مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه اثربخشی طرحواره درمانی به شیوه ی گروهی بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه دانش آموزان مورد آزار بود. این پژوهش آزمایشی و به شیوه پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی شهرستان نورآباد )دلفان( در سال تحصیلی 93 - 92 تشکیل می دهند. آزمودنی های پژوهش شامل 40 نفر از دانش آموزان پسر بود که از میان دانش آموزان مدارس راهنمایی شهرستان نورآباد )دلفان( بعد از شناسایی ب هوسیله پرسشنامه کودک آزاری محمدخانی و همکاران و انجام مصاحبه بالینی ساختاریافته به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل ) 20 نفر برای هر گروه( گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه بالینی ساختاریافته، پرسشنامه کودک آزاری و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگارانه اولیه یانگ ) YSQ-SF ( استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری ) MANCOVA ( نشان داد طرحواره درمانی به طور معن یداری طرحواره های ناسازگار دانش آموزان مورد آزار هیجانی را کاهش داده است ) 001 / P>0 (. این نتیجه تلویحات مهمی در زمینه آموزش و ارتقای بهداشت روانی این دانش آموزان دارد؛ بنابراین پیشنهاد می شود این برنامه درمانی هم در مدارس و هم در کلینیک ها ب هعنوان یک درمان همدلانه و مکمل سایر درمان ها برای کاهش عواطف منفی و جلوگیری از شک لگیری طرحواره های ناسازگار در دانش آموزان مورد آزار موردتوجه قرار گیرد.
پیش بینی رویکردهای مطالعه دانشجویان از طریق صفات شخصیت با واسطه گری اهداف پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پی شبینی رویکردهای مطالعه دانشجویان از طریق صفات شخصیت با واسط هگری اهداف پیشرفت بود. نمونه پژوهش نیز شامل 384 نفر از دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه بود که به روش نمون هگیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار: پرسشنامه R-SPQ-2F )بیگز، کمبر و لیونگ، 2001 (، پرسشنامه AGQ )الیوت و مک گرگور، 2001 ( و سیاهه BFI )جان، دوناهو و کنتل، 1991 (. روش تحلیل داده ها تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS بود. یافته ها: نتایج نشان داد که صفات شخصیت علاوه بر اثرات مستقیم بر رویکردهای مطالعه )عمقی و سطحی( دارای اثرات غیرمستقیم بر رویکردهای مطالعه با واسط هگری اهداف پیشرفت م یباشند. نتیج هگیری: با توجه به نتایج می توان در دانشگاهها افرادی را که صفات شخصیتی بخصوصی دارند شناسایی کرده و به سمت اهداف و رویکرد مناسب برای مطالعه و یادگیری )اهداف مهارتی و رویکرد عمقی( هدایت کرده تا میزان موفقیت تحصیلی آنان را افزایش داد.
عادات و نگرش های خواندن دانشجویان کارشناسی دانشکده روا نشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش پیمایشی و جامعه پژوهش، کلیه دانشجویان کارشناسی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی هستند. با توجه به حجم جامعه آماری ) 1607 نفر(، گروه نمونه به تعداد 310 نفر بر اساس جدول مورگان و به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. ابزار پژوهش، پرسشنامه عادات و نگرش خواندن است. به منظور انجام تحلیل های آماری از آزمون مان- ویتنی و آزمون کروسکال والیس استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بیشترین مواد خواندنی در بین دانشجویان، کتب درسی و کمترین آن مجله عام هپسند است. همچنین بیشترین مقدار زمانی که دانشجویان صرف خواندن م یکنند متعلق به کتب درسی ) 31 تا 60 دقیقه در روز( است. اینترنت بیشترین مجرای دسترسی به مواد خواندنی برای دانشجویان و فروشگاه های کتابفروشی کمترین بوده است. همچنین بیشترین مکانی که دانشجویان در آن م یخ وانند، خانه و کمترین، فضای باز بوده است. بر اساس یافته های پژوهش، ترغیب و تشویق از سوی دیگران، بیشترین سهم را در شک لدهی نگرش به خواندن در آزمودنی ها دارد و سایر عوامل به ترتیب عبارتند از: لذت و سرگرمی در خواندن، نگرانی و سختی و دشواری در خواندن، و چگونگی رویایی با فعالیت خواندن. یافت هها همچنین نشان داد که بین نگرش دانشجویان به خواندن بر حسب جنسیت و رشته های تحصیلی تفاوت معنا داری وجود ندارد. با توجه به یافته های پژوهش، به نظر م یرسد هدف دانشجویان از خواندن، کسب لذت و سرگرمی نیست و بیشتر برای کسب دانش، به صورت هدفمند تمایل به خواندن کتب درسی دارند.
