فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۲٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هند و آمریکا از آغاز تاکنون روابط پرفراز و نشیبی را طی کرده اند با این حال این روابط پس از پایان جنگ سرد و به ویژه در دوره جورج بوش روبه گرمی گذاشت و تا سرحد روابط راهبردی ارتقاء یافت. پرسش مطرح در این مقاله اینست که ""تحول ساختار نظام بین الملل پس از جنگ سرد چه تأثیری بر گسترش روابط هند و آمریکا گذاشته است؟"" فرضیه مورد بررسی برای پاسخ به این پرسش عبارتست از:""ساختار نظام بین الملل نقش تعیین کننده ای در گسترش روابط دو کشور نداشته است""..هدف این مقاله بررسی نقش عوامل کلان نظام بین الملل در روابط دوجانبه هند و آمریکا است و تحقیق حاضر با روش کیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و با رویکردی تحلیلی-تاریخی صورت پذیرفته است.براساس یافته های تحقیق ساختار نظام بین الملل تأثیر تعیین کننده ای بر روابط دوجانبه هند و آمریکا نداشته است و تنها به عنوان یک عامل فرعی بر روابط دوجانبه دو کشور اثرگذار بوده است.
پیامدهای لشکرکشی های شاه تهماسب اول به قفقاز و گرجستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هجوم های مکررشاه تهماسب به قفقاز و گرجستان پیامده های بلند مدت و کوتاه مکدتی برای حکومت صفوی درپی داشت.شاه تهماسب در نگرش خود به قفقاز در حقیقت همان سیاست اجداش را در آن مناطق دنبال می کرد. او پس از فراغت از جنگ با ازبکان و انعقاد صلح طولانی با سلطان عثمانی به دنبال تقویت بنیه مالی وبالابردن روحیه نظامی سربازانش توجه ویژه ای به قفقاز داشت. هرچند شاه تهماسب علاوه بر عوامل فوق در نظر داشت با فتوحات خود در قفقاز و گرجستان علاوه بر عوامل یادشده، نیروهای جدیدی را وارد ساختار اداری و نظامی صفویه کند. این نیروهای جدید در اواخر سلطنت شاه تهماسب و عصر شاه عباس اول به عنوان مهم ترین ارکان حکومت صفوی تبدیل شدند. در عصر شاه عباس اول ایجاد جریانی موسوم به «نیروی سوم» توسط وی و قدرت یافتن آنها از پیامدهای مهم دیگر فتوحات شاه تهماسب به قفقاز و گرجستان بود. پژوهش حاضر با روش مطالعات توصیفی - تحلیلی صورت می پذیرد.نگارنده در این پژوهش در نظر دارد با مطالعه منابع مهم عصر صفوی و همچنین تحقیقات جدید، موضوع یاد شده را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
بررسی روند ورود فرقه اسماعیلیه به مولتان (ملتان) هند
حوزههای تخصصی:
درآمدی بر موانع جغرافیایی گسترش مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی (۲۹۷-۳۶۲ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی ناکامی فاطمیان در گسترش و تثبیت مذهب اسماعیلی در مغرب، تأثیر و نقش عوامل جغرافیایی، به رغم اهمیت مورد توجه واقع نمی شود. پژوهش حاضر سعی دارد با عنایت به ارتباط وثیق میان پدیده ها و رویدادهای تاریخی با عوامل جغرافیایی(اعم از طبیعی، انسانی، مذهبی و سیاسی)، نقش و تأثیر این دسته از عوامل را در فراگیر نشدن مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی مورد تبیین قرار دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که وسعت سرزمینی، موانع محیطی و جغرافیایی مغرب، همانطورکه مدتها از سیطره مسلمانان در دوره فتوح ممانعت به عمل آورد، تسلط فاطمیان بر شئون آن برای زمینه سازی جهت تثبیت مذهب اسماعیلی را هم ناممکن نمود. این در حالی بود که جغرافیای انسانی ، مذهبی و نیز سیاسی مغرب در دوره پیشافاطمی به گونه ای تثبیت شده بود که هر کدام از گروههای مذهبی سنی(مالکی و حنفی)، خوارج(صفری و اباضی) و نیز برخی گروه های شبه اسلامی مثل برغواطه قلمرو سرزمینی خاص خود را داشتند.علاوه بر این، فاطمیان با ناتوانی در ایجاد تقسیمات اداری جغرافیایی مطلوب خود، نتوانستند اداره مناطق مختلف مغرب را تحت کنترل خود درآورند.از این رو، عوامل جغرافیایی نیزمی توانند از جمله موانع اشاعه مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی مورد توجه قرار گیرند.
کاپادوکیه نگهدارنده ی فرهنگ و سنّت هخامنشیان در آسیای کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاپادوکیه در آسیای کوچک یکی از کانون های درگیری یونانیان و هخامنشیان به خصوص در پایان دوره ی شاهنشاهی هخامنشیان بود که می توانست با پشتیبانی از هر یک از این دو هماورد، در این جنگ ها بسیار تأثیرگذار باشد. در دوره ی هخامنشیان، هموندانی از خاندان هخامنشی، یکی پس از دیگری در کاپادوکیه فرمانروایی یافتند و پس از نابودی شاهنشاهی هخامنشی نیز این ساتراپی، پایگاهی برای فرماندهانی شد که می خواستند با اسکندر و جانشینان او بجنگند. همچنین گذار جاده ی مهم شاهی از کاپادوکیه و همسایگی این سرزمین با دریا، اهمیّت دوچندانی به آن بخشیده بود. با وجود این، تاکنون چندان درباره ی جایگاه کاپادوکیه در نگهداشت فرهنگ و سنّت هخامنشیان در آسیای کوچک پژوهش نشده است، تنها در پاره ای گزارش های تاریخی می توان آگاهی های پراکنده ای در این زمینه به دست آورد. از این رو، پژوهش حاضر با استفاده از گزارش های تاریخی و داده های باستان شناختی، به مطالعه ی جایگاه جغرافیایی و سیاسی کاپادوکیه در دوره ی هخامنشیان و نقش آنها در نگهداشت فرهنگ و سنّت ایرانی در آسیای کوچک پس از نابودی شاهنشاهی هخامنشیان پرداخته است.
بررسی نظام آموزشی عصر ممالیک
حوزههای تخصصی:
مصر در عصر ممالیک شاهد دگرگونیهای فرهنگی و آموزشی شگرفی بود. این سرزمین که در پی حمله مغولان، مأمن علما و دانشمندان شده بود، شاهد رشد مراکز آموزشی متعدد و ظهور چهره های سرآمد در رشته های مختلف علمی بود. در این دوران همه علوم و بویژه علوم دینی، تاریخ و تراجم در مراکز علمی به خصوص در جوامع و مدارس مورد توجه قرار گرفتند. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی نظام آموزشی ممالیک بحری و برجی می-پردازد و در پی پاسخ به این سؤالات است که نظام علمی و آموزشی ممالیک چگونه بود؟ و در این نظام، زنان چه جایگاهی داشتند؟ فرضیه ها نیز بیانگر آن است که؛ در عصر ممالیک مراکز متعدد علمی به وجود آمد که هر کدام دارای برنامه های آموزشی بودند. زیرا هر کدام مدرس، معید، شاگردان، روش تدریس، برنامه درسی، مواد درسی مخصوص به خود داشتند. زنان در این دوران بویژه در دوره ممالیک برجی به خصوص در علوم دینی پا به عرصه گذاشتند.
تعامل و تبادلات علمی، فرهنگی ایران و هند در روزگار ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت اقتصادی جوامع در دوره های مختلف یکی از مقوله های مهمی است که پیش از این در سده های گذشته تا حد زیادی از دید مورخان که عمده وجه نظر آنها تاریخ سیاسی و تحولات نظامی حکومت ها بوده، مغفول مانده است. در دوره معاصر حیات اقتصادی به عنوان یکی از شاخه ها یا زیر مجموعه های تاریخ اجتماعی مورد توجه پژوهشگران حوزه تاریخ و علوم اجتماعی قرار گرفته است. جامعه شیعیان دکن در قرن 10 و 11 هجری نیز از این قاعده مستثنی نبوده و منابع تاریخی چندان توجهی به حیات اقتصادی این گروه نداشته اند اما از لابه لای منابع تاریخی و دیگر آثار و اخبار به جای مانده از این دوره می توان اطلاعاتی در این رابطه به دست آورد و حیات اقتصادی شیعیان دکن در این دوره را ترسیم کرد. بررسی وضعیت اقتصادی شیعیان در این دوره مسئله مورد توجه در این تحقیق است. امور اداری، نظامی، تجاری و وقف برخی از مهم ترین فعالیت های اقتصادی شیعیان در این دوره است که در این پژوهش بر آنیم تا با بررسی کتابخانه ای بر اساس روش توصیفی و تحلیلی، با بیان برخی از مهم ترین فعالیت های اقتصادی شیعیان دکن، نقش و جایگاه این گروه در حیات اقتصادی دکن در دوره مورد نظر را بیان نماییم.
بررسی و تبیین سیر تحول و تبدیل نهاد امامت به سلطنت در تاریخ اباضیه عمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین تحولاتی که در قرون اخیر عمان منشأ تحولات بعدی بوده، تبدیل نهاد امامت به سلطنت و حکومت موروثی است. تاریخ عمان بعد از اسلام تنها با حاکمیت اندیشه اباضیه قابل تفسیر و تحلیل است و اندیشه سیاسی، مبتنی بر حاکمیت امامی است که از طرف جامعه (اهل حل و عقد) انتخاب شده باشد. حاکمیت اباضیه علی رغم شدت و ضعفها و فراز و نشیب های متعدد به این سنت اصرار داشته و بدان پایبند بوده است و تا قبل از امامت یعربی ها موروثی بودن امامت در میان اباضیه رایج نبود. رسمیت قطعی امامت موروثی در دوره آل بوسعید موجب شده تا بعضی تبدیل نهاد امامت به سلطنت یا حکومت موروثی را از زمان آل بوسعید بدانند و حال آنکه به نظر می رسد زمینه های داخلی و خارجی این تحول و تبدیل خیلی قبل از آن بصورت تدریجی در جامعه عمان شکل گرفته بود و در دوره آل بوسعید به کمال رسید. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و از طریق مطالعه کتابخانه ای درصدد بررسی و تحلیل سیر تحول و تبدیل نهاد امامت به سلطنت در تاریخ اباضیه عمان است.
نقش خاندان های اشرافی در تحولات گرجستان در دوری یورش مغول و حکومت ایلخانی (بررسی موردی خاندان جاکلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله مقاله ی حاضر تبیین و تحلیل رفتار خاندان جاکلی در پیوند با مغولان و حکومت ایلخانان و سیر قدرت و حکومت آنها در گرجستان در دوره ی مورد نظر است. یافته ها نشان می دهد که خاندان جاکلی تلاش کردند، با در پیش گرفتن سیاست های مختلفی در مقابل امرای مغول، دولت ایلخانان و پادشاهی باگراتیدی به تقویت موقعیت و افزایش قدرت خود در گرجستان مبادرت کنند. از سوی دیگر، امرای مغول و دولت ایلخانان نیز می کوشیدند تا از طریق خاندان هایی مانند خاندان برجسته جاکلی از قدرت یابی بیش از حد پادشاهی باگراتیدی جلوگیری کرده و از این حاکمان تابع برای پیشبرد اهداف سیاسی و نظامی و اعمال حاکمیت خود بهره برند.
به هند رفتگانِ ماوراءالنهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت اسنادی نقش روسیه و شوروی در بحران قحطی جنگ جهانی اول در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حالی که سیاست های انگلستان در قسمت های مرکزی و جنوبی، به تشدید وضعیت بحرانی ایران را درگیر جنگ ناخواسته ای کرده بود، همسایه شمالی یعنی دولت روسیه نیز با رویکردی مشابه و البته غیر انسانی، در شرق و شمال و شمال غرب ایران به اعمال سیاست های استعماری مداخله جویانه و تشدید شرایط سخت معیشتی و تاًمین ارزاق روزمره مردم که با بروز قحطی همراه شد اقدام نمود. این روند تا هنگام خروج نیروهای روسیه به دنبال وقوع انقلاب بلشویکی و تشکیل دولت جماهیر شوروی که به کناره گیری آنها از میادین جنگ انجامید باقی ماند. در این پژوهش هدف آن است تا به بررسی عملکرد روسیه شوروی در خصوص قحطی در ایران در نواحی شمالی در دوران جنگ اول جهانی از دید و زاویه اسناد منتشر نشده بپردازد. بر همین اساس مقاله حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که روسیه چه تاثیری بر بروز و ادامه قحطی در ایران دوران جنگ داشته است. بدون تردید گذشته از مصایب طبیعی، حملات، هجوم های مکرر، بیرحمی و کشتار مردم نواحی شمالی توسط نیروهای روسی در ایجاد و عمق بخشی به بحران قحطی تاثیر گذار بوده است.
