مطالب
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۵۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد به موادمخدر به عنوان یک پدی ده در ه ر کشوری اعم از توسعه یافته یا درحال توسعه رخ می دهد که به جهت پیامدهای حاصل از آن، این پدیده در مقوله آسیب های اجتم اعی ق رار داده م ی ش ود ک ه خ ود زمین ه س از بس یاری از آسیب های دیگر است. پژوهش حاضر باهدف سنجش اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر افکار خودکشی و تکانشگری در نوجوانان انجام شد. روش: جامعه پژوهش حاضر شامل مراجعه کنندگان به کمپ های ترک اعتیاد شهرستان تهران بود. جهت انتخاب نمونه با استفاده از روش غیر احتمالی در دسترس، 30 نفر انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. پرسش نامه های تکانشگری و افکار خودکشی مورد استفاده قرار گرفت. درمان شناختی رفتاری برای افراد گروه آزمایش اعمال شد اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. پس آزمون نیز برای هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری، تکانشگری و افکار خودکشی نوجوانان دارای اعتیاد را به طور معنا داری کاهش می دهد. نتیجه گیری: از این نوع درمان برای بهبود معتادان می توان بهره برد.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر امید به زندگی و بهزیستی معنوی دانشجویان سوگ دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات تروما و ضربه روانی ، مباحث زیادی درباره سوگ و سوگواری مطرح شده است. در صورت طولانی شدن مدت سوگواری، مداخله و در مان افراد سوگ دیده ضروری به نظر می رسد که در این راستا، پژوهش حاضربا هدف اثربخشی گروه درمانی شناختی - رفتاری بر امید به زندگی و بهزیستی معنوی دانشجویان سوگ دیده انجام شد. پژوهش حاضرکاربردی و از نوع شبه آزمایشی وطرح پیش آزمون- پس آزمون باگروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان سوگ دیده دانشگاه محقق اردبیلی سال94-1393بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 دانشجوی سوگ دیده انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، گروه آزمایش در جلسات درمان شناختی – رفتاری مبتنی بر امید به زندگی و بهزیستی معنوی شرکت کردند. در این پژوهش، از پرسشنامة امیدواری اسنایدر و پرسشنامه بهزیستی معنوی به عنوان پیش آزمون- پس آزمون استفاده شد و داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کو واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درمان شناختی- رفتاری گروهی بر افزایش امیدواری و بهزیستی معنوی اثربخش است و بین دو گروه تفاوت معناداری وجود داشته است. با توجه به نتایج این پژوهش گروه درمانی شناختی رفتاری امیدواری و بهزیستی معنوی دانشجویان سوگ دیده را افزایش می دهد.
اثربخشی درمان شناختی - رفتاری در کاهش علائم و بهبود عملکرد بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
مقایسه تأثیر درمان شناختی-رفتاری با درمان روانی-اجتماعی بر پاسخ های نشخواری و نگرشهای ناکارآمد مبتلایان به افسردگی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه تأثیر درمان شناختی -رفتاری با درمان روانی-اجتماعی بر پاسخ های نشخواری و نگرشهای ناکارآمد مبتلایان به افسردگی مزمن بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با دوگروه آزمایش، بود. جامعه آماری پژوهش تمامی بیماران مبتلاء به افسردگی مزمن بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند از میان مراجع کنندگان به مراکز مشاوره و یا مطب روانپزشکان شهر اصفهان تعداد 30 نفر انتخاب شد و سپس براساس تخصیص تصادفی افراد به دو گروه آزمایش با درمان روانی-اجتماعی و شناختی-رفتاری، (هرگرو15نفر) گمارده شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های نگرشهای ناکارآمد (DAS) و پاسخ های نشخواری(RRS) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل آزمون واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان میدهند؛ میزان نشخوار فکری و نگرش های ناکارآمد با هر دو درمان کاهش یافته است. اما بین دو درمان در میزان نشخوار فکری تفاوت معنی داری وجود داشته و اثربخشی درمان روانی-اجتماعی به نسبت درمان شناختی-رفتاری بیشتر بوده است. اما بین دو درمان در نگرش های ناکارآمد تفاوت معنی داری وجود نداشته است. همچنین اثربخشی درمان روانی-اجتماعی در مردان در مقایسه با زنان بیشتر بوده است.