تاثیر روش آموزشی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکنترلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روش آموزشی کاهش استرس مبتنی بر ذه نآگاه ی بر خودکنترلی دانش آموزان دختر انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پی شآزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش را کلّیه ی دانش آموز ان دختر مقطع دوّم دبیرستان شهر مشهد در سا لتحصیلی 94 - 1393 تشکیل می دادند که ابتدا از میان آنها یک مدرسه بصورت در دسترس انتخاب شده و سپس با روش نمون هگیری تصادفی، 30 دانش آموز انتخاب گردیده و به طور تصادفی در ﺮﮔوه آزمایش ) 15 نفر( و گروه کنترل ) 15 نفر( جایگزین گشتند. به گروه آزمایش، 8 جلسه برنامه ی کاهش استرس مبتنی بر ذه نآگاهی آموزش داده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی خودکنترلی اشنایدر استفاده شد. داده ها از طریق آزمون آماری کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که فرضیه ی پژوهش مبنی بر تأثیر روش آموزشی کاهش استرس مبتنی بر ذه نآگاه ی بر خودکنترلی دانش آموز ان مورد تأیید قرار گرفته است و دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دان شآموزان گروه کنترل در پ سآزمون به طور معناداری، خودکنترلی بیشتری داشتند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که روش آموزشی کاهش استرس مبتنی بر ذه نآگاهی در افزایش خودکنترلی دانش آموزان تاثیر معناداری دارد.
بررسی تاثیر سرمایه نمادین بر تسهیم دانش و فرهنگ مشارکت تیمی در آموزش عالی مورد مطالعه، اعضای هیئت علمی دانشگاه دولتی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این تحقیق به دنبال این هستیم که ایا رابطه معناداری بین سرمایه های نمادین استادان دانشگاه که برخواسته از نیازهای اجتماعی، احترام و کمال است با تسهیم دانش و فرهنگ مشارکت تیمی وجود دارد؟ روش: جامعه، اعضای هئیت علمی دانشگاه دولتی ایلام است. نمونه تحقیق به روش خوشه ای چند مرحله ای و برابر با 110 نفر می باشد.)آلفای کرون باخ برای سرمایه نمادین و تسهیم دانش و فرهنگ مشارکت تیمی برابر با 0.849 ، 0.719 ، 0.689 می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات از طریق پرسش نامه محقق ساخته است. یافته ها: در این راستا دو سوال مطرح شد که به بررسی رابطه سرمایه نمادین با تسهیم دانش و فرهنگ مشارکت تیمی پرداخته ایم که میزان این رابطه به ترتیب برابر با 0.71 و 0.79 می باشد. نتیجه گیری: افرادی که سرمایه های نمادین مبتنی بر الگوی ایرانی – اسلامی و یا دینی و اخلاقی دارند، اطلاعات و دانش به دست آورده خود را بدون هیچ چشم داشت و منفعت طلبی در اختیار سایر هم سازمانی ها و هم گروهی های خود قرار میدهند و با سایر اعضای گروه و تیم خود )یا سازمان( مشارکت م یکنند.
