فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۴۱ تا ۵٬۹۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال لکنت زبان ازجمله اختلال هایی است که علت آن هنوز به طور کامل مشخص نشده است و پژوهش های روان شناختی برای شناخت بهتر این اختلال ضروری است، ازاین رو هدف این پژوهش مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، باورهای فراشناختی، و روان بنه های سازش نایافته اولیه در نوجوانان مبتلابه لکنت زبان و بهنجار بود.
روش: طرح پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه مدارس شهر همدان دچار لکنت زبان ارجاع داده شده به گفتاردرمانگر در سه ماهه سوم سال ۱۳۹۳ بودند، با روش نمونه گیری در دسترس 21 نفر مبتلابه اختلال لکنت زبان و 21 نفر بهنجار انتخاب شدند و توسط پرسشنامه روان بنه های یانگ (۱۹۹۸)، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (۲۰۰۱) و پرسشنامه ی فراشناخت ولز (۲۰۰۲) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که نوجوانان مبتلابه لکنت زبان در مقایسه با نوجوانان بهنجار از راهبردهای سازش نایافته بیشتر و از راهبرد سازش یافته کمتری بهره می گیرند. همچنین میانگین نمرات نوجوانان مبتلابه اختلال لکنت زبان در مؤلفه های فراشناختی و روان بنه ها از گروه بهنجار تفاوت معناداری داشت (001/0 >P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش مشخص شد که نوجوانان مبتلابه لکنت زبان در مقایسه با نوجوانان بهنجار به میزان بیشتری از راهبردهای سازش نایافته تنظیم هیجان، روان بنه های سازش نایافته اولیه و باورهای فراشناختی برخوردارند.
بررسی و مقایسه رشد اخلاقی نوجوانان عادی و دارای اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مراحل رشد اخلاقی نوجوانان 12 تا 17 ساله دارای اختلال سلوک بر اساس نظریه کلبرگ است. بدین منظور تعداد 54 نوجوان 12 تا 17 ساله (27 نوجوان دارای اختلال سلوک و 27 نوجوان عادی) از مدارس راهنمایی و متوسطه شهر تهران و همچنین کانون اصلاح و تربیت این شهر انتخاب و با استفاده از داستانهای کلبرگ مورد مصاحبه بالینی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل پاسخهای نوجوان دارای اختلال سلوک نشان داد که مراحل رشد اخلاقی نوجوانان 12 تا 17 ساله دارای اختلال سلوک با الگوی ارایه شده از جانب کلبرگ مطابقت دارد و به موازات بالا رفتن سن، سطح استدلال اخلاقی آنان نیز رشد می یابد. اما مقایسه نسبت پاسخهای آنان با نسبت پاسخهای نوجوانان عادی در داستانهای کلبرگ نشان داد که استدلال اخلاقی کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک با استدلال اخلاقی نوجوانان عادی سنین 3-12 سال در سطح اول و دوم تفاوت دارد. در حقیقت سرعت و حرکت نوجوانان دارای اختلال سلوک در مراحل رشد اخلاقی و به عبارتی حرکت صعودی آنان به سمت مراحل بالاتر کندتر از نوجوانان عادی است.
نقش میانجی دلبستگی شغلی در رابطه بین ویژگی های شغلی و تعهد کاری کارکنان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش میانجی دلبستگی شغلی در رابطه بین ویژگی های شغل و تعهد کاری کارکنان بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه کارکنان (اعضای هیئت علمی و کارمندان اداری) دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 93-92 جمعاً به تعداد 420 نفر بوده که از این تعداد، 204 نفر به صورت تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش تحقیق استفاده شده، توصیفی از نوع همبستگی بوده است. برای جمع آوری اطلاعات پژوهش، از پرسشنامه های ویژگی های شغلی سیمز، اسزیلاگی و کلر، تعهد سازمانی آلن و مایر و دلبستگی شغلی کانونگو، استفاده شده است. داده های با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج نشان دادند که بین هریک از مؤلفه های ویژگی های شغلی با دلبستگی شغلی کارکنان رابطه معنادار وجود دارد (01/0>p). هم چنین، نتایج مربوط به مدل معادلات ساختاری نشان داد که دلبستگی شغلی نقش میانجی را در بین مؤلفه های تنوع وظیفه، بازخورد، روابط بین فردی و روابط دوستانه و تعهد عاطفی و هنجاری ایفا می کند. بر اساس یافته های این پژوهش، برای افزایش تعهد سازمانی و دلبستگی بیشتر کارکنان به منظور افزایش بهره وری و عملکرد بهتر آنان در شغلشان، مدیران باید توجه بیشتری به ادراک های کارکنان از ویژگی های شغلی شان داشته باشند و فرصت ایجاد روابط دوستانه در شغل را برای آنان فراهم آورند.
پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اساس استرس و شیوه برخورد والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اساس استرس و شیوه برخورد والدین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی پایه سوم ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی 91-92 بود که از بین آن ها 50 نفر به عنوان شرکت کننده در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای غربالگری و گردآوری داده ها، پرسشنامه خانواده- مدرسه(میدگت،2000)، مقیاس کانرز والدین)کانرز، 1998(، مقیاس استرس والدین (بری و جونز، 1995)، مقیاس هوشی ریون کودکان و آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی مانند همبستگی ساده و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین شیوه برخورد ابزاری والدین با عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی ارتباط مثبت و معنادار و بین شیوه برخورد کنترلی و استرس والدین با عملکرد تحصیلی آن ها ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که شیوه برخورد کنترلی و استرس والدین توانستند به طور معناداری عملکرد تحصیلی دانش آموزان با نارسایی توجه - بیش فعالی را پیش بینی کنند. همچنین استرس والدین بهترین پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی آن ها بود. یافته ها حاکی از آن است که گرچه داشتن کودک با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی چالش های بسیاری برای والدین دارد، اما با آموزش والدین و کمک گرفتن از مشاوران و روانشناسان می توان روابط کودکان و والدین را بهبود داده و آن ها را در کسب نتایج تحصیلی بهتر یاری داد.
عمل زمینه ساز تربیتی: تحت هدایت تفکّر متعارف یا تأملی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بهبود فهم خود از عمل زمینه ساز تربیتی در پرتو دیدگاه های موسوم به عملی بود. بدین منظور، سه عمل زمینه ساز فلسفه ورزی، برنامه ریزی درسی و تدریس از این منظر بررسی شد. فرض بر آن بود که دیدگاه های عملی برخی محدودیت های فهم ما از اعمال زمینه ساز ما را آشکار می کنند، و در تلاش برای این آشکارسازی طریقی برای فائق آمدن بر این محدودیت ها ارائه می شود. با نگاه به تربیت به عنوان عمل (پرکسیس) و نقش تفکّر عملی در بهبود و ارتقاء این عمل، فیلسوف تربیتی، برنامه ریز درسی و معلم درصدد رفع محدودیت های تفکّر متعارف و دستیابی به فضیلت عملشان از طریق تأمل بر عمل خود برمی آیند. انتظار این است که طریق ر هایی از این محدودیت ها را در امکانات ذاتی رویکرد عملی بتوان یافت.
مقایسه اثر بخشی تکنیک های شناختی-رفتاری، کلومیپرامین و ترکیب آنها در بهبود مبتلایان به اختلال وسواس
حوزههای تخصصی:
دلایل تجویز درمان با تشنج الکتریکی در مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی رازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: درمان با تشنج الکتریکی اگر چه یکی از درمانهای مفید و مؤثر روانپزشکی است، ولی بدلیل تهاجمی بودن و عوارض محتمل آن، می بایست در موقعیتهایی که پژوهش های قبلی و کتب مرجع آنرا مؤثر دانسته اند بکار رود. این پژوهش با هدف تعیین دلایل تجویز تشنج الکتریکی در مرکز روانپزشکی رازی صورت گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی بیمارانی که از تاریخ 1/10/1382 تا تاریخ 30/12/1383 در مرکز درمانی روانپزشکی رازی بستری شده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه نمونه، بیمارانی بودند که بوسیله تشنج الکتریکی مداوا شده بودند. نمونه گیری به روش تمام شمار انجام شد. ابزار گرد آوری اطلاعات، فرم پرسشنامه محقق ساخته ای بود که توسط پزشک تجویزکننده تشنج الکتریکی تکمیل می گردید و تشخیص بیماری و دلیل تجویز تشنج الکتریکی و نیز سن و جنس بیماران را مورد سئوال قرار می داد. داده های بدست آمده با استفاده از تستهای همبستگی و آزمون مجذور خی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: شایعترین اختلالات تشخیص داده شده که در مرکز رازی بوسیله تشنج الکتریکی درمان شده عبارت بودند از: 1- اسکیزوفرنیا 2- اختلال دوقطبی 3- اختلال اسکیزوافکتیو. شایعترین دلایل تجویز تشنج الکتریکی در مرکز روانپزشکی رازی نیز عبارت بودند از: 1- مقاومت به درمان 2- شدید و حاد بودن علائم سایکوتیک و 3- وجود علائم کاتاتونیا و موتیزم. همچنین در این پژوهش مشخص شد که سن و جنس تأثیری بر تجویز تشنج الکتریکی در بیماران مرکز رازی نداشته است.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت، مفید و مؤثر بودن تشنج الکتریکی از یک سو و نگرانیهای موجود پیرامون استفاده از این شیوه درمانی در موقعیتهایی که مورد تأیید کتب مرجع و پژوهش های قبلی نیستند، بنظر می رسد لازم است بر آموزش این نوع از درمان به دستیاران روانپزشکی و گروه های وابسته تأکید بیشتری شود و در دوره های بازآموزی روانپزشکان نیز جلساتی در مورد تشنج الکتریکی باشد. "
نشانگان شناختی/ توجّهی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان: فرآیندهای فراتشخیصی یا وابسته به تشخیص در اختلال های خلقی و اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: میزان بالای همبودی میان اختلالات خلقی و اضطرابی می تواند به دلیل فرآیندهای فراتشخیصی مشترک باشد. به همین دلیل هدف از پژوهش حاضر ارزیابی نقش دو فرآیند فراتشخیصی نشانگان شناختی/ توجّهی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان، در ایجاد و تدوام اختلال های خلقی و اضطرابی است.
روش: 89 بیمار (21 نفر مبتلا به افسردگی اساسی؛ 35 نفر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر؛ 33 نفر مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری) از بیمارستان های طالقانی و بقیه الله به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به وسیله ی مقیاس نشانگان شناختی/ توجّهی و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان ارزیابی گردیده و با گروه بهنجار (31 نفر) مورد مقایسه قرار گرفتند. داده ها، با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بون فرنی تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال وسواسی- اجباری و اختلال افسردگی اساسی در نشانگان شناختی/ توجّهی و راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان (نشخوارفکری، ملامت خویش و فاجعه سازی)، نمرات بیشتری نسبت به افراد بهنجار کسب کردند. این تفاوت پس از در نظر گرفتن اختلال های همبود همچنان پابرجا ماند.
نتیجه گیری: نشانگان شناختی/ توجّهی و برخی از راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان (نشخوارفکری، فاجعه سازی و ملامت خویش) فرآیندهای فراتشخیصی بوده و می توانند در ایجاد و تداوم اختلال های اضطرابی و خلقی گوناگون نقش حیاتی ایفا کنند.
بررسی روایی و پایایی شیوه های نمره گذاری آزمون های مبتنی بر نقشه مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سه شیوه نمره گذاری به آزمون های نقشه مفهومی معرفی می شود: 1- روش رابطه ای 2- روش ساختاری 3- روش شباهت. برای تشخیص مناسب ترین شیوه نمره گذاری از بین این شیوه ها از سه شاخص روایی ملاکی، پایایی نمره گذاران و روایی افتراقی استفاده شد. نمونه آماری پژوهش 105 نفر از دانش آموزان سال دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 88-1387 بودند که در چهار کلاس حضور داشتند. یافته های پژوهش نشان داد که روش نمره دهی رابطه ای از لحاظ این شاخص ها نسبت به دو روش دیگر مقادیر بالاتری دارد و روش نمره دهی شباهت نیز نسبت به دو روش دیگر پایین ترین شاخص های آماری را دارد.
رابطة حرمت خود بر همدلی نوجوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطة سطح حرمت خود با همدلی دانش آموزان مقطع سوم دوره راهنمایی و با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را دانش آموزان مقطع سوم راهنمایی بخش روزانه شهر قم از هر دو جنس (مذکر و مؤنث) تشکیل میدهند. از تمام جامعه آماری، تعداد 220 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. شایان توجه است که در این تحقیق، از نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که: رابطة معناداری بین متغیرهای حرمت خود و همدلی، وجود ندارد، اما متغیر حرمت خود و زیرمقیاس هایش، رابطة منفی و معناداری با زیرمقیاس اندوه شخصی و رابطه مثبت و معناداری با زیرمقیاس دیدگاه پذیری دارند. این پژوهش نشان میدهد که جنسیت، با میزان همدلی رابطه داشته و میزان همدلی دختران بیش از پسران است.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (CBT) گروهی بر کاهش اختلال سازگاری در سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavioral therapy یا CBT) گروهی بر کاهش اختلال سازگاری در سالمندان انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع کاربردی و نیمه آزمایشی و جامعه آماری آن شامل سالمندانی بود که برای درمان یا ارتقای سطح روان شناختی خود به مراکز توان بخشی روزانه سالمندان و کانون جهاندیدگان تهران مراجعه کرده بودند. نمونه ها به صورت در دسترس و به روش تصادفي ساده انتخاب شدند. ابتدا پرسش نامه رویدادهاي مهم زندگی (Chief Life Events Inventory یا CIEI) و سپس پرسش نامه استاندارد معاینه مختصر وضعیت شناختی (Mini Mental Status Examination یا MMSE) به همراه مصاحبه بالینی اجرا گردید. در مرحله بعد، با اجرای پرسش نامه سازگاری Bell (Bell Adjustment Inventory یا BAI)، افراد مبتلا به اختلال سازگاری بر اساس Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5th Edition (DSM-5) انتخاب شدند. از بین افراد مبتلا به اختلال سازگاری، 30 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره شامل گروه آزمایش (اجرای مداخله CBT) و شاهد (در لیست انتظار) قرار گرفتند. سپس پس آزمون و پيگيري يك ماهه بر روي هر دو گروه اجرا گرديد.
یافته ها: بر اساس یافته های آزمون های تعقیبی Tukey و تحلیل وارایانس، تفاوت معنی داری بین ميانگين نمرات پس آزمون و پيگيري گروه آزمایش در کاهش اختلال سازگاری کل در سالمندان وجود داشت (001/0 = P).
نتيجه گيري: مداخله CBT بر اختلال سازگاری سالمندان مؤثر می باشد.
هنجاریابی آزمون آمادگی اعتیاد به منظور شناسایی افراد مستعد سوء مصرف مواد در بین دانشجویان دانشگاه های تهران
حوزههای تخصصی:
تحقیقات اخیر با استناد به مطالعات جامع و الگول نشان داده است که در کنار افراد وابسته به یکی از انواع مواد مخدر، تعداد قابل توجهی از افراد را می توان یافت که از نظر شخصیتی مستعد اعتیاد به مواد مخدر هستند.
پژوهش حاضر نیز با امعان نظر به این تحقیقات و با هدف آماده سازی و بررسی ارزش تشخیصی سه خرده مقیاس پذیرش اعتیاد (AAS)، استعداد اعتیاد (APS) و می بارگی مک اندرو(MAC.R) ازفرم بلند آزمون چند وجهی شخصیتی مینه سوتا (MMPI-2) در مورد سوء مصرف مواد طراحی شده است که پس از مطالعه مقدماتی (Pilot Study) به صورت مشترک و در قالب یک فرم 90 سوالی تنظیم و بر روی 108 معتاد داوطلب درمان و همچنین 500 دانشجو که به روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده از چهار گروه آموزشی پزشکی، هنر، فنی و مهندسی و علوم انسانی در سطح دانشگاه های تهران انتخاب شده بودند، اجرا و پاسخ به سوال زیر مورد بررسی قرار گرفت:
1. آیا بین مصرف مواد و نمره حاصل در مقیاس سوء مصرف مواد رابطه وجود دارد؟
2. آیا بین جنسیت و نمره حاصل از مقیاس آمادگی سوء مصرف مواد رابطه وجود دارد؟
3. آیا بین نمرات گروه های آموزشی (هنر، فنی و مهندسی، پزشکی و انسانی) در مقیاس آمادگی اعتیاد رابطه وجود دارد؟
بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر، مقیاس مورد سنجش، توانایی تفکیک معتادان را از سایر اقشار جامعه، تعیین موارد سوء مصرف مواد و تفکیک گروه های پر خطر را دارد و نیز محاسبه آلفای کرونباخ نشان میدهد که مقیاس هایAAS MAC.R, و APS به ترتیب حائز بیشترین توان هستند.
همچنین نتایج حاصل از تحلیل عوامل به روش تأییدی، سه عامل را مشخصکرد که به ترتیب، عامل A ( Addiction) ، N (Neurosis) و E (Emotional) نامگذاری شدند.
تنیدگی و سبکهای کنارآمدن با آن در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور مطالعة ارتباط بین منابع تنیدگیزا و سبکهای کنارآمدن دانشجویان با نشانگان تنیدگی، پژوهشی بر دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت. هدف این پژوهش، یافتن اطلاعاتی در مورد الگوهای رفتاری دانشجویان به هنگام کنارآمدن با تنیدگی و نیز تبیین اثر منابع تنشزای دانشجویی در پاسخهای شناختی، عاطفی، رفتاری، و جسمی دانشجویان بود. در این پژوهش 1320 نفر از دانشجویان رشتههای مختلف شرکت داشتند. دادههای پژوهش به وسیله سه مقیاس عوامل تنیدگیزا، نشانگان تنیدگی، و راههای کنارآمدن با تنیدگی گردآوری شدند. تحلیل رگرسیون چندگانة دادهها نشان داد که بین سبک کنارآمدن در حل مسأله با نشانههای تنیدگی، همبستگـی منفی معناداری وجود دارد. همچنین از بین منابع نهگانة تنیدگی، به ترتیب عادات فردی، تنیدگیهای تحصیلی، ازدواج، و مسائل عاطفی، اجتماعی و خانوادگی دانشجویان در ایجاد نشانگان تنیدگی اهمیت بیشتری دارند. وجه متفاوت پژوهش حاضر با پژوهشهای پیشین، توجه به میزان تأثیرگذاری عوامل تنیدگیزا بر فرد و نیز سنجش نشانگان شناختی، عاطفی، جسمی، و رفتاریِ تنیدگی است. در پایان، همسویی و عدم همسویی یافتهها مورد بحث قرار گرفته و کاربرد یافتههای تحقیق حاضر بیان شدهاند.