فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۲۱ تا ۷٬۱۴۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
متولی تربیت معلم: آموزش عالی یا آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
:پژوهش کیفی حاضر با هدف بررسی مقایسه ای صلاحیت آموزش عالی و آموزش و پرورش در کار تربیت معلم انجام شده است. با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، با کدگذاری باز داده های حاصل از مصاحبه و پرسشنامه باز پاسخ، کدگذاری و مقوله بندی و سپس تحلیل شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش، به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در مجموع 22 نفر نمونه را تشکیل دادند. از مجموع دیدگاه ها و نظرات مصاحبه شوندگان، این چهار دیدگاه شناسایی شدند ( موافق با آموزش عالی، موافق با آموزش و پرورش، موافق مشروط با هر دو نهاد، مشروط با ساختار جدید). کم توجهی به تمرین های عملی، فقدان مدارس وابسته به آموزش عالی برای کارورزی؛ و ارزشیابی نامناسب عملکرد دانشجویان در طول دوره کارورزی، از مهم ترین نقاط ضعف آموزش عالی برشمرده می شوند. همچنین توانمندی علمی پایین تر اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان، انعطاف پذیری اندک و آزادی های بسیار محدود اندیشه برای تحول و تغییر، مهارت های ضعیف درپژوهش، و تمرکز گرایی شدید آموزش و پرورش نیز از ضعف های مهم آموزش و پرورش و بویژه دانشگاه فرهنگیان است.موافقین با دیدگاه ساختار جدید برای تربیت معلم، نقاط ضعفی از قبیل: ضعف در پژوهش و تحلیل مسائل تربیتی، ضعف در نظریه پردازی و عمل و ارائه راهکارهایی برای بهبود تربیت معلم، ضعف در تدوین محتوای مناسب برای برنامه های درسی تربیت معلم را به هر دو نهاد نسبت می دهند. در نهایت با توجه به مؤلفه برنامه درسی تربیت معلم چهار بعد پیشنهادی: دانش محتوائی، دانش تربیتی عام، دانش تربیتی توأم با کارورزی و برنامه آغازین ورود به حرفه معلمی ارائه شد که از تقسیم کار بین نهاد آموزش و پرورش و آموزش عالی در اجرای تربیت معلم حمایت می کند.
آسیب شناسی تغییرات فرهنگی
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر سکوت سازمانی از دیدگاه کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلق و اداره بحث، تبادل نظر، گفت و گو و شنیدن صدا های دیگر از جمله چالش های مدیران در محیط کاری است. این پژوهش با هدف مطالعه عوامل موثر بر سکوت سازمانی کارکنان دانشگاه انجام شد که از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها به روش آمیخته است. در بخش کمی با نمونه گیری طبقه ای 332 نفر و در بخش کیفی با نمونه گیری هدفمند 10 نفر از کارکنان دانشگاه های وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مشارکت داشتند. ابزارهای پژوهش برحسب روش، پرسشنامه \#جوّ سکوت\# واکولا و بورادوس(2005)، پرسشنامه محقق ساخته \#رفتار سکوت\# و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روایی پرسشنامه ها با استفاده از نظر متخصصان دانشگاهی بررسی و تایید شد و پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب 88/0و 89/0 بود. برای تحلیل داده های کمی، از روش های آماری با ابزار spss و برای مصاحبه ها از روش تحلیل محتوا استفاده شد. یافته های بخش کمی نشان داد وضعیت جوّ و رفتار سکوت و مولفه های آن به غیر از رفتار خودحفاظتی نامطلوب ارزیابی شد. یافته های بخش کیفی عوامل موثر بر این وضعیت را نشان دادند. یافته های پژوهش ضرورت برنامه ریزی را برای کاهش جوّ و رفتار سکوت کارکنان پیشنهاد می دهد.
