فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دیدگاه شناختی طرحواره های ناسازگار اولیه از بنیادی ترین مولفه های شناختی محسوب شده، حتی گاهی اوقات پیش از آنکه کودک زبان را بیاموزد، شکل می گیرد (طرحواره های پیش کلامی) و اغلب نفوذ خود را بر سیستم پردازش اطلاعات در زیر آستانه هوشیاری اعمال می کند و حالتی خودآیند دارد. این ارتباط به حدی است که درمانگران معتقدند در زمان فعال شدن طرحواره های ناسازگار، فنون فراشناختی می تواند با آنها مقابله کند و فرد یاد می گیرد با بحث و استدلال شناختی با حالات هیجانی خود مقابله کرده، از تحریف اطلاعات محیط توسط طرحواره ها جلوگیری کند. مطالعه حاضر به دنبال بررسی ارتباط بین انواع طرحواره های ناسازگار اولیه و حالات فراشناختی است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و حالات فراشناختی در دانش آموزان مقطع سوم راهنمایی و دبیرستان شهر اصفهان و مقایسه آن در دختران و پسران بود. در این راستا، از جامعه آماری دانش آموزان مقطع سوم راهنمایی و اول و دوم دبیرستان شهر اصفهان، تعداد 100 دانش آموز (50 دختر و 50 پسر) با دامنه سنی 14 تا 18 سال به روش تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه فراشناخت حالتی دانش آموزان (اونیل و عابدی، 1996) و پرسشنامه طرحواره های یانگ (فرم 205 ماده ای، 2007) راتکمیل نمودند. تحلیل یافته ها نشان داد که نمره کل طرحواره های ناسازگار اولیه رابطه منفی و معناداری (05/0> P ، 22/0- = R ) با نمره کل مؤلفه های فراشناختی دانش آموزان دارد. تحلیل رگرسیون چند متغیره به تفکیک خرده مقیاس های طرحواره ها نشان داد که از بین 16 طرحواره موجود، طرحواره های شکست (004/0> P ، 40/0- = R ) در دختران و بازداری هیجانی (002/0> P ، 42/0 -= R ) در پسران، همبستگی معناداری با نمره کل فراشناخت دارد. بر اساس یافته های فوق به نظر می رسد که دانش آموزان دختر با فعال شدن طرحواره ی شکست که منجر به باور فرد به شکست خورده بودن و گریز ناپذیر بودن شکست در فرد منجر می شود و نیز پسرانی که از فعال شدن طرحواره بازداری هیجانی که به موجب آن فرد به بازداری افراطی از اعمال و احساسات به منظور اجتناب از طرد و احساس شرمندگی می پردازد، رنج می برند، با نقص بیشتر در فرایندهای فراشناختی روبه رو خواهند بود.
بررسی مقایسه ای انگ بیماری روانی در خانواده بیماران مبتلا به اختلال افسردگی، اختلال دو قطبی و اسکیزوفرنیادو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه مقطعی با هدف بررسی انگ و عوامل مرتبط با آن در خانواده های بیماران روانی مبتلا به اسکیزوفرنی، اختلال افسردگی اساسی (MDD) و اختلال دو قطبی (BD) طراحی و اجرا شد.
روش: در این مطالعه، با استفاده از روش نمونه گیری آسان، از هر گروه 100 نفر انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها، پرسشنامه 34 سوالی خود-اجرا بود. پس از اجرای مرحله آزمایشی طرح و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه، مرحله نهایی اجرا شد.
یافته ها: نتایج طرح نشان داد که 49 درصد از گروه اسکیزوفرنی، 30 درصد از گروه MDD و 5/50 درصد از گروه BD به وسیله دیگران مورد تبعیض و تمسخر قرار گرفته اند و فقط در گروه MDD بین جنس بیمار و مورد تبعیض و تمسخر قرار گرفتن رابطه معناداری وجود داشت. در گروه BD بین مدت زمان بیماری، دفعات بستری شدن بیمار و مورد تبعیض یا تمسخر قرار گرفتن رابطه آماری معناداری مشاهده شد. ارتباط دفعات بستری شدن بیمار و مورد تبعیض و تمسخر قرار گرفتن در گروه اسکیزوفرنی و MDD از نظر آماری معنادار بود. نحوه صحبت کردن سه گروه با دیگران در مورد وجود بیماری های روانی در خانواده متفاوت بود.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشانگر این است که درصد زیادی از خانواده های بیماران روانی مورد تبعیض و تمسخر قرار می گیرند و به دلیل انگ یا برچسب، درصد قابل توجهی از آنها از وجود بیمار روانی در خانواده احساس شرم می کنند. نوع بیماری و نیز بعضی از مشخصات جمعیت شناختی در این زمینه موثر می باشند. استفاده از روش های آموزشی مناسب مثل وسایل ارتباط جمعی می تواند در بالا بردن سطح آگاهی های افراد جامعه موثر باشد.
