فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۲٬۲۳۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پروژه بررسی حوزه آبگیر سد تالوار با هدف شناسایی و نجات بخشی محوطه هایی که در حوزه آبگیر سد قرار دارند؛ در پائیز و زمستان سال ۱۳۸۶ تعریف و اجرا شد. بررسی مزبور به صورت پیمایشی فشرده در محدوده حوزه آبگیر سد انجام گرفت و حاصل آن شناسایی ۱۷ محوطه باستانی از دوران مس سنگی تا دوره های متأخر اسلامی بود. تاریخگذاری محوطه ها بر اساس گونه شناسی و مطالعات مقایسه ای مجموعه های سطحی گردآوری شده انجام شد. محوطه های باستانی شناسایی شده در قالب سه گروه کلی پیش از تاریخی، تاریخی و اسلامی طبقه بندی گردیدند. قدیمی ترین یافته های بررسی، آثار سفالی معرف فرهنگ مس سنگی شناخته شده در منطقه اند. پس از این مرحله، آثار محدودی از عصر مفرغ جدید و عصر آهن قابل مشاهده اند. منطقه با یک وقفه کوتاه روبرو شده تا این که بار دیگر زندگی در دوره تاریخی در آن به جریان افتاد و از این دوره تا دوره اسلامی شواهدی از وجود زندگی جوامع انسانی در آن به وفور مشاهده می شود. مقاله مذکور ابتدا به معرفی محوطه های مهم شناسایی شده در حوزه سد پرداخته و در ادامه با توجه به آثار سفالی به دست آمده، فرهنگ ها و تداوم سنت های سفالی حوزه سد را مورد مطالعه قرار خواهد داد.
مطالعه و توصیف آجرهای لعابدار مکشوفه از سه فصل کاوش محوطه ربط ۲(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۶ بهار و تابستان ۱۳۸۸ شماره ۱۱
47 - 68
حوزههای تخصصی:
تپه شماره ۲ ربط سردشت در استان آذربایجان غربی و در کناره شرقی رودخانه زاب کوچک قرار گرفته و تا کنون سه فصل از کاوش باستان شناسی آن می گذرد. موقعیت تپه شماره ۲ ربط در بخش جنوب غربی حوزه سرزمینی مانا و متأثر از دو حوزه امپراتوری آشور و اورارتو و تأثیر و تأثرات این حکومت ها بر یکدیگر و آشنایی با زوایای تاریک این قدرت ها در شمال غربی ایران، بر جنبه های باستان شناختی مطالعات و پژوهش ها در تپه ربط ۲ می افزاید. ماحصل سه فصل پژوهش در این محوطه دستیابی به مدارک سفالی، آجری و معماری است که برخی از آن ها برای اولین بار در شمال غربی ایران به دست می آیند. در این بین، آجرهای لعابدار محوطه ربط سردشت که نمونه های مشابه آن ها پیشتر از تپه قالایچی بوکان به دست آمده، جایگاه مهمی در زمینه مطالعات هنری، فنی و بازشناسی جنبه های مذهبی، سیاسی و اجتماعی ساکنان این محل دارند. آن چه به اهمیت این آجرها می افزاید وجود نمونه های کتیبه دار لعابداری است که ترجمه آن حکایت از نام خدایان، سرزمین و ایالتی مانایی دارد. بی تردید شناخت جامع الاطراف آجرهای مکشوفه با عنایت به این که کاوش در این محوطه سال های نخستین خود را می گذراند، می تواند مبنای مناسبی جهت طبقه بندی علمی این یافته های ارزشمند باشد.
نورالدین عبدالرحمان جامی و طریقت نقشبندیه
حوزههای تخصصی:
توصیف، طبقه بندی و گونه شناسی سفال دوره اشکانی شهرستان قروه (کردستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۶ پاییز و زمستان ۱۳۸۸ شماره ۱۲
85-104
حوزههای تخصصی:
منطقه قروه در جنوب شرق استان کردستان به دلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط خاص زیست محیطی و نیز قرابت جغرافیایی با مراکز استقراری مهم دوره اشکانی شمال غرب و غرب ایران، دارای آثار و استقرارهایی از آن دوره است. طی بررسی های میدانی انجام شده مشخص گردیده که بیشتر محوطه های اشکانی این منطقه بقایای استقرار های کوچکی هستند. این مقاله در پی آن است تا بر اساس توصیف، طبقه بندی و گونه شناسی سفال های اشکانی به دست آمده از این منطقه به افزایش اطلاعات ما در مورد وضعیت فرهنگی این منطقه در دوره اشکانی کمک نماید. بر اساس مطالعات انجام گرفته، سفال های این منطقه شامل سفال هایی با نقوش طنابی، خمره های ذخیره آذوقه و سفال شاخص دوره اشکانی یعنی سفال جلینگی هستند. فرم بیشتر این سفال ها را انواع کاسه، پیاله، کوزه و خمره، دیگ و دیگچه تشکیل می دهد. از تزئینات شاخص به کار رفته بر روی این سفال ها می توان به نقوش کنده به صورت خطوط مواج و موازی و نوعی تکنیک منحصر به فرد ترصیع کاری (نگین کاری) اشاره کرد. بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت سفال های اشکانی منطقه قروه، ضمن دارا بودن برخی ویژگی های بومی- محلی، عمدتاً همانند نمونه های مکشوفه از مکان هایی چون بیستون، نوشیجان، هگمتانه، قلعه ضحاک، قلعه یزدگرد، معبد خورهه، کنگاور و دره های اسدآباد، پاوه، مریوان، ثلاث باباجانی و بیشتر مناطق غرب کشور است.
خاستگاه و پیشینه تاریخی اسب ایرانی یا عرب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
قباله های پارسی
حوزههای تخصصی:
نگاهی به نوروز باستانی
حوزههای تخصصی:
سلوک قاره ای فرهنگ ایرانی
حوزههای تخصصی:
مزارات مراغه
حوزههای تخصصی:
معرفی کتاب حذف فضیلت فراموشی در عصر رقمی
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگار سرزمین های از یاد رفته
حوزههای تخصصی:
تحلیل نوسنگی شدن شرق آذربایجان (استان اردبیل) بر مبنای شواهد باستان شناسی قوشاتپه شهریری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
دوره نوسنگی را می توان رویداد مهم و نقطه عطف در تاریخ و زندگی بشر دانست چراکه این دوره تحولی است از وابستگی انسان به طبیعت به کنترل و مدیریت او بر آن. روندهای منجر به این تحول بسیار پیچیده و در برگیرنده عوامل مهم اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی است. مطالعات باستان شناختی نشان می دهد که با هموار شدن عوامل مذکور، چندین منطقه در خاورنزدیک نوسنگی شدن را تجربه کردند و آذربایجان، جزء نواحی حاشیه ای و نوسنگی این منطقه اشاعه و بازتاب کانون های نوسنگی بود. بدین ترتیب که در مرحله واپسین نوسنگی گروه های غیر بومی نخستین بار دشت های پیرامون دریاچه ارومیه را به عنوان مرکز ناحیه مورد استقرار قرار دادند و دگرباره همین مرکز در گذر زمان خود کانون اشاعه به حومه گردید. دلایل مهم این امر را می توان افزایش زیست گاه ها و به تناسب آن افزایش جمعیت دانست که خود محرکی برای کوچ گروه هایی از این جمعیت شد. اینان بیشتر ترکیبی از چراگردانان فصلی بودند که سایر نواحی دور از دریاچه را شناسایی کرده و در مناطق مستعد آن مستقر گردیدند. یکی از این نواحی دور از مرکز دشت مشکین شهر است که محوطه قوشاتپه شالوده و معرف نخستین استقرار آن است. در این مقاله، ضمن تشریح و تحلیل دوره نوسنگی در آذربایجان و به ویژه مناطق شرقی آن (استان اردبیل)، بر اساس داده های قوشاتپه این نتیجه حاصل گردید که اولاً این محوطه از نظر زمانی در واپسین سده هزاره ششم و اوایل هزاره پنجم ق.م توسط مردمان آشنا با فرهنگ نوسنگی دریاچه ارومیه شکل گرفت. ثانیاً از آن زمان تعامل و همگرایی پایدار و دایمی میان قوشاتپه و فرهنگ های دریاچه ارومیه حتی در دوره کلکولیتیک نیز تداوم یافت.
روش شناسی ابن خلدون در مطالعات تاریخی
حوزههای تخصصی:
روش ابن خلدون در مطالعات تاریخی در اصل بر پایه نقد و ارزیابی روش های تاریخ نگاری اسلامی شکل گرفته است. او بعد از نقد همه جانبه و به خدمت گرفتن برخی سنّت های فکری نهفته در تاریخ نگاری اسلامی، روش ابداعی خود را در نقد و ارزیابی اخبار تاریخی، یعنی انطباق اخبار تاریخی با واقعیات تاریخی مطرح می کند. وی در این روش برای رسیدن به شناخت تاریخی منظم و منطقیِ منطبق با واقعیات تاریخی، با پیوند دادن استدلال های فلسفی و روش های منطقی با معرفت تاریخی، روش های استقرار و قیاس را در تحلیل پدیده های تاریخی به کار می گیرد. استفاده از این روش ها، ابن خلدون را به سطحی از شناخت پدیده های تاریخی می رساند که با آن به ابداع و درک مفاهیم و الگوهای نظری در تبیین پدیده های تاریخی دست می یابد. در واقع غایت نظام روش شناسی ابن خلدون، طرح مفاهیم و نظریه های جامعه شناختی در بررسی پدیده های تاریخی و گام نهادن در عرصه جامعه شناسی تاریخی جوامع اسلامی از طریق پیوند دادن روش ها و نتایج علم عمران (جامعه شناسی) و موضوع های علم تاریخ است. مفاهیم و نظریه هایی که براساس روش های منطقی و عقلانی جامعه شناختی و معرفت تاریخیِ حاصل از تحلیل علّی پدیده های تاریخی موضوع مطالعه، یعنی همان عناصر عمران یا اجتماع انسانی شکل گرفته اند.
جایگاه و اهمیت تاریخ نویسی خاوری در تاریخ نویسی صدر قاجار
حوزههای تخصصی:
در فاصله تأسیس دولت قاجار تا پایان سلطنت فتحعلی شاه (صدر قاجار) وقایع نگاران و مورّخان زیادی ظهور کرد. آن ها تاریخ هایی با ارزش های متفاوت نوشتند و تاریخ نویسی در این دوره را از حیث کمّی و در پاره ای موارد از حیث کیفی به توسعه و ترقّی نسبی رساندند. میرزا فضل الله خاوری شیرازی، در سال آخر سلطنت فتحعلی شاه آخرین اثر در تاریخ نویسی صدر قاجار را با نام تاریخ ذوالقرنین نوشت. سبک و رویه خاوری در نوشتن تاریخ ذوالقرنین، اثر او را در میان تواریخ صدر قاجار که بیشتر آن ها در ردیف تاریخ نویسی سنّتی ایرانی قرار می گیرند، متمایز و متفاوت کرد. خاوری بر پاره ای از ویژگی های تاریخ نویسی سنّتی و وقایع نگاری های مرسوم وفادار بود؛ اما ویژگی های سبک او، تاریخ نویسی را از حدّ وقایع نگاری صرف و مرسوم فراتر برد، او را در جایگاه برجسته ای نشاند و در سرنوشت آینده تاریخ نویسی عصر قاجار نیز تأثیر نهاد. این ویژگی ها عبارت اند از: سبک، نثر و زبان ساده و روان و پرهیز از لفّاظی های ادبی و بیهوده گویی مرسوم در گزارش حوادث، اهتمام مورخ به تحلیل و تعلیل رویدادها و از همه مهم تر، تأکید بر ضرورت اصلاح شیوه تاریخ نویسی، ورود او به حیطه انتقاد تاریخی و حضور محسوس مورخ در پس گزارش های تاریخی، شناختی نو از تاریخ و تمدن و نظام های جدید سیاسی اروپا
گونه شناسی سفال های دوره نوسنگی جدید و مس سنگی دشت تهران (مطالعه موردی تپه پردیس ورامین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
طبقه بندی و گونه شناسی مجموعه های سفالی که در کاوش ها یا بررسی های باستان شناختی به دست می آیند، یکی از روش های استاندارد در مطالعات باستان شناختی به شمار می رود. در مقاله حاضر نیز بر مبنای طبقه بندی مجموعه سفال های حاصل از فصل دوم کاوش در تپه پردیس ورامین، به بیان ویژگی ها و شاخص های گونه های سفالی دشت تهران از دوره نوسنگی جدید تا دوره مس سنگی جدید پرداخته شده است. این مطالعات به ما کمک می نماید تا موضوعاتی چون تداوم یا گسست بین سنت ها و سبک های سفالی در دوره های مختلف را آشکار سازیم و از طریق آن ها به تحلیل های گسترده تری چون تداوم یا گسست فرهنگ های پیش از تاریخی در دشت تهران و فلات مرکزی ایران بپردازیم. به نظر می رسد، نتایج حاصل از این مطالعه را بتوان به کل منطقه فلات مرکزی ایران تعمیم داد.
ریاضیات ایرانی در عرصه تمدن و فرهنگ اسلامی
حوزههای تخصصی:
تمدن بشری و پیشرفت علوم در تاریخ به یک قوم و نژاد و قبیله اختصاص نداشته، بلکه محصول تلاش تمامی افراد بشر و اقوامی است که با کوشش های پیگیر خود در طول قرن ها تمدنهای مختلف را آفریده اند و علوم مختلف را گسترش داده اند. از این رو مردمی هم که تمدن اسلامی را به وجود آوردند از یک قوم خاص نبودند. در قرن سوم هجری بسیاری از دانشمندان در شام و عراق، غیر عرب بودند و بیشتر فقها و قضات شهرهای عراق، از موالی، بنابراین بصراحت می توان گفت تمدن اسلامی متعلق به تمام نژادهایی است که از اَندلس تا سِند میزیستند. اصولاً یکی از خدماتی که اسلام به فرهنگ بشر نموده این است که فاصله های نژادی را کنار زد و با یک تجربه علمی مهم این حقیقت را که اقوام مختلف میتوانند در سایه مساعدت یکدیگر و وحدت دینی تمدن باشکوهی را برای بشریت به ارمغان آورند آشکار نمود. از این رو سهم ایرانیان درتمامی ابعاد علوم اسلامی از چنان جایگاهی برخوردار است که هیچ کس را یارای انکار آن نیست.در این نوشتار بر آنیم تا ضمن اشاره به نقش ایرانیان در شکل گیری تمدن اسلامی به ویژه در پیریزی و گسترش دانش ریاضیات و نیز معرفی برجسته ترین ریاضیدانان ایرانی، نقش و تاثیر دانشمندان ایرانی را در پیشرفت تمدن و فرهنگ بشری، از ابتدا تا قرن جدید با بهره گیری از منابع و مآخذ موجود مورد بررسی و کنکاش قرار دهیم.
نوروز پیوند دهنده ایرانیان و فارسی زبانان جهان
حوزههای تخصصی: