فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
"از رویکردهای اندیشه در زمینه آموزش و پرورش در دهه های گذشته که در ایران کمتر بدان نگریسته شده، پرورش انتقادی است. این رویکرد که بیشتر از دهه 80 در کانون نگرش اندیشه مندان بوده، برگرفته از نگره انتقادی یا مکتب فرانکفورت است. در این دیدگاه، پرورش وابسته به دگرگونی های اجتماعی و سیاسی دانسته شده است و از این رو، در آن برنامه های درسی بر بررسی های اجتماعی و سیاسی پایه گذاری می شود. نگره انتقادی آموزش و پرورش، بی طرفی دانش را نمی پذیرد و طرح انتقادی مسایل را در مدرسه ها، آشکار سازنده پیوند قدرت و دانش، و پی آمدهای آن می داند.
پرورش انتقادی که در سال های گذشته بسیاری از آموزش گران و به ویژه رنگین پوستان بدان نگاهی ویژه داشته اند، برآیند نگره پردازی برخی از اندیشه مندان و فیلسوفان انتقادی در کشورهای گوناگون، به ویژه اروپا و امریکا است. این نوشتار، در کنار روشن ساختن پرورش انتقادی، به بررسی پرورش رهایی بخش فریره، پرورش بنیادی ژیرو، و پرورش انقلابی مک لارن می پردازد. هم چنین، چالش هایی که آموزش گران انتقادی در دوران جهانی شدن با آن رو به رو اند بررسی و این دیدگاه به کوتاهی ارزیابی می شود.
"
تاثیر مداخله بازی درمانی عروسکی بر مهارت های ارتباطی کودکان درخودمانده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
بررسی تاثیر ادراک مفهوم خداوند بر احساس افسردگی، اضطراب و تنیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم خداوند، تحول و شکل گیری دین داری شخصی افراد را تعیین می کند. و در طول دهه گذشته، بیش از هر مفهوم مذهبی دیگر، مورد برسی پژوهش گران قرار گرفته است (هاید، 1990). تاثیر ادراک افراد از مولفه های مختلف این مفهوم بر بهداشت روانی افراد توجه بسیاری از متخصصان روان شناسی، را به خود جلب نموده است. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی تاثیر ادارک مفهوم خداوند بر احساس تنیدگی، اضطراب و افسردگی صورت گرفته است. بدین منظور نمونه ای مشتمل بر 251 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه های مفهوم خداوند گورسوچ و مقیاس DASS مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای بررسی داده ها ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یک طرفه به کار گرفته شد نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد که ادراک خداوند به عنوان نیک خواه، ارزش مند و لایتناهی با افسردگی رابطه منفی و ادراک خدای نامربوط و خدای تنبیه گر با افسردگی رابطه مثبت داشت. تنیدگی نیز با ادراک آزمودنی از خداوند به عنوان خداوند لایتناهی رابطه منفی و با مولفه خداوند تنبیه گر رابطه مثبت داشت. همچنین ادراک آزمودنی از خداوند به عنوان خداوند تنبیه گر با اضطراب رابطه مثبت داشت.
تاثیر خشونت های جنسی در بروز اختلال استرس پس از ضربیه ( PTSD )(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"خشونت خانگی به هر نوع عمل خشونت آمیزی که بر اختلاف جنسیت مبتنی باشد گفته می شود. یکی از انواع خشونت که به دلیل مسایل فرهنگی و اجتماعی کمتر مورد توجه قرار گرفته، خشونت جنسی علیه کودکان و زنان است.
یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی در خصوص خشونت ها و تهاجم جنسی اختلال استرس پس از ضربه می باشد. PTSD وقتی بروز می کند که شخص فشار روانی و هیجانی را که شدت آن عملا برای هر کسی آسیب رسان خواهد بود تجربه کرده باشد. این اختلال شامل ویژگی هایی مانند یادآوری خاطرات و تجربه مجدد سانحه در رویا و بیداری، اجتناب مستمر از یادآوری سانحه و کرختی عاطفی و بی حسی و برانگیختگی شدید می باشد، این علایم حداقل باید یکماه تداوم یابد تا فرد مبتلا به PTSD گردد.
یکی از خشونت های خانگی سو رفتار جنسی و همسرآزاری است که در کودکان و زنان به صورت افسردگی، اضطراب و PTSD مشاهده می گردد.
هدف از بررسی مقاله حاضر، مطالعه پدیده خشونت های خانگی از دیدگاه روانشناختی و اجتماعی و برآورد میزان شیوع و ویژگی های بالینی PTSD ناشی از تجاوز به عنف و... می باشد.
این مطالعه به صورت مروری و بررسی مقالات و پیشینه تحقیقات داخلی و خارجی در مورد خشونت های جنسی در کودکان و زنان و بروز PTSD می باشد که از منابع مختلف و سایت های Psych INFO، NCPTSD، Psychlit و Traumatic stress در سال های (2005-1989) گردآوری شده است.
نتایج این بررسی بیانگر میزان شیوع و بروز متفاوت بوده، اما به طور کلی، پیامدهای روانشناختی آن 25 الی 30 درصد در خصوص PTSD، افسردگی و اضطراب گزارش شده است.
به طور کلی باید به پدیده خشونت خانوادگی و جنسی از دیدگاه های روانی، اجتماعی، زیستی و فرهنگی نگریست، چرا که پیامدهای روانشناختی آن سلامت روانی افراد جامعه را به خطر انداخته و برای پیشگیری از این پدیده باید مداخلات آموزشی و پیشگیرانه را در سطح اجتماع گسترش داد و شبکه های خانوادگی و اجتماعی را تقویت کرد."
مولفه های اخلاق حرفه ای تدریس از دیدگاه دانشجویان؛ دانشگاه علوم پزشکی قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پای بندی به اصول و ارزش های اخلاق حرفه ای در اعضای هیات علمی دانشگاه که نقش اصلی را در اداره و هدایت امر آموزش بر عهده دارند، بسیار حایز اهمیت است؛ چرا که اساتید با رعایت اخلاق حرفه ای، نقش مهمی در بهبود عملکرد دانشجویان دارند. این مطالعه با هدف بررسی مولفه های اخلاق حرفه ای تدریس اساتید از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم انجام شد.
روش ها: در این پژوهش توصیفی- مقطعی، 155 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم در سال تحصیلی 93-1392 با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته اخلاق حرفه ای تدریس استاد مشتمل بر 6 مولفه و 48 گویه بود که روایی صوری و محتوایی آن از نظر متخصصان دانشگاهی و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 92/0 مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 20 و به کمک آمار توصیفی و آزمون T تک نمونه ای انجام شد.
یافته ها: میانگین کلی نمره اخلاق حرفه ای تدریس اساتید از دیدگاه دانشجویان 68/0±54/3 بود. به جز مولفه شناخت ابعاد مختلف یادگیرنده (179/0=p)، در مولفه های ویژگی های شخصیتی، اشراف بر محتوی، تسلط بر روش های تدریس، ارزش یابی استاندارد و رعایت قوانین آموزشی، اختلاف میانگین نسبت به حد متوسط، معنی دار بود (0005/0=p).
نتیجه گیری: وضعیت اخلاق حرفه ای تدریس و مولفه های آن در اساتید دانشگاه علوم پزشکی قم از دیدگاه دانشجویان نسبتاً مطلوب ارزیابی می شود.
مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبکهای مقابله ای مجرمین با افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه ویژگیهای شخصیتی و سبکهای مقابله ای مجرمین با افراد بهنجار بوده است، [یافتن این مساله که آیا تفاوتهایی در اختلالات شخصیتی و سبکهای مقابله ای افراد مجرم با افراد بهنجار وجود دارد و اینکه در صورت تفاوت کدام یک از اختلالات و سبکهای مقابله ای را شامل می شود عواملی است که پژوهش به قصد دستیابی به آنها صورت گرفت]. در این پژوهش نمونه ای تصادفی شامل 50 نفر از زندانیان زندان تبریز انتخاب و با تعداد 50 نفر آزمودنی سالم که از نظر جنس و سن با گروه مجرم مشابه بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند. تمام شرکت کنندگان آزمون شخصیت میلون و مهارتهای مقابله ای لانگ و کسیدی را تکمیل کردند. نتایج حاصل از روش تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد بین مقیاس های بالینی شخصیت در دو گروه تفاوت معنادار بود. همچنین در مقیاس های اختلال شخصیت ضداجتماعی، مرزی، اختلال وابسته به مواد و اختلال وابسته به الکل تفاوت معنادار بین دو گروه وجود داشت. در سبکهای مقابله ای درماندگی، مهارگری و خلاقیت نیز دو گروه با هم تفاوت معنادار نشان دادند.
