فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
عملکرد و پیامد حاکمیت گرجیان در قندهار (از واگرایی قندهار تا سقوط صفویه)
حوزههای تخصصی:
صفویان برای تثبیت و اقتدار ساختار تشکیلاتی خویش و تضعیف ساختار کانون قدرت (قزلباشان)، اقوام غیر ایرانی نظیر گرجیانرا در مناصب سیاسی ـ نظامی به کار گماردند. اگرچه گرجیان با اثبات نبوغ نظامی سیاسی خویش در سرکوب شورش های داخلی، والیگری مناطق استراتژیکی نظیر قندهار را به دست آوردند، ولی با ظلم و اجحاف بر طایفه ی غلزایی، عدم همزیستی مسالمت آمیز با مردم و با ایجاد تبعیضات نژادی و مذهبی، زمینه ساز شورش افغان ها به رهبری میرویس شدند.در این پژوهش سعی شده با استفاده از داده های تاریخی و با بهره گیری از روش توصیفی ـ تحلیلی، ضمن بازخوانی شورش مردم قندهار، اهمیت ناحیه قندهار برای ایرانعصرصفوی، اقدامات گرجیان در آن جا و نقش آنان در برپایی شورش میرویس مورد بررسی قرار گیرد. عملکرد گرجیان در قندهار، اگرچه نه به عنوان علت تامه سقوط صفویان، اما به عنوان یکی از عوامل مؤثر، زمینه و شرایط واگرایی قندهار را فراهم ساخت.
حوادث و بلایای طبیعی در قرون میانة تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفاری اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی سامانی اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی آل زیار اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی آل بویه اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی خوارزمشاهی اجتماعی
تاریخ نویسی ایرانی، به رغم نقاط قوت خود در تعدد و تنوع، به علت بی توجهی به مردم و تحولات اجتماعی محل نقد جدی است. در رأس این تحولات می توان به حوادث و بلایای طبیعی اشاره کرد. لذا پژوهش پیش رو با طرح این پرسش محوری، که شایع ترین حوادث و بلایای طبیعی در دورة میانة تاریخ ایران کدام بوده و چه پیامدهایی داشته است؟، این موضوع سرنوشت ساز در زندگی ایرانیان و دغدغه آفرین برای حکومت ها را به روش توصیفی ـ تحلیلی به بحث و بررسی گذاشته است.
یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که این مقطع از تاریخ ایران (قرون 3 - 7 ق) حوادث و بلایای طبیعی زیان بار و مخربی را چون زلزله، سیل، خشک سالی، برف و سرما، و طوفان تجربه کرده که خود نتایج و پیامدهای ناگواری را چون قحطی، شیوع بیماری های واگیردار، و کاهش جمعیت در پی داشته است. در خصوص واکنش ضعیف حکومت ها در پیشگیری و کاستن از قدرت تخریبی آن نیز می توان به خوی استبدادی و بیگانگی و ایلیاتی بودن آنان، وضعیت طبیعی ایران، و بعد مسافت اشاره کرد.
