فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۴۱ تا ۶٬۵۶۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
بررسی تأثیر استفاده از چندرسانه ای آموزشی بر میزان یادگیری و انگیزه پیشرفت در درس فیزیولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر استفاده از چندرسانه ای آموزشی بر میزان یادگیری و انگیزه پیشرفت در درس فیزیولوژی رشته هوشبری دانشگاه علوم پزشکی همدان بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانشجویان رشته هوشبری دانشگاه علوم پزشکی همدان بودند. به منظور انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. تعداد حجم نمونه 40 نفر بود که در دو کلاس 20 نفره حضور داشتند. در این پژوهش از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل آزمون های یادگیری محقق ساخته (دارای پایایی پیش آزمون یادگیری 90/؛ و پس آزمون یادگیری 88/.)، چندرسانه ای محقق ساخته (با پایایی 83/0) و پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمانس بود.یافته های این پژوهش نشان داد که 1- میزان یادگیری دانشجویانی که درس فیزیولوژی را به شیوه چندرسانه ای آموزشی، آموزش دیده بودند نسبت به دانشجویانی که درس فیزیولوژی را به صورت سنتی آموزش دیده بودند، بیشتر است. 2- میزان انگیزه پیشرفت دانشجویان در دو گروه از لحاظ آماری تفاوت معناداری با یکدیگر نداشت. با توجه به تأثیر چندرسانه ای آموزشی بر یاد گیری دانشجویان، به نظر می رسد که استفاده از این شیوه آموزشی در دانشگاه های علوم پزشکی مفید است
" پیش بینی غیبت کارکنان با استفاده از دو روش رگرسیونی کمترین مجذورهای متداول و توبیت "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"یافته های پـژوهشی حاصل از روش رگرسیون کمترین مجذورهای متداول (OLS) دربـاره غیبت کارکنان، به ویژه به دلیل همبستـگی متغیرهای پیش بینی کننده مـورد انتقاد قـرار گرفتـه است. در این پژوهش نتایـج پیش بینی غیبت کارکنان بر پایه چهار متغیر دلبستگی شغلی، غیبت در مقایسه بادیگران، تنیدگی رویدادهای زندگی و تعداد فرزندان، با دو روش رگرسیونی کمترین مجذورهای متداول (OLS) و تحلیل توبیت (Tobit) مقایسه شد. 197 نفر از کارکنان مرد کارخانه ذوب آهن و فولاد مبارکه اصفهان (با میانگین سنی 28 و انحراف استاندارد 10 سال) به مقیاسهای فهـرست تنیدگی رویدادهای زندگی تویتس (1981)، غیبت در مقایسه بـا دیگران (بابا، 1990)، دلبستگی شغلی (لودال و کجنر، 1965) پاسخ دادند. تحلیل توبیت، غیبت شغلی را نسبتاً دقیق تر و با 13 درصد تبیین واریانس بیشتر (1/42=2R) پیش بینی کرد.
"
یک انگاره شناختی از واژگان ذهنی گویشور فارسی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در چارچوب نظریه واج شناسی لایه ای، با ایجاد تمایز بین تکیه واژگانی و تکیه زیر و بمی، نوع و چگونگی بازنمایی واحد های واژگانی را در واژگان ذهنی نشان می دهد. تکیه واژگانی مفهومی انتزاعی دارد و واحد های واژگانی الزاما دارای یک هجای «تکیه بر» در واژگان هستند. تکیه زیر و بمی یک مفهوم عینی دارد و ناظر بر برجستگی در سطح پاره گفتار است. واحد واژگان، واژه و تکواژ است و ظهور تکیه زیر و بمی روی «وندها» نشان می دهد که تکواژهای مقید نیز در واژگان ذهنی مدخل مستقلی برای خود دارند. برخی از تکواژهای مقید تصریفی به علت تکیه بر نبودن در واژگان، جایگاه جداگانه ای در دستور زبان دارند. حاصل فرایند های ساختواژی، کلمه های غیر بسیط است که با شواهد واج شناسی، واحدهای واژگانی به حساب می آیند. از نتایج پژوهش حاضر می توان در پردازش گفتار و مطالعات زبانی استفاده کرد.
بررسی تأثیر آموزش به کمک رایانه (CAI) در مقایسه با روش آموزش سنتی بر یادگیری زبان انگلیسی سال دوم دبیرستان های دخترانه ناحیه 1 تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربرد صحیح فناوری های جدید مثل رایانه و تجهیزات وابسته به آن، به خصوص چند رسانه ای ها، در آموزش و یادگیری اهمیت بسزایی دارد و به بهبود فرایند یاددهی و یادگیری کمک می کند. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش به کمک رایانه (CAI) در مقایسه با آموزش سنتی بر یادگیری زبان انگلیسی سال دوم دبیرستان ها می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان های دخترانه ناحیه یک تبریز که در سال تحصیلی 92-1391 مشغول تحصیل بودند و تعداد آنها 489 نفر بود. حجم نمونه برای هر گروه 22 نفر (گروه آزمایش و گروه کنترل) که به روش نمونه گیری تصادفی از بین کلاس های دوم دبیرستان ها انتخاب شد. در پژوهش حاضر روش تحقیق، نیمه آزمایشی می باشد. به منظور گردآوری داده ها از آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته به صورت پیش آزمون و پس آزمون و بسته آموزشی زبان انگلیسی استفاده شد. با استفاده از نرم افزار spss برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها از آزمون های tو Ancova استفاده شد. نتایج یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش به کمک رایانه بر یادگیری زبان انگلیسی (دستور و ساختار جملات، مهارت های نوشتاری، درک مطلب و لغات و اصطلاحات) مؤثر است.
الگویی ساختاری از نقش واسطه ای خودتنظیمی و دانش و آگاهی در ارتباط بین نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی در استفاده از آنها توسط مدیران مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگویی ساختاری از رابطه بین نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی در آنها با توجه به نقش واسطه ای خودتنظیمی، دانش و آگاهی مدیران مقطع متوسطه شهر اصفهان است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران مدارس متوسطه دخترانه شهر اصفهان، به تعداد 250 نفر تشکیل می دهد که به علت محدود بودن، از روش سرشماری استفده شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بر اساس متغیرهای پژوهش می باشد که از پنج مولفه توانمندسازی در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات ، دانش و آگاهی از فناوری ها، خودتنظیمی در استفاده از فناوری ها و میزان استفاده از فناوری ها تشکیل شده است. به منظور بررسی روایی پرسش نامه از روایی صوری استفاده شد و به منظور بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار آماری SPSSو PLS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد نگرش به استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات اثری مستقیم و مثبت و معنادار بر میزان استفاده از آن ها دارد و این متغیر نیز به نوبه خود اثری مستقیم و مثبت و معنادار در استفاده از آنها دارد. علاوه بر این مشاهد شد که این دو متغیر نیز اثری مستقیم، مثبت و معنادار بر توانمندسازی در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات دارند. همچنین مشاهده شد که خودتنظیمی و دانش و آگاهی از فناوری اطلاعات و ارتباطات نقشی واسطه ای در ارتباط بین نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی در استفاده از آنها دارد.
بررسی تفاوت های جنسیتی در راهبردهای مقابله ای در سازگاری زناشویی و مقایسه آن در زوجین شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه راهبردهای مقابله و سازگاری زناشویی و بررسی سهم این راهبردها در سازگاری مردان و زنان(همسران) شهر اصفهان بود. از بین کلیه زوجین شهر اصفهان 200 (100 زن و 100 مرد) نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت گنندگان خواسته شد تا پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس-فولکمن(WOCQ) و سازگاری زناشویی(DAS) به همراه فرم اطلاعات دموگرافیک را تکمیل کنند. روش پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای بود و داده های پژوهش با استفاده از روش آماری t دو نمونه وابسته، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند از بین راهبردهای مقابله ای، ارزیابی مجدد مثبت، پذیرش مسئولیت، گریز-اجتناب برای مردان و گریز-اجتناب و مقابله مستقیم برای زنان می توانند پیش بین نیرومندی برای سازگاری زناشویی باشند. به علاوه از بین راهبردهای مقابله ای مسئله مدار، مسئولیت پذیری، مسئله گشایی، ارزیابی مجدد مثبت و از بین مقابله هیجان مدار، راهبرد گریز اجتناب با سازگاری زناشویی (01/ 0>P و 05/0>P) دارند. همچنین مقایسه میانگین نمرات زنان و مردان تفاوت معناداری را در راهبرد پرت کردن حواس، خویشتن داری، طلب حمایت اجتماعی و ارزیابی مجدد مثبت نشان دادند. به طورکلی نتایج نشان می دهند که مردان و زنان در راهبردهایی که در مقابله با شرایط تنش زای زندگی به کار می برند، تفاوت معناداری دارند و بکارگیری راهبردهای مقابله ای خاص، کیفیُت سازگاری زناشویی ویژه ای را برای آن ها را رقم می زند.
قابلیت پیشبینیکنندگی فرهنگ سازمانی و فشار روانی شغلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: این پژوهش بهمنظور بررسی ارتباط ابعاد فرهنگ سازمانی با فشار روانی شغلی (علایم فشار روانی و منابع فشار روانی) کارکنان شرکت پالایش نفت تبریز انجام شد.روش: از کارکنان شرکت پالایش نفت تبریز، 248 نفر به روش نمونهگیری تصادفی، به عنوان گروه آزمون انتخاب شدند. برای اندازهگیری متغیرهای پژوهش (فرهنگ سازمانی و فشار روانی شغلی) از پرسشنامههای فرهنگ سازمانی و پرسشنامه علایم فشار روانی و منابع فشار روانی شغلی استفاده شد. .
یافتهها: بین فرهنگ سازمانی و فشار روانی شغلی همبستگی منفی وجود داشت (01/0>p). خردهمقیاس فرهنگ سازمانی مشارکتی، 21% واریانس فشار روانی شغلی و خردهمقیاسهای فشار روانی (علایم فشار روانی، سبکباری نقش، تعارض در بین همکاران، بیگانگی، سنگینباری نقش، محیط کار و فقدان کنترل) 32% واریانس فرهنگ سازمانی کارکنان را تبیین کردند. بین میزان فرهنگ سازمانی در ابعاد مختلف آن با ابعاد مختلف فشار روانی شغلی رابطه تعاملی وجود داشت .
نتیجهگیری: با وجود کمبودن فشار روانی، فرهنگ سازمانی مشارکتی در درازمدت میتواند برای جلوگیری از ایجاد فشار روانی مورد استفاده قرار گیرد."
بررسی شیوع آلودگی به ویروس نقص ایمنی اکتسابی و رفتارهای پرخطر مرتبط با ایدز در معتادان تزریقی شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: مصرف کنندگان مواد نسبت به جمعیت کلی در معرض خطر بالاتر ابتلا به عفونت ویروس نقص ایمنی اکتسابی (HIV) هستند. هدف از مطالعه ی حاضر بررسی شیوع موارد HIV+ و الگوی رفتارهای پرخطر مرتبط با آن در معتادان تزریقی شیراز بوده است.روش کار: در مطالعه ی توصیفی مقطعی حاضر،360 معتاد تزریقی با شیوه ی نمونه گیری بر حسب زمان و مکان، در اماکن مختلف شیراز به صورت تصادفی انتخاب و به وسیله ی پرسش نامه ی ساختار یافته ی استاندارد مطالعه ی رفتاری از مهر تا آذر ماه 86 مورد مصاحبه قرار گرفتند و از آن ها پس از انجام مشاوره قبل از آزمایش، سه قطره خون از سر انگشت جهت انجام آزمایشHIV اخذ شد. داده ها توسط روش های آماری توصیفی یعنی میانگین، پراکندگی، جداول و نمودارها تحلیل گردید.یافته ها: تمام آزمودنی ها مرد بودند، 2/30 درصد آن ها بی خانمان و بیشترین شیوه ی مصرف مواد در آن ها تزریقی و بیشترین ماده ی مورد استفاده طی یک ماه گذشته آمپول تمجیزک (1/41%) بود. میانگین سنی آن ها 26/7 ±33 سال، میانگین سن اولین مرتبه ی استفاده از مواد 63/1±63/18 سال و اولین تزریق 32/6±25 سال بود. طی یک ماه گذشته رفتارهای پرخطر در انتقال عفونت از جمله استفاده از سرنگ آلوده در 15 درصد و سرنگ مشترک در 6/15 درصد افراد دیده شد. 8/62 درصد از افراد تا کنون با شریک جنسی ثابت از جمله همسر و 3/36 درصد به ازای دریافت پول یا مواد و 54 درصد با غیر همسر بدون دریافت پول یا مواد و 4/49 درصد با مرد دیگری ارتباط جنسی برقرار کرده بودند. در 4 الگوی روابط جنسی فوق طی یک سال گذشته، در الگوی اول 7/49 درصد، دوم 7/31 درصد، سوم 3/43 درصد و در الگوی چهارم 6/75 درصد هرگز از کاندوم استفاده نکرده بودند. شیوع موارد +HIV در آزمودنی ها 7/24 درصد (89 نفر) بود.نتیجه گیری: میزان موارد +HIV و الگوهای رفتاری پر خطر در معتادان تزریقی کشور بالا است.
"
بررسی رابطه هوش هیجانی با افسردگی و اضطراب دختران نوجوان مشکین شهردر سال 89
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه هوش هیجانی با افسردگی و اضطراب نوجوانان دختر پایه های دوم و سوم تجربی و ریاضی شهرستان مشکین شهر با استفاده از طرح پژوهشی توصیفی و همبستگی انجام گرفت. حجم نمونه مورد مطالعه 270 نفر بود که از طریق نمونه گیری تصادفی منطم (سیستماتیک) انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه هوش هیجانی بار-ان، آزمون افسردگی کودکان و نوجوانان و آزمون اضطراب بک بود. در این تحقیق از روش های آماری (ضریب همبستگی پیرسون ورگرسیون همزمان) برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد ومحاسبات آماری توسط نرم افزار SPSS انجام پذیرفت وپس از تجزیه و تحلیل و آزمون آماری نتایج زیر بدست آمد:
بین هوش هیجانی دانش آموزان و اضطر اب و افسردگی آنها رابطه منفی معنادار مشاهده شد.
از بین زیر مولفه های هوش هیجانی به جز زیرمولفه ی حل مساله،مسئولیت پذیری سایر زیر مولفه ها در سطح p<0/01 از لحاظ آماری با افسردگی همبستگی منفی دارند.
از بین زیر مولفه های هوش هیجانی به جز سه زیرمولفه ی حل مساله ،مسئولیت پذیری و انعطاف پذیری سایر زیر مولفه ها در سطح p<0/01 از لحاظ آماری بااضطراب همبستگی منفی دارند.
بازشناسی ویگوتسکی
بررسی فراوانی الگوی علائم اختلال وسواسی - جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اینکه علایم وسواسی - جبری وابسته به فرهنگ هستند، شناخت و اطلاع از فراوانی و تنوع آنها در جامعه ما می تواند به تشخیص دقیق تر این اختلال کمک کند و اهداف درمانی را مشخص تر سازد.
روش: در قالب یک طرح پژوهشی مقطعی، 61 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی - جبری (23 مرد و 38 زن) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند و تنوع و شدت علایم با مقیاس ییل - براون اندازه گیری شد. این بیماران به طور سرپایی به واحد روانپزشکی مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی توحید و یک مطب خصوصی مراجعه کرده بودند و به وسیله یک روانپزشک )بر مبنای (DSM-IV-TR تشخیص داده شدند.
یافته ها: این بررسی نشان داد که بیشترین وسواس های فکری، آلودگی و پرخاشگری است و تفاوت زنان و مردان در وسواس آلودگی معنادار می باشد. بیشترین وسواس های عملی، وارسی کردن، شست و شو و نظافت و تفاوت دو جنس معنادار بود. بین میزان تحصیل بیماران و علایم وسواسی - جبری در زمینه وسواس های فکری آلودگی و جسمی یک رابطه معنادار به دست آمد و دو گروه مجرد و متاهل فقط در وسواس های آلودگی و شمارش تفاوت معنادار داشتند.
نتیجه گیری: بیماران مبتلا به اختلال وسواسی - جبری خصوصیات علامت شناسی و جمعیت شناختی متمایزی را نشان می دهند که یکی از توجیهات آن می تواند تنوع فرهنگی باشد. این مسئله خود مفاهیم ضمنی مهمی برای تشخیص و درمان این اختلال دارد.