ویژگیهای روان سنجی مقیاسهای عاطفه مثبت و منفی در یک نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در ایـن پژوهش ساختار عاملی و روایی سازه مقیاسهای عاطفه مثبت و منـفی (مروزک و کولارز، 1998) در دانشجویان ایرانی بررسی شدند. بدین منظور 205 دانشجوی دانشگاه تهران (88 مرد و 117 زن) علاوه بر مقیاسهای عاطفه مثبت و عاطفه منفی به مقیاسهای بهزیستی روان ـ شناختی (ریف، 1989) و بهزیستی اجتماعی (کیز، 1998) پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، ساختار عاملی تک بعدی هر دو مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی را نشان دادند، اما شاخصهای برازش تحلیل عاملی تاییدی به ویژه برای مقیاس عاطفه منفی مطلوب نبود. روایی همگـرا و واگرا (بـا مقیاسهای بهزیستی روان شنـاختی و بهزیـستی اجتماعی) و همسانی درونی هر دو مقیاس مناسب بودند.
"
مقایسه مشکلات دوره بلوغ دختران نوجوان کم توان ذهنی با دختران نوجوان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی مشکلات دوره بلوغ (رفتاری و جنسی) دختران کم توان ذهنی و مقایسه آن با مشکلات دوره بلوغ در دختران عادی در شهر تهران است. روش: این پژوهش مطالعه ای تحلیلی از نوع مقطعی است. تعاد 90 نفر دختر کم توان ذهنی و 90 نفر دختر عادی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، به صورت گروه نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش، برای بررسی مشکلات رفتاری در دوره بلوغ از چک لیست رفتاری آخنباخ (فرم CBCL) و برای بررسی مشکلات جنسی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله آزمون های آماری t مستقل، یومن ویتنی، خی دو، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دختران کم توان ذهنی در دوره بلوغ حالت هایی چون گوشه گیری، اضطراب/ افسردگی، پرخاشگری، مشکلات اجتماعی، مشکلات توجه، درونی سازی و مشکلات جنسی در آنها نسبت به دختران عادی بیشتر مشاهده می شود و در مقیاس های شکایت جسمانی، مشکلات تفکر، رفتار بزهکارانه و برونی سازی بین دو گروه، تفاوتی مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که دختران کم توان ذهنی در مقایسه با دختران عادی با داشتن بهره هوشی پایین و اختلال در رفتار سازشی، در حل مشکلات فردی و اجتماعی نقص عمده دارند؛ بنابراین بلوغ و تغییرات همراه با آن می تواند مشکلاتی را برای این افراد و خانواده های آنها ایجاد کند.
بررسی رابطه رضامندی زناشویی ( بر اساس معیارهای دینی ) با عوامل جمعیت شناختی ، تحصیلات ، طول مدت ازدواج ، سن ازدواج و تفاوت سنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رضامندی از زندگی زناشویی و عوامل آن، ازمنظر روان شناسی و دین(اسلام) می پردازد. فقدان آزمونی معتبر برای رضامندی زناشویی از دیدگاه دینی، که بتوان با آن کنش یک خانواده مسلمان را مورد سنجش دقیق قرار داد، محقق را برآن داشت تا دراین پژوهش اقدام به ساخت و اعتباریابی مقیاس رضامندی زناشویی براساس معیارها کند. نمونه آماری 110 نفر از دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی می باشد که با استفاده از روش تصادفی خوشه ای برگزیده شده اند. نتایج به کمک روش های آزمون معناداری ضریب همبستگی،آزمونT وتحلیل واریانس برای مقایسه میانگین ها تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاکی از از اعتبار و روایی بالای مقیاس رضامندی زناشویی اسلامی است. همچنین نتایج نشان می دهد که، بین تحصیلات و رضامندی زناشویی رابطه معناداری وجود نداشته، اما بین طول مدت ازدواج و تفاوت سن زوج رابطه معناداری وجود دارد.
شیوع اختلال های رفتاری- هیجانی در کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: این پژوهش به منظور بررسی و تعیین فراوانی اختلال های رفتاری- هیجانی در کودکان استثنایی استان آذربایجان غربی انجام شد.
