مطالب
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۵۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع و دنیاگیری کووید-19 علاوه بر تعداد زیاد ابتلا و مرگ و میر فراوان، منجر به مشکلات روانشناختی از جمله اضطراب کرونا شده که زنان بیش از مردان در معرض این اضطراب قرار دارند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی بر نگرانی و اضطراب زنان مبتلا به اضطراب کرونا بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع گزارش موردی با خط پایه چندگانه و پیگیری دوماهه بود. سه بیمار زن به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های تعیین شده برای ورود به پژوهش از جامعه آماری مورد نظر انتخاب شدند و به مدت 15 جلسه بر اساس پروتکل درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی تحت درمان قرار گرفتند. شرکت کنندگان سه بار در مرحله خط پایه و در جلسات 3، 6، 9، 12 و 15 و همچنین در جلسات پیگیری ماهیانه به مدت دوماه با تکمیل مقیاس اضطراب بیماری کرونا، پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا و پرسشنامه ابعاد نگرانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدل عدم تحمل بلاتکلیفی بر نگرانی و اضطراب کرونای زنان از نظر بالینی و به لحاظ آماری موثر بوده است (05/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی می تواند یک مداخله موثر برای کاهش نگرانی و اضطراب زنان مبتلا به اضطراب کرونا باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش و درمان فراشناختی و مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر احساس انسجام و افسردگی در همسران مردان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
173-204
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش و درمان فراشناختی و مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر احساس انسجام و افسردگی در همسران مردان وابسته به مواد بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون و پیگیری 3 ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همسران مردان وابسته به مواد مراجعه کننده به مرکز درمان و بازتوانی اعتیاد دکتر معینی شهر گرگان از سال 1387 تا 1397 بود. از بین آن ها، 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر یک 15 نفر) و یک گروه گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش اول آموزش و درمان فراشناختی افسردگی و گروه آزمایش دوم مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری را دریافت نمودند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه احساس انسجام و مقیاس افسردگی بک استفاده شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که هر دو مداخله منجر به افزایش معنادار احساس انسجام و کاهش معنادار افسردگی در همسران مردان وابسته به مواد شدند. همچنین، بین اثربخشی دو مداخله بر احساس انسجام و افسردگی در دو گروه آزمایش تفاوت معنا داری وجود نداشت. به علاوه، این نتایج در طول مرحله پیگیری پایدار باقی ماندند. نتیجه گیری: هر دو مداخله آموزش و درمان فراشناختی و مدیریت استرس شناختی-رفتاری می توانند به عنوان مداخلاتی سودمند در همسران مردان وابسته به مواد به کار گرفته شوند.
مقایسه اثربخشی درمان های دارویی، پسخوراند عصبی و مداخلات روان شناختی تلفیقی بر مشکلات رفتاری اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تابحال رویکردهای درمانی متعددی اعم از دارویی و غیردارویی برای مبتلایان اختلال نقص توجه-بیش فعالی به کار گرفته شده است و محققان درصدد تعیین اثرگذاری بیشتر هرکدام از این رویکردها هستند. بنابراین هدف از این تحقیق مقایسه اثربخشی دارودرمانی، پسخوراند عصبی و مداخلات روانشناختی تلفیقی (آموزش والدین، بازی درمانی و آموزش شناختی) بر مشکلات رفتاری اختلال ADHD داشت. مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با سه گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کودکان ۹ تا ۱۲ سال شهر همدان در سال ۹۹-۱۳۹۸ بودند. شیوه نمونه گیری هدفمند بود. گروه درمان های دارویی تحت نظر روانپزشک به مدت ۱۲ هفته روزانه دارو دریافت کردند. گروه پسخوراند عصبی ۲۴ جلسه ۴۵ دقیقه ای بصورت ۲ بار در هفته مداخله دریافت کرد. گروه مداخلات روانشناختی تلفیقی بمدت ۲۴ جلسه در (۸ جلسه آموزش والدین هفتگانه، ۸ جلسه بازی درمانی هر هفته دو جلسه، ۸ جلسه آموزش شناختی هر هفته دو جلسه) آموزش دریافت کردند. شرکت کنندگان با مقیاس سوانسون، نولان و پلهام ویرایش چهارم برای سنجش نشانه های بالینی ADHD ، آزمون عصب روانشناختی کولیج جهت سنجش کارکردهای اجرایی و مقیاس خودگزارشی مشکلات رفتاری راتر فرم والدین مورد سنجش قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) و تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که مداخلات روانشناختی تلفیقی در مقایسه با درمان دارویی و پسخوراند عصبی در متغیر مشکلات رفتاری و تمامی مولفه های آن اثربخشی بیشتری داشت که این اثربخشی در پیگیری سه ماهه نیز معنی دار بود (۰۰۱/۰ > p ). نتیجه گیری: به نظر می رسد که مداخلات روانشناختی تلفیقی می تواند درمان موثر و ماندگاری در مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به ADHD باشد و می تواند جایگزین رویکردهای درمانی دیگر مانند دارودرمانی و پسخوراند عصبی باشد.
