مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۳٬۱۶۱ تا ۲۳٬۱۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۹۴۲ مورد.
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
221 - 252
حوزههای تخصصی:
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به عنوان نهادی بالنده و نوآور، مولود تفکر راهبردی امام خمینی و جلوه بارز آرمان های مکتبی و انقلابی ملّت مسلمان ایران و نمادی از اقتدار سیاسی نظامی جمهوری اسلامی ایران است. این نهاد انقلابی منحصر به فرد در جهان، بر مبنای اصل 150 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مسئولیت پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن را در برابرِ هر طیف از تهدیدات سخت ، نیمه سخت، نرم و کمک به توسعه و تعمیق انقلاب اسلامی در داخل و خارج، در چارچوب قوانین و تدابیر ولیّ امر مسلمین و فرمانده معظّم کل قوا بر عهده دارد. در راستای انجام این وظیفه، معاونت تربیت و آموزش عقیدتی سیاسی نمایندگی ولیّ فقیه در سپاه براساس وظیفه ذاتی خود اقدام به تهیه نظام آموزش عقیدتی برای تدریس در دوره رزم مقدماتی سربازان نموده است. در این دوره-ها که دارای متن خاص و مشخص و مدوّن است، مسائلی از قبیل احکام، اصول اعتقادات و اخلاق اسلامی و همچنین مطالبی درباره انقلاب اسلامی ایران برای فراگیران طرح می شود. هدف کلی از برگزاری این دوره ها ارتقای میزان و سطح شناخت فراگیران نسبت به معارف اسلامی، افزایش گرایش آنان به ارزش ها و رفتارهای دینی، و همچنین ارتقای سطح اخلاقی و رفتاری آنان بر اساس موازین اسلامی می باشد. مسئله اصلی این پژوهش بررسی میزان تأثیرگذاری این دوره و آموزش های مذکور در ارتقا و بهبود سطح دین داری فراگیران است. بر اساس یک تقسیم بندی، این تأثیر را می توان در سه حوزه شناختی (بینشی)، گرایشی (احساسی و عاطفی)، و کنشی (اخلاقی و رفتاری) بررسی و تجزیه و تحلیل کرد. این پژوهش به لحاظ ماهیت موضوع، توصیفی تحلیلی بوده و برای انجام آن روش پیمایشی استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات آن، یکی از متداول ترین و پرکاربردترین ابزارهای پژوهش های میدانی، یعنی پرسش نامه به کار گرفته شده است. پرسش نامه حاضر محقق ساخته می باشد و به صورت بسته طراحی شده است. در این پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت تعداد 50 گویه در اختیار پاسخ دهندگان قرار داده شد تا پاسخ های خود را درباره آن ها مشخص نمایند. طیف گرایش در این پرسشنامه از نوع پنج گزینه ای بوده و پنج درجه ارزشی «کاملاً موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالم و کاملاً مخالفم» را دربرمی گیرد. پرسش نامه مذکور به گونه ای طراحی شده که بتواند تأثیر آموزش ها را در سه بعد بینشی (شناختی)، گرایشی (احساسی/ عاطفی) و کنشی (رفتاری) مورد سنجش قرار دهد. البته با توجه به زمان محدود دوره آموزشی (2 ماه) و همچنین ماهیت و مواد آموزشی آن، انتظار اصلی از آموزش های این دوره، بیشتر متوجه تغییرات دین داری فراگیران در بعد شناختی خواهد بود و کمتر انتظار است که دو بعد گرایشی و کنشی تغییرات قابل توجهی داشته باشند. از همین رو در پرسش نامه تحقیق، اکثر گویه ها طوری طراحی شده اند که تغییرات بعد شناختی را اندازه گیری کنند. بدین ترتیب، از گویه 1 تا 34 برای سنجش بعد شناختی، گویه 35 تا 41 برای سنجش بعد گرایشی و گویه 42 تا 50 برای سنجش بعد رفتاری در نظر گرفته شده است. پرسش نامه این پژوهش ابتدا با نظر دو تن از کارشناسان خبره (که عضو هیئت علمی و فارغ التحصیل دکتری مرتبط با این پژوهش بودند) آماده شد. سپس برای تعیین اعتبار(روایی) و حصول اطمینان از قابلیت اجرای آن، در اختیار چند تن از اساتید و کارشناسان رشته تعلیم و تربیت که دارای مدرک دکتری این رشته بودند قرار داده شد تا نسبت به روایی آن اظهار نظر نمایند. هر یک از این اساتید نیز اصلاحاتی را در مورد پرسش نامه پیشنهاد دادند، که این پیشنهادات نیز در پرسش نامه اعمال شد. سرانجام پس از جمعبندی نظرات خبرگان، پرسش نامه پژوهش به لحاظ روایی مورد تأیید آنها قرار گرفت. لازم به ذکر است که پرسش های طرح شده، ناظر به محتوای آموزش ها و متونی است که خاص این دوره تهیه و طراحی شده است. همان گونه که اشاره شد، برای آن که بتوانیم میزان تأثیرگذاری آموزش های مذکور بر دین داری سربازان را دقیق تر مورد سنجش و ارزیابی قرار دهیم، آن را به سه بعد شناختی، گرایشی و کنشی تقسیم کردیم. بدین ترتیب سه پرسش فرعی ذیل در دستور کار تحقیق قرار گرفت: 1. این دوره و آموزش های آن تا چه حد در ارتقای آشنایی و شناخت فراگیران نسبت به معارف اسلامی تأثیرگذار است؟2. این آموزش ها چه میزان می تواند گرایش سربازان را نسبت به ارزش ها و اخلاق و رفتار اسلامی ارتقا دهد؟3. آموزش های مذکور تا چه حد در ارتقای اخلاقی و رفتاری فراگیران و التزام عملی آنها نسبت به باورها، ارزش ها و احکام اسلامی تأثیر دارد؟ به دنبال طرح سؤالات مذکور، سه فرضیه متناظر با آنها نیز به شرح زیر ارائه گردید: 1. آموزش های عقیدتی مذکور در این دوره، رابطه معنادار بالایی با تغییر بینش و شناخت دینی مخاطبان و فراگیران دارد. 2. مطالب تدریس شده توسط مربیان عقیدتی در این دوره، رابطه معنادار نسبتاً بالایی با تغییر نگرش فراگیران دارد. 3. آموزش های عقیدتی دوره مذکور، با تغییر رفتار فراگیران تحت آموزش، رابطه معناداری ندارد.نتایج حاصل از پژوهش نشان داد همبستگی مثبت و معنی دار بین بعد شناختی و اثربخشی آموزش های صورت گرفته بر روی فراگیران در سطح معنی داری 01/0 وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش های صورت گرفته، بر بعد شناختی فراگیران تاثیر مثبت قابل توجهی گذاشته است. بدین ترتیب، فرضیه اول پژوهش مورد تأیید قرار می گیرد. همچنین نتایج حاصل از محاسبه ضریب همبستگی بیانگر آن است که همبستگی مثبت و معنی دار بین بعد گرایشی و اثربخشی آموزش های صورت گرفته بر روی فراگیران در سطح معنی داری 01/0 وجود دارد. بنابراین می توان گرفت که آموزش های صورت گرفته، بر بعد گرایشی آنها تاثیر نسبتاً قابل توجهی گذاشته است. البته میزان این تأثیر در مقایسه با بعد شناختی کمتر است. بدین ترتیب می توان گفت فرضیه دوم پژوهش نیز تأیید می شود. همچنین محاسبه ضریب همبستگی بیانگر آن است که همبستگی مثبت و معنی داری بین بعد رفتاری فراگیران و اثربخشی آموزش های صورت گرفته در سطح معنی داری 01/0 وجود دارد. براین اساس، فرضیه سوم پژوهش مورد تأیید قرار نمی گیرد و نتایج تحقیق نشان می دهد آموزش های عقیدتی، در تغییر رفتارهای دینی سربازان نیز تأثیر قابل توجهی دارد. در مجموع، نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که آموزش های عقیدتی مذکور، در تحقق اهداف مورد نظر موفق بوده و حتی در زمینه تغییرات رفتاری که معمولاً نیارمند بازه های زمانی بلند مدت و طولانی است و ظرف مدت دو ماه، کمتر می توان شاهد چنین تغییراتی بود، اثربخشی مناسبی داشته است. بنابراین براساس یافته های مذکور اولاً می توان پیشنهاد کرد این دوره ها همچنان ادامه یابد، و ثانیاً در ادامه این پژوهش می توان پژوهشی را طراحی کرد که طی آن با بررسی نقایص و ضعف های احتمالی (اعم از مربیان، متون، شرایط، فضا و امکانات برگزاری کلاس ها و ...) اثربخشی این آموزش ها افزایش داده و بهبود بخشید.
بررسی مقایسه ای عوامل تداوم دین بودایی و زوال دین زرتشتی در چین باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
147 - 164
حوزههای تخصصی:
موضوع دین در تاریخ روابط دو تمدن بزرگ ایران و چین، تاکنون کمتر بررسی شده است. بنا بر شواهد تاریخی و منابع چینی، ایرانیان دین های بودایی و زرتشتی را به چین وارد کرده اند. پژوهش های پیشین در این حوزه عمدتاً به شرح نحوه ورود این ادیان به چین بسنده کرده اند و به بررسی عمیق علل تداوم دین بودایی و زوال دین زرتشتی از اواسط قرن نهم میلادی به بعد نپرداخته اند. این پژوهش با اتکا به روش کتابخانه ای و مطالعه مقایسه ای داده های تاریخی استخراج شده از منابع چینی، برای نخستین بار به واکاوی علل تداوم دین بودایی و زوال دین زرتشتی در چین باستان می پردازد. فرضیه اصلی این پژوهش آن است که دین بودایی به دلیل انطباق و همگونی با تفکر و جامعه چینی و عدم رویکرد سیاسی، به ویژه از قرن نهم میلادی به بعد، تا به امروز در این سرزمین تداوم یافته است. درمقابل، دین زرتشتی به دلیل ناهمگونی آموزه ها و مناسک دینی با فرهنگ و شاخصه های فرهنگی مردم چین، نتوانست با این سرزمین سازگار شود و از بین رفت.
الگوی نعمت شماری رفع نیازهای مردم، بر اساس پیمایش پیشرفته حدیث «حوائج الناس»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
26 - 53
حوزههای تخصصی:
بسیاری از آموزه های دستوری اسلام مرتبط با دیگران سامان یافته و از جمله مهم ترین آموزه های این مکتب، رفع حوائج مردم است. تحقیق حاضر، ضمن تأکید بر قابلیت های متون دینی در تولید علم، به دنبال بررسی اثر نعمت شماری رفع حوائج مردم براساس حدیثِ «حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَیْکُمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَیْکُمْ» می باشد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و پیمایش گام های دو گانه؛ (فهم عمومی حدیث و فهم پیشرفته حدیث)، در یک فرآیند قانونمند، از مسیر استخراج و صورت بندی علمی آموزه-های قرآن و حدیث، به فهم عمیق حدیث با استفاده از حرکت معکوس پرداخت. حاصل پژوهش حاضر نشان می دهد، برخى افراد به جهت موقعیتی که دارند، براى برآوردن نیازهایشان مورد مراجعه مردم قرار مى گیرند و لذا دچار ملالت مى-شوند. مرکز ثقل حدیث در این مسأله، واژه «نعمت» است. از آن جایی که معصوم(ع)، مرکز ثقل درمان ملالت را نعمت بودن نیاز مردم، قرار داده، معلوم می گردد علت ملالت، «نقمت دانستن» حوائج مردم است. طبیعى است که براى درمان «یعنى ملول نشدن» باید عکس عمل کرد. گریز یا گرایش انسان به برآورده کردن نیازهای مردم، وقتی اتفاق می افتد که فرد معطوف به اندازه سنجی (=سنجش سود و زیان) نیازهای مردم شود. در موقعیت های اجتماعى، پرستاری یکی از مشاغلی است که در معرض چنین رخدادی هست.