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و دارودرمانی در درمان مردان مبتلا به انزال زودرس مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به دنبال مقایسه ی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و دارو درمانی در درمان مردان مبتلا به انزال زودرس مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اهواز بود. روش: 39 مرد بر اساس مصاحبه ی بالینی DSM-TV-TR و بر اساس نمره ی برش ابزار تشخیصی انزال زودرس از بین مردان مراجعه کننده برای درمان این اختلال انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه درمان شناختی-رفتاری، دارو درمانی و کنترل جایگزین شدند. داده ها در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری با استفاده از ابزار تشخیصی انزال زودرس، پرسشش نامه ی کیفیت جنسی-مردان و زمان سنج جمع آوری شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که در مرحله ی پس آزمون با کنترل پیش آزمون بین گروه های درمانی شناختی-رفتاری، دارو درمانی و گروه کنترل در زمان نهفتگی انزال درون واژنی و انزال زودرس تفاوت معناداری دیده شد. همچنین در مرحله ی پی گیری با کنترل پیش آزمون بین گروه های درمانی و کنترل در زمان نهفتگی انزال درون واژنی و انزال زودرس (به نفع گروه شناختی-رفتاری) تفاوت معناداری دیده شد. اما بین گروه دارو درمانی و گروه کنترل تفاوت مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان شناختی- رفتاری و درمان دارویی در درمان انزال زودرس کارآمد می باشند اما اثرات مثبت مداخله ی دارو درمانی ماندگار نمی باشند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان تعامل والد -کودک بر اضطراب و تنهایی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان تعامل والد -کودک بر اضطراب و تنهایی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع طرح های کاربردی و شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان (دختر و پسر) مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شهر ساری در شش ماه نخست سال 1400 بود. نمونه این پژوهش شامل 45 نفر از مراجعه کننده به مرکز مشاوره بامداد و مرکز مشاوره باور که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی درمان شناختی- رفتاری و درمان تعامل والد -کودک و گروه گواه در لیست انتظار جای داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (1997) و پرسشنامه تنهایی آشر و همکاران (1984) به دست آمد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزارSPSS-26 به اجرا درآمد. یافتهها: نتایج نشان داد که بین دو گروه درمان شناختی-رفتاری و درمان تعامل والد –کودک بر اضطراب و تنهایی در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی تفاوت معناداری وجود دارد و درمان درمان شناختی- رفتاری سبب ایجاد تغییرات بیشتر در اضطراب در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شد و این درمان قویتر از درمان درمان تعامل والد-کودک در این گروه از بیمارن است. در درمان تعامل والد -کودک سبب ایجاد تغییرات بیشتر در تنهایی در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شد و این درمان قوی تر از درمان شناختی- رفتاری در این گروه از کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بود (001/0>P). نتیجه گیری: میتوان نتیجه گرفت که درمان شناختی-رفتاری بر اضطراب در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی و درمان تعامل والد –کودک می تواند به عنوان روش مداخله ای موثری برای بهبود تنهایی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی باشد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان فراشناختی بر پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) افراد وابسته به مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
13 - 22
