فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۲٬۱۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
پایتخت به عنوان مرکز سیاسی، اداری، اقتصادی و گاه فرهنگی و اجتماعی ، مهمترین رکن در جغرافیای سیاسی و اداری هر حکومت به شمار می رود. هر سلسله حکومتی جایی را بنا به عواملی به عنوان پایتخت انتخاب می کند و حتی جابه جایی پایتخت در سرزمینی چون ایران همواره از مسائل مهم به شمار می آمده است. از آنجا که پایتخت می تواند نشان دهنده شأن، عظمت و اقتدار حکومتی باشد، مکان گزینی آن باید براساس الگویی تعریف شده انجام شود و بازسازی و یا ایجاد سازه های جدید در آن مورد توجه قرار گیرد، تا جایی که از جنبه های دفاعی، اقتصادی و آرایه های تزئینی برتری محسوس خود را در انظار داخلی و عرصه های برون مرزی آشکار کند. به نظر می رسد کریم خان زند در انتخاب شیراز به عنوان پایتخت از یک طرف دلایل خاصی را مدنظر داشت و از طرف دیگر با رویکردی خاص در رونق و ارتقاء جایگاه شهری شیراز تلاش کرد. این مقاله می کوشد بر اساس روش تحلیلی در پژوهشی تاریخی عوامل مؤثر در انتخاب شیراز به پایتختی را با طرح این مسأله بررسی کند: چرا شیراز توسط خان زند به عنوان پایتخت انتخاب شد و در این انتخاب چه الگویی مورد توجه بود؟ دستاوردهای تحقیق نشان می دهد که تمرکزگرایی، بهسازی ساختار شهری و رونق اقتصادی مبتنی بر الگوی سنتی، پیشینه تاریخی و اهمیت شیراز، جزو عوامل تأثیرگذار در این روند بودند که البته با انتخاب شهر به پایتختی پیامدهایی چون جابجایی جمعیت و تاثیر آن بر رونق پایتخت را در پی داشت.
نگاهی تحلیلی به نقوش نمادین و نمادهای آیینی در هنر هخامنشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۷ پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
101 - 128
حوزههای تخصصی:
اگر چه هنوز درباره مذهب هخامنشیان ابهامات زیادی وجود دارد، اما شواهد موجود نشان می دهند که در این دوره نیز مانند دیگر ادوار باستانیِ خاور نزدیک، مذهب و سنت های آیینی نقش بسیار مؤثر و پررنگی در زندگی مردم داشته اند. چنان که از آثار بر جای مانده از این دوره پیداست بسیاری از نقوش هنری هخامنشی نمادین بوده و پیوند غیر قابل انکاری با مفاهیم مذهبی دارند. از طرفی اگرچه بسیاری از این نقوش، پیش از دوره هخامنشی نیز در میان دیگر ملل خاور نزدیک رایج بوده و حتی آشکارا مفهوم مذهبی داشته اند، اما تصور می شود که ظهور مجدد این نقوش در دوره هخامنشی در قالبی جدید و در ارتباط با اعتقادات مزداییِ آن ها بوده است. شاخص ترین نقوش آیینی و نمادین که در این مقاله به صورت مفصل تر به آنها پرداخته می شود عبارتند از نقش پیکره بالدار، خورشید، ستاره، ماه، آتشدان و برسم.
تاریخچه الکل
باستان شناسی و هنر
قبرستان دول پهن و سفال شوش IVA-IIIB(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۷ پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
1 - 12
حوزههای تخصصی:
نیمه نخست هزاره سوم ق.م یکی از دوره های مهم باستان شناسی حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی است که علیرغم کمبود و پراکندگی مدارک باستان شناختی (به ویژه در لرستان مرکزی)، تغییر و تحولات فرهنگی عمیقی در این دوره به وقوع پیوسته است. در این نوشتار یافته های گردآوری شده در جریان بررسی های باستان شناسی قبرستان دول پهن مورد مطالعه، گونه شناسی، مقایسه و تحلیل قرار گرفته اند. این محل قبرستانی مرتبط با استقرارهای کوچ نشینی است که در حوزه شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام واقع است. مطالعه سفال های گردآوری شده از سطح قبرستان دول پهن حاکی از این است که در مناطق جنوبی ناحیه پیشکوه غربی، قبل از شکل گیری سنت سفال منقوش یک رنگ شوش IV A / گودین III 6 ، فرهنگ شوش III B -III C حاکم بوده است. مدارک مکشوفه از قبرستان هایی مانند دول پهن و میرولی نشان دهنده نفوذ فرهنگ آغاز ایلامی به دره های جنوبی حوزه زاگرس مرکزی است. به نظر می رسد که سنت سفال منقوش یک رنگ قبل از این که در دوره شوش IV A / گودین III 6 در مناطق مختلف زاگرس مرکزی گسترش یابد؛ در بعضی نواحی جنوبی این حوزه توسعه یافته بود.