روش: جامعه آماری پژوهش، شامل همه کودکان استثنایی شاغل به تحصیل در تمامی پایه ها در سال تحصیلی 91 -1390 استان آذربایجان غربی بود. از میان 2854 دانش آموز استثنایی، به روش تصادفی طبقه ای 481 نفر (270 پسر و 211 دختر) از شهرهای ارومیه، خوی، بوکان و پیرانشهر انتخاب شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش فرم گزارش معلم و سیاهه رفتاری کودک آخنباخ و پرونده تحصیلی بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (توزیع فراوانی و درصد) و آمار استنباطی (آزمون مجذور کای) تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که درصد فراوانی اختلال رفتاری درون نمود برابر 51/13 درصد، برون نمود 8/15 درصد و کل، 12/24 درصد است.
نتیجه گیری: با توجه به تنوع و فراوانی نسبتا بالای اختلال های عاطفی –هیجانی، برگزاری کلاس های آموزش والدین و مربیان براساس نوع آسیب کودک و همچنین طراحی برنامه های آموزشی متناسب با نیاز و توانایی های کودکان استثنایی، برای مدیریت هیجان ها و کنترل رفتار ضروری است.
بررسی رابطه جو سازمانی با استرس شغلی و خلاقیت کارکنان (مرد و زن) اداری آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش و پرورش سهم عمده ای از بودجه هر کشور را به خود اختصاص میدهد. لازم است در آموزش و پرورش، جو سازمانی مناسبی حاکم باشد و کارکنان در فضایی آرام و عاری از فشار روانی و استرس به کار مشغول باشند تا کارآیی و اثربخشی سازمانی افزایش یابد و در نهایت به خلاقیت کارکنان منجر شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه جو سازمانی با استرس شغلی و خلاقیت کارکنان اداری آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی بود.
مواد و روش ها: این تحقیق توصیفی- تحلیلی، به شیوه همبستگی در سال تحصیلی 88-1387 انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی 1569 نفر (1469 مرد و 80 زن) بود. تعداد نمونه 478 نفر (409 مرد و 69 زن) بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای- چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه جو سازمانی Halpin و Croft، استرس شغلی Rice، آزمون مداد- کاغذی خلاقیت عابدی است. برای تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و تحلیلی از آزمون t دو نمونه ای مستقل و رگرسیون چند متغیره برای آزمون فرضیه ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج رگرسیون چند متغیره تأثیر جو سازمانی به طور کلی (به طور همزمان) بر استرس شغلی و خلاقیت کارکنان در سطح 01/0 و به تفکیک در مردان در سطح 01/0 و در زنان در سطح 05/0 معنیدار بود. تفاوت بین جو سازمانی و جنسیت در سطح 01/0 معنی دار بود، اما بین خلاقیت و استرس با جنسیت تفاوت معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: در جو باز پارامترهایی چون صمیمیت، ملاحظه گری، نفوذ و پویایی و ... باعث خلاقیت کارکنان و کاهش استرس آنان شد و در جو بسته عواملی چون فاصله گیری، بیعلاقگی و فقدان تعهد شغلی، تأکید بر تولید، مزاحمت، انگیزه خلاقیت کارکنان را پایین و استرس آنان را افزایش داد.
مقایسه سرسختی روانشناختی، هیجان خواهی و سنخ شخصیتی الف غیرسمی و سمی در بین مردان و زنان مبتلا به سرطان و افراد عادی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر مقایسه سرسختی روانشناختی، هیجان خواهی و سنخ شخصیتی الف غیرسمی و سمی در میان مردان و زنان مبتلا به سرطان و عادی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی در شهر اهواز می باشد. نمونه این تحقیق 180 نفر بودند، که شامل 6 گروه: 30 مرد سرطانی، 30 زن سرطانی، 30 نفر برادران سرطانی، 30 نفر خواهران سرطانی، 30 نفر مرد هم محله ای و 30 نفر زن هم محله ای سرطانیها بودند. هدف این تحقیق پیدا کردن علل روان شناختی سرطان و ارائه راهکارهایی به منظور پیشگیری از آثار منفی روانشناختی در افراد مبتلا به سرطان بود. برای مقایسه افراد سرطانی و عادی در چهار متغیر شخصیتی فوق، از آزمونهای سرسختی روانشناختی، آزمون سنخ شخصیتی الف غیرسمی، سنخ شخصیتی الف سمی و آزمون هیجان خواهی با روایی و پایایی قابل قبول استفاده شد. طرح تحقیق از نوع علی- مقایسه ای بود. یافته های تحقیق از میان افراد سرطانی، خواهر، برادر و افراد هم محله سرطانیها در مراکز مشاوره و مراکز روان درمانی در اهواز جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) استفاده شد و تفاوت در میانگینها با استفاده از آزمون پیگیری توکی بررسی گردید. بر اساس یافته های به دست آمده در این پژوهش مشخص گردید که بین مردان و زنان از لحاظ متغیرهای سرسختی روانشناختی، هیجان خواهی، سنخ شخصیتی الف غیرسمی و سمی تفاوت دیده نشد و فقط بین گروههای سه گانه مردان و زنان سرطانی، برادران و خواهران سرطانی و برادران و خواهران عادی از لحاظ متغیرهای هیجان خواهی و سنخ شخصیتی الف- سمی تفاوت وجود دارد.
