۱.
هدف:هدف پژوهش حاضر با تمرکز بر دانشگاه امام صادق(نخستین دانشگاه غیر دولتی پس از انقلاب اسلامی)، بررسی شرایط اجرای چشم انداز و تحقق آن را در راستای راهبردهای کلان دانشگاه بوده است. روش: جامعه آماری این تحقیق، مسئولان ارشد و اعضای هیئت علمی دانشگاه امام صادق بودند که برای به دست آوردن تقریبی همه نظرات، به صورت هدفمند، 21 نفر برای مصاحبه عمیق انتخاب و نتایج مصاحبه ها تحلیل شدند. راهبرد این پژوهش استفاده از تحلیل مضمون برای تحلیل داده های کیفی بود و در فرایند تحلیل، 382 مضمون پایه، 95 مضمون سازمان دهنده و 10 مضمون فراگیر احصا و سپس شبکه مضامین مرتبط با سؤال تحقیق ترسیم شد. یافته ها و نتیجه گیری: عوامل کلیدی برای نیل به چشم انداز دانشگاه عبارتند از: نهادینه سازی چشم انداز مصوّب در دانشگاه، توجه به عوامل محیطی متناسب با چشم انداز، برنامه ریزی و اجرای راهبردی متناسب با چشم انداز، تقویت فرهنگ سازمانی دانشگاه در میان اعضای هیئت علمی و دانشجویان، انطباق اهداف و انگیزه های ذی نفعان دانشگاه با هم و با چشم انداز، سبک مدیریت و رهبری در تناسب با فرهنگ و چشم انداز، مدیریت برند و تصویر دانشگاه، تهیه منابع لازم و تخصیص آن در تناسب با چشم انداز، مدیریت سرمایه انسانی متناسب با آن.
۲.
هدف: این پژوهش با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه تربیت فرهنگی از منظر امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری انجام شد. روش: روش پژوهش، آمیخته(کیفی-کمّی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی، 11 نفر متخصص و کلیه منابع و اسناد موجود دست اول و دوم در موضوع تربیت فرهنگی به ویژه از منظر امام خمینی و مقام معظم رهبری و در بخش کمّی، کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی به تعداد 7478 نفر(4711 زن، و 2767 مرد) بودند. نمونه گیری در بخش کمّی به روش تلفیقی(خوشه ای چندمرحله ای- طبقه ای نسبتی) انجام شد و حجم نمونه بر اساس حداکثر حجم در جدول کرجسی- مورگان و الزام استفاده از نمونه های بزرگ در مطالعات هنجاریابی، 576 نفر(362 زن و 214 مرد) بود. نمونه گیری در بخش کیفی نیز به روش ملاک مدار بود. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، چک لیست و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته تربیت فرهنگی از منظر امام خمینی و مقام معظم رهبری بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش کیفی از کدگذاری عالی محوری و باز و در بخش کمّی از شاخصهای آمار توصیفی و تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی استفاده شد. یافته ها: اعتبار پرسشنامه تربیت فرهنگی با پنج مؤلفه علم طلبی، استقلال فکری، خودباوری ملی، عدالت فرهنگی و تفکر انتقادی و82 گویه تأیید شد. نتیجه گیری: ساخت پرسشنامه تربیت فرهنگی ضروری است؛ زیرا تربیت فرهنگی در شکل گیری تمدن اسلامی نقش مهمی دارد و از طریق آن می توان تحولات فرهنگی اثربخش ایجاد کرد.
۳.
از منظر قرآن، جایگاه و قدرت تأثیرگذاری نخبگان در تحول جامعه، دارای اهمیت فوق العاده ای است. رشد و تحول هر جامعه ای تابعی از اراده نخبگان و همسویی آنان بر مبنای ارزشهای جامعه است و در فرایند جهانی شدن، علاوه بر بهره گیری از فرصتها، می توانند تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند. هدف: هدف مقاله به مؤلفه های برگزیدگی و انگیزشی نخبگان از منظر قرآن، شیوه های تقویت و اثربخشی آنان و نقش تحولی آنان بود. روش: با استفاده از روش «تحلیل محتوا» و بهره گیری از آیات و استخراج گزاره های مرتبط در حوزه نخبگی، همچنین تجزیه و تحلیل آنها و طبقه بندی موضوعات استخراج شده، مؤلفه های مدّ نظر به دست آمد. یافته ها: مؤلفه های برگزیدگی نخبگان در سه حیطه بینشی، گرایشی و منشی و شیوه های توانمندسازی در دو بخش تقویت و ارتقا به دست آمد. از دیگر یافته ها، اثربخشی نخبگان در ایجاد جامعه مطلوب و تحول گراست که در دو مرحله بسترسازی و زیرساخت و مرحله تثبیت و پایداری ارزیابی شد. از دیگر نتایج ارتباط دوسویه میان گزاره های نخبگی برای رشد و تحول بود.
۴.
هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی رفتار قانون گریزانه دانشجویان افغان در شهرستان کاشان و بررسی تأثیر متغیّرهای جمعیت شناختی و روان شناختی هوش معنوی و سبک هویت بر قانون گریزی این دانشجویان انجام شده است. روش: این تحقیق از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر رویکرد کمّی؛ راهبرد آن، پیمایشی و روش تحقیق آن، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، دانشجویان مهاجر افغان شهرستان کاشان است. یافته ها: نتایج این بررسی حاکی از تأثیر متغیّرهای جمعیت شناختی جنسیت، سن، وضعیت تأهل، دلیل اقامت، دوره تحصیلی و مدت اقامت بر قانون گریزی دانشجویان افغان شهرستان کاشان است. همچنین بین هوش معنوی و قانون گریزی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. از سوی دیگر، نتایج نشان دهنده آن است که افراد با سبک هویت اطلاعاتی و سردرگم، تمایل بیشتری به قانون گریزی و دانشجویان با سبک هویت هنجاری و تعهد، تمایل کمتری به قانون گریزی دارند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده و به منظور افزایش قانون گرایی دانشجویان مهاجر، تلاش برای تقویت هوش معنوی و تسریع در جامعه پذیری آنان، به خصوص در سالهای اول مهاجرت پیشنهاد می شود.
۵.
هدف: هدف پژوهشگر در این تحقیق، تحلیل کیفی سبکهای پوشش در بین دانشجویان دختر دانشگاه آیت الله العظمی بروجردی بود. روش: پژوهش حاضر با روش کیفی مبتنی بر پارادیم تفسیری به بررسی موضوع پرداخته است. در واقع؛ رهیافت تفسیری به دنبال کشف چرایی اعمال انسانها از طریق برملا ساختن معرفت مبتنی بر معناهای ضمنی و نمادین، انگیزه ها و قواعدی است که به کنشها جهت و معنی می دهد. نمونه پژوهش حاضر را 30 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آیت الله بروجردی تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای این پژوهش، 30 مصاحبه به صورت نیمه ساختاریافته انجام شد و اطلاعات حاصل از آن با تکنیک تحلیل تماتیک، تجزیه و تحلیل شد. برای گردآوری اطلاعات اصلی از مصاحبه نیمه ساختمند استفاده شد. فرایند تجزیه و تحلیل داده ها بدین گونه بود که در مرحله نخست، کدگذاری باز؛ سپس کدگذاری محوری و در مرحله آخر، کدگذاری گزینشی انجام گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر وجود سبکهای مختلف پوشش در بین دانشجویان دختر، شامل پوشش فردی شده، پوشش مدرن، پوشش مصلحتی، پوشش تکلیفی، موقعیت مندی پوشش و نسبی شدن پوشش بود. نتیجه گیری: جهانی شدن فرهنگ، فنّاوری های مدرن و...، باعث ورود ارزشهای جدید در جامعه ایران و به مرور زمان باعث تغییر نگرش در خصوص پوشش شده و انگیزه ها و شیوه های گوناگون حجاب و پوشش را به چالشی اساسی کشیده است.
۶.
هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش هوش معنوی و سرسختی روان شناختی در سازگاری اجتماعی بود. هر سه متغیّر بیان شده در بسیاری از متغیّرهای دیگر روان شناختی می توانند نقش مهمی را ایفا کنند و از این لحاظ، بررسی نقش آنها در حیطه های مختلف مهم به شمار می آید. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه محقق اردبیلی بودند. از این جامعه، پنج دانشکده موجود در نظر گرفته شد و به شیوه نمونه گیری خوشه ای از هر دانشکده، یک رشته و یک کلاس به طور تصادفی و به شیوه قرعه کشی انتخاب شدند. تعداد نمونه، 191 نفر(116 دختر و 75 پسر) بود که سیاهه هوش معنوی کینگ، مقیاس سرسختی روان شناختی کوباسا و همکاران و پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل برای آنان اجرا شد. یافته ها: در این مدل، فرضیه تحقیق به طور کلی در سطح 001/0 تأیید شد. همچنین بر اساس نتایج، هوش معنوی در سطح 0001/0 و سرسختی روان شناختی در سطح 01/0 به طور معناداری سازگاری اجتماعی را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: هوش معنوی و سرسختی روان شناختی در سطح مطلوبی پیش بینی کننده های معناداری برای سازگاری اجتماعی ند.
۷.
هدف: پژوهش حاضر با هدف معرفی مؤلفه ها و شاخصهای بومی فرهنگ اجتماعی در مقاصد گردشگری در چارجوب گفتمان ایجابی امنیت اجتماعی، به شناسایی و بررسی وضعیت این مؤلفه ها در مقاصد گردشگری پرداخته است. روش: برای جمع آوری داده ها از تکنیک اسنادی-کتابخانه ای و برای تحلیل داده ها از نظرسنجی خبرگان با استفاده از پرسشنامه خبرگی و از تکنیکهای آماری با استفاده از پرسشنامه بر اساس طیف پنج تایی لیکرت در نمونه مورد مطالعه شهر تهران بهره برده شده است. یافته ها: سه مؤلفه اعتماد(صداقت و صمیمیت)، تعادل(انصاف و قانونمندی) و همبستگی(تسهیم و نوعدوستی) با 13 شاخص، شناسایی و وضعیت فرهنگ اجتماعی هر یک از مؤلفه های سه گانه در مقصد گردشگری شهر تهران نامطلوب ارزیابی شد. نتیجه گیری: باید با تحلیل ظرفیتهای موجود و بالقوه در شاخصهای مربوطه و مؤلفه های آن، سهم هر یک از این عوامل بومی را در ارتقای سطح امنیت اجتماعی مقاصد گردشگری پیدا کرد و با برنامه ریزی جامع و هدفمند به سطح استاندارد در این شاخصها رسید.