سهم سفرنامه اروپایی در معرفی تشیع ایرانیان در غرب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سفرنامه های اروپاییان که از قرن یازدهم میلادی به بعد نوشته شده اطلاعات فراوانی درباره سرزمین های شرقی و اسلامی به اروپا منتقل کرده اند. در این میان، سفرنامه های مربوط به نواحی شیعه نشین و به خصوص ایران عهد صفوی و دوره بعدی، منبع اطلاعاتی مهمی برای شرق شناسان در خصوص شناخت تشیع و شیعیان هستند، چرا که نویسندگان آنها مطالب قابل توجهی در زمینه های اصول اعتقادی، آداب و رسوم، مراسم مذهبی و عبادی و نیز تاریخ شیعیان نقل کرده اند. البته با توجه به نقاط قوت و ضعفی که در آنها وجود دارد، اطلاعات آنها قابل نقد و بررسی است، چنانکه برخی از آنها کاملاً مردود و برخی دیگر، صحیح و قابل قبول اند. از نقاط قوت سفرنامه ها، مبتنی بودن بر مشاهدات عینی و گزارشگری محض، و از نقاط ضعف آنها تعمیم دادن قضایا و استناد به برخی منابع غیر معتبر و شفاهی و کم بودن اطلاعات عمومی و تاریخی نویسندگان آنها است. در این مقاله، این سفرنامه مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
عصر مفرغ جدید در تپه سگزآباد بر مبنای یافته های سفالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۷ پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
21 - 34
حوزههای تخصصی:
عصر مفرغ جدیددر تپه سگزآباد در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد به ناگاه و بدون داشتن ارتباط با فرهنگ های قبلی پیش از تاریخی منطقه بروز می یابد. سفال های تک رنگ و چند رنگ (پلی کرم، نوع ارومیه) دست ساز، شاخصه های فرهنگی این دوره هستند. کاوش های آموزشی- پژوهشی گروه باستان شناسی دانشگاه تهران در پاییز ۱۳۸۸ در تپه سگزآباد با هدف مطالعه لایه های استقراری بخش جنوبی این محوطه به انجام رسید و سه ترانشه ۶، ۷ و ۸ مورد کاوش قرار گرفتند. در ترانشه ۶ آثار فرهنگی ادوار مختلفی از جمله عصرآهن I، دوره مفرغ جدیدو دوره مس سنگی جدید یافت شد. در بین این آثار حجم و تراکم سفال های دو و چند رنگ دوره مفرغ جدید قابل توجه بود. این نوشتار بر گونه شناسی، طبقه بندی و معرفی انواع مختلف نقوش این سفال ها تمرکز خواهد داشت.
هویت و تمدن
ارزیابی الگوی معیشتی ساکنان محوطه ولیران دماوند بر اساس میزان استرانسیوم در دندانهای باستانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۷ بهار و تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۳
101-106
حوزههای تخصصی:
پی بردن به وضعیت معیشتی جوامع باستانی بر اساس بقایای انسانی و حیوانی همواره مورد توجه باستان شناسان بوده است. میزان عنصر شیمیایی استرانسیوم در اسکلت های انسانی جوامع باستانی، یکی از منابع مطالعه این جوامع است. میزان استرانسیوم در اسکلت های باستانی اطلاعاتی درباره موقعیت اجتماعی ساکنان جوامع پیش از تاریخ در اختیار ما قرار می دهد. سال های متمادی است که استخوان های انسانی که از محوطه های باستانی به دست می آیند؛ جهت پی بردن به وضعیت معیشتی جوامع انسانی مورد مطالعه قرار گرفته اند. این مطالعات نه تنها به وسیله باستان شناسان بلکه به وسیله انسان شناسان و شیمیدانان نیز انجام گرفته است. اما در ایران مطالعات این چنینی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش بر آنیم تا با استفاده از روش طیف سنج فلورسانس اشعه ایکس (XRF) به بررسی میزان استرانسیوم در دندان های اسکلت های انسانی باستانی از محوطه ولیران دماوند بپردازیم و از این طریق اطلاعاتی درباره وضعیت معیشتی و نظام اجتماعی در بین ساکنان این محوطه به دست آوریم.