سیاست مذهبی بیزانس و تأثیرات آن بر شام و مصر تا فتح مسلمین (525 تا642 م.)
حوزههای تخصصی:
پس از زوال تدریجی امپراطوری رم، امپراطوری بیزانس در بخش شرقی آن در پرتو پذیرش مسیحیت به عنوان دین رسمی به حیات خود ادامه داد. امّا در پی رسمی شدن دین مسیحیت مجبور به پی ریزی سیاست مذهبی جدیدی شد و هر سیاستی نیز دارای تبعاتی می باشد. هدف این پژوهش بررسی سیاست مذهبی بیزانس تا پایان عصر هراکلیوس است تا به سر این نکته پی ببرد که چه اثراتی سیاست مذهبی بیزانس بر شام و مصر تحت حاکمیت آن ها داشته است؟
یافته های پژوهش حاکی از آن است که سیاست دولت بیزانس در بخش مذهبی دین مسیحیت و کلیسای آن را تحت تسلط امپراطور درآورد. در پی آن امپراطوران بیزانس سعی کردند با تحت فشار قرار دادن پیروان دیگر ادیان و مذاهب در قلمرو خود یکپارچگی مذهبی ایجاد کنند، امّا این امر باعث ایجاد نارضایتی عمیق در دو ایالت شام و مصر گردیده و باعث گردید تا نقش پر رنگی در فروپاشی قدرت بیزانس در شام و مصر ایفا کند.
مناسبات تجاری جمهوریهای ونیز و جنوا با ایران عصر ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از تحولات عصر مغول در عرصه جغرافیای سیاسی قرار گرفتن آسیای میانه، دشت قپچاق، ایران، قفقاز و آناتولی تحت حاکمیت مغولان بود. از نتایج بلافصل چنین دگرگونی ای در نواحی مذکور، گسترش مناسبات تجاری و بازرگانی بین اقوام و ملل مختلف آسیایی بود که طی چندین دهه آینده آثار آن به سرزمین های غربی آسیا از جمله به اروپا هم رسید. در چنین وضعیتی یکی از فعال ترین مناطقی که در وضعیت گسترش مناسبات تجاری بین آسیا و اروپا آن هم با محوریت ایران ظاهر شد، دولت شهرهای ایتالیایی ونیز و جنوا بود که پرداختن به چگونگی مناسبات تجاری این دولت شهرها با مراکز تجاری ایران و ایلخانان موضوع محوری پژوهش حاضر را شکل می دهد. موقعیت جغرافیایی ایران در حد فاصل ارتباط شرق و غرب و سیاست های ایلخانان در زمینه حمایت ویژه از تجارت و جلب تجار اروپائی موجب روی آوردن تجار ونیزی و جنوایی به ایران شد. همچنان که در سوی دیگر توسعه کارگاههای ابریشم بافی در شهرهای ایتالیا و نیاز مبرم به ابریشم خام آسیا در کنار سایر تولیدات مشرق زمین نظیر ادویه جات و دیگر مواد خام تولیدی، انگیزه های قدرتمندی برای توجه تجار جمهوری های ونیز و جنوا به مراکز تجاری ایران بود. به طوری که آنان از یک سو پارچه های کتانی، نخی و پشمی و چوب، فلز، شمش های طلا و نقره را از اروپا به آسیا وارد کرده و از دیگر سو محصولات و کالاهایی چون ابریشم خام ایران و چین، ادویه هند، زعفران، زاج و پنبه و بردگان دشت های قپچاق را به اروپا منتقل می ساختند.
تأثیرات سیاسی- اجتماعی حضور روسیه در گیلان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار، گیلان بخاطر وجود راه ارتباطی آسان تر مراکز داخلی ایران به بنادر روسیه ، به عنوان دروازه اروپا تبدیل شد. این موقعیت برتر ارتباطی ، در کنار شرایط اقتصادی این منطقه توجه روسیه را به خود جلب نمود. براین اساس تسلط بر آن از مهم ترین اهداف زمامداران این کشور گردید. حضور و نفوذ روسیه در گیلان بعد از جنگ های ایران و روس سرعت گرفت . این امر پیامدهای اجتماعی سیاسی متعددی در منطقه بجای گذاشت و باعث آشنایی اهالی با تحولات جدید جهان شد و زمینه برای ایجاد خیزش های اجتماعی- سیاسی فراهم گردید. بدین ترتیب گیلان از اولین نواحی ایران بود که تحت تأثیر روابط با روسیه و بالطبع اروپا، تأثیرات و تحولات متعددی را شاهد بود. حضور ارامنه قفقاز در گیلان ، مهاجرت کارگران روسی و گیلانی ، مداخلات اتباع روسی در منطقه ، ایجاد روحیه بیگانه ستیزی ، انقلاب مشروطیت گیلان و تحولات رشت از آن جمله بود.