جایگاه علوم عقلی در عصر امام محمد غزالی تبیین اختلاف غزالی و شیخ بوعلی سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
11 - 34
حوزههای تخصصی:
مجادله، مباحثه و نقد، از امتیازات فرهنگ اسلامی و ایرانی است که با تکیه بر آموزه های قرآنی و سنّت نبوی به طور فزاینده رشد کرده است و همواره ویژگی های محیط دینی اعصار را به طور تقریبی نشان می دهند. زمانی که در بغداد، کتابی و یا ایده ای علمی بروز می کرد، به سرعت و در اندک زمان ممکن، در اندلس و ماورالنّهر، بدون سوگیری های سیاسی و طرح مسائل حاشیه ای، مورد نقد و بررسی قرار می گرفت. ابوحامد غزالی یکی از بزرگان کم نظیرِ ساحت علم در جهان اسلام است. او همچنین یکی از سر سخت ترین مخالفان فلسفه بوده که با تحریر کتاب بسیار اثربخشِ تهافت الفلاسفه تلاش کرده است، آراء فلاسفه از جمله ابن سینا را به محک نقد کشیده و سستی افکار ایشان را بیان کند. مقاله پیش رو بر آن است، جایگاه علوم عقلی در عصر امام محمد غزالی و اختلاف میان ابن سینا و غزالی را با رویکرد توصیفی-تحلیلی تبیین و تحلیل کند. یافته های پژوهشی حاکی از آن هستند که غزالی قصد داشت، ایمان مسلمانان را به صلابت و اصالت اولیه خود بازگرداند، اما به واسطه مخالفتش با فلسفه و فلاسفه، موجبات انهدام ریشه های فلسفه در بسیاری از کشورهای اسلامی را فراهم آورد. همچنین بر بنیاد پژوهش حاضر روشن می شود که اختلاف میان غزالی و ابن سینا، صرفاً یک سوء تفاهم و تصوری نادرست بوده است؛ زیرا غزالی مدّعی بود، دغدغه های دینی او عامل اصلی موضع گیری وی در برابر فلاسفه مشائی از جمله ابن سینا شده است.
جایگاه فطرت الهی در تجربه دینی در منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
35 - 62
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های ویژه برای ارتباط بین حق و خلق، بحث «فطرت الهی» انسان است. قبول این دیدگاه می تواند مباحث مطرح در بحثِ تجربه دینی را دچار تحولاتِ درخور توجهی نماید. از این رو، در این مقاله سعی می شود با بیان چیستی و انواع تجربیات دینی، بالخصوص دیدگاه استاد آیت الله جوادی آملی از فطرت الهیِ انسان؛ به بررسی چگونگی مصداق پذیری این دیدگاه در ذیل انواع تجربیات دینی اهتمام ورزیده شود. همچنین با این بررسی، چراییِ وجودِ فطرت نیز تبیین می شود. با انجام این بررسی به روش تحلیلی – اسنادی و با تطبیق صورت گرفته شده بین تجربیات دینی و فطرت الهی از منظر استاد جوادی آملی، مشخص می شود؛ فطرت در دیدگاه ایشان، از مصادیق تجربه دینی و از انواع آن بوده و با توجه به نوع نگاه ایشان در این باره، در ذیل تجربیات عرفانی چه در معنای عام و چه در معنای خاص آن قرار می گیرد.
تحلیل تأثیرپذیری الگوی تأمین مالی از عوامل درون و برون شرکتی با رویکرد معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با مطالعه جامع ادبیات پژوهش، ابعاد اثرگذار بر توسعه نظام تأمین مالی شرکت ها را شناسایی و سپس با استفاده از روش معادلات ساختاری مدل پیشنهادی را آزمون تجربی کرد؛ به عبارتی، این مطالعه به دنبال پاسخ به این چالش بود که بهترین مدل تأثیرپذیری الگوی تأمین مالی از عوامل درون و برون شرکتی کدام است. بدین منظور داده های 159 شرکت طی سال های 1392 تا 1401 (1590 شرکت- سال) برای بررسی 14 فرضیه تدوین شده، گردآوری و با به کارگیری روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SmartPLS4 در قالب سه مدل جداگانه آزمون شد. الگوی تأمین مالی به سه بخش داخلی، خارجی کوتاه مدت و خارجی بلند مدت تقسیم شد. نتایج پژوهش نشان داد که عواملی بر تأمین مالی داخلی، خارجی کوتاه مدت و خارجی بلند مدت اثرگذار است؛ ازجمله: 1. ویژگی های هیئت مدیره؛ 2. ویژگی های حسابرسی؛ 3. ویژگی های کنترل داخلی؛ 4. ساختار مالکیت؛ 5. ویژگی های مدیران؛ 6. کیفیت گزارشگری مالی؛ 7. عملکرد مالی 8. عملکرد بازار؛ 9. کارایی سرمایه گذاری؛ 10. استراتژی های رقابتی؛ 11. مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی؛ 12. ارتباط سیاسی؛ 13. عدم اطمینان اقتصادی و 14. ویژگی های شرکتی. در بررسی هر سه مدل مشخص شد که تنها عدم اطمینان اقتصادی تأثیر منفی و معناداری بر تأمین مالی از هر سه جنبه دارد و بقیه متغیرها با تأثیر مثبت و معنادار، تأمین مالی شرکت را تسهیل می کنند. درنهایت نیز براساس ضرایب تعیین هر سه مدل پژوهش مشخص شد که سازه های منتخب، قدرت تبیین و توضیح بیشتری برای تأمین مالی بلند مدت نسبت به تأمین مالی داخلی و تأمین مالی کوتاه مدت را دارند. نوآوری پژوهش حاضر بررسی جامع عوامل و استفاده از رویکرد معادلات ساختاری برای تحلیل تأثیرپذیری الگوی تأمین مالی است که یک رویکرد پیشرفته و جامع تر بوده و می تواند روابط پیچیده بین عوامل مختلف را بهتر شناسایی کند.
بررسی تأثیر کیفیت گزارشگری مالی، حسابرسی داخلی بر مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴ (جلد ۱)
137 - 159
حوزههای تخصصی:
سود به عنوان یکی از اساسی ترین و مهم ترین اقلام صورت های مالی در تصمیم گیری های مالی و اقتصادی محسوب می شود که توسط افراد بسیاری مورد توجه قرار می گیرد. اما گاهی اوقات مدیران به دلیل حداکثر کردن منافع خود، ممکن است سود را طوری گزارش کنند که با هدف تأمین منافع عمومی استفاده کنندگان مغایرت داشته باشد. به مجموعه اقداماتی که مدیران در جهت آراستن اطلاعات برای دستیابی به اهداف خاص انجام می دهند، مدیریت سود اطلاق می شود. از عوامل مؤثر بر مدیریت سود می توان به کیفیت گزارشگری مالی و حسابرسی داخلی اشاره کرد. بر اساس مطالب ذکرشده هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر حسابرسی داخلی بر رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به منظور دستیابی به هدف فوق، اقدام به تدوین دو فرضیه شد. بر این اساس به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، نمونه ای متشکل از 169 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1394 الی 1402 انتخاب شد. جهت آزمون فرضیه های پژوهش نیز از مدل رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر داده های ترکیبی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد کیفیت گزارشگری مالی بر مدیریت سود شرکت تأثیر منفی و معناداری دارد، یعنی افزایش کیفیت گزارشگری مالی، کاهش مدیریت سود به دنبال دارد؛ علاوه بر این، نتایج بیانگر این است که حسابرسی داخلی رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و مدیریت سود را تقویت می کند.
بررسی تاثیر سود تقسیمی در شرکت هایی با مسئولیت اجتماعی بالا و پایین (مورد مطالعه: شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار)
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴ (جلد ۱)
323 - 343
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها به عنوان یک موضوع کلیدی در حوزه کسب و کارها و سیاست های آنها به تدریج به توجه عمومی رسیده است. مسئولیت پذیری اجتماعی به معنای تعهد شرکت ها نسبت به ارائه اثرات مثبت بر جامعه و محیط زیست است و شامل عملکرد اخلاقی، حفظ حقوق انسانی، حفاظت از محیط زیست و مشارکت فعال در توسعه اجتماعی است. یکی از جوانب مهم مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها، سیاست سود تقسیمی آنها است. سیاست سود تقسیمی به توزیع سودهای حاصل از عملکرد شرکت بین سهامداران و سایر ذینفعان می پردازد. این سیاست می تواند تأثیر قابل توجهی بر روند توسعه اقتصادی و اجتماعی داشته باشد و در نهایت بر تصمیم گیری های سیاسی و اقتصادی تأثیر بگذارد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر سود تقسیمی در شرکت هایی با مسئولیت اجتماعی بالا و پایین (مورد مطالعه: شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران) است. پژوهش حاضر از جنبه هدف، از نوع کاربردی به شمار می رود و همچنین از نوع پژوهش های همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش تمامی شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران در بین سال های 1396 تا 1400 بوده و نمونه آماری به روش حذف سیستماتیک و بعد از مدنظر قرار دادن کلیه معیارها، تعداد 118 شرکت به عنوان جامعه غربالگری شده باقیماندند که همه آن ها به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ازاین رو مشاهدات پژوهش حاضر طی بازه زمانی 1396 لغایت 1400 به 595 سال- شرکت رسید. جهت گردآوری داده ها از اطلاعات موجود در نر م افزار ره آورد نوین و بررسی صور ت های مالی شرکت های با مراجعه به سایت رسمی بورس استفاده شده است. همچنین در تحقیق حاضر روش آماری استفاده شده به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، روش رگرسیون چند متغیره با استفاده از داده های ترکیبی است. لذا نرم افزار استفاده شده نیز نرم افزار EVEIWS است که قابلیت چنین تجزیه و تحلیلی را دارا می باشد. نتایج به دست آمده از تحلیل فرضیه ها نشان داد که شرکت هایی با مسئولیت پذیری اجتماعی بالا سود تقسیمی بیشتری نسبت به شرکت های با مسئولیت پذیری اجتماعی پایین دارند. همچنین سیاست سود تقسیمی در شرکت هایی که مسئولیت اجتماعی بالاتری نسبت به شرکت هایی که مسئولیت اجتماعی کمتری دارند با ثبات تر است.
تحلیلی از نقش مبانی هستی شناختی توحیدی بر سلامت معنوی از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین نقش بنیان های هستی شناختی توحیدی قرآن در سلامت معنوی می باشد . روش این تحقیق توصیفی و تحلیلی می باشد . در این پژوهش سعی شده است که مفاهیم اصلی مورد نظر که شامل؛ بنیان های هستی شناختی توحیدی ، سلامت معنوی ، نقش های معرفتی ، نقش های عملی بنیان های هستی شناختی توحیدی قرآن می باشند. به صورت دقیق مورد ارزیابی قرارگیرند. این روش تجزیه و تحلیل به ما این امکان را می دهد تا با شناخت بیشتری نقش های معرفتی و عملی بنیان های هستی شناختی توحیدی قرآن را بر سلامت معنوی بپردازیم. یافته های تحقیق نشان می دهد که هستی شناختی توحیدی دارای بنیان هایی چون؛ توحید درخالقیت، توحید در مالکیت، توحید در ربوبیت، توحید در تشریع و قانون گذاری با دو نقش معرفتی و عملی در سلامت معنوی تأثیرگذارند. باور به توحید و یکتاپرستی، آگاهی بخشی و علم افزایی و اعتقاد به مقدرات الهی از نقش های معرفتی و ذکر و یاد خدا ، حب عبودی، تقویت رضایتمندی و پناه جستن به خدا از نقش های عملی بنیان های هستی شناختی توحیدی در سلامت معنوی می باشند.
The Logic of Understanding Ayatollah Javadi Amoli in the Announcement Scene of Divine Caliphate(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۸
103 - 137
حوزههای تخصصی:
The story of Adam has been a site of debate among religious scholars for various reasons. In this context, examining how commentators engage with the text and articulating their logic of understanding play a significant role in acknowledging the evolution of thought in interpretation. A cognitive triptych by Ayatollah Javadi Amoli regarding the understanding of "The world, human beings, and knowledge" in relation to verses 30-34 can guide us towards this important discourse. The tripartite focus of understanding logic in this story centers on anthropology and defining the characteristics of the perfect human in his relationship with God as the Creator of the Caliphate, and with angels acting as the disciples of the Caliph. From this perspective, the faculty of knowledge of names, which is the source of Caliphate, is endowed in all humans, and the will is the factor that fosters human dignity or conceals it, leading to a fall into bestiality and wickedness. This scene, from a cosmological viewpoint, is transcendent in time and free from the possibility of error, contrasting with the material world as the place of the human elemental body and the origin of its evolutionary movement. In the epistemological dimension, the commentator believes in the existence of levels of knowledge based on the nature of the objects of knowledge across longitudinal realms. Accordingly, the realm of proclamation exists in the intellectual realm and the rights of humans within the status of the self-sufficient being and the realm of the soul. From his perspective, the story of Adam is a case of an external personal matter and informs of a divine and continuous tradition in creating a Caliph on Earth. His departure from the theory of corporeal creation and spiritual permanence in explaining the realms of the soul is also noteworthy in this narrative. The commentator’s statements show the influence of the content of Shia narratives, alongside a prominent application of mystical and philosophical teachings and assumptions
روش ها و بایسته های اخلاقی امر به معروف و نهی از منکر در معارف رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
149 - 185
حوزههای تخصصی:
«امر به معروف و نهی از منکر» از مهم ترین فریضه های دینی بلکه عامل برپایی آن ها، اصلاح مستمر اجتماعی و پاسبانیِ پیوسته از حریم جامعه در برابر آفت ها و تهدیدهای گوناگون است. امروزه این فریضه در کانون توجهات اجتماعی و رسانه های داخلی است، ولی تنش ها و کشمکش های فراوانی که از اجرای آن در رسانه های داخلی و خارجی گزارش می شود، بیانگر این نکته است که هم جامعه با جایگاه و اهمیت این موضوع به درستی آشنا نشده و هم مجریان آن، از نظر شیوه های اجرا و بایسته های اخلاقی به مطالعه بیشتر، درک عمیق تر و آموزش جدی تر نیاز دارند. یکی از منابع غنی برای شناخت این موضوع، سیره علمی و عملی امام رضا(ع) است. نویسنده پس از بررسی روایات نقل شده از امام رضا(ع) و گردآوری موارد مرتبط با روش ها و بایسته های اخلاقی این فریضه، تلاش کرده با دسته بندی دقیق، ترجمه روان و توضیح لازم، پژوهشی جامع از دیدگاه آن امام همام را به پیشگاه خوانندگان ارجمند تقدیم کند. مطابق معارف رضوی، کنشگری آمر به معروف و ناهی از منکر با بهره گیری از روش های گوناگون به ترتیب در سه مرحله قلبی، گفتاری و رفتاری و در قالب باورمندیِ آمر و ناهی و آگاه سازیِ علمی و عملی مخاطب نمود دارد. اخلاق مداری و خردمندی، پایه این فریضه است و لازمه خردمندی، صفاتی در نفس آمر و ناهی و چهارچوبی در عمل آن هاست و هرچه این عوامل نمودِ بیشتری داشته باشد، این فریضه نیز اثرگذاری بهتر و ماندگارتر خواهد داشت.
اثربخشی آموزش واقعیت درمانی گروهی بر مسئولیت پذیری، پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی آموزش واقعیت درمانی گروهی بر مسئولیت پذیری، پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دختر بود. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش، متشکل از کلیه دانش آموزان دختر، مقطع متوسطه اول و دوم دبیرستان های غیر انتفاعی پاکان بود. که از بین آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه مسئولیت پذیری لوئیس(2001)، پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1999)، شادکامی آکسفورد هیلز و آرگایل(2002) و خلاصه طرح مشاوره گروهی واقعیت درمانی برگرفته از شفیع آبادی و ناصری (1398) بود. روش آماری، پژوهش حاضر آزمون آنالیز کوواریانس بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن 26 تحلیل گردید. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد، آموزش واقعیت درمانی گروهی بر مسئولیت پذیری، پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دختر، اثر بخش است. در همین راستا مدارس و مراکز مشاوره در آموزش و پرورش می توانند، با آموزش واقعیت درمانی گروهی در جهت بهبود مسئولیت پذیری، پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دختر، نقش برجسته ای ایفا کنند
تحلیل ماهیت و مبانی امامیّه و اهل سنّت از امام و خلیفه با تأکید بر دیدگاه قاضی باقلانی و علامه حلّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
263 - 294
حوزههای تخصصی:
مسئله امامت و خلافت در فرهنگ امامیّه و اهل سنّت از مباحث کلیدی و اختلافی به شمار می رود. این مقاله با تحلیلیِ تطبیقی از ماهیت، مبانی و ویژگی های امام از دیدگاه دو متکلم اثناعشری و اهل سنّت؛ قاضی باقلانی اشعری و علامه حلّی نگاشته شده است. پس از بررسی و تطبیق آراء؛ یافته ها نشان از آن دارد که برداشت و باورهای این دو متکلم در مسئله امامت با یکدیگر متفاوت است؛ چراکه قاضی وجوب امام را یک وجوب شرعی - نه عقلی- و اساساً بحث از امامت را یک فرع فقهی می داند؛ اما علامه قائل است، بحث از امامت یک بحث کلامی و نصب امام هم از ناحیه الهی صورت می پذیرد؛ بنابراین امام در دیدگاه باقلانی و غالب اهل سنّت یک مقامِ حکومتی ظاهری است که علاوه بر جایگاه دنیایی، حفظ و اجرای دین را نیز برعهده دارد، به همین دلیل در ماهیت و مبانی نظری و مصداقی امام که در شاکله و ویژگی های شخصیّتی ایشان نمود پیدا می کند با امامیه دچار اختلاف رأی شده اند. مقالهحاضر به شیوه ای اسنادی همراه با پردازش اطلاعات و با هدف تبیین مفهومِ واقعی از حقیقت وجودی امام و واکاوی اوصاف ایشان، به عنوان وصیِّ نبی خاتم، جمع آوری و تنظیم شده است.