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی بر پریشانی روانشناختی(استرس، اضطراب و افسردگی) افراد وابسته به مصرف مواد انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماری کلیه افراد وابسته به مصرف مواد شهرستان سمنان در سال 1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، 75 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش1 (درمان شناختی- رفتاری)، گروه آزمایش 2 (درمان فراشناختی) و یک گروه گواه جایگذاری شدند. ابزار پژوهش، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویباند و لاویباند (1995) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها نشان دادند هر دو مداخله در بهبود پریشانی روانشناختی در افراد وابسته به مواد مؤثر واقع شدند. همچنین بین اثربخشی دو درمان، تفاوت معنادار نبود (01/0p<). باتوجه به نتایج پژوهش می توان از درمان شناختی- رفتاری و فراشناختی جهت ارتقای سلامت روان افراد وابسته به مواد استفاده نمود.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان فعال سازی رفتاری بر تنظیم شناختی هیجانی در زنان مبتلا به اختلال دیس تایمیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان فعال سازی رفتاری بر کاهش تنظیم هیجانی منفی و افزایش تنظیم هیجان مثبت در بیماران زن مبتلا به اختلال دیس تایمیک انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون - پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران دارای اختلال دیس تایمی مراجعه کننده به کلینیک های روان شناسی مستقر در منطقه 8 شهر تهران بود که تعداد 45 نفر به شیوه غیرتصادفی و در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی و همکاران (2002) با اعتبار 73/0 تا 88/0 بود. برای گروه آزمایش اول درمان فراشناخت (ولز، 2009) در 8 جلسه 90 دقیقه ای و برای گروه آزمایش دوم درمان فعال سازی رفتاری (دیمیدجیان و همکاران، 2008) در 12 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس آمیخته و بنفرونی در نرم افزار spss-26 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان فراشناختی و درمان فعال سازی رفتاری باعث کاهش تنظیم شناختی هیجانی و مؤلفه های آن در پایان مداخلات و دوره پیگیری شده بودند (05/0p>). همچنین درمان فعال سازی رفتاری در کاهش علائم تنظیم شناختی هیجانی، نسبت به درمان فراشناختی اثربخشی بیشتری را نشان می دهد (05/0p>). نتیجه گیری: درمان فعال سازی رفتاری به دلیل تأثیری که بر افسردگی دارد می تواند به تنهایی و یا با درمان مکمل در کاهش تنظیم شناختی هیجانی و علائم افسردگی در بیماران مبتلا به اختلال دیس تایمیک مؤثر باشد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری یکپارچه با درمان فراتشخیصی بر علائم بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر همبود با افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش: حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری یکپارچه با درمان فراتشخیصی بر علائم بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر همبود با افسردگی انجام شد. مواد و روش ها: برای اعتبارآزمایی رقابتی از طرح نیمه تجربی دو گروهی به روش مورد منفرد استفاده شد. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر همبود با افسردگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در سال 1398 بود که از میان آنان 10 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه درمان شناختی رفتاری یکپارچه و درمان فراتشخیصی گمارش شده و مورد مداخله قرار گرفتند. آزمودنی های دو گروه در مراحل خط پایه، جلسات سوم، پنجم، هشتم، دهم و پیگیری یک ماهه با مقیاس های اضطراب فراگیر، مقیاس افسردگی بک و پرسش نامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا مورد ارزیابی قرار گرفتند. گزارش نتایج از تحلیل دیداری نمودارها با شاخص تغییر پایا، درصد بهبودی و معناداری آماری و بالینی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو درمان تغییرات معناداری از نظر بالینی و آماری در آماج های درمانی ایجاد کرده و تأثیرات درمانی در دوره پیگیری نیز ادامه داشته است، اما درصد بهبودی در آزمودنی های گروه درمان شناختی رفتاری یکپارچه نسبت به آزمودنی های گروه درمان فراتشخیصی بیشتر بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج و بر اساس مبانی نظری اثربخشی درمانی، درمان شناختی رفتاری یکپارچه از نظر اندازه تغییر و ثبات بر درمان فراتشخیصی ارجحیت دارد، اما از نظر میزان پذیرش هر دو یکسان هستند.
اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر درمان شناختی-رفتاری بر افزایش میزان خودکارآمدی و تاب آوری بیماران تحت درمان نگهدارنده متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر درمان شناختی-رفتاری بر افزایش خودکار آمدی و تاب آوری در بیماران تحت درمان متادون صورت گرفته است. روش: به این منظور، 60 نفر از بیماران تحت درمان متادون که در دو مرکز ترک اعتیاد خصوصی شهرستان زیرکوه و مرکز گذری کاهش آسیب توکل زیرکوه پرونده داشتند با استفاده از نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایشی (30 نفر) و کنترل (30نفره) بررسی شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت درمان شناختی-رفتاری به سبک کارول قرار گرفتند و گروه کنترل فقط داروی متادون دریافت کردند. پرسش نامه های خودکار آمدی و تاب آوری در هر دو گروه قبل و بعد از درمان مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی-رفتاری بر خودکار آمدی بیماران تحت درمان متادون تاثیر مثبت داشته است (05/0 >p). همچنین نتایج نشان داد درمان شناختی-رفتاری بر تاب آوری تاثیر معنادار نداشته است. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق تلویحات کاربردی و بالینی دارد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری هیجان مدار و درمان فراشناختی بر سلامت اجتماعی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: دیابت نوع دو به عنوان یکی از چالش برانگیزترین و پرخطرترین بیماری های مزمن شناخته شده است و همه گیری آن در جهان رو به افزایش است. بین اختلالات جسمی ناشی از بیماری و مفاهیم روانشناسی موجود در این حیطه، روابط تنگاتنگی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری هیجان مدار و درمان فراشناختی بر سلامت اجتماعی در بیماران مبتلا به دیابت نوع2 بود. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به دیابت نوع2 مراجعه کننده به کلینیک دیابت دکتر شرقی در شهر کرج در نیمسال اول 1401 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 بیمار انتخاب شد و سپس به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سلامت اجتماعی (کی یز، 2004) بود. همچنین برای گروه آزمایش اول، درمان شناختی رفتاری هیجان مدار در 10 جلسه 90 دقیقه ای بر اساس پروتکل سووگ و همکاران (2006)، برای گروه آزمایش دوم، درمان فراشناختی در 10 جلسه 90 دقیقه ای بر اساس پروتکل رجبی و همکاران (1400) برگزار شد. جهت تحلیل داده های پژوهش نیز از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-25 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که نمره مولفه های سلامت اجتماعی در گروه شناختی رفتاری هیجان مدار افزایش معنادار داشت (001/0=P). همچنین نمره مولفه های سلامت اجتماعی در گروه فراشناختی افزایش معنادار داشت (001/0=P)، ولی تفاوت اثر دو شیوه درمانی بر مولفه های سلامت اجتماعی معنادار نبود (05/0<P). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی درمان شناختی رفتاری هیجان مدار و درمان فراشناختی در افراد مبتلا به دیابت نوع2، پیشنهاد می شود روانشناسان سلامت در مراکز درمانی از این شیوه های درمانی در جهت افزایش سلامت اجتماعی و مؤلفه های آن در بیماران مبت
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی و افکار خودکشی در نوجوانان دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی و افکار خودکشی در نوجوانان دارای افکار خودکشی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان نوجوان شهر ساوجبلاغ در سال 1398 بودند که از میان آن ها تعداد 60 نفر داوطلب واجد شرایط براساس خط برش مقیاس افکار خودکشی بک (1979) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) وارد مطالعه شدند و در دو گروه آزمایش درمان شناختی رفتاری و ذهن آگاهی و یک گروه گواه به صورت تصادفی تقسیم شدند به طوری که در هر گروه 20 نفر قرار گرفتند. آزمودنی ها برای پیش آزمون و پس آزمون به مقیاس افکار خودکشی بک (1979) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) پاسخ دادند. 6 جلسه درمان شناختی رفتاری براساس پروتکل مداخله ای لیهی (2017) و 6 جلسه درمان ذهن آگاهی براساس پروتکل مداخله ای بوردیک (2014) هر کدام به مدت زمان هر جلسه 90 دقیقه برای 2 گروه آزمایش برگزار شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر، نرم افزار SPSS و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. یافته ها: تحلیل آماری نشان داد که درمان شناختی- رفتاری و ذهن آگاهی به افزایش معنادار تحمل پریشانی (0/044=P) و کاهش معنادار افکار خودکشی (0/001>P) در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است. نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش، می توان برای بهیود افکار خودکشی و افزایش تحمل پریشانی نوجوان دارای افکار خودکشی، از درمان شناختی- رفتاری و ذهن آگاهی سود جست.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان محور و درمان شناختی رفتاری بر انسجام خانوادگی و رضایت زناشویی همسران جانباز شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۷ شماره ۷۱