مطالعه تطبیقی سرفصل برنامه درسی دوره کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی با تاکید بر آموزش ویژه در دانشگاه های امریکا و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه تطبیقی تجارب داخلی و بین الملی در خصوص برنامه درسی رشته تکنولوژی آموزشی با تاکید بر آموزش ویژه و همچنین ارائه راهکارهای عملی برای طراحی برنامه درسی این رشته در ایران می باشد. این پژوهش یک پیمایش تطبیقی است که مطابق با الگوی بردی انجام گرفته است. بر اساس این الگو ابتدا اطلاعات مورد نیاز درباره دوره های کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی و آموزش ویژه از منابع معتبر گردآوری، تفسیر و طبقه بندی شده و در نهایت شباه تها و تفاوت ها مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه مورد مطالعه، دانشگاه های ایالت متحده امریکا است که از این میان نه دانشگاه شامل دانشگاه وایدنر، جرج میسون، جان هاپکینز، سیتون هال، آزوسا پاسیفیک، لویسویل، وست چستر، و بولینگ گرین به دلیل ارائه دوره مشخص در زمینه تکنولوژی آموزشی و آموزش ویژه انتخاب شد. نتایج پژوهش نشان داد با اینکه دانشگاه های مورد بررسی عناوین متفاوتی را برای رشته تکنولوژی آموزشی و آموزش ویژه برگزیده اند ولی واحدهای درسی مختلف ارئه شده توسط آنها را می توان در چند عنوان خلاصه کرد این واحدها عبارتند از: 1- روش های تحقیق در تکنولوژی آموزشی و آموزش ویژه 2- سنجش و ارزشیابی برنامه های آموزش ویژه و فناوری های کمکی 3- طراحی و تکنولوژی آموزشی 4- یادگیری الکترونیکی 5-تکنولوژی کمکی 6- مبانی آموزش برای افراد با نیازهای ویژه 7- سمینار یا مباحث جدید در تکنولوژی و آموزش ویژه و 8- مدیریت فناوری آموزشی و کمکی در آموزش ویژه. بنابراین توصیه می شود تا در طراحی برنامه درسی رشته تکنولوژی آموزشی و آموزش ویژه به این واحدها توجه ویژه شود.
کنکاش در عملکرد خانواده: مقایسه موقعیت فرهنگی- اجتماعی، سب کهای والدگری، انسجام و عملکرد خانواده، قابلی تهای درون فردی و بین فردی در دانش آموزان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقای قابلیت های درون فردی و بین فردی فرزندان در یک گروه از دانش آموزان مقطع متوسطه بررسی کرد. شرکت کنندگان 381 دانش آموزان شهر کرمانشاه در محدوده سنی 14 تا 18 سال بودند، که به روش خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه عملکرد خانواده ( FFS برنارد ، 1985 ( و آزمون هوش هیجانی بار – آن ) 1980 ،Bar – on ( پاسخ دادند. نتایج نشان داد در خرده مقیاس های خانواده مستبد، گسستگی، بهم تنیدگی، بیانگری و همبستگی بین دختران و پسران تفاوت معناداری وجود دارد و این تفاوت ها در سه مورد نخست به نفع دختران و در دو مورد دوم به نفع پسران است. در مهارت های هوش هیجانی تفاوت بارزی بین نمرات دختران و پسران دیده نشد، اگر چه در ابراز وجود تفاوت اندکی در نمرات به نفع دختران دیده شد. به طور کلی؛ به نظر می رسد تدارک برنامه هایی برای آموزش عملکرد مناسب به اعضای خانواده می تواند به بهبود هوش هیجانی و کیفیت زندگی آنان کمک خواهد کرد.
تحلیل همبستگی بین تفکر انتقادی دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند با انگیزش تحصیلی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین انگیزش تحصیلی و تفکر انتقادی دانش آموزان و مقایسه آن در مدارس هوشمند و عادی بود. روش تحقیق، علی مقایسه ای )پس رویدادی( بوده که جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان پسر کلاس هشتم در سال تحصیلی 1393 تش یکل دادند. با استفاده از نمون هگیری خوشه ای مرحله ای و بر اساس فرمول کوکران تعداد 156 نفر ) 113 نفر از مدارس عادی و 43 نفر از مدارس هوشمند( انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های استاندارد انگیزش تحصیلی هارتر و مهارت های تفکر انتقادی واتسون و گلیزر استفاده شد که پنج خرده مقیاس عمده استنباط، شناسایی مفروضات، استنتاج، تعبیر و تفسیر وارزشیابی استدلال های منطقی را می سنجد. برای بدست آوردن روایی پرسشنام هها از روایی محتوایی و صوری استفاده شد. ضریب پایایی نیز از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 94 / 0 و 79 / 0 برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل داد هها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی همچون کالموگروف-اسمیرونوف، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروه های مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تفکر انتقادی و مولف ههای آن با انگیزش تحصیلی رابطه وجود ندارد، همچنین یافته ها نشان داد که میانگین انگیزش تحصیلی و تفکر انتقادی دانش آموزان مدارس هوشمند بیشتر از مدارس عادی می باشد.