مقایسه اثربخشی ماتریکس درمان پذیرش و پایبندی با درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر الگوی هافمن بر اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
103 - 117
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب اجتماعی، یکی از سخت ترین اختلال های اضطرابی در مقاومت به درمان است. بنابراین بکارگیری درمان تجربی فراتشخیصی یکپارچه نگر ضروری است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و اثربخشی ماتریکس درمان پذیرش و پایبندی و درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر الگوی هافمن بر اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش : این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی با طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه ناهمزمان بود که به روش نمونه گیری هدفمند در طی 12 جلسه 60 دقیقه ای با پیگیری 2 ماهه بر روی 6 دانشجوی مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی اجرا شد. برای مقایسه نتایج این دو الگوی درمانی از مقیاس اضطراب اجتماعی لیبویتز، مقیاس خود شفقت ورزی- فرم کوتاه ریس و همکاران، پرسشنامه انعطاف-پذیری پذیرش و عمل- نسخه دوم بوند و همکاران، و پرسشنامه زندگی ارزشمند ویلسون و همکاران استفاده شد. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی، شاخص تغییر پایا و شاخص های شش گانه کارایی بالینی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در گروه ماتریکس اکت میزان درصد بهبودی کلی پس از درمان در متغیر اضطراب اجتماعی 63.1%، متغیر انعطاف پذیری 66.6%، متغیر زندگی ارزشمند 62.5% و در متغیر خود شفقت ورزی، 68.5% و در گروه درمان شناختی رفتاری هافمن میزان درصد بهبودی کلی پس از درمان در متغیر اضطراب اجتماعی 61.2%، متغیر انعطاف پذیری 58.8%، متغیر زندگی ارزشمند 32.8% و در متغیر خود شفقت ورزی، 23.9% به دست آمد. نتیجه گیری: این پژوهش از اثربخشی بالاتر ماتریکس اکت در زندگی ارزشمند و خود شفقت-ورزی در مقایسه با درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر الگوی هافمن در دانشجویان با اختلال اضطراب اجتماعی حمایت می کند.
مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی و شناختی-رفتاری بر اجتناب تجربی زنان مبتلا به بی خوابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و شناختی-رفتاری بر اجتناب تجربی زنان مبتلا به بی خوابی بود. این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش زنان با اختلال بی خوابی بودند که از طریق فراخوان، در سال 1399 به مرکز مشاوره دانشگاه علمی کاربردی فرهنگ و هنر مراجعه کرده بودند، از میان آن ها تعداد 63 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه (21نفره) جای داده شدند. هر دو گروه آزمایش به طور جداگانه طی 8 جلسه، هفته ای یک جلسه 45 تا 60 دقیقه ای به صورت انفرادی، تحت درمان قرار گرفتند. پرسشنامه اجتناب تجربی چندبعدی پیش ازآغاز درمان و پایان جلسات درمان و 3 ماه بعد به صورت انفرادی اجرا شد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو درمان بر کاهش اجتناب تجربی زنان مبتلا به اختلال بی خوابی تأثیر داشت و هر دو به یک اندازه در پیگیری مؤثر بودند، اما ذهن آگاهی مؤثرتر بود و همچنین جنبه پیشگیری از عود را داشت. بنابراین می توان از این دو روش درمان در جهت کاهش اجتناب تجربی استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت ساری
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت ساری بوده که با روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این تحقیق متشکل از کلیه زنان دارای نشانه های نشخوار فکری که به مراکز بهداشت شهرستان ساری در بین ماه های آذر تا بهمن سال 1398 مراجعه کرده اند، بود. تعداد 45 نفر نمونه در قالب 3 گروه 15 نفره (دو گروه های آزمایشی و یک گروه کنترل) با شیوه نمونه گیری در دسترس مشخص شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه نشخواری فکری نالن هوکسما و مارو (۱۹۹۱) استفاده شد. نتایج نشان دادن که درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توانسته است نشخوار فکری را در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت ساری بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان دادند که بین اثربخشی دو روش درمانی شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش میزان نشخوار فکری مراجعه کننده به مراکز بهداشت ساری تفاوت معنادار وجود دارد و اثربخشی درمان ACT بیشتر بوده است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری یکپارچه با درمان فراتشخیصی بر علائم بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر همبود با افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش: حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری یکپارچه با درمان فراتشخیصی بر علائم بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر همبود با افسردگی انجام شد. مواد و روش ها: برای اعتبارآزمایی رقابتی از طرح نیمه تجربی دو گروهی به روش مورد منفرد استفاده شد. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر همبود با افسردگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در سال 1398 بود که از میان آنان 10 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه درمان شناختی رفتاری یکپارچه و درمان فراتشخیصی گمارش شده و مورد مداخله قرار گرفتند. آزمودنی های دو گروه در مراحل خط پایه، جلسات سوم، پنجم، هشتم، دهم و پیگیری یک ماهه با مقیاس های اضطراب فراگیر، مقیاس افسردگی بک و پرسش نامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا مورد ارزیابی قرار گرفتند. گزارش نتایج از تحلیل دیداری نمودارها با شاخص تغییر پایا، درصد بهبودی و معناداری آماری و بالینی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو درمان تغییرات معناداری از نظر بالینی و آماری در آماج های درمانی ایجاد کرده و تأثیرات درمانی در دوره پیگیری نیز ادامه داشته است، اما درصد بهبودی در آزمودنی های گروه درمان شناختی رفتاری یکپارچه نسبت به آزمودنی های گروه درمان فراتشخیصی بیشتر بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج و بر اساس مبانی نظری اثربخشی درمانی، درمان شناختی رفتاری یکپارچه از نظر اندازه تغییر و ثبات بر درمان فراتشخیصی ارجحیت دارد، اما از نظر میزان پذیرش هر دو یکسان هستند.
مقایسه اثربخشی درمان بین فردی و درمان شناختی- رفتاری بر کاهش توجه متمرکز بر خود و ترس از ارزیابی منفی در اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۲
23 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان بین فردی بر کاهش توجه متمرکز بر خود و ترس از ارزیابی منفی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. این مطالعه از نوع طرح های پیش آزمون – پس آزمون دوگروهی است که در آن از بین دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، نمونه ای40 نفره، انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه CBT و IPT اختصاص داده شدند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل مصاحبه تشخیصی روانپزشکی، پرسشنامه کانون توجه (FAQ)، فرم تجدیدنظر شده مقیاس مختصر ترس از ارزیابی منفی (BFNE-II) و پرسشنامه هراس اجتماعی(SPIN) بود. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها مشخص کرد که با کنترل آماری واریانس پیش آزمون، بین اثربخشی IPT و CBT در کاهش توجه متمرکز بر خود و ترس از ارزیابی منفی تفاوت معناداری مشاهده نشد. در مجموع نتایج مطالعه حاضر نشان داد که CBT و IPT به یک اندازه در کاهش نشانه های شناختی هراس اجتماعی مؤثر هستند. با توجه به اینکه IPT به اندازه درمان مبتنی بر شواهد شناختی رفتاری در کاهش ترس از ارزیابی منفی و توجه متمرکز بر خود اثربخش است، لذا می توان در شرایطی که درمان بین فردی تناسب و امکان اجرای بیشتری دارد مانند مواردی که نقص عملکرد اجتماعی و شناختی خفیف تر است، از این درمان جهت کاهش علایم هراس اجتماعی به ویژه ترس از ارزیابی منفی و توجه متمرکز بر خود استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم افسردگی و رفتار فزون کنشی جنسی در بیماران مبتلا به اعتیاد جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (خرداد) ۱۴۰۰ شماره ۹۹
341-352
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به تأثیر درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی پرداخته اند. اما پیرامون مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و رفتار فزون کنشی جنسی بیماران مبتلا به اعتیاد جنسی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و رفتار فزون کنشی جنسی بیماران مبتلا به اعتیاد جنسی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، مردان بالای 18 سال مبتلا به اعتیاد جنسی ساکن شهر تهران در سال 1398 بودند. تعداد 30 بیمار به روش گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (10 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از: جلسات درمان شناختی رفتاری (مکانتی، 2014)، جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (کراسبی، 2011)، پرسشنامه افسردگی بک (بک و همکاران، 1961) و پرسشنامه فزون کنشی جنسی (رید و همکاران، 2011). تحلیل داده ها با روش های تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر، تحلیل واریانس چند متغیری، آزمون بونفرونی و آزمون توکی انجام شد. یافته ها: درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش افسردگی و فزون کنشی جنسی این بیماران تأثیر داشتند (0/05 > P ). بین دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: بیمارانی که در جلسات درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند علایم افسردگی و فزون کنشی جنسی کمتری داشتند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری، مداخله مختصر و مداخله ترکیبی بر حمایت اجتماعی بهبودیافتگان کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
