فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۴۱ تا ۶٬۶۶۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
هنجاریابی و اعتبارسنجی فرم تجدید نظر شده پرسش نامه شخصیتی آیزنگ در جمعیت ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
گستره ی مشکلات دوران کودکی ،چالشی بی پایان در سبب شناسی
حوزههای تخصصی:
پیش بینی تنش والدینی وآشفتگی روان شناختی مادران براساس مشکلات رفتاری وکارکردهای انطباقی کودکان دبستانی با تأخیرهای تحولی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تولد کودک با تأخیرتحولی می تواند به همراه خود، مشکلات جدید و مضاعفی را برای والدین این کودکان به دنبال داشته باشد، اغلب برای چنین والدینی مخصوصاً مادران تنش، تجربیات و پاسخ های هیجانی از قبیل افسردگی، اضطراب و آشفتگی های روانی دیگر رخ می دهد، که اینها ارتباط مستقیمی با مسائل کود ک دارند. پژوهش حاضر به منظور پیش بینی تنش والدینی و آشفتگی روان شناختی مادران بر اساس مشکلات رفتاری و کارکردهای انطباقی کودکان دبستانی با تأخیرهای تحولی انجام شد.
روش : طرح پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. داده های پژوهش با روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شده است..جامعه آماری این پژوهش تمامی کودکان 11-6 ساله با تأخیرهای تحولی شامل کودکان مبتلا به اوتیسم مراجعه کننده به مراکزآموزشی و توان بخشی و دانش آموزان مدارس با نیازهای ویژه شهر تبریز در سال تحصیلی 94-1393 را شامل می شد. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. پس از توضیح اهداف پژوهش برای مادران و جلب رضایت آگاهانه از آنها، مقیاس های رفتار غیرعادی کودکان (1986)، فرم کوتاه شده آزمون علایم روانی (1973) ، مقیاس کارکرد انطباقی واینلند(1984)، شاخص تنیدگی والدینی(1967) توسط مادران تکمیل شد.
یافته ها: داده های پژوهش به وسیله روش آماری مدل یابی ساختاری از طریق نرم افزار لیزرل مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که بین مؤلفه های مشکلات رفتاری کودکان با تأخیرهای تحولی (با اوتیسم و بدون اوتیسم) با آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران آنها رابطه مثبت وجود دارد ولی بین مؤلفه های کارکردهای انطباقی این کودکان با آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران رابطه منفی وجود دارد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مدل یابی ساختاری می توان استنباط کرد که کارکردهای انطباقی و مشکلات رفتاری کودکان با تأخیرهای تحولی در قالب روابط ساختاری تغییرات آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران را به طور معنی دار تبیین کنند. به عنوان مثال متغیر خودتحریکی با ضریب بتای (24/0) و t محاسبه شده(72/3) قادر است 24% از تغییرات آشفتگی روان شناختی مادران را به طور معنی دار تبیین کنند و این متغیر با ضریب بتای(42/ 0و t محاسبه شده (46/5) قادر است 42% از تغییرات استرس والدینی مادران را به طور معنی دار تبیین کند.
