مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱٬۶۶۱ تا ۱۰۱٬۶۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
روانشناسی تربیتی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
55 - 79
هدف از پژوهش خاضر ارائه مدل ساختاری خود ناتوان سازی تحصیلی بر اساس سبک فرزند پروری ادراک شده و باور های هوشی با میانجی گری جرات ورزی در دانش آموزان است. پژوهش حاضراز نظر هدف،کاربردی و از نظرروش،همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کلیه ی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. تعداد افراد نمونه جمعاً 537 دانش آموز بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی جرئت ورزی گمبریل و ریچی (1975)، مقیاس پرسشنامه خود ناتوان سازی تحصیلی جونز و رودوالت (2005)، پرسشنامه فرزندپروری ادراک شده، مقیاس ارزیابی باورهای ضمنی هوش (عبدالفتاح و یتس، 2006)،پرسشنامه باورهای هوشی عبدالفتاح و ییتس با دو خرده مقیاس نظریه افزایشی هوش و نظریه ذاتی هوش بودند. داده های گردآوری شده با روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل ساختاری خود ناتوان سازی تحصیلی بر اساس سبک فرزند پروری ادراک شده و باور های هوشی با میانجی گری جرات ورزی در دانش آموزان براساس داده های تجربی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین اثر غیر مستقیم ادراک شده و باور های هوشی بر خود ناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان مورد تأیید قرارگرفت. لذا پژوهش حاضر نشان داد که خود ناتوان سازی در تبیین و پیش بینی جرات ورزی دانش آموزان نقش واسطه ای دارد. این متغیر تحت تاثیر باورهای هوشی و سبک فرزندپروری ادراک شده قرار می گیرند و می توانند اثر معناداری بر جرات ورزی دانش آموزان داشته باشند.
The effect of exercise interventions on the balance of diabetic neuropathic patients: A systematic review study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: Diabetic peripheral neuropathy (DPN) reduces the senses, proprioception, reflexes, and strength in the lower extremities and leads to balance dysfunction.
Aim : This study aimed to evaluate the effectiveness of interventions used by researchers and therapists to minimize balance dysfunction in people with DPN.
Materials and Methods: This study is a comprehensive review of exercise interventions on the balance of patients with diabetic neuropathy by searching in the PubMed Elsevier, Springer, Science Direct, Google Scholar, and Scopus databases with the combined keywords “balance”, “diabetic peripheral neuropathy”, “training interventions”, “proprioception”, “risk of diabetic fall”, “peripheral neuropathy” and also in Persian databases of Jihad Daneshgahi Scientific Information Center, MedLib (Comprehensive Database of Medical Articles), IranMedex, Iran Institute of Information Science and Technology Research Institute (IRANDOC), Iranian Publications Database (MAGIRAN) and with keywords “fall risk”, “profundity” and “postural control in diabetic neuropathic patients” from 2010 to 2021. After collecting the search results, first the title and then the summary of the pieces were studied. If the articles met the inclusion and exclusion criteria, their results would be used in the review study and otherwise discarded.
Results: Twenty-five studies published between 2010 and 2021 met the inclusion criteria. The results showed that training interventions were more effective than control conditions to improve the balance of patients with diabetic neuropathy. Also, the most training programs and rehabilitation protocols have a positive effect on the balance of patients with diabetic neuropathy.
Conclusion: The studied exercise interventions are an effective tool to improve the balance of diabetic neuropathy patients. However, given the small number of studies and their limitations, the present findings of this study should be considered.
