فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۴۱ تا ۵٬۴۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعتیاد به اینترنت می تواند تاثیر منفی بر کارکرد اجتماعی و هیجانی افراد بگذارد. بنابراین، مطالعه ی حاضر با هدف مقایسه ی هوش اجتماعی و شخصیت جامعه پسند در دانشجویان علوم پزشکی با و بدون اعتیاد به اینترنت انجام گرفت.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش علی-مقایسه ای شامل تمام دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال تحصیلی 93-1392 بود. نمونه گیری به روش خوشه ای تصادفی انجام گرفت و بعد از غربالگری اولیه، 120 دانشجوی با و بدون اعتیاد به اینترنت (هر گروه 60 نفر) انتخاب گردیدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، هوش اجتماعی تت و شخصیت جامعه پسند پنر انجام گرفت. یافته ها با استفاده از آمار توصیفی و روش تحلیل واریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS نسخه ی 20 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: بین دو گروه از لحاظ هوش اجتماعی (001/0=P) و شخصیت جامعه پسند (0005/0>P) تفاوت معنی داری وجود دارد و سطح هر دو متغیر در دانشجویان دارای اعتیاد به اینترنت پایین تر است. به علاوه، بین دو گروه در خرده مقیاس های مسئولیت اجتماعی (0005/0>P)، نگاه از منظر دیگران (007/0=P)، استدلال اخلاقی دوجانبه (002/0=P) و استدلال اخلاقی جهت گیری شده-دیگران (036/0=P) و پریشانی فردی (007/0=P) تفاوت معنی داری مشهود است.
نتیجه گیری: با توجه به پایین تر بودن سطح هوش اجتماعی و شخصیت جامعه پسند در دانشجویان علوم پزشکی دارای اعتیاد به اینترنت، آموزش مهارت های ارتباطی و اجتماعی احتمالا می تواند پیامدهای مثبت سلامت روان را در پی داشته باشد.
مقایسه سبکهای دفاعی و ویژگیهای شخصیتی در افراد معتاد و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه مکانیسم های دفاعی و ویژگیهای شخصیتی افراد معتاد و عادی شهر همدان بود. روش: در این مطالعه علی- مقایسه ای تعداد 70 نفر معتاد با میانگین سنی 81/9±39/37 و دامنه سنی 23 تا 58 از کلینیکهای ترک اعتیاد شهر همدان در پاییز 1390 به روش در دسترس و تعداد 70 نفر از بستگان این افراد که از لحاظ متغیر های جمعیت شناختی تا حد امکان با آنها همتا بودند به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. از هر دو گروه خواسته شد تا به پرسشنامه سبکهای دفاعی و پرسشنامه شخصیتی آیزنک پاسخ دهند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات افراد معتاد نسبت به گروه عادی در متغیر های سبکهای دفاعی رشد نایافته، روان آزردگی و ویژگیهای شخصیتی روان رنجوری و برون گرایی بیشتر و در متغیر سبکهای دفاعی رشد یافته کمتر بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق میتوان گفت بین افراد معتاد و عادی در سبکهای دفاعی و ویژگیهای شخصیتی تفاوت معنادار وجود دارد.
آشنایی با خاموشی انتخابی
حافظه کاری واج شناختی در کودکان ناروان طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناروان طبیعی، یکی از شایع ترین اختلالات گفتاری با پیچیدگی های فراوان در کودکان است. از فرضیه های مطرح برای علل این اختلال، نارساکنش وری حافظه کاری می باشد. این مطالعه به بررسی عملکرد حافظه کاری واج شناختی در این کودکان می پردازد تا بتوان از نتایج آن در درمان بهره مند شد.
روش: در این مطالعه علی- مقایسه ای، 30 پسر ناروان طبیعی 6-5 ساله و سالم با استفاده از آزمون های استاندارد فهرست یادآوری اعداد، یادآوری کلمات، و تکرار غیر واژه ارزیابی شدند. پس از محاسبه نمرات آزمودنیها در هر یک از 3 آزمون اجرا شده، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و مقایسه میزان تفاوت مشاهده شده بین دو گروه، از آزمون t برای مقایسه گروه های مستقل و U من ویتنی استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که گروه پسران مبتلا به اختلال ناروان طبیعی در هر سه آزمون یادآوری اعداد، یادآوری کلمات و تکرار غیرواژه، به طور معناداری نسبت به گروه کنترل، نمرات پایین تری را کسب کردند.
نتیجه گیری: با در نظر گرفتن نتایج این مطالعه و مطالعات قبلی مبنی بر سلامت سایر شاخص ها اعم از حافظه کاری و لایه های زبانی در این کودکان، فرضیه های حرکتی و زبانی مربوط به لکنت و نیز فرض احتمالی مبنی بر تبدیل ناروان گویی بهنجار به لکنت، می توان گفت احتمالاً کودکان مبتلا به ناروان گویی بهنجار در برخی نواحی مغزی مربوط به پردازش های حرکتی گفتار که با مدار واج شناختی منطبق هستند، ضعف عملکرد دارند
ویژگی های روان سنجی و ساختار عاملی سلسله مراتبی فرم کوتاه مقیاس زمینه یابی سلامت (36-SF) در گروه نمونه غیر بالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های روان سنجی و روایی سازه سلسله مراتبی فرم کوتاه مقیاس زمینه یابی سلامت (36-SF) با به کار گیری مدل معادلات ساختاری در بین دانشجویان بود.
مواد و روش ها: نمونه ای با حجم 310 نفر (158 پسر و 152 دختر) به روش نمونه گیری چند مرحله ای از بین دانشجویان دانشگاه تهران انتخاب شدند و برای بررسی روایی تشخیصی از هر دو گروه به عنوان نمونه بالینی استفاده شد. نمونه بالینی اول شامل 52 بیمار مبتلا به بیماری های جسمانی و نمونه گروه دوم شامل 58 مراجع با تشخیص اختلال روان شناختی بودند که به روش نمونه گیری در دسترس از مراکز درمانی دانشگاه انتخاب گردیدند. برای محاسبه روایی همگرا و واگرا، هم زمان با اجرای فرم کوتاه مقیاس زمینه یابی سلامت (36-SF)، مقیاس افسردگی دانشجویی (University student depression inventory یا USDI)، استرس زندگی دانشجویی (Student-life stress inventory یا SLSI)، مقیاس شادکامی آکسفورد (Oxford happiness scale یا OHS)، سیاهه سلامت روانی (Mental health inventory یا MHI) و حمایت اجتماعی (socialSupport یا SS) نیز در گروه نمونه غیر بالینی اجرا شد. جهت بررسی ساختار عاملی تأییدی مرتبه اول، دوم و سوم مقیاس 36-SF از روش برآورد کم ترین مقدار مجذورات وزن دار (weighted least squares یا WLS) و برای ارزیابی کفایت برازش مدل با داده ها از شاخص های RMR، RMSEA، CFI، AGFI، GFI، 2c، /df2c و 2Dc استفاده گردید.
یافته ها: ضریب Cronbach¢s alpha همه زیر مقیاس ها بالاتر از 70/0 و در حد رضایت بخشی بود. ساختار عاملی مقیاس 36-SF در هشت بعد مرتبه اول عملکرد جسمی، ایفای نقش جسمی، درد بدنی، سلامت عمومی، سرزندگی، عملکرد اجتماعی، ایفای نقش هیجانی و سلامت روانی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. بررسی ضرایب همبستگی نشان داد که مقیاس 36-SF با مقیاس های افسردگی و استرس رابطه منفی معنی دار و با مقیاس های شادکامی، سلامت روانی و حمایت اجتماعی رابطه مثبت معنی داری دارد که این رابطه بیانگر روایی همگرا و واگرای رضایت بخش مقیاس 36-SF است.
نتیجه گیری: ساختار عاملی مرتبه اول هشت عاملی و مرتبه دوم سه عاملی مقیاس 36-SF برازش بهتری با داده های مشاهده شده داشتند و ساختار عاملی مرتبه دوم دو عاملی و مرتبه سوم یک عاملی برازش رضایت بخشی نداشتند. ساختار عاملی تأییدی، اعتبار و روایی مقیاس 36-SF برای کاربردهای پژوهشی و تشخیص های بالینی در حد قابل قبول بود.
نشانگان ویلیامز
مقایسه اضطراب ریاضی گونههای مختلف کمالگرایی دانشآموزان مقطع راهنمایی شهرستان خرمشهر
حوزههای تخصصی:
"هدف این پژوهش شناسایی گونههای مختلف کمالگرایی دانشآموزان مقطع راهنمایی شهرستان خرمشهر و مقایسه اضطراب ریاضی دانشآموزان بر مبنای گونه کمالگرایی آنها بود. به این منظور نمونهای به حجم 232 دانشآموز (120 پسر و 112 دختر) بهصورت خوشهای چند مرحلهای از مدارس دخترانه و پسرانه شهرستان خرمشهر در سال تحصیلی 87 ـ 1386 انتخاب شد. برای سنجش کمالگرایی و اضطراب ریاضی دانشآموزان به ترتیب از مقیاس کمالگرایی چند بعدی فراست و مقیاس اضطراب ریاضی فنما ـ شرمن استفاده شده است. ملاک اطلاع بیزی (BIC) نشان داد که با مقیاس کمالگرایی چند بعدی فراست دانشآموزان را میتوان به سه گروه تفکیک کرد. با استفاده از تجزیه و تحلیل خوشهای دانشآموزان به سه گروه کمالگرای بهنجار، کمالگرای نابهنجار و ناکمالگرا ردهبندی شدند. نتایج تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که اضطراب ریاضی بین انواع گونههای کمالگرایی اختلاف معنادار دارد (05/0P<). با استفاده از آزمون تعقیبی شفه مشخص شد که دانشآموزان کمالگرای بهنجار، اضطراب ریاضی کمتری در مقایسه با دانشآموزان کمالگرای نابهنجار و ناکمالگرا دارند (05/0 P<).
"
تأثیر آموزش اصول و فلسفه تربیت بدنی بر ذهنیت فلسفی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های تفکر، تفکر فلسفی است؛ و آنچه مسلم است، تعیین اهداف و به دنبال آن تعیین روش های اجرایی و ارزشیابی نتایج، بدون داشتن تفکرات و پایه های فلسفی، کاری سطحی و کم دوام خواهد بود. از این رو بر این پژوهش به بررسی اثر آموزش یک ترم اصول و فلسفه تربیت بدنی بر ذهنیت فلسفی دانشجویان دختر و پسر گرایش مدیریت و برنامه ریزی ورزشی پرداخته است.
روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی بوده که به شکل پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و از طریق پرسشنامه انجام گرفت، بدین منظور تعداد 51 دانشجوی دختر و پسر رشته کارشناسی ناپیوسته تربیت بدنی با گرایش مدیریت و برنامه ریزی ورزشی از دانشگاه غیرانتفاعی شمال آمل که در سال تحصیلی 88-1387 در ترم یک مشغول به تحصیل بودند، در این تحقیق شرکت کردند؛ و قبل و پس از 16 جلسه تشکیل کلاس اصول و فلسفه تربیت بدنی، توسط پرسشنامه «ذهنیت فلسفی» (تهیه شده توسط طالب پور و همکاران 1384) ارزیابی شدند. پرسشنامه مذکور 60 سؤالی، دارای 3 بُعد «تعمق ، انعطاف پذیری ، و جامعیت » (هر بُعد فلسفی با 20 سؤال) می باشد.
پس از آموزش اصول و فلسفه تربیت بدنی میزان ذهنیت فلسفی، مؤلفه های جامعیت و تعمق دانشجویان در مقایسه با قبل آن بهبود معنی داری یافت؛ اما در مؤلفه انعطاف پذیری تغییر معنی داری دیده نشد. همچنین پس از آموزش بین ذهنیت فلسفی دختران با پسران، دانشجویان دارای رشته های ورزشی انفرادی و گروهی، و سطوح مختلف قهرمانی هیچ تفاوتی مشاهده نشد.
بهبودی معنی دار ذهنیت فلسفی دانشجویان ناشی از افزایش معنی دار مؤلفه های جامعیت و تعمق آن بود؛ و اثرگذاری معنی دار آموزش اصول و فلسفه تربیت بدنی بر بهبود ذهنیت فلسفی دانشجویان، ضرورت آموزش آن را در دوره های ضمن خدمت مدیران و همچنین واحد های تصمیم گیری سازمان های ورزشی مورد تأکید قرار می دهد.
ناتوانی های یادگیری
مقایسه الکتروانسفالوگرام کمی (qEEG) در بیماران PTSD و آزمودنی های بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) اختلال شایعی می باشد. مطالعات مختلفی وجود پایه های زیستی برای این اختلال را تایید کرده اند، اما مطالعات کمی وجود دارد که به صورت کمی الکتروانسفالوگرافی (qEEG) را در مورد بیماران PTSD به کار برده باشند. هدف مطالعه حاضر این بود که با استفاده از qEEG در آزمودنی های مبتلا به PTSD، پایه های ارگانیکی برای این اختلال پیدا کند. روش این پژوهش از نوع پس رویدادی بود که در آن نمونه ای شامل 15 نفر از بیماران مبتلا به PTSD ناشی از جنگ از بین مراجعه کنندگان به کلینیک نورولوژی انتخاب و با تعداد 15 نفر آزمودنی سالم که از نظر جنس و سن با گروه بیمار مشابه بودند مورد مقایسه قرار گرفتند. امواج عاری از آرتیفکت به وسیله تبدیل سریع فوریه (FFT) تحلیل گردید و توان مطلق باندهای آلفا، تتا، دلتا و بتا در نواحی پیشانی، مرکزی و پس سری به دست آمد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که دو گروه تفاوتی در فعالیت امواج تتا، بتا و دلتا در هیچ یک از مناطق فوق ندارند؛ ولی کاهش معنی داری در فعالیت امواج آلفای بیماران نسبت به گروه کنترل در مناطق پیشانی و مرکزی مشاهده گردید. این کاهش می تواند نشانه ای از گوش به زنگی این بیماران و نیز تهییج زیاد مغزی در آنان و همچنین احتمال آسیب دیدگی مناطق ایجاد کننده امواج باشد.
بررسی تاثیر تدریس درس بلوغ و نوجوانی بر تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به مسائل و مشکلات دوران بلوغ
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر تدریس درس بلوغ و نوجوانی در تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به مسائل و مشکلات دوران بلوغ است. روش این پژوهش، علی ـ مقایسه ای بوده و به مقایسه دو گروه دانش آموزانی که درس بلوغ و نوجوانی را گذرانیده اند و گروهی که این درس را نگذرانیده اند، در خصوص ابعاد چهارگانه مسائل و مشکلات جسمانی، عاطفی، دینی ـ اخلاقی و اجتماعی می پردازد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانش آموزان دختر و پسری که در سنین 15-13 سالگی در پایه دوم و سوم دوره راهنمایی مناطق 6 و 9 می باشند، تشکیل می دهند. تعداد دو گروه 70 نفری از بین دانش آموزان پسر و دختر مناطق یاد شده بصورت تصادفی برای تحقیق انتخاب گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بوده که دارای 4 حیطه و 40 سؤال است و بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت تنظیم شده است. روایی پرسشنامه به لحاظ محتوا تأمین شده و اعتبار آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ معادل 89/0 بدست آمده است. داده های بدست آمده در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و آمار استنباطی (آزمون t دو گروه مستقل) تجزیه و تحلیل شده است. به طور کلی یافته های تحقیق بیانگر این است که بین میانگین نمرات دانش آموزانی که درس بلوغ و نوجوانی را گذرانیده اند با آن کسانی که درس مزبور را نگذرانیده اند در خصوص دو بعد مسائل و مشکلات جسمانی، دینی ـ اخلاقی در سطح 05/0< P تفاوت معنادار وجود دارد، اما بین دو گروه یاد شده در خصوص دو بعد مسائل و مشکلات عاطفی و اجتماعی، تفاوت معنادار دیده نمی شود.
نقش خود پنداره در موفقیت تحصیلی دانش آموزان با تکیه بر وظایف معلمان
حوزههای تخصصی:
ارائه الگوی ازدواج پایدار رضایتمند: یک پژوهش گراند تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج پایدار و رضایت بخش، برآمدهای مثبت بسیاری مانند سلامت روانی، سلامت بدنی و رشد را برای اعضای خانواده فراهم می آورد. این پژوهش با هدف ارائه الگویی از عوامل مؤثر در ازدواج های پایدار رضایتمند انجام گرفت. پژوهش با شیوه کیفی و با به کارگیری روش نظریه زمینه ای انجام شد. با به کار بردن روش نمونه گیری هدفمند آزمودنی ها گزینش شدند و تا رسیدن به اشباع نظری درنهایت 20 نفر (10 زوج) دارای ازدواج پایدار رضایتمند (با طول مدت ازدواج 20 سال و بالاتر) مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. برآمدها نشانگر این است که گذری به سوی بالندگی ازدواج، مقوله مرکزی الگوی ازدواج پایداری رضایتمند است. برآمدها بیان کننده این است که مقوله شکل گیری درست ازدواج جزء شرایط علی برای ازدواج پایدار رضایتمند است که دربردارنده مفاهیمی همچون داشتن آمادگی کمابیش پیش ازدواج، نا وابستگی کمابیش پیش ازدواج، داشتن کشش و علاقه نخستین و آشنایی پیش ازدواج است. عوامل درون شخصی (نگرش های کارآمد ویژگی های شخصیتی پسندیده) و میان فردی (منظومه زناشویی پدرومادری و چند نسلی کارآمد) و فرا فردی (مالی و کاری) ازجمله عوامل میانجی کارآمد در ازدواج پایدار می باشند. همچنین برخی راهبردهایی که به دست همسران پایدار رضایتمند (مانند گذشت، حل مسئله، پوزش خواستن و شوخ طبعی) و خانواده های مبدأ آن ها (اتخاذ رفتارهای تعدیل کننده مشکل) در هنگام سختی ها و شرایط نبود عوامل منتهی به ازدواج پایدار مورداستفاده قرار می گرفت نیز شناسایی شد. پیامد فرجامین عبارت بود از رضایتمندی (از خود، همسر، فرزندان) و پایداری ازدواج که در این پژوهش 20 سال در نظر گرفته شد. می توان نتیجه گرفت که رسیدن به ازدواج بالنده پیش آمدی ناگهانی نیست چه بسا فرایندی است که با گذر از فراز و نشیب های زندگی، همسران می توانند به آن برسند و مانند هر سفری زیبایی ها و سختی های ویژه خود را دارد و ازدواج هایی به بالندگی می رسند که مجهز به مؤلفه ها و راهبردهای درخور این سفر باشند.
ویژگی های روان سنجی مقیاس خودکارامدی مالتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس خود کارامدی مالتیپل اسکلروزیس (Multiple Sclerosis Self-Efficacy Scale- MSSS) در نمونه بیماران ایرانی بود.
مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی (همبستگی) بود و جامعه آماری آن را بیماران مبتلا به ام اسدر دو استان خراسان شمالی و همدان تشکیل می داد. تعداد 120 نفر از این بیماران که در فاصله دو ماه به انجمن های ام اس خراسان شمالی و همدان مراجعه کرده بودند به عنوان گروه نمونه مورد بررسی قرار گرفته و مقیاس خود کارامدی مالتیپل اسکلروزیس (MSSS یا Multiple Sclerosis Self Scale) و مقیاس 21 سؤالی افسردگی، اضطراب و استرس (Depression, Anxiety, Stress -DASS-21) را تکمیل کردند. تحلیل داده هابا تحلیل عاملی اکتشافی، محاسبه آلفای کرونباخ، ضریب تصنیف گاتمن و همبستگی پیرسون و با استفاده از نرم افزار SPSS 17 صورت گرفت.
یافته ها: تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش پروماکس (Promax) ضمن تبیین 11/71 درصد واریانس، 3 عامل از چهار عامل نسخه اصلی را مورد حمایت قرار داد. وجود همبستگی منفی میان ابعاد خود کارامدی مالتیپل اسکلروزیس با زیر مقیاس های افسردگی و اضطراب در مقیاس DASS نیزنشان دهنده روایی واگرای مقیاس بود. سرانجام نتایج Cronbach’s Alpha با دامنه 78/0 تا 90/0 برای ابعاد خود کارامدی مالتیپل اسکلروزیس و ضریب 86/0 برای کل مقیاس نشان از اعتبار مناسب مقیاس داشت.
نتیجه گیری: مقیاس خود کارامدی مالتیپل اسکلروزیس (MSSS) در نمونه بیماران ایرانی اعتبار و روایی مناسبی داشت.