فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعه حاضر، بررسی ارتباط توانایی ذهن آگاهی و ذهن خوانی با هر یک از سبک های تصمیم گیری منطقی، اجتنابی، وابسته و شهودی در دانشجویان بود. روش: بدین منظور 182 دانشجو (71 مرد و 111 زن) به روش تصادفی چندمرحله ای از دانشگاه های شهرستان بناب انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس (1995)، پرسشنامه مهارت ذهن آگاهی کنتاکی (KIMS) و آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم (RMET) را تکمیل کردند. یافته ها: طبق یافته ها، توانایی ذهن آگاهی و ذهن خوانی با سبک های تصمیم گیری منطقی و شهودی رابطه مثبت و با سبک وابسته رابطه منفی معناداری داشتند. توانایی ذهن خوانی با سبک اجتنابی نیز رابطه منفی معناداری داشت. همچنین، سبک های تصمیم گیری منطقی و وابسته، توسط هردو متغیر ذهن آگاهی و ذهن خوانی، قابل پیش بینی بودند؛ اما سبک اجتنابی و شهودی را فقط توانایی ذهن خوانی پیش بینی می کرد. نتیجه گیری: بنابراین به نظر می رسد با آموزش مهارت ذهن آگاهی و تقویت توانایی ذهن خوانی، می توان تصمیم گیری در افراد را بهبود بخشید.
نقش خودشناختی در تنیدگی، سبکهای دفاعی و سلامت جسمانی
حوزههای تخصصی:
"
زن و 69 مرد دانشجوی ساکن خوابگاه دانشگـاه تهران در شرایط تنیدگیزای امتحانها با تکمیل پرسشنامههای خودشناسی انسجامی (قربانی، 1385)، آگاهی عینی (براون و رایان، 2003)، خودهشیاری شخصی (فنیگشتیان و دیگران، 1975)، سبکهـای دفاعی (اندروز و دیگران، 1993)، تنیدگی ادراک شده (کوهن و دیگران، 1983)، سرزندگی (رایان و فدریک، 1997)، بیماری (واتسن و پنبیکر، 1989) و فهرست نشانههای مرضی (بارتون، 1995) در این پژوهش شرکت کردند. فرضیه اصلی این بود که فرایندهای خودشناختی به صورت منفی با بیماری و سبکهای دفاعی ناسالم مرتبطاند و در این میان خودشناسی انسجامی قویترین نقش را دارد. براساس یافتههای پژوهش حاضر، بین فرایندهای خودشناختی، تنها خودشناسی انسجامی توانست بیماری، نشانههای مرضی، سرزندگی و سبکهای دفاعی سـالم را پیشبینی کند. خودشناسی انسجامی و آگاهی از حالتهای درونی، سبک دفاعی رشد یافته و تنیدگی ادراک شده را پیشبینی کردند و ارتباط آگاهی عینی با سبک دفاعی رشد نایافته منفی بود. دادهها بر مبنای اهمیت انسجامی فرایندهای خودشناسی مورد بحث قرار گرفتند.
"
بررسی عوامل مؤثر برگرایش دانشجویان به پژوهش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش که جهت تعیین عوامل مؤثر بر گرایش دانشجویان به پژوهش به روش توصیفی پیمایشی انجام شده است اطلاعات مورد نیاز توسط پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری و 12 فرضیه با استفاده از آزمون 2 x و تحلیل عامل مورد بررسی قرار گرفت که مشخص شد عوامل:1- آشنایی با روشهای تحقیق 2- علاقه و پیگیری استاد در جهت دهی به فعالیتهای پژوهش دانشجویان 3- عضویت در انجمن های علمی پژوهشی دانشگاه در رشته مربوطه 4- نبودن جایگاه دقیق در دروس دانشگاهی برای پژوهش 5- آشنا نبودن اساتید با پژوهش 6- علاقه دانشجویان به پژوهش 7- اهمیت دادن به پژوهش در دانشگاه از طریق تبلیغات مناسب و جشنواره های پژوهش دانشجویی 8- کتابخانه و دسترسی آسان به اینترنت 9- آشنا نبودن با تحقیق در دوران دانش آموزی 10- بی علاقگی به رشته تحصیلی 11- نبود آینده شغلی مناسب 12- وجود مشاورین تحقیقاتی در دانشگاه بر گرایش دانشجویان به پژوهش مؤثر است. همچنین تحلیل عاملی مشخص نمود که 6 عامل 1-آشنایی با روشهای تحقیق 2- نبودن جایگاه دقیق در دروس دانشگاهی برای پژوهش 3- عضویت در انجمن های علمی پژوهش دانشگاه در رشته مربوطه 4- وجود مشاورین تحقیقاتی در دانشگاه 5- آشنا نبودن اساتید با پژوهش 6- علاقه دانشجویان به پژوهش بیشترین سهم (53/64 واریانس) را در بین عوامل 12 گانه به خود اختصاص داده اند.
نگرش کارکنان دارای محدودیت های جسمی - ذهنی در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نگرش کارکنان، نسبت به تاثیر عوامل موثر بر بروز محدودیت های جسمی و ذهنی آنان بررسی شده است. این مساله مهم است زیرا موفقیت هر سازمان به منابع انسانی شاد، سالم و مولد آن بستگی دارد. بر مبنای اهداف، فرضیه های پژوهش تنظیم گردید. جامعه آماری شامل همه کارکنان تمام وقت یک شرکت بزرگ صنعتی در فاصله سال های 1374-78 در اصفهان که یک نوع ناتوانی یا محدودیت جسمی و یا ذهنی داشتند (787 نفر مذکر) بود. یک نمونه 612 نفری از کارکنان با نمونه گیری تصادفی طبقه ای از هفت واحد مختلف شرکت انتخاب گردید. بر اساس بازفکری پیشینه و چارچوب پژوهش، پرسشنامه ای توسط پژوهش، حاضر تنظیم گردید و روایی محتوایی آن مورد تایید قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 0.49 تخمین زده شد. فرضیه اصلی را نتایج مورد تایید قرار داد. به طور کلی، اثر چهار دسته از عوامل زیر در بروز محدودیت های جسمی - ذهنی کارکنان معنادار بود: (1) عوامل فنی - انسانی (2) عوامل محیطی (3) عوامل شخصی و (4) عوامل شغلی (به ترتیب در سطح P<0.001، P<0.001، P<0.05 و P<0.001). ولی اثر عامل خانوادگی و محدودیت ها معنادار نبود. بر اساس یافته های پژوهش، برخی راهبردهای پیشگیری از بروز محدودیت های جسمی و ذهنی و همچنین راهبردهای مداخله ای پیشنهاد گردید.
تاثیر سبک های تفکر و جنیست بر هوش هیجانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی تاثیر سبک های تفکر و جنسیت بر هوش هیجانی، 380 دانشجوی دختر و پسر، با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای خوشه ای انتخاب وبا پرسش نامه ی هوش هیجانی و پرسش نامه ی سبک های تفکر، مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین هوش هیجانی و سبک های تفکر دانشجویان، رابطه وجود دارد و سبک های تفکر، هوش هیجانی را پیش بینی می کنند
ارتباط مدیریت زمان و خود اثربخشی ادراک شده با اهمالکاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق ارتباط مدیریت زمان و خود اثربخشی ادراک شده با اهمالکاری تحصیلی بین دانشجویان دانشگاه پیام نور اهواز مورد بررسی قرار گرفت. از بین دانشجویان مشغول به تحصیل 180 نفربه شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های-مدیریت زمان ترومن و هارتلی (1996) - خود اثربخشی ادراک شده شوارتز و جروسالم (2001) و اهمالکاری تحصیلی محقق ساخته (1387) استفاده به عمل آمد. نتایج نشان داد که بین متغیر مدیریت زمان و خود اثربخشی ادراک شده و اهمالکاری تحصیلی همبستگی منفی وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد که بین متغیرهای پیش بین (مدیریت زمان و خود اثربخشی ادراک شده) با متغیر ملاک (اهمالکاری تحصیلی) همبستگی چندگانه 553/R= معنی داری وجود دارد که در سطح 0001p</ معنی دار است و مقدار آن نیز از ضرایب همبستگی ساده هر یک از متغیرهای فوق الذکر با اهمالکاری تحصیلی بیشتر است. تحلیل رگرسیون با روش مرحله ای نیز نشان داد که مدیریت زمان و خود اثر بخشی ادراک شده با اهمالکاری تحصیلی همبستگی چندگانه معنی دار دارد و بهترین پیش بین اهمالکاری تحصیلی به شمار می روند.
تبیین رویکردهای موجود درباره تربیت معنوی کودکان و نقد آنها با تأکید بر آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، تبیین رویکردهای موجود درباره مفهوم تربیت معنوی کودکان و نقد آنها با تأکید بر آموزه های اسلامی است.در بخش نخست، تاریخچه تربیت معنوی کودکان به اختصار ارائه می شود؛سپس با طرح سه جهان بینی عمده درباره نوع رابطه میان دین و معنویت، به تبیین تربیت معنوی کودکان با تأکید بر آراء اندیشمندان مذکور پرداخته می شود. جهان بینی های مذکور عبارت اند از: جهان بینی دینی، جهان بینی فارغ از دین و جهان بینی غیردینی (سکولار). با توجه به یافته های تحقیق می توان گفت در جهان بینی دینی، معنویت بر ارتباط شخصی با حقیقت و تبعیت از آن و تربیت معنوی کودکان، بر هدایت دانش آموز به سوی کسب دانش شخصی، پویا، آمیخته با عشق و خلاقیت تأکید می کند؛ در رویکرد فارغ از دین، معنویت یک سازه رشد شخصی و ناظر به نوعی سبک تفکر و مفروضاتی است که افراد برای توجیه رفتارشان دارند و تربیت معنوی کودکان، پرورش رویکردی شناختی نسبت به معانی فرهنگی را در کانون توجه قرار می دهد.در جهان بینی غیردینی، معنویت ناظر به درک احساسات زیباشناختی و ساخت معنا در ارتباط کودک با خود و محیط و تربیت معنوی نیز به فرآیند پرورش هویت از طریق معناسازی و روایت سازی کودک است.در بخش دوم مقاله، جهان بینی های فوق با تأکید بر آموزه های اسلامی نقد می شوند. برخی از مهم ترین نقدهای وارد بر این جهان بینی ها عبارت اند از: وجود ابهام در حقیقت، خطر پیروی از افراد به جای حقیقت، محدود ساختن تربیت معنوی به پرورش یک بعد و تغافل از سایر ابعاد، سطحی نگری درباره دین و... در پایان نیز کلیاتی درباره الگوی پیشنهادی خود با عنوان الگوی اسلامی تربیت معنوی کودکان مطرح می شود. روش انجام این تحقیق،سنتزپژوهی و کاوشگری فلسفی انتقادی است.
فرا تحلیل اثربخشی روش های تدریس فعال در عملکرد تحصیلی دانش آموزان ایرانی: یک مطالعه مرور ساختاریافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش از اساسی ترین نیازهای بشر است. بدون آموزش، هیچ جامعه ای نمی تواند به بقای خود ادامه دهد، در برنامه های درسی جدید و روش های آموزش آن، تأکید اساسی بر روش هایی است که در آن دانش آموز نقش فعالی دارد. در این روش ها، نقش اصلی در فرآیند یادگیری بر عهده دانش آموز است؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف بهره گیری از یکی از شیوه های مرور ساختاریافته، تحت عنوان «فرا تحلیل»، به تحلیل و ترکیب نتایج پژوهش های انجام شده در کشور ایران، پیرامون میزان اثربخشی روش های تدریس فعال در عملکرد تحصیلی دانش آموزان ایرانی انجام شده است. بدین منظور، تعداد 49 پژوهش انجام یافته در میزان اثربخشی روش های تدریس فعال گردآوری و از میان آن ها تعداد 46 پژوهش که قابلیت بررسی به روش تابان را داشت، برای فرا تحلیل انتخاب شد. پژوهش ها بر اساس این فهرست که شامل مؤلفه های روش شناختی تحقیق مانند پرسش ها، فرضیه ها، اهداف، جامعه آماری، نمونه گیری، روش پژوهش، روش آماری، روایی و پایاییِ پرسشنامه ها است، برای فرا تحلیل انتخاب شدند.نتایج پژوهش حاضر با بهره گیری از روش ترکیب اندازه اثر با رهیافت «d کوهن » نشان داد که روش های تدریس فعال نسبت بهروش های تدریس متداول (سخنرانی)، عملکرد تحصیلی دانش آموزان را به اندازه 88/0 واحد انحراف معیار بهبود می بخشد. همچنین یافته های جانبی تحقیق نشان داد حجم کلاس یادگیری به عنوان متغیر تعدیل کننده، اثربخشی روش های تدریس فعال را در عملکرد دانش آموزان ایرانی تحت تأثیر قرار می دهد و بیانگر این نکته است که هر چه حجم کلاس کم باشد میزان اثربخشی روش های تدریس فعال بیشتر می شود. از این مطالعه می توان درزمینهٔ طرح ریزی برنامه های آموزش دانش آموزان و یادگیری مؤثر آنان بهره جست.
مقایسه بازداری پاسخ و کنترل تداخل در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه ، فزون کنشی و کودکان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازداری پاسخ و کنترل تداخل هسته اصلی بسیاری از نظریه های تبیینی اختلال ADHD می باشند. هدف پژوهش بررسی بازداری و کنترل تداخل در کودکان مبتلا به این اختلال و زیرریخت های آن در مقایسه با کودکان بهنجار بود.
روش: 45 کودک مبتلا به اختلال ADHD و 15 کودک بهنجار سنین 7 تا 12 سال شهر مشهد از طریق شیوه های نمونه گیری در دسترس انتخاب و آزمون های SNAP، CBCL، TRF،CSI-4 و نیز مصاحبه بالینی جهت شناسایی و جایدهی کودکان مبتلا به این اختلال در زیرریخت ها (زیرریخت غلبه با نارسایی توجه، زیرریخت غلبه با فزون کنشی / تکانشگری و زیرریخت ترکیبی) مورد استفاده واقع شد. آزمون رنگ واژه استروپ به منظور اندازه گیری بازداری و تداخل به کاربرده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA)، تحلیل واریانس تک متغیری (ANOVA) و آزمون توکی تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که عملکرد کودکان مبتلا به اختلال ADHD در مولفه زمان واکنش در محرک های همخوان و ناهمخوان به طور معناداری در مقایسه با کودکان بهنجار متفاوت می باشد. در مورد کنترل تداخل نتایج پژوهش نشانگر آن است که علیرغم وجود تفاوت بین کودکان مبتلا به ADHD و کودکان بهنجار، اما این تفاوت از نظر آماری معنادار نمی باشد. همچنین در مولفه های آزمون استروپ نیز علیرغم وجود تفاوت بین عملکرد کودکان مبتلا به زیرریخت های این اختلال، اما این تفاوت از لحاظ آماری معنادار نبود.
نتیجه گیری: عملکرد کودکان مبتلا به این اختلال در مقایسه با کودکان بهنجار در تکلیف استروپ ضعیف تر بود.
بررسی مقایسه ای بهزیستی دانشجویان دختر و پسر بر حسب ارزیابی از هویت اجتماعی و هویت فردی
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: مطابق نظریه هویت اجتماعی ، مفهوم خود دارای دو جزء یعنی هویت فردی و هویت اجتماعی است. بر اساس این نظریه، انسان تلاش می کند تا هویت اجتماعی مثبت را همچون هویت فردی مثبت حفظ و نگهداری کند. با وجود نظریه های متعددی که پیشنهاد می کند هویت های اجتماعی روی زندگی اعضاء گروه اثرات مثبتی دارد، اما فقط اندک مطالعاتی در مورد رابطه بین هویت جمعی و بهزیستی صورت گرفته است. هدف : هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه هویت جمعی و فردی و نقش ارزیابی کننده آنها (احترام به خود جمعی و فردی) با بهزیستی در دو گروه دانشجویان دختر و پسر است. روش کار : در این تحقیق از روش همبستگی استفاده شد. نمونه های آماری شامل 85 دانشجوی دختر و 62 دانشجوی پسر مقطع کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه لرستان می باشد. ابزار اندازه گیری عبارت بود از پرسش نامه اطلاعات شخصی، مقیاس احترام به خود جمعی، مقیاس احترام به خود روزنبرگ، مقیاس رضایتمندی زندگی کلی داینر و پوت، مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی که توسط واتسون، کلارک و تلجن ساخته شده است. روش های آماری در تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شد و به وسیله آزمون مقایسه میانگین های دو گروه مستقل و محاسبه ضرایب همبستگی، آزمون فرضیه ها به عمل آمد. نتایج: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین احترام به خود جمعی بین دختران و پسران وجود دارد (005/0< p و44/2 = t) . همچنین در دختران احترام به خود جمعی بیش از احترام به خود فردی با بهزیستی رابطه دارد. در حالی که در پسران عکس این رابطه مشاهده شد. بحث و نتیجه گیری : بنابراین به نظر می رسد در پسران ارزیابی از هویت فردی و جمعی نقش دو جانبه ای با بهزیستی دارد. اما در دختران، بهزیستی بیشتر در ارتباط با دیگران معنا می یابد و احساسات مثبت نسبت به خود فردی بخش کوچکتری از خشنودی و رضایتمندی زندگی آنان را تشکیل می دهد.
"
اثر بخشی آموزش مدیریت نقش های کار - خانواده مبتنی بر رویکرد بوم شناختی بر افزایش خودکارآمدی معلمان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تضاد بین نقش های کار و خانواده عامل مهمی در زندگی زنان شاغل است. در رویکرد بوم شناختی رشد فرد نه محصول خود او و نه در اثر شرایط محیطی او حاصل می شود، بلکه افراد و محیط با یکدیگر تعامل همیشگی و پویا دارند و رفتار افراد نتیجه عوامل چند گانه در سطح فردی، میان فردی و در سطحی وسیع تر اجتماعی فرهنگی است .این پژوهش به منظوربررسی اثر بخشی آموزش مدیریت نقش های کار - خانواده، مبتنی بر رویکرد بوم شناختی بر افزایش خودکار آمدی معلمان زن انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، معلمان زن شاغل در آموزش و پرورش منطقه 18 شهر تهران در سال تحصیلی 89-1388 بودند. نمونه تحقیق از میان داوطلبان شرکت در این برنامه آموزشی که به فراخوان پژوهش سرا پاسخ مثبت داده بودند انتخاب شدند. از میان 38 معلم شاغل داوطلب شرکت در جلسات، 24 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر یک از گروه ها 12 نفر بودند. برخلاف گروه گواه که آموزشی را دریافت نکردند، گروه آزمایش راهبردها و مهارت های مدیریت نقش های کار- خانواده را طی 12 جلسه بر اساس رویکرد بوم شناختی آموزش دیدند. از هریک از اعضای دو گروه پیش آزمون و پس آزمون خودکارآمدی شرر و همکاران به عمل آمد. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس حاکی از آن بود که آموزش مدیریت نقش های کار - خانواده مبتنی بر رویکرد بوم شناختی بر افزایش خودکار آمدی معلمان زن مؤثر بود.
ابزارهای روانشناختی: سنجش حافظه ی دیداری
حوزههای تخصصی:
نظریه ذهن در کودک در خود مانده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بیماران مبتلا به اختلالات طیف در خود ماندگی (Disorder Spectrum Autism یا ASD)، نقصی را در رشد نظریه ذهن نشان می دهند. آن ها نه تنها قادر به درک ذهن دیگران نیستند، بلکه در درک این نکته نیز ناتوانند که ذهن دیگران متفاوت بوده، رفتار ریشه در حالت های روانی فرد دارد. ادعا شده است که افراد مبتلا به ASD به دلیل ناتوانی در همدلی کردن، در پاسخ متناسب به تجربیات هیجانی دیگران شکست می خورند. نتایج حاکی از آن است که اگر چه کودکان مبتلا به ASD به سادگی می توانند بین دو شخصیت تمیز بگذارند، ساز و کارهای سازشی رمزگردانی چهره ایی در آن ها به شدت به خطر افتاده است. این نکته توضیحی است بر ناتوانی آن ها در ادراک چهره های قبلی که منجر به نقص اجتماعی در تعاملات آن ها شده است. محققین پیشنهاد می دهند که ساز و کار تحریکی درونی همچون نظام اعصاب، آیینه ای برای رشد طبیعی مهارت های تقلید، بازشناسی، نظریه ذهن، همدلی و زبان ضروری است. علاوه بر این، ایشان به کژ کنشی ساز و کار تحریکی اشاره داشته، ذکر می کنند که ممکن است زیر بنای نقص های ارتباطی و اجتماعی در مبتلایان به اختلال طیف در خود ماندگی باشد.
نقش هیجانات خودآگاه و تعلل ورزی در پیش بینی عملکرد و اعتماد به نفس تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش هیجانات خودآگاه و تعلل ورزی در پیش بینی عملکرد و اعتماد به نفس تحصیلی دانشجویان بود. نمونه آماری 365 دانشجوی کارشناسی بود که به صورت تصادفی ساده از دانشگاه محقق اردبیلی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه هیجانات خودآگاه، مقیاس تعلل ورزی و شاخص ارزیابی شخصی جمع آوری شد. یافته های پژوهش نشان داد شرم، گناه، برون سازی و غرور با عملکرد تحصیلی دانشجویان همبستگی معنا داری دارند. همچنین تعلل ورزی با اعتماد به نفس تحصیلی رابطه منفی معناداری داشت، اما بین بی تفاوتی و تعلل ورزی با عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه معناداری به دست نیامد. تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که هیجانات خودآگاه و تعلل ورزی حدود 9 درصد از عملکرد تحصیلی دانشجویان را تبیین می کنند، در صورتی که هیجانات خودآگاه و تعلل ورزی فقط 8 درصد از اعتماد به نفس تحصیلی دانشجویان را تبیین کردند. از یافته ها می توان برای راهنمایی دانشجویان در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای استفاده کرد.
تأثیر زوج درمانی شناختی- رفتاری در تعارض و بی رمقی زناشویی
حوزههای تخصصی:
تعارض و کشمکش های طولانی زوجین و تنش برآمده از آن مایه بی رمقی زناشویی و نابسامانی در کارکرد خانواده است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری بر تعارض و بی رمقی زناشویی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده زوجین آموزگار شهر نورآباد در سال 1395 بود. 64 نفر با روش غیر تصادفی در دسترس از میان جامعه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 32 نفری (هر گروه 16 زن و شوهر) آزمایش و گواه گمارده شدند. زوجین گروه آزمایش در 12 جلسه مداخله، هفته ای 75 دقیقه ای شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها سیاهه بی رمقی زناشویی پاینز (1996) و پرسشنامه تعارض های زناشویی ثنایی (1387) بود. داده ها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد آموزش مهارت های شناختی- رفتاری بر تعارض های زناشویی (34/18F=،001/0 P=) و بی رمقی زناشویی (11/18F=،001/0 P=) تأثیرگذار است. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت که درمان شناختی- رفتاری با تغیر باورهای منفی زوجین و کمک به جلوگیری از تعارض های زناشویی می تواند باعث کاهش تنش میان فردی و سرانجام کاهش بی رمقی زناشویی شود.
بررسی رابطه ی فرسودگی شغلی با روش مقابله ئی پرستاران در بیمارستان های استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
" پژوهش های مختلف، وجود اضطراب و افسردگی را در همسران نابارور نشان داده است. در این پژوهش، میزان اضطراب و افسردگی در همسران نابارور، و رابطه اضطراب و افسردگی با متغیرهایی همچون سن، تحصیلات، و طول مدت ازدواج، و همچنین تفاوت اضطراب و افسردگی در زنان و مردان نابارور بررسی شده است. برای این کار از میان مراجعه کنندگان به مرکز باروری و ناباروری شهر اصفهان، 56 نفر (24 مرد و 32 زن) از میان افراد بدون فرزند یا فرزند خوانده، با تشخیص ناباروری پزشک، و با دست کم تحصیلات سیکل، به طور تصادفی گزیده شدند و به آزمون های اضطراب و افسردگی بک پاسخ دادند.
یافته ها نشان داد که نزدیک به 27 درصد افراد اضطراب خفیف و بالاتر، و نزدیک به 68 درصد افراد افسردگی خفیف و بالاتر را تجربه می کنند. فراوانی و میزان افسردگی و اضطراب در زنان بیش از مردان است. اضطراب با متغیر سن همبستگی معکوس و معنادار دارد، در حالی که افسردگی و اضطراب با طول مدت ازدواج همبستگی معنادار ندارد. همچنین میزان تحصیلات بر اضطراب و افسردگی تجربه شده موثر نیست."