انتخاب همسر از زبان نظریه انتخاب
حوزههای تخصصی:
سبک های شوخ طبعی، هوش هیجانی و کفایت اجتماعی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین سبک های شوخ طبعی، هوش هیجانی و کفایت اجتماعی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 395 نفر (196 پسر و 199 دختر) از دانشجویان گروه های فنی مهندسی و علوم انسانی دانشگاه های تهران، شهید بهشتی و خوارزمی تهران بود، که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش عبارت بودند از پرسش نامه سبک های شوخ طبعی ( HSQ )، پرسشنامه هوش هیجانی پترایدز و فورنهام ( TEI ) و فرم تجدید نظر شده پرسشنامه کفایت بین فردی ( ICQ-R ). نتایج آزمون همبستگی نشان داد که سبک های مثبت شوخ طبعی (پیوند دهنده و خودفزاینده) با هوش هیجانی و کفایت اجتماعی و خرده مقیاس های آن ها رابطه مثبت معنادار دارند. سبک های منفی شوخ طبعی (پرخاشگرانه و خودشکن) با هوش هیجانی و خرده مقیاس های آن رابطه منفی معنادار دارند. سبک منفی خودشکن با کفایت اجتماعی رابطه منفی معنادار دارد و همچنین سبک های منفی شوخ طبعی با برخی از زیر مقیاس های کفایت اجتماعی رابطه منفی معنادار دارند. بین هوش هیجانی و کفایت اجتماعی و همچنین بین زیر مقیاس های آن ها رابطه مثبت معنا داری وجود دارد، به جز درباره زیر مقیاس های خود افشایی، کنترل عواطف و خوش بینی، که رابطه معناداری به دست نیامده است. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیر هوش هیجانی و سبک خودفزاینده شوخ طبعی پیش بینی کننده های کفایت اجتماعی دانشجویان هستند. و نتایج آزمون تحلیل واریانس دو راهه نشان داد که متغیر جنسیّت در سبک های منفی شوخ طبعی و متغیر رشته در سبک شوخ طبعی پیوند دهنده تأثیر دارد.
مهارت دوستیابی
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی بر بهبود رفتار سازگارانه و عمکرد تحصیلی دانش آموزان دختر باکم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر با کم توانی ذهنی دوره ابتدایی شهر قم انجام شد .روش این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون _ پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. نخست از همه مدارس استثنایی موجود، 2 مدرسه به صورت در دسترس انتخاب، سپس 30 نفر از دانش آموزانی که ملاک های ورود را داشتند، انتخاب گردیدند و در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل آزمون هوش وکسلر، مقیاس سازگاری اجتماعی واینلند، فهرست اجتماعی ماتسون، و اجرای برنامه آموزشی مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره با اندازه گیری مکرر استفاده شد.نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در میانگین سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی (05/0p<)، بین گروه کنترل و آزمایش وجود دارد. آموزش مهارت های ارتباطی موجب کاهش رفتارهای نامناسب دانش آموزان دختر با کم توانی ذهنی و افزایش سازگاری اجتماعی آن ها در تمامی خرده آزمون های سازگاری اجتماعی و نیز بهبود عملکرد تحصیلی آن ها شده بود. این برنامه آموزشی بیشترین تأثیر را بر بهبود مهارت های زندگی نشان داد. می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی موجب بهبود سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با کم توانی ذهنی می شود.
یادگیری خدمات محور برای پرستاران
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یادگیری خدماتمحور، فن تعلیم و فلسفه آموزشی خدمات جامعه را با یادگیری ارادی ارتباط میبخشد. این شیوه آموزشی به عنوان یک نوآوری آموزشی در دامنه وسیعی از فعالیتهای آموزشی فراگیران از کودکستان تا مقاطع دانشگاهی مطرح است. در این راهبرد فراگیران با مشارکت فعال در تجربیات خدماتی سازمانیافته پیشرفت میکنند و مهارتهای فردی و اجتماعی، مسئولیتپذیری اجتماعی و مهارتهای حل مساله در آنان پرورش می یابد. این راهبرد موجب پیشرفت تحصیلی دانشجو، دوری از آموزش سنتی و افزایش تعامل بین دانشکدههای پرستاری و جامعه می شود. این موضوع ضرورت تغییر فرهنگی را در دانشکده های پرستاری مطرح می نماید. مقاله مروری حاضر با هدف بررسی اثرات و جنبههای مختلف یادگیری خدماتمحور نگارش شد و ضمن مروری بر منابع راهبرد یادگیری خدمات محور، مفهوم، گامهای اجرا، سودمندی و زوایای متعدد این شیوه یادگیری بررسی شد.
نتیجهگیری: استفاده از یادگیری خدماتمحور در دانشگاهها رو به افزایش است و دانشکدههای پرستاری بیشترین سهم را در به کارگیری این شیوه آموزشی به خود اختصاص دادهاند. ضروری است که دانشجویان مقاطع مختلف پرستاری به آموزش سیستماتیک در زمینه روش های یادگیری فعال ازجمله یادگیری خدمات محور دست پیدا کنند تا ضمن آشنایی و بهکارگیری این شیوه، نیازهای تحقیقاتی در این زمینه به فراموشی سپرده نشود.
بررسی ویژگی های روانسنجی فرم کوتاه مقیاس توانمندسازی در دیابت (DES-SF)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دیدگاه های اخیر دیابت بر نقش بیماران به اندازه نقش پزشک در کنترل و مدیریت دیابت تاکید دارند، بسته های مختلف آموزشی در زمینه توانمندسازی وجود دارد، اما قبل از اجرای آنها ارزیابی کفایت برنامه های آموزشی توانمندسازی ضروری است. مقیاس توانمندسازی دیابت، خصوصاً فرم کوتاه آن یکی از مناسب-ترین این ابزارها است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های روانسنجی فرم کوتاه مقیاس توانمندسازی دیابت در ایران بود.
روش: پس از تهیه و ترجمه پرسشنامه اصلی توسط سه مترجم دو زبانه و تأیید پرسشنامه توسط سه فرد مبتلا به دیابت، سه روانشناس و سه پزشکی که با این بیماران کار می کردند، پرسشنامه در اختیار 200 بیمار مبتلا به دیابت در شهرستان شهریار قرار گرفت. برای محاسبه روایی از شاخص های روایی همگرا و روایی سازه (تحلیل عاملی) و برای محاسبه اعتبار از بازآزمایی، تنصیف و آلفای کرونباخ استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی با استفاده از روش های مولفه های اصلی چرخش واریماکس نشان داد که پرسشنامه از 2 عامل تشکیل شده است. این عوامل بیش از 91/69 درصد از واریانس کل را تبیین می کنند. روایی همگرای این پرسشنامه با محاسبة ضریب همبستگی زیرمقیاس های این پرسشنامه با یکدیگر و با کل پرسشنامه تأیید شد که این ضرایب بین 62/0 تا 91/0 متغیر و معنادار بودند (01/0
مقایسه ی شیوه های مدیریت کلاس در مدارس دولتی و منتخب
حوزههای تخصصی:
نقش واسطه گری استرس شغلی در رابطه بین سرمایه روانشناختی با عملکرد شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه گری استرس
شغلی در رابطه ی بین سرمایه ی روانشناختی با عملکرد شغلی کارکنان واحد عملیاتی
منطقه ی دشتگز شرکت نفت و گاز گچساران می باشد. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش
از نوع نظری و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه ی آماری این
پژوهش شامل 300 نفر از کارکنان واحد عملیاتی یکی از مناطق شرکت نفت می باشند. برای
تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 169 نفر به عنوان حجم نمونه
برآورد شده که با استفاده از روش نمونه گیری
تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از 3 پرسشنامه ی استرس شغلی،
عملکرد شغلی و سرمایه های روانشناختی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که
بین استرس و عملکرد شغلی رابطه ی منفی و معنادار و بین سرمایه ی روانشناختی و
عملکرد شغلی رابطه ی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد
که استرس شغلی نقش واسطه ای در رابطه ی بین سرمایه ی روانشناختی با عملکرد شغلی
ایفا کرده و سبب کاهش اثر سرمایه ی روانشناختی بر روی عملکرد شغلی می شود.
خواب، وحشت شبانه، کابوس
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۱۰۳
حوزههای تخصصی:
رابطه انواع سبک های تفکّر و سازگاری آموزشی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه انواع سبک های تفکّر و سازگاری آموزشی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان کاشان و حومه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان سال دوم و سوم مقطع متوسطه بودند و به روش نمونه گیری خوشه ای 367 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری دو پرسشنامه سبک های تفکّر استرنبرگ – واگنر و سازگاری آموزشی سینهاوسینگ و برای سنجش پیشرفت تحصیلی، از معدل کل دانش آموزان استفاده شد. داده های پژوهشی با بهره گیری از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دوراهه تحلیل شد و نتایج نشان داد دانش آموزان دارای سبک های تفکّر اجرایی، قضاوت گر، تک محور، سلسله مراتبی، سازگارتر و دارای سبک های تفکّر بی قانونی و جزئی نگرناسازگار بودند. رابطل پیشرفت تحصیلی با سبک های تفکّر قانون گذار، اجرایی، قضایی، تک محور، سلسله مراتبی، محافظه کار؛ مثبت و باسبک تفکّر بی قانونی، منفی است. یافته ها نشان داد، هرچه دانش آموز سازگارتر باشد، پیشرفت تحصیلی بالاتری دارد. در مقایسه بین سبک ها با توجه به جنسیّت، دختران قانون گذارتر و برون نگرتر از پسران هستند. دانش آموزان دختر در مقایسه با دانش آموزان پسرسازگارتر هستند. پسران در رشته های کار و دانش و دختران در رشته علوم انسانی نسبت به سایر رشته های تحصیلی از سازگاری آموزشی کم تری بهره مند هستند. پسران در رشته ریاضی فیزیک و دختران در رشته علوم تجربی نسبت به سایر رشته های تحصیلی از پیشرفت تحصیلی بیشتری بهره مند هستند.
تاثیردرمان ترکیبی گاباپنتین بالیتیوم درنوجوانان مبتلابه اختلال دوقطبی دریک کارآزمایی بالینی دو سو کور تصادفی کنترل شده با دارونما(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:مطالعات درمان تکدارویی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی با شروع زودرس، رضایتبخش نبوده و مطالعات درمان ترکیبی، اندک است. گزارشاتی در مورد نقش گاباپنتین در درمان اختلال دوقطبی بزرگسالان وجود دارد. مطالعهی حاضر اثربخشی درمان ترکیبی گاباپانتین و لیتیوم را در نوجوانان مبتلا در مقایسه با دارونما بررسی کرده است.
روشکار: در این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده با دارونما در سال 1387-1388 تعداد 31 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی 17-10 ساله به صورت متوالی و تصادفی در دو گروه مداخلهی درمانی لیتیوم و گاباپانتین (16 نفر) و لیتیوم و دارونما (15 نفر) قرارگرفتند. مطالعه در طول 8 هفته انجام گرفت. دوز لیتیوم به تدریج تا سطح درمانی سرمی 1/1-8/0
میلیاکیوالان بر لیتر وگاباپانتین تا 400 میلیگرم افزایش یافت. پرسشنامههای مقیاس درجهبندی مانیای یانگ (YMRS)، افسردگی بک (BDI) واضطراب هامیلتون (HARS) هر 2 هفته یک بار تکمیل شده است. عوارض دارویی هر 2 هفته یک بار، سطح سرمی لیتیوم هفتگی و وزن بیماران در ابتدا وانتهای پژوهش بررسی گردید. در تحلیل آماری از آزمونهای تی و ANOVA استفاده شد.
یافتهها:دو گروه از نظر نمرهی YMRS، BDI و HARS، در سطح پایه تفاوتی نداشتند. تفاوت نمره تا هفتهی هشتم در هر دو گروه معنیدار بود (05/0P<) ولی میزان کاهش نمرهی پرسشنامه ها بین دو گروه معنیدار نبود.
نتیجهگیری: افزودن گاباپنتین به لیتیوم، تفاوت معنیداری بین دو گروه از نظر تاثیر بر کاهش علایم مانیا، افسردگی و اضطراب نسبت به دارونما ایجاد نکرد.
بهداشت روانی کودکان در مدرسه
حوزههای تخصصی: