای دشت کبودرآهنگ از دوره مس وسنگ تا عصر قاجار، نشان از تغییر در راهبردهای سازشی گروه های انسانی حاضر در آن، براساس الگوهای معیشتی در مکان گزینی با تأسی از جغرافیای منطقه مورد مطالعه در نیازهای جوامع انسانی دارد.
تعیین سن و جنسیت بقایای انسانی عصرمفرغ جدید محوطه شهرک فیروزه نیشابور
حوزههای تخصصی:
مطالعه بقایای انسانی به دست آمده از بافت های تدفینی و غیرتدفینی را می توان ازجمله مطالعات انسان شناسی جسمانی برشمرد. مبحث مطالعات میان رشته ای در حوزه خراسان به دلیل نبود مدارک مادی تا دهه جاری، فاقد هرگونه پژوهشی بوده؛ هرچند که همواره به اهمیت خراسان در این چرخه اشاره شده است. در دهه اخیر با توجه به رویکرد پژوهشگران این حوزه، مبحث مطالعات میان رشته ای کمی رونق گرفته است. ازجمله اهداف پژوهش حاضر، تعیین سن و جنسیت بقایای انسانی محوطه شهرک فیروزه نیشابور است. پرسش های پژوهش عبارتنداز: سه نمونه اسکلت یافت شده از محوطه شهرک فیروزه نیشابور متعلق به چه گروه جنسی هستند؟ بقایای انسانی مربوط به چه رده سنی هستند؟ و آیا می توان بقایای یافت شده را متعلق به نژاد و قوم خاصی دانست؟ بدین منظور، ابتدا اسکلت های انسانی محوطه شهرک فیروزه که بین لایه های رسوبی قطور مدفون گشته بود، مورد پاکسازی قرار گرفت و درنهایت با مشارکت سازمان پزشکی قانونی اصفهان، تعیین سن و جنسیت نمونه ها براساس ریخت شناسی و مطالعات آنتروپولوژیستی صورت گرفت؛ سپس نمونه های دندانی این بقایا جهت استخراج DNA ایزوله شده (هسته ای و میتوکندریایی) به روش PCR برداشت شد. لازم به ذکر است که پژوهش حاضر بیانگر نتایج بخش اول مطالعات و مربوط به تعیین سن و جنسیت نمونه ها به روش ریخت شناسی است. نتایج پژوهش مشخص ساخت نمونه های موردمطالعه متعلق به افرادی از جامعه شهرک فیروزه است که ازلحاظ سنی در دو گروه نوجوان و بالغ (2 نوجوان و 1 فرد بالغ) طبقه بندی می شوند و ازنظر جنسی نیز متعلق به دو گروه مؤنث و مذکر (مردان و زنان) هستند. در رابطه با نرخ مرگ ومیر و میانگین جمعیت شناسی جامعه شهرک فیروزه نیز به دلیل حجم کم نمونه ها نمی توان به طور واضح اظهار نظر نمود، اما باتوجه به نمونه های فعلی و تعداد تدفین های به دست آمده، نرخ بالای مرگ ومیر در سنین پایین در محوطه شهرک فیروزه را نشان می دهد.