تاریخ نگاری فرودستان از دریچه آرشیو اسناد با نگاهی به اسناد کنشگری زنان در ملی شدن نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر در کنار تاریخ نویسی سنتی، نگاه ها به تاریخ نویسی اجتماعی جلب شده است. امروزه بر این باور هستیم که تاریخ در انحصار و ساخته پرداخته نخبگان و سیاست ورزان نبوده و بخش بزرگی از هر رخداد تاریخی بر گرده مردم عادی حمل شده است؛ اما بنا به دلایل مختلف از جمله بی سوادی، فقر، نداشتنِ اعتمادبه نفس، نداشتن تجربه و سواد تاریخ نگاری و نبود امکانات کافی برای ثبت اوضاع واحوال و حتی به دلیل نگاه جنسیت زده و... به فکر مشارکت در نگارش تاریخ نیفتاده اند و از سویی دیگر نویسندگان تاریخ، روشنفکران و اهل قلم نیز کمتر دغدغه پرداختن به تاریخ زندگی روزمره و سبک زندگی ایشان را داشته اند. اینان به حاشیه رانده ها و فراموش شدگان کتاب های تاریخ هستند. برای پژوهش و نگاشتن تاریخ در این سطح، مواد و مدارکی بیش از منابع تاریخ نگاری سنتی لازم است. هدف از نگارش این مقاله، بررسی تاریخ نگاری اجتماعی فرودستان [1] در دنیای امروز و چگونگی جبران فقر منابع مکتوب تاریخ اجتماعی با ابزارهای کمکی تاریخ نگارانه است. نمونه موردی که در این نوشتار با کاوش در منابع آرشیوی به آن توجه شده است، موضوع کنشگری زنان در سال های ملی شدن نفت است. روش به کار رفته در این مقاله روش پژوهش توصیفی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و آرشیوی به انجام رسیده است. پژوهشگر برای اینکه تاریخ مردم عادی و به حاشیه رانده شده را بنویسد باید با منابع و مواد دست اول همچون منابع سرشماری ، سالنامه ها، دفاتر بایگانی، رساله ها و اسناد و مدارک آرشیوی آشنا بوده و چگونگی استفاده از آن ها را نیز آموخته باشد؛ بنابراین پژوهشگر تاریخ فرهنگی و اجتماعی باید از ابزار دیگری جز کتاب ها و منابع مکتوب معمول برای نگارش تاریخ فرودستان بهره بگیرد تا به نتایج جدیدی دست یابد. این ابزار شامل مدارک آرشیوی و حتی لوازم کاربردی مردمان معمولی و فرودستان جامعه خواهد بود. [1]. واژه «فرودستان» بر اساس توصیف آنتونیو گرامشی در شهریار جدید و یادداشت های زندان مبنتی است. گرامشی فرودستان را کسانی تعریف می کند که هژمونی جایگاه آنان را ناچیز کرده و از هر نقش بامعنایی در نظام قدرت حذف شده اند (رک: اتابکی و تورج: ۱۳۹۰: 10).
بازخوانی بارزه های معماری بومی در مسکن روستاهای ساحلی بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاهای ساحلی استان بوشهر به دلیل موقعیت جغرافیایی مناسب در ارتباط با خلیج فارس و در مواردی وجود اراضی مناسب کشاورزی، قدمتی طولانی دارند و ازاین رو دربردانده میراثی غنی از معماری بومی اند. این معماری در عین سادگی و بی پیرایگی، اصول و ویژگی هایی در خودش نهفته دارد که شامل شیوه های ساخت وساز، طراحی هم ساز با اقلیم، ویژگی های کالبدی و نحوه بهره برداری از منابع بومی می شوند. این پژوهش با هدف شناخت معماری بومی در نواحی روستاهای ساحلی استان بوشهر و استخراج الگوهای آن در جهت تدوین دستورالعملی برای طراحی، ویژگی های بافت روستایی و معماری بومی این نواحی را بررسی کرده است. به منظور دستیابی به شناخت الگوهای معماری بومی در روستاهای ساحلی استان بوشهر، مسکن بومی در روستاهای جزیره شیف و سالم آباد و اولی شمالی تحلیل شدند. موارد بررسی شده در بافت و بناهای روستایی در حوزه هایی چون تراکم بافت و جهت گیری معابر، ویژگی های کالبدی معماری، دستگاه های ساختمانی و راهکارهای ایجاد آسایش اقلیمی دسته بندی گردیدند. این موارد از روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از انواع روش های پیمایشی در سه روستای ذکرشده برداشت گردیدند. ویژگی های کالبدی فضایی در نمونه های انتخاب شده تحلیل و بارزه های معماری در هریک از روستاها مقایسه شدند. نتایج این پژوهش دربردارنده مشخصات اصلی معماری بومی در این نواحی اند که رهنمودهایی برای طراحی ارائه می دهند. لزوم رعایت تناسبات انسانی در بخش های سکونتی و ورودی ها، تعریف فضای باز بینابینی در میان توده های ساختمانی، توجه به جهت گیری اقلیمی در توده گذاری ها و جزئیات معماری، لزوم بهره گیری از بازشوهای متعدد و سبک سازی سازه از مشخصات اصلی معماری بومی روستاهای ساحلی اند.