390 - 403
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری، مداخله مختصر و مداخله ترکیبی بر حمایت اجتماعی بهبودیافتگان کووید -19 شهر اندیمشک انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش شامل 80 نفر از بهبودیافتگان ویروس کووید-19 که تحت پوشش مراکز خدمات جامع سلامت شهر اندیمشک بودند که به روش هدفمند انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) بطور تصادفی گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در هفته یک بار تحت مداخلات رفتار درمانی شناختی قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه حمایت اجتماعی فیلیپس و همکاران استفاده شد و برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که میانگین نمرات حمایت اجتماعی در درمان شناختی رفتاری، مداخله مختصر و مداخله ترکیبی در مراحل پیش آزمون و پس آزمون بین گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنادار داشته است (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده نتیجه گیری می شود که درمان شناختی رفتاری، مداخله مختصر و مداخله ترکیبی بر حمایت اجتماعی بهبودیافتگان کووید 19 شهر اندیمشک موثر بوده است و بین اثربخشی این سه رویکرد درمانی تفاوت وجود دارد.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سازگاری روانی اجتماعی، هورمون کورتیزول و تنظیم شناختی هیجان در بیماران عروق کرونر قلب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
93 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سازگاری روانی اجتماعی، میزان هورمون کورتیزول و تنظیم شناختی هیجان در بیماران عروق کرونر قلبی طرح ریزی شده است. روش : پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی (با طرح پیش آزمون- پس آزمون چند گروهی با گروه گواه) بود. جامعه آماری از جامعه زنان 30 تا 50 ساله مبتلا به بیماری قلبی عروقی مراجعه کننده به بیمارستان شهید رجایی شهر تهران تعداد 30 نفر به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند و با توجه به ملاک های ورودی و خروجی در گروه آزمایش و کنترل )هرگروه 15 نفر( قرار گرفتند. گروه آزمایش شناختی رفتاری طی 6 جلسه درمان شناختی رفتاری را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. یافته ها : نتایج داده ها از طریق تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که مداخله ی شناختی رفتاری بر بهبود سازگاری روانی اجتماعی، کاهش هورمون کورتیزول در بیماران عروق کرونر قلب و بهبود تنظیم شناختی هیجان نسبت به گروه کنترل در هر دو مرحله ی پس ازمون و پیگیری اثربخشی معناداری داشته است. نتیجه گیری : درمان شناختی رفتاری بر بهبود سازگاری روانی اجتماعی بیماران موثر بوده و در بهبود تنظیم شناختی هیجان اثربخشی معناداری داشته است
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری خانواده محور (FCBT) و مداخله دلبستگی محور مادر-کودک بر اختلال اضطراب جدایی کودکان ۷ تا ۱۲ سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
590 - 616
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه و اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر خانواده (FCBT) و مداخله دلبستگی محور مادر– کودک بر کاهش اضطراب جدایی کودکان ۷ تا ۱۲ سال بود. روش پژوهش: روش این مطالعه نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماه بود. بدین منظور 36 کودک دارای اختلال اضطراب جدایی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در سه گروه ۱۲ نفری قرار گرفتند. گروه اول درمان شناختی رفتاری مبتنی بر خانواده گربه سازگار کندال و هتکه (2006) و گوالای سازگار بارت و همکاران (1996)، گروه دوم مداخله دلبستگی محور مادر–کودک پرنل (2004) و کینگ نیونهام (2008) در هشت جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار سنجش این پژوهش شامل مصاحبه تشخیصی نیمه ساختار یافته اختلالات خلقی و اسکیزوفرنیا برای کودکان و نوجوانان آرکاوالتا، فولیوکس و مارتینز (۲۰۰۶)، مقیاس اضطراب جدایی (فرم والدین) هان، هاجینلیان و ایسن (2003) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان می دهد درمان شناختی- رفتاری خانواده محور در مقایسه با مداخله دلبستگی محور مادر- کودک در کاهش اضطراب جدایی (68/19=F، 001/0=P) کودکان موثر تر بوده است و این تثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (۰۵/۰P<). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که روش های درمانی بکار رفته می تواند در درمان اختلال اضطراب جدایی توسط روانشناسان و روانپزشکان موثر واقع شود.