ویژگی های روان سنجی آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد اینترنتی مورد توجه روزافزون است و دسترسی به ابزاری معتبر براساس ملاکهای تشخیصی DSM به منظور افتراق افراد مبتلا به اعتیاد اینترنتی از کاربران عادی، بسیار محدود است. یکی از پرسشنامههای معتبر موجود، پرسشنامه اعتیاد اینترنتی ی ا نگ است . این مطالعه با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی این پرسشنامه انجام شد.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی مقطعی است که در سال 1387 روی 233 نفر از دانشجویان شهر اصفهان که به روش نمونهگیری سهمیهای از دانشگاههای شهر اصفهان انتخاب شدند، انجام شد. واحدهای پژوهش پرسشنامه اعتیاد اینترنتی یانگ، پرسش نامه تشخیصی یانگ و پرسشنامه اطلاعات دموگرافیکرا تکمیل نمودند. تمامی افراد توسط روان پزشکو براساس ملاکتشخیصی اعتیاد اینترنتی مبتنی بر DSM-IV-TR مورد مصاحبه قرار گرفتند. پس از جمعآوری و نمرهگذاری پرسشنامهها، ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه از روشهای تحلیل عاملی، روایی همزمان، همسانی درونی، تنصیف، بازآزمایی، آلفای کرونباخ و استفاده از منحنی راکبا نرمافزار SPSS 12 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: تحلیل عاملی به روش تحلیل مولفههای اصلی با چرخش واریماکس، برای پرسشنامه 5 عامل مشکلات اجتماعی، تاثیر بر عملکرد، فقدان کنترل، استفاده مرضی از چتروم و بیتوجهی به وظایف شغلی و تحصیلی را استخراج کرد. روایی محتوایی و همگرا، بازآزمایی (82/0= r )، همسانی درونی (88/0= α ) و تنصیف (72/0= r ) محاسبه شد که با توجه به نتایج قابل قبول بود. بهترین نقطه برش بالینی این پرسشنامه 46 بود.
نتیجهگیری: پرسشنامه اعتیاد اینترنتی یانگ در جامعه ایرانی خصوصیات روانسنجی مطلوبی دارد و از آن میتوان در تحقیقات روانشناسی و روان پزشکی برای غربالگری کاربران اینترنتی عادی از معتاد استفاده کرد.
مقایسه دو رویکرد تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری اکتشافی در ارزیابی ساختار عاملی مقیاس دشواری در تنظیم هیجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (Difficulties in Emotion Regulation Scale یا DERS) ابزار چند بعدی پرکاربردی در مطالعات مرتبط با تنظیم هیجان محسوب می شود. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه دو رویکرد تحلیل عاملی تأییدی (Confirmatory factor analysis یا CFA) و مدل یابی معادلات ساختاری اکتشافی (Exploratory structural equation modeling یا ESEM) در ارزیابی ساختار عاملی DERS بود.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی و بر اساس داده های مربوط به 250 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز انجام شد که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. نسخه فارسی DERS برای دستیابی به اهداف پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. داده های پژوهش حاضر با استفاده از روش CFA و ESEM در نرم افزار Mplus تجزیه و تحلیل شد. همچنین، مقایسه روش CFA و ESEM از طریق شاخص ΔCFI صورت پذیرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که برخلاف CFA، ESEM روش مناسبی برای ارزیابی ساختار عاملی DERS بود و دید روشن تری از ساختار نهفته آن ارایه می داد. در نهایت، ساختار 25 سؤالی از مقیاس 4 عاملی که سؤال های دارای نمره گذاری معکوس در آن وجود نداشت، بهترین برازش را کسب نمود. شاخص ریشه میانگین مربعات خطای برآورد (Root mean square error of approximation یا RMSEA)، شاخص برازش تطبیقی (Comparative fit index یا CFI) و شاخص TLI (Tucker-Lewis index)برای این مدل به ترتیب 064/0، 964/0 و 951/0 به دست آمد.