حمله به روم در تخیلات فاتحانه سلطان محمود غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود آنکه در کارنامه دوران فرمانروایی سلطان محمود غزنوی (389 – 421 ه.ق.) افتخارات سیاسی و نظامی چشمگیری وجود دارد؛ اما او بیشتر به دلیل فتوحات خویش در هندوستان از شهرتی ویژه برخوردار است. پیروزی های پی در پی سلطان محمود در لشکرکشی های گوناگون، ولع او را برای تصرف سرزمین های جدید، بیشتر بر می انگیخت. سلطان محمود که با لشکرکشی های مکرر، بر سرزمینی بسیار گسترده سلطه یافته بود، در سال 420 ه.ق. به شهر ری، پایتخت سلسله آل بویه مرکزی لشکر کشید و قلمرو مجدالدوله بویهی در عراق عجم را تصرف کرد و آن سلسله را بر انداخت. پس از آن، سرزمین های وسیعی از غرب ایران تا حدود ارمنستان، نسبت به آن کشورگشای خستگی ناپذیر اظهار اطاعت کردند. به این ترتیب، متصرفات سلطان محمود غزنوی با قلمرو امپراتور روم شرقی( بیزانس) هم مرز گردید. در آن هنگام، برای سلطان غزنوی، لشکر کشی به روم شرقی، جاذبه ای فراوان داشت، زیرا در صورت تصرف حتی بخش هایی از مملکت امپراتور بیزانس، او می توانست در زمره جهانگشایان بزرگ جهان به شمار رود ؛ اما مرگ محمود در پی شدت بیماری علاج ناپذیرش، او را از رسیدن به اهداف بلند پروازانه خود بازداشت. بدین صورت، سلطان محمود با ناکامی جهان را بدرود گفت، آرزوهای طلایی آن فاتح نامجوی در هجوم به بیزانس و پیروزی بر امپراتور روم، بر باد رفت.
ریشه یابی گفتمان پهلوی یکم در آرای متجددین عصر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به دنبال نمایاندن ریشه های گفتمان رضاشاه، به ویژه در سال های 1300 تا 1305، در اندیشه تجددگرایان عصر مشروطه است. از دید نویسندگان، غرب گرایی، سکولاریسم، گرایش به دولت قوی و ناسیونالیسم برجسته ترین بسترهای همسان میان گفتمان متجددین (از پیش از انقلاب تا روی کار آمدن پهلوی یکم) و گفتمان رضاشاه می باشد. اقدامات این متجددین زمینه های نخبگی و اجتماعی را برای پذیرش گفتمان پهلوی یکم فراهم آورد. گفتمانِ رضاشاه امری بی ریشه و ناگهانی نبوده، بلکه دارای بستر هایی ژرف در پهنه اجتماعی و به ویژه نخبگی جامعه عصر مشروطه بوده است. فروافتادن انقلاب مشروطه در دامان اقتدارگرایی و خودکامگی، دلایلی چند دارد که این نوشتار رسالتِ یافتن ریشه های اندیشگی آن را با استوارسازی داده هایش بر انگاره های تجددگرایان این عصر برعهده دارد. در این برداشت، گفتمان رضاشاه فرآورده آمیزش گفتمان سلطنت مطلقه سنّتی ایران و اندیشه تجددگرای عصر مشروطه بوده که درپی دوره ای از ناامنی و سرخوردگی، به گونه ای مدرن اما اقتدارگرایانه نمود یافته است.
سیاست گذاری های آموزشی نهادهای برآمده از مشروطه در اولین دوره مجلس شورای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان حاکم بر نظام آموزشی ایران قبل از مشروطه، گفتمانی سنّتی بود و بیشتر تحت نفوذ نهادهای حاکم بر جامعه قرار داشت. این نهادها بنابر ماهیت خود با تحوّل در نظام آموزشی، مخالفت می ورزیدند؛ امّا مشروطه بر نظام آموزشی، مؤثّر افتاد. مجلس اوّل و دولت های هم عصرش با تصویب قوانین و سیاست گذاری های مرتبط با نظام آموزشی، فرصتی مناسب، قانونی و مستقل از خواست طبقات حاکمه را برای احداث مدارس و فعّالیت های فرهنگی فراهم کردند. انجمن های ایالتی و ولایتی و انجمن های ملّی نیز با تلاش گسترده ای که در مناطق مختلف داشتند، توانستند مدارسی را با برنامه های نوین آموزشی احداث کنند و به نشر دانش و توسعه معارف همّت گمارند.
نگارنده در این مقاله تلاش دارد تا قانون گذاری های نهادهای رسمی و غیررسمی برآمده از مشروطه (مجلس، دولت و انجمن ها) را در راستای استقرار گفتمان نوین آموزشی مورد واکاوی و تأمّل قرار دهد.
تحلیل نظام حکومتی محمود و مسعود غزنوی (387 تا 432ق/997 تا 1041م) در آثار ادبی تاریخی براساس نظریه لیکرت
حوزههای تخصصی:
نظام های حکومتی ایران در دوره بعد از اسلام، بازتولید نظام سیاسی ایران قبل از اسلام بود که در فر آیند سیاسی چندصدساله و هم زمان با اسلامی شدن جامعه ایرانی و کسب استقلال تدریجی از خلافت صورت پذیرفت. غزنویان نخستین حکومت ترک نژاد ایرانی بودند که برعکس بسیاری از حکومت های ایرانی، قدرت یافتن آنان مبنای قبیله ای نداشت. حاکمان غزنوی نه رؤسای قبایل، بلکه غلام سپاهسالارانی بودند که رده های مختلف نظامی را با تلاش خویش به دست آورده بودند و خصلت نظامی گری و استبداد، در تمام وجود آنان ریشه داشت. در این مقاله می کوشیم براساس نظریه لیکرت و با تکیه بر آثار برجسته ادبی تاریخی این دوره، یعنی تاریخ بیهقی و دیوان سه شاعر درباری عنصری و فرخی و منوچهری نظام حکومتی غزنویان را در دو سطح میانی (ساختاری) و سطح کلان (محیطی) بررسی کنیم. در سطح میانی (ساختاری) نحوه ارتباط و تمرکز و تمرکزنیافتن، سیستم رهبری لیکرت و در سطح کلان (محیطی)، نظام ارزشی و چگونگی تأثیر آن بر شیوه رهبری غزنویان را تبیین می کنیم. غزنویان با ترویج نظام ارزشی الهی و انتساب حاکمیت خود به پیامبر(ص) از طریق خیلفه بغداد، به حکومت خویش تقدس بخشیده و جنایاتشان را توجیه می کردند. بدین وسیله، نظام دیکتاتوری پدید آوردند که به شدت متمرکز بود؛ یعنی تمام تصمیم گیری ها در رأس سازمان انجام می گرفت و سیستم شماره یک لیکرت، یعنی شیوه آمرانه، در آن حکمفرما بود.
انگیزه های استفاده از احادیث نبوی در فضایل قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر چند جغرافیا و موقعیت مکانی، امتیازی برای کرامت و فضیلت ساکنان نیست، اما ذکر محاسن و فضایل شهرها، سنت رایجی برای تفاخر و برتری جویی بوده است. از میان جنبههای مختلف قابل تفاخر در مورد شهرها، احادیث نبوی ارزش مندترین امتیاز درباره ی آن ها است. در این میان، شهر قزوین از حیث تعداد احادیث وارده، منحصر به فرد است. لذا این پژوهش بی آن که درباره ی میزان صحّت و اعتبار احادیث نظری بدهد، با رویکردی توصیفی و استفاده از روش نظریه زمینه ای (بنیادی)، از طریق کدگذاری و مقوله بندی داده ها و مقایسه ی مداوم مقوله ها و مضامین، به یافتن انگیزه های غالب در استفاده از احادیث نبوی برای ذکر فضایل این شهر پرداخته است و «تولید فرهنگ مرزبانی مردمی» را به عنوان مقوله ی اصلی در این موضوع، پیشنهاد می دهد.