مقایسه برنامه زمانی پارادوکسی و درمان شناختی رفتاری بر نگرانی و نشخوار فکری افراد دچار اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان برنامه زمانی پارادوکسی و درمان شناختی رفتاری بر نگرانی و نشخوار فکری افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. جامعه پژوهش حاضر را افراد با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی در شهر تهران و گرگان تشکیل می دادندکه دارای پرونده فعال در فصل پاییز و زمستان 98 بودندکه از این تعداد 45 نفر از افراد با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی به صورت در دسترس انتخاب شدند و در یک گروه گواه و دو گروه آزمایش جایگزین شدند. ابزار های مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه نگرانی پن استت (زینبارگ و بارلو، 1990) و مقیاس پاسخ های نشخوارگری (نولن، 1989) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی استفاده شد. نتایج نشان داد بین میانگین نگرانی و نشخوار فکری در مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه برنامه زمانی پارادوکس و درمان شناختی رفتاری نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد . همچنین درمان برنامه زمانی پارادوکسی با وجود برتری نسبی نسبت به درمان شناختی رفتاری، تفاوت معناداری از لحاظ نمرات نگرانی و نشخوار فکری در مرحله پس آزمون و پیگیری مشاهده نشد(05/0 p > ). به طور کلی بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت درمان برنامه زمانی پارادوکسی و شناختی رفتاری باعث کاهش علائم نگرانی و نشخوار فکری در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی شده اند. همچنین این تاثیر با ثبات بوده و اثربخشی بعد از دوره پیگیری حفظ شده است.
مقایسه اثربخشی درمان های شناختی رفتاری و هیجان مدار بر احساس تنهایی در زنان متأهل قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خشونت خانگی نوع خاصی از خشونت است که در سطح خانواده اعمال و منجر به آسیب یا رنج جسمی، روانی و جنسی می شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان های شناختی_رفتاری و هیجان مدار بر احساس تنهایی در زنان متأهل قربانی خشونت خانگی بود. روش کار: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان قربانی خشونت خانگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران در سال 1398 بودند. جهت نمونه گیری از بین مراکز مشاوره شهر تهران دو مرکز به صورت تصادفی انتخاب گردیدند و از بین مراجعین آنها 60 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایشی در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی تحت درمان شناختی_رفتاری و درمان هیجان مدار قرار گرفتند؛ گروه کنترل در لیست انتظار درمان قرار گرفت. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های خشونت خانگی و احساس تنهایی استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغییری با نرم افزار SPSS-24 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، هر دو درمان شناختی_رفتاری و هیجان مدار بر کاهش احساس تنهایی در زنان متأهل قربانی خشونت خانگی اثربخش بودند و این اثر در طول زمان تداوم داشت (001/0P<). بین اثربخشی و تداوم اثر درمان های شناختی_رفتاری و هیجان مدار بر کاهش احساس تنهایی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد با استفاده از این روش های درمانی می توان سلامت روانی زنان متأهل قربانی خشونت خانگی را بهبود بخشید، بنابراین به کارگیری این روش ها توسط مشاوران و روان شناسان در دادگستری ها، اداره زندان ها، کمیته امداد و انجمن اولیا و مربیان در آموزش و پرورش توصیه می شود.