نتیجه گیری: با توجه به ساختار عاملی مناسب مقیاس 25 سؤالی، به نظر می رسد که گویه های معکوس در کاربرد DERS مشکل آفرین باشد. با وجود حذف گویه های معکوس در پژوهش حاضر، پیشنهاد می شود که این گویه ها در پژوهش های آینده با سؤالات دارای نمره گذاری مستقیم جایگزین شوند و برازش ساختار عاملی آن مورد ارزیابی قرار گیرد.
بررسی تأثیر آموزشهای ضمن خدمت بر عملکرد کارکنان سازمانهای اداری شهر اراک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی و ارزیابی برنامه های آموزشی غیررسمی کارکنان سازمانهای اداری هدف اصلی این تحقیق میباشد که در پی آن،جامعه آماری پژوهش را آن دسته از کارکنان زن و مردی شامل می شود که در سازمانهای اداری شهرستان اراک در سال 85-84 مشغول به کار می باشند. نمونه آماری شامل 188 نفر از شاغلان این سازمانها است که با روش نمونه گیری دو مرحله ای انتخاب شدند. داده ها و اطلاعات پژوهش با استفاده از مشاهده – مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید و نتایج نشان دادند:
1-آموزشهای ضمن خدمت موجب افزایش تعداد کارکنان فنی- تخصصی در سازمانهای اداری شهر اراک شده است.
2-بین آموزشهای ضمن خدمت و بهبود عملکرد کارکنان رابطه معناداری وجود ندارد.
3-بین آموزشهای ضمن خدمت و ارتقای کیفیت آموزشها رابطه معناداری وجود ندارد.
4-بین آموزشهای ضمن خدمت با نیازهای شغلی و ارتقای سطح دانش فنی – تخصصی افراد تطابق وجود ندارد.
طراحی و معیاریابی آزمون تشخیصی خواندن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: مقاله حاضر گزارشی است از چگونگی طراحی، ساخت و محتوای آزمون تشخیص نارسا خوانی. جمعیت هدف این آزمون کودکان فارسی زبانی هستند که قادر به یادگیری خواندن نیستند و چه بسا نارساخوان باشند.این آزمون تشخیصی اولین آزمون خواندن معیار برای کودکان فارسی زبان است.
مواد و روش تحقیق: چارچوب نظری این آزمون بر مبنای دو آزمون خواندن معتبر انگلیسی به نامهای ""تحلیل مشکلات خواندن دورل"" و ""تحلیل توانایی خواند نیل"" و محتوای زبانی آن مبتنی بر واژگان و متن های کتاب فارسی کلاس اول است. بدنه اصلی آزمون مرکب از دو متن داستانی همتا (موازی) است که واژگان و ساختار جملات آن از نظر بسامد، قاعده مندی، ساختار هجایی، صرف، نحو و معنا شناسی توسط دو متخصص زبانشناس و سه معلم کلاس اول به دقت کنترل شده است. این آزمون بر روی 605 دانش آموز دختر و پسر پایه اول ابتدایی که به صورت تصادفی از مناطق مختلف تهران انتخاب شده اند معیار شده است. روش پژوهش مقطعی و توصیفی- تحلیلی است.در این آزمون علاوه بر تعیین صدکها، میانگین ها و انحراف معیار دقت و سرعت خواندن، از ضریب همبستگی پیرسون و یومن ویتنی نیز استفاده شده است.
بحث و نتیجه گیری: روایی آزمون از طریق فرم های همتا (90%) و اعتبار آن به طریق اعتبار محتوایی بررسی شده است. این آزمون که دارای یک بخش تکمیلی مرکب از زیر آزمونهای املا، تناظر نویسه - واج، خواندن کلمات بی قاعده، خواندن ناکلمه ها و دستنویس نیز هست، می تواند در تشخیص نارساخوانی و آسیبهای مرتبط با خواندن کاربرد داشته باشند."
تحلیل رفتار معتادان در آزمون قمار آیوا با استفاده از مدل یادگیری تقویتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی اختلالات تصمیم گیری معتادان به مواد افیونی، در شرایط مخاطره آمیز، با استفاده از روش مدل سازی شناختی است.
روش: در این پژوهش، ابتدا نظام تصمیم گیری آزمودنی ها (گروه شاهد و گروه معتادان درمان جو)، با استفاده از نسخه فارسی آزمون قمار آیوا بررسی و سپس، یافته های آزمون با استفاده از مدل سازی شناختی تحلیل شد. در این راستا و بر اساس یادگیری تقویتی و شرایط آزمون قمار، مدل های مختلف تصمیم گیری در شرایط مخاطره آمیزِ آزمون قمار طراحی شد. در مرحله بعد، مدل ها در محیط آزمون قمار شبیه سازی و جداگانه بر داده های هر دو گروه برازش داده شدند. سپس، مدلی که مطابقت بیشتری با رفتار آزمودنی های آن گروه داشت، مشخص شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو گروه معتادان درمان جو (217=n) و شاهد (130=n) عملکرد ضعیفی در آزمون داشتند (امتیاز خالص کمتر از 10). علاوه بر آن، عملکرد گروه معتاد ضعیف تر از گروه شاهد بود (07/0p<). نتایج مدل سازی نشان می دهد که مدل بهینه هر دو گروه مدلی است که در ارزیابی انتخاب های مختلف فقط به تعداد دفعات دریافت پاداش و زیان (و نه مقادیر آنها) توجه می کرد. روش تحلیل حساسیت آشکار کرد که مدل بهینه برای گروه معتاد، علاوه بر توجه صرف به تعداد دفعات پاداش و زیان، بیشتر از گروه شاهد تحت تاثیر آسیب گریزی قرار دارد.
نتیجه گیری: نتایج فوق گویای آن است که علت کم بودن امتیاز کسب شده در هر دو گروه، نادیده گرفتن اندازه پاداش و زیان و توجه به دفعات آن است. ضمن این که، دلیل پایین بودن بازده گروه معتاد نسبت به گروه شاهد، عدم تعادل آسیب گریزی و پاداش جویی و گرایش به سمت آسیب گریزی است. این گرایش به آسیب گریزی می تواند بر شرایط خاص معتادان درمان جو منطبق باشد.
همسر آزاری و عوامل مؤثر بر آن در زنان متاهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: رواج همسرآزاری در جوامع و تاثیرات سو آن بر سلامت جسمی و روانی زنان و در نهایت تاثیر آن بر سلامت خانواده در پژوهشهای بسیاری نشان داده شده است. هدف پژوهش حاضر برسی میزان شیوع همسرآزاری روانی و جسمی و عوامل موثر بر آن در زنان متاهل شهر تهران بود.
روش بررسی: نمونه آماری پژوهش حاضر را 1000 زن متاهل 18 تا 45 سال ساکن شهر تهران تشکیل می داد. نمونه آماری دو گروه از زنان را شامل (n=800) می شد.، زنان گروه عادی و زنان شاکی که به دلیل مشکلاتی که با شوهران خود داشتند به دادگاه خانواده مراجعه کرده بودند (n=200). ابزار پژوهش، پرسشنامه ای است که از پرسشنامه همسرآزاری موفیت و همکاران (1) اقتباس شده بود.
یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که میزان همسرآزاری روانی و جسمی برای زنان عادی به ترتیب برابر با 87.9 و 47.9 درصد و برای زنان شاکی به ترتیب برابر با 99.5 و 91 درصد است. با افزایش سن زوجین و مدت زمان ازدواج میزان همسرآزاری افزایش می یابد. همسرآزاری با سطح تحصیلات زوجین (زن و شوهر) رابطه معنی دار معکوس دارد. هر چه تحصیلات زنان بیشتر باشد کمتر مورد آزار جسمی و روانی قرار می گیرند. همچنین هر چه میزان تحصیلات شوهران بیشتر باشد کمتر همسران خود را مورد آزار جسمی و روانی قرار می دهند. میزان همسرآزاری در شوهرانی که از الکل یا مواد مخدر استفاده می کنند بیشتر از شوهرانی است که از الکل و مواد مخدر استفاده نمی کنند. میزان همسرآزاری در شوهرانی که سابقه بیماری روانی دارند بیشتر از شوهرانی است که سابقه بیماری روانی ندارند. میزان همسرآزاری جسمی و روانی در زنانی که به دادگاههای خانواده مراجعه کرده اند بیشتر از زنان عادی است.
نتیجه گیری: همسرآزاری بسیار رایج است و با عوامل متعددی چون سن، میزان تحصیلات، اعتیاد شوهر به مواد مخدر، استفاده از الکل و سابقه بیماری روانی وی در رابطه است. تصویب قانونی جامع برای مقابله با همسرآزاری و افزایش آگاهی عمومی درباره همسرآزاری با استفاده از رسانه های جمعی می تواند در کاهش میزان همسرآزاری موثر واقع شود."