اوضاع اجتماعی و اقتصادی دماوند در دوره قاجار (از آغاز تا پایان دوره ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشته های پراکنده دوره قاجاریه درباره دماوند، در مجموع، حکایت از رونق و اوضاع مساعد این شهر در آن دوره تاریخی دارند. انتخاب تهران به پایتختی سهم مهمی در رونق اقتصادی و توسعه اجتماعی دماوند داشت. با این حال، دماوند خود دارای توانمندی های اقتصادی و اجتماعی حاصل از موقعیت طبیعی، جغرافیایی و اقلیمی بود، که پایتختی تهران زمینه شکوفایی این توانمندی ها را فراهم آورد. این پژوهش بر آن است تا در یک پژوهش تاریخی ضمن بررسی اوضاع اجتماعی و اقتصادی دماوند در بخشی از دوره قاجار، قابلیت ها و توانمندی های دماوند در این دوره را شناسایی و نقش هر یک را در توسعه و گسترش دماوند ارزیابی کند. اینکه مهم ترین زمینه های توسعه و گسترش دماوند در دوره قاجار کدام عوامل و در چه حوزه هایی بوده اند، پرسش این پژوهش است. در این مقاله این عوامل در پنج حوزه مشتمل بر موقعیت طبیعی و اقلیمی، عوامل اقتصادی، موقعیت جغرافیایی، جایگاه اداری و سیاسی و وضعیت فرهنگی شناسایی و مورد بررسی قرارگرفته است.
قرائت خانه ملی چالِشتُر
نقش وینستون چرچیل در شکل گیری بحران آذرباییجان
حوزههای تخصصی:
وینستون چرچیل، سیاستمدار برجسته انگلیسی بود. در دوران جنگ جهانی دوم، ضرورت اجتناب ناپذیر اتحاد با روسیه شوروی، به منظور از بین بردن ارتش نازی، منجر به تغییر سیاست های چرچیل در برابر روسیه شوروی گردید. حاصل این دگرگونی سیاسی، در شکل گیری بحران آذربایجان، در سال 1324 شمسی قابل مشاهده است. سیاست محافظه کارانه چرچیل برای مقابله با طرح-های توسعه طلبانه اتحاد جماهیر شوروی، در زمینه امتیاز نفت شمال و انتخابات مجلس چهاردهم در ایران، زمینه ی لازم را برای شکل گیری بحران آذرباییجان فراهم نمود.
تشیع قراقویونلوها (780-872 هـ .ق)
حوزههای تخصصی:
محققان گوناگون قراقویونلوها را شیعه امامی، شیعیان غالی و تندرو و برخی دیگر ازاهل تسنن دانسته اند. با بررسی ملاکهای و معیار های شیعه بودن و تطبیق آنها بر قراقویونلوها می توان تشیع قراقویونلوها را اثبات نمود اما در عین حال باید قراقویونلوها را واجد نوعی از تشیع بنام تشیع طریقتی یا تشیع صوفیانه دانست که از طریق فرآیند شیعه شدن مذهب اهل سنت ایجاد شده است و از طریق جریان های صوفیانه راه خود را پیموده و به هیچ یک از فرق متداول تشیع وابسته نبوده است. پژوهش حاضر درصدد اثبات تشیع قراقویونلوها و تعیین نوع تشیع آنها با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای است.
تبیین علل ناهمسازیِ صائن الدین علی تُرکه با تسنن خراسانی در دوران شاهرخ تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن نهم هجری، تیموریان نوعی سیاست مذهبی در پیش گرفتند که می توان آن را «بازگشت به الگوی تسنن خراسانی» تعبیر کرد. مخالفت با این رویکرد، با پشتیبانی قدرت سیاسی جانشینان تیمور و به ویژه شاهرخ، سرکوب و یا وادار به هجرت از خراسان شد. از شخصیت هایی که در دوران سلطنت شاهرخ، مظنون به فعالیت ها و اندیشه های ناهمساز با مشی فکری مذهبی حکومت شد، شیخ صائن الدین علی تُرکه (835 770ق) است. این مقاله، در پی آن است تا با روش تحقیق کتابخانه ای به ویژه با استناد به آثار صائن الدین ترکه، به واکاویِ این سؤال اصلی بپردازد، که با وجود مشی مصالحه جویانه ی صائن الدین، چرا حکومت همواره نسبت به وی بدگمان بود. بنابرین، مسأله ی اصلیِ مقاله تبیین نسبتِ سیاست مذهبی حکومت شاهرخ با پسندهای فرهنگیِ صائن الدین ترکه می باشد.