فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثر مداخلات عصب روان شناختی بر بهبود عملکرد تحصیلی کودکان دچار ناتوانی های یادگیری ریاضی.
روش: جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر سوم دبستان (سال تحصیلی 89– 88) با ناتوانی های یادگیری ریاضی تشکیل می-دادند. برای اجرای این پژوهش، 30 کودک دچار ناتوانی یادگیری ریاضی به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله-ای انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و شاهد (15 نفر) جای داده شدند. برای گروه آزمایش مداخلات عصب روان شناختی انجام شد. ابزارهای پژوهش آزمون عصب روان شناختی نپسی، مقیاس هوش کودکان وکسلر، آزمون اران کی مت و آزمون عملکرد تحصیلی ریاضی بود. داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مداخلات عصب روان شناختی بر عملکرد تحصیلی این دانش آموزان تاثیر دارد.
نتیجه گیری: مداخلات عصب روان شناختی همانند مهارت های زیربنایی یادگیری ریاضی می تواند رویکردی مؤثر در درمان ناتوانی های یادگیری ریاضی باشد.
پیش بینی خلاقیت دانشجویان دانشگاه شیراز با توجه به متغیرهای انگیزش بیرونی، انگیزش درونی و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه انگیزش بیرونی و درونی با خلاقیت دانشجویان دانشگاه شیراز است. تفاوت های جنسیتی نیز در میزان خلاقیت، مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه های مورد مطالعه، شامل 280 دانشجو (139 دختر و 141 پسر) بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب گردیدند. یافته ها، از طریق پرسش نامه خلاقیت عابدی و پرسش نامه ترجیح کاری نسخه مخصوص دانشجویان، جمع آوری گردید و سپس از طریق روش آماری تحلیل رگرسیون چند متغیره، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که انگیزش بیرونی و جنسیت، رابطه معنی داری با خلاقیت دانشجویان ندارند؛ اما انگیزش درونی، دارای رابطه مثبت و معنی داری با میزان خلاقیت دانشجویان است.
"
رابطه اعتماد بینفردی،خودکارآمدی، پایبندی مذهبی و بخشش با باورهای دنیای عادلانه توزیعی و رویهای
حوزههای تخصصی:
"این پژوهش با هدف بررسی رابطه اعتماد بینفردی، خودکار آمدی، پایبندی مذهبی و بخشش با باورهای دنیای عادلانه توزیعی و رویهای انجام شد. به همین منظور از بین کل اهالی شهر اصفهان (حدود 1000000 نفر) بهعنوان جامعه آماری، حدود 500 نفر برای پاسخگویی به پرسشنامههای پژوهش طی نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی ژاندا، پرسشنامه اعتماد بینفردی محققساخته، پرسشنامه پایبندی مذهبی اتکینزو هاودون و پرسشنامه بخشش تامپسون و همکاران بود. دادهها از طریق ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون همزمان و گام بهگام بررسی شده است. نتایج نشان داد از بین کلیه متغیرهای پژوهش در رگرسیون همزمان فقط اعتماد بین فردی دارای توان پیشبینی معنادار برای باورهای دنیای عادلانه توزیعی و اعتماد بین فردی و نیز خودکارآمدی و توسل به نیروهای مافوق بشری دارای توان پیشبینی معنادار برای باورهای عادلانه رویهای میباشند. در رگرسیون گام به گام در گام اول اعتماد بینفردی و در گام دوم توسل به نیروهای مافوق بشری دارای توان پیشبینی معنادار برای باورهای دنیای عادلانه توزیعی بودند و برای باورهای دنیای عادلانه رویهای در گام اول اعتماد بین فردی، در گام دوم توسل به نیروهای مافوق بشری در گام سوم خودکارآمدی، در گام چهارم بخشش دیگران و در گام پنجم بخشش خود دارای توان پیشبینی معنادار بودند.
"
انطباق و استاندارد سازی آزمون غیر کلامی هوش اسنایدرز - اومان برای کودکان 7 - 2.5 سال: یک مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگیهای روان سنجی و عملی بودن فرم کوتاه آزمون غیرکلامی هوش اسنایدرز - اومان برای کودکان 2.5-7 سال( 7 - 2/1 SON-R 2) روی یک گروه از کودکان تهران با حجم 125 نفر ) 66 پسر و 59 دختر( که با روش نمونه برداری تصادفی چند مرحله ای از بین کودکان مهدهای کودک تحت نظارت بهزیستی انتخاب شدند، اجرا گردید. برای تحلیل سوالات از مدل کلاسیک آزمون و مدل 2 و 3 پارامتری مبتنی بر نظریه سوال - پاسخ (IRT) استفاده گردید. اعتبار خرده آزمونها (موزاییکها، طبقه بندیها، موقعیتها و الگوها) با استفاده از فرمول ?2 و اعتبار مقیاسهای عملی و استدلال و کل آزمون از طریق فرمول آلفای طبقه ای برآورد گردید. ضریب اعتبار خرده آزمونها برای کل گروه به ترتیب 0.72، 0.71، 0.67 و 0.75 و ضریب اعتبار مقیاس عملی، استدلال و کل آزمون نیز به ترتیب 0.81، 0.76 و 0.84 است. در خصوص روایی نیز تحلیلهای مختلفی صورت گرفت. از جمله این تحلیل ها می توان به همبستگی درونی خرده آزمونها، همبستگی سوال - نمره کل، همبستگی خرده آزمون ها با مقیاس ها و کل آزمون، تمایز گذاری سنی و قدرت تمایز گذاری اشاره کرد. بطور کلی یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که آزمون مورد بحث از اعتبار و روایی بالایی برخوردار است و با اطمینان می توان از آن، جهت سنجش هوش کلی کودکان 2.5-7 سال استفاده کرد. با این حال، قبل از استاندارد سازی و هنجاریابی آن در مقیاس وسیع باید برخی از تصاویر سوالات A، 9، 10، 12، 13، 14، 8، و 15 خرده آزمون طبقه بندیها با تصاویری که برای کودکان ایرانی آشنا هستند، جایگزین گردند. علاوه بر این ترتیب سوالات نیز باید بر اساس دشواری آنها اصلاح گردد.
بررسی مقایسه ای میزان مهارت های زندگی دانشجویان رشته های فلسفی و غیرفلسفی دانشکده های علوم انسانی دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه مهارت های زندگی دانشجویان رشته های مختلف فلسفی و غیرفلسفی علوم انسانی است تا میزان تاثیر مطالعات فلسفی بر رشد مهارت های زندگی دانشجویان فلسفی تعیین و تفاوت این دو گروه مشخص شود روش پژوهش، توصیفی- مقایسه ای است و جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دوره های روزانه و شبانه مشغول به تحصیل در سال 87-1386 دانشگاه های دولتی شهر تهران بودند. حجم نمونه در گروه غیرفلسفی 90 نفر و در گروه فلسفی 49 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش، فرم مقیاس سنجش مهارت های زندگی دانشجویان بوده که برای اولین بار در ایران توسط محقق ساخته و اعتباریابی شده است. روایی مقیاس، مورد تایید صاحبنظران و پایایی آن نیز با محاسبه آلفای کرونباخ در هر یک از مقیاس های فرعی و نهایتاً در مجموع نه مقیاس مهارت زندگی، 94/. بدست آمد. داده های حاصل با دو دسته آزمون های توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد دانشجویان گروه فلسفی و غیرفلسفی در مهارت های بهداشت و سلامت جسم و روان، حرفه ای، داشتن هدف در زندگی، خودآگاهی و تصمیم گیری تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند. اما در مهارت های روابط بین فردی و اجتماعی، حل مساله و تفکر انتقادی و شهروند مسئول بودن با یکدیگر تفاوت معنی دار آماری دارند، به عبارت دیگر مهارت دانشجویان رشته های فلسفی در این چهار بعد از دانشجویان رشته های غیرفلسفی بیشتر است. همچنین مشخص شد که بین مهارت های زندگی دانشجویان گروه فلسفی و غیرفلسفی بطور کل نیز تفاوت معنی دار وجود دارد و میانگین امتیاز مهارت های زندگی دانشجویان رشته های مختلف فلسفی از غیرفلسفی بیشتر است. مقایسه به تفکیک جنس در دو گروه نشان داد که در گروه فلسفی زنان و مردان از نظر میزان برخورداری از مهارت های زندگی تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند ولی در گروه غیرفلسفی زنان در دو مهارت تفکر انتقادی و حرفه ای از مردان نمره بالاتری کسب کردند.