823-829
حوزههای تخصصی:
زمینه: بهبود رضایت زناشویی و انسجام خانواده جانبازان به دلیل هشت سال دوران جنگ و مشکلات جسمی و روانی آنان از اهمیت بالایی برخوردار است. تحقیقات اثربخشی درمان هیجان محور و درمان شناختی رفتاری را بر بهبود عملکرد خانواده در جوامع آماری مختلف اثبات کرده است. هدف: لذا این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان محور و درمان شناختی رفتاری بر انسجام خانوادگی و رضایت زناشویی همسران جانباز شهرستان خرم آباد انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی همراه با پس آزمون و پیگیری و نمونه 60 نفر از همسران جانباز بود که به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول، 10 جلسه درمان هیجان محور و گروه آزمایش دوم، 8 جلسه درمان شناختی رفتاری دریافت کرده و گروه گواه در لیست انتظار قرار داده شد. ابزار پژوهش پرسشنامه انسجام خانواده سامانی (1381) و رضایت زناشویی انریچ (1998) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل وریانس اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: در مرحله پس آزمون هر دو مداخله به صورت معناداری باعث افزایش انسجام خانواده و رضایت زناشویی شدند (0/05< p ). در مرحله پیگیری گروه درمان هیجان محور پایداری اثر داشته، ولی نسبت به پس آزمون معنادار نمی باشد (001 > p ). نتیجه گیری: بنابراین، می توان از درمان شناختی رفتاری و درمان هیجان محور در جهت بهبود انسجام خانواده و رضایت زناشویی جانبازان استفاده نمود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و هیپنوتراپی شناختی رفتاری در کاهش علایم اضطراب و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان دوره متوسطه اول دارای اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۵
17 - 39
حوزههای تخصصی:
اضطراب امتحان نوعی اضطراب موقعیتی(هراس خاص) است که می تواند تاثیر منفی بر روند کیفیت زندگی فرد بگذارد. هدف از این پژوهش بررسی مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و هیپنوتیزم درمانی شناختی رفتاری بر کاهش علایم اضطراب و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان دارای اضطراب امتحان بود. یعنی یک مطالعه تجربی(آزمایشی کامل) از نوع پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری سه ماهه به کار رفته که از بین دانش آموزان دوره متوسطه اول بخش چنارشاهیجان از توابع استان فارس50 نفر دارای اختلال اضطراب امتحان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی قرار گرفته و ابزار جمع آوری داده ها، یکی پرسشنامه اضطراب امتحان فریدمن و جاکوب(1997) و دیگری پرسشنامه فرم کوتاه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی [1] (2000)بود. پروتکول درمانی در یکی از گروه ها استفاده از تکنیک های درمان شناختی رفتاری و در گروه دیگر همان تکنیک ها در حالت خلسه هیپنوتیزمی در مدت10 جلسه یک و نیم ساعته هفتگی بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون های تعقیبی مربوطه از طریق نرم افزار کامپیوتری(Spss22) تجزیه و تحلیل گشته است. نتایج یافته ها نشان داد که هر دو مداخله روان شناختی در پس آزمون و پیگیری منجر به کاهش علایم اضطراب امتحان دانش آموزان در سه بعد تحقیر اجتماعی، خطای شناختی و تنیدگی گشته و کیفیت زندگی آنها را بهبود بخشیده است. بنابراین هرچند هر دو شیوه شناختی رفتاری و هیپنوتراپی شناختی رفتاری می توانند مداخله ای موثر در کاهش اضطراب امتحان و افزایش کیفیت زندگی دانش آموزان باشند. اما روش هیپنوتیزم درمانی شناختی رفتاری بسیار کاراتر از روش شناختی رفتاری بوده و در مقایسه باعث تغییرات معنادارتری( 0001/ p< ) در پس آزمون و پیگیری هر دو متغیر گردیده است. لذا این روش می تواند در آینده بخشی از درمان اضطراب بوده و در ارتقاء کیفیت زندگی چنین افرادی نیز موثر باشد.<br /> <br clear="all" /><br /> <br /> 3. World Health Organization (WHO)