نقش سادات بیهقی در تاریخ سیاسی کشمیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرون گذشته، شماری از شخصیت ها و برخی خاندان های ایرانی بنا به دلایلی از ایران به شبه قاره هند مهاجرت کرده و نقش به سزایی در امور بعضی حکومت های آن سرزمین ایفا نمودند. یکی از این خاندان ها، سادات بیهقی بودند که اوایل قرن نهم هجری قمری وارد کشمیر شدند و از رهگذر حضور در رقابت ها و منازعات سیاسی- مذهبی این سرزمین و برقراری ارتباط و پیوند نزدیک با حکام کشمیر، برای مدتی به عرصه قدرت و حکومت کشمیر راه یافته و از نفوذ سیاسی و موقعیت اجتماعی مناسب برخوردار شدند. چرایی مهاجرت این خاندان و چگونگی ورود آنها به صحنه سیاسی کشمیر و نیز فراز و فرود موقعیت و نقش سادات بیهقی در حیات سیاسی کشمیر و عوامل موثر در این موضوع، از سوالات مهمی است که این مقاله به روش تحقیق تاریخی و با شیوه توصیفی– تحلیلی مبتنی بر منابع و مآخذ کتابخانه ای درصدد پاسخ به آنهاست. سادات بیهقی از طریق وصلت با خانواده حکام کشمیر و پذیرش هزینه های حضور در منازعه و رقابت با مدعیان سیاسی و رقیبان مذهبی، از جایگاه مهاجران و مهمانان به جایگاه شریکان و وارثان حکام کشمیر تغییر موقعیت داده و طی قرون نهم و دهم قمری، نقش مهمی در تاریخ سیاسی این سرزمین ایفا نمودند.
واپسین ساسانیان در تخارستان و چین و ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از شکست ساسانیان در نهاوند، یزدگرد سوم (632 تا 651م/۱۰ تا ۲۹ق) به شرق ایران پناه برد. او برای بازپس گیری نواحی ازدست رفته، تلاش های بسیاری، مانند اتحاد با بزرگان و اشراف ایرانی ساکن در این مناطق انجام داد؛ اما این امر محقق نشد. پس از مرگ یزدگرد، فرزند وی پیروز، به همراه تعدادی از بزرگان دربار ساسانی، به دولت تانگ در چین پناه برد. آن ها همواره سعی می کردند تا با کمک چینیان و سُغدیان و تخاریان، ایرانشهر را از اعراب باز پس گیرند؛ اما در این راه، موفق نشدند. آگاهی ما درباره بازماندگان ساسانی که بعد از یزدگرد، به آسیای مرکزی و شرق دور پناه بردند، براساس منابع نخستین اسلامی، متون پهلوی، گزارش ها تاریخی چینی و ژاپنی و یافته های باستان شناختی در چین و ژاپن است. در اینجا سعی خواهیم کرد تا با بررسی و نقد اطلاعات متون فوق و پژوهش های جدید، تصویری روشن تر از واپسین بازماندگان ساسانیان در تخارستان و چین و ژاپن ارائه کنیم.
بررسی نسبت تعداد حکومت های شام با میزان پیروزی مسلمانان در جنگ های صلیبی از سال 490ق تا 569ق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تعدد حکومت های اسلامی در منطقة شام در آستانة حملة صلیبیان، موجب تضعیف قوای مسلمانان شد و در نتیجه، نتوانستند به صورت قابل توجهی در برابر یورش اولیة صلیبیان مقاومت کنند. این تشتت سیاسی با درگیری های زیادی بین حکومت های اسلامی همراه بود و ازاین رو، با گذشت زمان، حکومت های کوچک فرسوده شد و توسط رقیبان از بین رفت و سرانجام، در سال 521ق با تأسیس حکومت اتابکان زنگی در موصل، زمینة اتحاد منطقه در برابر صلیبیان فراهم شد.
با کمتر شدن حکومت های مسلمان منطقه و یکپارچگی سیاسی، تعداد پیروزی های مسلمانان بر صلیبیان نیز بیشتر گردید. درواقع، می توان بین تعداد حکومت های شام و پیروزی مسلمانان در مقابل صلیبیان، رابطه ای معنادار یافت؛ بدین سان که هرقدر تعداد حکومت های این منطقه بیشتر، تعداد پیروزی مسلمانان کمتر بود و بعکس هرقدر تعداد حکومت ها کمتر، تعداد پیروزی ها بیشتر بود.
تحقیق این مقاله بر اساس کاربرد علم آمار در تاریخ نگاری (Cliometrics) صورت گرفته که طی آن، داده های آماری بر یک بستر زمانی ارزیابی می شود و دیگر عوامل مؤثر در پیروزی یا شکست مسلمانان در برابر صلیبیان، در اینجا مدنظر نیست.
جایگاه زنان در تشکیلات دعوت فاطمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فاطمیان در دو نقطه از شمال افریقا در سال های 297 تا 567 ق حکومت کردند؛ ابتدا در مغرب و سپس مصر. مهم ترین تشکیلات دینی تبلیغی دولت فاطمیان، تشکیلات دعوت بود که توسط این تشکیلات توانستند نفوذ و رهبری دینی خود را در اقصی نقاط دنیای اسلام گسترش دهند. از عوامل موفقیت آنان، حضور همه اقشار جامعه از جمله زنان، در تشکیلات دعوت فاطمی بود. نگاه آنان به حضور جنسیتی زنان در تشکیلات دعوت در مقام مقایسه با دیگر فرقه های دینی و حکومت ها، نگاهی متفاوت بود. این تفاوت نگاه، موجب مشارکتی نسبتاً گسترده از حضور زنان در صحنه های دینی، تبلیغی و سیاسی در عصر فاطمیان شد. زنان در دوره فاطمیان توانستند به بالاترین موقعیت عقیدتی دست یابند که در نزد حکومت ها و فرق دیگر چنین نمونه های مشابهی، کمتر دیده شده است. در این مقاله موقعیت زنان درتشکیلات دعوت فاطمیان در مغرب و مصر و مسائلی که زمینه ساز حضور زنان در جایگاه رهبری دینی- تبلیغی تشکیلات دعوت گردید و تفاوت هایی که جایگاه زنان در دعوت فاطمیان با جایگاه زنان در نزد فرق و حکومت های دیگر داشته، بررسی شده است.
تجارت برده در لوانت و تأثیر آن بر روند جنگهای صلیبی (قرن سیزدهم میلادی/ هفتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه لوانت (شرق مدیترانه) در تاریخ فعالیت های بازرگانی دارای اهمیت ویژه ای بوده است. در قرن سیزدهم میلادی/هفتم هجری دو رویداد مهم در رشد و رونق فعالیت های بازرگانی این منطقه تأثیر نهاد که مهم ترین این فعالیت ها نیز در زمینه تجارت برده بود. نخست تحولات جنگ های صلیبی، به ویژه جنگ صلیبی چهارم(1204م) و نقش دولت های درگیر در آن. دوم تهاجم مغولان و تصرف سرزمین های وسیعی از چین تا اروپا. همزمان با تشکیل دولت های مغولی، به قدرت رسیدن ممالیک در مصر نیز بر رشد و گسترش این تجارت افزود و بر مناسبات دولت های اروپایی و صلیبی ها نیز تأثیر نهاد. همچنین سودآور بودن تجارت برده برای دولت- شهرهای تاجرپیشه ایتالیایی علیرغم حضور آنها در جنگ های صلیبی روند خرید بردگان را از حوزه دریای سیاه و انتقال آنها به حوزه مدیترانه افزایش داد و پیامدهای گسترده ای بر روند جنگ های صلیبی و مناسبات این دولت - شهرها با جهان اسلام به همراه داشت. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع اسلامی و غربی و پژوهش های جدید، موضوع تجارت برده در لوانت در قرن سیزدهم میلادی/ هفتم هجری به عنوان فعالیتی با پیامدهای گسترده بر دولت ها و جوامع این منطقه و اروپا مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد.