فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۴۱ تا ۴٬۶۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
هیجان ابراز شده و جنسیت
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه سبک زندگی رانندگان جوان تهرانی با تصادفات رانندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی سبک زندگی رانندگان جوان تهرانی با تصادفات رانندگی. روش: روش پژوهش همبستگی می باشد و شیوه نمونه گیری به شیوه طبقه ای از مراکز بیمه، بیمارستان ها، کانون های اصلاح و تربیت و زندان بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد تصادف کرده ۱۸ تا ۲۴ ساله شهر تهران بودند. از بین این جامعه، تعداد ۵۷۶ نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه ی سبک زندگی المحمود، سیمونز و ال اسفار می باشد. یافته ها: سابقه تصادف با ابعاد سبک زندگی ارتباط معنادار در سطح (p
ساخت و اعتباریابی مقیاس رضامندی زناشویی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی مقیاس رضامندی زناشویی (براساس معیارهای دینی) انجام شده است. با توجه به نبود آزمونی معتبر برای رضامندی زناشویی از دیدگاه دینی ـ که بتوان با آن کنش یک خانواده مسلمان را سنجید، محقق بر آن شد تا برای ساخت و اعتباریابی مقیاس رضامندی زناشویی براساس معیارهای دینی اقدام کند.
با توجه به هدف پژوهش، 110 نفر از دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با استفاده از روش تصادفی خوشه ای برگزیده شدند و دو پرسش نامه رضامندی زناشویی اسلامی و تست رضامندی زناشویی انریچ ـ برای به دست آوردن روایی مقیاس رضامندی زناشویی اسلامی ـ در میان آنان توزیع شد. نتایج به کمک روش های آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (آلفای کرونباخ، دونیمه سازی، آزمون معناداری ضریب همبستگی) بررسی شد.
استفاده از روش های محاسبه اعتبار و روایی پرسش نامه، نشان داد که مقیاس رضامندی زناشویی اسلامی اعتبار و روایی بالایی دارد.
مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبک های هویت در دانشجویان معتاد و غیر معتاد به اینترنت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دسترسی به اینترنت پدیده ای رو به گسترش است. همزمان با دسترسی روزافزون و گسترده مردم به اینترنت، شاهد نوعی وابستگی در جوانان هستیم. این پژوهش به منظور مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبک های هویت در دانشجویان معتاد و غیر معتاد به اینترنت، انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: این تحقیق علی – مقایسه ای بود و در سال تحصیلی 1390-91 انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر خوابگاهی ساکن در خوابگاه های دانشگاه تهران(حدود 6000 نفر) بود که بر اساس جدول مورگان، تعداد 380 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به نسبت جمعیت هر کدام از خوابگاهها به پخش و اجرای پرسشنامه های مربوطه پرداخته به این صورت که با مراجعه به هر یک از اتاقهای دانشجویی، پرسشنامه ها را تحویل و بعد از حدود 20 دقیقه آنها را جمع آوری می کردیم. ابزار تحقیق حاضر عبارت بودند از: پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (IAD)، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی (NEO) و پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی (ISI-6). برای تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و تحلیلی ازآزمون آماری T، استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که بین دانشجویان معتاد و غیر معتاد به اینترنت از نظر ویژگی های شخصیتی تفاوت وجود دارد. به این ترتیب که روان رنجورخویی در دانشجویان معتاد به اینترنت بیشتر از دانشجویان غیر معتاد بود و سه متغیر برونگرایی، سازش پذیری و وظیفه شناسی در دانشجویان غیر معتاد بیشتر از گروه معتاد بود. اما از نظر ویژگی شخصیتی گشودگی به تجربه تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. همچنین بین دو گروه از نظر متغیرهای هویتی تفاوت معنی داری مشاهده شد به این معنی که هویت اطلاعاتی در دانشجویان غیر معتاد بیشتر از گروه معتاد بود و نیز هویت هنجاری و هویت سردرگم- اجتنابی در گروه معتاد بیشتر از گروه غیر معتاد دیده شد.
نتیجه گیری: بین افراد معتاد و غیر معتاد به اینترنت از نظر برخی از ویژگی های شخصیتی و سبک های هویتی تفاوت وجود دارد.
رابطه خودپنداره مادر با سبک دلبستگی و خودپنداره فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت عوامل تأثیر گذار بر خودپنداره امری حیاتی تلقی می شود؛ زیرا خودپنداره اساس ارزیابی فرد از خود و جهان پیرامونش را تشکیل می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان خودپنداره مادر، سبک دلبستگی و خودپنداره فرزند انجام گرفت. نمونه آماری پژوهش، 180 دانش آموز دختر بودند که در سال تحصیلی 89-88 در دبیرستان های شهر سمنان تحصیل می کردند و به روش نمونه گیری تصادفی گزینش شده بودند. خودپنداره مادر و فرزند توسط پرسشنامه خودپنداره تنسی سنجیده شد و مقیاس دلبستگی بزرگ سال برای ارزیابی سبک دلبستگی فرزندان به کار رفت. یافته ها نشان داد که همبستگی مثبتی میان خودپنداره مادر و فرزند و همبستگی منفی میان سبک های دلبستگی ناایمن و خودپنداره فرزند وجود دارد. در حالی که رابطه معناداری میان خودپنداره مادر و سبک دلبستگی و خودپنداره فرزند دیده شد. نتایج نشان داد که خودپنداره مادر و سبک های ناایمن دلبستگی فرزند برخلاف دلبستگی ایمن فرزند می توانند خودپنداره فرزند را پیش بینی کنند.
تأثیر آموزش مهارت های خوش بینی بر هوش هیجانی پسران کانون اصلاح و تربیت شهرکرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش گروهی مهارت های خوش بینی بر هوش هیجانی پسران کانون اصلاح و تربیت شهرستان کرمان بوده است. در این راستا از روش نیمه آزمایشی با طرح دو گروهی انتساب تصادفی با پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد و پرسشنامة هوش هیجانی به عنوان ابزار پژوهش بر روی نمونه مورد بررسی به اجرا گذاشته شد.60 نفر از پسران کانون اصلاح و تربیت شهر کرمان به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و پس از تقسیم با روش همتا کردن به دو دستة هم طراز، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. طی 10جلسه طرح آموزش خوش بینی بر اساس نظریة سلیگمن اجرا شد و یک ماه بعد از اتمام جلسات، پس آزمون برگزار شد. از آزمون آماری t گروه مستقل برای تحلیل داده ها استفاده شد و نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش راهبردهای خوش بینی در ارتقای هوش هیجانی گروه آزمایش به صورت معنی داری مؤثر بوده است. بنابراین پیشنهاد می شود که آموزش گروهی مهارت های خوش بینی در برنامه های آموزشی مراکز کانون اصلاح و تربیت نوجوانان گنجانده شود.
هستی شناسی فناوری اطلاعات: بازخوانی نقش و جایگاه فناوری اطلاعات در تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فناوری اطلاعات در تربیت بر بنیاد واکاوی هستی شناسانه فناوری اطلاعات است. روش پژوهش نیز نمودشناسی هرمنوتیکی بوده است. در این پژوهش دگرگونی های هستی شناسانه ای که فناوری اطلاعات در تجربه جهان و به دنبال آن در قلمرو تربیت سبب می شود، شامل تغییر نقش بدن، فروریختن مرزهای مکانی وزمانی و گسترش ارتباط مجازی و امکان دسترسی به اطلاعات فناورانه، تبیین شده اند. سپس بر چنین بنیادی افق ها و تنگناهای حاصل از بهره گیری فناوری اطلاعات در فرایند تربیت بررسی شده است. بر بنیاد یافته های پژوهش و با پذیرش این که پرسش از چیستی و چرایی به پرسش از چگونگی بهره گیری از فناوری اطلاعات در فلمرو تربیت مقدم است، نتیجه شده است که گستره و حدود کاربرد فناوری اطلاعات در نسبت با هدف های زندگانی بشر در طول تاریخ همچون پرورش و ستایش آشکار می شود. در پایان نیز به برخی استلزام ها چون نقش تسهیلی فناوری اطلاعات در فرایند آموزش به جای نقش تولیدی، محدود کردن حوزه اثر فناوری اطلاعات در حد ابزار آموزش و بهره گیری از اطلاعات فناورانه در پیوند و همراه با دیگر گونه های اطلاعات بر بنیاد هدف های نهایی زندگانی آدمی، اشاره شده است.
بررسی ارتباط راهبردهای انگیزشی، راهبردهای یادگیری و خلاقیت با پیشرفت ریاضی در دانش آموزان تیزهوش اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط راهبردهای انگیزشی (جهت گیری هدف های پیشرفت، خودکارآمدی و اضطراب امتحان)، راهبردهای یادگیری(مرور ذهنی، بسط دهی و سازمان دهی و راهبردهای یادگیری فراشناختی (تفکر انتقادی و خودنظم دهی فراشناختی) و خلاقیت با پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان تیزهوش اصفهان انجام شد. جامعه این پژوهش همه دانش آموزان دبیرستانی رشته های نظری شهر اصفهان بودند. برای انجام این پژوهش 200 دانش آموز(108 دختر و 92 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و همه آن ها پرسشنامه جهت گیری هدف های پیشرفت الیوت و موریاما، پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پینتریچ و همکاران، و پرسشنامه خلاقیت تورنس را تکمیل نمودند. یافته ها نشان داد که هدف تبحرگرا، خودکارآمدی، سازمان دهی و خلاقیت با پیشرفت تحصیلی رابطه ی مثبت و معنادار، و اضطراب امتحان با پیشرفت تحصیلی رابطه ی منفی و معنادار داشتند. خودکارآمدی، اضطراب امتحان و خلاقیت در یک مدل توانستند 42 درصد از واریانس پیشرفت درس ریاضی را پیش بینی کنند و نیز سهم خودکارآمدی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی بیش از سایر متغیرها بود.
اثربخشی آموزش تکنیک های تجربی طرحواره درمانی بر روی طرحواره های افراد افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی اختلالات شخصیت در بزهکاران و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیازسنجی پیش حرفه ای برای دانش آموزان کم توان ذهنی از والدین و معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر نیازسنجی پیش حرفه ای برای دانش آموزان کم توان ذهنی از والدین و معلمان است. بر همین اساس در این پژوهش از ابزار پرسشنامه نیازسنجی با استفاده از دو فرم والدین و معلم (محقق ساخته) استفاده شده است. نمونه آماری مورد مطالعه شامل 30 نفر از والدین با فرزند کم توان ذهنی و 30 نفر از معلمان شاغل در مدارس ویژه شهرستان خدابنده می باشد که به صورت گزینش هدفمند انتخاب شدند. جهت انجام پژوهش، پرسشنامه نیاز سنجی بین والدین و معلمان اجرا شد. نتایج به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که برای آموزش مهارت های پیش حرفه ای به دانش آموزان کم توان ذهنی بهتر است مقوله ها و نیازهای آموزشی مانند؛ مهارت های اجتماعی، مهارت های شناختی، مهارت های پایه تحصیلی، مهارت های روابط بین فردی، مهارت های ارتباطی، مهارت های عملکردی، تقویت اعتماد به نفس، تقویت خلاقیت، استفاده از افراد متخصص در آموزش مهارت های حرفه ای، آموزش مهارت ها و حرفه های مناسب در برنامه آموزشی گنجانده و اجرا شوند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان کم توان ذهنی صرف نظر از علل و سطح کم توان ذهنی شان، نیازمند آموزشی هستند که آنها را برای زندگی مستقل آماده کند. بدین منظور اجرای برنامه های آموزشی جهت افزایش توانایی آنها برای کارکرد مستقل تر در زندگی روزمره بسیار ضروری است و یکی از اقدامات اساسی برای دستیابی به این هدف، نیازسنجی پیش حرفه ای برای دانش آموزان کم توان ذهنی است. در واقع آموزش مهارت های پیش حرفه ای، آماده سازی کودکان کم توان ذهنی جهت ورود به دوره حرفه آموزی و محیط کار ضروری می باشد.