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان تعامل والد -کودک بر تعارض والد-فرزند کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال های اضطرابی اثرات منفی قابل توجهی بر عملکرد تحصیلی، روابط با همسالان و عملکرد خانواده کودکان می گذارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان تعامل والد -کودک بر تعارض والد-فرزند کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع طرح های کاربردی و شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان (دختر و پسر) مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شهر ساری در شش ماه نخست سال 1400 بود. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از مراجعه کننده به مرکز مشاوره بامداد و مرکز مشاوره باور که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی درمان شناختی- رفتاری و درمان تعامل والد -کودک و گروه گواه در لیست انتظار جای داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه تعارض والد-فرزند اشتراوس (1990)، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (1997) به دست آمد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-26 به اجرا درآمد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه درمان شناختی-رفتاری و درمان تعامل والد –کودک بر تعارض والد-فرزند در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی تفاوت معناداری وجود دارد (09/14=F؛ 001/0>P) و درمان تعامل والد –کودک تاثیر بیشتری نسبت به درمان شناختی-رفتاری بر تعارض والد-فرزند در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی داشت (001/0>P). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان تعامل والد –کودک می تواند به عنوان روش مداخله ای موثری برای بهبود تعارض والد-فرزند در در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی باشد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر علایم بیماران مبتلا به اختلال وسواس- اجبار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اخیراً مداخلات رفتاری و شناختی «موج سوم»، توجه زیادی را بین پژوهشگران به خود اختصاص داده اند. پژوهش حاضر، به منظور بررسی اثربخشی یکی از این درمان ها، یعنی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT یا Acceptance and Commitment Therapy) ، این درمان را با درمان شناختی- رفتاری (CBT یا Cognitive - Behavioral Therapy) در اختلال وسواس- اجبار (OCD یا Obsessive- Compulsive Disorder) مقایسه کرده است.
مواد و روش ها: در این پژوهش از یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون استفاده شد. اجرای این پژوهش از بهمن ماه 1389 تا مهر ماه 1391 در مرکز خدمات روان پزشکی و روان شناسی پارسه بود.گروه های آزمایشی شامل دو گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and Commitment Therapy) (13n=) و درمان شناختی- رفتاری (Cognitive-Behavior Therapy) (13n=) بود. هر دو گروه ده جلسه دو ساعته درمان را یک بار در هفته دریافت کردند. 12 بیمار نیز در گروه کنترل (لیست انتظار) بودند. به منظور سنجش شدت وسواس، انعطاف پذیری روان شناختی و افسردگی از مقیاس وسواس فکری و عملی ییل براون (Yale Brown Obsessive- Compulsive Scale) ، پرسش نامه پذیرش و عمل و پرسشنامه افسردگی بک (BDI یا Beck Depression Inventory) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندگانه در نرم افزار SPSS تحلیل شد.
یافته ها: مقایسه گروه های درمانی حاکی از آن بود که بین گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه لیست انتظار در تمام مقیاس ها در پس آزمون تفاوت معنی داری وجود داشت و این تفاوت در پیگیری هم تداوم داشت (01/0P<). علاوه بر این، مقایسه گروه درمان شناختی- رفتاری با گروه لیست انتظار در پس آزمون نیز حاکی از آن بود که به جز متغیر انعطاف پذیری روان شناختی، بین دو گروه در بقیه مقیاس ها تفاوت معنی داری وجود داشت و این نتایج نیز تا یک ماه پس از درمان تداوم داشت (01/0P<) . دو گروه درمانی در پس آزمون فقط در پرسش نامه پذیرش و عمل تفاوت معنی داری نشان دادند (05/0P<) ، ولی در کاهش علایم وسواسی و نیز افسردگی تفاوت معنی داری نداشتند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش انعطاف پذیری روان شناختی مؤثرتر از درمان شناختی- رفتاری بود و این برتری در پیگیری نیز حفظ شد (01/0 P<).
نتیجه گیری: بر حسب نتایج حاصل از این پژوهش، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری هر دو تغییرات معنی داری در علایم وسواس ایجاد کردند. بنابراین این پژوهش، در مجموع حمایتی تجربی برای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در درمان وسواس فراهم می کند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و هیجان مدار بر آشفتگی های روان شناختی در مراقبین بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ تابستان (تیر) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۸
۲۶۵-۲۴۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: مراقبین بیماران مبتلا به سرطان به دلیل چالش ها و عوامل استرس زا در معرض خطرات مرتبط با بار مراقبین قرار می گیرندکه اثرات روانشناختی زیادی از جمله آشفتگی های روانشناختی را در پی دارد. بر اساس پیشینه، درمان شناحتی رفتاری و درمان هیجان مدار هر کدام بر آشفتگی های روانشناختی مؤثر است، اما در زمینه کاربرد این درمان ها و مقایسه آن ها در آشفتگی های روانشناختی در جامعه مورد تحقیق شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان هیجان مدار بر آشفتگی های روانشناختی در مراقبین بیماران مبتلا به سرطان انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی مراقبین بیماران مبتلا به سرطان بود که از خدمات بنیاد نیکوکاری کنترل سرطان ایرانیان (مکسا) شهر مشهد در سه ماه آخر سال 1402 برای بیماران خود بهرمند می شدند. از جامعه آماری مذکور تعداد 45 نفر دارای شرایط ورود به پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند وارد مطالعه شدند. سپس به صورت تصادفی در 3 گروه 15 نفره، (30 نفر در 2 گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) جایگزین شدند. از مقیاس پریشانی روانشناختی (کسلر و همکاران، 2002) جهت جمع آوری اطلاعات و به عنوان پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری استفاده شد. پروتکل ها شامل درمان شناختی رفتاری (یونگ و همکاران، 2001) به صورت 10 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک بار و درمان هیجان مدار (گرینبرگ، 2006) به صورت 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک بار بودند؛ در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی و نرم افزار SPSS نسخه 27 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادکه بین گروه های آزمایش و گروه گواه تفاوت معناداری وجود داشت؛ و هر دو درمان شناختی رفتاری و هیجان مدار باعث کاهش آشفتگی های روانشناختی مراقبین بیماران مبتلا به سرطان مؤثر شد (05/0 >p). همچنین براساس نتایج بدست آمده درمان هیجان مدار در بهبود آشفتگی های روانشناختی مراقبین بیماران مبتلا به سرطان اثربخشی بیشتری از درمان شناختی رفتاری دارد (05/0 >p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش با هر دودرمان شناختی رفتاری و درمان هیجان مدار، می توان آشفتگی های روانشناختی را در مراقبین بیماران مبتلا به سرطان بهبود داد. یافته های مذکور می تواند برای انتخاب نوع درمان، یاریگر درمانگران باشد.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر مشکلات روان شناختی و خودتعیین گری در مادران دارای کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال طیف اُتیسم یکی از ناتوانی های تحولی پیچیده است که علاوه بر خود فرد، خانواده و جامعه را نیز دچار چالش می کند. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر مش لاکت روان شناختی و خودتعیین گری در مادران دارای کودکان با اختلال طیف اُتیسم صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر به شیوه نیمه آزمایشیی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودک با اختلال طیف اُتیسم مراجعه کننده به مرا کز مشاوره خدمات روان شناختی شهر ساری در سال 1399 به تعداد 156 نفر بود که از بین آنها تعداد 30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های اضطراب، افسردگی و استرس لاویبوند و لاویبوند ) 1995 ( و خودتعیین گری لا گاردیا و همکاران ) 2000 ( و نیز برای مداخله درمانی از پروتکل درمان شناختی-رفتاری هاوتون و همکاران ) 1990 ( استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و از طریق نرم افزار SPSS24 در سطح معنا داری 05 / 0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر متغیر مش لاکت روان شناختی ) 001 / P> 0 ( اثر کاهنده و بر متغیر خودتعیین گری ) 036 / P> 0 ( اثر افزاینده داشت. نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی حا کی از تفاوت معنادار میانگین های گروه آزمایشی در مراحل پیش آزمون با پس آزمون ) 001 / P> 0 ( و پیش آزمون با پیگیری ) 001 / P> 0 ( برای متغیرهای مش لاکت روان شناختی و خودتعیین گری بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر نتیجه گیری می شود که مداخله درمانی شناختی-رفتاری می تواند موجب کاهش مش لاکت روان شناختی و افزایش خودتعیین گری مادران دارای کودکان با اختلال طیف اُتیسم شود.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری گروهی در کاهش شدت درد و پریشانی های روان شناختی زنان مبتلا به کمردرد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری گروهی در کاهش شدت درد و پریشانی های روان شناختی زنان مبتلا به کمردرد مزمن بود. روش : در این پژوهش نیمه آزمایشی، از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد؛ از میان تمامی زنان مبتلا به کمردرد مزمن مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی (ره) و یک مطب خصوصی در شهر تهران در سال 1389، تعداد 30 زن با میانگین سنی 33 سال و 7 ماه به طور تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه 90 دقیقه ای درمان شناختی- رفتاری تورک و فری به صورت گروهی شرکت کرد و گروه کنترل تنها پی گیری شد. هر دوگروه پیش و پس از جلسه های درمانی به دو مقیاس ناتوانی کمردرد کبک ( QBPDS ) و افسردگی، اضطراب، استرس ( DASS ) پاسخ دادند. داده ها با آزمون t مستقل تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان گر کاهش معنادار شدت کمردرد (05/0 p< ) و افسردگی، اضطراب و استرس (05/0 p< ) در گروه آزمایش به دنبال شرکت در جلسه های درمانی بود. نتیجه گیری : درمان شناختی- رفتاری با تغییر رفتارهای ناکارآمد، تصحیح شناخت های ناسازگار و احساس های مخرب مرتبط با درد، باعث می شود اثرهای زیانبار درد به کمترین حد برسد و پریشانی های روان شناختی بهبود یابد.
اثربخشی درمان های مثبت نگر و شناختی-رفتاری بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان کمال گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
143 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان های مثبت نگر و شناختی-رفتاری بر بهزیستی روان شناختی دانش آموزان کمال گرا است. این پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر کمال گرای مدارس متوسطه شهر رشت در سال1395 بودند. نمونه پژوهش 69 دانش آموز دختر کمال گرا بود که به صورت تصادفی به سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس کمال گرایی بالینی استوبر و فرم کوتاه پرسشنامه بهزیستی ریف استفاده شد. برای گروه های آزمایش، درمان های مثبت نگر و شناختی-رفتاری در 10 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد. در حالی که گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. نتایج آنکوا نشان داد درمان های مثبت نگر و شناختی-رفتاری، بهزیستی روان شناختی دانش آموزان کمال گرا را افزایش می دهند. نتایج آنوا نیز نشان داد که درمان های مثبت نگر و شناختی-رفتاری کمال گرایی بالینی دانش آموزان را کاهش می دهد، اما بین اثربخشی دو درمان در افزایش بهزیستی روان شناختی و کمال گرایی بالینی تفاوتی به دست نیامد. این یافته ها بیان می کند که رویکرد مثبت نگر به عنوان درمان جدیدتر به اندازه درمان شناختی-رفتاری در ارتقاء بهزیستی روان شناختی مؤثر است و می توان از آن به عنوان درمان جایگزین استفاده کرد.