تبیین عوامل روان شناختی و اجتماعی بر نوع دوستی خیرین مدرسه ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تبیین رابطه عوامل روان شناختی، اجتماعی با نوع دوستی خیرین مدرسه سازاست. روش پژوهش، همبستگی و پیش بین بر اساس تعداد متغیرها و جدول کرجسی و مورگان (1970) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای حجم نمونه 370 نفر انتخاب شدند و برای گردآوری داده ها از آزمون های شخصیتی (Neo)، خوش بینی، خودکارآمدی عمومی شوآرتز، انگیزش پیشرفت هرمنس، ارزش های مادی، متافیزیک، خودمختاری اخلاقی و احساسات اخلاقی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیری بر اساس مدل همزمان تحلیل شد. یافته های تحقیق روانشناختی نشان داد که ابعاد مختلف شخصیت، ویژگی های خودکارآمدی، خوش بینی و انگیزش پیشرفت با نوع دوستی خیرین رابطه ای معناداری دارد. یافته عوامل اجتماعی نشان داد که خودمختاری اخلاقی، ارزش های مادی، احساسات اخلاقی و ارزش های متافیزیک با نوع دوستی خیرین رابطه ای معناداری دارد. بر اساس محاسبه ضریب شیب، برون گرایی، موافقت، جهت گیری زندگی وخودکارآمدی، ارزش های مادی، متافیزیک و احساسات اخلاقی بر نوع دوستی خیرین مؤثر بوده است پس برون گرایی، موافقت، جهت گیری زندگی وخودکارآمدی، ارزش های مادی، متافیزیک و احساسات اخلاقی، نوع دوستی خیرین را پیش بینی کرده است#,
نیازهای آموزشی مربیان کمک های اولیه جمعیت هلال احمر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: نیازسنجی یکی از بحث انگیزترین مفاهیم حوزه خدمات اجتماعی، تعلیم و تربیت و برنامه ریزی آموزشی است. هدف از انجام این پژوهش، نیازسنجی و اولویت بندی آموزشیِ مربیان امداد و کمک های اولیه جمعیت هلال احمر استان آذربایجان غربی از نظر کارشناسان، مسئولان آموزشی و مربیان بود.
روش ها: این پژوهش توصیفی- پیمایشی در مربیان امداد و کمک های اولیه و کارشناسان و مسئولان آموزشی جمعیت هلال احمر استان آذربایجان غربی سال 1390 انجام شد . 189 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه شامل 30 گویه درباره نیازهای آموزشی مربیان امداد و کمک های اولیه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های فریدمن و کروسکال- والیس با کمک نرم افزار آماری SPSS 14 استفاده شد.
یافته ها: تفاوت معنی داری بین نیازهای اولویت بندی شده از دید مربیان و مسئولان آموزشی مشاهده شد (001/0=p). مهم ترین اولویت آموزشی از دید مربیان ""برگزاری دوره های غیرحضوری از طریق ارسال کتب و منابع خودآموز"" و از دید مسئولان ""آشنایی با روش ها و فنون تدریس و اداره کلاس"" بود. در مجموع اختلاف بین دو گروه در اولیوت بندی نیازهای آموزشی زیاد بود.
نتیجه گیری: هرچند مربیان و مسئولان آموزشی جمعیت هلال احمر در اولویت بندی نیازها با هم اختلافات جدی دارند، اما در حیطه آموزش، بیشترین نیاز را ""برگزاری دوره های بازآموزی و ارایه جدیدترین مطالب مربوط به تدریس امداد در طول سال"" و کمترین نیاز را ""آشنایی با آسیب های مفصلی و استخوانی"" می دانند.
بررسی نگرش سرپرستاران نسبت به مفروضات تئوری X و Y(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
"
چکیده مقاله:
چکیده مقدمه: بدون شک در یک بیمارستان، جهت پیشبرد اهداف و انجام کار موثر، وجود انگیزه در پرسنل شاغل امر مهمی است. واحد پرستاری که از واحدهای حساس بیمارستان است نیازمند دقت در انتخاب پرستاران شایسته و انتخاب روشی از جانب سرپرستار جهت حفظ و بقاء پرستاران است. به کارگیری مفروضات تئوریy در محیط کاری توسط سرپرستاران موجب توسعه قلمرو شغلی در پرستاران شده و در افزایش کارایی آنها مؤثر است. به کارگیری مفروضات تئوریx در کاهش انگیزه کاری، غیبت، ترک خدمت، عدم علاقه به کار پرستاران تأثیر دارد. استفاده درست از تئوریهای انگیزش x و y توسط سرپرستار سبب میشود که کوششها یا انگیزههای سرپرستار مبدل به انجام وظایف مؤثر شود. با توجه به این مهم بر آن شدیم تا در قالب یک هدف کلی به بررسی نگرش سرپرستاران بیمارستان بقیهاله (عج) نسبت به تئوری x و y بپردازیم. روش: این مطالعه یک پژوهش توصیفی است که با روش نمونه گیری سرشماری و مبتنی بر هدف انجام شده است. تعداد نمونه 27 نفر از سرپرستاران بخشهای بستری بودهاند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه میباشد که حاوی سوالاتی منطبق بر اهداف تحقیق است و بر اساس مقیاس کیلرت امتیاز بندی شده است در این مطالعه مشخصات دادهها بر حسب نوع اطلاعات به صورت پیوسته بر حسب مقیاس اسمی، رتبهای و نسبی تقسیمبندی شده است. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استفاده از آمار استنباطی x2 (مجذور کای دو) تجزیه و تحلیل گردیده است. نتایج: نتایج نشان داد که 52 درصد از جامعه مورد مطالعه را زنان و 48 درصد را مردان تشکیل میدهد. نتایج بیانگر آن است که بین زنان و مردان نسبت به مفروضات تئوری x ارتباط معناداری وجود دارد. سطح نگرش مردان نسبت به مفروضات تئوری x مثبتتر است. نتایج نشان داد بین گروه سنی و نگرش پاسخگویان نسبت به تئوری x و y ارتباط معناداری وجود دارد و گروه سنی زیر 35 سال و بالای 40 سال نسبت به گروه سنی 39-35 سال نگرش مثبتتری نسبت به مفروضات تئوری x دارند. یافتههای پژوهش نشانگر آن است بین سوابق خدمتی و نگرش مسئولین بخشها نسبت به تئوری x و y ارتباط معناداری وجود دارد و سرپرستارانی که بیش از 16 سال سابقه خدمت دارند نگرش مثبتتری نسبت به تئوری x دارند. همچنین ارتباط معنیداری بین سوابق سرپرستاران و نگرش نسبت به تئوری x و y وجود دارد و پاسخگویان با سابقه سرپرستاری 3- 0 سال نسبت به تئوری x نگرش مثبتتری دارند. نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش میتوان نتیجه گرفت سرپرستاران نسبت به مفروضات هر دو تئوری x و y نگرش مثبت دارند البته عوامل مهمی از قبیل سن، جنس، سابقه خدمت، سابقه سرپرستاری و سایر عوامل میتواند بر روی این نگرش مؤثر باشد.
"
تأثیر سبک های دلبستگی، انطباق پذیری و پیوستگی در خانواده بر میزان تاب آوری و رابطه آن با احساس غم غربت در میان دانشجویان مقیم خوابگاه دانشگاه الزهرا(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سبک های دلبستگی و انطباق پذیری و پیوستگی در خانواده بر میزان تاب آوری و رابطه آن با احساس غم غربت در میان دانشجویان سال اول مقیم خوابگاه دانشگاه الزهرا(س) در سال تحصیلی 1392- 93 انجام شد. پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی و از نوع همبستگی چند متغیره بود. جامعه آماری این پژوهش با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان(1972)، از میان دانشجویان مقطع کارشناسی ورودی 92 مستقر در خوابگاه های دانشگاه الزهراء(س)، نمونه ای به تعداد 121نفر بودند. ابزارهای به کارگرفته شده شامل پرسشنامه تاب آوری کانرو دیویدسون، مقیاس انطباق پذیری و پیوستگی خانواده (FACE-3)،پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (RAAS)و پرسشنامه احساس غم غربت (HQ) بود. به منظور بررسی فرضیه ها، از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره از نوع گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین تاب آوری و سبک دلبستگی اجتنابی رابطه معناداری وجود دارد و می توان تاب آوری دانشجویان را با توجه به سبک دلبستگی اجتنابی آن ها پیش بینی کرد، انطباق پذیری و پیوستگی در خانواده، در تاب آوری دانشجویان مؤثر نیست، بین تاب آوری و احساس غم غربت دانشجویان رابطه معنادار وجود دارد.
خانواده نابسامان
منبع:
پیوند ۱۳۶۵ شماره ۸۵
حوزههای تخصصی:
اثزبخشی تعاملی هوش معنوی و آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روانی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
اثر خلق القاء شده بر ناقرینگی ناحیه پیشانی مغز در افراد با سیستم های فعال ساز و بازدارنده رفتاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سیستم های فعال ساز (BAS) و بازدارنده رفتاری (BIS) به عنوان یک عاملی برای بررسی اثرات معنی دار شخصیت بر روی فعالیت قشر مغز بیان شده است. هدف از این پژوهش بررسی اثرات BAS و BIS بر روی ناقرینگی ناحیه پیشانی مغز در پاسخ به محرک های عاطفی بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه 36 آزمودنی (18 آزمودنی با حساسیت بالای BAS و 18 آزمودنی با حساسیت بالای BIS، 17 زن) شرکت کردند. همه آزمودنی ها با استفاده از تصاویر عاطفی IAPS در معرض سه مرحله آزمایشی یعنی القای خلق خنثی، شاد و غمگین قرار گرفتند و همزمان با آن امواج مغزی آن ها ثبت شد. در نهایت توان مطلق دامنه آلفا در نواحی پیشانی چپ و راست برای هر آزمودنی مورد محاسبه قرار گرفت.
یافته ها: توان مطلق آلفا با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. نتایج به دست آمده در حالت القای خلق خنثی نشان داد که افراد با حساسیت بالای BAS افزایش فعالیت (کاهش توان آلفا) را در ناحیه پیشانی چپ نشان دادند؛ در حالی که افراد با حساسیت بالای BIS هیچ تفاوت معنی داری را نشان ندادند. همچنین افراد با حساسیت بالای BAS در شرایط القای خلق شاد افزایش فعالیت (کاهش آلفا) را در ناحیه پیشانی چپ و افراد BIS در شرایط القای خلق غمگین افزایش فعالیت (کاهش آلفا) را در ناحیه پیشانی راست نشان دادند.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده با مدل روی آوری- اجتناب و ناقرینگی قشری همخوان بوده، نقش ناحیه پیشانی را در ارتباط با خلق مثبت و منفی مورد تأیید قرار می دهد.
رویکردی شناختی به یک فعل چندمعنای فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی ارتباط فرایند چندمعنایی یکی از افعال ساده فارسی با عوامل شناختی است. پژوهش حاضر این فرضیه را بررسی کرده است که چندمعنایی به عنوان فرایندی زبانی که طی آن یک عنصر واژگانی (در اینجا یک فعل ساده) چندین معنای مختلف می یابد، رخدادی تصادفی نبوده، بلکه اساس آن قوای شناختی است و تفاوت های روش شناختی بر بررسی معنایی واژگان تاثیر می گذارد. روش: این پژوهش با توجه به هدف، یک تحقیق نظری و براساس جمع آوری داده ها، یک تحقیق توصیفی (غیرآزمایشگاهی) و پس رویدادی (علی- مقایسه ای) است. نمونه های پژوهش به طور تصادفی از آثار کلاسیک، نو و زبان محاوره جمع آوری شدند. یافته ها: از ویژگی های نظام فعلی زبان فارسی، تعداد بسیار محدود افعال ساده (تقریباً 115 تا 130) است، در حالی که در زبا ن هایی مثل انگلیسی و فرانسه این نوع افعال بسیار زیاد ند. چندمعنایی یا در واقع وجود چندین معنی برای یک عنصر واژگانی، جانشین مناسبی برای جبران این کمبود می باشد. در این پژوهش، چندمعنایی فعل ساده «افتادن» براساس مفاهیمی چون مقوله بندی، نمونه نخستین، طرحواره های تصوری و مقوله های شعاعی (مبانی اساسی در زبان شناسی شناختی) بررسی می شود. نتیجه گیری : پس از بررسی نمونه ها، فرضیه تایید و نشان داده شد که گرایش ها و تجارب جسمانی و مادی بشر بر چگونگی مفهوم سازی و درک او از افعال چندمعنایی تاثیر می گذارد. همچنین، معلوم شد که بهترین کاربرد نمونه نخستین، در چندمعنایی است و روابط معنایی در یک واژه رابطه ای مدرج (و نه مطلق) می باشد.