الگوهای استقراری دوران پیش از تاریخ در حوضه آبریز ابهررود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
استان زنجان و بویژه حوضه جغرافیایی ابهررود، به دلیل قرارگیری در میان سه حوضه فرهنگی – جغرافیایی فلات مرکزی، شمال غرب و غرب ایران یکی از مناطق مهم، اما ناشناخته در پژوهش های باستان شناسی به شمار می رود. ویژگی های اقلیمی، جایگاه خاص جغرافیایی و موقعیت خاص منطقه در کریدور طبیعی فلات مرکزی به شمال غرب ایران سبب شده که این منطقه از دیرباز مورد توجه گروه های انسانی واقع گردد. این موقعیت و وضعیت جغرافیایی به روشنی نشان دهنده اهمیت حوضه آبریز ابهررود در مطالعات باستان شناسی ایران است. با این وجود اطلاعات ما درباره تحولات منطقه در دوران مختلف پیش از تاریخ و کیفیت ارتباط این منطقه با سایر حوضه های فرهنگی بسیار محدود است. از این رو انجام پژوهش های باستان شناختی و بویژه بررسی های منطقه ای بسیار ضروری می نمود. اطلاع و آگاهی از الگوهای استقراری این منطقه می تواند درک و آگاهی ما را از چگونگی تقابل مناطق فرهنگی-جغرافیایی پیرامون فزونی دهد. بر این اساس بررسی های باستان شناسی حوضه آبریز ابهررود طی دو فصل در سال های ۱۳۸۲ و ۱۳۸۴ به انجام رسید و در پی آن آگاهی های ارزشمندی در مورد پیشینه استقرار در منطقه پیش روی ما قرار گرفت. در این نوشتار به نتایج حاصل از بررسی های باستان شناختی حوضه آبریز ابهررود و تحلیل آن ها پرداخته شده است.
طراز در تمدن اسلامی (از تأسیس تا عصر ممالیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمدن اسلامی در دوره شکوفایی و پویایی خویش مؤسسات اجتماعی و اقتصادی متنوعی داشته که یک مورد برجستة آن صنعت نسّاجی بوده است. فعالیت در بخش قابل توجهی از این صنعت تحت نام طراز و تشکیلات مرتبط با آن انجام می گرفته که تقریباً بر اغلب جنبه های زندگی مسلمانان تأثیر داشته است. از آن جمله تولیدات طراز علاوه بر این که تأثیرهای اقتصادی عمده بر جامعة اسلامی می نهاده، به لحاظ اجتماعی وسیاسی نیز جایگاه ممتازی داشته تا جایی که هدایا و خلعت هایی که از سوی حکمرانان و بزرگان به دیگران اعطاء می شده، عمدتاً رداها و پارچه های طراز بوده است. همچنین در این پارچه ها نوشته هایی به صورت زیبا و هنرمندانه نقش می شده که کارکرد رسانه ای- تبلیغی داشته است.
در بحث طراز موضوعات دیگری از قبیل جنبة زیبایی شناختی آن نیز مطرح است. مقاله حاضر پس از بیان مفهوم و منشأ طراز فقط به جایگاه اجتماعی-سیاسی، اقتصادی، و رسانه ای-تبلیغی آن در جامعه اسلامی می پردازد.
دستاوردهای ابن سینا در اخترشناسی ادوار میانه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی انتقادی نجوم ابن سینا در حوزه نظری و نیز کوشش های عملی و رصدی و لو اندک وی در حیطه اخترشناسی بر عهده این مقاله است؛ در جنبه نخست، الگوی حرکات اولیه و ثانوی افلاک قرار دارد که در دانشنامه علأیی و النّجاة مطرح شده است. وی در این الگو نحوه ارتباط بین محرک اول با فلک الاعلی و افلاک کوچکتر سیارات را به صورت هندسی و با تاکید بر آموزه ارسطویی پیکربندی حرکات افلاک سیارات (یعنی فقط کاربرد حرکات مستدیر یکنواخت) تببین می کند. در جنبه رصدی نجوم وی، به تنها کمیت رصدی او، یعنی مقداری که ابن سینا برای میل کلی یافته بود (30; 33; 23)، اشاره می شود که در کنار سایر مقادیری که پیشینیان یونانی و اسلامی وی یافته بودند، وی را به تغییر مقدار میل کلی معتقد کرده بود. جنبه دیگر کارش که ترکیب دو جنبه نخست است، در الگوی خورشیدی وی (در نجوم شفا) هویدا می شود، جایی که او تلاش دارد با ترکیب پنج فلک الگویی «نظری» (و ارسطویی) برای حرکت خورشید ارایه کند تا این الگو بتواند شواهد «رصدی» تغییر میل کلی را نیز «توجیه» نماید.
تأملاتی تاریخی درباره نهم ربیع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعضی از شیعیان بر این باورند که نهم ربیع الاول روز قتل عمر بن خطاب خلیفه دوم به دست ابولؤلؤ ایرانی است. از این رو طی چند سده گذشته در میان شماری از شیعیان مراسمی با عنوان ""عیدالزهراء""، "" فرحة الزهرا""، ""عمرکشان"" و ""غدیر دوم"" برگزار می شده است که به طور طبیعی موجب ناخشنودی جامعه اهل سنت که اکثریت مسلمانان را در بر می گیرند، می شده است. این پژوهش در پی دستیابی به پاسخی برای این پرسش است که برگزاری چنین مراسمی تا چه حد مبتنی بر واقعیات تاریخی درباره تاریخ قتل خلیفه دوم و قاتل وی می باشد؟ نیز پاسخ به این سؤال که این مراسم چگونه نزد بعضی شیعیان به ویژه در ایران – با محوریت آرامگاه بابا شجاع الدین در کاشان – رواج یافت؟ و این که این مراسم تا چه اندازه می تواند وجاهت دینی و شرعی داشته باشد؟
جشن نوروز در دربار تیموریان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر، به بررسی چگونگی برگزاری مراسم جشن نوروز در شبه قاره ی هند می پردازد که عمدتاً در عهد تیموریان هند به صورت منظم و مفصل برگزار می گردید. در این مقاله، با اتکاء به اطلاعات موجود در منابع تاریخی و با رویکردی توصیفی - تحلیلی، فراز و فرودهای این جشن در دربار چند شاه نخست این حکومت مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله، این پرسش اساسی را مورد توجه قرار می دهد که دیدگاه و موضع شاهان تیموری نسبت به جشن نوروز و تشریفات برگزاری آن، متأثر از چه عواملی است. در این نوشتار، نشان داده شده است که نگاه حکمرانان تیموری به جشن نوروز و اقدامات آنها برای برگزاری یا عدم برگزاری مراسم این جشن، متأثر از طرز تفکر و اندیشه ی این شاهان و اوضاع سیاسی و اجتماعی روزگار آنها بوده است. افزون بر این، رابطه ی میان میزان اقتدار و ثروت شاهان با چگونگی تشریفات برگزاری این جشن و نیز تأثیر پذیری آداب و رسوم و تزیینات جشن از زمینه های ارتباطات فرهنگی و اقتصادی سلسله ی تیموریان هند با کشورهای دیگر بازنموده شده است.
گزارش مقدماتی گمانه زنی در محوطه نوسنگی جدید مای تپه، بوئین زهرا، قزوین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های عمرانی به مانند سد سازی، راهسازی، توسعه روستاها و شهرها و غیره، امروزه یکی از عوامل انسانیِ اصلی در تخریب و نابودی بسیاری از محوطه های باستانی به شمار می رود. در همین راستا طی پروژه راهسازی و تعریض محور ترانزیتیِ بوئین زهرا-سگزآباد در استان قزوین، بخش های جنوبیِ محوطه مایَ تپه در حریم جاده قرار گرفته و دچار تخریب می گردد. از این رو عملیات کاوش اضطراری محوطه مذکور توسط اداره باستان شناسی اداره کل میراث فرهنگی استان قزوین در مهر ۱۳۸۹ انجام پذیرفت. محوطه مایَ تپه که در ۵/۵ کیلومتری شمال غرب بوئین زهرا و درضلع شمالیِ حریم محور بوئین زهرا به سگزآباد قرار گرفته، از لحاظ مطالعاتی با توجه به موقعیت ویژه آن که در نزدیکی محوطه های پیش از تاریخیِ مهم دشت قزوین همچون زاغه، قبرستان، سگزآباد و چهاربنه واقع شده، حائز اهمیت است. طی کاوش در ۱۰ گمانه ۲×۲ متر و مطالعات مقدماتی انجام شده بر روی یافته های حاصله، به خصوص گونه شناسیِ سفال، این محوطه با الگوی استقرار موقت، دارایِ فرهنگِ اواخر دوره نوسنگی جدید I و اوایل دوره نوسنگی جدید II (اواخر نیمه اول هزاره ششم ق.م) است که فرهنگ های هم افق با آن در دشت قزوین، از کاوش های تپه چهاربنه و ابراهیم آباد شناخته شده است. در این نوشتار به معرفی نتایج کاوش اضطراری، یافته ها و در نهایت ارائه گاهنگاری مقایسه ای محوطه مایَ تپه پرداخته شده است.