دانستهها درباره ی چرایی و چگونگی شهادت شمس الدین محمد بن مکّی جِزّینی عاملی (متوفای سال 786 ﻫ.ق)، مشهور به شهید اول، اندک، مبهم و متناقض است. این ابهام باعث شده است که محقّقان برای حلّ نکات مبهم ذکر شده در گزارش های متداول درباره ی شهادت وی، حدس و گمان هایی، خاصّه بر اساس برخی نظرات فقهی او، مطرح کنند. در مقاله ی حاضر، با بررسی اطلاعات موجود به شیوه ی توصیفی- تحلیلی، این فرضیه که شهادت شهید اوّل پی آمد تلاش وی برای مقابله با جریانی انحرافی در میان شیعیان شام بوده، مورد ارزیابی و دفاع قرار گرفته است.
یکی از متمایزترین چهره های اسماعیلیه، در دوران نزاری به جهانیان معرفی گردید؛ دورانی که رهبران از درون دژهای دست نیافتنی و بر فراز کوه های ایران جوامع خود را هدایت می کردند؛ دورانی که دکترین (آموزه ی) جنجالی قیامت را عرضه کرد و دورانی که اطلاعات اندکی از آن باقی ماند. مغولان، دژهای آنان را ویران کردند، امام اسماعیلی و بسیاری از افراد خاندانش را کشتند، پیروان او را قتل عام نمودند؛ اما کتابخانه های شان به دست دشمنان داخلی در آتش سوزانده شد. در نبود منابع درونی، روایت های جسته گریخته، یک سویه و گاه دشمنانه ی بیرونیان باقی ماند، و بدین گونه، تاریخ این دوران بر اساس همین منابع نوشته شد.
اینک متنی نویافته از دست نوشته های درون دژهای نزاری برای نخستین بار در این جا ارائه می شود، تا بر تاریخ و عقاید نزاریه ی ایران در واپسین دهه های حیات آن، و به ویژه بر روابط ایشان با ملوک نیمروز، روشنی افکند. این متن، پس از معرفی کامل، به شیوه ی تک نسخه، تصحیح و همراه یک مقدمه و روشنگری ها و افزودگی ها، در این جا ارائه می شود. در این جا کوشش شده است تا با استفاده از نقد درونی و بیرونی، آگاهی های به دست آمده از متن، با منابع دیگر سنجیده شود. نتیجه ی کار، علاوه بر به دست دادن اطلاعات جدیدی درباره ی اسماعیلیان ایران در این دوران، روشن کردن این نکته نیز هست که ظاهراً نویسنده ی این متن و کتاب روضه تسلیم، منسوب به خواجه نصیرالدین طوسی، یکی است و او هم گویا از اهالی قومس و دامغان، و یا شمیران، باشد.
در طی حاکمیت مظفرالدین شاه تحولات فرهنگی عمده ای در ایران رخ داد که یکی از آن ها تأسیس مدارس به سبک نوین بود. در خارج از مرزهای ایران نیز، به تبع تحولات داخلی، مدارسی به سبک جدید بنیاد نهاده شد. یکی از این مدارس، مدرسه اتفاق ایرانیان در شهر تفلیس بود. مؤسسان و کار به دستان این مدرسه، جمعی از کنسولها و کارگزاران دستگاه دیپلماسی وقت ایران و نیز افراد ترقیخواه ایرانی در تفلیس بودند. سرانجام پس از رایزنیهای گسترده، در سال 1287ش(1908م) مدرسه اتفاق فعالیت خود را آغاز کرد. این مدرسه از ابتدای تأسیس تا تعطیلی آن، با کمبود و مشکلات مالی مواجه بود. درطی انقلابهای منطقه قفقاز، پس از فروپاشی حاکمیت تزارها، این مشکلات تشدید شد. در دوران حکومت جمهوری گرجستان و سپس دولت بلشویکی، آنان تلاش کردند که مدرسه اتفاق را تحت نظارت خویش درآورند، اما اقدامات ایرانیان مقیم تفلیس و کارگزاران کنسولگری ایران در آن شهر تلاش فراوانی در ممانعت از این اقدام آنان به عمل آوردند. دولت شوروی فعالیت مدارسی همچون اتفاق را در خاک خود تلاشی در راستای ترویج افکار غیر انقلابی تلقی می کرد. سرانجام مدرسه یاد شده به علت فشار دولت بلشویکی و نیز عدم استقبال گسترده ایرانیان مقیم تفلیس، تعطیل گردید.
مکتب علمی سمرقند حاصلِ تکامل مکاتب علمی بغداد، مراغه و تبریز بود که در روزگار الغ بیگ گورکانی(854- 812 ه.ق) شکوفا گشت. یکی از دانشمندان فعال در این محفل غیاث الدین جمشید بن مسعود کاشانی بود که برای تاسیس رصدخانه سمرقند و فعالیت در آن، به سمرقند دعوت شد. برخی تحقیقات، نقش و تأثیر وی را در مکتب علمی س مرقند تا این حد ارزیابی کرده اند؛ اما چنان که از آثار غیاث الدین بر می آید، وی بیش از این نیز در مکتب علمی سمرقند فعال بوده (832- 816 ه.ق) و دست آوردهایی داشته است. نوشته حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که غیاث الدین جمشید کاشانی چه جایگاه و تأثیری در مکتب علمی سمرقند، به ویژه در علم نجوم و حساب، داشته است؟ فرضیه ی تحقیق آن است که وی هم به کمک ابداعات وسیع خود در علومی چون حساب(اعشارکسری)، علم الحیل(مکانیک) و هندسه، طراح اصلیِ رصدخانه ی سمرقند و استخراج کننده ی زیج الغ بیگی بود؛ و حتی بیش از آن، نوعی سیاست گذاری و مدیریت علمی را در رصدخانه و مکتب علمی سمرقند اعمال کرد.
سرزمین سغد، از پیشگامان ساخت و رشد و بالندگی شهر در پهنه تمدن ایرانی است.نام سغد ریشه در معنای سکونت گاه و شهر دارد.ساکن سغد جزو نخستین شهرنشینان و کناره های رود سغد(زرافشان) بهترین جایگاه از نظر طبیعت و اقلیم برای بالندگی شهر به شمار می رود.قرار گرفتن شهرها در محدوده ای پرآب و بهره مند از دشت ها و ریگستان اهی وسیع و گذر مهم ترین راه های تجاری بخش های شرقی ایران از سغد و کشاورزی و نظام دهقانی، باعث شکوفایی آن شد؛ در حالی که این منطقه همواره در معرض یورش مهاجمان صحرانورد شرقی بود.در این مقاله تلاش بر آن است تا ضمن پرداختن به عوامل مؤثر در پیدایش و بالندگی شهرهای این دیار، پیشینه نام و نشان، زمینه های تاریخی در شکل شناسی و شکوفایی شهرهای سغد مورد تأمل قرار گیرد.