بازخوانی تحلیلی جایگاه «نظر» در خداشناسی کتاب «الیاقوت» ابن نوبخت و شارحان آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
237 - 260
حوزههای تخصصی:
درباره شناخت پذیری خدا و نیز نحوه شناخت او در کلام متقدم بحث از «تقلید» و «نظر» مطرح شده است. «تقلید» نگاه درون دینی به شناخت خداست و «نظر» نگاهی برون دینی به معارف عقلی است. «نظر» در گفتمان جدید در مقابل عمل قرار می گیرد و در کلام اسلامی متقدم در حوزه خداشناسی اهمیت می یابد. این نوشتار که با روش توصیفی، تحلیلی نگارش یافته است، در پی آن است مسئله جایگاه نظر در خداشناسی کتاب «الیاقوت» و شارحان آن را بررسی و تحلیل کند. پرسش این است «نظر» به چه معناست و کاربست«نظر» در خداشناسی کتاب الیاقوت و شارحان او چگونه است؟ روش شناخت خدا نزد آن ها چگونه است؟ مؤلف الیاقوت با طرح دوگانه «تقلید» و «نظر»، «نظر» را در مقابل «تقلید» قرار داده و راه نظر را انتخاب کرده است. یافته های این پژوهش این است که «نظر» در «الیاقوت» و شارحان آن به معنای «تعقل و تفکر» است. جایگاه «نظر» نزد آن ها «معرفت شناسانه» است و آ ن ها نه تنها بر وجوب شناخت خدا، بلکه به وجوب عقلی نظر نیز دلیل ارائه می کنند براین اساس رهیافت آنها «برون دینی» است. طرح این مسئله اهمیت روش شناخت خدا را روشن می کند.
استانداردسازی پرسشنامه مبادله اجتماعی در داوران نخبه فوتبال و فوتسال آسیا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
77 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش استانداردسازی پرسشنامه مبادله اجتماعی در داوران نخبه فوتبال و فوتسال آسیا بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بوده که به صورت میدانی به اجرا درآمده است. جامعه آماری این پژوهش را داوران نخبه فوتبال و فوتسال آسیا در دو بخش مردان و زنان تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 292 پرسشنامه جمع آوری شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته مبادله اجتماعی که مشتمل بر 31 سؤال بوده استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید مدیریت ورزشی به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و آزمون های آماری ضریب آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد پایایی پرسشنامه مبادله اجتماعی (90/0) می باشد. در خصوص روایی سازه و بر اساس میزان روابط و سطح معناداری، تمامی سؤالات رابطه معناداری با عامل ها داشتند و توانستند پیشگوی خوبی برای عامل خود باشند. شاخ ص های نسبت خی دو به دی.اف (79/2)، (آر.ام.اس.ای.ای) برابر با 084/0 و همچنین شاخص های 00/1=(ان.اف.آی)، 00/1=(سی.اف.آی)، 05/1=(آی.اف،آی)، 97/0=(جی.اف.آی)، و 95/0=(ای.جی.اف.آی) برازش مدل را تأیید کردند. همچنین در خصوص روابط عامل ها با مفهوم مبادله اجتماعی نتایج نشان داد که تمامی عامل ها توانستند پیشگوی خوبی برای مفهوم مبادله اجتماعی باشند. لذا پرسشنامه مبادله اجتماعی مقیاسی قابل اطمینان و معتبری است که می توان برای ارزیابی میزان مبادله اجتماعی در ورزش استفاده نمود و نتایج معتبری را به دست آورد.
طراحی الگوی فرایند منتورینگ اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با تأکیدبر مؤلفه های اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی الگوی فرایند منتورینگ اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد و با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پژوهش نظریه ای مبتنی بر تحلیل مضمون، نگاشته شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش، کلیه اعضای هیئت علمی در تمامی دانشکده های دانشگاه فردوسی مشهد بودند که در سطوح علمی استادیار، دانشیار و استاد مشغول به کار می باشند. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری هدف مند (از نوع ترکیبی) و برای جمع آوری داده های این پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 نفر از اعضای هیئت علمی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد الگوی فرایند منتورینگ اعضای هیئت علمی در دانشگاه فردوسی مشهد ذیل سه مضمون کلان: قبل از اجرا، اجرا و پس از اجرا شکل گرفت. مضمون کلان قبل از اجرا، مضمون های بسترسازی و ایجاد زمینه منتورینگ و برنامه ریزی و آماده سازی را در خود جای داده است. در مضمون کلان اجرا، مضامین اصلی اقدامات اولیه، اقدامات محتوایی و ارتباطی و اقدامات مدیریتی قرار گرفته اند و درنهایت مضمون سنجش و ارزیابی ذیل مضمون کلان پس از اجرا شکل گرفته است. درنتیجه، باید گفت که منتورینگ اعضای هیئت علمی، پدیده ای چندبعدی و پیچیده است که برای پیاده سازی آن در دانشگاه فردوسی مشهد باید به عوامل و مؤلفه های متنوعی توجه شود تا برنامه منتورینگ اعضای هیئت علمی در دانشگاه با موفقیت اجرایی شود.
ارتقای توسعه اقتصادی صنایع و شرکت ها: طراحی مدل بر اساس مسئولیت اجتماعی و حسابداری مدیریت راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
641 - 666
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، توسعه درکی عمیق تر از چگونگی ادغام مسئولیت اجتماعی شرکت ها و حسابداری مدیریت راهبردی، به عنوان یک رویکرد استراتژیک است که می تواند روی فرهنگ جوامع و رفع محرومیت جوامع جوار صنعت و همچنین روی توسعه اقتصادی و مدیریتی شرکت ها و صنایع تأثیر مثبتی داشته باشد. این پژوهش بر آن است تا به بررسی نحوه ترکیب دو حوزه مسئولیت اجتماعی و حسابداری مدیریت بپردازد و مدل کارآمد مبتنی با این ادغام را شناسایی کند. تمرکز اصلی پژوهش بر این است که چگونه سازمان ها می توانند با استفاده از استراتژی های مسئولیت اجتماعی، به بهبود عملکرد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی خود دست یابند. همچنین، این پژوهش به دنبال ارائه راه کارهایی برای ارتقای تعهدهای اجتماعی و زیست محیطی شرکت هاست تا بتوانند در راستای تحقق اهداف توسعه پایدار گام بردارند.
روش: این پژوهش از روش داده بنیاد استفاده می کند که یکی از رویکردهای قوی و مؤثر در تحقیقات کیفی است. این روش به تحلیل عمیق داده ها، از طریق جمع آوری و تفسیر میدانی می پردازد. داده های این مطالعه از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران و کارشناسان شرکت های مختلف و همچنین، بررسی میدانی جمع آوری شده است. فرایند تحلیل داده ها مطابق با رویکرد اشتراوس و کوربین، در سه مرحله انجام شده است: کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی. در مرحله کدگذاری باز، مفاهیم و مقوله های اولیه از داده ها استخراج و در مرحله کدگذاری محوری، این مقوله ها به دسته های اصلی و فرعی تفکیک و با هم ارتباط داده شده اند. در نهایت، در مرحله کدگذاری انتخابی، یک نظریه جامع، بر اساس ارتباط بین مقوله های مختلف توسعه داده شده است.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که صنایع و شرکت ها باید در قبال جامعه و محیط زیست پیرامون خود مسئولیت پذیر باشند. فعالیت های صنعتی ممکن است به زندگی مردم و محیط زیست آسیب برساند؛ بنابراین، صنایع موظف اند ابتدا خسارت های وارده را جبران کنند و پس از آن، به محرومیت زدایی و توسعه جوامع محلی بپردازند. این اقدامات نه تنها به بهبود وضعیت زندگی مردم و محیط زیست کمک می کند، بلکه باعث ایجاد اعتماد و وفاداری در میان جوامع محلی می شود. این پژوهش همچنین نشان می دهد که شرکت هایی که مسئولیت اجتماعی را به عنوان بخشی از استراتژی کلی خود در نظر می گیرند، می توانند از مزایای بلندمدت اقتصادی و اجتماعی بهره مند شوند. نتایج نشان می دهد که ادغام مسئولیت اجتماعی شرکتی و حسابداری مدیریت راهبردی می تواند به بهبود عملکرد سازمان ها، افزایش رضایت ذی نفعان و تقویت پایداری اقتصادی منجر شود.
نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که ادغام مسئولیت اجتماعی شرکتی و حسابداری مدیریت راهبردی به شکل چشمگیری بر بهبود عملکرد سازمان ها و جوامع تأثیرگذار است و به ایجاد پایداری و عدالت اجتماعی و توسعه اقتصادی پایدار منجر می شود. شرکت ها باید استراتژی های جامعی را برای بهبود شرایط اجتماعی و زیست محیطی پیاده سازی کنند که نه تنها به توسعه اقتصادی آن ها کمک می کند، بلکه باعث ایجاد اعتماد و وفاداری در میان جوامع محلی نیز می شود. این رویکرد استراتژیک می تواند به شرکت ها کمک کند تا به طور هم زمان، به اهداف مالی و اجتماعی خود دست یابند و در نتیجه، به تقویت موقعیت رقابتی و ارتقای تصویر عمومی آن ها در بلندمدت بینجامد. این پژوهش بر اهمیت استفاده از ابزارهای حسابداری مدیریت راهبردی در جهت تحقق اهداف مسئولیت اجتماعی شرکت ها تأکید دارد و نشان می دهد که چگونه یک رویکرد یکپارچه می تواند به بهبود عملکرد کلی سازمان ها کمک کند.
طراحی مدل اجرای خط مشی بانکداری دیجیتال مبتنی بر به کارگیری کلان داده ها در بانک های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
825 - 851
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش در تلاش است تا با عنایت به فقدان الگوی اجرای خط مشی بانکداری دیجیتال، به ویژه در بانک های ایران، ضمن بررسی ابعاد اجرای خط مشی این مدل از بانکداری، به ارائه الگوی اجرای هرچه بهتر این خط مشی با تأکید بر به کارگیری ابزار فناوری کلان داده بپردازد که کمتر به آن توجه شده است و در عین حال، در دستیابی به اهداف و پیاده سازی بهینه بانکداری دیجیتال تأثیر بسزایی دارد.
روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی و پست مدرن با رویکرد استقرایی است و از استراتژی نظریه داده بنیاد با رویکرد ظاهر شونده یا کلاسیک (گلیزری) بهره برده است. از آنجا که ارائه یک نظریه مبنایی، مستلزم گردآوری داده های متنی مصاحبه ای عمیق است، به منظور شناسایی مفهوم ها، مقوله ها و مؤلفه های مدل اجرای بانکداری دیجیتال با به کارگیری فناوری کلان داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان بانکی و حوزه های دیجیتال مالی انجام گرفت. مشارکت کنندگان ۱۸ نفر از خبرگان در دسترس صنعت بانکداری بود و نمونه گیری به صورت قضاوتی هدفمند و تا حد اشباع نظری صورت گرفت. داده های پژوهش با استفاده از کدگذاری های باز، محوری و انتخابی تحلیل شد و بر اساس مقوله ها و مفهوم های استخراج شده، در نهایت الگوی پژوهش به دست آمد.
یافته ها: الگوی به دست آمده مشتمل بر ۱۶ مضمون اصلی مدیریت کلان داده هاست که عبارت اند از: حاکمیت داده (شامل: جمع آوری داده ها، پالایش داده ها، طراحی و مدل سازی داده، امنیت داده ها)، رگولاتوری داده ها، منابع متنوع کسب داده، اعتماد به تحلیل کلان داده ها، دانش موجود، اکوسیستم نظام بانکی، چابکی سازمانی، ابزارهای تحلیل کلان داده ها، تدوین سناریوها (کاربرد عملی داده ها)، ساختار اجرایی، بهبود کسب وکار بانک ها، مشتری مداری، شفافیت، زیرساخت های فناورانه و فرهنگ غالب که در قالب ۶ بُعدِ الگوی ۶ سی گلیزر و یک بُعد مقوله اصلی یا محوری به صورت مدل نهایی تحقیق نظم یافتند. با توجه به مدل استخراج شده برای مدیریت کلان داده ها، محور اصلی و ۱۵ مضمون دیگر مرکز ثقل الگو است که در دسته بندی خانواده پیوندها نمایان و ارتباط بین آن ها تبیین شد.
نتیجه گیری: یافته ها از بی توجهی و به کارنگرفتن فناوری کلان داده ها در بانک ها حکایت می کند. با وجود منابع سرشار اطلاعاتی و داده ها در بانک های دولتی، این سرمایه ارزشمند در حال هدر رفتن است، در صورتی که با بهره گیری مناسب از کلان داده ها، می توان ضمن ارتقا و بهبود بستر مشتری مداری که از اهداف اصلی بانکداری دیجیتال است، مزیت رقابتی لازم را برای بقا و حفظ جایگاه در بین بازیگران جدید و قدیم عرصه بانکداری ایجاد کرد و بدین ترتیب، اجرای خط مشی بانکداری دیجیتال را بهبود بخشید. الگوی به دست آمده تلفیقی از عوامل برآمده از رویکرد فناورانه، فرهنگ سازمانی و بهره ورانه در بانکداری بانک های دولتی، جهت به کارگیری کلان داده هاست که برای تحقق بهتر اجرای بانکداری دیجیتال، می بایست در بانک های دولتی کشور بر این عوامل تأکید شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدیریت کلان داده ها، حاکمیت داده (شامل: جمع آوری داده ها، پالایش داده ها، طراحی و مدل سازی داده، امنیت داده ها)، رگولاتوری داده ها، منابع متنوع کسب داده، اعتماد به تحلیل کلان داده ها، دانش موجود، اکوسیستم نظام بانکی، چابکی سازمانی، ابزارهای تحلیل کلان داده ها، تدوین سناریوها (کاربرد عملی داده ها)، ساختار اجرایی، بهبود کسب وکار بانک ها، مشتری مداری، شفافیت، زیرساخت های فناورانه و فرهنگ غالب، مقوله ها و عواملی هستند که بانک های دولتی کشور برای به کارگیری کلان داده ها در ساختارهای خود، باید به دقت آن ها را بررسی و رعایت کنند.
تعریف سه جزئی ابن سینا از معرفت؛ عدول یا پایبندی به تعریف چهارجزئی فارابی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
59 - 77
حوزههای تخصصی:
مسئله تعریف «معرفت»، از مهم ترین و در عین حال پرچالش ترین مسائل در طول تاریخ دانش «معرفت شناسی» است. فارابی با تأثیرپذیری فراوان از نظام شناخت شناسی افلاطون، به ویژه در رساله های «تئتتوس»، «منون»، «جمهور»، «اوتیفرون» و «فایدون» معرفت ممکن و مطلوب در حوزه جهان بینی و گزاره های نظری و غیر بدیهی را «معرفت یقینی» می داند. تعریف وی از «معرفت یقینی» یا همان «یقین منطقی بالمعنی الأخص» مشتمل بر چهار رکن «اعتقاد جازم صادق ثابت» است. تقریباً تمام فیلسوفان، منطق دانان و معرفت شناسان مسلمان، اعم از قدما، متأخران و معاصران تعریف فوق را پذیرفته و در تثبیت و تکمیل آن اهتمام ورزیده اند. اما در این میان، ابن سینا با ذکر نکردن قید «صدق»، ظاهراً به ارائه «تعریفی سه جزئی» از معرفت روی آورده است. درباره وجه فقدان مقوّم «صدق» در تعریف ابن سینا از «معرفت»، به طور کلی دو فرضیه قابل تصور است: انصراف و عدول، یا التزام و پایبندی وی به تعریف مشهور. محققان عرصه فلسفه و معرفت شناسی فرضیه دوم را پذیرفته و به منظور اثبات مدعای خود، دست کم دو تفسیر و توجیه مطرح کرده اند. در تحقیق حاضر با قبول فرضیه دوم، دلایل سایر صاحب نظران طرح، نقد و ابطال گشته و سپس تفسیر بدیع سومی مطرح شده و با استناد به چهار قرینه از آثار خود ابن سینا، مدعای اصلی ( یعنی التزام و باورمندی ابن سینا به همان تعریف چهارجزئی فارابی و مشهور فلاسفه و صوری تلقی شدن تغییر وی به خاطر انتفای مؤلفه «صدق» در تعریف معرفت ) اثبات شده است.
نقش تفکر انتقادی در بهبود کارکرد سواد رسانه ای با تکیه بر منظومه شناختی مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۳۷
152 - 119
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناخت رابطه بین مهارت تفکر انتقادی و تعهد مذهبی به عنوان منظومه ی شناختی مخاطب با سواد رسانه ای در دانش آموزان سال آخر متوسطه مدارس منطقه 4 آموزش وپرورش شهر تهران است که در سال تحصیلی 99-98 اشتغال به تحصیل داشتند. این پژوهش به روش زمینه یابی انجام شده است. نمونه آماری پژوهش، 205 دانش آموز بودند که از طریق محاسبه فرمول کوکران از بین جامعه آماری، انتخاب شدند. نمونه گیری پژوهش به روش احتمالی ساده انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بوده و برگرفته از پرسشنامه های تفکر انتقادی ریکتس، تعهد مذهبی ورتینگتون و پرسشنامه محقق ساخته است. روایی پرسشنامه محقق ساخته، با مشارکت و کسب نظر 35 نفر از اساتید دانشگاه های کشور و بر اساس الگوی لاوشه سنجیده شد. در این پژوهش از آزمون پیرسون برای بررسی میزان همبستگی بین متغیرها و مدل رگرسیون چندگانه برای بررسی برازش داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش، رابطه مستقیم و معنی داری وجود داشت. همچنین بین یک به یک زیرمقیاس های متغیرهای پژوهش رابطه مستقیم وجود داشت. مدل رگرسون چندگانه، همبستگی نسبتاً نیرومند و معناداری را بین متغیرهای پژوهش نشان داد. مقدار ضریب تعیین تعدیل شده در این مدل نیز نشان داد که برازش داده ها به خوبی صورت یافته و فرض پژوهش تأیید می شود. بنابراین برای بهبود اثربخشی سواد رسانه ای می توان از آموزش مهارت تفکر انتقادی به مخاطب و تقویت منظومه شناختی، ارزشی معتبر وی سود جست.