مقایسه اثربخشی درمان مصاحبه انگیزشی و ماتریکس با رویکرد شناختی - رفتاری بر افسردگی و بهبود کیفیت زندگی در مصرف کنندگان ماری جوانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعتیاد به مواد مخدر با طیف گسترده ای از بیماری ها، اختلالات و ناتوانی ها در ارتباط است. هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مصاحبه انگیزشی و ماتریکس با رویکرد شناختی - رفتاری بر افسردگی و بهبود کیفیت زندگی در مصرف کنندگان ماری جوانا بوده است. روش: روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با سه گروه (دو گروه آزمایش، یک گروه درمان مصاحبه انگیزشی، یک گروه درمان ماتریکس با رویکرد شناختی - رفتاری و یک گروه کنترل) بود .جامعه ی پژوهش حاضر کلیه افراد وابسته به ماری جوانا شهر شیراز بودند. نمونه آماری از افراد وابسته به ماری جوانا مراجعه کننده به بیمارستان محرری شهر شیراز انتخاب شدند. افراد به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های کیفیت زندگی ویر شربورن و افسردگی بک استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ماتریکس و مصاحبه انگیزشی با گروه کنترل تفاوت معنادار داشتند، اما درمان ماتریکس با مصاحبه انگیزشی اثربخشی متفاوتی با هم نداشتند. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که هر دو درمان را می توان به عنوان درمانهای مکمل داوریی در افراد وابسته به ماری جوانا به کار برد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مقایسه آن با درمان شناختی رفتاری بر شیوه های مقابله ای، دشواری در تنظیم هیجان و سلامت روان در سرپرستان بیماران مزمن
زمینه و هدف : بیماری های روانی مزمن، اختلالاتی نامعلوم و مبهم، همراه با دوره های تکرار شونده و نشانه های روانی هستند که عملکرد شخص را به شدت تحت تأثیر قرار می دهند؛ لذا هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مقایسه آن با درمان شناختی رفتاری بر شیوه های مقابله ای، دشواری در تنظیم هیجان و سلامت روان در سرپرستان بیماران روانی مزمن بود. روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایش با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش سرپرستان بیماران روانی مزمن شهر کرج در سال 1400 بودند که از بین آن ها تعداد 30 نفر زن (15 گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شیوه های مقابله ای بیلینگز و موس، دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر و سلامت عمومی GHQ در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آمار استنباطی تحلیل کوواریانس چنده متغیره، به کمک نرم افزار spss25 استفاده گردید. یافته ها : نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی رفتاری در متغیرهای راهبرد مسئله مدار، راهبرد هیجان مدار و سلامت عمومی بین دو گروه تحت درمان اختلاف معنی داری وجود نداشت. در متغیر دشواری در تنظیم هیجان بین دو گروه درمانی اختلاف معنی داری وجود داشت و بر اساس میانگین های تعدیل شده میانگین پذیرش و تعهد کمتر از گروه شناختی رفتاری بوده است. نتیجه گیری: به نظر می رسد که هر دو رویکرد می تواند نقش مهمی در افزایش سلامت روان و شیوه های مقابله ای و دشواری در تنظیم هیجان در سرپرستان بیماران روانی مزمن داشته باشند.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر تکانشگری نوجوانان دارای اعتیاد به مواد مخدر
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یک پدی ده در ه ر کشوری اعم از توسعه یافته یا در ح ال توس عه رخ می دهد که به جهت پیامدهای حاصل از آن، این پدیده در مقوله آس یب ه ای اجتم اعی ق رار داده م ی ش ود ک ه خ ود زمین ه س از بس یاری از آسیب های دیگر است. این پژوهش با هدف سنجش اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر تکانشگری نوجوانان دارای اعتیاد به مواد مخدر صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل مراجعه کنندگان نوجوان به کمپ های ترک اعتیاد شهر تهران بود. نمونه آماری این پژوهش 30 نفر بودند که به صورت نمونه گیری غیراحتمالی از نوع دردسترس انتخاب شدند و سپس بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پرسشنامه تکانشگری به عنوان پیش آزمون استفاده شد، سپس درمان شناختی رفتاری برای افراد گروه آزمایش اعمال شد اما برای گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. در آخرین جلسه، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. بدین ترتیب داده های لازم برای بررسی فرضیه های پژوهش جمع آوری شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری کورایانس استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری، تکانشگری نوجوانان دارای اعتیاد را بطور معنی داری کاهش داد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نشانه های اضطراب بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در زمان شیوع کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیقات اخیر تحت تاثیر شیوع اپیدمی کووید-19 قرار گفته است در این راستا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نشانه های اضطراب بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شهرستان دزفول در زمان شیوع کووید-19 انجام گرفت. مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر دزفول تشکیل می دادند. تعداد 30 نفر از جامعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. در هر سه گروه، اختلال اضطراب بیماران از طریق مقیاس 7 سوالی اضطراب فراگیر (GAD-7) مورد ارزیابی قرار گرفتند، گروه نخست، در 8 جلسه یک ساعته درمان شناختی – رفتاری دریافت کردند و گروه دوم، 8 جلسه یک ساعته و هفته ای یک جلسه تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند؛ اما گروه سوم آموزشی ندیدند. سپس مجدداً در پس آزمون اضطراب هر سه گروه مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به عدم رعایت مفروضه های تحلیل کواریانس داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و نرم افزار SPSS نسخه 25 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد درمان های شناختی – رفتاری و پذیرش و تعهد توانستند نشانه های اضطراب فراگیر را نسبت به گروه کنترل کاهش دهند (01/0p<) ولی تفاوت اثربخشی درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناختی _ رفتاری بر اختلال اضطراب فراگیر معنادار نبود (05/0P<). نتیجه گیری: به نظر می رسد هر دو رویکرد درمانی می تواند در جهت نشانه های اضطراب فراگیر اثرگذار باشند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش وزن و کیفیت زندگی زنان دارای اضافه وزن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضافه وزن و چاقی از شایع ترین مشکلات مربوط به سلامت در جوامع معاصر هستند. مداخلات روانشناختی متعددی برای کاهش وزن تدوین شده اند. لذا اهمیت زیادی دارد که اثربخشی این مداخلات مورد سنجش قرار گیرد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی دو مداخله شناختی رفتاری و مبتنی بر پذیرش و تعهد در شاخص توده بدنی و کیفیت زندگی زنان دارای اضافه وزن بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر از نوع مطالعه ی نیمه تجربی با طرح پیش آزمون –پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل و با گمارش تصادفی بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، کلیه ی زنان دارای اضافه وزن ساکن شهر مشهد بودند. چهل و پنج زن دارای اضافه وزن به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه درمان شناختی رفتاری، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، و گروه گواه قرار گرفتند. شاخص توده بدنی در سه نوبت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اندازه گیری شد و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی-فرم کوتاه و پرسشنامه جمعیت شناختی توسط شرکت کنندگان در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه تکمیل شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند که شاخص توده بدنی در گروه های مداخله به شکل معناداری از گروه کنترل در پس آزمون و پیگیری کمتر بود البته بین دو گروه مداخله تفاوتی در این زمینه وجود نداشت. یافته ها همچنین نشان دادند که نمرات شاخص های کیفیت زندگی در شرکت کنندگان گروه های مداخله نسبت به گروه کنترل در پس آزمون و پیگیری به شکل معناداری بیشتر بود. علاوه بر آن نمرات شرکت کنندگان در گروه مبتنی بر پذیرش و تعهد در دو شاخص کیفیت کلی زندگی و سلامت روان نسبت به گروه شناختی رفتاری به شکل معناداری بیشتر بود. نتیجه گیری: هر دو مداخله اثربخشی مطلوب در کاهش وزن داشتند اما مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بهتری در برخی از شاخص های کیفیت زندگی نشان دادند.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و درمان شناختی رفتاری بر اضطراب ناشی از کرونا و آثار سوگ در دوران پاندمی کووید 19(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
113 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و درمان شناختی رفتاری بر اضطراب ناشی از کرونا و آثار سوگ در دوران پاندمی کووید 19 انجام شد. روش: از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه مراجعین مرکز مشاوره گلستان بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 45 نفر انتخاب شد و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه گواه 015 نفر) جایگزین شدند. گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه در جلسات واقعیت درمانی (بر مبنای منبع صاحبی درسال 1398) و جلستان درمان شناختی رفتاری (بر مبنای منبع هالزنت و استیونز در سال 2010) به صورت گروهی و به مدت 45 دقیقه شرکت کردند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه های اضطراب ناشی از کرونا (علی پور و همکاران، 1399) و پرسشنامه آثار سوگ (هوگان و همکاران، 2001) بود. داده ها با استفاده از تحیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شدند. یافته ها: درمان شناختی رفتاری و واقعیت درمانی باعث کاهش اضطراب ناشی از کرونا و آثار سوگ شد. همچنین تاثیر واقعیت درمانی بر کاهش اضطراب ناشی از کرونا بیشتر از درمان شناختی رفتاری بود. نتیجه گیری: می توان گفت واقعیت درمانی و درمان شناختی رفتاری باعث کاهش اضطراب ناشی از کرونا و آثار سوگ می گردد و می توان از این روش های درمانی در جهت کاهش اضطراب ناشی از کرونا و آثار سوگ مراجعین استفاده نمود.








