فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی و ارزیابی برنامه های آموزشی غیررسمی کارکنان سازمانهای اداری هدف اصلی این تحقیق میباشد که در پی آن،جامعه آماری پژوهش را آن دسته از کارکنان زن و مردی شامل می شود که در سازمانهای اداری شهرستان اراک در سال 85-84 مشغول به کار می باشند. نمونه آماری شامل 188 نفر از شاغلان این سازمانها است که با روش نمونه گیری دو مرحله ای انتخاب شدند. داده ها و اطلاعات پژوهش با استفاده از مشاهده – مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید و نتایج نشان دادند:
1-آموزشهای ضمن خدمت موجب افزایش تعداد کارکنان فنی- تخصصی در سازمانهای اداری شهر اراک شده است.
2-بین آموزشهای ضمن خدمت و بهبود عملکرد کارکنان رابطه معناداری وجود ندارد.
3-بین آموزشهای ضمن خدمت و ارتقای کیفیت آموزشها رابطه معناداری وجود ندارد.
4-بین آموزشهای ضمن خدمت با نیازهای شغلی و ارتقای سطح دانش فنی – تخصصی افراد تطابق وجود ندارد.
تحلیل رفتار معتادان در آزمون قمار آیوا با استفاده از مدل یادگیری تقویتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی اختلالات تصمیم گیری معتادان به مواد افیونی، در شرایط مخاطره آمیز، با استفاده از روش مدل سازی شناختی است.
روش: در این پژوهش، ابتدا نظام تصمیم گیری آزمودنی ها (گروه شاهد و گروه معتادان درمان جو)، با استفاده از نسخه فارسی آزمون قمار آیوا بررسی و سپس، یافته های آزمون با استفاده از مدل سازی شناختی تحلیل شد. در این راستا و بر اساس یادگیری تقویتی و شرایط آزمون قمار، مدل های مختلف تصمیم گیری در شرایط مخاطره آمیزِ آزمون قمار طراحی شد. در مرحله بعد، مدل ها در محیط آزمون قمار شبیه سازی و جداگانه بر داده های هر دو گروه برازش داده شدند. سپس، مدلی که مطابقت بیشتری با رفتار آزمودنی های آن گروه داشت، مشخص شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو گروه معتادان درمان جو (217=n) و شاهد (130=n) عملکرد ضعیفی در آزمون داشتند (امتیاز خالص کمتر از 10). علاوه بر آن، عملکرد گروه معتاد ضعیف تر از گروه شاهد بود (07/0p<). نتایج مدل سازی نشان می دهد که مدل بهینه هر دو گروه مدلی است که در ارزیابی انتخاب های مختلف فقط به تعداد دفعات دریافت پاداش و زیان (و نه مقادیر آنها) توجه می کرد. روش تحلیل حساسیت آشکار کرد که مدل بهینه برای گروه معتاد، علاوه بر توجه صرف به تعداد دفعات پاداش و زیان، بیشتر از گروه شاهد تحت تاثیر آسیب گریزی قرار دارد.
نتیجه گیری: نتایج فوق گویای آن است که علت کم بودن امتیاز کسب شده در هر دو گروه، نادیده گرفتن اندازه پاداش و زیان و توجه به دفعات آن است. ضمن این که، دلیل پایین بودن بازده گروه معتاد نسبت به گروه شاهد، عدم تعادل آسیب گریزی و پاداش جویی و گرایش به سمت آسیب گریزی است. این گرایش به آسیب گریزی می تواند بر شرایط خاص معتادان درمان جو منطبق باشد.
ویژگیهای روان سنجی مقیاسهای عاطفه مثبت و منفی در یک نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در ایـن پژوهش ساختار عاملی و روایی سازه مقیاسهای عاطفه مثبت و منـفی (مروزک و کولارز، 1998) در دانشجویان ایرانی بررسی شدند. بدین منظور 205 دانشجوی دانشگاه تهران (88 مرد و 117 زن) علاوه بر مقیاسهای عاطفه مثبت و عاطفه منفی به مقیاسهای بهزیستی روان ـ شناختی (ریف، 1989) و بهزیستی اجتماعی (کیز، 1998) پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، ساختار عاملی تک بعدی هر دو مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی را نشان دادند، اما شاخصهای برازش تحلیل عاملی تاییدی به ویژه برای مقیاس عاطفه منفی مطلوب نبود. روایی همگـرا و واگرا (بـا مقیاسهای بهزیستی روان شنـاختی و بهزیـستی اجتماعی) و همسانی درونی هر دو مقیاس مناسب بودند.
"
شیوع اختلال های رفتاری- هیجانی در کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: این پژوهش به منظور بررسی و تعیین فراوانی اختلال های رفتاری- هیجانی در کودکان استثنایی استان آذربایجان غربی انجام شد.
روش: جامعه آماری پژوهش، شامل همه کودکان استثنایی شاغل به تحصیل در تمامی پایه ها در سال تحصیلی 91 -1390 استان آذربایجان غربی بود. از میان 2854 دانش آموز استثنایی، به روش تصادفی طبقه ای 481 نفر (270 پسر و 211 دختر) از شهرهای ارومیه، خوی، بوکان و پیرانشهر انتخاب شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش فرم گزارش معلم و سیاهه رفتاری کودک آخنباخ و پرونده تحصیلی بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (توزیع فراوانی و درصد) و آمار استنباطی (آزمون مجذور کای) تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که درصد فراوانی اختلال رفتاری درون نمود برابر 51/13 درصد، برون نمود 8/15 درصد و کل، 12/24 درصد است.
نتیجه گیری: با توجه به تنوع و فراوانی نسبتا بالای اختلال های عاطفی –هیجانی، برگزاری کلاس های آموزش والدین و مربیان براساس نوع آسیب کودک و همچنین طراحی برنامه های آموزشی متناسب با نیاز و توانایی های کودکان استثنایی، برای مدیریت هیجان ها و کنترل رفتار ضروری است.
بررسی رابطه رضامندی زناشویی ( بر اساس معیارهای دینی ) با عوامل جمعیت شناختی ، تحصیلات ، طول مدت ازدواج ، سن ازدواج و تفاوت سنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رضامندی از زندگی زناشویی و عوامل آن، ازمنظر روان شناسی و دین(اسلام) می پردازد. فقدان آزمونی معتبر برای رضامندی زناشویی از دیدگاه دینی، که بتوان با آن کنش یک خانواده مسلمان را مورد سنجش دقیق قرار داد، محقق را برآن داشت تا دراین پژوهش اقدام به ساخت و اعتباریابی مقیاس رضامندی زناشویی براساس معیارها کند. نمونه آماری 110 نفر از دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی می باشد که با استفاده از روش تصادفی خوشه ای برگزیده شده اند. نتایج به کمک روش های آزمون معناداری ضریب همبستگی،آزمونT وتحلیل واریانس برای مقایسه میانگین ها تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاکی از از اعتبار و روایی بالای مقیاس رضامندی زناشویی اسلامی است. همچنین نتایج نشان می دهد که، بین تحصیلات و رضامندی زناشویی رابطه معناداری وجود نداشته، اما بین طول مدت ازدواج و تفاوت سن زوج رابطه معناداری وجود دارد.
رابطه بین سبک رهبری مدیران با تعهد سازمانی کارکنان کارخانجات مخابراتی ایران
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین سبک رهبری مدیران با تعهد سازمانی کارکنان کارخانجات مخابراتی ایران در سال 1387 صورت گرفته است. بدین منظور تعداد 50 نفر از مدیران و 258 نفر از کارکنان تحت نظارت آنان از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های تعیین سبک رهبری و تعهد سازمانی پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها از روش های آمار توصیفی، ضریب رگرسیون خطی ساده و آزمون تی برای تحلیل داده ها استفاده شد. بر اساس نتایج این پژوهش بین سبک رهبری مدیران با تعهد سازمانی زیردستان(p<0.05)رابطه معناداری و بین تعهد سازمانی مدیران و زیردستان(p<0.05)تفاوت معناداری وجود دارد. ولی بین میزان تعهد سازمانی کارکنان رسمی و قراردادی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
رابطة بین مؤلفه های هوش هیجانی و اعتیاد به اینترنت در بین دانش آموزان دبیرستان های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطة بین اعتیاد به اینترنت و هوش هیجانی در بین دانش آموزان دبیرستان های تهران است. جامعة آماری این تحقیق شامل همة دانش آموزان دبیرستانی تهران در سال تحصیلی 1391 - 1392 و شامل 972 نفر است که به ترتیب زیر انتخاب شده اند.
نخست، از بین مناطق 22 گانة شهر تهران (مناطق شهرداری تهران) از هر منطقه 4 دبیرستان (2 غیر دولتی (یک دخترانه و یک پسرانه) و 2 دولتی (یک دخترانه و یک پسرانه)) به تصادف انتخاب شدند و در هر یک از مدارس انتخابی نیز از هر مقطع یک کلاس (کلاً 4 کلاس از هر دبیرستان) انتخاب شد. سپس، از دانش آموزان این کلاس ها خواسته شد که پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، پرسش نامة اطلاعات دموگرافیک و نیز پرسش نامة هوش هیجانی بار ـ آن را تکمیل کنند (تکمیل پرسش نامه ها از طریق سایت محقق به آدرس www.beheshtiyan.ir انجام می شد). تعداد دانش آموزانی که پرسش نامة اعتیاد به اینترنت یانگ را تکمیل کردند 8342 نفر بودند که از بین آن ها 4967 نفر پرسش نامة هوش هیجانی را نیز تکمیل کردند. از کل دانش آموزان 573 نفر معتاد به اینترنت تشخیص داده شدند که از بین آن ها 486 نفرشان پرسش نامة هوش هیجانی را تکمیل کرده بودند. بر همین اساس، از بین افراد غیر معتاد نیز به تصادف 486 نفر انتخاب شدند که پرسش نامة هوش هیجانی را تکمیل کرده بودند. پس از اجرای پرسش نامه ها، نتایج با آزمون t مستقل تحلیل شد. تحلیل نتایج نشان داد که رابطة مثبت و معنی داری بین مؤلفه های هوش هیجانی و اعتیاد به اینترنت برقرار است. بر اساس نتایج این تحقیق، می توان گفت که با افزایش هوش هیجانی در دانش آموزان می توان از ابتلای آن ها به اعتیاد اینترنتی جلوگیری کرد.
درمان اختلال اضطراب تعمیم یافته با استفاده از روی آوردهای درمانگری دارویی و روان پویشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"یک نمونه 36 نفری از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته، با استفاده از مصاحبه بالینی براساس DSMI-IV-TR (2000)، انتخاب شدند. نیمی از آزمودنیها تحت روان درمانگری روان پویشی و نیم دیگر، به عنوان گروه مقایسه، به مدت سه ماه تحت دارودرمانگری قرار گرفتند. حضور و شدت نشانه های اضطراب آنها از طریق فهرست نشانه های اختلال اضطراب تعمیم یافته در DSM-IV-TR (2000) و ماده های سنجش اضطراب پرسشنامه MMPI-II (باچر و ویلیامز، 2000) قبل و بعد از درمانگری ارزیابی شدند. نتایج پژوهش بیانگر کاهش مشابه حضور نشانه های اضطراب در دو گروه بودند. اما شدت اضطراب، در گروه روان ـ درمـانگری روان پویشی کاهش بیشتری را نشان داد. نتایج براسـاس تعارضهای ادیپی در نظریه روان پویشی تفسیر شد.
"
ذهنیت نسلی [دیدگاهی روانکاوانه درباره اختلاف نسلها]
حوزههای تخصصی:
خودکارآمدی و سلامت روانی در دانش آموزان عادی و تیز هوش
حوزههای تخصصی:
"
هدف پژوهش حاضر مقایسة خودکارآمدی و سلامت روانی دانشآموز تیزهوش و عادی بود. بدین منظور 60 دانشآموز تیزهوش و 60 دانشآموز عادی به شیوه تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از آزمون هوش ریون، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تحلیل دادهها از رگرسیون، تحلیل واریانس و تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که بین سلامت روانی با مؤلفههای تلاش، استعداد و بازخورد رابطه معنادار وجود داشت در حالی که هیچگونه رابطه معناداری بین سلامت روانی و مؤلفه شانس مشاهده نشد. از سوی دیگر، دانشآموزان عادی و تیزهوش در مؤلفههای بازخورد و نارسا کنشوری اجتماعی تفاوت معنادار داشتند. نتایج این نکته را نیز آشکار کردند که مؤلفههای خودکارآمدی دختران و پسران با یکدیگر تفاوت ندارند. روانی، دانشآموزان تیزهوش، استعداد، بازخورد، تلاش، شانس.
"
مقایسه ی ویژگی های شخصیتی با سلامت روان زنان و مردان دارای بیماری قلبی و کلیوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه ی ویژگی های شخصیتی با سلامت روان زنان و مردان دارای بیماری قلبی و کلیوی می-باشد. روش پژوهش علی - مقایسه ای بوده و جامعه ی آماری آن عبارت است از بیماران قلبی و کلیوی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهرستان شیراز که به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه-ی شخصیتی پنج عاملی NEO مک کری و کوستا، پرسشنامه ی شخصیتی تیپA یاB راتوس، اسپنسرا ترجمه ی حمزه گنجی و پرسشنامه ی سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ و هیلر داده های آماری ثبت و از راه شاخص آماری آزمون تحلیل واریانس و آزمون t برای دو جامعه ی مستقل فرضیه ها بررسی شدند. بر اساس نتایج بدست آمده، ویژگی شخصیتی روان نژندی در بین بیماران قلبی، کلیوی و افراد عادی تفاوت معنادار وجود داشت، ولی ویژگی های شخصیتی برونگرایی، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری و دلپذیر بودن در بین بیماران قلبی، کلیوی و افراد عادی تفاوت معنادار وجود نداشت و از بین ابعاد ویژگی های شخصیتی، بعد روان نژندی بین زنان و مردان دارای بیماری قلبی تفاوت معناداری وجود داشت و بعد روان نژندی زنان به گونه ای معنادار بالاتر از مردان بود و هم چنین، بین سلامت روانی زنان و مردان دارای بیماری کلیوی تفاوتی معنادار وجود نداشت. هم چنین، بین سلامت روانی زنان و مردان دارای بیماری قلبی نیز تفاوتی معنادار وجود نداشت. در ضمن، بعد روان نژندی بین زنان و مردان دارای بیماری قلبی تفاوت معناداری وجود داشت که بعد روان نژندی زنان به گونه ای معنادار بالاتر از مردان بود.
تاثیر روشهای آموزش فرایند و آموزش تکلیف- فرایند بر عملکرد املا نویسی در دانش آموزان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، اثربخشی دو روش آموزش فرایند و آموزش تکلیف – فرایند به دانش آموزان مبتلا به ناتوانی در املانویسی بررسی و مقایسه شده است.
روش: از بین دبستانهای شهر مبارکه در سال تحصیلی 87-1386، 8 دبستان دخترانه و پسرانه به طور تصادفی انتخاب شدند. برای کلیه دانش آموزان پایه سوم و چهارم این 8 دبستان، ابتدا میانگین نمرات درس املا محاسبه شد و سپس براساس نمرات آزمون تشخیصی املا که دو انحراف معیار پایین تر از میانگین کلاسی بود، تعداد 30 دانش آموز که در سایر دروس در سطح دانش آموزان دیگر کلاس بودند، به طور تصادفی انتخاب و در سه گروه آموزش فرایند و آموزش تکلیف – فرایند و گواه قرار گرفتند. آزمون هوشی کتل، آزمون توالی حافظه دیداری، آزمون حافظه شنیداری، توالی شنیداری، حساسیت شنیداری و آزمون تشخیصی املا به صورت ابزار اصلی پژوهش، مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که بین میانگینهای نمرات پس آزمون گروه آزمایشی اول (روش فرایند) و گروه آزمایشی دوم (روش تکلیف – فرایند) و گواه، تفاوت معنادار است (01/0p=). همچنین یافته ها نشان دادند که بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایشی اول (روش فرایند) و گروه آزمایشی دوم (روش تکلیف–فرایند) در بهبود املاء تفاوت معنادار است (01/0p<).
نتیجه گیری: نتیجه پژوهش نشان می دهد که روش آموزش فرایند و روش آموزش تکلیف – فرایند به دانش آموزان مبتلا به ناتوانی در املانویسی و بهبود آن مؤثر بوده است(01/0p=)، همچنین نتایج آزمون تعقیبی LSD نشان می دهد که از بین دو روش آموزشی، روش آموزش تکلیف – فرایند از روش آموزش فرایند اثربخش تر است(01/0(p<.
رابطه ویژگی های شخصیتی و سلامت روانی با هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه دبیرستان های تبریز
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگی های شخصیت و سلامت روانشناختی با هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه دبیرستانهای تبریز صورت گرفته است. در این تحقیق جامعه آماری عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه شهر تبریز که در سال تحصیلی 1388 مشغول تحصیل می باشند. انتخاب نمونه به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و به تعداد 177 نفر صورت گرفت. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)، پرسشنامه شخصیتی نئوفرم کوتاه (NEO-FFI) و مقیاس هوش هیجانی سیبریاشرینگ بود. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی با سلامت روانی همبستگی مثبت 0.77، با وجدان بودن 0.38، برونگرایی 0.27 و نوروز گرایی همبستگی منفی معنی دار 0.75 وجود داشت ( .(P<0.001نوروزگرایی، سلامت روانی و با وجدان بودن مجموعا 0.62 درصد از واریانس هوش هیجانی را تبیین می کنند. بنظر می رسد توجه به ویژگی های شخصیتی نوروزگرایی و باوجدان بود به همراه سلامت روانی در رسیدن به اهداف درمانی و مداخلات رفتاری جهت ارتقا هوش هیجانی دانش آموزان دختر متوسطه مفید می باشد.
مقایسه مشکلات دوره بلوغ دختران نوجوان کم توان ذهنی با دختران نوجوان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی مشکلات دوره بلوغ (رفتاری و جنسی) دختران کم توان ذهنی و مقایسه آن با مشکلات دوره بلوغ در دختران عادی در شهر تهران است. روش: این پژوهش مطالعه ای تحلیلی از نوع مقطعی است. تعاد 90 نفر دختر کم توان ذهنی و 90 نفر دختر عادی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، به صورت گروه نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش، برای بررسی مشکلات رفتاری در دوره بلوغ از چک لیست رفتاری آخنباخ (فرم CBCL) و برای بررسی مشکلات جنسی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله آزمون های آماری t مستقل، یومن ویتنی، خی دو، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دختران کم توان ذهنی در دوره بلوغ حالت هایی چون گوشه گیری، اضطراب/ افسردگی، پرخاشگری، مشکلات اجتماعی، مشکلات توجه، درونی سازی و مشکلات جنسی در آنها نسبت به دختران عادی بیشتر مشاهده می شود و در مقیاس های شکایت جسمانی، مشکلات تفکر، رفتار بزهکارانه و برونی سازی بین دو گروه، تفاوتی مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که دختران کم توان ذهنی در مقایسه با دختران عادی با داشتن بهره هوشی پایین و اختلال در رفتار سازشی، در حل مشکلات فردی و اجتماعی نقص عمده دارند؛ بنابراین بلوغ و تغییرات همراه با آن می تواند مشکلاتی را برای این افراد و خانواده های آنها ایجاد کند.
همسر آزاری و عوامل مؤثر بر آن در زنان متاهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: رواج همسرآزاری در جوامع و تاثیرات سو آن بر سلامت جسمی و روانی زنان و در نهایت تاثیر آن بر سلامت خانواده در پژوهشهای بسیاری نشان داده شده است. هدف پژوهش حاضر برسی میزان شیوع همسرآزاری روانی و جسمی و عوامل موثر بر آن در زنان متاهل شهر تهران بود.
روش بررسی: نمونه آماری پژوهش حاضر را 1000 زن متاهل 18 تا 45 سال ساکن شهر تهران تشکیل می داد. نمونه آماری دو گروه از زنان را شامل (n=800) می شد.، زنان گروه عادی و زنان شاکی که به دلیل مشکلاتی که با شوهران خود داشتند به دادگاه خانواده مراجعه کرده بودند (n=200). ابزار پژوهش، پرسشنامه ای است که از پرسشنامه همسرآزاری موفیت و همکاران (1) اقتباس شده بود.
یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که میزان همسرآزاری روانی و جسمی برای زنان عادی به ترتیب برابر با 87.9 و 47.9 درصد و برای زنان شاکی به ترتیب برابر با 99.5 و 91 درصد است. با افزایش سن زوجین و مدت زمان ازدواج میزان همسرآزاری افزایش می یابد. همسرآزاری با سطح تحصیلات زوجین (زن و شوهر) رابطه معنی دار معکوس دارد. هر چه تحصیلات زنان بیشتر باشد کمتر مورد آزار جسمی و روانی قرار می گیرند. همچنین هر چه میزان تحصیلات شوهران بیشتر باشد کمتر همسران خود را مورد آزار جسمی و روانی قرار می دهند. میزان همسرآزاری در شوهرانی که از الکل یا مواد مخدر استفاده می کنند بیشتر از شوهرانی است که از الکل و مواد مخدر استفاده نمی کنند. میزان همسرآزاری در شوهرانی که سابقه بیماری روانی دارند بیشتر از شوهرانی است که سابقه بیماری روانی ندارند. میزان همسرآزاری جسمی و روانی در زنانی که به دادگاههای خانواده مراجعه کرده اند بیشتر از زنان عادی است.
نتیجه گیری: همسرآزاری بسیار رایج است و با عوامل متعددی چون سن، میزان تحصیلات، اعتیاد شوهر به مواد مخدر، استفاده از الکل و سابقه بیماری روانی وی در رابطه است. تصویب قانونی جامع برای مقابله با همسرآزاری و افزایش آگاهی عمومی درباره همسرآزاری با استفاده از رسانه های جمعی می تواند در کاهش میزان همسرآزاری موثر واقع شود."
بررسی ساختار عاملی، اعتبار و روایی فرم کوتاه- شاخص استرس فرزند پروری (PSI-SF) مادران کودکان عادی 12-7 سال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ساختار عاملی، اعتبار و روایی فرم کوتاه- شاخص استرس فرزند پروری در مادران کودکان عادی 12-7 سال شهر تهران بود.
مواد و روش ها: بعد از ترجمه، ترجمه معکوس و انطباق ابزار، به منظور هنجاریابی این ابزار در قالب یک طرح زمینه یابی کاربردی، از بین جامعه مادران کودکان عادی به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 468 مادر پرسش نامه PSI-SF را تکمیل نمودند. داده ها با روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار 7/8LISREL تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج Cronbach's alpha حاکی از آن بود که میزان اعتبار نمره کل استرس والدین و هر یک از زیرمقیاس های آشفتگی والدین، تعامل ناکارآمد والد- کودک و ویژگیهای کودک مشکل آفرین برای کل گروه هنجاری به ترتیب 90/0، 80/0، 84/0 و 80/0، برای مادران کودکان پسر به ترتیب 89/0، 80/0، 83/0 و 78/0 و برای مادران کودکان دختر به ترتیب 91/0، 80/0، 84/0 و 80/0 به دست آمد. ضریب اعتبار بازآزمایی در طول 18 روز بعد از اجرای اول، برابر با 75/0 برای نمره کل استرس والدین، 82/0 برای زیر مقیاس آشفتگی والدین، 73/0 برای زیر مقیاس تعامل ناکارآمد والد- کودک و 71/0 برای زیرمقیاس ویژگیهای کودک مشکل آفرین بود که این مقادیر همبستگی، بیانگر ثبات نمرات شاخصPSI-SF در طول زمان است. روایی همگرا از طریق تعیین ضریب همبستگی با مقیاس سلامت خلقی (Depression Anxiety Stress Scales یا DASS) و پرسش نامه مشکلات رفتاری کودکان (The Child Behavior Checklist یا CBCL) محاسبه شد. با روش تحلیل عاملی تأییدی، با استفاده از مدل سه عاملی وابسته، سه عامل استخراج گردید. این سه عامل عبارت از آشفتگی والدین، تعامل ناکارآمد والد- کودک و ویژگیهای کودک مشکل آفرین بود.
نتیجه گیری: بر طبق نتایج این پژوهش، مقیاس SF-PSI واجد ویژگیهای روان سنجی مورد نیاز برای کاربرد در پژوهش های روان شناختی و تشخیص های بالینی استرس فرزند پروری مادران است.
رابطه خلاقیت و بهزیستی ذهنی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
توجه به احساس بهزیستی یا رضامندی افراد و رابطه آن با خلاقیت امری ضروری است. موفقیت فعالیتهای دانشجویان نیز میتواند تا حد زیادی به دارابودن احساس رضامندی از کیفیت زندگیشان و نیز خلاقیت آنها بستگی داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین خلاقیت و بهزیستی ذهنی در دانشجویان دانشگاه الزهرا(س) انجام شد.
روش: این پژوهش همبستگی روی 300 نفر از دانشجویان دانشگاه الزهرا(س) که در سال 1388 به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند، انجام شد. برای ارزیابی خلاقیت از پرسشنامه خلاقیت عابدی و برای سنجش بهزیستی ذهنی از پرسشنامه بهزیستی ذهنی بزرگسالان که ابعاد هیجانی، روانشناختی و اجتماعی بهزیستی ذهنی را ارزیابی میکند، استفاده شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گامبهگام با نرمافزار SPSS 13 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: میان خلاقیت و بهزیستی ذهنی (46/0= r ؛ 01/0>p) رابطه معنیداری در جهت مثبت وجود داشت. در تحلیل رگرسیون گامبهگام از میان مولفههای خلاقیت، سیالی به همراه انعطافپذیری در مجموع 25% واریانس بهزیستی ذهنی را به خود اختصاص دادند. سایر مولفههای خلاقیت نقش مهمی در پیشبینی بهزیستی ذهنی و ابعاد آن نداشتند.
نتیجهگیری: داشتن روحیهای شاد و رضایت از شرایط زندگی میتواند بر ایجاد اعمال و بینشهای نو و اصیل تاثیر مهمی داشته باشد. همچنین هیجانهای مثبت خود میتوانند از همین اعمال و بینشهای نو خلق شوند.
بررسی روابط ساختاری خودپنداره، یادگیری خود تنظیمی و موفقیت تحصیلی دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری خودپنداره، یادگیری خود تنظیمی و مؤفقیت تحصیلی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی است. این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه ی آماری آن کلیه ی دانشجویان پسر و دختر دانشگاه شهید بهشتی می باشد. تعداد 384 نفر از دانشجویان از میان 15 دانشکده به عنوان نمونه به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش دو پرسشنامه ی خودپنداره تنسی و یادگیری خودتنظیم بوفارد است و معدل نمرات دروس اختصاصی دانشجویان نیز به عنوان شاخص موفقیت تحصیلی آنان به کار گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل مسیر و معیار های برازش مدل با استفاده از نرم افزار AMOS استفاده شده است. نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین خودپنداره ،یادگیری خود تنظیم و موفقیت تحصیلی دانشجویان رابطه ی ساختاری وجود دارد و خودپنداره بصورت مستقیم و غیرمستقیم (با میانجی گری یادگیری خودتنظیمی) با موفقیت تحصیلی رابطه دارد.