همان گونه که جریانات سیاسی و فکری ایران را نمی توان با مفاهیم و اصطلاحات مشخص شده متعارف کاملاً مطابق دانست ــ زیرا خصوصیات ویژه ای آنها را از نمونه های خارجی متمایز می کند ــ جنبش دانشجویی در ایران را نیز نمی توان براساس مفاهیم غربی تعریف کرد.جنبش دانشجویی در ایران، که می بایست ویژگی های یک جنبش اجتماعی اصیل را می داشت و تداوم و شاخه ای از روشنفکری بود، این گونه ساخته و پرداخته نشد. این جنبش چه قبل از انقلاب اسلامی و چه پس از آن، از آسیب های فراوانی رنج برده است؛ البته در سایر نقاط جهان نیز جنبش دانشجویی، به معنای دقیق دهه 1960.م اروپا، دیگر یافت نمی شود، اما با نقادی و ترمیم جریانات دانشجویی می توان آنها را به اصالت و تاثیرگذاری های گذشته بازگرداند.دانایی محوری، دوری از تندروی، استقلال فکری و سیاسی، پرهیز از جوزدگی و احساسات گرایی، و عقلانیت ویژگی هایی هستند که اصالت جنبش های دانشجویی در گرو تقویت یا ضعف آنهاست. مقاله پیش رو آموزه های ارزشمندی را در این زمینه در اختیار و حضور گرامی شما می گذارد.
هرچند که نباید از شاهان و فرمانروایان توقع نگارش آثار ارزشمند علمی، تاریخی و ادبی را داشت، در دوره معاصر نوشتن کتاب از سوی سردمداران حکومت ها برای کسب موقعیت علمی و فرهنگی رایج شده است. بعضی از این آثار نیز به دوره های کناره گیری یا عزل این فرمانروایان مربوط است که معمولاً در پی موجه سازی یا پرده پوشی اقدامات یا قهرمان سازی از خود هستند، ولی شاه مخلوع ایران در کتابی که با عنوان «پاسخ به تاریخ»، پس از فرار از ایران، نوشت نه تنها در پی موجه سازی و پرده پوشی و تقدیر از خویشتن بوده، بلکه از ایدئولوژی سلطنت و اساس نظام سیاسی نامشروع و مستبدانه ای دفاع کرده است که پدرش با حمایت همه جانبه بیگانگان به وجود آورده بود. بعضی از اشتباهات تاریخی این کتاب به قدری سخیف و کوته بینانه است که آن را در مرتبه بسیار پایینی از آثار تاریخی قرار می دهد. در این شماره و شماره آتی از مجله، نقدها و تاملات یکی از محققان ارجمند بر این کتاب را ملاحظه خواهید کرد و با نکته هایی دراین باره آشنا خواهید شد.
تنوع و چگونگی جریان های فکری ایران مانند بسیاری دیگر از جوامع به چگونگی هویت ملی بازمی گردد. در حقیقت، هویت ملی چندلایه ما ایرانیان سبب ظهور و بروز جریانات فکری و فرهنگی خاصی گردید که هرکدام را می توان ناشی از تاکید انحصاری یا حداکثری بر یکی از لایه های هویت ملی دانست، به طور مثال بعضی از جریانات فکری بر لایه کهن تر و باستانی هویت ملی و دسته ای دیگر بر لایه میانی، که هویت اسلامی است، و بعضی از آنها نیز بر لایه متاخر و جدید هویت ایرانی، یعنی برآیندهای مدرنیسم، تاکید کرده اند.بسیاری از این جریانات نیز در مقابل افراط و تفریط های جریان مسلط شکل گرفته اند، اما به هرحال محور اصلی شکل گیری جریانات گوناگون فکری در ایران معاصر، هویت ملی بوده است. جریانات فکری جامعه ایران در دوران قبل از انقلاب پیچیدگی خاصی پیدا کرد و گویی بحران هویتی خاصی به وجود آمد که تمامی امور را دستخوش انقلابی بزرگ ساخت. حضرت امام خمینی(ره) با مبارزه ای طولانی، عمیق و همه جانبه سرانجام توانست ضمن الهام از فرهنگ اصیل اسلامی و فقه جواهری، بر این بحران بزرگ چندقرنه هویتی غلبه نماید و گفتمان جدیدی به وجود آورد که به لایه های هویت ملی ما به بهترین وجه ممکن پایداری می بخشد. مقاله حاضر جریانات فکری ایران قبل از انقلاب اسلامی را از این منظر تحلیل کرده است که تقدیم به محضر شما گرامیان می گردد.