امکان ساخت نظریه ی مشاوره و روان درمانی مبتنی برعرفان اسلامی
حوزههای تخصصی:
با مرور تاریخ نظریه های مشاوره و روان درمانی می توان چنین استنباط کرد که برای شکل گیری هر رویکرد مشاوره و روان درمانی پنج گام اساسی بایستی برداشته شود. گام نخست عبارت است از پی ر یزی بنیادها یا به تعبیری مفروضه های فلسفی مشتمل بر هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی. گام دوم عبارت است از ریشه یابی اختلالات و نابسامانی های روانی، به تعبیر دیگر، مشخص سازی ریشه ی اصلی اختلالات روانی. در گام سوم، هدف از مشاوره و روان درمانی بایستی تعریف گردد. گام چهارم، روشن سازی چگونگی درمان یا به بیان دیگر، شیوه ی درمان است و در نهایت گام پنجم به پژوهش های بالینی از قبیل مطالعات موردی اختصاص دارد. هدف از این گام، ارزیابی نظریه، تأیید، اصلاح، شرح و بسط آن می باشد. بدین ترتیب، روشن است که سه گام نخست بیش تر جنبه ی نظری داشته (و یا می تواند داشته باشد) و گام چهارم و پنجم، بیش تر عملی است. با توجه به سه گام بر شمرده، این مقاله در صدد پاسخگویی به این پرسش است که آیا به نوعی می توان به رویکردی در مشاوره و روان درمانی بر مبنای عرفان اسلامی دست یافت؟ به بیان دیگر، آیا عرفان اسلامی قابلیت منجر شدن به رویکرد مشاوره ای و روان درمانی را دارد؟ برای پاسخگویی به پرسش بالا از روش تحلیلی استنتاجی استفاده شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که با توجه به مبانی فلسفه ی عرفان اسلامی و هم چنین، الگو قرار دادن فرآیند سیر و سلوک و نیز اقتباس از نقش پیر و مرشد در این فرآیند، می توان به نظریه ای برای مشاوره و درمان مبتنی بر عرفان اسلامی دست یافت.
استلزام های تدوین نظریه تربیتی در پارادایم پیچیدگی: منظری معرفت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ارائه برخی استلزام های طرح و تدوین نظریه جدید با توجه به مؤلفه های معرفت شناختی پارادایم پیچیدگی است. با این توضیح که نظریه های تربیتی معاصر تحت تأثیر مؤلفه های «پارادایم سادگی» شکل گرفته و بخش عمده ای از مشکلات و کاستی های آن ها ناشی از آن پارادایم می باشد. از این رو، با گسترش «پارادایم پیچیدگی» در عرصه های گوناگون علوم، اندیشمندان علوم تربیتی نیز به نقد و بررسی نظریه های تربیتی پیشین پرداختند، اما هنوز نظریه ای تربیتی مبتنی بر این پارادایم ارائه نشده است. بدین منظور، با استفاده از روش های استدلال فلسفی، پس از اشاره به نحوه اثرگذاری مؤلفه های معرفت شناختی پارادایم سادگی (قطعیت، بازنمایی گرایی، و نظریه انطباقی صدق) بر نظریه های تربیتی معاصر، مؤلفه های معرفت شناختی پارادایم پیچیدگی (عدم قطعیت، بازنمایی توزیعی، و نظریه فازی صدق) معرفی شدند. سپس، برخی از استلزام های تدوین نظریه تربیتی با تکیه بر این مؤلفه ها مورد بررسی قرار گرفتند. در این راستا، ابتدا از امکان یک نظریه قوی تربیتی در این پارادایم دفاع شد و سپس، با استفاده از مفهوم «نظریه توزیعی» به توضیح ماهیت این نظریه پرداخته و ویژگی هایی همچون «فرا پدیده ای بودن» و «فرارشته ای بودن» برای آن برشمرده شد.
مقایسه اثربخشی مداخلات مبتنی بر نظریه الیس به دو روش مشاوره گروهی رو در رو و اینترنتی در افزایش رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان تاثیر دو روش مشاوره گروهی رو در رو و اینترنتی با رویکرد شناختی - رفتاری مبتنی بر نظریه آلیس، در افزایش رضایت زناشویی انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی است که به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل طراحی شد. در نمونه مورد مطالعه، 36 زوج دارای رضایت زناشویی پایین تر از متوسط بودند که از بین زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر، به صورت تصادفی انتخاب و به گروه های آزمایشی و کنترل اختصاص داده شدند. مداخلات، در مورد گروه های آزمایشی انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه تحت نرم افزار SPSS12 مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: افزایش رضایت زناشویی در هر دو گروه آزمایشی، به میزان معنی داری بالاتر از گروه کنترل بود (P<0.05). همچنین مشاوره گروهی رو در رو در بهبود مولفه های مدیریت مالی، اوقات فراغت و موضوعات شخصیتی موثرتر از مشاوره گروهی اینترنتی بود (P<0.05).. نتیجه گیری: می توان از مشاوره گروهی اینترنتی در شرایط خاص به جای مشاوره گروهی رو در رو در حل مشکلات ارتباط زناشویی استفاده کرد.
رابطة «جوّ عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی» با «گرایش به اعتیاد»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطة «جوّ عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی» با «گرایش به اعتیاد» در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز می باشد. نمونه شامل 200 نفر (100 دختر و 100 پسر) بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه: «جوّ عاطفی خانواده»، «جهت گیری مذهبی» آلپورت و «گرایش به اعتیاد» زرگر، استفاده شد. تحقیق حاضر از نوع همبستگی بود و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در سطح معناداری 0001/0>p نشان داد که؛ بین جوّ عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی با گرایش به اعتیاد دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین یافته ها نشان دادند که بین جوّ عاطفی خانواده، جهت گیری مذهبی و گرایش به اعتیاد دانشجویان رابطة چندگانه وجود دارد. در عین حال تحلیل رگرسیون نشان داد که جوّ عاطفی خانواده نسبت به جهت گیری مذهبی، پیش بینی کنندة بهتری برای متغیر ملاک گرایش به اعتیاد می باشند.
بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های حل مساله بر تعارضات والد - فرزند در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بهبود روابط دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر تهران با والدین شان از طریق به کارگیری روش حل مساله می باشد. در این پژوهش از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای، منطقه 15 انتخاب و از بین مدارس متوسطه پسرانه این منطقه 3 دبیرستان و از هر دبیرستان هم 40 نفر انتخاب شدند و پرسشنامه تعارض با والدین را پاسخ دادند و 30 نفر از کسانی را که بیشترین تعارض را با والدین شان داشتند، انتخاب و با استفاده از جایگزینی تصادفی در دو گروه 15 نفری، آزمایش و کنترل قرار داده شدند. به گروه آزمایش در طی 10 جلسه که مدت هر جلسه یک ساعت و نیم بود، آموزش مهارت های حل مساله داده شد. ابزار پژوهش، مقیاس تاکتیک های تعارض (CT) بود.