از استرس پیش از تولد مادر تا اوتیسم: شدت و زمان بندی استرس ها در کانون توجه!(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات اخیر بر روی اوتیسم، به عنوان سردسته اختلالات طیف اوتیسم، بر کمرنگی مسئولیت ژنوم در ایجاد اوتیسم نسبت به تخمین های اولیه و برجسته سازی نقش عوامل محیطی همچون استرس های شدید و زمان مند پیش از تولد مادری در تکامل آن، عمدتاً به دلیل پتانیسل بالای انحراف آفرینی این استرس ها در مسیر تکامل عصبی جنین، تأکید می ورزند.
مواد و روش ها: در راستای سنجش این فرضیه در جامعه ی ایران، تعدادی از مادران کودکان اوتیسمی از نظر کمیت و کیفیت و نیز زمان بندی مواجهه با 45 رویداد استرس زا در یک بازه زمانی 15 ماهه (6 ماه پیش از تولد تا لحظه ی تولد) با مادران کودکان سالم مقایسه شدند. همچنین با تقسیم بندی این وقایع استرس زا به دو گروه وابسته به ژنوم (رویدادهای منبعث از برهمکنش های ژن-محیط همچون طلاق و اعتیاد) و مستقل از ژنوم (وقایع صرفاً محیطی همچون جنگ و زلزله)، شیوع آنها بطور مجزا در بین خانواده های بیمار و کنترل مورد مداقّه و مقایسه قرار گرفت.
یافته ها: بررسی های آماری نشان داد که شدت و تعداد مواجهات با رویدادهای استرس زا در بین مادران کودکان اوتیسمی بطور معنی داری بیشتر از مادران گروه کنترل است (P=0.000). اگرچه افزایش استرس های مادری در ماه های 7-4 (هفته های 32-14) بارداری با افزایش معنی دار احتمال ابتلای کودک به اوتیسم همراه بود، ولی نتایج این مطالعه نشان داد که افزایش شدت استرس ها در ماه های 3-2 (هفته های 13-5) بارداری با افزایش معنی دار شدت ابتلا به اوتیسم همراه است (P<0.05).
نتیجه گیری: با این همه، اگرچه این مطالعه همسو با یافته های اخیر در عرصه های اپی ژنتیک و برهمکنش ژن-محیط، می تواند تأییدیه ای بر پتانسیل اوتیسم آفرینی استرس های شدید و زمان مند پیش از تولد مادری به شمار آید ولی لزوم مطالعه ای آینده نگر و در ابعاد وسیع تر را در جامعه ایران انکار نمی کند.
مراحل تفکر
حوزههای تخصصی:
فراوانی افکار خودکشی در دانش آموزان دبیرستانی شهرستان آبدانان استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین فراوانی افکار خودکشی و عوامل موثر بر آن در دانش آموزان دبیرستان های شهرستان آبدانان استان ایلام می باشد.
روش: این مطالعه مقطعی در سال 1383، با روش نمونه گیری چند مرحله ای 571 دانش آموز پایه اول تا سوم دبیرستان و پیش دانشگاهی شهرستان آبدانان را از نظر فراوانی افکار خودکشی مورد بررسی قرار داده است. برای بررسی افکار خودکشی از پرسشنامه خودکشی بک و به منظور بررسی خصوصیات دموگرافیک متغیرهای مورد مطالعه (مانند سابقه اقدام به خودکشی، مصرف مواد مخدر و سیگار، فوت بستگان) از یک پرسشنامه دموگرافیک استفاده شد.
یافته ها: فراوانی افکار خودکشی شدید 122 نفر (21.4%)، افکار خودکشی متوسط 109 نفر (19.2%) و فاقد افکار خودکشی 339 نفر (59.4%) بود. توزیع فراوانی آزمودنی ها بر حسب افکار خودکشی، به تفکیک متغیرهای جنس، پایه تحصیلی، رشته تحصیلی، سابقه اختلال روانپزشکی، مرگ یکی از بستگان نزدیک در سال گذشته، وجود بیماری جسمی، سابقه اقدام قبلی، جدایی والدین و مصرف مواد و سیگار، تفاوت آماری معنادار به دست داد.
نتیجه گیری: شناسایی افکار خودکشی و عوامل موثر بر آن اولین قدم در مطالعات مداخله ای می باشد و به نظر می رسد مطالعات بعدی می بایست چگونگی طراحی یک مداخله مناسب را بررسی نمایند.
معرفت شناسی تکوینی پیاژه
بررسی نارسایی ارزیابی روان شناسی قانونی در پرونده های کودکان و نوجوانان کانون اصلاح و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسیدگی به کودکان و نوجوانان بزهکار در حوزه کار روان شناسی قانونی قرار دارد. ارائه خدمات بهتر به این جمعیت مستلزم رویکرد تخصصی، در حوزه های ارزیابی، تشخیص و درمان است. از این رو نوع اطلاعات دریافتی از مورد می تواند فعالیت های مراکز اصلاح و تربیت را هدفمند و در چارچوب اهداف تعیین شده هدایت کند.
این مطـالعـه بـه منـظـور بـررسی ویژگی های جمعیت شناختی و روانی ـ اجتماعی نوجوانان بـزهکار در کانون اصلاح و تربیت و ارزیابی نوع اطلاعات روان شناختی و قانونی گردآوری شده به هنگام ورود آن ها به کانون اصلاح و تربیت صورت گرفته است.
برای این منظور پرونده 120 نوجوان بزهکار پسر ساکن در کانون اصلاح و تربیت مورد مطالعه محتوایی قرار گرفت. از میان این پرونده ها 78 مورد که حاوی اطلاعات معتبری بودند انتخاب و اطلاعات موجود در آن ها در سه طبقه گزارش شد: روانی ـ فردی، وضعیت خانوادگی و ویژگی های مرتبط با همسالان و مدرسه. نتایج در وهله اول نشان می دهد که این تحقیق پیشنهاد می کند برای ارزیابی و ارائه خدمات متناسب تر به این دسته از کودکان و نوجوانان، می بایست فرم های استانداردی برای ارزیابی روان شناختی از نظر روان شناسی قانونی تدوین و در این گونه مراکز به صورت یکسان اجرا شود. شیوع مشکلات متفاوت روانی ـ خانوادگی ـ تحصیلی در این گروه، نیاز به توجه دقیق به این مشکلات را پیش از زدن برچسب بزهکار به آن ها ضروری می سازد.
رابطه سبک های هویت و سلامت اجتماعی با رفتار کمک طلبی در دانش آموزان پیش دانشگاهی در ریاضیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ارتباط بین سبک های هویت و سلامت اجتماعی با رفتار کمک طلبی دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی انجام شد. گروه نمونه عبارت بودند از: 131 نفر دانش آموز دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر تهران که در سال تحصیلی89-1388 مشغول به تحصیل بوده و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه هویت برزونسکی (1989)، پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز (1998) و پرسشنامه رفتار کمک طلبی رایان و پینتریچ (1997) استفاده شد. داده های پژوهش با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان دادکه، از بین مؤلفه های پنجگانه سلامت اجتماعی(انسجام، پذیرش، مشارکت، شکوفایی و انطباق) پذیرش اجتماعی همراه با هر سه سبک هویت (اطلاعاتی، هنجاری و اجتنابی) می توانند اجتناب از کمک طلبی دانش آموزان را پیش بینی کنند. به طوری که متغیرهای پذیرش اجتماعی، سبک هویت هنجاری و اطلاعاتی نقش کاهشی و متغیر سبک هویت اجتنابی در تغییرات اجتناب از کمک طلبی دانش آموزان در درس ریاضی نقش افزایشی داشته اند. از بین هشت متغیر پیش بین، پنج متغیر مشارکت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی، سبک هویت اجتنابی، سبک هویت هنجاری، و سبک هویت اطلاعاتی می توانستند، پذیرش کمک طلبی دانش آموزان در درس ریاضی را پیش بینی نمایند. متغیرهای انسجام اجتماعی، انطباق اجتماعی و پذیرش اجتماعی، نقشی در تبیین پذیرش کمک طلبی نداشتند. مشارکت اجتماعی با بیشترین سهم، تقریباً 7/11 درصد از تغییرات مربوط به پذیرش کمک طلبی دانش آموزان در درس ریاضی را تبیین می کند.
" رواسازی و بررسی اعتبار پرسشنامه سبک زندگی موثر بر وزن "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه :هدف پژوهش حاضر رواسازی و بررسی اعتبار پرسشنامه سبک زندگی موثر بر وزن بود
روش : بدین منظور 100 نفر از دانشجویان دختر وپسر دانشگاه شهیدبهشتی که بصورت تصادفی خوشه ای انتخاب شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از اطمینان از اعتبار ترجمه ،روش های زیر شامل تحلیل گویه ها(درجه دشواری،ضریب تمیز وروش لوپ)،روائی(روائی محتوا وروائی سازه که خود شامل تحلیل عاملی تاییدی و همبستگی درونی بود) واعتبار(عامل هاونمره کل پرسشنامه)بکار رفت.
یافته ها : تحلیل عاملی تاییدی ، پنج عامل : هیجان های منفی،دردسترس بودن،فشار اجتماعی،ناراحتی جسمانی و فعالیتهای مثبت را تایید کرد.میزان آلفا برای عامل ها بین71/0 تا 78/0 بدست آمد.
نتیجه گیری : به طور کلی می توان گفت پرسشنامه سبک زندگی موثر بر وزن معتبر شناخته شده و با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان از آن در تحقیقات مربوط به رفتارهای خوردن و مهار وزن استفاده کرد.
"
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری مادران بر تغییر رفتار مادرانه و دلبستگی ناایمن کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش شناختی رفتاری رفتار مادرانه بر تغییر رفتار مادرانه و دلبستگی ناایمن کودک بود.
روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گواه استفاده شد. جامعه پژوهش شامل مادران ساکن شهر اصفهان بود که دارای یک فرزند حداقل 1 ساله و حد اکثر 5 ساله با سبک دلبستگی ناایمن بودند. نمونه شامل 40 زوج مادر- کودک بود که به صورت تصادفی به گروه های آزمایشی و گواه گماشته شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو پرسشنامه کیو- ست دلبستگی (آ.کیو.اس) و مقیاس درجه بندی رفتار مادرانه بود. پیش آزمون جهت سنجش رفتار مادرانه و میزان امنیت دلبستگی کودک برای هر دو گروه آزمایش و گواه اجرا شد. سپس 12 جلسه هفتگی آموزش شناختی رفتاری رفتار مادرانه برای مادران گروه آزمایش برگزار گردید. یک هفته پس از پایان جلسات، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که پس از آموزش شناختی رفتاری، بین نمرات ابعاد اصلی رفتار مادرانه و نمره دلبستگی ایمن گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری وجود دارد و میزان رفتار مادرانه و امنیت دلبستگی کودک در گروه آزمایش افزایش داشته است.
نتیجه گیری: آموزش شناختی رفتاری رفتار مادرانه بر بهبود رفتار مادرانه و افزایش نمره دلبستگی ایمن کودکان موثر بود.
بازپژوهی نقش نگرش های شغلی معلمان در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان: نگاهی نو به نقش علی یک متغیر نهفته برونزا و یک متغیر نهفته درونزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: اهمیت نگرش¬های شغلی مثبت در شغل معلمی و نقش آن در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در پژوهش¬های مختلف مورد تأکید قرار گرفته است، اما کمتر پژوهشی به نقش علی و توأمان «احساس کارآمدی» و «خشنودی شغلی» توجه کرده است. در پژوهش حاضر، در قالب یک الگوی مفروض، نقش احساس¬کارآمدی معلم (به¬عنوان یک متغیر نهفته برونزا) با میانجیگری خشنودی شغلی (به¬عنوان یک متغیر نهفته درونزا) در پیشرفت¬تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی گرفته است. بدین منظور 184 دبیر درس شیمی دبیرستان¬های استان لرستان فرم¬های کوتاه «مقیاس احساس کارآمدی معلم» (شانن ـ موران و وولفولک هوی، 2001) و «پرسشنامه رضایت شغلی مینوسوتا» (ویس و همکاران، 1967) را تکمیل کرده اند. برای اندازه¬گیری پیشرفت تحصیلی، از میانگین نمرات دانش آموزان دبیران منتخب در آزمون نهایی درس شیمی استفاده شده¬ است. پس از بررسی پایایی و روایی سازه ابزارها، فرضیه های پژوهش با روش¬های آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه استاندارد و تحلیل مسیر مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن¬ است که رابطه مثبت و معناداری میان احساس کارآمدی و خشنودی شغلی معلم با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود دارد. هم¬چنین خرده مقیاس-های احساس کارآمدی (کارآمدی در عجین کردن دانش¬آموز، کارآمدی در راهبردهای تدریس، کارآمدی در مدیریت کلاس) و خرده مقیاس¬های خشنودی شغلی (خشنودی درونی، بیرونی و عمومی) تبیین معناداری از پیشرفت تحصیلی داشته اند. آزمون الگوی مفروض نشان می دهد که احساس کارآمدی هم به¬طور مستقیم و هم با میانجیگری خشنودی شغلی می تواند بر پیشرفت تحصیلی اثرگذار باشد. این الگو برازش خوبی با داده ها داشته است. یافته¬های این پژوهش اهمیت تقویت احساس کارآمدی معلمان را مورد تأکید قرار می دهد. در فرجام پیشنهاداتی مطرح شده است.
هراس اجتماعی، سبکهای والدگری و کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش کمال گرایی و سبکهای والدگری در تبیین هراس اجتماعی دانشجویان پرداخت. نمونه ای از 396 دانشجو (215 دختـر و 181 پسـر) از دانشگاه گیلان به پرسشنـامه سبکهای والدگری بامریند (1973)، مقیاس کمال گرایی چند بعدی فراست (فراسـت، مارتن، لاهارت و روزنـبلات، 1990) و فهرست هراس اجتماعی (کانر و دیگران، 2000) پاسخ دادند. یافته ها براساس همبستگی نشان دادند که هراس اجتماعی با سبک والدگری مستبـدانه و با دو بعد از کمال گرایی شامل نگرانی درباره اشتباهها و شک درباره اعمال، همبستگی مثبت دارد، در حالی که با سبک والدگری مقتدرانه و بـعد انتظارهای والدینی (از ابعاد کامل گرایی) همبستگی منفی معنادار نشان می دهد. نتایج براساس تعامـل بین پیامدهای تربیتی والدگری و ویژگیهـای شخصیتی والدین بر سلامت روانی کودکان تفسیر شدند.
مقایسه کیفی و کمی رضایت زناشویی در زنان شاغل با تاکید بر همسانی و عدم همسانی منزلت شغلی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتغال زنان باعث تاثیر بر روابط زن و شوهر، روابط فرزندان و هم چنین رضامندی زناشویی می-گردد و مسائلی هم چون همسانی و غیر همسانی پایگاه اجتماعی را در روابط زناشویی وارد می نماید. هدف عمده در این پژوهش بررسی رابطه بین منزلت شغلی زوجین و میزان رضایت از زندگی زناشویی است. در این پژوهش 60 نفر به طور تصادفی برای گروه نمونه انتخاب شدند که از بین آن ها 15 نفر به صورت تصادفی در گروه نمونه کیفی و 45 نفر در گروه نمونه کمی قرار گرفتند. در بخش کیفی از مصاحبه سازمان یافته و در بخش کمی از پرسش نامه رضامندی زناشوییEnrich استفاده شده است.نتایج بخش کیفی پژوهش: گروه نمونه کیفی با منزلت شغلی یکسان، شغل را فعالیتی برای به دست آوردن استقلال مالی عنوان کرده اند. در گروه نمونه کیفی با منزلت شغلی بالاتر مرد، پس از استقلال مالی، به ترتیب اولویت، در اجتماع بودن، سرگرمی، مفید بودن و دوری از انجماد فکری مطرح شده است. در گروه نمونه کیفی با منزلت شغلی بالاتر زن، پس از استقلال مالی، کمک به تامین معاش، در اجتماع بودن و بهبود روحیه عنوان گردیده است.
زمانی که منزلت شغلی زن و شوهر با هم برابر است، مزیت های زن شاغل در برابر محدودیت های او نسبت به زن خانه دار بیشتر است و زمانی که شغل آن ها در دو سطح مختلف قرار بگیرد، محدودیت های آن بیشتر می شود و این باز هم زمانی پررنگ تر است که منزلت شغلی زن نسبت به مرد در مرتبه بالاتری قرار گرفته باشد. نتایج بخش کمی این پژوهش: میانگین رضایت کلی زناشویی در گروه منزلت شغلی همسان زوجین (182) از گروه های منزلت شغلی ناهمسان زوجین (54/117و47/154) بیشتر است.