بررسی ساختار عاملی، اعتبار و روایی فرم کوتاه- شاخص استرس فرزند پروری (PSI-SF) مادران کودکان عادی 12-7 سال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ساختار عاملی، اعتبار و روایی فرم کوتاه- شاخص استرس فرزند پروری در مادران کودکان عادی 12-7 سال شهر تهران بود.
مواد و روش ها: بعد از ترجمه، ترجمه معکوس و انطباق ابزار، به منظور هنجاریابی این ابزار در قالب یک طرح زمینه یابی کاربردی، از بین جامعه مادران کودکان عادی به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 468 مادر پرسش نامه PSI-SF را تکمیل نمودند. داده ها با روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار 7/8LISREL تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج Cronbach's alpha حاکی از آن بود که میزان اعتبار نمره کل استرس والدین و هر یک از زیرمقیاس های آشفتگی والدین، تعامل ناکارآمد والد- کودک و ویژگیهای کودک مشکل آفرین برای کل گروه هنجاری به ترتیب 90/0، 80/0، 84/0 و 80/0، برای مادران کودکان پسر به ترتیب 89/0، 80/0، 83/0 و 78/0 و برای مادران کودکان دختر به ترتیب 91/0، 80/0، 84/0 و 80/0 به دست آمد. ضریب اعتبار بازآزمایی در طول 18 روز بعد از اجرای اول، برابر با 75/0 برای نمره کل استرس والدین، 82/0 برای زیر مقیاس آشفتگی والدین، 73/0 برای زیر مقیاس تعامل ناکارآمد والد- کودک و 71/0 برای زیرمقیاس ویژگیهای کودک مشکل آفرین بود که این مقادیر همبستگی، بیانگر ثبات نمرات شاخصPSI-SF در طول زمان است. روایی همگرا از طریق تعیین ضریب همبستگی با مقیاس سلامت خلقی (Depression Anxiety Stress Scales یا DASS) و پرسش نامه مشکلات رفتاری کودکان (The Child Behavior Checklist یا CBCL) محاسبه شد. با روش تحلیل عاملی تأییدی، با استفاده از مدل سه عاملی وابسته، سه عامل استخراج گردید. این سه عامل عبارت از آشفتگی والدین، تعامل ناکارآمد والد- کودک و ویژگیهای کودک مشکل آفرین بود.
نتیجه گیری: بر طبق نتایج این پژوهش، مقیاس SF-PSI واجد ویژگیهای روان سنجی مورد نیاز برای کاربرد در پژوهش های روان شناختی و تشخیص های بالینی استرس فرزند پروری مادران است.
رابطه مشکلات دلبستگی دختران با سبک دلبستگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مادر به عنوان چهره دلبستگی اصلی تاثیر غیر قابل انکاری در تحول عاطفی کودک دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه و پیش بینی مشکلات دلبستگی دختران از طریق سبک دلبستگی مادران انجام شده است.
روش: نمونه مورد بررسی در این تحقیق 388 نفر از دانش آموزان دختر مقطع دوم و چهارم دبستان بودند که بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه به منظور سنجش مشکلات دلبستگی دختران، پرسشنامه اختلال دلبستگی کودکان راندولف ((RADQ بود. سبک دلبستگی مادران نیز از طریق پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان (AAS) ارزیابی شد. داده های به دست آمده از طریق روش همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان دهنده رابطه معنا دار بین سبک دلبستگی اجتنابی، دوسوگرا و ایمن در مادران با ضریب همبستگی 32/0، 28/0 و 16/0- و مشکلات دلبستگی دختران بود. نتیجه نهایی تحقیق نشان داد که سبک دلبستگی اجتنابی مادران بیشترین قدرت پیش بینی کنندگی را برای ایجاد مشکلات دلبستگی در دختران دارد. بر این اساس دلبستگی اجتنابی مادر توانایی پیش بینی 10 درصد از مشکلات دلبستگی در کودک را دارد. از سوی دیگر سبک های دلبستگی دوسوگرا و ایمن مادران نیز هر یک به میزان 3 درصد توان پیش بینی ایجاد مسائل و مشکلات دلبستگی در دختران را دارا هستند.
