فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۴۱ تا ۶٬۶۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطهی بین هوش هیجانی و با وجدان بودن بود. این پژوهش از حیث هدف، پژوهش کاربردی، از دیدگاه زمان گردآوری، از نوع پیمایشی و از نظر روش های جمع آوری داده ها و اطلاعات، از نوع میدانی است. پرسشنامه هوش هیجانی شات و پرسشنامه شخصیتی NEOPI - R بر روی 32 نفر از فرماندهان و تعداد 539 نفر از افراد تحت امر آنان که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند، توزیع گردید. داده ها، توسط نرم افزار SPSS و به کمک روش های آماری همبستگی پیرسون و روش رگرسیون خطی تحلیل گردیدند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان دادند که بین هوش هیجانی فرماندهان گروهان و با وجدان بودن آنان رابطه مثبت (317/0r =) وجود دارد که در سطح 05/0، این رابطه معنادار است.
ساختار رغبت های شغلی پایه در دانش آموزان دبیرستانی تربت حیدریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با هدف تعیین برازش مدل شش تیپی هالند، مدل هشت تیپی تریسی، و مدل سلسله مراتبی گاتی رغبت های پایه در دانش آموزان تربت حیدریه، فرم رجحان به فعالیت-های سیاهه کروی فردی بر نمونه ای 391 نفری (182مرد و 209 زن) از دانش آموزان دبیرستانی تربت حیدریه اجرا شد. نتایج کاربرد آزمون آرایش تصادفی روابط منظم فرض شده، به تفکیک جنسیت و پایه تحصیلی، برازش خوبی را برای مدل هالند ( 73/0<CI، 02/0=P) و تریسی (71/0<CI، 001/0>P) را تایید، و برازش ضعیفی را برای مدل گاتی (73/0>CI، 12/0<P) را نشان داد. نتایج هم چنین نشان داد که برازش این مدل ها بر حسب جنسیت و پایه تحصیلی تفاوتی ندارد (05/0<P). نتایج بررسی شاخص همخوانی در 1000 مورد گروه بندی تصادفی نشان داد که برازش مدل هالند به طور معناداری بالاتر از برازش مدل گاتی بود (001/0>P). نتایج این پژوهش بر حمایت های بین فرهنگی از دایره ای بودن ساختار رغبت های پایه شغلی و هم چنین اعتبار ساختاری فرم رجحان به فعالیت های سیاهه کروی فردی افزود. پیشنهاداتی نیز برای پژوهشگران و مشاورین مسیر شغلی ارایه شد.
بررسی ویژگی های روانسنجی فرم کوتاه مقیاس توانمندسازی در دیابت (DES-SF)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دیدگاه های اخیر دیابت بر نقش بیماران به اندازه نقش پزشک در کنترل و مدیریت دیابت تاکید دارند، بسته های مختلف آموزشی در زمینه توانمندسازی وجود دارد، اما قبل از اجرای آنها ارزیابی کفایت برنامه های آموزشی توانمندسازی ضروری است. مقیاس توانمندسازی دیابت، خصوصاً فرم کوتاه آن یکی از مناسب-ترین این ابزارها است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های روانسنجی فرم کوتاه مقیاس توانمندسازی دیابت در ایران بود.
روش: پس از تهیه و ترجمه پرسشنامه اصلی توسط سه مترجم دو زبانه و تأیید پرسشنامه توسط سه فرد مبتلا به دیابت، سه روانشناس و سه پزشکی که با این بیماران کار می کردند، پرسشنامه در اختیار 200 بیمار مبتلا به دیابت در شهرستان شهریار قرار گرفت. برای محاسبه روایی از شاخص های روایی همگرا و روایی سازه (تحلیل عاملی) و برای محاسبه اعتبار از بازآزمایی، تنصیف و آلفای کرونباخ استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی با استفاده از روش های مولفه های اصلی چرخش واریماکس نشان داد که پرسشنامه از 2 عامل تشکیل شده است. این عوامل بیش از 91/69 درصد از واریانس کل را تبیین می کنند. روایی همگرای این پرسشنامه با محاسبة ضریب همبستگی زیرمقیاس های این پرسشنامه با یکدیگر و با کل پرسشنامه تأیید شد که این ضرایب بین 62/0 تا 91/0 متغیر و معنادار بودند (01/0
کاربرد استناد در نگارش های علمی
حوزههای تخصصی:
استناد ها یکی از عناصر شاخص نگارش های علمی محسوب می شوند و نقش بارزی در تولید و نشر اطلاعات دارند در واقع، امر استناد پدیده جدیدی نیست و نویسندگان از قدیم ترین ایام به اهمیت آن واقف بوده و در آثار خود به منابع پیشین استناد می کرده اند این نوشته بر آن است که با ارائه نمونه استنادهای نویسندگان متقدم و نیز با ارائه نتایج چند بررسی نوین در زمینه دلایل و کاربرد های استناد در نگارش های علمی اهمیت و ضرورت کاربرد دقیق آن را نشان دهد از بررسی مطالعات مربوط به چگونگی کاربرد استناد و با توجه به وضعیت امر استناد در برخی نگارش های فارسی چند نکته شاخص در این زمینه به دست می آید که عبارتند از : 1) اثبات مستدل و مستنمد مدعاها 2) تجلیل از پیشکسوتان 3) استناد به منابع اصیل و معتبر 4) ویژگی نقل قول ها 5) چگونگی کاربرد استناد ها 6) آسیب شناسی استنادها و 7) ویژگی های فهرست منابع به نظر می رسد که رعایت ضوابط مربوط به نکات فوق در نگارش های علمی به میزان قابل ملاحظه ای در ارتقاء اصالت و اعتبار این نوع آثار موثر خواهد بود.
رابطه هوش هیجانی مادران با توانایی نظریة ذهن کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر استفاده از چندرسانه ای آموزشی بر میزان یادگیری و انگیزه پیشرفت در درس فیزیولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر استفاده از چندرسانه ای آموزشی بر میزان یادگیری و انگیزه پیشرفت در درس فیزیولوژی رشته هوشبری دانشگاه علوم پزشکی همدان بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانشجویان رشته هوشبری دانشگاه علوم پزشکی همدان بودند. به منظور انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. تعداد حجم نمونه 40 نفر بود که در دو کلاس 20 نفره حضور داشتند. در این پژوهش از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل آزمون های یادگیری محقق ساخته (دارای پایایی پیش آزمون یادگیری 90/؛ و پس آزمون یادگیری 88/.)، چندرسانه ای محقق ساخته (با پایایی 83/0) و پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمانس بود.یافته های این پژوهش نشان داد که 1- میزان یادگیری دانشجویانی که درس فیزیولوژی را به شیوه چندرسانه ای آموزشی، آموزش دیده بودند نسبت به دانشجویانی که درس فیزیولوژی را به صورت سنتی آموزش دیده بودند، بیشتر است. 2- میزان انگیزه پیشرفت دانشجویان در دو گروه از لحاظ آماری تفاوت معناداری با یکدیگر نداشت. با توجه به تأثیر چندرسانه ای آموزشی بر یاد گیری دانشجویان، به نظر می رسد که استفاده از این شیوه آموزشی در دانشگاه های علوم پزشکی مفید است
مقایسه وضعیت آموزش بالینی از دیدگاه مربیان و دانشجویان پرستاری
حوزههای تخصصی:
اهداف: پرستاری، حرفه ای کاربردی است و آموزش بالینی اساس برنامه آموزش را تشکیل می دهد. آموزش بالینی به لحاظ اهمیت قلب آموزش حرفه ای شناخته می شود. این پژوهش به منظور تعیین وضعیت آموزش بالینی از دیدگاه مربیان و دانشجویان پرستاری انجام شد.
روشها: این پژوهش توصیفی- مقطعی در یکی از دانشگاه های علوم پزشکی تهران در سال 1387 انجام شد. مطالعه به روش سرشماری با گروه نمونه ای شامل 59 دانشجوی پرستاری و 21 مربی پرستاری به انجام رسید. داده ها به وسیله پرسش نامه 6قسمتی شامل اطلاعات دموگرافیک و 5 حیطه مرتبط با وضعیت آموزش بالینی (اهداف و برنامه آموزشی، برخورد مربی با دانشجو در محیط بالین، محیط آموزشی و نظارت و ارزشیابی) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری T مستقل، ANOVA و من- ویتنی انجام شد.
یافتهها: 9/52% واحدهای پژوهش وضعیت آموزش بالینی را در حد خوب و 7/45% در حد متوسط و 4/1% در حد ضعیف ارزیابی نمودند. به نظر 1/55% دانشجویان، وضعیت آموزش بالینی در حد متوسط، از نظر 85/42% در حد خوب و از نظر 04/2% در حد ضعیف بود. در مقابل، 19/76% مربیان این وضعیت را در حد خوب و 81/23% در حد متوسط ارزیابی نمودند. آزمون آماری من - ویتنی تفاوت دیدگاه دو گروه را معنی دار نشان داد (01/0>p). بین دیدگاه دانشجویان و مربیان در خصوص وضعیت آموزش بالینی در حیطه های اهداف و برنامه آموزش، مربی و نظارت و ارزشیابی تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0>p).
نتیجهگیری: بین دیدگاه مربیان و دانشجویان در زمینه وضعیت آموزش بالینی پرستاری تفاوت وجود دارد.
تربیت سیاسی نوجوانان و جوانان
منبع:
پیوند ۱۳۷۴ شماره ۱۹۵
نظریه تعمیم پذیری در اندازه گیری آموزشی
حوزههای تخصصی:
به منظور تعیین تعداد1)سؤالهای لازم در آزمون علوم برای اندازه گیری توان حقیقی یا نمره حقیقی فرد در حد قبول و 2) تعداد تصحیح کنندة لازم برای رسیدن به پایانی مناسب بین نظر تصحیح کننده ها‘پاسخنامه های 120 نفر دانش آموز کلاس پنجم ابتدایی در آزمون علوم از15 دبستان(هردبستان8نفر)به صورت تصادفی جمع آوری و با توجه به دستورالعمل تعیین شده برای نمره گذاری‘توسط 3 نفر به صورت مستقل تصحیح و نمره داده شد.در این آزمون برای اندازه گیری توانایی سطوح بالای یادگیری(فهمیدن کاربرد و تجزیه و تحلیل)برای هر فرد شرایط آزمایشگاهی فراهم می آید واز وی خواسته میشود که آزمایشهای مربوط به پنج فعالیت مختلف(سؤال)را انجام داده‘چگونگی انجام دادن آزمایش همراه بانتیجه آزمایش را با ذکر دلیل به صورت تشریحی در پاسخنامه خود بیان کند. گزارش پژوهش در قالب معرفی نظریه تعمیم پذیری ارائه شده است . بدین معنی که ابتدا ضمن مقایسه مختصر نظریه کلاسیک و نظریه تعمیم پذیری‘مفاهیم و اصطلاحات مورد استفاده در نظریه تعمیم پذیری مورد بحث قرار گرفته است ‘ سپس از طریق تحلیل واریانس"Anova" مؤلفه های واریانس مربوط به هر یک از منابع تغییرپذیری در طرحهای اندازه گیری برآورد‘وضریب تعمیم پذیری نمره هر فرد در یک سؤال مجموعه مرجع نمره های ممکن محاسبه شده است. در پایان با استفاده از مطالعات تصمیم گیری‘پاسخ سؤالهای مطرح شده در پژوهش در قالب دو طرح اندازه گیری یک رویه ای و دو رویه ای فراهم آمده است .
بررسی عوامل موثر بر خشونت مردان نسبت به زنان در استان مازندران
حوزههای تخصصی:
موضوع این تحقیق بررسی آزمون تأثیر عوامل اجتماعی ، رضایت اجتماعی و عزت نفس بر پیشرفت تحصیلی است . به این صورت که با بررسی مدل های نظری فرضی و تحقیقات انجام شده ، سعی در ارائه مدل نظری مبتنی بر متغیرهای تعدیل کننده یعنی جنسیت ، طبقه اجتماعی و نوع مدرسه ومتغیرهای مستقل( عزت نفس و رضایت اجتماعی ) دارد. ابزار تحقیق ، پرسشنامه عزت نفس پُوپ ومقیاس رضایت اجتماعی محقق ساخته است که میزان روایی و پایایی آنها معنادار و قابل قبول است.
گروه نمونه این پژوهش را تعداد 200 دانش آموزدختر و پسر پایه دوم دبیرستان های دولتی وغیرانتفاعی شهر شهرضا تشکیل می دهند. روشهای آماری پژوهش شامل آمارهای توصیفی، آماره آزمون t، تحلیل همبستگی، تحلیل عاملی، تحلیل ممیزی، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر می باشد. داده های تحقیق توسط برنامه کامپیوتری spss در محیط windows کدبندی و استخراج شد و با توجه به انواع تحلیل های یک متغیره ، دومتغیره و چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
نتایج پژوهش نشان می دهدکه هرکدام ازپنج متغیرمستقل(جنس، نوع مدرسه، طبقه اجتماعی، عزت نفس و رضایت اجتماعی) روابط معناداری با موفقیت تحصیلی دارند و بیشترین تغییرات موفقیت تحصیلی بامتغیرهای متغیرهای جنس و نوع مدرسه و رضایت اجتماعی قابل تبیین است . اگر چه عزت نفس رابطه معناداری با موفقیت تحصیلی داشته، و لیکن با کنترل رضایت اجتماعی ، ازمیزان رابطه فوق بسیارکاسته شده است.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر استنتاج، بر کاهش علائم وسواس فکری و عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی روش درمان مبتنی بر استنتاج بر کاهش علائم وسواس فکری و عملی انجام شده است. روش تحقیق مطالعه حاضر از نوع تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. تعداد 30 زن مبتلا که از طریق مصاحبه بالینی(SCID) تشخیص اختلال وسواس فکری- عملی را دریافت کرده بودند، بطور تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل (لیست انتظار) قرار گرفتند. شرکت کنندگان مقیاس وسواس فکری-عملی یل براون (Y-BOCS) و آشفتگی استنتاج(ICQ ) را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. افراد گروه آزمایشی در 12 جلسه درمان گروهی مبتنی بر استنتاج دریافت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، از روش تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که، بین گروه های آزمایشی و کنترل در همه مقیاس های وسواس فکری- عملی یل براون (Y-BOCS) ودر آشفتگی استنتاج(ICQ ) به جز علائم وسواس پرخاشگری، مذهبی و جنسی، تفاوت معناداری وجود داشت. درمان مبتنی بر استنتاج در کاهش علائم وسواس فکری و عملی از اثربخشی لازم برخوردار است.
نقش هماهنگی شناختی در رابطه ی شناخت اجتماعی ضمنی و آشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناخت اجتماعی به دو حوزهی ضمنی و آشکار تقسیم شده است. نظریهی ارزیابی تداعیگرا-گزارهای گاورونسکی و بودنهازن (2006) پیشبینی میکند که طی فرآیند ترجمهی یک شناخت معین از حوزهی ضمنی به آشکار، هماهنگی شناخت ضمنی مربوطه با نسخههای آشکار سایر شناختهای موجود در ذهن بررسی میشود و هر چه این هماهنگی بیشتر باشد، نیاز کمتری به ایجاد تغییر در شناخت مربوطه است و لذا نسخهی آشکار حاصل، ارتباط قویتری با نسخهی ضمنی اولیهی خود خواهد داشت. این مطالعه به آزمودن این فرضیه در متن سه شناخت هویت جنسی، هویت گروهرشتهای و تصور قالبی جنسیت ـ رشته میپردازد. بهعلاوه، بررسی تعدیلگری هماهنگی با نسخههای ضمنی سایر شناختها در رابطهی ضمنی ـ آشکار نیز به عنوان هدفی اکتشافی دنبال میشود. روش: 192 دانشجوی کارشناسی از دو دانشگاه تهران (نیمی علوم انسانی و نیمی ریاضی فنّی، نیمی زن و نیمی مرد) در این پژوهش همبستگی شرکت نمودند. سه شناخت مورد تمرکز، به دو طریق، یکی غیرمستقیم با استفاده از آزمون تداعی ضمنی (گرینوالد، مکقی و شوارتز، 1998)، و دیگری مستقیم با استفاده از پرسشهای لیکرت سنجیده شدند. برای آزمون تعدیلگری هماهنگی شناختی، از رگرسیون سلسله مراتبی برای هر یک از شناختها استفاده شد. یافتهها: در مورد هویت جنسی و هویت گروهرشتهای، نه هماهنگی با دو شناخت آشکار دیگر و نه هماهنگی با دو شناخت ضمنی دیگر تعدیلگر معناداری در رابطه بین نسخههای ضمنی و آشکار آنها نبودند. برای تصور قالبی، هماهنگی با شناختهای آشکار دیگر تعدیلگر معناداری نبود، اما هماهنگی با شناختهای ضمنی دیگر به طور حاشیهای معنادار شد. نتیجهگیری: نظریهی گاورونسکی و بودنهازن (2006) در مورد هیچکدام از سه شناخت تأیید نشد. در مورد تصور قالبی، نتایج دلالت دارد بر اینکه دو فرآیند متمایز از فرآیند ذکرشده در این نظریه در ساخت تصور قالبی آشکار نقش داشته باشند: یکی فرآیندی براساس شناختهای آشکار دیگر، و دوم فرآیندی بر پایهی میزان تعامل بین سه شناخت در حوزهی ضمنی.
رابطه انواع سبک های تفکّر و سازگاری آموزشی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه انواع سبک های تفکّر و سازگاری آموزشی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان کاشان و حومه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان سال دوم و سوم مقطع متوسطه بودند و به روش نمونه گیری خوشه ای 367 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری دو پرسشنامه سبک های تفکّر استرنبرگ – واگنر و سازگاری آموزشی سینهاوسینگ و برای سنجش پیشرفت تحصیلی، از معدل کل دانش آموزان استفاده شد. داده های پژوهشی با بهره گیری از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دوراهه تحلیل شد و نتایج نشان داد دانش آموزان دارای سبک های تفکّر اجرایی، قضاوت گر، تک محور، سلسله مراتبی، سازگارتر و دارای سبک های تفکّر بی قانونی و جزئی نگرناسازگار بودند. رابطل پیشرفت تحصیلی با سبک های تفکّر قانون گذار، اجرایی، قضایی، تک محور، سلسله مراتبی، محافظه کار؛ مثبت و باسبک تفکّر بی قانونی، منفی است. یافته ها نشان داد، هرچه دانش آموز سازگارتر باشد، پیشرفت تحصیلی بالاتری دارد. در مقایسه بین سبک ها با توجه به جنسیّت، دختران قانون گذارتر و برون نگرتر از پسران هستند. دانش آموزان دختر در مقایسه با دانش آموزان پسرسازگارتر هستند. پسران در رشته های کار و دانش و دختران در رشته علوم انسانی نسبت به سایر رشته های تحصیلی از سازگاری آموزشی کم تری بهره مند هستند. پسران در رشته ریاضی فیزیک و دختران در رشته علوم تجربی نسبت به سایر رشته های تحصیلی از پیشرفت تحصیلی بیشتری بهره مند هستند.
اثر موفقیت و شکست بر پاسخ های فیزیولوژیک افراد کمال گرا و غیر کمال گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از موضوعات مورد بررسی در حیطه روانشناسی سلامت، رابطه بین ویژگی های شخصیتی و بروز پاسـخ های فـیزیولوژیک در شـرایط مخـتلف است. پژوهش حاضر به بررسی ویژگـی شخصیتی کمال گرایی در شرایط تنیدگی پرداخته است.
روش: در این تحقیق پرسشنامه کمال گرایی به وسیله 395 دانشجو تکمیل شد. بعد از نمره گذاری، 60 آزمودنی از 30 درصد بالای توزیع نمرات و 60 آزمودنی از 30 درصد پایین توزیع انتخاب شدند و بر اساس دو ملاک سطح کمال گرایی (بالا/ پایین) و شرایط تجربی (موفقیت/شکست) چهار گروه تشکیل شد و آزمودنی ها به طور تصادفی در یکی از شرایط موفقیت یا شکست جایگزین شدند. شاخص های فیزیولوژیک آزمودنی ها در دو مرحله حد پایه و بعد از کاربندی شکست یا موفقیت با استفاده از آزمون t مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها: در شرایط شکست، تغییرات ضربان قلب و فشارخون سیستولیک در افراد کمال گرا بیشتر از افرادی بود که از نمره کمال گرایی پایینی برخوردار بودند، ولی میزان تغییر شاخص فشارخون دیاستولیک معنی دار نبود. از سوی دیگر، تغییرات شاخص های فیزیولوژیک در افرادی که نمره کمـال گـرایی بـالایی داشتند، متعاقب شرایط موفقیت معنی دار نبود و بالاخره اینکه در مقایسه با شرایط موفقیت، در کاربندی شکست میزان تغییرات دو شاخص ضربان قلب و فشارخون سیستولیک در افراد کمال گرا بیشتر بود، ولی این تغییرات در شاخص فشارخون دیاستولیک معنی دار نبود. نتیجه گیری: با تجربه شکست، شاخص های فیزیولوژیک افراد کمال گرا حداقل در دو شاخص ضربان قلب و فشارخون سیستولیک افزایش می یابد و این نشان می دهد که افراد کمال گرا نسبت به افراد غیرکمال گرا تنیدگی بیشتری را تجربه می کنند.