تحلیل و مقایسه اطلاعات به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون دو گروه نشان داد که برنامه آموزش توانسته است تعارض، پرخاشگری کلامی و پرخاشگری فیزیکی دانش آموزان را با والدین شان به طور معناداری کاهش می دهد و همچنین توانایی استفاده از راهبردهای استدلالی را در آنها به طور معناداری افزایش می دهد.
بررسی علل افت تحصیلی دانشجویان رشته های غیر زبان در درس زبان انگلیسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
چه عواملی بر یادگیری تأثیر منفی میگذارند؟ چگونه میتوان شرایطی ایجاد کرد تا زمینه حذف و یا تقلیل اثر این عوامل فراهم گردد؟ اهمیت یادگیری زبان انگلیسی بر هیچ کس پوشیده نیست. این درس با عنوانهای زبان تخصصی، زبان عمومی و گاهاً زبان پیش برای همه دانشجویان ارائه میشود. ولی واقعیت امر نشان میدهد که اکثر دانشجویان در یادگیری آن افت داشته اند و در این مورد شکایتهای زیادی به گوش میرسد. از آنجایی که عوامل زیادی در این زمینه میتوانند تأثیرگذار باشند، تحقیق حاضر به بررسی عواملی چند که به نظر محقق میتواند بر افت تحصیلی دانشجویان در درس زبان انگلیسی در بین دانشجویان رشته های غیرزبان موثر باشد میپردازد و در این رابطه تعداد شش فرضیه را مطرح نموده است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان رشته های غیرزبان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان میباشد که برای تحقیق هدف فوق نمونه ای به حجم 220 نفر از دانشجویان مذکور انتخاب شدند و آزمون روی آنها اجرا گردید سپس با حذف پاسخنامه های ناقص (29 عدد) این نمونه 220 نفری به 191 نفر تقلیل یافت (42 نفر دانشجوی افتاده و 149 نفر دانشجوی پاس کرده). ابزار تحقیق پرسشنامه 36 گویه ای بود که دارای 5 زیر مقیاس (1، 2، 3، 4 و 5) به نشانه های تأثیر خیلی کم، تأثیر کم، تاثیر متوسط، تأثیر زیاد و تأثیر خیلی زیاد میباشد که تاثیر عوامل مؤثر بر افت تحصیلی را میسنجد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان میدهد که عواملی مانند مشکلات مالی خانواده، کمبود امکانات آموزشی و کتب درسی و کمبود اساتید با تجربه در افت تحصیلی دانشجویان در درس زبان تأثیر چندانی ندارند ولی عوامل نبود انگیزه و علاقه کافی، عدم برنامه ریزی آموزشی مناسب و مشکلات محیطی اجتماعی بر افت تحصیلی دانشجویان در درس زبان تأثیر دارند.
شگفتی های زبان بدن
بررسی رابطه باورهای غیرمنطقی الیس و پرخاشگری دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع راهنمایی شهر بهبهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه باورهای غیرمنطقی الیس و پرخاشگری دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع راهنمایی شهر بهبهان بوده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع راهنمایی شهر بهبهان در سال تحصیلی 88- 1387 و نمونه آن را 180 نفر از این دانش آموزان که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده، تشکیل می دهد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت اند از: پرسش نامه باورهای غیرمنطقی و پرسش نامه پرخاشگری. طرح پژوهش از نوع همبستگی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی، نظیر میانگین و انحراف معیار، از روش آمار استنباطی همانند ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داده است که بین باورهای غیرمنطقی و پرخاشگری دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع راهنمایی شهر بهبهان در سطح 0001/0p< رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
نقش راهبردهای شناختی و فراشناختی در انگیزه پیشرفت فراگیران نظام آموزشی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات
حوزههای تخصصی:
این مقاله براساس پژوهشی که به منظور بررسی نقش راهبردهای شناختی و فراشناختی در انگیزه پیشرفت فراگیران نظام آموزشی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات از دیدگاه متخصصان انجام گرفته، تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی است. از تعداد 70 نفر متخصصان (برنامه ریزی درسی، فناوری آموزشی، آموزش الکترونیکی) دانشگاههای تهران (شهید بهشتی، علامه طباطبایی، تربیت مدرس، تربیت معلم، دانشگاه تهران، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران) 58 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است با 46 گویه و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه گردید. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت. برای پاسخگویی به سؤالات پژوهش از آمار توصیفی و آزمون خی دو، آزمون آنالیز واریانس (F فیشر)، آزمون دانکن و t دو نمونه ای استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که از بین راهبردهای شناختی راهبرد تکرار و مرور و بسط و گسترش معنایی و سازماندهی هر کدام به ترتیب دارای نقش خیلی زیاد، خیلی زیاد و زیاد هستند و راهبرد بسط و گسترش معنایی بیشترین نقش را در انگیزه پیشرفت فراگیران دارد. و از بین راهبردهای فراشناختی، راهبردبرنامه ریزی، کنترل و نظارت و نظم دهی هر کدام به ترتیب دارای نقش زیاد، خیلی زیاد و زیاد هستند که راهبرد کنترل و نظارت بیشترین نقش را در انگیزه پیشرفت فراگیران دارند و تفاوت معناداری بین نقش های راهبردهای شناختی و فراشناختی وجود ندارد.
ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه ی انعطاف پذیری شناختی دنیس، وندروال و جیلون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی روایی و پایایی مقیاس انعطاف پذیری شناختی (Dennis, Vander Wal & Jillon, 2010) در بین کارکنان وظیفه در پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سال 1394 بود. چهارصد و نود شرکت کننده به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. نمره ی 245 نفر از شرکت کنندگان با تحلیل عاملی اکتشافی و نمره ی 245 نفر دیگر با تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد. شرکت کنندگان دو پرسشنامه ی انعطاف پذیری شناختی و افسردگی بک را تکمیل کردند. یافته ها نشان داد که گویه های پرسشنامه ی انعطاف پذیری شناختی (19 گویه) تحت دو عامل قرار گرفتند. این دو عامل تحت عنوان پردازش حل مسئله (با 13 گویه) و ادراک کنترل پذیری نامگذاری (با 6 گویه) شدند. همسانی درونی نمره ی کل این پرسشنامه و دو عامل پردازش حل مسئله، و ادراک کنترل پذیری به ترتیب معادل 893/0 و 779/0 و 81/0 به دست آمد. نمره ی کل آزمون پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی و دو عامل آن، پردازش حل مسئله و ادراک کنترل پذیری، رابطه ی معناداری با نمره کلی آزمون افسردگی بک داشت که به ترتیب معادل 665/-0 ، 577/0- ، 597/0- بود. همچنین، شاخص های AGFI , CFI , RMSEAو مجذور کای نرم شده برازش داده های گردآوری شده را با مدل را نشان دادند.
اثر بخشی روش تحلیل رفتار کاربردی (Applied behavioral analysis یا ABA) بر علایم اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی این مطالعه، بررسی اثربخشی روش تحلیل رفتار کاربردی (ABA یا Applied behavioral analysis) بر علایم کودکان اوتیسم (کودکان 7-3 سال مبتلا به اوتیسم)، در مدت پنج سال است.
مواد و روش ها: این تحقیق از نوع تحقیقات آزمایشی است که بر اساس آن 20 نفر از کودکان 3 تا 7 ساله مبتلا به اوتیسم در مرکز اوتیسم اصفهان به مدت پنج سال (90-1385) تحت مداخله به روش ABA قرار گرفتند. از آزمودنی ها در بدو ورود آزمون تشخیصی GARS (Gilliam Autism rating scale) اجرا گردید. این تست در پایان پنج سال دوباره اجرا شد. همچنین آزمودنی ها در ابتدای مداخله توسط چک لیست محقق ساخته، در مؤلفه های درک مفاهیم شناختی، ریاضی، مهارت های کلامی و خودیاری مورد ارزیابی قرار گرفتند. این چک لیست ها در پایان هر سال نیز اجرا می گردید. داده ها پس از پنج سال توسط نرم افزار SPSS نسخه 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج آزمون t نشان داد که تفاوت معنی داری در پیش آزمون و پس آزمون در مؤلفه های رفتارهای کلیشه ای، مشکلات ارتباطی و تعاملات اجتماعی و کل نمره GARS وجود دارد (001/0 > P). همچنین آزمون Friedman نشان داد که تفاوت معنی داری در میزان مفاهیم شناختی، ریاضی، مهارت های خودیاری و کلامی در مدت پنج سال نسبت به نمره پایه و همچنین نسبت به سال قبل وجود دارد (001/0 > P). به عبارتی میزان رشد مفاهیم شناختی و ریاضی، مهارت های خودیاری و کلامی هر سال چشمگیر بوده است.
نتیجه گیری: در کل می توان نتیجه گرفت که مداخله ABA بر کاهش علایم اوتیسم و افزایش مهارت ها مؤثر است.
مدرسه و تقویت نشاط و امید به زندگی
حوزههای تخصصی:
تحول شناختی کودکان ناشنوا بر اساس نظریه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه رشد نظریه ذهن در کودکان ناشنوا و بررسی تاثیر روش ارتباطی بر این رشد انجام شد. علاوه بر آن، تاثیر استفاده از ابزار کمتر کلامی بر عملکرد کودکان ناشنوا در تکالیف باور کاذب مورد بررسی قرار گرفت. روش: با ترتیب دادن یک طرح پژوهشی تحولی از نوع مقطعی و همچنین یک طرح پژوهشی علّی مقایسه ای و با انتخاب 200 کودک در سه گروه ناشنوای دارای والدین شنوا، ناشنوای دارای والدین ناشنوا و شنوا که 18-3 سال سن داشتند، به بررسی رشد نظریه ذهن پرداخته شد. از تکالیف باور کاذب رایج (کلامی) و تکلیف تغییر مکان (کمتر کلامی) برای ارزیابی توانایی آزمودنیها در نظریه ذهن استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که کودکان ناشنوای نسل اول؛ یعنی آنهایی که دارای والدین شنوا هستند، در مقایسه با کودکان شنوا تاخیر شدیدی در رسیدن به نظریه ذهن دارند، اما تاخیرکودکان ناشنوای نسل دوم؛ یعنی ناشنوایانی که دارای والدین ناشنوا هستند و زبان اشاره را به صورت طبیعی از والدین خود فرا گرفته اند، در رسیدن به نظریه ذهن از تاخیر کودکان ناشنوای دارای والدین شنوا به مراتب کمتر است. کودکان ناشنوای دارای والدین ناشنوا، بر خلاف کودکان ناشنوای دارای والدین شنوا، با افزایش سن تاخیر در نظریه ذهن را به صورت کامل جبران می کردند. سن میانگین رسیدن به نظریه ذهن در کودکان ناشنوای دارای والدین شنوا، کودکان ناشنوای دارای والدین ناشنوا و کودکان شنوا، به ترتیب 7;6, 11;0 و 4;6 (سال؛ ماه) بود. همچنین کمتر کلامی بودن تکلیف باور کاذب نیز تاثیر معنی داری بر پاسخهای کودکان، اعم از شنوا و ناشنوا نداشت. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد ناشنوایی، تاخیری جدی در رشد نظریه ذهن ایجاد می کند، عدم فراگیری زبان اشاره در سن طبیعی زبان آموزی، می تواند به وجود آورنده این نقص باشد. زبان اشاره با فراهم کردن امکان تعامل کودک با والدینش، شناخت وی را از حالات ذهنی و بازنمایی ذهنی که از پیش نیازهای نظریه سازی ذهنی هستند، امکان پذیر می سازد.