طعم؛ معرف هویت بررسی شیوه تولید نبات سنتی و ابعاد فرهنگی مصرف آن در شهر یزد
منبع:
فرهنگ یزد سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
95 - 126
غذایی که انسان ها می خورند، هویت و کیستی آنان را شکل می دهد و مرز آنان را از دیگر گروه ها مشخص می کند. همین موضوع در مورد طعم های مورد علاقه انسان ها کاربرد دارد؛ به عبارتی جوامع و گروه ها مرزهای گروهی خود را از دیگر گروه ها براساس طعم مورد علاقه شان متمایز می کنند؛ بر این اساس مردم یزد به دلیل مصرف نبات و شیرینی و علاقه به طعم شیرین از دیگران متمایز می شوند. فرهنگ علاقه مند به طعم شیرین منجر به محبوبیت شیرینی و نبات در یزد و شهرت ملی شیرینی و نبات یزد شد؛ بنابراین در این پژوهش با تمرکز بر مطالعات میدانی و مردم نگاری (شامل مشاهده و مصاحبه) و اسنادی سعی شد شیوه تولید نبات سنتی و ابعاد فرهنگی مصرف نبات مورد بررسی قرار گیرد. یافته های مطالعه اسنادی و تاریخی این پژوهش نشان می دهد که پیشینه نبات در ایران به عصر ساسانی بازمی گردد. همچنین پس از بررسی و تحلیل یافته های میدانی به روش سه گانه اسپرادلی در مورد مصرف نبات، هفت مقوله مصرفی نبات با عناوین «نبات؛ دارویی گرمابخش»، «نبات؛ مسکنی برای درد جسم»، «نبات؛ شفابخش روح»، «نبات بخشی از مراسم جشن ازدواج»، «نبات؛ کالایی برای مبادله»، «نبات و رفع خستگی»، «نبات و دفع چشم زخم» در شهر یزد مورد تحلیل قرار گرفت.
چالش های شغلی خانوادگی زنان کارمند دارای فرزند زیر 6 سال (مورد مطالعه: بانوان کارمند دانشگاه یزد)
منبع:
فرهنگ یزد سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
153 - 193
در بستر تحولات اجتماعی دهه های اخیر در ایران، در میان نسل های جدید جامعه ایرانی، روند مشارکت زنان در سطوح عالی آموزش و نیز در بازار کار افزایش یافته است. در چنین شرایطی با توجه به اینکه برای مادران شاغل، انتظارات مربوط به نقش های شغلی افزون بر مسئولیت های مهم و سنگینی است که به طورمعمول بر دوش مادران نهاده شده است؛ بنابراین این گروه از مادران، با سنخ متفاوتی از مسائل و چالش ها مواجه اند. این مطالعه با رویکرد کیفی و روش تحلیل تماتیک صورت گرفته و هدف آن، دستیابی به فهم عمیق تری از چالش های مادران شاغل از ترکیب نقش های شغلی خانوادگی است. داده ها با مصاحبه عمیق با 11 زن شاغل در دانشگاه یزد که فرزند زیر شش سال داشته اند جمع آوری شده اند. یافته ها نشان دادند مادران شاغل به دلیل داشتن دست کم یک فرزند زیر شش سال که به مراقبت و حمایت بیشتری نیاز دارد، دستیابی به فرصت ها را در عین رویارویی با مشکلات تجربه کرده اند. در بعد محدودیت ها و مسائل، جوهره مشترک تجربه آنها مشغولیت ذهنی مداوم است. در این موقعیت درک آنها از محیط خانواده نسبتاً حمایتی، از محیط کار، بی تفاوتی و تقابلی و از محیط اجتماع، حمایت اجتماعی پایین بوده است. اقدام زنان برای کاهش تعارض، به طور عمده فردی بوده اند که نتایج آنها نوعی سازگاری اجباری نامطلوب با زیرطبقات، مشغولیت ذهنی مداوم، سازگاری اجباری و تردید در فرزندآوری مجدد است. ساختارهای اجتماعی کمتر حمایتی سبب شده اند مادران شاغل با وجود احساس خرسندی از توانمندی و مفید بودن به دلیل انجام نقش های چندگانه، کمتر از فواید اشتغال در بیرون از منزل به نفع خود بهره ببرند
نقد و بررسی برخی چالش های مالیاتی
حوزههای تخصصی:
هزینه های پیکربندی یا سفارشی سازی(شخصی سازی) در چیدمان فضای ابری طبق، استاندارد بین المللی حسابداری شماره 38
حوزههای تخصصی:
خواستگاه و سیرتکامل حسابداری مدیریت: مروری بر چهارچوب تئوری
حوزههای تخصصی:
نقش تعارض منافع در شکل گیری آسیب های سیاست های سلامت اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اداری سال ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
۵۵-۲۷
حوزههای تخصصی:
تعارض منافع به وضعیتی گفته می شود که ظرفیت بالقوه نقض بی طرفی در تصمیم گیری یا اقدام مقام یا مدیر یا کارمند وجود داشته باشد؛ به عبارت دیگر شرایطی که در آن یک فرد یا سازمان با منافع مختلفی مواجه است که هر یک از آن منافع می تواند تصمیم صحیح آن فرد یا سازمان را فاسد نماید. گرچه تعارض منافع، الزاماً به معنای بروز فساد نیست اما به معنای فراهم آوردن شرایط فساد هست، ضمن این که فرد یا سازمان ممکن است آگاهانه و یا ناآگاهانه به تعارض منافع گرفتار شوند. تعارض منافع در عرصه سیاست، به دلیل لغزش زیادی که می تواند ایجاد کند، از اهمیت فراوانی برخوردار است. بنابراین هر پدیده ای که موجب ترجیح منافع شخصی و یا گروهی به منافع ملی در اتخاذ تصمیم در هر رده ای از مسئولیت های اداری بشود، زمینه ایجاد تعارض منافع می باشد. تعارض منافع ممکن است ناشی از عوامل فردی یا نهادی باشد. در نظام حقوقی ایران تعارض منافع، نه در بحث پیشگیری بلکه در برخی از مصادیق تعارض منافع با رویکرد کیفری و جرم انگاری توجه شده است، در حال حاضر با توجه به اهمیت بحث در دو لایحه شفافیت و مدیریت تعارض منافع با رویکرد پیشگیری مورد توجه قرار می گیرد و در مرحله پیشاتقنین قرار دارد. تعارض منافع در همه عرصه های سیاستگذاری عمومی، خصوصاً سیاستگذاری در عرصه سلامت اداری وجود دارد که با روش میدانی (پرسشنامه) به ارزیابی آن، به عنوان یکی از آسیب های سیاست های سلامت اداری در مراحل تدوین، اجرا و نظارت پرداخته ایم که نتایج، حاکی از سلامت اداری پایین و تأیید وجود آسیب تعارض منافع در مراحل تدوین، اجرا و نظارت بر سیاست های سلامت اداری می باشد.
درآمدی بر مفهوم صلاحیت تشخیصی و بایسته های نظارت قضایی دیوان عدالت اداری بر صلاحیت تشخیصی مراجع اختصاصی اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اداری سال ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
۱۲۹-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
گسترش کارکردهای دولت و تحولات اجتماعی اقتصادی ناشی از آن، بازشناسی مفاهیم و فنون حقوق اداری را بیش از پیش ضروری ساخته است؛ در این میان، مطالعه «صلاحیت» به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی حقوق اداری که تعیین کننده حوزه اقدام و فعالیت اداره است، ضرورتی دوچندان دارد. این مفهوم در آثار نویسندگان عمدتاً به دو شاخه تکلیفی و اختیاری تقسیم شده و در این آثار، صلاحیت های اختیاری، تشخیصی و گزینشی؛ همه در یک معنا و در برابر صلاحیت های تکلیفی به کار رفته است؛ اما یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که فهم آثار حقوقی، بخشی از اقتدار مقامات عمومی و ارتقای کیفیت نظارت قضایی بر آن، مستلزم بازشناسی مفهوم صلاحیت تشخیصی و تفکیک آن از حوزه صلاحیت های اختیاری است؛ همان گونه که قانون گذار نیز این تفکیک را به رسمیت شناخته و در ماده 64 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، سازوکاری ویژه به منظور نظارت قضایی بر صلاحیت تشخیصی مقامات و مراجع اداری پیش بینی کرده است. از نظر نویسندگان، این نوع از صلاحیت را از جهت حدود آزادی عمل و دایره انتخاب مقام اداری باید ذیل صلاحیت های تکلیفی اداره تبیین کرد؛ بنابراین، نوشتار پیش رو با روش توصیفی تحلیلی، نخست درخصوص لزوم تفکیک و بازشناسی صلاحیت تشخیصی از صلاحیت اختیاری یا گزینشی استدلال کرده و سپس با ارزیابی نسبت مواد 63 و 64 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، بایسته های نظارت قضایی بر صلاحیت تشخیصی مراجع اختصاصی اداری را تبیین کرده است.
تدوین چارچوبی برای موانع حقوقی پیش روی شرکت ملی نفت ایران در راستای بین المللی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اداری سال ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
۱۷۰-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
تحلیل محیط جهانی صنعت نفت و تحولات آن نشان می دهد که صنعت نفت، بخش ضروری از انرژی و اقتصاد جهان باقی می ماند؛ اما در محیطی متفاوت و ویژگی های تغییریافته؛ یعنی صنعتی با فناوری ها، چالش ها، الزامات، فرصت ها و بازیگرانی متفاوت که در نتیجه نیازمند بازآفرینی در مدل کسب وکار بازیگران فعلی و الگوی حاکمیت شرکتی آنها در راستای تطابق با تغییرات محیطی است. یکی از اصلاحات بنیادین مورد نیاز شرکت ملی نفت ایران به منظور تطابق با محیط جدید، بین المللی شدن است. یکی از اولین اقدامات در جهت بین المللی شدن، تطبیق قوانین با شرایط بازار و دنیای صنعت نفت می باشد. هدف این پژوهش تدوین چارچوبی برای موانع حقوقی پیش روی شرکت ملی نفت در راستای بین المللی شدن مبتنی بر روش کیفی داده بنیاد است؛ پس از تحلیل مصاحبه ها، چارچوب نهایی تدوین گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که تفسیر رسمی از قانون، پراکندگی در قوانین، خلا قانونی و عدم اجرای قوانین، از موانع اصلی حقوقی پیش روی شرکت ملی نفت ایران در راستای بین المللی شدن است. بین المللی شدن، موجب پیامدهایی مانند دسترسی به شبکه های توانمندی های بین المللی و انتقال فناوری، قدرت تاثیرگذاری در مناسبات سیاسی- اقتصادی بین المللی و توسعه توانمندی های مختلف حاصل از فعالیت های بین المللی خواهد شد.
بررسی علل انحراف خواص در عصر حضرت علی علیه السلام از منظر نهج البلاغه
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۳۲
128 - 115
حضرت علی علیه السلام پس از پیامبر اسلام، شایسته ترین فرد عالی برای اداره امور جامعه ی اسلامی بود. بجز حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم، هیچ کس از نظر فضیلت، تقوا، بینش فقهی، قضایی، جهاد و کوشش در راه خدا و سایر صفات عالی انسانی به پایه ی حضرت علی علیه السلام نمی رسید. به دلیل همین شایستگی ها، آن حضرت بارها به دستور خدا و توسط پیامبر اسلام به عنوان رهبر آینده مسلمانان معرفی شده بود بنابراین از این نظر، انتظار می رفت که پس از درگذشت پیامبر، بلافاصله علی علیه السلام، زمام امور را در دست گرفته و رهبری مسلمین را ادامه دهد. اما عملا چنین نشد و خواص با سابقه درخشان عصر حضرت علی علیه السلام، دچار انحراف گردیده و مقابل ولی الله ایستادند. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام شد. با مراجعه به منابع مکتوب، این نتیجه حاصل شد که عواملی همچون؛ رو به ضعف نهادن و به خطر افتادن موقعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی و راحت طلبی خواص، سبب انحرافشان گردید.
اثربخشی مشاوره روایتی بر اساس قصه عشق بر الگوهای ارتباطی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
528 - 547
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره روایتی بر اساس قصه عشق بر الگوهای ارتباطی زوجین انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زوج های مراجعه کننده به یکی از مراکز مشاوره بهزیستی شهر مشهد بودند. نمونه آماری به صورت غیر تصادفی و در دسترس و گمارش به صورت تصادفی بود بدین صورت که تعداد 32 نفر (16 زوج) به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن سالاوی (1984) بود که قبل و پس از مداخله توسط زوجین هر دو گروه تکمیل شد. داده ها با استفاده از آزمون واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که روایت درمانی مبتنی بر قصه عشق بر الگوهای ارتباطی زوج تأثیر گذاشته (01/0P≤) و باعث افزایش الگوی ارتباطی سازنده متقابل (99/5=F، 018/0 =P) و کاهش الگوهای اجتنابی متقابل (45/5=F، 028/0 =P) و متوقع / کناره گیری (23/6=F، 014/0 =P) در روابط زوجین گردیده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می گردد این رویکرد بیش از پیش مدنظر قرار گرفته و در مشاورات و مداخلات زناشویی در راستای بهبود ارتباطات زوجین و کاهش الگوهای ارتباطی ناکارآمد و مخرب مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر آموزش بر اساس رویکرد چندحسی فرنالد بر بهبود حافظه بینایی و روان خوانی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری
زمینه و هدف: رویکرد چند حسی فرنالد در تلاش است تا مهارت های پایه ای خوان دن و نوشتن را از طری ق انگیزه های ش نیداری، دی داری، جنبشی و لامس ه رش د ده د و طی آن با تمرکز بر توجه دیداری، شنیداری و تلفظ صحیح به آگاهی واج شناسی فراگیر کمک کند؛ لذا هدف از پژوهش حاضر تاثیر آموزش بر اساس رویکرد چند حسی فرنالد بر بهبود حافظه بینایی و روان خوانی دانش اموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر روش، در دسته پژوهش های نیمه آزمایشی (پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و گواه و جایگذاری تصادفی) بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر مقطع ششم دارای اختلال یادگیری شهر سمنان بوده که در سال تحصیلی 1397-1398 در مدارس این شهر مشغول به تحصیل بودند. از جامعه پژوهش 14 نفر (هر گروه 7 نفر) به صورت هدفمند و بر اساس ملاک های ورود به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند و به شیوه تصافی در دو گروه گواه و آزمایش جایگذاری شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه آموزشی بر اساس رویکرد چند حسی فرنالد شرکت کرده و در این مدت گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده های پژوهش با استفاده از مقیاس مشکلات یادگیری کلورادو ویلکات و همکاران (2011) و آزمون تشخیص سطح خواندن عزیزیان (1397) و تکالیف بلوک های کرسی گرداوری شد. داده ها در دو مرحله پیش و پس آزمون با استفاده از آزمون آنالیز کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد جلسات آموزش بر اساس رویکرد چندحسی فرنالد توانسته است در متغیر مشکلات خواندن ( P<0.05 ) افزایش معناداری ایجاد کرده و بهبود معناداری در متغیر حافظه بینایی نداشته است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بر کارایی رویکرد چند حسی در بهبود وضعیت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری تأکید داشت.
بررسی میزان کارآمدی رویکرد های زیرمجموعه انگاره بهینگی: تحلیلی مقابله ای – رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، ارزیابی کارآمدی پنج رویکرد زیرمجموعه انگاره بهینگی شامل «انطباق ممیزه ای»، «پیوند ممیزه ای به همراه گسترش»، «مطابقه مکانی»، «تئوری گسترش» و «مطابقه با تناظر» در تحلیل پدیده هماهنگی ممیزه گردی درگونه های ترکی رزن و تبریز و همچنین بررسی تفاوت طبقه زبانی در صورت وجود تنوع رده شناختی و در نهایت بررسی میزان کارآمدی هر یک از رویکرد ها در صورت وجود تفاوت است. نتایج حاکی از آن است که به استثنای رویکرد های مطابقه مکانی و انطباق ممیزه ای، سه رویکرد دیگر در تبیین پدیده هماهنگی ممیزه گردی در گونه های مورد بحث بسیار کارآمد است و توانایی تبیین پدیده هماهنگی ممیزه گردی در هر سه رویکرد شمول یکسانی دارد. همچنین با وجود قرابت بسیاری که هر دو گونه در حوزه های نحوی، صرفی و... دارند، به لحاظ رده شناسی متفاوت هستند؛ بدین معنی که هر یک در فرآیند هماهنگی ممیزه گردی در طبقه زبانی مجزای فرضی A , B قرار می گیرند که به خوبی می توان آن ها را در تابلوهای تحلیلی بهینگی اثبات کرد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که علاوه بر دو رویکرد معرفی شده در ساسا (2009)، نظریه گسترش نیز در تبیین هماهنگی ممیزه گردی کاملاً موفق عمل می کند؛ این امر مؤید نوآوری پژوهش حاضر است.
تأثیر کسب وکارهای خانگی بر توانمندسازی زنان روستایی (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان درمیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
زنان یکی از مهم ترین گروه های اجتماعی هستند که در پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جامعه نقش مهمی دارند؛ بنابراین باید در همه زمینه ها توانمند شوند تا بتوانند در جامعه نقش فعال تری داشته باشند؛ بویژه زنان روستایی که نقش قابل توجهی در جامعه روستایی ایفا می کنند. با توجه به اینکه روستاهای بخش مرکزی شهرستان درمیان دچار ضعف بنیان های محیطی می باشند و با چالش های اقتصادی و شغلی رو به رو هستند، به منظور جلوگیری از مهاجرت روستاییان و آسیب پذیری زنان و مقابله با شرایط اقتصادی فعلی، باید به سمت توانمندکردن مردم، بویژه زنان از طریق کسب و کار خانگی گام برداشت. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر کسب وکارهای خانگی بر توانمندسازی زنان روستایی بخش مرکزی شهرستان درمیان می پردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و مبتنی بر روش پیمایشی است. ابزار جمع آوری داده ها براساس پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری، شامل کلیه زنان دارای کسب وکار خانگی برابر با 89 نفر در بخش مرکزی شهرستان درمیان است. محاسبات آماری داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شده و جهت ارزیابی تعامل بین متغیرها، از معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین کسب وکار خانگی با توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و بین نوع کسب وکار با توانمندسازی اجتماعی، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ ولی بین نوع کسب وکارخانگی با توانمندسازی اقتصادی رابطه مثبتی وجود ندارد که با توجه به تحقیقات میدانی می توان دلایل آن را خریداری بعضی از محصولات کسب وکارهای خانگی توسط افراد و سازمان ها به قیمت خیلی پایین، اشباع یک نوع کسب وکار در بعضی از روستاها، عدم همکاری با بیمه برای مقابله با بحران ها و حوادث، عدم تجربه و آموزش نداشتن مشتری زیاد دائمی برای برخی از کسب وکارها دانست.
بیان ژن های گیرنده های بتا و گامای فعال شونده با تکثیرکننده پراکسیزوم (PPARβ و PPARγ) متعاقب تمرینات ورزشی و رژیم غذایی پرچرب در موش های نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : گیرنده های بتا و گامای فعال شونده با تکثیرکننده پراکسیزوم (PPARβ و PPARγ) محرک بیان ژن های درگیر در انتقال معکوس کلسترول و دفاع آنتی اکسیدانی می باشند، از این رو بیان ژن و افزایش فعالیت این دو ماده می تواند یکی از مکانیزم های مطلوب در پیشگیری از آتروسکلروز باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرینات شدید اینتروال (HIIT) و کم شدت تداومی (LICT) پس از رژیم غذایی پرچرب (HFD) بر بیان ژن های PPARβ و PPARγ در موش های نر ویستار بود. روش تحقیق : این تحقیق تجربی شامل دو مرحله چاق کردن با HFD (13 هفته) و تمرین (12 هفته، 5 جلسه در هفته) بود. پس از مرحله چاق کردن، آزمودنی ها به 3 گروه کنترل، تمرین HIIT و تمرین LICT تقسیم شدند. پس از پایان تمرینات، بیان ژن های PPARβ و PPARγ با تکنیک واکنش زنجیره پلیمراز در بافت کبد اندازه گیری شد. با استفاده از آزمون های کروسکاوالیس و یومن ویتنی در سطح معنی داری 05/0≥P نتایج استخراج گردید. یافته ها : بیان ژن های PPARβ و PPARγ بین گروه های کنترل با HIT (008/0 p=) و LICT (008/0 p=) و بین گروه HIT با LICT (008/0 p=) متفاوت بود؛ به گونه ای که بیشترین میزان بیان ژن های PPARβ و PPARγ در گروه HIIT و کمترین میزان آن در گروه کنترل به دست آمد. نتیجه گیری : اجرای منظم HIIT و LICT هردو، با افزایش بیان ژن های PPARβ و PPARγ می توانند در کاهش خطر سکته قلبی مؤثر باشند، با این حال استفاده از HIIT اثربخش تر خواهد بود.
ارزیابی نسبت میان دین و اخلاق از دیدگاه تامس نیگل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
74 - 94
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های گوناگونی درباره نسبت دین و اخلاق ارائه شده است. یکی از انواع نسبت میان آنها وابستگی روان شناختی آنها به هم دیگر است. تامس نیگل فیلسوف تحلیلی معاصر در نظریه اخلاق هنجاری خویش، با تفکیک زندگی مطلوب به زندگی خوش و اخلاقی، کوشیده است تا از عینیت ارزش های زندگی خوش و اخلاقی دفاع کند. او با تفکیک 1) نگاه آفاقی و انفسی به زندگی؛ 2)تفکیک امیال انگیخته و ناانگیخته؛ 3) ارائه دیدگاه های برون گرا و درون گرا درباره منشأ انگیزه اخلاقی و 4) ارائه دو تقریر حداقلی و حداکثری از درون گرایی، با دفاع از درون گرایی حداقلی، راه را برای دفاع از مؤلفه های همگرایی انگیزشی و عینیت ارزش های زندگی خوش و اخلاقی، یعنی «مصلحت اندیشی» در زندگی خوش و «دیگر گزینی» در زندگی اخلاقی گشوده است. از سوی دیگر، نیگل بر این باور است که به مدد باورهای دینی می توان همگرایی انگیزشی در زندگی خوش و اخلاقی را تقویت کرد و کمک آموزه های و باورهای دینی به همگرایی انگیزشی و عینیت ارزش های زندگی خوش و اخلاقی را می توان نوعی وابستگی روان شناختی غیر انحصاری و غیر الزامی ارزش های اخلاقی به باورهای دینی شمردتفکیک زندگی مطلوب به زندگی خوش و اخلاقی و دفاع روان شناختی از عینیت آنها و دفاع از نوع خاصی از وابستگی روان شناختی ارزش های اخلاقی به باورهای دینی از نقاط برجسته نظریه اخلاق هنجاری نیگل است، ولی تکیه او بر تبیین روان شناختی، محدود کردن ارزش های اخلاقی به ارتباط انسان ها با یکدیگر، عدم توجه به ارتباط انسان ها با خداوند و طبیعت و عدم توجه به تفاوت باورهای دینی در ادیان در تبیین چگونگی وابستگی آنها به هم دیگر از نکاتی است که شایسته است در نظریه نیگل بدانها توجه شود.
واکاوی الگوی اخلاقی و رفتاری ائمه اطهار (ع) در برخورد با بردگان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
105-132
حوزههای تخصصی:
رسم و سنّت برده داری که مطابق آن یک انسانْ تحت مالکیت انسانی دیگر قرار می گیرد، در آستانه ظهور اسلام و در عربستان رایج بود. گسترش قلمرو اسلامی و فتح مناطقی از آسیا و شمال آفریقا در سده های اول و دوم هجری قمری، و ورود بردگان و اُسرا، زمینه را برای تقویت برده داری در جامعه عرب فراهم آورد و بردگان به ابزار زندگی خانواده های مرفّه و اشراف جامعه اسلامی بدل شدند. پیامبر اکرم و ائمه اطهار (ع) ضمن نقد نگاه ابزارگرایانه به بردگان و نقض حقوق و کرامت انسانی آنان که در تنافی و تضاد با مبانی حقوق اسلامی بود، افزون بر آگاه ساختن مسلمانان در این زمینه، در رفتار و سلوک فردی خود الگوی اسلامی رفتار با بردگان را به نمایش گزاردند. در این پژوهش تلاش شد با بهره گیری از نوشته های تاریخی و غیر تاریخی منش و الگوی رفتاری ائمه (ع) نسبت به بردگان مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد و با استفاده از روش توصیفی۔ تحلیلی، داده های به دست آمده تجزیه و تحلیل شود. نتایج این پژوهش، نشان می دهد در شرایطی که نسبت به غلامان و کنیزان از سر جهل و تعصب تبعیض روا داشته می شد، ائمه معصومین (ع) با نگاهی انسانی و برگرفته از مبانی و آموزه های اصیل اسلامی، ضمن حمایت حقوقی و اخلاقی از بردگان، با آزاد کردن و تعلیم و تربیت آنان، عملاً الگویی از رفتار درست و اسلامی ارائه دادند و جایگاه و منزلت بردگان را ارتقا بخشیدند.