نتیجه گیری: یافته های حاضر با حمایت از نظریه دلبستگی، اهمیت تعامل مادر- کودک را نشان می دهند. دلبستگی اجتنابی مادران می تواند پیش بینی کننده مهمی برای ایجاد مشکلات دلبستگی در دخترانشان باشد. درمان های مبتنی بر دلبستگی می توانند روش های مفیدی برای کمک به بهبود مشکلات دلبستگی باشند.
رابطه خلاقیت و بهزیستی ذهنی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
توجه به احساس بهزیستی یا رضامندی افراد و رابطه آن با خلاقیت امری ضروری است. موفقیت فعالیتهای دانشجویان نیز میتواند تا حد زیادی به دارابودن احساس رضامندی از کیفیت زندگیشان و نیز خلاقیت آنها بستگی داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین خلاقیت و بهزیستی ذهنی در دانشجویان دانشگاه الزهرا(س) انجام شد.
روش: این پژوهش همبستگی روی 300 نفر از دانشجویان دانشگاه الزهرا(س) که در سال 1388 به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند، انجام شد. برای ارزیابی خلاقیت از پرسشنامه خلاقیت عابدی و برای سنجش بهزیستی ذهنی از پرسشنامه بهزیستی ذهنی بزرگسالان که ابعاد هیجانی، روانشناختی و اجتماعی بهزیستی ذهنی را ارزیابی میکند، استفاده شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گامبهگام با نرمافزار SPSS 13 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: میان خلاقیت و بهزیستی ذهنی (46/0= r ؛ 01/0>p) رابطه معنیداری در جهت مثبت وجود داشت. در تحلیل رگرسیون گامبهگام از میان مولفههای خلاقیت، سیالی به همراه انعطافپذیری در مجموع 25% واریانس بهزیستی ذهنی را به خود اختصاص دادند. سایر مولفههای خلاقیت نقش مهمی در پیشبینی بهزیستی ذهنی و ابعاد آن نداشتند.
نتیجهگیری: داشتن روحیهای شاد و رضایت از شرایط زندگی میتواند بر ایجاد اعمال و بینشهای نو و اصیل تاثیر مهمی داشته باشد. همچنین هیجانهای مثبت خود میتوانند از همین اعمال و بینشهای نو خلق شوند.
خودکارآمدی و سلامت روانی در دانش آموزان عادی و تیز هوش
حوزههای تخصصی:
"
هدف پژوهش حاضر مقایسة خودکارآمدی و سلامت روانی دانشآموز تیزهوش و عادی بود. بدین منظور 60 دانشآموز تیزهوش و 60 دانشآموز عادی به شیوه تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از آزمون هوش ریون، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تحلیل دادهها از رگرسیون، تحلیل واریانس و تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که بین سلامت روانی با مؤلفههای تلاش، استعداد و بازخورد رابطه معنادار وجود داشت در حالی که هیچگونه رابطه معناداری بین سلامت روانی و مؤلفه شانس مشاهده نشد. از سوی دیگر، دانشآموزان عادی و تیزهوش در مؤلفههای بازخورد و نارسا کنشوری اجتماعی تفاوت معنادار داشتند. نتایج این نکته را نیز آشکار کردند که مؤلفههای خودکارآمدی دختران و پسران با یکدیگر تفاوت ندارند. روانی، دانشآموزان تیزهوش، استعداد، بازخورد، تلاش، شانس.
"
رابطه ویژگی های شخصیتی و سلامت روانی با هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه دبیرستان های تبریز
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگی های شخصیت و سلامت روانشناختی با هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه دبیرستانهای تبریز صورت گرفته است. در این تحقیق جامعه آماری عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه شهر تبریز که در سال تحصیلی 1388 مشغول تحصیل می باشند. انتخاب نمونه به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و به تعداد 177 نفر صورت گرفت. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)، پرسشنامه شخصیتی نئوفرم کوتاه (NEO-FFI) و مقیاس هوش هیجانی سیبریاشرینگ بود. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی با سلامت روانی همبستگی مثبت 0.77، با وجدان بودن 0.38، برونگرایی 0.27 و نوروز گرایی همبستگی منفی معنی دار 0.75 وجود داشت ( .(P<0.001نوروزگرایی، سلامت روانی و با وجدان بودن مجموعا 0.62 درصد از واریانس هوش هیجانی را تبیین می کنند. بنظر می رسد توجه به ویژگی های شخصیتی نوروزگرایی و باوجدان بود به همراه سلامت روانی در رسیدن به اهداف درمانی و مداخلات رفتاری جهت ارتقا هوش هیجانی دانش آموزان دختر متوسطه مفید می باشد.